اغاز پیدایش از دیدگاه ادیان
۱
یهودیت
در تنخ، مجموعه متون مقدس یهودیان، افسانههای آفرینش مختلف و متضادی وجود دارد.
میان این روایتها، دو داستان را در سفر پیدایش در تورات روایت کردهاند
و آدم و حوا شخصیتهای داستان دوم هستند.
داستانی در اسلام نیز در قران روایت شده که به صورت کلی شباهتهای زیادی با داستان دوم سفر پیدایش دارد اما برخی از بخشهای روایت قرآنی در سفر پیدایش یافت نمیشوند و ریشه در متون متاخر یهودی و مسیحی دارند.
داستان آدم و حوا با یافتههای علمی در تضاد است زیرا اجماع علمی این است که نسل بشر به یک زن و شوهر واحد نمیرسد و انسانهای کنونی از دیگر انسانیان تکامل یافتهاند.
به علاوه، دیرینگی حیات بر روی زمین میلیاردها سال است اما این داستان آن را حدود شش هزار سال دانستهاست.
۱
یهودیت
در تنخ، مجموعه متون مقدس یهودیان، افسانههای آفرینش مختلف و متضادی وجود دارد.
میان این روایتها، دو داستان را در سفر پیدایش در تورات روایت کردهاند
و آدم و حوا شخصیتهای داستان دوم هستند.
داستانی در اسلام نیز در قران روایت شده که به صورت کلی شباهتهای زیادی با داستان دوم سفر پیدایش دارد اما برخی از بخشهای روایت قرآنی در سفر پیدایش یافت نمیشوند و ریشه در متون متاخر یهودی و مسیحی دارند.
داستان آدم و حوا با یافتههای علمی در تضاد است زیرا اجماع علمی این است که نسل بشر به یک زن و شوهر واحد نمیرسد و انسانهای کنونی از دیگر انسانیان تکامل یافتهاند.
به علاوه، دیرینگی حیات بر روی زمین میلیاردها سال است اما این داستان آن را حدود شش هزار سال دانستهاست.
2
در بخش اول افرینش
الوهیم ، واژه عمومی عبری به معنی خدا، جهان را در شش روز میآفریند و سپس در روز هفتم استراحت میکند و روز هفتم را متبرک و مقدس مینماید.
خدا با فرمان لفظی («باش…») میآفریند و پیشنهاد مقایسه با پادشاهی را میدهد که تنها کافی است سخن بگوید تا هر اتفاقی بخواهد روی دهد،
در بخش اول افرینش
الوهیم ، واژه عمومی عبری به معنی خدا، جهان را در شش روز میآفریند و سپس در روز هفتم استراحت میکند و روز هفتم را متبرک و مقدس مینماید.
خدا با فرمان لفظی («باش…») میآفریند و پیشنهاد مقایسه با پادشاهی را میدهد که تنها کافی است سخن بگوید تا هر اتفاقی بخواهد روی دهد،
۳
در بخش دوم، سفر پیدایش ۴:۲–۲۴، خدا که از او با نام یهوه الوهیم یاد میشود
نخستین انسان را از خاک میآفریند و در باغ عدن جای میدهد و از نفس خویش در انسان میدمد
و در نتیجه آن انسان نِفِش (נֶפֶש) به معنی یک موجود زنده میشود.
انسان نفش را با تمام مخلوقات تقسیم میکند.
انسان حیوانات را نامگذاری میکند که نشانگر قدرت او در محدوده خلقت است.
در بخش دوم، سفر پیدایش ۴:۲–۲۴، خدا که از او با نام یهوه الوهیم یاد میشود
نخستین انسان را از خاک میآفریند و در باغ عدن جای میدهد و از نفس خویش در انسان میدمد
و در نتیجه آن انسان نِفِش (נֶפֶש) به معنی یک موجود زنده میشود.
انسان نفش را با تمام مخلوقات تقسیم میکند.
انسان حیوانات را نامگذاری میکند که نشانگر قدرت او در محدوده خلقت است.
۴
خلقت در اسلام
بر اساس قرآن خدا انسان را از گل آفرید.
نخستین انسان آدم نام داشت و در بهشت زندگی میکرد. خدا نام تمام موجودات را به او میآموزد و فرمان میدهد تا تمامی موجودات به او سجده کنند. به جز ابلیس که از جنیان بود، همه به آدم سجده کردند
خدا به آدم و همسرش حوا دستور میدهد که در باغ بهشت به جز از میوه درخت ممنوعه میتوانند از سایر میوهها و غذاها استفاده کنند.
