خانهی بهآذین (محمود اعتمادزاده ۱۳۸۵-۱۲۹۳) در شرف نابودی!
مترجم، نویسنده و فعال سیاسی که ترجمه آثاری از؛ شکسپیر، بالزاک، رومن رولان و شولوخف را درکنار سردبیریِ کتاب کیهانهفته و ریاست کانون نویسندگان ایران را در کارنامه خود داشت، در معرض از دست رفتن است.
برخی به قصد "بساز و بفروشی" ۶۰ درصد خانه را از برخی وارثان خریده اند اما کاوه اعتمادزاده پسر به آذین ۴۰ درصد آن را نگهداشته و مایل است که آن بخش ۶۰درصد، با همیاری همگانی مردم و نهاد های فرهنگی خریداری شده و خانه تبدیل به موزه یا بنیاد فرهنگی شود.
بهآذین این خانه را در سال ۱۳۴۵ در محله آریاشهر (آن سالها در مرز شمال غربی محدوده تهران بود) که از اولین خانههای آن محل بود خریداری میکند، سادگی سادهزیستیِ یک نویسنده هنوز در آن مشهود است...
امیدواریم اینخانه احیا و نگهداری شود.
از صفحهی اینستاگرام «معماری معاصر ایران»
@trbooksir
www.trbooks.ir
مترجم، نویسنده و فعال سیاسی که ترجمه آثاری از؛ شکسپیر، بالزاک، رومن رولان و شولوخف را درکنار سردبیریِ کتاب کیهانهفته و ریاست کانون نویسندگان ایران را در کارنامه خود داشت، در معرض از دست رفتن است.
برخی به قصد "بساز و بفروشی" ۶۰ درصد خانه را از برخی وارثان خریده اند اما کاوه اعتمادزاده پسر به آذین ۴۰ درصد آن را نگهداشته و مایل است که آن بخش ۶۰درصد، با همیاری همگانی مردم و نهاد های فرهنگی خریداری شده و خانه تبدیل به موزه یا بنیاد فرهنگی شود.
بهآذین این خانه را در سال ۱۳۴۵ در محله آریاشهر (آن سالها در مرز شمال غربی محدوده تهران بود) که از اولین خانههای آن محل بود خریداری میکند، سادگی سادهزیستیِ یک نویسنده هنوز در آن مشهود است...
امیدواریم اینخانه احیا و نگهداری شود.
از صفحهی اینستاگرام «معماری معاصر ایران»
@trbooksir
www.trbooks.ir
آنهایی که گمان میکردند جنگ بهزودی به پایان میرسد مدتها بود همگی مرده بودند، و درست به سبب جنگ مرده بودند. از این رو آلبر، در ماه اکتبر، شایعهی آتشبس را زیاد جدی نگرفت. همانقدر که برای این شایعه اعتباری قائل نشد، تبلیغات آغاز جنگ را هم باور نکرده بود؛ تبلیغاتی که از جمله بر این مطلب تاکید داشت که گلولههای آلمانیها از بس سست هستند، مثل گلابیهای لهیده روی یونیفرم سربازان پخش میشوند، طوری که قهقههی فوجهای فرانسوی به هوا بلند میشود. در این چهار سال، آلبر چه بسیار دیده بود کسانی را که با اصابت یک گلولهی آلمانی به تنشان از خنده مرده بودند.
▫️به امید دیدار در آن دنیا
▪️پییرلومتر
▫️مهستی بحرینی
▪️نشر ماهی
▫️صفحهی ۱
@trbooksir
www.trbooks.ir
▫️به امید دیدار در آن دنیا
▪️پییرلومتر
▫️مهستی بحرینی
▪️نشر ماهی
▫️صفحهی ۱
@trbooksir
www.trbooks.ir
معرفی و نقد کتاب تهران|
رضا جولایی دروغگوی خوبی است و این مهارت او به راحتی در مجموعه داستان پاییز 32 به رخ کشیده میشود. شاید این سخن گزاف به نظر بیاید، اما بهراحتی قابلدفاع است. کافیست چند ویژگی یک دروغگوی ماهر را برشمارم تا با من همعقیده شوید. یک دروغگوی ماهر خوب بلد است چطور بر بستر واقعیت شروع به داستانسرایی کند. او معمولاً برای باورپذیرتر کردن حرفهایش، آنچنان ماهرانه واقعیت عینی و تخیلاتش را در هم میبافد که جای هیچ شک و سوألی برای شنونده باقی نمیماند.
معرفی کتاب «پاییز ۳۲» را از اینجا بخوانید.
مجموعهی داستانی از رضا جولایی، منتشرشده توسط نشر چشمه.
معرفی را نازلی فرخی نوشته که پیش از این رمان «عشق اول من» نوشتهی ایوان کلیما را هم برای ما معرفی کرده بود.
