Esperi / ispir ( ائسپهری /ایسپیر ):
معنی: شاهین شکاری،شاهین
*در اولیا چلبی به عنوان ispiri یاد شده است.(دانکوف)،زبانشناس مجاری نیمت این کلمه را یه کلمه قدیم تورکی دانسته همچنین نام آسپاروخ خان بلغار را نیز بر گرفته از این کلمه دانسته است .طلعت تکین نیز همین نظر را دارد. به صورت قرضی وارد زبان عربی سوریه هم شده همچنین در تورکی تورکیه امروزی این کلمه همچنان به حیات خود ادامه میدهد.
@TURK_LN
معنی: شاهین شکاری،شاهین
*در اولیا چلبی به عنوان ispiri یاد شده است.(دانکوف)،زبانشناس مجاری نیمت این کلمه را یه کلمه قدیم تورکی دانسته همچنین نام آسپاروخ خان بلغار را نیز بر گرفته از این کلمه دانسته است .طلعت تکین نیز همین نظر را دارد. به صورت قرضی وارد زبان عربی سوریه هم شده همچنین در تورکی تورکیه امروزی این کلمه همچنان به حیات خود ادامه میدهد.
@TURK_LN
San ( سان ):
معنی:شرف،وقار (بلغاری قدیم)
توضیحات:
از کلمه تورکی sān*(<sa-saymak) مشتق شده است. این کلمه در چوواشی با فرم sum هست و معنای شرف و احترام را نیز دارد.
شباهت حدودی با کلمه شان عربی همزاد کاذب در نظر گرفته میشود. برای درک بهتر این پست خوانده شود. ( https://t.me/TURK_LN/1744)
ماخوذ: Talat Tekin - Tuna Bulgarları ve Dilleri sayfa 68
@TURK_LN
معنی:شرف،وقار (بلغاری قدیم)
توضیحات:
از کلمه تورکی sān*(<sa-saymak) مشتق شده است. این کلمه در چوواشی با فرم sum هست و معنای شرف و احترام را نیز دارد.
شباهت حدودی با کلمه شان عربی همزاد کاذب در نظر گرفته میشود. برای درک بهتر این پست خوانده شود. ( https://t.me/TURK_LN/1744)
ماخوذ: Talat Tekin - Tuna Bulgarları ve Dilleri sayfa 68
@TURK_LN
⭕️ حرف " خ " فقط در هجای اول میاید:
.
🔸 Ax آخ
.
🔸 Bax باخ
.
🔸 Yax یاخ
.
.
🔺 Habelə neçəsəsləmli sözcüklərin sonunda gəlməz:
.
🔺 همچنین در انتهای کلمات چندهجایی نمیاید:
.
❌ Arıx 👉 ✅ Arıq
.
❌ Tulux 👉 ✅ Tuluq
.
❌ Qarışıx 👉 ✅ Qarışıq
.
.
🔻Ayrıqlıq: bir sıra sözcüklərdə " Q " səsi zaman axımında " Ğ " və sonra " X " səsinə dönüşübdür, bu olay neçəsəsləmli sözcüklərdə də görünməkdədir:
🔻استثنا: در بعضی از کلمات حرف " ق " بمرور زمان تبدیل به " غ " و سپس " خ " شده است که همین قضیه در کلمات چند هجایی نیز دیده میشود:
.
🔸 Bır + aq + ma 👉 Bırağma 👉 Bıraxma
.
🔹 بیْر + اق + ما 👈 بیْراغما 👈 بیْراخما
.
.
🔸 Yol + uq + ma 👉 Yoluğma 👉 Yoluxma
.
🔹 یوْل + وق + ما 👈 یوْلوغما 👈 یوْلوخما
.
.
🔸 Dar + ıq + ma 👉 Darığma 👉 Darıxma
.
🔹 دار + یْق + ما 👈 داریْغما 👈 داریْخما
@TURK_LN
.
