توفان یزد
9.91K subscribers
24K photos
475 videos
10 files
898 links
راهی برای ارتباط
@Mshogh
آدرس این کانال در پیام رسان ایتا
https://eitaa.com/toofaneyazd
Download Telegram
طالبان باز هم آب را به روی ایران بست؟
#یگانه_شوق_الشعراء
فراز تامین حق آبه هیرمند را بررسی می‌کند
«امروز آبی از افغانستان به ایران وارد نمی‌شود» این جمله‌ای است که یک منبع آگاه در سیستان و بلوچستان به فراز می‌گوید. در حالی که چهارم خرداد ماه نماینده ویژه رییس جمهور اعلام کرد که بیش از ۳۰۰ میلیون متر مکعب حقآبه ایران از سوی افغانستان، تامین شده است. امروز نیز سخنگوی صنعت آب گفت: «به هیچ عنوان از حق‌آبه هیرمند بی‌نیاز نمی‌شویم و به دنبال اخلالی که در روند حق‌آبه هیرمند رخ داد، وزارت نیرو راهبرد خود را برای تامین آب شرب و کشاورزی تغییر داد و به راهبرد جدیدی دست یافتیم.» نه تنها افغانستان هنوز حق آبه هیرمند را به صورت کامل تامین نکرده است بلکه هم اکنون آبی از افغانستان به سمت ایران جاری نیست.
‌ ‌ * آب‌هایی که به شوره‌زار می‌رود و به ایران نمی‌رسد
«حسن کاظمی قمی» با اشاره به سه اقدام اصلاحی از سوی طالبان یک مورد آن را ناکارآمد می‌داند. او گفته است که «همین اقدام ناکارآمد طالبان بود که موجب شد آب به سمت «گودزره» برود، اما از نظر او دو اقدام دیگر افغانستان باعث شده‌است که تاکنون مقداری آب به ایران بیاید». از نظر نماینده ویژه رئیس‌جمهور در امور افغانستان به دلیل عدم اصلاح درست تاج سد کمال خان، قسمتی از آب بار دیگر به سمت شوره‌زار گودزره هدایت شد و این امر مانع از تامین بخشی از حق‌آبه ایران گردید. او گفت که انتظار می‌رود که تا پایان سال آبی جاری، حقآبه ایران از رودخانه هیرمند به طور کامل تامین شود.
‌* رودخانه به سمت ایران خشک است
یک منبع آگاه در سیستان و بلوچستان در این باره به روزنامه اینترنتی فراز گفت: «تامین حق‌آبه ایران از افغانستان به وزارت خارجه سپرده شد و عملا سازمان محیط زیست و وزارت نیرو در این حوزه نمی‌تواند فعالیتی داشته باشد. یعنی تمام اطلاع رسانی‌ها و هماهنگی‌ها نیز باید توسط وزارت خارجه صورت پذیرد. مسافت «سد کجکی» تا «بند کمالخان» حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ کیلومتر است، اما رودخانه به سمت ایران خشک است. هم اکنون تا پشت بند کمالخان آب وجود دارد و تصاویر ماهواره‌ای نیز همین را نشان می‌دهند، اما آب از پشت بند کمالخان به سمت شوره‌زار «گودزره» انحراف پیدا کرده و به سمت ایران نمی‌آید. مقداری آب هم که به سمت ایران می‌آمد، برادران افغانی نرسیده به ایران بندی به نام «لشکرگاه» تاسیس کردند که آب پشت آن بند می‌ماند و به خاک افغانستان می‌رسد».