ابلیس آنها را به نافرمانی از خدا فرامیخواند و آنها میوه درخت ممنوعه را میخوردند
و متوجه عورت خویش میگردند.
وقتی خدا از نافرمانی آنها آگاه میشود، آنها را از باغ بهشت اخراج کرده و به زمین میفرستد.
قرآن در ۳۰ آیه از خلقت انسان سخن گفتهاست. در این آیات در برخی انسان را از خاک یا گِل پخته و در بعضی از گِل خشکیده. گاهی نیز از منی و آب لجن و نطفه میداند
و خلقت انسان به عنوان بهترین مخلوق الله عنوان شدهاست.
به هرحال از مجموع ۳۰ آیه قرآن این گونه به دست میآید که انسان از خاک یا گِل خشکیده یا از لجن یا از عصاره گل آفریده شده و به صورت نطفه در درون منی و از طریق صلب پدر به رحم مادر منتقل گردیده
و در آنجا پس از گذراندن زمانی ابتدا به عَلَق و سپس مضغه رفته و بعد دارای استخوان و در نهایت گوشت میشود و به صورت جنین آماده ورود به دنیا میگردد.
خلقت در اسلام
بر اساس قرآن خدا انسان را از گل آفرید.
نخستین انسان آدم نام داشت و در بهشت زندگی میکرد. خدا نام تمام موجودات را به او میآموزد و فرمان میدهد تا تمامی موجودات به او سجده کنند. به جز ابلیس که از جنیان بود، همه به آدم سجده کردند
خدا به آدم و همسرش حوا دستور میدهد که در باغ بهشت به جز از میوه درخت ممنوعه میتوانند از سایر میوهها و غذاها استفاده کنند.
ابلیس آنها را به نافرمانی از خدا فرامیخواند و آنها میوه درخت ممنوعه را میخوردند
و متوجه عورت خویش میگردند.
وقتی خدا از نافرمانی آنها آگاه میشود، آنها را از باغ بهشت اخراج کرده و به زمین میفرستد.
قرآن در ۳۰ آیه از خلقت انسان سخن گفتهاست. در این آیات در برخی انسان را از خاک یا گِل پخته و در بعضی از گِل خشکیده. گاهی نیز از منی و آب لجن و نطفه میداند
و خلقت انسان به عنوان بهترین مخلوق الله عنوان شدهاست.
به هرحال از مجموع ۳۰ آیه قرآن این گونه به دست میآید که انسان از خاک یا گِل خشکیده یا از لجن یا از عصاره گل آفریده شده و به صورت نطفه در درون منی و از طریق صلب پدر به رحم مادر منتقل گردیده
و در آنجا پس از گذراندن زمانی ابتدا به عَلَق و سپس مضغه رفته و بعد دارای استخوان و در نهایت گوشت میشود و به صورت جنین آماده ورود به دنیا میگردد.
۵
افسانههای متعددی در غرب اسیا در دوره باستان دربارهٔ نحوه به وجود آمدن هستی و بشریت رایج بودهاست؛
به عنوان مثال، مصریها چندین داستان آفرینش مختلف داشتهاند.
نویسندگان کتاب مقدس در تهیه داستان آدم و حوا، از افسانهها، قصهها و مطالب ادبی موجود در خاور میانه باستان استفاده کردهاند.
افسانه آفرینش اسرائیلی در جزئیات شباهتهای به خصوصی با دیگر افسانههای آفرینش خاورمیانهای دارد؛
با این حال در جهانبینی و برداشت از مفاهیم «خدا» و «بشریت» تفاوتهایی میان آنان دیده میشود.
افسانههای متعددی در غرب اسیا در دوره باستان دربارهٔ نحوه به وجود آمدن هستی و بشریت رایج بودهاست؛
به عنوان مثال، مصریها چندین داستان آفرینش مختلف داشتهاند.
نویسندگان کتاب مقدس در تهیه داستان آدم و حوا، از افسانهها، قصهها و مطالب ادبی موجود در خاور میانه باستان استفاده کردهاند.
