#خواندنی
افسردگی ممنوع!
"تا دیر نشده به خودتان بیایید!"
نشسته اید و بهترین روزهای زندگیتان را سوگواری می کنید..
مدام خاطره ها را شخم میزنید
تا "دوستت دارمی" جا نیفتد از قلم!
شدهاید یک مشت آدم انزوا طلبِ به طاعون دلتنگی دچار..
حواستان به جوانیتان نیست
حواستان نیست ، که به آرزوهایتان قول رسیدن دادید ..
سخت بود
طرد شدیم
اما تمام شد!
نگذارید این تمام شدن ها تمامتان کند ...
نگذارید "پس جوانیم چه شد" بشود سوال دردناک روزهای چهل سالگی ...
تا دیر نشده به خودتان بیایید
لطفا!
🆔 @wikisemnan
افسردگی ممنوع!
"تا دیر نشده به خودتان بیایید!"
نشسته اید و بهترین روزهای زندگیتان را سوگواری می کنید..
مدام خاطره ها را شخم میزنید
تا "دوستت دارمی" جا نیفتد از قلم!
شدهاید یک مشت آدم انزوا طلبِ به طاعون دلتنگی دچار..
حواستان به جوانیتان نیست
حواستان نیست ، که به آرزوهایتان قول رسیدن دادید ..
سخت بود
طرد شدیم
اما تمام شد!
نگذارید این تمام شدن ها تمامتان کند ...
نگذارید "پس جوانیم چه شد" بشود سوال دردناک روزهای چهل سالگی ...
تا دیر نشده به خودتان بیایید
لطفا!
🆔 @wikisemnan
#خواندنی
#خود_را_ارزان_مفروش
در این دنیا اگر همه چیز را فراموش کنی باکی نیست. تنها یک چیز را نباید از یاد برد.
تو برای کاری به دنیا آمدی که اگر آن را انجام نرسانی، هیچ کاری نکردهای.
از آدمی کاری برمیآید که آن کار نه از آسمان برمیآید و نه از زمین و نه از کوهها، اما تو میگویی کارهای زیادی از من برمیآید، این حرف تو به این میماند که شمشیر گرانبهای شاهانهای را ساطور گوشت کنی و بگویی آن شمشیر را بیکار نگذاشتهام، یا اینکه در دیگی زرین شلغم بار کنی یا کارد جواهرنشانی را به دیوار فرو ببری و کدوی شکستهای را به آن آویزان کنی. این کار از میخی چوبین نیز برمیآید.
خود را اینقدر #ارزان مفروش که بسیار #گرانبهایی! بهانه میآوری که من با انجام دادن کارهای سودمند روزگار میگذرانم. دانش میآموزم، فلسفه و فقه و منطق و ستارهشناسی و پزشکی میخوانم،
اما اینها همه برای #تو است و تو برای آنها نیستی.
اگر خوب فکر کنی درمییابی که #اصل_تویی و همه اینها فرع است. تو نمیدانی که چه شگفتیها و چه جهانهای بیکرانی در تو موج میزند. آخر این تن،اسبِ توست و این عالم آخور اوست؛
غذای اسب، غذای سوار نباشد
مولانا_ فیه ما فیه
🆔 @wikisemnan
#خود_را_ارزان_مفروش
در این دنیا اگر همه چیز را فراموش کنی باکی نیست. تنها یک چیز را نباید از یاد برد.
تو برای کاری به دنیا آمدی که اگر آن را انجام نرسانی، هیچ کاری نکردهای.
از آدمی کاری برمیآید که آن کار نه از آسمان برمیآید و نه از زمین و نه از کوهها، اما تو میگویی کارهای زیادی از من برمیآید، این حرف تو به این میماند که شمشیر گرانبهای شاهانهای را ساطور گوشت کنی و بگویی آن شمشیر را بیکار نگذاشتهام، یا اینکه در دیگی زرین شلغم بار کنی یا کارد جواهرنشانی را به دیوار فرو ببری و کدوی شکستهای را به آن آویزان کنی. این کار از میخی چوبین نیز برمیآید.
خود را اینقدر #ارزان مفروش که بسیار #گرانبهایی! بهانه میآوری که من با انجام دادن کارهای سودمند روزگار میگذرانم. دانش میآموزم، فلسفه و فقه و منطق و ستارهشناسی و پزشکی میخوانم،
اما اینها همه برای #تو است و تو برای آنها نیستی.
اگر خوب فکر کنی درمییابی که #اصل_تویی و همه اینها فرع است. تو نمیدانی که چه شگفتیها و چه جهانهای بیکرانی در تو موج میزند. آخر این تن،اسبِ توست و این عالم آخور اوست؛
غذای اسب، غذای سوار نباشد
مولانا_ فیه ما فیه
🆔 @wikisemnan
#خواندنی
ﺷﺨﺼﯽ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺩﻭ ﭼﯿﺰ ﺧﻮﺍﺳﺖ:
ﯾﮏ ﮔﻞ ﻭ ﯾﮏ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ
ﺍﻣﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩ ،
ﯾﮏ ﮐﺎﮐﺘﻮﺱ ﻭ ﯾﮏ ﮐﺮﻡ ﺑﻮﺩ!
ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺷﺪ!
ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﺪ ﺷﺎﯾﺪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻬﯽ می کند.
ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﮔﺬﺷﺖ ...
ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﺎﮐﺘﻮﺱ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺧﺎﺭ ﮔﻠﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﯾﯿﺪﻩ ﺷﺪ....
ﻭ ﺁﻥ ﮐﺮﻡ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺍﯼ زیبا شده بود......
ﺍﮔﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﺪ ﻭ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﺮﺩﯾﺪ،
ﺑﻪ آن ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻨﯿد ...
ﺧﺎﺭﻫﺎﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮔﻠﻬﺎﯼ فردایند.
🆔 @wikisemnan
ﺷﺨﺼﯽ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺩﻭ ﭼﯿﺰ ﺧﻮﺍﺳﺖ:
ﯾﮏ ﮔﻞ ﻭ ﯾﮏ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ
ﺍﻣﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩ ،
ﯾﮏ ﮐﺎﮐﺘﻮﺱ ﻭ ﯾﮏ ﮐﺮﻡ ﺑﻮﺩ!
ﻏﻤﮕﯿﻦ ﺷﺪ!
ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﺪ ﺷﺎﯾﺪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺗﻮﺟﻬﯽ می کند.
ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﮔﺬﺷﺖ ...
ﺍﺯ ﺁﻥ ﮐﺎﮐﺘﻮﺱ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺧﺎﺭ ﮔﻠﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﯾﯿﺪﻩ ﺷﺪ....
ﻭ ﺁﻥ ﮐﺮﻡ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺍﻧﻪ ﺍﯼ زیبا شده بود......
ﺍﮔﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﺪ ﻭ ﭼﯿﺰ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺭﯾﺎﻓﺖ ﮐﺮﺩﯾﺪ،
ﺑﻪ آن ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻨﯿد ...
ﺧﺎﺭﻫﺎﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮔﻠﻬﺎﯼ فردایند.
🆔 @wikisemnan
#خواندنی
شباهت زنان [واقعي] و درختان
هر دو ريشه دارند و برگ و بار می دهند.
هر دو بهارهای بسيار دارند
و زمستان های بسيارتر.
هر دو به نور محتاجند و هر دو
نفس می بخشند و زندگی.
و در كمين هر دويشان تبرهای بسيار است.
برای بريدن ها، برای شكستن ها،
برای قطع اميد ها ...
اما هنر زن بودن ،
جوانه زدن های پي در پي است،
حتي وقتي شاخه هايت را شكستند،
حتی وقتی ساقه هايت را زدند،
حتی وقتی بی رحمی تبر، تنت را،
تنه ات را از ته بريد...
تو اما ريشه ات را نگه دار،
دستهايت را به آسمان بلند كن
تو دوباره سبز خواهی شد....
#عرفان_نظر_آهاری
🆔 @wikisemnan
شباهت زنان [واقعي] و درختان
هر دو ريشه دارند و برگ و بار می دهند.
هر دو بهارهای بسيار دارند
و زمستان های بسيارتر.
هر دو به نور محتاجند و هر دو
نفس می بخشند و زندگی.
و در كمين هر دويشان تبرهای بسيار است.
برای بريدن ها، برای شكستن ها،
برای قطع اميد ها ...
اما هنر زن بودن ،
جوانه زدن های پي در پي است،
حتي وقتي شاخه هايت را شكستند،
حتی وقتی ساقه هايت را زدند،
حتی وقتی بی رحمی تبر، تنت را،
تنه ات را از ته بريد...
تو اما ريشه ات را نگه دار،
دستهايت را به آسمان بلند كن
تو دوباره سبز خواهی شد....
#عرفان_نظر_آهاری
🆔 @wikisemnan
@wikisemnan
#خواندنی
قشنگ ترین چشمان دنیا را مادر من دارد,
وقتی با خنده های از ته دلش به من نگاه می کند و از وقایع روزانه اش با آب و تاب می گوید,
بدون نظر خواستن از من بارها و بارها تعریف می کند
قشنگترین صدای دنیا را مادر من دارد,
وقتی با نام کوچکم صدایم می کند,
برایم چای میریزد
کنارم مینشیند
با من می گوید
با من می خندد
وقتی کنارش خوشبخت ترین دختر توی عالم هستم
قشنگترین دستان دنیا را مادر من دارد,
وقتی دستهای نرمش را روی موهایم میکشد و تمام خستگی های روزگارانم را دانه دانه از موهایم برمیدارد
و آخر تمام حرفهایش"خدای ماهم بزرگ است"
از دهانش نمی افتد
زیباترین زن جهان مادر من و در چهار چوب خانه ی ماست,
که به وقت بودنش تمام لامپهای خانه مان روشن است,که بوی غذایش و نگاه مهربانش تمام تلخی ها و شکست های زندگی ام را در یک آن از وجودم پاک می کند.