‌*سیلاب یا حق آبه؟
او ادامه می‌دهد: «امروز آبی به ایران از افغانستان وارد نمی‌شود. یک ماه پیش مقداری آب وارد سیستان و بلوچستان شد و این موضوع را رسانه‌ای کردند و گفتند ۳۰۰ میلیون متر مکعب آب وارد ایران شده است. حق آبه ایران ۸۲۰ میلیون متر مکعب است. قبل از شهادت آقای امیر عبدالهیان در وزارت امور خارجه جلسه‌ای برگزار شد که نماینده ایران در افغانستان در حضور داشتند. بین آقای «کاظمی قمی» و نماینده زاهدان درگیری لفظی پیش می‌آید، زیرا آقای قمی ۳۰۰ میلیون متر مکعب آب را تامین حق آبه ایران می‌دانستند، اما نماینده زاهدان گفتند این سیلاب است که وارد ایران شده و حق آبه نیست».
‌*آب به ۴۰ کیلومتری ایران می‌رسد
او در آخر گفت: «از نظر ما مقداری آب به منطقه وارد شده است و اگر همین آب نیز نمی‌رسید ما الان آب خوردن نداشتیم. از روزی که این بحث در وزارت خارجه مطرح شد، آب ایران قطع شد. برخی می‌گویند افغانستان بند «کمالخان» را بسته است و عده‌ای می‌گویند بند باز است، حجم آب کم شده و به سمت «گودزره» انحراف پیدا کرده است. اما تصاویر ماهواره‌ای نشان می‌دهد آب هست و تا نزدیک بند «لشکرگاه» یعنی ۴۰ کیلومتری ایران می‌آید، اما به سمت اراضی افغانستان منحرف شده‌است. اما الان آبی وارد خاک ایران نمی‌شود و یک هفته‌ای است آب قطع شده است.»
به نظر می‌رسد در حوزه تامین حق‌آبه ایران از افغانستان با نوعی مدیریت رسانه‌ای برای انتشار اخبار مواجه هستیم، اما امروز آبی از افغانستان به سمت ایران نمی‌آید و این تمام آن چیزی است که باید بدانیم.
توفان یزد
@Toofaneyazd
در وضعیت موجود ما به هیچ نوع رییس جمهوری نیاز نداریم
پیروز انتخابات باید نماینده رقیب خود شود
سیاست‌های یکدست‌ساز انتخابات را بی‌معنا می‌کند
#یگانه_شوق_الشعراء
«تقی آزاد ارمکی» در گفت‌وگو با فراز
در شرایط کنونی و با بالا گرفتن بحث انتخابات، به ندرت پیش می‌آید که کسی به دنبال نظرات جامعه‌شناسان برود و عمده سوالات از اهل سیاست و کارشناسان این حوزه پرسیده می‌شود. در شرایطی نیاز است که تصمیم‌گیران به سراغ جامعه‌شناسان بروند و با آگاهی از واقعیت موجود جامعه برای مردم جامعه تصمیم بگیرند. «تقی آزاد ارمکی» می‌گوید در وضعیت موجود، جامعه ایران به رییس جمهوری نیاز ندارد. در این گزارش جنس نیاز مردم ایران به رییس جمهوری از نگاه یک جامعه شناس بررسی می‌شود.
‌ *حالت خودگردان جامعه
تقی آزاد ارمکی جامعه‌شناس و استاد دانشگاه به فراز گفت: «در این باره که جامعه ایران به چه رییس جمهوری نیاز دارد به نظر من با وضعیت موجود ما به هیچ نوع رییس جمهوری نیاز نداریم. جامعه به رییس جمهوری نیاز ندارد به این دلیل که ساز و کار‌های تنظیم امور را خود دارد پیگیری می‌کند. با وضعیت موجود تورم، ناامنی اجتماعی و تنش‌هایی که در منطقه وجود دارد، جامعه احساس می‌کند که رییس جمهوری در سامان شرایط تاثیرگذار نیست و به همین دلیل جامعه، نیرو‌ها و عناصر آن حالتی خودگردان در تنظیم روابط با دیگران، امنیت، حمایت و کاهش نابسامانی‌ها پیدا کرده اند».