افسانه آفرینش اسرائیلی در جزئیات شباهتهای به خصوصی با دیگر افسانههای آفرینش خاورمیانهای دارد؛
با این حال در جهانبینی و برداشت از مفاهیم «خدا» و «بشریت» تفاوتهایی میان آنان دیده میشود.
۶
در مصر باستان
در قدیمیترین افسانه آفرینش مصری، جهان در آغاز تهی، مملو از آب و شکلدادهنشده بود. وقتی آبها پایینتر رفتند، اولین خشکیها پدیدار شدند. آتوم، خدای آفریدگار، در اولین جزیره همه جانداران و چیزها را به وجود آورد.
داستان آفرینش مشابه دیگری هم در مصر باستان رایج بودهاست. این داستان که به دومین روایت آفرینش در سفر پیدایش شبیه است، مربوط به هزاره سوم قبل از میلاد و دربارهٔ آفرینش توسط پتاح، خدای شهر ممفیس است.
پتاح که قلب و زبان بود، جهان را در ذهن خود تصور کرد و به آن دستور داد که موجود شود.
پتاح از ساخته خود «خشنود» شد که مشابه «استراحت» الوهیم در داستان پیدایش است.
در مصر باستان
در قدیمیترین افسانه آفرینش مصری، جهان در آغاز تهی، مملو از آب و شکلدادهنشده بود. وقتی آبها پایینتر رفتند، اولین خشکیها پدیدار شدند. آتوم، خدای آفریدگار، در اولین جزیره همه جانداران و چیزها را به وجود آورد.
داستان آفرینش مشابه دیگری هم در مصر باستان رایج بودهاست. این داستان که به دومین روایت آفرینش در سفر پیدایش شبیه است، مربوط به هزاره سوم قبل از میلاد و دربارهٔ آفرینش توسط پتاح، خدای شهر ممفیس است.
پتاح که قلب و زبان بود، جهان را در ذهن خود تصور کرد و به آن دستور داد که موجود شود.
پتاح از ساخته خود «خشنود» شد که مشابه «استراحت» الوهیم در داستان پیدایش است.
۷
در خاور میانه باستان
در حماسه اترهسیس انسان از گِل خلق میشود.
این داستان مربوط به قرن ۱۹ قبل از میلاد است و در آن، آسمان تحت حکومت آنو،
زمین تحت حکومت انلیل و آبها تحت سلطه انکی هستند.
انلیل خدایان کوچکتر را به زراعت واداشته بود اما بعد از ۴۰ سال آنان دیگر حاضر نشدند کار کنند. نتیجتاً، انکی پیشنهاد کرد که انسانها خلق شوند.
پس مامی، یکی از ایزدبانوان، گل را خون وی (خدای زیرزمین) و بزاق ترکیب کرد و انسانها را به وجود آورد.
ادامه داستان شبیه قصه نوح است زیرا به دلیل سر و صدای زیاد آدمیان، خدایان طوفانی میفرستند تا آنان را نابود کنند
اما یکی از انسانها قایقی میسازد و نجات پیدا میکند.
در خاور میانه باستان
در حماسه اترهسیس انسان از گِل خلق میشود.
این داستان مربوط به قرن ۱۹ قبل از میلاد است و در آن، آسمان تحت حکومت آنو،
زمین تحت حکومت انلیل و آبها تحت سلطه انکی هستند.
انلیل خدایان کوچکتر را به زراعت واداشته بود اما بعد از ۴۰ سال آنان دیگر حاضر نشدند کار کنند. نتیجتاً، انکی پیشنهاد کرد که انسانها خلق شوند.
پس مامی، یکی از ایزدبانوان، گل را خون وی (خدای زیرزمین) و بزاق ترکیب کرد و انسانها را به وجود آورد.
ادامه داستان شبیه قصه نوح است زیرا به دلیل سر و صدای زیاد آدمیان، خدایان طوفانی میفرستند تا آنان را نابود کنند
اما یکی از انسانها قایقی میسازد و نجات پیدا میکند.
۸
مسیحیت آدم را اولین بشر میداند.
اهمیت آدم در مسیحیت از اهمیت او در یهودیت باستانی بسیار بیشتر بوده زیرا بابهای ۱ و ۲ سفر پیدایش، به خصوص ماجرای گناه آدم و اخراجش از بهشت، یکی از پایههای اساسی رابطه انسان و خدا در عقاید مسیحی محسوب میشود.