مهربان ترین انسان عالم درون آشپزخانه ی کوچک و چهارگوش ماست وقتی تمام خستگی هایش را در قلاب بافی های رنگارنگش به نقش و نگار می کشد
که بودنش, که خنده هایش برایم زیباترین لالایی بچگی ام است
#فرگل_مشتاقى
#مادر
🆔 @wikisemnan
#خواندنی
قشنگ ترین چشمان دنیا را مادر من دارد,
وقتی با خنده های از ته دلش به من نگاه می کند و از وقایع روزانه اش با آب و تاب می گوید,
بدون نظر خواستن از من بارها و بارها تعریف می کند
قشنگترین صدای دنیا را مادر من دارد,
وقتی با نام کوچکم صدایم می کند,
برایم چای میریزد
کنارم مینشیند
با من می گوید
با من می خندد
وقتی کنارش خوشبخت ترین دختر توی عالم هستم
قشنگترین دستان دنیا را مادر من دارد,
وقتی دستهای نرمش را روی موهایم میکشد و تمام خستگی های روزگارانم را دانه دانه از موهایم برمیدارد
و آخر تمام حرفهایش"خدای ماهم بزرگ است"
از دهانش نمی افتد
زیباترین زن جهان مادر من و در چهار چوب خانه ی ماست,
که به وقت بودنش تمام لامپهای خانه مان روشن است,که بوی غذایش و نگاه مهربانش تمام تلخی ها و شکست های زندگی ام را در یک آن از وجودم پاک می کند.
مهربان ترین انسان عالم درون آشپزخانه ی کوچک و چهارگوش ماست وقتی تمام خستگی هایش را در قلاب بافی های رنگارنگش به نقش و نگار می کشد
که بودنش, که خنده هایش برایم زیباترین لالایی بچگی ام است
#فرگل_مشتاقى
#مادر
🆔 @wikisemnan
#خواندنی
✔️ توصیههای ایمنی برای تعطیلات نوروز 🔻
شب عید بهتر از خود عید است، از دست ندهیم (مثل پنجشنبه که بهتر از جمعه است).
از گوشدادن هرروزه به اخبار خودداری کنیم (مثل چربی و شیرینی زیاد مضر است).
در تنظیم ترازنامهٔ سال در حال اتمام، فقط بدشانسیها را فهرست نکنیم (ممکن است زیاده دلمان به حال خودمان بسوزد).
حتی اگر در همهٔ مواردی که با کسانی مشکل داشتهایم تقصیرِ آنان بوده است، خیلی سخت نگیریم (به نفع خودمان است).
زیاد به قوانین این عالم، یا بیقانونیهایش، فکر نکنیم (به کشف جدیدی نخواهیم رسید).
در مهمانیها بحث سیاسی نکنیم (سرگرمیهای بهتری هم هست).
تصادفات جادهای را فقط محصول مشترک وزارت صنایع و وزارت راه نشماریم (اجل و عجله هم نقش دارند).
هنگام رانندگی در شهر، خود را کاملاً در وضع طبیعی هابزی تصور نکنیم (در خیابان هم بد نیست گاهی تعارف کنیم).
در گذاشتن پستهای اظهار تأسف برای مصائب عالم ملاحظه کنیم (شاید کمکهای کوچک واقعی به اطرافیان کارسازتر باشد).
سعی کنیم تا میشود الکی خوش باشیم (گویا طور دیگری نمیشود خوش بود).
از صفحۀ فیسبوک دکتر مرتضی مردیها
#عید
🆔 @wikisemnan
✔️ توصیههای ایمنی برای تعطیلات نوروز 🔻
شب عید بهتر از خود عید است، از دست ندهیم (مثل پنجشنبه که بهتر از جمعه است).
از گوشدادن هرروزه به اخبار خودداری کنیم (مثل چربی و شیرینی زیاد مضر است).
در تنظیم ترازنامهٔ سال در حال اتمام، فقط بدشانسیها را فهرست نکنیم (ممکن است زیاده دلمان به حال خودمان بسوزد).
حتی اگر در همهٔ مواردی که با کسانی مشکل داشتهایم تقصیرِ آنان بوده است، خیلی سخت نگیریم (به نفع خودمان است).
زیاد به قوانین این عالم، یا بیقانونیهایش، فکر نکنیم (به کشف جدیدی نخواهیم رسید).
در مهمانیها بحث سیاسی نکنیم (سرگرمیهای بهتری هم هست).
تصادفات جادهای را فقط محصول مشترک وزارت صنایع و وزارت راه نشماریم (اجل و عجله هم نقش دارند).
هنگام رانندگی در شهر، خود را کاملاً در وضع طبیعی هابزی تصور نکنیم (در خیابان هم بد نیست گاهی تعارف کنیم).
در گذاشتن پستهای اظهار تأسف برای مصائب عالم ملاحظه کنیم (شاید کمکهای کوچک واقعی به اطرافیان کارسازتر باشد).
سعی کنیم تا میشود الکی خوش باشیم (گویا طور دیگری نمیشود خوش بود).