‌ * اقتصاد از دست رفته ایران
او ادامه داد: «اولین گام رییس جمهوری بعدی باید تنظیم حوزه اقتصاد باشد. اقتصاد ایران از دست رفته است و جامعه در بحث‌های خرید و فروش، پس انداز، ذخیره کالا و مصرف با این اقتصاد درگیر است. به این معنا اگر تغییری در وضعیت موجود ایجاد نشود رییس جمهوری خیلی تعیین کننده نیست. به همین دلیل است که حضور ریس جمهور تفاوت چندانی ایجاد نمی‌کند. زمانی حضور رییس جمهوری تعیین‌کننده می‌شود که تغییراتی مورد نظر او باشد. یعنی در سیاست‌های غلط تغییر ایجاد شود و فردی برای انجام چنین تغییراتی بر سر کار بیاید. طبیعی است در این حالت به جایی می‌رسیم که رییس جمهوری موضوعیت پیدا می‌کند آن هم در یک انتخابات آزاد معطوف به موقعیت و با توجه به شرایط فرهنگی. در این حالت افرادی که توانایی مدیریت کشور، نیرو و سرمایه دارند به صحنه می‌آیند و در رقابتی مردم بهترین آن‌ها را انتخاب می‌کنند».
آزاد ارمکی در ادامه گفت: «اگر انتخابات سازمان یافته باشد، مهندسی انتخابات صورت گیرد، یک فرد خاصی مورد نظر باشد، سایر رقبای اصلی حذف شوند و رقبای حاشیه‌ای و آذینی در انتخابات حاضر باشند، از دل این انتخابات رییس جمهوری خوبی تعیین نمی‌شود. وقتی انتخابات این گونه طراحی شود دیگر رییس جمهوری لازم نیست و وقتی جامعه به رییس جمهوری نیاز نداشته باشد کلیت حکمرانی کشور کار خود را پیش می‌برد؛ بنابراین اگر با همین وضعیت پیش برویم، انتخابات یک امر آذینی خواهد بود و کسی که از دل آن بیرون بیاید رییس جمهوری به معنای نماینده مردم نخواهد بود. بلکه او تنها نماینده گروهی است که حاکمیت را در اختیار دارد. به همین دلیل رقیب حاضر نیست و ایده رقیب نیز موضوعیتی نخواهد داشت».
صحنه انتخابات و جایگاه رقیب
او در آخر گفت: «:در انتخابات فرد پیروز بیش از آنکه نماینده سخن خود باشد باید نماینده رقیب خود و متعهد به انجام وظایف و اهداف رقیب نیز شود. پیروز انتخابات نباید تنها حرف خود را به کرسی بنشاند بلکه در مراوده‌ای باید قرار بگیرد که سخن بینی از صحنه انتخابات بیرون آید. اگر سیاست‌های یکدست‌سازی وجود داشته باشد دیگر بحث انتخابات خیلی معنی ندارد».
توفان یزد
@Toofaneyazd
توفان یزد
خراب شد! رشته های ظریف را خشم فاضلی پنبه کرد! از یک فرهنگی و جامعه شناس، سعه صدر و توقع و ظرافت بیشتری می رفت عصبانیت و پرتاب میکروفون و از صحنه خارج شدن و ترک مناظره جناب محمد فاضلی، جامعه شناس مشاور پزشکیان، و تنها گذاشتن پزشکیان کار درستی نبود توفان یزد…

🔴 فریاد رنجی که شنیده نشد
#یگانه_شوق_الشعراء
در میزگرد فرهنگی امشب مسعود پزشکیان، تنشی بین محمد فاضلی و شهاب اسفندیاری ( کارشناس پوشالی) رخ داد.
📌 چند نکته:
از زمانی که محمد فاضلی اعلام کرد در میزگرد فرهنگی کنار مسعود پزشکیان و برای ایران می‌نشیند مورد هجمه عده‌ای قرار گرفت و دلیل هجمه‌ها آن بود که پیشتر گفته بود به هیچ کار دولتی نزدیک نخواهد شد، حتی اگر پزشکیان بر سر کار بیاید. در هر صورت این هجمه‌ها نیز بی‌اساس بود.