@trbooksir
www.trbooks.ir
رضا جولایی دروغگوی خوبی است و این مهارت او به راحتی در مجموعه داستان پاییز 32 به رخ کشیده میشود. شاید این سخن گزاف به نظر بیاید، اما بهراحتی قابلدفاع است. کافیست چند ویژگی یک دروغگوی ماهر را برشمارم تا با من همعقیده شوید. یک دروغگوی ماهر خوب بلد است چطور بر بستر واقعیت شروع به داستانسرایی کند. او معمولاً برای باورپذیرتر کردن حرفهایش، آنچنان ماهرانه واقعیت عینی و تخیلاتش را در هم میبافد که جای هیچ شک و سوألی برای شنونده باقی نمیماند.
معرفی کتاب «پاییز ۳۲» را از اینجا بخوانید.
مجموعهی داستانی از رضا جولایی، منتشرشده توسط نشر چشمه.
معرفی را نازلی فرخی نوشته که پیش از این رمان «عشق اول من» نوشتهی ایوان کلیما را هم برای ما معرفی کرده بود.
@trbooksir
www.trbooks.ir
«خون خورده» چهارمین رمان مهدی یزدانی خرم است و نشرچشمه این اثر را در 271 صفحه منتشر کرده است.
«مژگان جایز» یادداشت کوتاهی دربارهی این کتاب نوشته که در ادامه میخوانید:
«تاریخ پر است از این شوخیها و انگار هیچکس نمیبیندشان، نمیخواهد باورشان کند...»
تاریخ، در نگاه مهدی یزدانی خرم، شوخی خشونتباری است. مثل قصهی پنج برادر در رمان خون خورده که از دامهای تاریخ خاورمیانه به طرز معجزهواری جان سالم به در میبرند تا بعد به طرز مضحکی بمیرند؛ مثل روایت غیرقابلباور همین روزهایمان. گویا نویسنده برای خاورمیانه رستگاری متصور نیست، خاورمیانهای که برای او درهمتنیدگی قصهی مسلمان و مسیحی و یهودی است.
خون خورده قطعاً بهترین اثر مهدی یزدانی خرم نیست و تهرنگی از هالیوودیسم، بهویژه در روایت اولین قصه، نه تنها توی ذوق میزند که حرفهایگری او را در پژوهش واقعگرایانه هم سوأل میبرد و البته دقیقاً یکی از دلیلهای خروارها تحسین و تمجیدی است که نثار کتاب میشود. من هم برای خواندن کتاب ساعتها گوشی و خواب را کنار گذاشتم. مگر غیر از این است که همهی ما آرزومندیم تاریخ چیزی هیجانانگیز، غیرقابلپیشبینی و سرگرمکننده ولو خشن باشد و نه آن ملغمهی پیچیده و به طرز فلاکتباری یکنواخت، که در واقع هست؟ کدام یک از ما بعد از خواندن کتاب به سراغ تاریخ واقعی نرفتیم و در صحت وقایع و شخصیتهای تاریخی کتاب تفحص نکردیم؟
@trbooksir
www.trbooks.ir
«مژگان جایز» یادداشت کوتاهی دربارهی این کتاب نوشته که در ادامه میخوانید:
«تاریخ پر است از این شوخیها و انگار هیچکس نمیبیندشان، نمیخواهد باورشان کند...»
تاریخ، در نگاه مهدی یزدانی خرم، شوخی خشونتباری است. مثل قصهی پنج برادر در رمان خون خورده که از دامهای تاریخ خاورمیانه به طرز معجزهواری جان سالم به در میبرند تا بعد به طرز مضحکی بمیرند؛ مثل روایت غیرقابلباور همین روزهایمان. گویا نویسنده برای خاورمیانه رستگاری متصور نیست، خاورمیانهای که برای او درهمتنیدگی قصهی مسلمان و مسیحی و یهودی است.
خون خورده قطعاً بهترین اثر مهدی یزدانی خرم نیست و تهرنگی از هالیوودیسم، بهویژه در روایت اولین قصه، نه تنها توی ذوق میزند که حرفهایگری او را در پژوهش واقعگرایانه هم سوأل میبرد و البته دقیقاً یکی از دلیلهای خروارها تحسین و تمجیدی است که نثار کتاب میشود. من هم برای خواندن کتاب ساعتها گوشی و خواب را کنار گذاشتم. مگر غیر از این است که همهی ما آرزومندیم تاریخ چیزی هیجانانگیز، غیرقابلپیشبینی و سرگرمکننده ولو خشن باشد و نه آن ملغمهی پیچیده و به طرز فلاکتباری یکنواخت، که در واقع هست؟ کدام یک از ما بعد از خواندن کتاب به سراغ تاریخ واقعی نرفتیم و در صحت وقایع و شخصیتهای تاریخی کتاب تفحص نکردیم؟
@trbooksir
www.trbooks.ir
حال که نظام عالم به دست مرگ نهاده شده است، شاید به نفع خداوند است که مردم به او معتقد نباشند و بدون چشم گرداندن به آسمانی که او در آن خاموش نشسته است، با همه نیروهاشان با مرگ مبارزه کنند.
