توشه آخرت(راه سخت و دشوار به فکرتجهیزات باشید زمان زیادی نمانده )
81 subscribers
8.84K photos
4.51K videos
94 files
183 links
ارسال مطالب با ذکر صلوات بلامانع است

روز قیامت میگی: خدایا اشتباه شده
کارهای خوبی داشتم که نیست
🍀 گناهانی نداشتم که هست!

حسناتت رفت
🍀در پرونده کسیکه غیبتش را کردی!
طلبکار بود؛ از گناهانش
به تو رسید
.
Download Telegram
🌺🌺🌺🌺🌺

🌴ام البنین سلام الله علیها🌴

🍁ازدواج حضرت #علی(ع) و حضرت #ام البنین(س)

#ده سال پس از رحلت حضرت رسول(ص) و حضرت فاطمه(س)، بنابر وصیت خود حضرت فاطمه(س) وقتی علی(ع) به فکر گرفتن همسر دیگری بود، #عاشورا در برابر دیدگانش بود. برادرش «عقیل » را که در علم نسب‏ شناسی وارد بود و قبایل و تیره‏ های گوناگون و خصلتها و خصوصیّتهای اخلاقی و روحی آنان را خوب می‏شناخت طلبید. از عقیل خواست که: « برایم همسری پیدا کن شایسته و از قبیله ‏ای که اجدادش از #شجاعان و دلیر مردان باشند تا بانویی این چنین، برایم فرزندی آورد شجاع و تکسوار و رشید.»

مراسم خواستگاری از ام البنین :

حضرت علی (ع) پس از اینکه #فاطمه کلابیه را تایید کرد وپسندید عقیل برادرش را برای خواستگاری به نزد پدر فاطمه فرستاد و حرام که بسیار میهمان دوست بود پذیرایی کاملی از او کرده و با احترام فراوان به او خیرمقدم گفته و در مقابل وی قربانی کرد. سنت و رسم عرب این بود که تا #سه روز از میهمان پذیرایی می کردند و روز سوم #حاجت او را می پرسیدند و از علت آمدنش سؤال می کردند و خانواده ام البنین که خارج از مدینه زندگی می کردند نیز چنین رسمی را به جای آوردند.

روز چهارم با ادب و احترام از علت ورود وی جویا شدند و عقیل گفت: به #خواستگاری دخترت فاطمه آمده ام، برای پیشوای دین و بزرگ #اوصیا و امیر مؤمنان علی بن ابیطالب.

حزام که هرگز پیش‌بینی چنین پیشنهادی را نمی‌کرد، حیرت‌زده ماند. با کمال صداقت و راستگویی گفت : بَه بَه چه نسب شریفی و چه خاندان با مجد و عظمتی! اما ای عقیل «شایسته امیرالمؤمنین یک زن بادیه نشین با فرهنگ ابتدایی بادیه نشینان نیست. او با یک زن که فرهنگ بالاتری دارد باید ازدواج کند و این دو فرهنگ با هم فرق دارند.»

عقیل پس از شنیدن سخنان وی گفت:

امیرالمؤمنین از آنچه تو می گویی خبر دارد و با این اوصاف میل به ازدواج با او دارد.

پدر #ام البنین که نمی دانست چه بگوید از عقیل مهلت خواست تا از مادر دختر، #ثمامه بنت سهیل، و خود دختر سؤال کند و به او گفت:

«زنان بیشتر از روحیات و حالات #دخترانشان آگاه هستند و مصلحت آنها را بیشتر می دانند.» (1)

منبع:
1_( محمدعلی الناصری، مولد عباس بن علی(ع)، ص36.)

ادامه دارد......🚶

توشه آخرت @toseherah🍃🌸
#امیرالمومنین_علیه_السلام
#ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حضرت_عباس_علیه_السلام
🌺🌺🌺🌺🌺توشه آخرت @toseherah🍃🌸

🌴تشرف خدمت امام #زمان علیه السلام🌴


🍁چند نفر از #سادات حسینی در اطراف اصفهان زندگی می‌کنند که همگی عالم و روضه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خوان حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام هستند.