🔸 Ax آخ
.
🔸 Bax باخ
.
🔸 Yax یاخ
.
.
🔺 Habelə neçəsəsləmli sözcüklərin sonunda gəlməz:
.
🔺 همچنین در انتهای کلمات چندهجایی نمیاید:
.
❌ Arıx 👉 ✅ Arıq
.
❌ Tulux 👉 ✅ Tuluq
.
❌ Qarışıx 👉 ✅ Qarışıq
.
.
🔻Ayrıqlıq: bir sıra sözcüklərdə " Q " səsi zaman axımında " Ğ " və sonra " X " səsinə dönüşübdür, bu olay neçəsəsləmli sözcüklərdə də görünməkdədir:
🔻استثنا: در بعضی از کلمات حرف " ق " بمرور زمان تبدیل به " غ " و سپس " خ " شده است که همین قضیه در کلمات چند هجایی نیز دیده میشود:
.
🔸 Bır + aq + ma 👉 Bırağma 👉 Bıraxma
.
🔹 بیْر + اق + ما 👈 بیْراغما 👈 بیْراخما
.
.
🔸 Yol + uq + ma 👉 Yoluğma 👉 Yoluxma
.
🔹 یوْل + وق + ما 👈 یوْلوغما 👈 یوْلوخما
.
.
🔸 Dar + ıq + ma 👉 Darığma 👉 Darıxma
.
🔹 دار + یْق + ما 👈 داریْغما 👈 داریْخما
@TURK_LN
هر چند وقت یکبار این ادعا در شبکه های اجتماعی نظیر تلگرام و فیس بوک و... پخش میشه، تقریباً و منحصراً توسط چند برادر عرب بیش از حد غیرتمند به اشتراک گذاشته می شود که مایلند نشان دهند عربی الهی ترین/قدرتمندترین/مقدس ترین زبان شناخته شده برای بشر است…
رقم 12 میلیونی بسیار اشتباه استناد شده است، و ادبیات و لغت نامه ای هم برای حمایت از این ادعا که عربی 12 میلیون کلمه دارد وجود ندارد.
این ادعا از صفحات 83 و 84 کتاب معجم عجایب اللغه اثر شوقی حماده استناد شده است، که فقط تقریبی از ریشه های احتمالی در زبان عربی را بیان می کند، بدون توجه به اینکه آیا این ریشه ها واقعاً معنای معنایی دارند یا نه و این ادعایی غیر واقعی است.
@TURK_LN
رقم 12 میلیونی بسیار اشتباه استناد شده است، و ادبیات و لغت نامه ای هم برای حمایت از این ادعا که عربی 12 میلیون کلمه دارد وجود ندارد.
این ادعا از صفحات 83 و 84 کتاب معجم عجایب اللغه اثر شوقی حماده استناد شده است، که فقط تقریبی از ریشه های احتمالی در زبان عربی را بیان می کند، بدون توجه به اینکه آیا این ریشه ها واقعاً معنای معنایی دارند یا نه و این ادعایی غیر واقعی است.
@TURK_LN
Turkic dictionary
هر چند وقت یکبار این ادعا در شبکه های اجتماعی نظیر تلگرام و فیس بوک و... پخش میشه، تقریباً و منحصراً توسط چند برادر عرب بیش از حد غیرتمند به اشتراک گذاشته می شود که مایلند نشان دهند عربی الهی ترین/قدرتمندترین/مقدس ترین زبان شناخته شده برای بشر است… رقم…
اینم دروغ بعدی زبان فارسی ۲۲۵ میلیون کلمه دارد.
این ادعای غیر واقعی هم مربوط به ضیاءالدین هاجری هست که هیچ واقعیت علمی ندارد.و هیچ کتاب و نویسه ای هم این مورد رو پشتیبانی نمیکنه.