از صفحۀ فیسبوک دکتر مرتضی مردیها
#عید
🆔 @wikisemnan
#خواندنی
در جوشن كبير يك عبارتی هست كه مى گوييم:
"يا كٓريمٓ الصَّفْح"
معناش خيلى جالبه
یك وقتی یك کسی تو رو می بخشه اما یادش نمیره که فلان خطا رو کردی و همیشه یك جوری نگات می کنه که تو می فهمی هنوز یادش نرفته؛ یك جورایی انگار که سابقه بدت رو مدام به یادت میاره.
ولی یك وقتی، یك کسی تو رو می بخشه و یک طوری فراموش می کنه انگار نه انگار که تو خطایی رو مرتکب شدی.
اصلا هم به روت نمیاره.
به این نوع بخشش میگن صَفح.
و خدای ما اینگونه است...
از صمیم قلب می گویم:
"يا كٓريمٓ الصَّفْح"
بیاییم در واپسين روزهاى سال ببخشیم و بگذریم...
🆔 @Wikisemnan
در جوشن كبير يك عبارتی هست كه مى گوييم:
"يا كٓريمٓ الصَّفْح"
معناش خيلى جالبه
یك وقتی یك کسی تو رو می بخشه اما یادش نمیره که فلان خطا رو کردی و همیشه یك جوری نگات می کنه که تو می فهمی هنوز یادش نرفته؛ یك جورایی انگار که سابقه بدت رو مدام به یادت میاره.
ولی یك وقتی، یك کسی تو رو می بخشه و یک طوری فراموش می کنه انگار نه انگار که تو خطایی رو مرتکب شدی.
اصلا هم به روت نمیاره.
به این نوع بخشش میگن صَفح.
و خدای ما اینگونه است...
از صمیم قلب می گویم:
"يا كٓريمٓ الصَّفْح"
بیاییم در واپسين روزهاى سال ببخشیم و بگذریم...
🆔 @Wikisemnan
#خواندنی
كاش آنقدر خوب باشم كه سرت را بالا بگيرى و همينطور كه به من اشاره ميكنى با افتخار بگويى؛
او فرزندِ من است!
بايد پدر باشى تا بفهمى چه لذتى دارد پز فرزند را دادن!
[علي قاضي نظام]
🆔 @Wikisemnan
كاش آنقدر خوب باشم كه سرت را بالا بگيرى و همينطور كه به من اشاره ميكنى با افتخار بگويى؛
او فرزندِ من است!
بايد پدر باشى تا بفهمى چه لذتى دارد پز فرزند را دادن!
[علي قاضي نظام]
🆔 @Wikisemnan
#خواندنی
🔅به اين شركت ها دقت كنيد:
شرکت Uber؛ بزرگترین شرکت اجاره تاکسی جهان، هیچ وسیله نقلیهای ندارد!
شرکت Facebook؛ معروفترین مالک رسانه جهان، هیچ محتوایی خلق نمیکند!
شرکت Alibaba؛ ارزشمندترین خردهفروشی جهان، هیچ انباری ندارد!
شرکت Airbnb؛ بزرگترین تهیهکننده منزل و محل اقامت، هیچ مسکنی برای اقامت ندارد!
🔺مهم نیست که چقدر امکانات دارید؛ مهم این است که چه امکاناتی وجود دارد که استفاده کنید تا خودتان را بالا ببرید!
🆔 @Wikisemnan
🔅به اين شركت ها دقت كنيد:
شرکت Uber؛ بزرگترین شرکت اجاره تاکسی جهان، هیچ وسیله نقلیهای ندارد!
شرکت Facebook؛ معروفترین مالک رسانه جهان، هیچ محتوایی خلق نمیکند!
شرکت Alibaba؛ ارزشمندترین خردهفروشی جهان، هیچ انباری ندارد!
شرکت Airbnb؛ بزرگترین تهیهکننده منزل و محل اقامت، هیچ مسکنی برای اقامت ندارد!
🔺مهم نیست که چقدر امکانات دارید؛ مهم این است که چه امکاناتی وجود دارد که استفاده کنید تا خودتان را بالا ببرید!
🆔 @Wikisemnan
📎
#خواندنی
جرأت کنید راست و حقیقی باشید.
جرأت کنید زشت باشید!
اگر موسیقی بد را دوست دارید،
رک و راست بگویید.
خود را همان که هستید نشان بدهید.
این بزک تهوع انگیز دوروئی
و دو پهلویی را از چهره روح خود بزدایید،
با آب فراوان بشوئید.
رومن رولان
🆔 @wikisemnan
#خواندنی
جرأت کنید راست و حقیقی باشید.
جرأت کنید زشت باشید!
اگر موسیقی بد را دوست دارید،
رک و راست بگویید.
خود را همان که هستید نشان بدهید.
این بزک تهوع انگیز دوروئی
و دو پهلویی را از چهره روح خود بزدایید،
با آب فراوان بشوئید.
رومن رولان
🆔 @wikisemnan
#خواندنی
منتظر نشوید 63 ساله شوید!
در سال 1977 یك مرد 63 ساله، عقب یك بیوك را از روی زمین بلند كرد تا دست نوهاش را از زیر آن بیرون آورد. قبل از آن هیچ چیزی سنگینتر از كیسه بیست كیلویی بلند نكرده بود.
