❇️روز قبل از #اعدام #بابک_خرمدین ، خلیفه با بزرگان دربارش مشورت کرد که چگونه #بابک را درشهر بگرداند و به مردم نشان بدهد تا همه بتوانند وی را ببینند.
❇️بنا بر نظر یکی از درباریان قرار برآن شد که وی را سوار بر فیلی کرده در شهر بگردانند.
❇️فیل را با حنا رنگ کردند و نقش و نگار برآن زدند، و #بابک را در رختی زنانه و بسیار زننده و تحقیر کننده برآن نشاندند و درشهر به گردش درآوردند.
❇️پس از آن، مراسم اعدام #بابک با سروصدای بسیار زیاد با حضور شخص #خلیفه برفراز سکوی مخصوصی که برای این کار در بیرون شهر تهیه شده بود، برگزار شد.
❇️برای آنکه همه ی مردم بشنوند
که اکنون دژخیم به #بابک نزدیک میشود و دقایقی دیگر بابک #اعدام خواهد شد، چندین جارچی در اطراف و اکناف با صدای بلند بانگ میزدند نَوَد نَوَد این اسمِ دژخیم بود و همه اورا میشناختند.
❇️ #ابن_الجوزی مینویسد که وقتی #بابک_خرمدین را برای اعدام بردند خلیفه درکنارش نشست و به او گفت:
تو که این همه استواری نشان میدادی اکنون خواهیم دید که طاقتت دربرابر مرگ چند است.!
بابک گفت: خواهید دید.
❇️چون یک دست بابک را به شمشیر زدند، بابک با خونی که از بازویش فوران میکرد صورتش را آغشته به خون کرد.
خلیفه گفت: دیوانه شدهای.!؟ چرا چنین کردی؟
❇️بابک گفت: وقتی دست هایم را قطع کنند، خون بدنم خارج میشود و چهرهام زرد میشود،
و تو خواهی پنداشت که رنگ رویم از ترسِ مرگ زرد شده است...
چهره ام را خونین کردم تا زردیش دیده نشود.
❇️به این ترتیب دستها و پاهای بابک را بریدند.
پس از ساعاتی خلیفه دستور داد سرش را از تن جدا کنند.
پس از آن چوبهی داری در میدان شهر سامرا افراشتند و لاشه ی #بابک را بر دار زدند، و سرش را خلیفه به خراسان فرستاد.
❇️آخرین گفتار #بابک چنین بوده است:
تو ای #معتصم ، خیال مکن که با کشتن من فریاد #استقلال_طلبی #آزربایجان را خاموش خواهی کرد.
نه ! این حماقت است اگر فکر کنی چون #افشین وطنفروش را با زر خریدهای میتوانی #آزربایجانیها را اسیر کنی.
❇️این را بدان که #آزربایجانی هرگز زیر بار زور و ستم نخواهد رفت و سلطه بیگانگان را تحمل نخواهد کرد.
❇️من مردانگی و درس مبارزه را به #جوانانه_آزربایجان آموختم و هم اکنون که جلاد تو شمشیرش را برای بریدن دست و پاهای من تیز میکند،
صدها #آزربایجانی با خون بجوش آمده آماده طغیان هستند.
و صدها #بابک دیگر آماده اند تا مردانه برخیزند...
❇️بدینسان اول دست چپ بابک بریده شد و سپس دست راست او و بعد پاهایش و در نهایت دو خنجر در میان دنده هایش فرو رفت و آخرین سخنی که بابک با فریادی بلند بر زبان آورد این بود:
"من همیشه سنینلهییم #آزربایجان "
#یاشاسین_آزربایجان
❇️روز اعدام #بابک_خرمدین و تکه تکه کردن بدنش در تاریخ2صفر سال223هجری قمری انجام گرفت که مسعودی در کتاب مشهور مروج الذهب این تاریخ را برای #آزربایجان بسیار مهم دانسته است.
❇️اعدام بابک چنان واقعهی مهمی تلقی شد که محل اعدامش تا چند قرن دیگر بنام خشبه #بابک یعنی چوبه ی دار بابک در شهر #سامرا که در زمان #اعدام_بابک پایتخت دولت #عباسی بود شهرت همگانی داشت و یکی از نقاط مهم و دیدنی شهر تلقی میشد.
❇️برادر #بابک یعنی #آذین را نیز خلیفه به بغداد فرستاد و به نایبش در بغداد دستور نوشت که او را مثل بابک اعدام کند.
❇️ #طبری مینویسد که وقتی دژخیمْ دستها و پاهای برادر #بابک را میبُرید، او نه واکنشی از خودش بروز میداد و نه فریادی برمیاورد.
❇️بله #آزربایجان چنین قهرمانانی در دامن خود پرورده است.
اما متاسفانه امروزه #ملت_آزربایجان که تنها خواهان حقوق طبیعی و بر حق خودشان هستند و تنها خواسته شان داشتن رخست برای خواندن و نوشتن به زبان مادری شان است.
❇️حتی اجازه برگزاری مراسم بزرگداشت تولد این #قهرمان_ملی آزربایجان و #تورکها را نیز نمیدهند و دوستداران بابک همه ساله برای برگزاری مراسم یادبود #بابک با مشکلات بسیاری روبرو هستند.
❇️اما خیل عظیم دوستداران #آزربایجان و #بابک ، باوجود جو نظامی و امنیتی سرکوب،
همه ساله تولد بابک را در محل #قلعه_بابک واقع در #کلیبر برگزار میکنند که با اندوه باید گفت که عدهای حتی این شادی کوچک #ملت_آزربایجان را بر نمیتابند و به این مراسم انگهای مختلفی زده میشود.