نه تنها کارشناس این برنامه از ابتدا صحبت‌های بی‌اساسی را مطرح کرد، بلکه مجری برنامه نیز برای اولین بار در خصوص صحبت‌های نامزد انتخابات، نظراتی مطرح کرد که کاملا مداخله و برخلاف رویه برنامه‌های قبلی بود.

در هر صورت محمد فاضلی قرار شد پاسخ  کارشناس برنامه در خصوص اخراجش از دانشگاه را بدهد که تنش شروع شد. او با جمله دروغ می‌گویید حرف خود را شروع کرد که کارشناس اجازه نداد حرفش کامل شود.

ما می‌دانیم که محمد فاضلی از چه دروغی صحبت کرده و چه رنجی را فریاد می‌زند زیرا از خانه‌اش یعنی دانشگاه رانده شده‌است. اما او زمانی که قبول می‌کند در یک برنامه سیاسی و انتخاباتی حضور یابد و می‌داند کارشناسان چه کسانی هستند و از حب و بغض آن‌ها با خبر است باید بلد باشد که تهدید‌ها را به فرصت تبدیل کند.

این فرصتی بود برای محمد فاضلی که رنج دانشگاه، دانشجو و استاد را در صدا و سیمای ملی کشور نشان دهد. اما غم‌، عصبانیت و رنج در نهایت بر او پیروز شد، چون سیاست نمی‌دانست و سیاسی نبود.

حیف از فرصتی که سوخت و حیف از باسوادانی که رنجشان بر علمشان غلبه کرده‌است. رنجی که مسببین مشخصی دارد و سال‌ها افراد مجالی برای صحبت از آن پیدا نمی‌کنند. نه تنها محمد فاضلی که ما دانشجویان و‌ دانشگاه تحقیر شده‌ایم.

کارشناس برنامه حتی نتوانست جمله دروغ می‌گویید را تحمل کند وقتی که به راحتی تهمت می‌زند و‌ دروغ می‌گوید. اما مجری برنامه از فاضلی انتظار داشت که شکیبا باشد و رنج چند ساله خود را  تحمل کند. من هم از فاضلی انتظار داشتم در این برنامه بار دیگر تحمل کند و فرصت را نسوزاند. چون می‌دانست مقابل چه کسی می‌نشیند و چه تهمت‌هایی را دوباره می‌شنود.
☑️ @yeganehshough
‌‌توفان یزد
@Toofaneyazd
بعد از ۷ روز هنوز دو کارگر معدن شازند پیدا نشده‌اند
#یگانه_شوق_الشعراء
گفت‌‌وگوی فراز با سمیه گلپور، عضو شورای عالی اشتغال
حداقل ۱۰ کارگر معدن در سه ماه اول امسال جان خود را از دست داده‌اند. از ابتدای سال، هفت معدن در کشور ما درگیر حادثه شده‌اند و در جدیدترین حادثه، معدن شماره پنج شازند در جاده اراک-توره صبح روز یکشنبه ۲۷ خرداد جاری ریزش کرد و چهار کارگر در آن محبوس شدند که تا هنگام نوشتن این گزارش دو نفر از کارگران هنوز محبوس مانده‌اند. مسئولان هر بار وعده می‌دهند، تسلیت می‌گویند و بررسی علل حادثه را در دستورکار دستگاه‌های قضایی قرار می‌دهند. اما مسئله و راه حل آن مشخص است؛ امنیت و جان کارگران در دستور هیچ کس نیست و هر حادثه‌ای تنها برای مدت کوتاهی واکنش‌ها را برمی‌انگیزد و سپس فراموش می‌شود. واگذاری بسیاری از معادن به بخش خصوصی بدون نظارت باعث گسترش چنین حوادثی می‌شود اگرچه بخش دولتی نیز توجه درخوری به مسئله امنیت جانی، شغلی و مالی کارگران ندارد. از قدیم گفته‌اند کار در معدن سخت‌ترین شغل است، اما کارگران معدن در ایران سختی دیگری را نیز تحمل می‌کنند و آن درد مرگ است. بیش از ۶ روز از حادثه معدن شازند می‌گذرد و هنوز دو کارگر معدن شازند مفقودند، اما مسئولان و مدیران و قائم مقامان وزارت‌خانه‌ها برای بازدید میدانی، سفر کرده‌اند که اگر چنین اراده‌ای برای رسیدگی به مسائل این قشر از جامعه همواره وجود داشت ما شاهد این میزان از حوادث کارگری در ایران نبودیم. عضو شورای عالی اشتغال در این باره به فراز می‌گوید که قوانین حوزه ایمنی کارگران به درستی اجرا نمی‌شود و نظارتی نیز بر آن‌ها وجود ندارد.