او که در آغاز آفرینش فضیلتهای بسیاری (مثل نداشتن شهوت) دارا بود، با انجام «گناه نخستین» همه را از دست داد و سپس ذات فاسد شده خود را به همه نوادگانش منتقل کرد.
تنها با آمدن عیسی، موسوم به «آدم آخر» یا «آدم دوم» بود که انسان به شکوه و کمال اصلی خود بازگشت
زیرا «همانطور که در آدم همه میمیرند، در مسیح همه زنده خواهد شد.»
مسیحیان شباهتهای دیگری نیز میان آدم و عیسی رسم کردهاند؛
مثلاً درخت حیات در باغ عدن به درخت صلیب تشبیه شدهاست.
مسیحیت آدم را اولین بشر میداند.
اهمیت آدم در مسیحیت از اهمیت او در یهودیت باستانی بسیار بیشتر بوده زیرا بابهای ۱ و ۲ سفر پیدایش، به خصوص ماجرای گناه آدم و اخراجش از بهشت، یکی از پایههای اساسی رابطه انسان و خدا در عقاید مسیحی محسوب میشود.
او که در آغاز آفرینش فضیلتهای بسیاری (مثل نداشتن شهوت) دارا بود، با انجام «گناه نخستین» همه را از دست داد و سپس ذات فاسد شده خود را به همه نوادگانش منتقل کرد.
تنها با آمدن عیسی، موسوم به «آدم آخر» یا «آدم دوم» بود که انسان به شکوه و کمال اصلی خود بازگشت
زیرا «همانطور که در آدم همه میمیرند، در مسیح همه زنده خواهد شد.»
مسیحیان شباهتهای دیگری نیز میان آدم و عیسی رسم کردهاند؛
مثلاً درخت حیات در باغ عدن به درخت صلیب تشبیه شدهاست.
۹
در اساطیر نورس
در واقعه راگناروگ یا فرجام خدایان
زن و مردی در میان درخت زندگانی (( ایگدراسیل)) پناه میگیرند و از فاجعه اخر و زمانی راگناروگ در امان میمانند و نژاد انسان را بازتولید میکنند .
واقعه خلقت در ادیان مختلف با شباهتها و تفاوتهایی بیان شده .
در اسلام درباره نحوه خلقت اطلاعات دقیقی در دسترس نیست به دلیل اینکه در قران درباره خلقت گاهی خلقت را هشت روز گاهی ۶ روز گاهی دوروز و گاهی به یکباره ذکر کرده اند
همینطور ترتیب خلقت گاهی اول زمین خلق شده سپس اسمان و در جای دیگر بر عکس
در باره مواد خلق انسان نیز به همینگونه
از این روی نمیتوان داستان واحدی برای خلقت در اسلام در نظر گرفت .
در اساطیر نورس
در واقعه راگناروگ یا فرجام خدایان
زن و مردی در میان درخت زندگانی (( ایگدراسیل)) پناه میگیرند و از فاجعه اخر و زمانی راگناروگ در امان میمانند و نژاد انسان را بازتولید میکنند .
واقعه خلقت در ادیان مختلف با شباهتها و تفاوتهایی بیان شده .
در اسلام درباره نحوه خلقت اطلاعات دقیقی در دسترس نیست به دلیل اینکه در قران درباره خلقت گاهی خلقت را هشت روز گاهی ۶ روز گاهی دوروز و گاهی به یکباره ذکر کرده اند
همینطور ترتیب خلقت گاهی اول زمین خلق شده سپس اسمان و در جای دیگر بر عکس
در باره مواد خلق انسان نیز به همینگونه
از این روی نمیتوان داستان واحدی برای خلقت در اسلام در نظر گرفت .
۱۰
آنچه نویسندگان داستان آدم و حوا دربارهٔ به وجود آمدن بشر گفتهاند، با آنچه علم میگوید، بسیار متفاوت است.
نسل بشر به یک زن و شوهر واحد نمیرسد؛
در واقع یافتههای علمی نشان میدهد جمعیت آغازین انسانها بیش از هزاران نفر بودهاند.
نتایج تحقیقات پروژه ژنوم انسان هیچ شک علمی باقی نگذاشته
که انسانها و نخستی سانان دارای اجداد مشترکی هستند و انسانهای کنونی از دیگر انسانیان تکامل یافتهاند.