@TURK_LN
این ادعای غیر واقعی هم مربوط به ضیاءالدین هاجری هست که هیچ واقعیت علمی ندارد.و هیچ کتاب و نویسه ای هم این مورد رو پشتیبانی نمیکنه.
@TURK_LN
<اسامی بادها در زبان تورکی>
1. Akyel(akçayel):باد جنوبی _در دیالکت ها معنای دیگه هم دارد.
2. Bozyel (Bozcayel): باد جنوب غربی
3. Gökyel (Gökçeyel): بادی که از همه جهت میوزد
4. Kıryel (Kırcayel):
5. Kızılyel:باد جنوبی
7. Karayel:باد شمالی
8. Kuzyel:باد شمالی
9. Günyeli:باد شرقی
10. Tünyeli (Dünyeli):باد شبانگاهی
11. Alakyel:باد شمال شرقی
12. Azakyel:باد شمال شرقی
13. Korumyel:باد شمالی
14. Çakmakyel:بادی که بین شرق و شمال شرق میوزد
15. Tersyel: باد غربی
همچنین،بادی که در تابستان می وزد و گیاهان را خشک می کند،
16. Çölyeli: بادی که از بیابان میوزد
17. Uluyel:طوفان
18. Ilıyel:بادی که از سمت دریا میوزد
19. Isıyel:به عنوان باد گرمی از جنوب شرقی تعریف می شود
20. Tanyeli:نسیم سحری
21. Yağaryel:باد شمالی _ بادی که با خود باران میآورد
22. Kanyel:باد شدید چند روزه
*بسته به دیالکتها بعضی از این کلمات معنای متعددی دارند و ما فقط بخشی از این معنا را به صورت انتخابی قرار دادیم.
📚منابع:
1.Derleme Sözlüğü
2.Türk Mitoloji Sözlüğü _ karakurt
3.Wind Names in Turkish _ Okan Celal Güngör
@TURK_LN
1. Akyel(akçayel):باد جنوبی _در دیالکت ها معنای دیگه هم دارد.
2. Bozyel (Bozcayel): باد جنوب غربی
3. Gökyel (Gökçeyel): بادی که از همه جهت میوزد
4. Kıryel (Kırcayel):
5. Kızılyel:باد جنوبی
7. Karayel:باد شمالی
8. Kuzyel:باد شمالی
9. Günyeli:باد شرقی
10. Tünyeli (Dünyeli):باد شبانگاهی
11. Alakyel:باد شمال شرقی
12. Azakyel:باد شمال شرقی
13. Korumyel:باد شمالی
14. Çakmakyel:بادی که بین شرق و شمال شرق میوزد
15. Tersyel: باد غربی
همچنین،بادی که در تابستان می وزد و گیاهان را خشک می کند،
16. Çölyeli: بادی که از بیابان میوزد
17. Uluyel:طوفان
18. Ilıyel:بادی که از سمت دریا میوزد
19. Isıyel:به عنوان باد گرمی از جنوب شرقی تعریف می شود
20. Tanyeli:نسیم سحری
21. Yağaryel:باد شمالی _ بادی که با خود باران میآورد
22. Kanyel:باد شدید چند روزه
*بسته به دیالکتها بعضی از این کلمات معنای متعددی دارند و ما فقط بخشی از این معنا را به صورت انتخابی قرار دادیم.
📚منابع:
1.Derleme Sözlüğü
2.Türk Mitoloji Sözlüğü _ karakurt
3.Wind Names in Turkish _ Okan Celal Güngör
@TURK_LN
لغت پول و ریشه آن در زبانهای گوناگون اروپا
*کلمه Den'gi در زبان روسی در معنای پول ریشه تورکی دارد.
@TURK_LN
*کلمه Den'gi در زبان روسی در معنای پول ریشه تورکی دارد.
