طبیعت! طبیعت همهٔ ما را در احاطه و چنبرهٔ خود دارد! و ما ناتوانتر از آنیم که از حیطهٔ آن به درآییم، یا که ژرفتر در این حیطه فرورَویم. ما را ناخواسته و نامنتظر در چرخهٔ رقص خود در میآورَد و با خود میبَرد و میبَرد، تا به آن روز که سرانجام خسته شویم و از آغوشش فروغلتیم.
او تا به جاویدان موجوداتی نو میآفریند. آن چه اینک هست، هیچ گاه نبوده است، و آن چه بوده است، دیگر هرگز باز نمیگردد. همه چیز نو است و با این حال پیوسته همان است که بود.
ما در دامان او زندگی میکنیم و با این همه با او بیگانهایم، و او بیوقفه با ما در گفتوشنود است بیآنکه هرگز رازش را بر ما فاش کند. ما پیوسته در راه تٲثیر بر آن میکوشیم، و با این حال از چیرهشدن بر کارکردش ناتوانیم.
بنیانِ هر چیزی را آشکارا بر فردیت گذاشته است، و با این همه هیچ بهایی به فرد نمیدهد. کارش همه ساختن است و ویران کردنِ دوباره، و کسی را به کارگاه او راهی نیست.
#یوهان_ولفگانگ_فون_گوته
#رنجهای_ورتر_جوان
https://t.me/toreyejan
او تا به جاویدان موجوداتی نو میآفریند. آن چه اینک هست، هیچ گاه نبوده است، و آن چه بوده است، دیگر هرگز باز نمیگردد. همه چیز نو است و با این حال پیوسته همان است که بود.
ما در دامان او زندگی میکنیم و با این همه با او بیگانهایم، و او بیوقفه با ما در گفتوشنود است بیآنکه هرگز رازش را بر ما فاش کند. ما پیوسته در راه تٲثیر بر آن میکوشیم، و با این حال از چیرهشدن بر کارکردش ناتوانیم.
بنیانِ هر چیزی را آشکارا بر فردیت گذاشته است، و با این همه هیچ بهایی به فرد نمیدهد. کارش همه ساختن است و ویران کردنِ دوباره، و کسی را به کارگاه او راهی نیست.
#یوهان_ولفگانگ_فون_گوته
#رنجهای_ورتر_جوان
https://t.me/toreyejan