▫️طاعون
▪️نوشتهی آلبر کامو
▫️ترجمهی رضا سیدحسینی
▪️انتشارات نیلوفر
▫️صفحهی ۱۶۰
@trbooksir
www.trbooks.ir
▫️طاعون
▪️نوشتهی آلبر کامو
▫️ترجمهی رضا سیدحسینی
▪️انتشارات نیلوفر
▫️صفحهی ۱۶۰
@trbooksir
www.trbooks.ir
▫️نگاهی به چند شخصیت داستانهای داستایفسکی|قسمت اول
▪️«گلیادکین» از «همزاد»
▫️نوشتهی چنور صمدی
@trbooksir
www.trbooks.ir
▪️«گلیادکین» از «همزاد»
▫️نوشتهی چنور صمدی
@trbooksir
www.trbooks.ir
چنور صمدی: معمولا داستانهای داستایفسکی را به دو دورهی پیش از سیبری و اردوگاه کار اجباری و پس از آن تقسیم میکنند و داستانهای پساسیبری را جدیتر و پختهتر میدانند. از بسیاری جهات این نظریه درست است اما پیش از رفتن به سیبری، داستایوفسکی داستان دومش را نوشت که به نظر من یکی از مهمترین کاراکترهای پس از آن در کتابهای او در این داستان شکل گرفت.
گلیادکین قهرمان داستان همزاد را میتوان عصارهی تناقضات انسان مدرن دانست. داستایوفسکی در سالهای بعد از آن شخصیتهای بسیار پیچیدهتری خلق کرد اما تضاد و تناقض درونی این شخصیت را میتوان شالودهی خلق بسیاری از مهمترین کاراکترهای او دانست.
گلیادکین، کارمند دونپایه و بیچیز، آنقدر در منجلاب زندگی فرومایهی خود فرورفته که انگار به ناچار همزادی باید خلق کند تا خلأها و حفرهها و گرههای درونیاش را بتواند تحمل کند. همزاد او خودِ اوست با تمام مشخصات ظاهریاش؛ انگار دو قلویی همسان باشد که به یکباره پیدایش شده. اما هرآنچه گلیادکین ندارد او در نهایت کمال داراست. سرزنده و موفق و رند و خبیث است و به دیدهی تحقیر به کسی چون او مینگرد.
آنچه این شخصیت را برای من حائز اهمیت میکند دوگانگی شخصیت و پروجکت کردن امیال و آرزوهای آدمی بر شخصی دیگر است که همهی انسان.ها در جایی از زندگی خود احتمالا به درجاتی متفاوت این کار را انجام میدهند.
▫️▪️
یک ماه پیش از خوانندگان «معرفی و نقد کتاب تهران» خواستیم تا محبوبترین شخصیتهای داستانهای داستایفسکی را برایمان نام ببرند. در گام بعدی از آنها خواستیم تا علت انتخاب این شخصیت را برایمان شرح دهند. در گام اول تعداد زیادی شرکت کردند و درصد بالایی از آرا به پرنس میشکین از رمان «ابله» و استاوروگین از رمان «جنزدگان» اختصاص داشت. در گام دوم اما تعداد کمتری شرکت کردند و دربارهی چند شخصیت دیگر کمتر پرداخته شدهی داستانهای داستایفسکی نوشتند. در چند پست هر کدام از این یادداشتها را بررسی میکنیم.
▫️متن کامل این سلسله یادداشتها را میتوانید در بخش «بلاگ» سایت «معرفی و نقد کتاب تهران» بخوانید.
@trbooksir
www.trbooks.ir
گلیادکین قهرمان داستان همزاد را میتوان عصارهی تناقضات انسان مدرن دانست. داستایوفسکی در سالهای بعد از آن شخصیتهای بسیار پیچیدهتری خلق کرد اما تضاد و تناقض درونی این شخصیت را میتوان شالودهی خلق بسیاری از مهمترین کاراکترهای او دانست.
گلیادکین، کارمند دونپایه و بیچیز، آنقدر در منجلاب زندگی فرومایهی خود فرورفته که انگار به ناچار همزادی باید خلق کند تا خلأها و حفرهها و گرههای درونیاش را بتواند تحمل کند. همزاد او خودِ اوست با تمام مشخصات ظاهریاش؛ انگار دو قلویی همسان باشد که به یکباره پیدایش شده. اما هرآنچه گلیادکین ندارد او در نهایت کمال داراست. سرزنده و موفق و رند و خبیث است و به دیدهی تحقیر به کسی چون او مینگرد.