او بعدها دچار افسردگی شد میدانید چرا؟
چون در 63 سالگی فهمیده بود چقدر توانایی داشته كه باورش نداشته و عمرش را با حداقلها گذرانده!
منتظر نشوید 63 ساله شوید
توانایی انسان نامحدود است...
#رابرت_کیوساکی
🆔 @wikisemnan
منتظر نشوید 63 ساله شوید!
در سال 1977 یك مرد 63 ساله، عقب یك بیوك را از روی زمین بلند كرد تا دست نوهاش را از زیر آن بیرون آورد. قبل از آن هیچ چیزی سنگینتر از كیسه بیست كیلویی بلند نكرده بود.
او بعدها دچار افسردگی شد میدانید چرا؟
چون در 63 سالگی فهمیده بود چقدر توانایی داشته كه باورش نداشته و عمرش را با حداقلها گذرانده!
منتظر نشوید 63 ساله شوید
توانایی انسان نامحدود است...
#رابرت_کیوساکی
🆔 @wikisemnan
#خواندنی
به سمت هنر بروید. نه لزوما به عنوان شغل و با هدف پول درآوردن. انواع هنرها راهی بسیار انسانی هستند برای تحمل پذیر کردن زندگی. به سمت هنر بروید فارغ از اینکه چقدر در آن خوب یا بد هستید. برای دوستتان شعر بنویسد حتی شکسته بسته. با آهنگ رادیو برقصید، زیر دوش آواز بخوانید. صرف احساس خلق کردن مزایای بیشماری با خود به زندگی می آورد.
#کورت_ونه_گات
#روز_جهانی_هنر_مبارک
🆔 @Wikisemnan
به سمت هنر بروید. نه لزوما به عنوان شغل و با هدف پول درآوردن. انواع هنرها راهی بسیار انسانی هستند برای تحمل پذیر کردن زندگی. به سمت هنر بروید فارغ از اینکه چقدر در آن خوب یا بد هستید. برای دوستتان شعر بنویسد حتی شکسته بسته. با آهنگ رادیو برقصید، زیر دوش آواز بخوانید. صرف احساس خلق کردن مزایای بیشماری با خود به زندگی می آورد.
#کورت_ونه_گات
#روز_جهانی_هنر_مبارک
🆔 @Wikisemnan
#خواندنی
امروز ميخوام سراغ يك قصه كوتاه از جبران خليل جبران برم، قصه آرزوهاى جاه طلبانه يك
دانه انار كه توسط دانه هاى ديگر خفه مى شود؛
یکبار وقتی در قلب اناری زندگی میکردم
شنیدم که دانهای گفت: روزی یک درخت خواهم شد، باد در شاخههایم ترانه خواهد خواند، خورشید در برگهایم خواهد رقصید و من در تمام فصلها قوی و زیبا خواهم بود.
سپس دانه دیگری به سخن آمد و گفت: وقتی من نیز چون تو جوان بودم، این چنین رویایی داشتم. اما اکنون که میتوانم چیزها را اندازه گرفته و بسنجم، میبینم که آرزوهایم بیهوده بوده است.
و سومین دانه چنین گفت: من در خودمان چیزی نمیبینم که به آینده بزرگ امیدوارمان کند.
و چهارمین دانه گفت: اما چه مسخره است زندگیمان، بدون آیندهای بزرگتر!
پنجمی گفت: چرا در مورد آنچه برایمان اتفاق خواهد افتاد مجادله کنیم، در حالی که ما حتی نمیدانیم چه هستیم!
اما ششمی جواب داد: هرچه که هستیم باید به بودن ادامه داد.
و هفتمی گفت: من در مورد اینکه هرچیزی چگونه خواهد بود، عقیده جالبی دارم اما نمیتوانم آنها را در کلمات بیاورم.
سپس دانهی هشتم، نهم، دهم و آنگاه همه دانهها شروع کردند به حرف زدن. ولی نمیتوانستم به دلیل صداهای زیاد چیزی تشخیص داده و بشنوم
همان روز به سمت قلب یک «بِه» حرکت کردم، جایی که دانهها کم و اغلب خاموشند!
اين داستان، قصه خيلى از ماست كه روزى سر داغى داريم و پر از آرمان و آرزوييم! اما كم كم بال پرواز ما رو ميچينند، ما رو اهلى مى كنند!
خالى از هر آرمان و آرزويى، و اون تك شمارِ ما كه همچنان حاضر نيست زندگيش رو بدون آرزوهايش سپرى كند متهم به خيالباف و رويايى مى شود.
اما من همچنان پاى آرزوهايم ايستاده ام،
روزی یک درخت خواهم شد، باد در شاخههایم ترانه خواهد خواند، خورشید در برگهایم خواهد رقصید و من در تمام فصلها قوی و زیبا خواهم بود...
شما كجاى اين قصه ايد؟؟
🆔 @wikisemnan
امروز ميخوام سراغ يك قصه كوتاه از جبران خليل جبران برم، قصه آرزوهاى جاه طلبانه يك
دانه انار كه توسط دانه هاى ديگر خفه مى شود؛
یکبار وقتی در قلب اناری زندگی میکردم
شنیدم که دانهای گفت: روزی یک درخت خواهم شد، باد در شاخههایم ترانه خواهد خواند، خورشید در برگهایم خواهد رقصید و من در تمام فصلها قوی و زیبا خواهم بود.