براى پدر آن‌ها حدود #هفتاد سال پیش، تشرفی خدمت امام #زمان علیه‌السلام اتفاق افتاده بود. پدر آن‌ها دهه اول #محرم برای روضه‌خوانی به یکی از روستاهای اطراف #اصفهان می‌رود. در آن زمان، #برف سنگینى آمده بود. بعد از اتمام روضه، باید به روستای دیگری که یک فرسخ از این روستا فاصله داشت می‌رفت. وقتی سوار مرکب مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، یکى از اهالى روستا مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید: «آقا سید! در مسیر، #حیوانات درنده هست. اگر مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهى یکی ـ دو نفر را همراه شما بفرستیم». ایشان مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید: «تنها مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روم. مشکلى نیست». عباى زمستانی خود را بر سر خود کشید و حرکت کرد. برف سنگینی بر زمین نشسته بود. وقتی مقدارى از مسیر را طی می‌کند، احساس می‌کند یک نفر سوار بر مرکب، از پشت سر او حرکت می‌کند؛ اما به خاطر برف زیاد، حوصله نکرد که برگردد و با او صحبت کند. با خود می گوید: «من که به اهالی روستا گفتم کسى را همراه من نفرستند».

بعد از لحظاتی آن آقا که پشت سر ایشان مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آمد فرمود: «آقا سید مصطفى سلامٌ علیکم». ایشان گفت: «سلام علیکم».

🌳فرمود: «سؤالی دارم». گفت: «بفرمایید». ایشان فکر می‌کرد که او یکی از مردم آبادى است که برای حفظ او آمده است. آن آقا پرسید: «آیا دشمن، در روز #عاشورا اسب بر جسد مطهر حضرت #سیدالشهداء علیه‌السلام تاخت؟» سید در جواب گفت: «در تاریخ، این‌چنین خوانده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ام». آن آقا فرمودند: «اسب‌ها بر بدن مطهر حضرت علیه‌السلام رفتند؟» سید گفت: «بله؛ اسب‌ها بر بدن مطهر رفتند».

بعد از مدتى آن آقا پرسیدند: «آقا سید مصطفى، آیا متوکّل قصد داشت #قبر حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام را منهدم کند؟» گفت: «بله؛ سعى کرد که از بین ببرد». فرمودند: «گاوها را فرستادند که شخم بزنند و قبر را مساوى کنند؟» گفتم: «در تاریخ خوانده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ام که گاوها را فرستادند؛ اما گاوها بر قبر نرفتند». آن آقا فرمود: « #اسب که حیوان نجیبی است و بیش از گاو، متوجّه است؛ ولی با این حال بر جسد مبارک حضرت #سیدالشهداء علیه‌السلام  رفت؛ در حالی که آن گاوها بر قبر مطهّر نرفتند که شخم بزنند و قبر را از بین ببرند».

🍁ایشان می‌گوید: من در فکر فرو رفتم که عجب سؤالى کرد! این سؤال از محدوده توانایى این آبادى بیرون است. همین طور در فکر جواب این سؤال بودم که گویی حسّ کردم از پشت سر، #نورى به دلم افتاد و جوابی به نظرم آمد. به آن آقا گفتم: «این قضیه، جوابى دارد». گفتند: « جواب چیست؟» گفتم: «روز #عاشورا حضرت سید الشهداء علیه‌السلام اراده کردند هر چه دارند براى #خدا بدهند؛ حتّى #استخوان‌های خود را، و خود حضرت علیه‌السلام #اجازه دادند که اسب‌ها بر بدن مطهّرشان بروند؛ امّا متوکّل مى‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواست #آثار را از بین ببرد. نظر حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام  این بود که آثار، #محفوظ بماند و مردم به این وسیله #بهره ببرند و #مقرّب به خدا شوند».😭😭😭

آن آقا که پشت سر بود فرمود: « #درست است».