آنچه این شخصیت را برای من حائز اهمیت میکند دوگانگی شخصیت و پروجکت کردن امیال و آرزوهای آدمی بر شخصی دیگر است که همهی انسان.ها در جایی از زندگی خود احتمالا به درجاتی متفاوت این کار را انجام میدهند.
▫️▪️
یک ماه پیش از خوانندگان «معرفی و نقد کتاب تهران» خواستیم تا محبوبترین شخصیتهای داستانهای داستایفسکی را برایمان نام ببرند. در گام بعدی از آنها خواستیم تا علت انتخاب این شخصیت را برایمان شرح دهند. در گام اول تعداد زیادی شرکت کردند و درصد بالایی از آرا به پرنس میشکین از رمان «ابله» و استاوروگین از رمان «جنزدگان» اختصاص داشت. در گام دوم اما تعداد کمتری شرکت کردند و دربارهی چند شخصیت دیگر کمتر پرداخته شدهی داستانهای داستایفسکی نوشتند. در چند پست هر کدام از این یادداشتها را بررسی میکنیم.
▫️متن کامل این سلسله یادداشتها را میتوانید در بخش «بلاگ» سایت «معرفی و نقد کتاب تهران» بخوانید.
@trbooksir
www.trbooks.ir
▪️▫️«علی ملیحی» در جدیدترین نقدی که در «معرفی و نقد کتاب تهران» منتشر شده به کتاب «کودتاهای ایران» نوشتهی «سهراب یزدانی» پرداخته است. ملیحی در بخشی از یادداشت خود مینویسد:
▫️«یزدانی» معتقد است تمامی کودتاها در ایران در حوزهی سیاسی و اجتماعی واپسگرایانه بودهاند یعنی به تضعیف طبقه متوسط، حفظ نظمهای کهن و شکست جنبشهای اجتماعی انجامیدهاند. میتوان با این رای مشترک آقای یزدانی برای همه کودتاها در ایران موافق نبود. زیرا کودتای سوم اسفند۱۲۹۹ به برآمدن رضاشاه و متعاقب آن شکلگیری تجدد آمرانه با حضور نیروهای سیاسی مترقی از جمله روشنفکرانی همچون فروغی، داور و تیمورتاش انجامید.
🔻متن کامل این یادداشت را میتوانید در بخش «نقد» وبسایت ما بخوانید:
http://trbooks.ir/fa/reviews/1906
▫️کودتاهای ایران
▪️نوشتهی سهراب یزدانی
▫️نشر ماهی
▪️۴۴۰ صفحه
@trbooksir
www.trbooks.ir
▫️«یزدانی» معتقد است تمامی کودتاها در ایران در حوزهی سیاسی و اجتماعی واپسگرایانه بودهاند یعنی به تضعیف طبقه متوسط، حفظ نظمهای کهن و شکست جنبشهای اجتماعی انجامیدهاند. میتوان با این رای مشترک آقای یزدانی برای همه کودتاها در ایران موافق نبود. زیرا کودتای سوم اسفند۱۲۹۹ به برآمدن رضاشاه و متعاقب آن شکلگیری تجدد آمرانه با حضور نیروهای سیاسی مترقی از جمله روشنفکرانی همچون فروغی، داور و تیمورتاش انجامید.
🔻متن کامل این یادداشت را میتوانید در بخش «نقد» وبسایت ما بخوانید:
http://trbooks.ir/fa/reviews/1906
▫️کودتاهای ایران
▪️نوشتهی سهراب یزدانی
▫️نشر ماهی
▪️۴۴۰ صفحه
@trbooksir
www.trbooks.ir
عنوان رمان و همین تصویر ابتدایی کافیست تا بدانیم داستان، داستان مواجههی دو نسل با یکدیگر است. آرکادی و بازارف، دو جوان در دههی سوم زندگی، بهتازگی از شهر به دهکده نزد خانوادهی آرکادی -یعنی پدر و عموی او پاول پترویچ- آمدهاند. بازارف جوانی است پرشور و رادیکال که سودای طبابت در سر دارد و مدام در حال انجامدادن آزمایشهای علمیست، اما به گفتهی خودش به هیچ چیزی در جهان –حتی علم طب- اعتقاد ندارد. او خود را «نیهیلیست» میداند؛ یعنی کسی که به هیچ چیز معتقد نیست، مدام در پی نفی امور است و از هر چیزی در جهان انتقاد میکند. در مقابلِ او، پاول پترویچ، عموی آرکادی قرار دارد که مردیست حدوداً چهلوپنجساله، از نجبای دوران و معتقد به اصول سفت و سخت اجتماعی و اخلاقی. مواجههی این دو مرد از دو نسل متفاوت و اختلاف مشهودی که با یکدیگر دارند زمینهی اصلی داستان را میسازد.
