واگویه های یک انسان
13 subscribers
97 photos
17 videos
2 files
1 link
اینجا قرار یک انسان صحبت کنه، یک انسان شبیه خودتون. ممکن گاهی صوت بگذارم گاهی هم متن.ارسال نظرات به @yek_ensaan
Download Telegram
گاهی آدمی فقط کسی را می خواهد که استوار، تکیه گاه، مورد اعتماد، مهربان و بی توقع کنارش باشد...
#زندگی #احساس #امنیت
@vagooyensan
خسته و تنها اگر ماندی خیالی نیست، گه خیال نا پاک و دستانی که رهایت کرده اند بهترین هدیه زمین به توست. روز عشق اگر تنها ماندی بدان قلبی می تپد آنچنان بی اراده ، منظم و پر احساس در وجودت برای زندگی بخشیدن به تو...
زندگی را زندگی باید کرد. 🌹
#زندگی #عشق
@vagooyensan
خبر می آید تاکسی های شهر دربست شده اند!
می توان انسان بود، با ترمزی جلوی پای یک پیاده میان این برف و یخ ، ریختن دانه ای برای پرندگان ، پارو کردن برف از جلوی خانه پیر زن ها و پیر مردهای محله و... راه های انسان بودن زیاد است فقط کافی است انتخابش کنیم.
#زندگی #زیبایی #انسانیت #همشهری
@vagooyensan
عيدی امسال كارمندان دولت، هشت میلیون و چهارصد و هفتاد و پنج هزار ریال تمام است

گویند:
به فرمان شاه عباس، کاروانسراها ساختند. تعدادشان چون به 999 رسید دستور به توقف داد.
گفتند: قبله عالم به سلامت باد! رخصت بفرمایید تا هزار دستگاه تکمیل شود.
گفت: خیر! کافیست؛ حکمتی در آنست که شما قادر به درکش نیستید!
لفظ (هزار) زود گفته میشود و تمام میگردد و لیکن گفتن عبارت (نهصد و نود و نه کاروانسرا) خود ابهتی شاهانه دارد.
#زندگی #عیدی #کارمند #دولت
@vagooyensan
صبرم تمام شده است میبینی ، تمام انتظاراتم پر کشیده و رفته است درست روی آن قله لانه کرده ، هوا سرد است ، روی آن قله همیشه برف نشسته است حتی تابستان ها ، با دیدن آن قله تابستانهایم نیز یخ میزنند ، منجمد می شوند ، حواسم هست به انتظاراتی که حالا دیگر آنها هم یخ زده اند حتی در چله ی تابستان ، طوری که به فرض محال اگر دستت هم بهشان برسد می ترسی بهشان دست بزنی که نکند ترک بردارند فقط از دور نگاه می کنی، نگاهی که همراه با حسرتی خاص است ، حسرت از نزدیکی که وصالی ندارد.
سعی می کنی قدرتمند باشی و در چهره ات آرامش را مقدم بر همه حالاتت نقاشی کنی ولی سرمای آن انتظارات روی صورتت نشسته است ، صورتی که سیلی خورده ی سرمای قله ی همیشه یخ زده است.
#زندگی #اهداف #عشق #آرامش
@vagooyensan
‏دوست داشتم معلم املای تو بودم
و دوستت دارم را املا بگویم
و هي بپرسم: تا کجا گفتم؟
تو بگویي: "دوستت دارم"
#عاشقانه_ها #زندگی #ولنتاین #فروغ_فرخزاد
@vagooyesan
#واگویه چیست؟

ﺁﻫﺴﺘﻪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﺮﺩﻥ ﺭﺍ ﻭﺍﮔﻮﯾﻪ میﻧﺎﻣﻨﺪ؛ ﻭﺍﮔﻮﯾﻪ ﻫﺎ ﺍﺛﺮﺍﺕ ﻋﻤﯿﻘﯽ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﻓﺮﺩ ﮔﻮﯾﻨﺪﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺍﺭﻧﺪ؛ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﻭﺍﮔﻮﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺷﯿﺪ .
ﻗﺪﺭﺕ ﻧﻔﻮﺫ ﮐﻼﻡ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﻫﻔﺪﻩ
ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺍﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﮐﻼﻡ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻗوﯾﺘﺮﺍﺳﺖ ﭘﺲ ﻣﺜﺒﺖ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯿﺪ.
#زندگی #اهداف #مثبت
@vagooyensan
آرزوهایم را یک به یک مرور می کنم، کنار تک درخت زندگی ام، شاخه به شاخه، برگ به برگ. کنار آمدم با از دست رفته هایش آنهایی که خاطره ای بیش برایم باقی نگذاشته اند خواه شیرین و خواه تلخ.
تک درخت زندگی ام رشد می کند، قد می کشد و هر سال و هر روز و هر ثانیه سایه تمام آرزو ها و خاطراتم را بر سرم می گستراند و من در کنارش آسوده خاطرم که تمام آنچه بوده ام و خواهم بود بر شاخسارش نمایان است بی هیچ دوز و کلکی...
#زندگی #درخت
@vagooyensan
به خیالت بخت مرا دوخته اند
ز نگاهم غصه و غم و حسرت اندوخته ای!
