ای ساقی گلچهره در این صبح دل انگیز
لبریز بده جام مرا شادی جمشید
هر جا گلی خندد با دوست بخندید
هر گه که بهار آید با عشق بجوشید
#فریدون_مشیری
صبحتون بخیر دوستان همیشه همراه🌺🌺
@wikisemnan
لبریز بده جام مرا شادی جمشید
هر جا گلی خندد با دوست بخندید
هر گه که بهار آید با عشق بجوشید
#فریدون_مشیری
صبحتون بخیر دوستان همیشه همراه🌺🌺
@wikisemnan
از صدای پر مرغان سحر
لاله از خواب گران دیده گشود،
اولین پرتو سیمایی صبح
بوسه بر گنبد مینا زده بود
#فریدون_مشیری
صبحتون گلبارون جانان جان🌺🌺
@wikisemnan
لاله از خواب گران دیده گشود،
اولین پرتو سیمایی صبح
بوسه بر گنبد مینا زده بود
#فریدون_مشیری
صبحتون گلبارون جانان جان🌺🌺
@wikisemnan
بگذار تا ببوسمت ای نوشخند صبح
بگذار تا بنوشمت ای چشمه شراب
بیمار خنده های توام بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی گرم تر بتاب
#فریدون_مشیری
@wikisemnan
بگذار تا بنوشمت ای چشمه شراب
بیمار خنده های توام بیشتر بخند
خورشید آرزوی منی گرم تر بتاب
#فریدون_مشیری
@wikisemnan
برخیز و برافروز
چراغِ سپیده را
تا بنگرم به روی تو
صبحِ ندیده را
تا سر برآورم
به تماشای آفتاب
روشن کنم نگاهِ
سیاهی کشیده را...
#فریدون_مشیری
@wikisemnan
چراغِ سپیده را
تا بنگرم به روی تو
صبحِ ندیده را
تا سر برآورم
به تماشای آفتاب
روشن کنم نگاهِ
سیاهی کشیده را...
#فریدون_مشیری
@wikisemnan
برخیز و برافروز
چراغِ سپیده را
تا بنگرم به روی تو
صبحِ ندیده را
تا سر برآورم
به تماشای آفتاب
روشن کنم نگاهِ
سیاهی کشیده را...
#فریدون_مشیری
صبحتون زیبا
@wikisemnan
چراغِ سپیده را
تا بنگرم به روی تو
صبحِ ندیده را
تا سر برآورم
به تماشای آفتاب
روشن کنم نگاهِ
سیاهی کشیده را...
#فریدون_مشیری
صبحتون زیبا
@wikisemnan
من نیز چو خورشید
دلم زنده به عشق است
راه دل خود را نتوانم
که نپویم ...
هر صبح در آیینهی جادویی خورشید
چون مینگرم،
او همه من، من همه اویم...
#فریدون_مشیری
@wikisemnana
دلم زنده به عشق است
راه دل خود را نتوانم
که نپویم ...
هر صبح در آیینهی جادویی خورشید
چون مینگرم،
او همه من، من همه اویم...
#فریدون_مشیری
@wikisemnana
❄️
بگذارکه بر شاخه این صبح دلاویز
بنشینم و از عشق سرودی بسرایم
آنگاه به صد شوق چو مرغان سبکبال
پر گیرم ازین بام و به سوی تو بیایم
#فریدون_مشیری
🆔 @wikisemnan
بگذارکه بر شاخه این صبح دلاویز
بنشینم و از عشق سرودی بسرایم
آنگاه به صد شوق چو مرغان سبکبال
پر گیرم ازین بام و به سوی تو بیایم
#فریدون_مشیری
🆔 @wikisemnan
بگذار، كه بر شاخه این صبح دلاویز
بنشینم و از عشق سرودی بسرایم
خورشید از آن دور، از آن قله پر برف
آغوش كند باز ، همه مهر، همه ناز
#فریدون_مشیری
🆔 @wikisemnan
بنشینم و از عشق سرودی بسرایم
خورشید از آن دور، از آن قله پر برف
آغوش كند باز ، همه مهر، همه ناز
#فریدون_مشیری
🆔 @wikisemnan
چو از بنفشهی شب،
بوی صبح برخیزد
هزار وسوسه در جانِ
من برانگیزد؛
کبوترِ دلم، از شوق
میگشاید بال
که چون سپیده به
آغوش صبح بگریزد...