🔻متن کامل این یادداشت را میتوانید در بخش «معرفی کتاب» وبسایت ما بخوانید:
http://trbooks.ir/fa/review/1624
▫️پدران و پسران
▪️نوشتهی ایوان تورگنیف | ترجمهی مهری آهی
▫️نشر علمیوفرهنگی
▪️۲۵۲ صفحه
@trbooksir
www.trbooks.ir
🔻متن کامل این یادداشت را میتوانید در بخش «معرفی کتاب» وبسایت ما بخوانید:
http://trbooks.ir/fa/review/1624
▫️پدران و پسران
▪️نوشتهی ایوان تورگنیف | ترجمهی مهری آهی
▫️نشر علمیوفرهنگی
▪️۲۵۲ صفحه
@trbooksir
www.trbooks.ir
ما ملتفت شدیم که تنها صحبت کردن راجع به دردهایمان زحمت بیهوده است و این کار جز حقارت و وضع قوانین بیربط ثمرهی دیگری ندارد. بر ما ثابت شد که عقلای ما، یعنی همین اشخاص مترقی و تهمتزن، به هیچ دردی نمیخورند. فهمیدیم که ما فقط مشغول گفتن لاطائلاتیم، از صنعت و هنر محض و حکومت و پارلمانتاریزم و خدا میداند چه چیزهای دیگر گفتوگو میکنیم و حال آنکه بحث بر سر نان شب است. موهومات وحشیانه ما را خفه میکند، شرکتهای تجارتی ما بهواسطهی نبودن مدیران امین ورشکست میشوند و آن آزادی که دولت آنقدر سنگش را به سینه میزند، مشکل برای ما مفید فایدهای باشد؛ زیرا دهقانان ما راضی هستند حتی از مال خود بدزدند، بهشرط اینکه بتوانند در قهوهخانهها از آن مایع گیجکننده سیراب شوند.
-…شما همهی اینها را فهمیدید و تصمیم گرفتید که هیچ کاری را جداً بهعهده نگیرید؟
-…بلی تصمیم گرفتیم کاری را بهعهده نگیریم
-… و فقط فحش بدهید؟
…بلی، فحش بدهیم.
-…و شما این را نیهیلیسم مینامید؟
…بله، این را نیهیلیسم مینامند.
از پدران و پسران، صفحات ۶۵ و ۶۶
🔻دربارهی پدران و پسران بیشتر بخوانید.
▫️پدران و پسران
▪️نوشتهی ایوان تورگنیف | ترجمهی مهری آهی
▫️نشر علمیوفرهنگی
▪️۲۵۲ صفحه
@trbooksir
www.trbooks.ir
-…شما همهی اینها را فهمیدید و تصمیم گرفتید که هیچ کاری را جداً بهعهده نگیرید؟
-…بلی تصمیم گرفتیم کاری را بهعهده نگیریم
-… و فقط فحش بدهید؟
…بلی، فحش بدهیم.
-…و شما این را نیهیلیسم مینامید؟
…بله، این را نیهیلیسم مینامند.
از پدران و پسران، صفحات ۶۵ و ۶۶
🔻دربارهی پدران و پسران بیشتر بخوانید.
▫️پدران و پسران
▪️نوشتهی ایوان تورگنیف | ترجمهی مهری آهی
▫️نشر علمیوفرهنگی
▪️۲۵۲ صفحه
@trbooksir
www.trbooks.ir
کسی را میشناسید که دغدغهی آرامش نداشته باشد؟ مسئله از همینجا آغاز میشود: دغدغه و آرامش دو مفهوم متناقضاند. وقتی دغدغه داری، دیگر آرامش نداری؛ به همین سادگی. نکته این جاست که تقلا میکنیم آرام باشیم! شاید مضحک به نظر برسد اما این کاری است که همواره میکنیم. و شاید سالها طول بکشد تا بفهمیم کجای کار میلنگد. تحلیل دوباتن از آرامش اینگونه است؛ شما را به نگریستن مجدد در خواستههایتان وا میدارد به این امید که خود این تناقض را دریابید و صورت مسئله را عوض کنید. آن گاه به جای اینکه بپرسید چه کنم تا آرام باشم، میپرسید چه چیزی آرامشم را مختل میکند. تا ندانی چه چیز آرامشت را مختل کرده، چگونه میتوانی برای آن کاری کنی؟
...
🔻متن کامل این یادداشت را میتوانید در بخش «معرفی کتاب» وبسایت ما بخوانید:
http://trbooks.ir/fa/review/1818
▫️آرامش
▪️نوشتهی آلن دوباتن | ترجمهی محمد کریمی
▫️نشر کتابسرای نیک
▪️۱۴۶ صفحه
@trbooksir
www.trbooks.ir
...