🔹 عدم نظارت بر اجرای قوانین
سمیه گلپور عضو شورای عالی اشتغال و عضو هیئت امنای موسسه کار و تامین اجتماعی وزارت کار در این باره به روزنامه اینترنتی فراز گفت: «در ابتدا من باید به جامعه کارگری تسلیت بگویم به دلیل اتفاقی که در معدن شازند افتاده است. در حوزه ایمنی و بهداشت قوانین بسیار خوبی را داریم و بر این حوزه تاکید شده که در فضای اشتغال کارگران باید مسائل فنی و ایمنی بهداشت رعایت شود. علاوه بر آن سال گذشته به مقاوله نامه ۱۵۵ سازمان جهانی کار پیوستیم که بر اساس آن هر کسی که عنوان شغلی دارد باید در پوشش و سیطره فنی و ایمنی بهداشت قرار گیرد. با توجه به حجم بالای قوانین ملی و بین‌المللی در این حوزه واقعا شاهد چنین وقایعی بودند بسیار تاسف‌بار است. این وقایع نشئت گرفته از عدم نظارت و کمبود نظارت در حوزه اشتغال و رعایت قوانین مربوطه است».
🔹 معادن به افراد ناشایست واگذار می‌شود
او ادامه داد: «در پیگیری‌ها به ما گفته می‌شود که تذکرات لازم داده شده است در خصوص ایمنی فضای کار، اما حرف ما این است که آیا تذکر کفایت می‌کند؟ وقتی در یک معدنی اصول حفاظت ایمنی و بهداشت کار رعایت نمی‌شود و جان کارگران که با حداقل حقوق و دستمزد کار می‌کنند مهم نیست؟ بسیاری از کارگران با حداقل حقوق کار و با جان خود بازی می‌کنند. آیا کارگران شایسته آن نیستند که حداقل قوانین ایمنی بهداشت درموردشان رعایت شود؟ آیا قوه قضائیه نباید مراکز ناایمن کار را پلمب کند و صرف تذکر دادن کافی است؟ متاسفانه سیستم‌های نظارتی به درستی عمل نمی‌کنند و قوانین موجود اجرا نمی‌شود. ما متاسفانه شاهد ایثارگری‌های شغلی در کشور هستیم و وقتی یک نفر در زمان کار جان خود را از دست می‌دهد یک خانواده متلاشی می‌شود. ما نسبت به عدم نظارت متعرض هستیم و قوی‌ترین نیرو‌های کار خود را از دست می‌دهیم. اما در کشور ما نه تنها سلامت این قشر در معرض خطر قرار می‌گیرد بلکه آن‌ها جان خود را از دست می‌دهند. این نشان می‌دهد که معادن به افراد ناشایستی واگذار می‌شود و ما نسبت به این مسئله اعتراض داریم، اما صدای ما به کجا خواهید رسید؟ وقتی که ما در شورای عالی کار رسما اجازه حضور داریم، اما حرف ما اهمیتی ندارد چگونه می‌توانیم صدای اعتراض خود را بلند کنیم؟»
🔹 کارگران دیگر سیاهی‌لشکر نیستند
گلپور در آخر گفت: «آیا تا به حال یکی از نامزد‌های ریاست‌جمهوری به نمایندگان کارگری برای فهم مطالبات کارگری مراجعه کرده‌است؟ آیا نامزد‌ها صرفا به دنبال سیاهی لشکر برای رای دادن هستند؟ ما به عنوان جامعه کارگری مطالباتی داریم که یکی از آن‌ها بحث حفاظت فنی و بهداشت کار است. اما کسانی که با رای مردم وارد مجلس برای نظارت بر اجرای قوانین شده‌اند، الان به سمت حوزه اجرا رفته و این یعنی پشت پا زدن به اعتمادی که کمتر از دو ماه از آن می‌گذرد. اعضای مجلس در این چند سال چرا نظارت کافی بر اجرای قوانین نداشته‌اند؟ کارگران ما کارگران با سواد، فرهیخته و روشنی‌اند که با کارگران ۵۰ سال پیش قابل مقایسه نیستند و ما نمی‌توانیم به آن‌ها به عنوان سیاهی لشکر باز ببینیم. این گروه تعیین کننده انتخابات و جریانات سیاسی کشورند.