#فریدون_مشیری
صبح پنجشنبتون بخیر🌹
🆔 @wikisemnan
بوی صبح برخیزد
هزار وسوسه در جانِ
من برانگیزد؛
کبوترِ دلم، از شوق
میگشاید بال
که چون سپیده به
آغوش صبح بگریزد...
#فریدون_مشیری
صبح پنجشنبتون بخیر🌹
🆔 @wikisemnan
این کیست
گشوده خوش تر از صبح
پیشانیِ بیکـــــــرانه در من ..؟!
از شوقِ کدام گل
شکفته ست
این باغِ پر از جوانه در من ..؟!
#فریدون_مشیری
#صبح_بخیر
🆔 @wikisemnan
گشوده خوش تر از صبح
پیشانیِ بیکـــــــرانه در من ..؟!
از شوقِ کدام گل
شکفته ست
این باغِ پر از جوانه در من ..؟!
#فریدون_مشیری
#صبح_بخیر
🆔 @wikisemnan
این کیست
گشوده خوش تر از صبح
پیشانیِ بیکـــــــرانه در من ..؟!
از شوقِ کدام گل
شکفته ست
این باغِ پر از جوانه در من ..؟!
#فریدون_مشیری
#صبح_بخیر
تصویر: روستای شلی_از توابع شهرستان مهدی شهر
🆔 @wikisemnan
گشوده خوش تر از صبح
پیشانیِ بیکـــــــرانه در من ..؟!
از شوقِ کدام گل
شکفته ست
این باغِ پر از جوانه در من ..؟!
#فریدون_مشیری
#صبح_بخیر
تصویر: روستای شلی_از توابع شهرستان مهدی شهر
🆔 @wikisemnan
زمان نمیگذرد، عمر ره نمیسپُرَد!
صدای ساعتِ شمّاطه، بانگِ تکرار است
نه شنبه هست و نه جمعه!
نه پار و پيرار است!
جوان و پير کدام است؟
زود و دير کدام؟
اگر هنوز جوان ماندهای به آن معناست،
که عشق را به زوايای جان صلا زدهای.
ملالِ پيری اگر میکُشد تو را، پيداست؛
که زير سيلیِ تکرار،
دست و پا زدهای!
زمان نمیگذرد
صدای ساعتِ شمّاطه بانگ تکرار است.
خوشا به حالِ کسی
که لحظه لحظهاش،
از بانگِ عشق سرشار است!
#فریدون_مشیری
[از دفتر: لحظهها و احساس]
🆔 @wikisemnan
صدای ساعتِ شمّاطه، بانگِ تکرار است
نه شنبه هست و نه جمعه!
نه پار و پيرار است!
جوان و پير کدام است؟
زود و دير کدام؟
اگر هنوز جوان ماندهای به آن معناست،
که عشق را به زوايای جان صلا زدهای.
ملالِ پيری اگر میکُشد تو را، پيداست؛
که زير سيلیِ تکرار،
دست و پا زدهای!
زمان نمیگذرد
صدای ساعتِ شمّاطه بانگ تکرار است.
خوشا به حالِ کسی
که لحظه لحظهاش،
از بانگِ عشق سرشار است!
#فریدون_مشیری
[از دفتر: لحظهها و احساس]
🆔 @wikisemnan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوست می باید داشت
با نگاهی كه در آن شوق بَرآرد فریاد
با سلامی كه در آن نور بِبارد لبخند
دست یكدیگر را
بفشاریم به مِهر
جام دل هامان را
مالامال از یاری، غمخواری
بسپاریم به هم
بِسُراییم به آوازِ بلند
شادیِ رویِ تو
اِی دیده به دیدارِ تو شاد
باغِ جانت همه وقت از اثرِ صحبتِ دوست
تازه
عطر افشان
گلباران باد!
#فریدون_مشیری
روزتون بخیر و شادی❤️
@wikisemnan
با نگاهی كه در آن شوق بَرآرد فریاد
با سلامی كه در آن نور بِبارد لبخند
دست یكدیگر را
بفشاریم به مِهر
جام دل هامان را
مالامال از یاری، غمخواری
بسپاریم به هم
بِسُراییم به آوازِ بلند
شادیِ رویِ تو
اِی دیده به دیدارِ تو شاد
باغِ جانت همه وقت از اثرِ صحبتِ دوست
تازه
عطر افشان
گلباران باد!
#فریدون_مشیری
روزتون بخیر و شادی❤️
@wikisemnan