@TURK_LN
بيشتر كريولها ميراث زبانى عصر بردهدارى هستند. اروپائيان مهمترين بردهداران تاريخ بودهاند كه با هجوم به سرزمينهايى كه روى نوار استوايى جاى دارند، بوميان را به اسارت و بردگى میبردند. برخورد زبانهاى اربابان و بردگان در جريان بردهدارى به ظهور سناريوهاى زبانشناختى متنوعى انجاميد.
بسيارى از زبانهاى بومى فراموش شدند و بردگان سعى كردند زبان اربابان را فرابگيرند. بسيارى از زبانهاى آميخته، در اين فرايند متولد شدند. اما آنچه كه بردگانِ بينوا، بىيارىِ آموزگار و فرهنگ لغت و كتاب تمرين، زير يوغ و شلاق فرامیگرفتند، روايتى بود متفاوت با آنچه اربابان بر زبان میراندند. اينچنين، انواع و اقسام تحقيرها و تخفيفها نثارِ زبانها و مردمِ "كريول" شد: خانهشان را خراب كردند و بعد، زبانشان را فاسد، ناقص، خراب، غلط، آشفته و پريشان خواندند.
بیایید به تورکی خود افتخار کنیم، بیایید از تورکی خود محافظت کنیم، بیایید کریول نشویم،بیایید برده نباشیم!
@TURK_LN
بسيارى از زبانهاى بومى فراموش شدند و بردگان سعى كردند زبان اربابان را فرابگيرند. بسيارى از زبانهاى آميخته، در اين فرايند متولد شدند. اما آنچه كه بردگانِ بينوا، بىيارىِ آموزگار و فرهنگ لغت و كتاب تمرين، زير يوغ و شلاق فرامیگرفتند، روايتى بود متفاوت با آنچه اربابان بر زبان میراندند. اينچنين، انواع و اقسام تحقيرها و تخفيفها نثارِ زبانها و مردمِ "كريول" شد: خانهشان را خراب كردند و بعد، زبانشان را فاسد، ناقص، خراب، غلط، آشفته و پريشان خواندند.
بیایید به تورکی خود افتخار کنیم، بیایید از تورکی خود محافظت کنیم، بیایید کریول نشویم،بیایید برده نباشیم!
@TURK_LN
<اسامی باران ها در تورکی>
1. Akyamır:باران با قطره های درشت و سریع
2. alaçarpak_ alaçərpov: باران همراه با برف
3. Boğanak: باران شدید
4. Boyanak: بارانی با قطرات درشت
5. Bozamık: باران موقتی
6. Bulut geçeği: باران خفیف کوتاه
7. büzem : برفباران
8. Çalgın: باران خفیف
9. çakal yağmuru: باران آفتابی
10. çavurgun: بارانی که ناگهانی شروع به باریدن کند
11. Çığsık: باران مداوم
12. Çımık: برفباران
13. Çıpgın: باران شدید و رگباری
14.çile<çi(شبنم): باران خفیف و آهسته
15. Doburcuk: باران با قطرات درشت
16. Ergün: برفباران
17. fışgın: باران متناوب
18. Geçinti: باران موقتی
19. Gıcıtmak: باران شدیدی که با برف همراست
20. güzlek: باران پاییزی
#پارت_یک
#باران
📚منبع:
On Names of Rain in Turkish _Hayati Develi
@TURK_LN
1. Akyamır:باران با قطره های درشت و سریع
2. alaçarpak_ alaçərpov: باران همراه با برف
3. Boğanak: باران شدید
4. Boyanak: بارانی با قطرات درشت
5. Bozamık: باران موقتی
6. Bulut geçeği: باران خفیف کوتاه
7. büzem : برفباران
8. Çalgın: باران خفیف
9. çakal yağmuru: باران آفتابی
10. çavurgun: بارانی که ناگهانی شروع به باریدن کند
11. Çığsık: باران مداوم
12. Çımık: برفباران
13. Çıpgın: باران شدید و رگباری
14.çile<çi(شبنم): باران خفیف و آهسته
15. Doburcuk: باران با قطرات درشت
16. Ergün: برفباران
17. fışgın: باران متناوب
18. Geçinti: باران موقتی
19. Gıcıtmak: باران شدیدی که با برف همراست
20. güzlek: باران پاییزی
#پارت_یک
#باران
📚منبع:
On Names of Rain in Turkish _Hayati Develi
@TURK_LN
Bağdaş ( باغداش )~Bardaş(بارداش):
معنی:چهارزانو
Hər hünər göstərir yeddi yaşında.