همچنین، دیرینگی حیات بر روی زمین، برخلاف این داستان که آن را شش هزار سال میداند، میلیاردها سال است.
در علم ژنتیک نزدیکترین نیای مشترک پدری انسانها اصطلاحاً «آدم کرومزوم Y» نامیده شده
که البته ارتباطی با آدمِ ادیان ابراهیمی ندارد.
این فرد که نسل تمام انسانهای مذکر فعلی از طریق پدر به او میرسد، حدوداً ۲۰۰٬۰۰۰ تا ۳۰۰٬۰۰۰ سال قبل زیستهاست.
نزدیکترین نیای مشترک مادری هم «حوای میتوکندریایی» نام داده شده و ۱۵۰٬۰۰۰ سال پیش زندگی کردهاست.
اینها در یک بازه زمانی نزیستهاند، هرگز با هم ملاقات نکردهاند و تنها انسانهای زمان خودشان نبودهاند.
نسل سایر انسانهای معاصر اینان هم میتواند در حال حاضر میان انسانهای فعلی وجود داشته باشد.
همچنین، آدم کروموزوم Y و حوای میتوکندریایی افراد ثابتی نیستند و همین افراد هم «آدم کروموزوم Y» و «حوای میتوکندریایی» خودشان را داشتهاند.
فرگشت مسبب برانگیختهشدن واکنشهای تند و تیزی از سوی آنان که تصور میکردند گونهها طی شش روز آفرینش به وجود آمدهاند و از آغاز به همین شکل بودند و خواهند بود، شدهاست.
مخالفان اصلی این نظریه، دیندارانی هستند که فکر میکنند داستان پیدایش تاریخی است.
این مسئله به خصوص بین مسیحیان انجیلی در آمریکا داغ است
و استفاده از داستان آدم و حوا برای رد ادیان توسط «خداناباوران نو » نظیر ریچارد داوکینز بر آتش بحثها را افزودهاست.
بهطور کلی، این سؤال برای باورمندان پیش آمده که اگر آدم و حوا انسانهای واقعی نبودهاند، پس آیا کتاب مقدس صحیح است؟
یکی از جوابهایی که گروهی از مسیحیان برای این پرسش مطرح کردهاند این است باید داستان آدم و حوا به صورت استعاری خوانده شود و از واقعی دانستن آن اجتناب شود.
آنچه نویسندگان داستان آدم و حوا دربارهٔ به وجود آمدن بشر گفتهاند، با آنچه علم میگوید، بسیار متفاوت است.
نسل بشر به یک زن و شوهر واحد نمیرسد؛
در واقع یافتههای علمی نشان میدهد جمعیت آغازین انسانها بیش از هزاران نفر بودهاند.
نتایج تحقیقات پروژه ژنوم انسان هیچ شک علمی باقی نگذاشته
که انسانها و نخستی سانان دارای اجداد مشترکی هستند و انسانهای کنونی از دیگر انسانیان تکامل یافتهاند.
همچنین، دیرینگی حیات بر روی زمین، برخلاف این داستان که آن را شش هزار سال میداند، میلیاردها سال است.
در علم ژنتیک نزدیکترین نیای مشترک پدری انسانها اصطلاحاً «آدم کرومزوم Y» نامیده شده
که البته ارتباطی با آدمِ ادیان ابراهیمی ندارد.
این فرد که نسل تمام انسانهای مذکر فعلی از طریق پدر به او میرسد، حدوداً ۲۰۰٬۰۰۰ تا ۳۰۰٬۰۰۰ سال قبل زیستهاست.
نزدیکترین نیای مشترک مادری هم «حوای میتوکندریایی» نام داده شده و ۱۵۰٬۰۰۰ سال پیش زندگی کردهاست.
اینها در یک بازه زمانی نزیستهاند، هرگز با هم ملاقات نکردهاند و تنها انسانهای زمان خودشان نبودهاند.
نسل سایر انسانهای معاصر اینان هم میتواند در حال حاضر میان انسانهای فعلی وجود داشته باشد.
همچنین، آدم کروموزوم Y و حوای میتوکندریایی افراد ثابتی نیستند و همین افراد هم «آدم کروموزوم Y» و «حوای میتوکندریایی» خودشان را داشتهاند.
فرگشت مسبب برانگیختهشدن واکنشهای تند و تیزی از سوی آنان که تصور میکردند گونهها طی شش روز آفرینش به وجود آمدهاند و از آغاز به همین شکل بودند و خواهند بود، شدهاست.