آجیل مشکل گشا نذرم کرده ای!
نذر افکار خود چه کرده ای؟
آمدی گفتی از محبت غصه ام میخوری
عمری است غصه ی بی خردان خورده ام
#زندگی
@vagooyens
دوست داشتم میان شما پرواز کنم، روی تک تک شانه هایتان بنشینم، همسفر روزهایتان شوم. قصه هایتان را ببینم از قصه هایم بگویم. برایتان بگویم که چقدر احساسات آدمی شبیه به یکدیگر است عشق، غم، حسادت و... همه و همه هر لحظه در حال وقوع اند. تمام این لحظات را بنویسم و اسمش را بگذارم قصه هایی که پایان ندارند...
#زندگی
@vagooyensan
میدانی میزان کاسه های آش مهم نبود دلم آنجایی شکست که چشمان پسرکان به کاسه نیمه کاره همکلاسی اشان ماند!
😔...
#زندگی
@vagooyensan
دوست داشتم میان شما پرواز کنم، روی تک تک شانه هایتان بنشینم، همسفر روزهایتان شوم. قصه هایتان را ببینم از قصه هایم بگویم. برایتان بگویم که چقدر احساسات آدمی شبیه به یکدیگر است عشق، غم، حسادت و... همه و همه هر لحظه در حال وقوع اند. تمام این لحظات را بنویسم و اسمش را بگذارم قصه هایی که پایان ندارند...
#زندگی
@vagooyensan
امروز در فروشگاه لباس یک #کودک خردسال شاید۳ یا ۴ساله رو به پدرش کرد و گفت:
#بابا بیا #کار_گروهی بکنیم.
#پدر گفت:چه کار گروهی؟!
گفت:من وسایل #مامان رو می گیرم، تو لباس ها رو بگیر بده مامان بپوش تو اتاق،هرچی دوست نداشت بده من بدم این آقا.
و من مبهوت این همه شیرینی کودک و تربیتش شدم!
#زندگی
@vagooyensan
امروز رفتم دوش گرفتم، ماسک صورت گذاشتم، موهای فرم رو کمی روغن زدم و همون جور ویل ویلی گذاشتم خشک شد و خرگوشی بستم، ادکلنی که برام خریده بود زدم، یه رژ ملایم یه تیشرت سفید با طرح قلب پوشیدم. مامان مذهبی اهل آهنگ نیست هندز فیری گذاشتم چندتا آهنگ دل انگیز پلی کردم.
‏چندتا سلفی گرفتم از اخرین روز ۳۲ سالگی. یکم تو آینه زل زدم، یکی از عکسها رو برای دوستم فرستادم ، پرسیدم بهم میخوره ۳۳ سالم شده باشه؟ یا پیرتر به نظر میام؟
اونم به شوخی گفت آره ۵۰ سال قشنگ بهت میخوره!
دوست داشتم کنارم بود، اصلا نمیدونم یادش یا نه!
#زندگی
@vagooyensan
جلسه ی نمی دانم چندم مشاوره
صحبت از گذشته می شود ، باز مثل همیشه نکات برای طفره رفتن زیاد است، دست میگذارد جایی که یادش هم همه حال خرابی است.
نمی خواهم کسی را مقصر بدانم شاید راهی جز تمام آن اتفاق ها که بر سرم گذشته نبود!
سخت است بنشینی و عزیز ترین هایت را آن طور که همیشه در ذهنت سر داستان هایی ترور کرده ای حالا همه آنها را در این جلسات بیرون بریزی.
می گوید قرار نیست کسی از داستان هایت با خبر شود ، نامه دردهایت را بنویس!
مگر می شود نامه ای از دردها نوشت به ادمهای دوست داشتنی زندگیت، تناقض عجیبیست.
سالهاست داستاتها در امواج مغزی ام بوده اند ، بازگو کردنش برایم حس مبهمی دارد.
درد را از هر طرف بنویسی درد است...
#زندگی
@vagooyensan
داشتم به تو فکر میکردم، به آن نقطه های دور از خاطراتمان، آنجا که شاید حتی یادت هم نباشد چون میدانم روزگارت تغییر کرده است.
همه آنچه فراموش کردی را من به یاد دارم، همیشه از بچگی فکر میکردم حافظه ام آن طور که باید قوی نیست، مثلا اسم فلان دوستم که سال اول کنارم نشسته بود یا فلان اتفاق از سه سالگی را بیاد نداشتم در حالی که تو با جزئیات به یاد داشتی!
ولی این روز ها میبینم حافظه ام از انچه فکر میکردم قوی تر است چون نقطه های مهم زندگی را به یاد دارد، می داند کجا را فراموش نکند و همین حافظه قوی به من کمک می کنم خیلی چیز ها را زیر پا نگذارم . کاش حافظه ات قوی بود...
#زندگی
@vagooyensan
احساس می کنی اگر کسی به تو توجه کند دیگر خوشبخت ترین خواهی بود، اماچنین نیست! خوشبختی در نگاه توست نه آن کسی که بدان می نگری. اشیا و اشخاص اطراف ما تغییر می کنند.
#زندگی
@vagooyensan