سپس دانه دیگری به سخن آمد و گفت: وقتی من نیز چون تو جوان بودم، این چنین رویایی داشتم. اما اکنون که میتوانم چیزها را اندازه گرفته و بسنجم، میبینم که آرزوهایم بیهوده بوده است.
و سومین دانه چنین گفت: من در خودمان چیزی نمیبینم که به آینده بزرگ امیدوارمان کند.
و چهارمین دانه گفت: اما چه مسخره است زندگیمان، بدون آیندهای بزرگتر!
پنجمی گفت: چرا در مورد آنچه برایمان اتفاق خواهد افتاد مجادله کنیم، در حالی که ما حتی نمیدانیم چه هستیم!
اما ششمی جواب داد: هرچه که هستیم باید به بودن ادامه داد.
و هفتمی گفت: من در مورد اینکه هرچیزی چگونه خواهد بود، عقیده جالبی دارم اما نمیتوانم آنها را در کلمات بیاورم.
سپس دانهی هشتم، نهم، دهم و آنگاه همه دانهها شروع کردند به حرف زدن. ولی نمیتوانستم به دلیل صداهای زیاد چیزی تشخیص داده و بشنوم
همان روز به سمت قلب یک «بِه» حرکت کردم، جایی که دانهها کم و اغلب خاموشند!
اين داستان، قصه خيلى از ماست كه روزى سر داغى داريم و پر از آرمان و آرزوييم! اما كم كم بال پرواز ما رو ميچينند، ما رو اهلى مى كنند!
خالى از هر آرمان و آرزويى، و اون تك شمارِ ما كه همچنان حاضر نيست زندگيش رو بدون آرزوهايش سپرى كند متهم به خيالباف و رويايى مى شود.
اما من همچنان پاى آرزوهايم ايستاده ام،
روزی یک درخت خواهم شد، باد در شاخههایم ترانه خواهد خواند، خورشید در برگهایم خواهد رقصید و من در تمام فصلها قوی و زیبا خواهم بود...
شما كجاى اين قصه ايد؟؟
🆔 @wikisemnan
#خواندنی
در زندگي هر كس لحظاتي پيش ميآيد كه آتش درون به بيرون راه مييابد و سپس دربرخورد با ديگري شعلهور ميشود. همهي ما بايد از كساني كه جانمان را دوباره شعلهور ميسازند سپاسگزار باشيم.
#آلبرت_شوايتزر
روز #معلم گرامی باد!
🆔 @wikisemnan
در زندگي هر كس لحظاتي پيش ميآيد كه آتش درون به بيرون راه مييابد و سپس دربرخورد با ديگري شعلهور ميشود. همهي ما بايد از كساني كه جانمان را دوباره شعلهور ميسازند سپاسگزار باشيم.
#آلبرت_شوايتزر
روز #معلم گرامی باد!
🆔 @wikisemnan
#خواندنی
رک بودن یا بی ادبی!
رك يا FRANK به معناى ابراز نظر شخصى در مورد مسائلى است كه مربوط به خود ما میشود.
مثلا من بستنى دوست ندارم و اين موضوع رو به صراحت بازگو میکنم، يا دوستى از من میپرسد مياى بريم بيرون؟ براحتى میگويم نه، الان حوصله ندارم...
اين ميشه نظر شخصى من در مورد خودِ من.
و اما RUDE به معناى گستاخى يا وقاحت است كه نظرات ما در مورد ديگران است.
مثلا من به دوستم میگويم چقدر چاق هستى! يا میگويم بينى تو شبيه بينى عقاب است! ببخشيدا من رك هستم!
فرق رك بودن و وقاحت را بدانيم و هرچه در ذهن مىآيد در قالب رك بودن تحويل مردم ندهيم.
🆔 @wikisemnan
رک بودن یا بی ادبی!
رك يا FRANK به معناى ابراز نظر شخصى در مورد مسائلى است كه مربوط به خود ما میشود.
مثلا من بستنى دوست ندارم و اين موضوع رو به صراحت بازگو میکنم، يا دوستى از من میپرسد مياى بريم بيرون؟ براحتى میگويم نه، الان حوصله ندارم...
اين ميشه نظر شخصى من در مورد خودِ من.
و اما RUDE به معناى گستاخى يا وقاحت است كه نظرات ما در مورد ديگران است.
مثلا من به دوستم میگويم چقدر چاق هستى! يا میگويم بينى تو شبيه بينى عقاب است! ببخشيدا من رك هستم!
فرق رك بودن و وقاحت را بدانيم و هرچه در ذهن مىآيد در قالب رك بودن تحويل مردم ندهيم.
🆔 @wikisemnan
#خواندنی
فرهنگ یعنی: عذرخواهی نشانهی ضعف نیست.
- فرهنگ یعنی: کینهها وبال گردن خودمان هستند.
- فرهنگ یعنی: لباس گرانقیمت نشانهی برتر بودن نیست.