🔻متن کامل این یادداشت را میتوانید در بخش «معرفی کتاب» وبسایت ما بخوانید:
http://trbooks.ir/fa/review/1818
▫️آرامش
▪️نوشتهی آلن دوباتن | ترجمهی محمد کریمی
▫️نشر کتابسرای نیک
▪️۱۴۶ صفحه
@trbooksir
www.trbooks.ir
«سپیده علیزاده» برای «معرفی و نقد کتاب تهران» نوشت:
«تربیت احساسات» هر چند در زمانهی خود بهاندازهی مادام بواری مورد استقبال قرار نگرفت، اما امروزه این رمان از مهمترین رمانهای تاریخ ادبیات جهان بهحساب میآید؛ چراکه بسیاری بر این باورند که فلوبر با تربیت احساسات، بهنوعی آغازگر ادبیات مدرن بوده است. او در این رمان، خلاف مادام بواری، از ساختار رمان کلاسیک استفاده نمیکند. خوانندهی رمان کلاسیک تا پیش از تربیت احساسات، شاهد توهمها و رؤیاهای خودش بود و با دنبالکردن آنها حسی خوشایند پیدا میکرد. اما تربیت احساسات درواقع درست بر نقطهای دست میگذارد که رؤیاها و توهمها به کام نابودی کشیده میشوند. جدا از اهمیت این رمان بهعنوان اولین گامهای ادبیات مدرن، میتوان آن را همچون سندی از دورهی تاریخی خودش نیز حائز اهمیت دانست؛ شرح آشوبها و انقلابی که فردریک مورو، شخصیت اصلی کتاب، تنها نظارهگر آن است و همچنین پیشزمینهایست مهم از تاریخی که کتاب در آن منتشر شده است: یعنی سال ۱۸۶۹.
▫️تربیت احساسات
▪️نوشتهی گوستاو فلوبر
▫️ترجمهی مهدی سحابی
▪️نشر مرکز
▫️508 صفحه
@trbooksir
www.trbooks.ir
«تربیت احساسات» هر چند در زمانهی خود بهاندازهی مادام بواری مورد استقبال قرار نگرفت، اما امروزه این رمان از مهمترین رمانهای تاریخ ادبیات جهان بهحساب میآید؛ چراکه بسیاری بر این باورند که فلوبر با تربیت احساسات، بهنوعی آغازگر ادبیات مدرن بوده است. او در این رمان، خلاف مادام بواری، از ساختار رمان کلاسیک استفاده نمیکند. خوانندهی رمان کلاسیک تا پیش از تربیت احساسات، شاهد توهمها و رؤیاهای خودش بود و با دنبالکردن آنها حسی خوشایند پیدا میکرد. اما تربیت احساسات درواقع درست بر نقطهای دست میگذارد که رؤیاها و توهمها به کام نابودی کشیده میشوند. جدا از اهمیت این رمان بهعنوان اولین گامهای ادبیات مدرن، میتوان آن را همچون سندی از دورهی تاریخی خودش نیز حائز اهمیت دانست؛ شرح آشوبها و انقلابی که فردریک مورو، شخصیت اصلی کتاب، تنها نظارهگر آن است و همچنین پیشزمینهایست مهم از تاریخی که کتاب در آن منتشر شده است: یعنی سال ۱۸۶۹.
▫️تربیت احساسات
▪️نوشتهی گوستاو فلوبر
▫️ترجمهی مهدی سحابی
▪️نشر مرکز
▫️508 صفحه
@trbooksir
www.trbooks.ir
نویسنده، همزمان که میگردد دنبال سرنوشتِ کشتهشدههای حوادث ۸۸، شخصیت زنی را خلق میکند که میگردد دنبال سرنوشت مجسمههای گمشدهی سال ۸۹. هر چه روایتِ قدرتمندان از ماجرا تکلیفمعلوم و صلب است، روایتِ کتاب (و ما هاجوواجها) منقطع و پخشوپلا است. همین است که با کتابِ یکپارچهای روبهرو نیستیم. خودِ نویسنده اعتراف میکند که از هیچ منبعِ سرّیای استفاده نکرده و هر چه از کشتهشدهها میگوید در دسترس همگان بوده است. نویسنده کارش به جوریدنِ اسناد و جمعکردن روایتها میکشد، به مخمصهی چگونگی و کیفیت روایتِ صادق و جامع میافتد، به فلسفه نقب میزند. شعرها و متنهای مختلفی را به فراخور واردِ ماجرا میکند، که شاید سرنخی شوند برای فهم ماجرا...