مخالفان اصلی این نظریه، دیندارانی هستند که فکر میکنند داستان پیدایش تاریخی است.
این مسئله به خصوص بین مسیحیان انجیلی در آمریکا داغ است
و استفاده از داستان آدم و حوا برای رد ادیان توسط «خداناباوران نو » نظیر ریچارد داوکینز بر آتش بحثها را افزودهاست.
بهطور کلی، این سؤال برای باورمندان پیش آمده که اگر آدم و حوا انسانهای واقعی نبودهاند، پس آیا کتاب مقدس صحیح است؟
یکی از جوابهایی که گروهی از مسیحیان برای این پرسش مطرح کردهاند این است باید داستان آدم و حوا به صورت استعاری خوانده شود و از واقعی دانستن آن اجتناب شود.
گپ 8
Mohsen Chavoshi ~ Music-Fa.Com – Koja Boodi ~ Music-Fa.Com
هنوزم اون شبای گریه مستی رو یادم هست ....
میگویند پیروز کسی است که لبخند اخر را میزند
و مردم ایران آن کسانی هستند که لبخند اخر را خواهند زد
و این اجتناب ناپذیر است
و مردم ایران آن کسانی هستند که لبخند اخر را خواهند زد
و این اجتناب ناپذیر است
مردهای خوب
مردها زیاد گریه میکنند
زیاد میمیرند
زیاد میترسند
اما در سکوت
کسی مرگ مردان را نمیبیند . درکشان نمیکند .
مردها میترسند اما به کدام ادم محکم تکیه کنند ؟
وقتی همه او را تکیه گاه میشناسند ...
وقتی میترسند به چه کسی پناه ببرند .. پشت چه کسی پنهان شوند ؟
مردها گریه میکنند درونشان تا غرورشان نشکند . و تو که اشک میریزی و سبک میشوی چه میدانی گریه بدون اشک چه وزن و اواری دارد .
مردهای صادق قول نمیدهند زبان باز نیستند . چون کلمات سوگند انهاست .
مردها گاهی به جایی تکیه میدهند و در غم و سکوت فرو میروند . گاهی خاطرات و دلتنگی و زخمهای کهنه درونشان دهان باز میکند . همچون اواری سهمگین خردشان میکند .
و تو نظاره میکنی که چقدر ارام در فکر است ..
مردها عاشق زنهایی هستند که به انها اطمینان دهند همیشه خواهند ماند . مردها عاشق زنهایی هستند که بگویند نگران نباش هرچه که باشد و بشود من درکنارت هستم . و با هم خواهیم جنگید ..
و فقط یک مرد میتواند درک کند که چنین حرفی چه توان شگفت انگیزی در خود دارد .
مردها همیشه برای داشته هایشان یا تواناییهایشان انتخاب میشوند .
یک مرد باید داشته باشد باید انجام دهد باید بجنگد . باید تلاش کند . که انتخاب شود . هیچ وقت خودش و انچه هست کافی نیست ... و تو مینشینی تا برای انچه هستی انتخاب شوی . چه تضاد غم انگیزی .
مردها در درونشان صندوقی دارند که پر میشود . از دلتنگی . از حسرت . از بی پناهی . تنهایی و خاطرات . و روزی زیر وزن این صندوق اخرین مرگ را تجربه میکنند .
چه دلتنگیها و تنهاییهای غریبی دارد یک مرد ...
مردانگی میمیرد در جامعه ای که داشتن مهم تر است از بودن .
#a_f
مردها زیاد گریه میکنند
زیاد میمیرند
زیاد میترسند
اما در سکوت
کسی مرگ مردان را نمیبیند . درکشان نمیکند .
مردها میترسند اما به کدام ادم محکم تکیه کنند ؟
وقتی همه او را تکیه گاه میشناسند ...
وقتی میترسند به چه کسی پناه ببرند .. پشت چه کسی پنهان شوند ؟
مردها گریه میکنند درونشان تا غرورشان نشکند . و تو که اشک میریزی و سبک میشوی چه میدانی گریه بدون اشک چه وزن و اواری دارد .
مردهای صادق قول نمیدهند زبان باز نیستند . چون کلمات سوگند انهاست .