- فرهنگ یعنی: به جای قدرت صدا، قدرتِ کلاممان را بالاتر ببریم
- فرهنگ یعنی: القاب ناپسند گذاشتن برای دوست، نشان صمیمیت نیست
- فرهنگ یعنی: وجدان کاری داشته باشیم.
- فرهنگ یعنی: چشم و همچشمی را کنار بگذاریم.
- فرهنگ یعنی: تفاوت نسلها را درک کنیم
- فرهنگ یعنی: آزادی ما نباید مانع آزادی دیگران شود.
- فرهنگ یعنی: به اندازه از دیگران سوال بپرسیم تا دروغ نشنویم
- فرهنگ یعنی: در جمع از کسی سوال شخصی نپرسیم
- فرهنگ یعنی: کتاب بخوانیم...!!!
🆔 @Wikisemnan
فرهنگ یعنی: عذرخواهی نشانهی ضعف نیست.
- فرهنگ یعنی: کینهها وبال گردن خودمان هستند.
- فرهنگ یعنی: لباس گرانقیمت نشانهی برتر بودن نیست.
- فرهنگ یعنی: به جای قدرت صدا، قدرتِ کلاممان را بالاتر ببریم
- فرهنگ یعنی: القاب ناپسند گذاشتن برای دوست، نشان صمیمیت نیست
- فرهنگ یعنی: وجدان کاری داشته باشیم.
- فرهنگ یعنی: چشم و همچشمی را کنار بگذاریم.
- فرهنگ یعنی: تفاوت نسلها را درک کنیم
- فرهنگ یعنی: آزادی ما نباید مانع آزادی دیگران شود.
- فرهنگ یعنی: به اندازه از دیگران سوال بپرسیم تا دروغ نشنویم
- فرهنگ یعنی: در جمع از کسی سوال شخصی نپرسیم
- فرهنگ یعنی: کتاب بخوانیم...!!!
🆔 @Wikisemnan
✨اين كاغذ اولش صاف بوده ,
بعد مچاله ش كردن ،
بعد بازش كردن اينجورى شده...
دل شکستن و ناراحت کردنم همینطوره
جاى چروكاى مچاله ش ميمونه...
مراقب رفتارمون باشیم
#خواندنی
🆔 @wikisemnan
بعد مچاله ش كردن ،
بعد بازش كردن اينجورى شده...
دل شکستن و ناراحت کردنم همینطوره
جاى چروكاى مچاله ش ميمونه...
مراقب رفتارمون باشیم
#خواندنی
🆔 @wikisemnan
#خواندنی
برای کشتن یک پرنده، یک قیچی کافیست.
لازم نیست که آن را در قلبش فرو کنی
یا گلویش را بشکافی.
پرهایش را بزن...
خاطره ی پریدن با او کاری می کند که
خودش را به اعماق دره ها پرت می کند!
هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته می شود، دری دیگر باز می شود ولی ما اغلب چنان به در بسته چشم می دوزیم که
درهای باز را نمی بینیم.
👤هلن کلر
🆔 @wikisemnan
برای کشتن یک پرنده، یک قیچی کافیست.
لازم نیست که آن را در قلبش فرو کنی
یا گلویش را بشکافی.
پرهایش را بزن...
خاطره ی پریدن با او کاری می کند که
خودش را به اعماق دره ها پرت می کند!
هنگامی که دری از خوشبختی به روی ما بسته می شود، دری دیگر باز می شود ولی ما اغلب چنان به در بسته چشم می دوزیم که
درهای باز را نمی بینیم.
👤هلن کلر
🆔 @wikisemnan
#خواندنی
بین مردم ایران باور نادرستی دربارهی مصرف کاغذ وجود دارد
باور دارند مصرف کاغذ باعث از بین رفتن جنگلها و آسیب زدن به محیطزیست میشود.
این باور چنان فراگیر شده است که حتی تعدادی از دانشآموختگانِ دوستدارِ طبیعت، کتاب و نشریه نمیخرند و آن را در فضای مجازی میجویند و گاهی اوقات رایگان دانلود میکنند!
در حالی که بخش عمدهای از کاغذ برای چاپ کتاب و روزنامه و مجله از چوب جنگلهای صنعتی و مصنوعی به شکل کاشت نهال در زمینهای بارور و زراعت چوب که باعث افزایش تعداد درختان جهان میشود
و بخشی دیگر (حدود 40 درصد) با استفاده از محصولات جانبی کشاورزی مانند ساقهی پنبه و باگاسِ تولیدشده در کارخانههای نیشکر تهیه میشود.
اما آن روی سکه؛ بر اساس تحقیقهای میدانی روزانه سههزار تُن زغال برای قلیان در ایران مصرف میشود (دویست تُن در تهران با گردش مالی دو میلیارد تومان است) که برای تهیهی آن به طور متوسط 9هزار تُن چوب مصرف میشود!
اگر میانگین وزن درختان را هزار کیلوگرم حساب کنیم، روزانه 9هزار درخت دود میشود و به هوا میرود.
