ویکی سمنان
301 subscribers
13.8K photos
489 videos
87 files
5.17K links
با ما باشید با هر آنچه از یک شهر می‌خواهید😉.

#بانک_جامع_اطلاعات_شهر#سمنان #تخفیفهای_شهر #مشاغل_جدید #رویدادها #کاریابی #نیازمندیها #گردشگری #اخبار

اطلاع از تعرفه تبلیغات تلگرام و اینستاگرام
@wikisemnanadmin
سایت:
Www.wikisemnan.com
☎️۰۲۳ ۳۳۳ ۴۴۴۴ ۷
Download Telegram
#بریده_ای_از_یک_کتاب

«تو می توانی همه چیز داشته باشی، و امید هم داشته باشی. تو می توانی در همه حال امید را داشته باشی، چون امید با اینکه چیز خیلی خیلی بزرگی ست، حجمی را اشغال نمی کند، و لازم نیست تو برایش قفسی درست کنی، یا اتاقی یا خانه ای...»
برادرم می گوید: «یک ذره امید، به قدر تمام این دنیا بزرگ است؛ ولی همین ذره، کنار لب یک بچه ی دو ساله، وقتی می خندد، به خوبی دیده می شود...»

#وسعت_معنای_انتظار
#نادر_ابراهیمی

🆔 @wikisemnan
#بریده_ای_از_یک_کتاب

احتیاط باید کرد.
همه چیز کهنه می‌شود
و اگر کمی کوتاهی کنیم، عشق نیز.
بهانه‌ها جای حس عاشقانه را خوب می‌گیرند!

یک عاشقانه آرام
#نادر_ابراهیمی
🆔 @Wikisemnan
بهار، پیش از آنکه حادثه‌ای در طبیعت باشد، حادثه‌ای‌ست در قلب آدمی...

#نادر_ابراهیمی

قلبتون بهاری
🆔 @wikisemnan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
صبح زود برخاستن،
طعم تمام روز را عوض می‌کند.
کارها هم چقدر جلو می‌افتد!
میدانی؟
صبح زود عطر غریبی دارد،
عطری که در انتهای صبح زود تمام می‌شود،
و هرگز به مشام آن‌ها که تا کَمرکِش ظهر می‌خوابند، نمی‌رسد.
کسالت، کسالت می‌آورد
خواب، خواب!

#نادر_ابراهیمی

روزتان خوش و خرم 💐💐

💞 @wikisemnan
🌿🌸

به یادم هست، روزی مصرّانه، به تو میگفتم: "ما هرگز خسته نخواهیم شد ... هرگز" اما مدتی است، پی فرصتی میگردم شیرینم، تا به تو بگویم، ما نیز، خسته میشویم ... و خسته شدن، حق ماست؛ این که خسته میشویم و از نفَس می‌افتیم و در زانوهایمان، دردی حس می‌کنیم، مسأله‌ای نیست، مسأله این است که بتوانیم زیر درختی، کنار جوی آبی، روی تخته سنگی، "در کنار هم" بنشینیم، و خستگی از تن و روح، بتکانیم.
خسته نشدن، خلافِ طبیعت است.
همچنان که، خسته ماندن
دیگر نمی‌گویم که ما تا زنده‌ایم، خسته نخواهیم شد بلکه میگویم: ما هرگز، خسته نخواهیم ماند ...

🌿🌸
📙 یک عاشقانه‌ی آرام
✍🏽 #نادر_ابراهیمی

📚 @wikisemnan
ویرانه‌ای‌ست این جهان.
عمر کفاف نمی‌دهد که آباد کنیم. و غیرت، رخصت نمی‌دهد که رها کنیم.
اینگونه رها کردن نشانه‌ی رذالت، پس آبادسازی یک گوشه‌ی گُم جهان به دست ما، آبادسازی کل عالم است به دست همگان.

📕 مردی در تبعید ابدی
✍🏻 #نادر_ابراهیمی

📚 @wikisemnan
#برشی_از_یک_کتاب

«باران بوی دیوار‌های کاهگلی را بیدار کرده است.
کنار پُل مردی آواز می‌خواند.
و یک مرد برای گریستن به خانه می‌رود.
زمین عابرانِ پایانِ شب را می‌مکد. گِل‌ها کفش‌ها را سنگین‌تر می‌کند.
مادر چرا امسال بهارنارنج نخریدیم؟ یکی نیست که به من جواب بدهد؟ ببین مادرِ هلیا چه کرده، بوی مربای بهارنارنج توی حیط پیچیده...»

📗#بار_دیگر_شهری_که_دوست_می‌داشتم
#نادر_ابراهیمی

📚 @wikisemnan
#برشی_از_یک_کتاب

می‌شود خوشبختی را شناخت، به جستجوی آن رفت، و آن‌را یافت؛ امّا خوشبختی فرد، در گروِ خوشبختیِ جماعت است. خوشبختِ تنها وجود ندارد.

📕 آتش بدون دود
✍🏽 #نادر_ابراهیمی

📚 @wikisemnan
#برشی_از_کتاب

در این روزگار، که ما بیش از هر چیز به امید و ایمان احتیاج داریم، مگذار ناامیدی، روزنی به اندازه‌ی سر سوزنی در قلبت پیدا کند و از آن‌جا هجوم بیاورد.

امید را برای روزهای بد ساخته‌اند؛ چراغ را برای تاریکی.

انسان اگر با مشقت و درد و مصیبت روبه‌رو نمی‌شد، نه به چیزی ایمان می‌آورد، نه به آینده‌ای دل می‌بست و نه از امید، سلاحی می‌ساخت به پایداری کوه.

✍️ #نادر_ابراهیمی
📕 آتش بدون دود

📚 @wikisemnan
#برشی_از_یک_کتاب

بهار، همه چیزش با تابستان، با زمستان و با پاییز فرق دارد.

حق است که بهار را یک آغاز پر شکوه بدانیم؛ نه تنها به دلیل رویشی خیره کننده: امروز، بوته‌ی سبز روشن؛ فردا غرقِ صورتیِ گلِ محمدی؛ امروز، یاسِ بسته ی خاموش؛ فردا سیلابِ نوازنده‌ی عطر ...

نه فقط به دلیل این رویش خیره‌کننده، بلکه به علت حسی از خواستن، طلبیدن، عاشق شدن، بالا پریدن، فریاد کشیدن، خندیدن، شکوفه کردن، باز شدنِ روح ... 


📗یک عاشقانه آرام
✍🏻 #نادر_ابراهیمی

📚 @wikisemnan