📌روایت مُردگان؛ نگاهی به اولین رمان پوپه میثاقی، یادداشتی از معین فرخی
متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
@trbooksir
www.trbooks.ir
📌روایت مُردگان؛ نگاهی به اولین رمان پوپه میثاقی، یادداشتی از معین فرخی
متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
@trbooksir
www.trbooks.ir
معرفی و نقد کتاب تهران | trbooks.ir
#یادداشت مقدمهای بر یک سوگواری شخصی کورش اسدی (۱۳۹۶-۱۳۴۳) پاییز ۸۶، منِ ۱۸ ساله ترم اول کارشناسی در یک رشتهی حالا بیاهمیتِ مهندسی بودم و میخواستم علاقهی تازهیافتهام، ادبیات، را در تهرانی پیگیری کنم که هیچ ازش سردرنمیآوردم. حالا که بهش فکر میکنم…
🔸معین فرخی پیشتر هم یادداشتی دربارهی کورش اسدی در معرفی و نقد کتاب تهران منتشر کرده بود که میتوانید اینجا بخوانیدش.
@trbooksir
www.trbooks.ir
@trbooksir
www.trbooks.ir
معرفی و نقد کتاب تهران
مقدمهای بر یک سوگنامهی شخصی - معرفی و نقد کتاب تهران
کورش اسدی (۱۳۹۶-۱۳۴۳) معرفی و نقد کتاب تهران| پاییز ۸۶، منِ ۱۸ ساله ترم اول کارشناسی در یک رشتهی حالا بیاهمیتِ مهندسی بودم و میخواستم علاقهی تازهیافتهام، ادبیات، را در تهرانی پیگیری کنم که هیچ ازش سردرنمیآوردم. حالا که بهش فکر میکنم میخواستم یک جوری…
آدلف روایت آقازادهایست که گرفتار عشقی سرکش میشود. عشقی که هر دو طرف، و بیش از آنها، معنا و جریان عشق را به چالش میکشد. آدلف جوانک اجتماعگریز و خودشیفتهایست که پس از آشنایی دوستش با یک زن، نسبت به عشق کنجکاو میشود. پس از مدتی با «النور» دیدار میکند؛ زنی که به دستآوردنش خودشیفتگی آدلف را ارضا میکند. النور، که با زنان دیگر در اطراف آدلف بسیار فرق دارد و شخصیتی است خودساخته، برای آدولف غنیمتی است که باید او را از جنگی سخت با خودش به دست آورد؛ این جنگ آدلف را بهتناوب به اغواگری سرد و عاشقی پرشور مبدل میکند. همسر النور از محبوبترین مردان شهر و یکی از دوستان آدلف است و همین امر دوستداشتن او را سختتر میکند. این داستان بهخوبی نشان میدهد که چطور آنچه دوست داریم میتواند به بزرگترین بار بر شانههایمان بدل شود و تمام هویت ما را در خود ببلعد.
▫️آدلف
▪️نوشتهی بنژامن کنستان
▫️ترجمهی مینو مشیری
▪️نشر ثالث
▫️۱۳۶ صفحه
معرفی زهرا حنیفی دربارهی رمان آدلف را اینجا بخوانید.
@trbooksir
www.trbooks.ir
▫️آدلف
▪️نوشتهی بنژامن کنستان
▫️ترجمهی مینو مشیری
▪️نشر ثالث
▫️۱۳۶ صفحه
معرفی زهرا حنیفی دربارهی رمان آدلف را اینجا بخوانید.
@trbooksir
www.trbooks.ir
اما انسان هرگاه رازی در قلب نهفته داشته باشد که مجبور به کتمان دائم آن است، به فساد کشانده میشود.
آدلف | بنژامن کنستان | مینو مشیری |
نشر ثالث | صفحهی ۱۱۵
آدولف از شاهکارهای رمانتیک قرن خودش است، اما حتی بدون درنظرگرفتن این نکته، زبان گیرا و به دور از تکلف و روایت مختصر اما جذاب آن، کافیست تا آن را برای خواندن پیشنهاد کنیم. آنچه بیش از همه نظر خواننده را جلب میکند، توانایی همدردی با شخصیتها و بیزمان بودن پیام داستان است.
@trbooksir
www.trbooks.ir
آدلف | بنژامن کنستان | مینو مشیری |
نشر ثالث | صفحهی ۱۱۵
آدولف از شاهکارهای رمانتیک قرن خودش است، اما حتی بدون درنظرگرفتن این نکته، زبان گیرا و به دور از تکلف و روایت مختصر اما جذاب آن، کافیست تا آن را برای خواندن پیشنهاد کنیم. آنچه بیش از همه نظر خواننده را جلب میکند، توانایی همدردی با شخصیتها و بیزمان بودن پیام داستان است.