آقا سید مصطفی می‌گوید نگاه کردم، دیدم هیچ کسى پشت سر من نیست؛ حتّى جاى #پایى غیر از همین مسیرى که من آمده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ام نیست. گفت: وقتی به آبادى بعد رسیدم، دیر شده بود و مردم، بیرون آمده بودند (گویا نزدیک #ظهر عاشورا بود). گفت حدود دو ساعت به ظهر بود که منبر رفتم و همین سؤال و جوابی که شد را برای مردم گفتم. #انقلاب عجیبى در مردم شد؛ تا حدّی که گریه‌های زیادی می‌کردند و بر سر خود می‌زدند.


منبع: سخنرانی استاد ناصری اصفهانی ۱۳۹۵/۶/۵


#امام_حسین_علیه_السلام
#امام_زمان_علیه_السلام
#آثار_اشک_بر_امام_حسین
#استاد_ناصری_اصفهانی
#تشرفات


توشه آخرت @toseherah🍃🌸
🕊🌹🕊

توصیه امام زمان به راه گم کرده ها

🍁 در مفاتیح الجنان آمده است که امام
زمان(ع) سه بار به سید رشتی فرمودند:
#نافله، #نافله، #نافله
و مقصود، #نمازشب است،

🌿 همچنین سه مرتبه فرمودند:
#عاشورا، #عاشورا، #عاشورا، که
مقصودشان #زیارت_عاشورا است

🍁 و سه مرتبه فرمودند:
#جامعه، #جامعه، #جامعه، که
مقصودشان #زیارت_جامعه_کبیره است.

🌿 سید رشتی در راه حج است که از کاروان
عقب می ماند و راه را گم می کند، در این
موقع به محضر امام زمان (ع) مشرف می شود.

🍁نکته ی ظریف در این تشرف این است که
اگر راه را گم کرده باشید #زیارت_عاشورا را بخوانید، #جامعه_کبیره و #نمازشب بخوانید تا مسیر حق را ببینید و در صراط مستقیم بیفتید.


📚کتاب پرده نشین(شرح کلمات عرفانی
اخلاقی حضرت آیت الله بهجت)،ص۱۶۱
توشه آخرت @toseherah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

و
#عین حرف اول #عشق است
مثل حرف اول
#عاشورا

عاشورا یعنی
قطرات اشكی كه امام حسین(ع)
برای فردای اهل بیت خویش ریخت

عاشورا یعنی
جمع كردن خارهای بیابان در شب تاریك، یعنی سیراب كردن كودك شیرخواره با سرانگشتان پیكانی تیز

عاشورا یعنی
ضجه های كودكانی غریب در صحرایی سوزان ، یعنی فرو رفتن خارهای بیابان در پاهای كودكانه ای كه به دنبال عشق ندای لبیك سرداده بودند

عاشورا یعنی
اوج مردانگی و ایستادگی، یعنی تجسم تمام غیرتهایی كه در چشمهای نجیب
#عباس سو سو میزد

عاشورا یعنی
دلدادگی به سرچشمه پاكیها،یعنی طعم شیرین عطش در كنار یار،پیامد عشق ورزی به نور

عاشورا یعنی
پر كردن مشك آب در عین عطش ، یعنی پرپر شدن و دم بر نیاوردن ، یعنی به آسمان پرتاب كردن خون گلوی شش ماهه ای كه از تشنگی به چشمان پدر خیره شده بود،یعنی دفن كردن تمام احساس خویش در پشت خیمه ها

عاشورا یعنی
وادع آخرین خواهری خسته با برادری از جنس نور، یعنی عین صداقتی كه در آسمانها نظیر نداشت

عاشورا یعنی
فرود همه غیرت های آسمان در زمین و پرواز همه پاكیها به آسمان،یعنی تمام معصومیت و مظلومیت حق در برابرباطل
124- #امام_رضا(ع):
مَن كانَ يَومُ عاشوراءَ يَومَ مُصيبَتِهِ و حُزنِهِ وبُكائِهِ يَجعَلُ اللّه ُ يَومَ القيامَةِ يَومَ فرحِهِ و سُرورِهِ.

هر كه عاشورا روز مصيبت و اندوه و گريه اش باشد خداوند روز قيامت را روز شادى و سرورش مى گرداند
ميزان الحكمه، ح 13011.
#امام_حسین(ع) #عاشورا #غم #گریه #شادی #قیامت

توشه آخرت @toseherah