مردها گاهی به جایی تکیه میدهند و در غم و سکوت فرو میروند . گاهی خاطرات و دلتنگی و زخمهای کهنه درونشان دهان باز میکند . همچون اواری سهمگین خردشان میکند .
و تو نظاره میکنی که چقدر ارام در فکر است ..
مردها عاشق زنهایی هستند که به انها اطمینان دهند همیشه خواهند ماند . مردها عاشق زنهایی هستند که بگویند نگران نباش هرچه که باشد و بشود من درکنارت هستم . و با هم خواهیم جنگید ..
و فقط یک مرد میتواند درک کند که چنین حرفی چه توان شگفت انگیزی در خود دارد .
مردها همیشه برای داشته هایشان یا تواناییهایشان انتخاب میشوند .
یک مرد باید داشته باشد باید انجام دهد باید بجنگد . باید تلاش کند . که انتخاب شود . هیچ وقت خودش و انچه هست کافی نیست ... و تو مینشینی تا برای انچه هستی انتخاب شوی . چه تضاد غم انگیزی .
مردها در درونشان صندوقی دارند که پر میشود . از دلتنگی . از حسرت . از بی پناهی . تنهایی و خاطرات . و روزی زیر وزن این صندوق اخرین مرگ را تجربه میکنند .
چه دلتنگیها و تنهاییهای غریبی دارد یک مرد ...
مردانگی میمیرد در جامعه ای که داشتن مهم تر است از بودن .
#a_f
زنهای خوب
زنها درک نمیشوند
مورد قدردانی قرار نمیگیرند
رنجهایشان کودکانه پنداشته میشود .
عدالتی نمیبینند
مساواتی نمیبینند .
زنها قربانیان تاریخند .
احزاب . ادیان . مکاتب فکری . خلق میشوند بدون رای زنان و تعیین میکنند که زن چیست کیست چه باید بکند و چه نباید چه حقی دارد و چقدر می ارزد ...
با مکتب شومشان افکار مرد را از شهوت پر میکنند و بعد برای زنان اندرونی میسازند و خیمه سرش میکنند . ..
جای زن در اندرونیست !!
تمام تلاششان را میکنند که زن را از جامعه دور کنند محدودش میکنند سرخورده و ناتوانش میکنند تا در اخر اورا به عقل کم و تجربه ناکافی متهمش کنند . و زنان مردان احمقی بزایند و بزرگ کنند تا ان مردها با ادامه راه حماقت بار پدرانشان نسلهای دیگر زنان را نیز محدود کنند ..
و چه چاهی بی انتهاست این . به گواه تاریخ ..
مکاتبی که با محدودیت و نگاه جنسیتی فرزندان را بزرگ میکند و جامعه را الوده میکند برای درمانی که خود مرضش را ساخته اند محدودیت بیشتر زنان را تجویز میکند ...
با ذهنیت اتش و پنبه فرزندان را بزرگ میکنند بعد دنبال گونی برای پنبه میگردند .
در مکتبشان نیست که مردانی پاک تربیت کنند . چون ذهن کودکان را با اتش و پنبه جنسیت پر کرده اند . و در دوری و پرهیز . و حالا مجبورند برای نسل بیماری که سآخته اند قفس بسازند ...
...
...
هر روز پس از تلاشی پایان ناپذیر کسی نیست که قدردان زحمتشان باشد .
و چه بسیارند انها که با بیشعوری تمام از طعم غذا گله میکنند . آنها که بزرگترین هنرشان خوردن غذای اماده است ..
در رستوران به گارسون انعام هم میدهند و ژست روشنفکر دارند .
و در خانه از غذا ایراد میگیرند و نمیفهمند که هر غذایی چقدر زحمت دارد . و سزاوار تشکر ...
اگر کسی با زن خوب باشد میگویند زن ذلیل و نکوهشش میکنند .
و تو سری زدن و بد اخلاقی را غیرت معنی میکنند ...
و نمیفهمند مردی که به همسرش احترام نگذارد . هستند مردانی که با کمال میل این احترام را به همسرش ارزانی دارند ...
زنها خورد میشوند اگر خیانت ببینند . همیشه در ترسند چون مردشان بیرون است . تمام روز . استرس نگرانی دلشوره ...
زبان زنها اصلا پیچیده نیست کمی شعور میخواهد . زنها هر جمله ای را نمیگویند بعضی کلمات را در نحوه بیانشان میشود به وضوح شنید و درک کرد . فقط کافیست موقع صحبت نگاهشان کرد ..