@trbooksir
www.trbooks.ir
گاهی میبینیم که روی جلد برخی از کتابهای ترجمهای و تألیفی، زیر نام نویسنده و مترجم نام دیگری هم به چشم میخورد: نام ویراستار، اتفاقی که چندان رایج نبوده و هنوز هم نیست. در نگاه اول شاید نکتهی مثبتی به نظر برسد و مثلاً به اهمیتپیداکردن جایگاه ویراستاران و ویرایش در نگاه ناشران یا مخاطبان تعبیر شود. اما با کمی توجه بیشتر، به نظر میرسد ناشران دنبال نامهایی هستند که نامشان باعث بیشتر دیده شدن کتاب میشود (نامهای مشهوری که زیر عنوان مترجمان ناشناخته ذکر میشوند به عنوان ویراستار). در موارد دیگر رویکرد ناشران چندان روشن نیست چرا که در کتابهای دیگرشان این ذکر نام ویراستار دیده نمیشود و به نظر میرسد که بیشتر ناظر بر ترجمههای ضعیف باشد تا اهمیت ویراستار.
احمد سمیعی گیلانی از ویراستاران شناخته شده ایرانی در بخشی از گفتوگوی بلندش با محمدهاشم اکبریانی به این سوال هم پاسخ داده که آیا نقش ویراستار آنقدر مهم است که روی جلد کتاب بیایید یا خیر.
بخشی از اینگفتوگو را که در کتاب «تاریخ شفاهی نشر معاصر ایران: ویرایش گفتوگو با ویراستاران» منتشر شده را اینجا بخوانید.
www.trbooks.ir
@trbooksir
احمد سمیعی گیلانی از ویراستاران شناخته شده ایرانی در بخشی از گفتوگوی بلندش با محمدهاشم اکبریانی به این سوال هم پاسخ داده که آیا نقش ویراستار آنقدر مهم است که روی جلد کتاب بیایید یا خیر.
بخشی از اینگفتوگو را که در کتاب «تاریخ شفاهی نشر معاصر ایران: ویرایش گفتوگو با ویراستاران» منتشر شده را اینجا بخوانید.
www.trbooks.ir
@trbooksir
فکر میکنی درد من به خاطر خورشید است؟
چه فایده بهار بیاید؟
بادامها شکوفه کنند؟
آخرش مگر مرگ نیست؟
هست، اما مگر من میترسم
از مرگی که خورشید میآورد؟
من که هر فروردین یک سال جوانتر میشوم،
هر بهار عاشقتر میشوم؛
میترسم؟
آه، دوست من، درد من چیز دیگریست...
اورهان ولی | شهرام شیدایی
#اعدام_نکنید
www.trbooks.ir
@trbooksir
چه فایده بهار بیاید؟
بادامها شکوفه کنند؟
آخرش مگر مرگ نیست؟
هست، اما مگر من میترسم
از مرگی که خورشید میآورد؟
من که هر فروردین یک سال جوانتر میشوم،
هر بهار عاشقتر میشوم؛
میترسم؟
آه، دوست من، درد من چیز دیگریست...
اورهان ولی | شهرام شیدایی
#اعدام_نکنید
www.trbooks.ir
@trbooksir
باومن از منتقدان مدرنیته است که برای احتراز از مناقشات پیرامون نسبت امر مدرن و پست مدرن و مفهوم پست مدرنیته، از استعارهی مدرنیتهی سخت (یا جامد) و مدرنیتهی سیال استفاده کرده است. وجه تمایز سیالات از جامدات سستی پیوندهای مولکولی آنهاست و آنچه باعث میشود در نظر باومن سیالیت استعارهای مناسب عصر حاضر باشد آن است که سیالات ذاتاً قابلیت حفظ شکل خود به مدت طولانی را ندارند و از سوی دیگر سیالات بهخلاف جامدات به عنصر زمان حساساند. در مدرنیتهی سیال «الگو»ها و «ساختار»ها از میان رفتهاند و جای خود را به «الگویابی» و «ساختاریابی» دادهاند. در این جهان «پیوند»ها بهسادگی پدیدار و ناپدید میشوند و در یک کلام جای پای انسانها همچون گذشته محکم نیست.
▫️عشق سیال
▪️نوشتهی زیگموند باومن
▫️ترجمهی عرفان ثابتی
▪️نشر ققنوس
یادداشت مارال لطیفی دربارهی کتاب عشق سیال اثر زیگموند باومن را از اینجا بخواند.
www.trbooks.ir
@trbooksir
▫️عشق سیال
▪️نوشتهی زیگموند باومن
▫️ترجمهی عرفان ثابتی
▪️نشر ققنوس
یادداشت مارال لطیفی دربارهی کتاب عشق سیال اثر زیگموند باومن را از اینجا بخواند.
www.trbooks.ir
@trbooksir