Bir mərd igid bağdaş qurar göşündə.(Koroğlu)
@TURK_LN
معنی:چهارزانو
Hər hünər göstərir yeddi yaşında.
Bir mərd igid bağdaş qurar göşündə.(Koroğlu)
@TURK_LN
والریایی!
والریایی، زبانی مصنوعی است از دنیای بازی تاج و تخت
دراکاریس به معنای آتشِ اژدهاست و لحظاتی بعد کرازنیس برشته شد. بعد از آن دنریس به بردهها گفت: «Kesy tubi jemot dāervi tepan» یعنی: «من امروز آزادی را به شما میدهم»
ممکن است این جمله نامفهوم به نظر برسد ولی همۀ این جملات که به زبانِ والریایی، زبانی که گویشهای مختلفی دارد و در قلمروهای مختلفی از دنیایِ بازی تاج و تخت از آن استفاده میشود گفته میشوند.
این جملات، توسط یک متخصص زبانشناسی به نام دیوید جی. پیترسون نوشته شده است. او بیش از ۵۰ زبان ساختگی را که بیشتر آنها برای فیلمها و سریالها بوده، ایجاد کرده است. او زبان والریایی را درست مثل یک زبان واقعی و از صفر، بهطور کامل و همراه با قواعد و دستور زبان، ساخته است.
بیش از ۱.۲ میلیون نفر در حال یادگیری این زبان مصنوعی غیر کاربردی هستند در حالی که ما نمیتونیم و نمیخواهیم از میراث پدری خود محافظت کنیم. حتی دولینگو که یکی از نرمافزارهای محبوب آموزش آنلاین زبان است، زبان والریایی را در فهرست پیشنهادات خود اضافه کرده است و تا این لحظه بسیاری این دوره آموزشی را شروع کردهاند.
@TURK_LN
والریایی، زبانی مصنوعی است از دنیای بازی تاج و تخت
دراکاریس به معنای آتشِ اژدهاست و لحظاتی بعد کرازنیس برشته شد. بعد از آن دنریس به بردهها گفت: «Kesy tubi jemot dāervi tepan» یعنی: «من امروز آزادی را به شما میدهم»
ممکن است این جمله نامفهوم به نظر برسد ولی همۀ این جملات که به زبانِ والریایی، زبانی که گویشهای مختلفی دارد و در قلمروهای مختلفی از دنیایِ بازی تاج و تخت از آن استفاده میشود گفته میشوند.
این جملات، توسط یک متخصص زبانشناسی به نام دیوید جی. پیترسون نوشته شده است. او بیش از ۵۰ زبان ساختگی را که بیشتر آنها برای فیلمها و سریالها بوده، ایجاد کرده است. او زبان والریایی را درست مثل یک زبان واقعی و از صفر، بهطور کامل و همراه با قواعد و دستور زبان، ساخته است.
بیش از ۱.۲ میلیون نفر در حال یادگیری این زبان مصنوعی غیر کاربردی هستند در حالی که ما نمیتونیم و نمیخواهیم از میراث پدری خود محافظت کنیم. حتی دولینگو که یکی از نرمافزارهای محبوب آموزش آنلاین زبان است، زبان والریایی را در فهرست پیشنهادات خود اضافه کرده است و تا این لحظه بسیاری این دوره آموزشی را شروع کردهاند.