و بترسید از سکوت زنها . که سکوت نشان ناراحتی یا قطع امید است ..
زنها زیبایی دنیا هستند . با قوانین و مکاتب ناقص انها را محدود نکنیم
زن و مرد فارق از جنسیت انسانیم . همدیگر را نیازاریم . و به هم خرده نگیریم . و با مهربانی همدیگر را درک کنیم .
و یادمان باشد شعور زنان یک جامعه مستقیما به شعور مردان و حاکمان ان جامعه بستگی دارد .
پس با تحقیر زنان خود را تحقیر نکنیم .
#a_f
زنها درک نمیشوند
مورد قدردانی قرار نمیگیرند
رنجهایشان کودکانه پنداشته میشود .
عدالتی نمیبینند
مساواتی نمیبینند .
زنها قربانیان تاریخند .
احزاب . ادیان . مکاتب فکری . خلق میشوند بدون رای زنان و تعیین میکنند که زن چیست کیست چه باید بکند و چه نباید چه حقی دارد و چقدر می ارزد ...
با مکتب شومشان افکار مرد را از شهوت پر میکنند و بعد برای زنان اندرونی میسازند و خیمه سرش میکنند . ..
جای زن در اندرونیست !!
تمام تلاششان را میکنند که زن را از جامعه دور کنند محدودش میکنند سرخورده و ناتوانش میکنند تا در اخر اورا به عقل کم و تجربه ناکافی متهمش کنند . و زنان مردان احمقی بزایند و بزرگ کنند تا ان مردها با ادامه راه حماقت بار پدرانشان نسلهای دیگر زنان را نیز محدود کنند ..
و چه چاهی بی انتهاست این . به گواه تاریخ ..
مکاتبی که با محدودیت و نگاه جنسیتی فرزندان را بزرگ میکند و جامعه را الوده میکند برای درمانی که خود مرضش را ساخته اند محدودیت بیشتر زنان را تجویز میکند ...
با ذهنیت اتش و پنبه فرزندان را بزرگ میکنند بعد دنبال گونی برای پنبه میگردند .
در مکتبشان نیست که مردانی پاک تربیت کنند . چون ذهن کودکان را با اتش و پنبه جنسیت پر کرده اند . و در دوری و پرهیز . و حالا مجبورند برای نسل بیماری که سآخته اند قفس بسازند ...
...
...
هر روز پس از تلاشی پایان ناپذیر کسی نیست که قدردان زحمتشان باشد .
و چه بسیارند انها که با بیشعوری تمام از طعم غذا گله میکنند . آنها که بزرگترین هنرشان خوردن غذای اماده است ..
در رستوران به گارسون انعام هم میدهند و ژست روشنفکر دارند .
و در خانه از غذا ایراد میگیرند و نمیفهمند که هر غذایی چقدر زحمت دارد . و سزاوار تشکر ...
اگر کسی با زن خوب باشد میگویند زن ذلیل و نکوهشش میکنند .
و تو سری زدن و بد اخلاقی را غیرت معنی میکنند ...
و نمیفهمند مردی که به همسرش احترام نگذارد . هستند مردانی که با کمال میل این احترام را به همسرش ارزانی دارند ...
زنها خورد میشوند اگر خیانت ببینند . همیشه در ترسند چون مردشان بیرون است . تمام روز . استرس نگرانی دلشوره ...
زبان زنها اصلا پیچیده نیست کمی شعور میخواهد . زنها هر جمله ای را نمیگویند بعضی کلمات را در نحوه بیانشان میشود به وضوح شنید و درک کرد . فقط کافیست موقع صحبت نگاهشان کرد ..
و بترسید از سکوت زنها . که سکوت نشان ناراحتی یا قطع امید است ..
زنها زیبایی دنیا هستند . با قوانین و مکاتب ناقص انها را محدود نکنیم
زن و مرد فارق از جنسیت انسانیم . همدیگر را نیازاریم . و به هم خرده نگیریم . و با مهربانی همدیگر را درک کنیم .
و یادمان باشد شعور زنان یک جامعه مستقیما به شعور مردان و حاکمان ان جامعه بستگی دارد .
پس با تحقیر زنان خود را تحقیر نکنیم .
#a_f