اما این همهی درد نیست، به همین میزان و شاید بیشتر زغال برای منقل (کباب و غیره) مصرف میشود؛ یعنی 18هزار درخت، هرچند بخشی از آنها خشک و فرسودهاند، و با این خشکسالی که ایران را فراگرفته هر سال از وسعت جنگلهایمان کاسته میشود و باغ منقلداران و قلیانداران آباد.
بر اساس آمار رسمی سایت «خانه کتاب»، در سه ماه آخر سال 1396 در مجموع 31 میلیون جلد کتاب در ایران چاپ شده
یعنی روزانه حدود 345هزار جلد. اگر وزن متوسط کتابها را یک کیلوگرم حساب کنیم، روزانه 345 تُن کاغذ برای چاپ کتاب مصرف میشود
در کنار هم قرار دادن این رقمها نشاندهندهی عمق فاجعهی زیستمحیطی و زیانهای جسمانیست؛ مصرف روزانه ششهزار تُن زغال از چوب جنگلهای ایران که قابلبازیافت هم نیست
در برابر 345 تُن کاغذ برای چاپ کتاب که 80 درصد آن از خارج کشور وارد میشود!
خانمها و آقایان، دوستان و دشمنان محیط زیست، به غیر از زغال برای کباب و غیره، در این مرز پٌرگهر هر روز دستکم دو میلیون جلد کتاب بر آتش قلیانها کباب میشود!
مسعود مهرابی (روزنامهنگار، نویسنده و کاریکاتوریست)
🆔 @wikisemnan
بین مردم ایران باور نادرستی دربارهی مصرف کاغذ وجود دارد
باور دارند مصرف کاغذ باعث از بین رفتن جنگلها و آسیب زدن به محیطزیست میشود.
این باور چنان فراگیر شده است که حتی تعدادی از دانشآموختگانِ دوستدارِ طبیعت، کتاب و نشریه نمیخرند و آن را در فضای مجازی میجویند و گاهی اوقات رایگان دانلود میکنند!
در حالی که بخش عمدهای از کاغذ برای چاپ کتاب و روزنامه و مجله از چوب جنگلهای صنعتی و مصنوعی به شکل کاشت نهال در زمینهای بارور و زراعت چوب که باعث افزایش تعداد درختان جهان میشود
و بخشی دیگر (حدود 40 درصد) با استفاده از محصولات جانبی کشاورزی مانند ساقهی پنبه و باگاسِ تولیدشده در کارخانههای نیشکر تهیه میشود.
اما آن روی سکه؛ بر اساس تحقیقهای میدانی روزانه سههزار تُن زغال برای قلیان در ایران مصرف میشود (دویست تُن در تهران با گردش مالی دو میلیارد تومان است) که برای تهیهی آن به طور متوسط 9هزار تُن چوب مصرف میشود!
اگر میانگین وزن درختان را هزار کیلوگرم حساب کنیم، روزانه 9هزار درخت دود میشود و به هوا میرود.
اما این همهی درد نیست، به همین میزان و شاید بیشتر زغال برای منقل (کباب و غیره) مصرف میشود؛ یعنی 18هزار درخت، هرچند بخشی از آنها خشک و فرسودهاند، و با این خشکسالی که ایران را فراگرفته هر سال از وسعت جنگلهایمان کاسته میشود و باغ منقلداران و قلیانداران آباد.
بر اساس آمار رسمی سایت «خانه کتاب»، در سه ماه آخر سال 1396 در مجموع 31 میلیون جلد کتاب در ایران چاپ شده
یعنی روزانه حدود 345هزار جلد. اگر وزن متوسط کتابها را یک کیلوگرم حساب کنیم، روزانه 345 تُن کاغذ برای چاپ کتاب مصرف میشود
در کنار هم قرار دادن این رقمها نشاندهندهی عمق فاجعهی زیستمحیطی و زیانهای جسمانیست؛ مصرف روزانه ششهزار تُن زغال از چوب جنگلهای ایران که قابلبازیافت هم نیست
در برابر 345 تُن کاغذ برای چاپ کتاب که 80 درصد آن از خارج کشور وارد میشود!
خانمها و آقایان، دوستان و دشمنان محیط زیست، به غیر از زغال برای کباب و غیره، در این مرز پٌرگهر هر روز دستکم دو میلیون جلد کتاب بر آتش قلیانها کباب میشود!
مسعود مهرابی (روزنامهنگار، نویسنده و کاریکاتوریست)
🆔 @wikisemnan
#خواندنی
لذت بردن را یادمان ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ !
از گرما می نالیم. از سرما فرار می کنیم.
در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم.
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بی حوصلگی تقصير غروب جمعه است و بس!
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ:
ﻣﺪﺭﺳﻪ.. ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ .. ﮐﺎﺭ..
ﺣﺘﯽ ﺩﺭﺳﻔﺮﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ!
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ.
🆔 @wikisemnan
لذت بردن را یادمان ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ !
از گرما می نالیم. از سرما فرار می کنیم.
در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم.
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بی حوصلگی تقصير غروب جمعه است و بس!
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ:
ﻣﺪﺭﺳﻪ.. ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ .. ﮐﺎﺭ..
ﺣﺘﯽ ﺩﺭﺳﻔﺮﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ!
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ.
🆔 @wikisemnan