@TURK_LN
دادگستری
🗞آقایان هر قدر میخواهید باد به بیرق لغت دادگستری بکنید، مردم عدلیه را برای اختصارش ترک نمیکنند و دادگستریِ شما با وجود اینکه وضعشدۀ فرهنگستان هم هست روی کاغذ خواهد ماند... این است که من به آقایان توصیه میکنم اینقدر زور به خاطرۀ خود نیاورند و لغت جعل نکنند.
📚شرح زندگانی من. عبدالله مستوفی. ج ۳. تهران: زوار، ۱۳۸۴. ص ۳۷۳-۳۷۴.
🔸کمتر از صد سال پیش به دادگستری میگفتند عدلیه. بقیۀ ادارات هم بر همین شیوه نامگذاری شده بود:
عدلیه: دادگستری
نظمیه: شهربانی
بلدیه: شهرداری
مالیه: دارایی
احصاییه: آمار
اطفاییه: آتشنشانی
صحیه: بهداری
🔸 وقتی دادگستری جا افتاد، کلمات دیگری هم که با «داد» ساخته شده بودند در یک مجموعه کنار هم جای خود را پیدا کردند:
دادگاه (در برابر محکمه)
دادسرا (در برابر پارکه یا parquet فرانسوی)
دادسِتان (در برابر مدعیالعموم)
دادرس (در برابر قاضی)
دادیار (در برابر وکیل عمومی)
🔸کلمات سایر ادارات را هم میتوانیم به همین قیاس بررسی کنیم و به خاطر بیاوریم که پیشبینیهای بزرگانی مانند عبدالله مستوفی درست از آب درنیامد و دادگستری و خوشهواژههایش محدود به کاغذ نشد.
@TURK_LN
🗞آقایان هر قدر میخواهید باد به بیرق لغت دادگستری بکنید، مردم عدلیه را برای اختصارش ترک نمیکنند و دادگستریِ شما با وجود اینکه وضعشدۀ فرهنگستان هم هست روی کاغذ خواهد ماند... این است که من به آقایان توصیه میکنم اینقدر زور به خاطرۀ خود نیاورند و لغت جعل نکنند.
📚شرح زندگانی من. عبدالله مستوفی. ج ۳. تهران: زوار، ۱۳۸۴. ص ۳۷۳-۳۷۴.
🔸کمتر از صد سال پیش به دادگستری میگفتند عدلیه. بقیۀ ادارات هم بر همین شیوه نامگذاری شده بود:
عدلیه: دادگستری
نظمیه: شهربانی
بلدیه: شهرداری
مالیه: دارایی
احصاییه: آمار
اطفاییه: آتشنشانی
صحیه: بهداری
🔸 وقتی دادگستری جا افتاد، کلمات دیگری هم که با «داد» ساخته شده بودند در یک مجموعه کنار هم جای خود را پیدا کردند:
دادگاه (در برابر محکمه)
دادسرا (در برابر پارکه یا parquet فرانسوی)
دادسِتان (در برابر مدعیالعموم)
دادرس (در برابر قاضی)
دادیار (در برابر وکیل عمومی)
🔸کلمات سایر ادارات را هم میتوانیم به همین قیاس بررسی کنیم و به خاطر بیاوریم که پیشبینیهای بزرگانی مانند عبدالله مستوفی درست از آب درنیامد و دادگستری و خوشهواژههایش محدود به کاغذ نشد.
@TURK_LN
Sığır quyruğu ( سؽغؽر قۇیرۇغۇ ):
معنی:گیاه مرگ ماهی _ سم السمك
*در فرهنگ سنگلاخ از این گیاه سخن رفته است در فارسی به آن مرگ ماهی و در عربی سم السمك میگویند مغز دانه این گیاه سمی است.
@TURK_LN
معنی:گیاه مرگ ماهی _ سم السمك
*در فرهنگ سنگلاخ از این گیاه سخن رفته است در فارسی به آن مرگ ماهی و در عربی سم السمك میگویند مغز دانه این گیاه سمی است.
@TURK_LN