🔴 #تورک_سسی
https://t.me/joinchat/AAAAAEK2aHMGB7svXLvpgQ
❇️بنا بر نظر یکی از درباریان قرار برآن شد که وی را سوار بر فیلی کرده در شهر بگردانند.
❇️فیل را با حنا رنگ کردند و نقش و نگار برآن زدند، و #بابک را در رختی زنانه و بسیار زننده و تحقیر کننده برآن نشاندند و درشهر به گردش درآوردند.
❇️پس از آن، مراسم اعدام #بابک با سروصدای بسیار زیاد با حضور شخص #خلیفه برفراز سکوی مخصوصی که برای این کار در بیرون شهر تهیه شده بود، برگزار شد.
❇️برای آنکه همه ی مردم بشنوند
که اکنون دژخیم به #بابک نزدیک میشود و دقایقی دیگر بابک #اعدام خواهد شد، چندین جارچی در اطراف و اکناف با صدای بلند بانگ میزدند نَوَد نَوَد این اسمِ دژخیم بود و همه اورا میشناختند.
❇️ #ابن_الجوزی مینویسد که وقتی #بابک_خرمدین را برای اعدام بردند خلیفه درکنارش نشست و به او گفت:
تو که این همه استواری نشان میدادی اکنون خواهیم دید که طاقتت دربرابر مرگ چند است.!
بابک گفت: خواهید دید.
❇️چون یک دست بابک را به شمشیر زدند، بابک با خونی که از بازویش فوران میکرد صورتش را آغشته به خون کرد.
خلیفه گفت: دیوانه شدهای.!؟ چرا چنین کردی؟
❇️بابک گفت: وقتی دست هایم را قطع کنند، خون بدنم خارج میشود و چهرهام زرد میشود،
و تو خواهی پنداشت که رنگ رویم از ترسِ مرگ زرد شده است...
چهره ام را خونین کردم تا زردیش دیده نشود.
❇️به این ترتیب دستها و پاهای بابک را بریدند.
پس از ساعاتی خلیفه دستور داد سرش را از تن جدا کنند.
پس از آن چوبهی داری در میدان شهر سامرا افراشتند و لاشه ی #بابک را بر دار زدند، و سرش را خلیفه به خراسان فرستاد.
❇️آخرین گفتار #بابک چنین بوده است:
تو ای #معتصم ، خیال مکن که با کشتن من فریاد #استقلال_طلبی #آزربایجان را خاموش خواهی کرد.
نه ! این حماقت است اگر فکر کنی چون #افشین وطنفروش را با زر خریدهای میتوانی #آزربایجانیها را اسیر کنی.
❇️این را بدان که #آزربایجانی هرگز زیر بار زور و ستم نخواهد رفت و سلطه بیگانگان را تحمل نخواهد کرد.
❇️من مردانگی و درس مبارزه را به #جوانانه_آزربایجان آموختم و هم اکنون که جلاد تو شمشیرش را برای بریدن دست و پاهای من تیز میکند،
صدها #آزربایجانی با خون بجوش آمده آماده طغیان هستند.
و صدها #بابک دیگر آماده اند تا مردانه برخیزند...
❇️بدینسان اول دست چپ بابک بریده شد و سپس دست راست او و بعد پاهایش و در نهایت دو خنجر در میان دنده هایش فرو رفت و آخرین سخنی که بابک با فریادی بلند بر زبان آورد این بود:
"من همیشه سنینلهییم #آزربایجان "
#یاشاسین_آزربایجان
❇️روز اعدام #بابک_خرمدین و تکه تکه کردن بدنش در تاریخ2صفر سال223هجری قمری انجام گرفت که مسعودی در کتاب مشهور مروج الذهب این تاریخ را برای #آزربایجان بسیار مهم دانسته است.
❇️اعدام بابک چنان واقعهی مهمی تلقی شد که محل اعدامش تا چند قرن دیگر بنام خشبه #بابک یعنی چوبه ی دار بابک در شهر #سامرا که در زمان #اعدام_بابک پایتخت دولت #عباسی بود شهرت همگانی داشت و یکی از نقاط مهم و دیدنی شهر تلقی میشد.
❇️برادر #بابک یعنی #آذین را نیز خلیفه به بغداد فرستاد و به نایبش در بغداد دستور نوشت که او را مثل بابک اعدام کند.
❇️ #طبری مینویسد که وقتی دژخیمْ دستها و پاهای برادر #بابک را میبُرید، او نه واکنشی از خودش بروز میداد و نه فریادی برمیاورد.
❇️بله #آزربایجان چنین قهرمانانی در دامن خود پرورده است.
اما متاسفانه امروزه #ملت_آزربایجان که تنها خواهان حقوق طبیعی و بر حق خودشان هستند و تنها خواسته شان داشتن رخست برای خواندن و نوشتن به زبان مادری شان است.
❇️حتی اجازه برگزاری مراسم بزرگداشت تولد این #قهرمان_ملی آزربایجان و #تورکها را نیز نمیدهند و دوستداران بابک همه ساله برای برگزاری مراسم یادبود #بابک با مشکلات بسیاری روبرو هستند.
❇️اما خیل عظیم دوستداران #آزربایجان و #بابک ، باوجود جو نظامی و امنیتی سرکوب،
همه ساله تولد بابک را در محل #قلعه_بابک واقع در #کلیبر برگزار میکنند که با اندوه باید گفت که عدهای حتی این شادی کوچک #ملت_آزربایجان را بر نمیتابند و به این مراسم انگهای مختلفی زده میشود.
🔴 #تورک_سسی
https://t.me/joinchat/AAAAAEK2aHMGB7svXLvpgQ