توفان یزد
@Toofaneyazd
این سه زن...
انگاهی به حضور دختران نامزدهای انتخابات
‌ ‌ #یگانه_شوق_الشعراء
سه زن در فضای انتخاباتی کنونی در حال نقش آفرینی‌اند. دختران پدرانی که امروز نامزد انتخابات شده‌اند به میدان انتخابات آمده‌اند. آن‌ها در این فضا قرار گرفته‌اند تا به پدران خود کمک رسانند و نگاه آن‌ها را نسبت به دخترانشان به جامعه نشان دهند. اما برداشت و نگاه جامعه قابل کنترل نیست و فضای تربیتی نیز در دوران اندک تبلیغات تغییرپذیر نیست. از شش کاندید انتخابات تنها دختر ۳ تن از آن‌ها یعنی «مسعود پزشکیان»، «محمدباقر قالیباف» و «مصطفی پورمحمدی» را مردم دیده و سخنان آن‌ها را شنیده‌اند. البته «امیرحسین ثابتی» به عنوان نماینده سعید جلیلی بر صندلی‌ای نشست که «زهرا پزشکیان» و «مریم قالیباف» نشسته بودند. در آمریکا نیز همواره «بانوی اول» در کنار رییس جمهوری قرار و به جامعه معرفی می‌شود. امروز نیز به هر دلیلی نامزد‌های انتخاباتی در کشور ما، دختران خود را به میدان دعوت کرده‌اند؛ اما داستان این سه زن چیست؟
🔹 همراه همیشگی مسعود پزشکیان
زهرا پزشکیان از روز ثبت نام برای انتخابات کنار پدرش بود و همان زمان رسانه‌ها نوشتند که مسعود پزشکیان با دخترش به سالن ثبت نام وزارت خانه رفت. او فوق لیسانس پتروشیمی خود را از دانشگاه شریف گرفته است. بهمن سال ۱۳۹۳ خانواده مسعود پزشکیان به برنامه‌ای تلویزیونی رفتند و به سوالات مجری برنامه پاسخ دادند. زهرا پزشکیان در پاسخ به مجری برنامه در خصوص جهزیه خود گفت: «ما بعد از ازدواج از پدر جدا نشدیم و همچنان با بابا زندگی می‌کنیم، از این لحاظ هیچ وسیله جدیدی خریداری نکردیم و احساس هم نکردیم که باید چنین اتفاقی بیفتد».
‌ ‌در این مدت بار‌ها عکس‌هایی از مسعود پزشکیان و دخترش در مراسم‌های مختلف منتشر شده‌است؛ بنابراین از مسعود پزشکیان انتظار می‌رفت که برای چنین برنامه‌ای زهرا پزشکیان را به عنوان نماینده خود معرفی کند. او در گفت و گوی خود می‌گوید که برادرانشان بر این باورند که زهرا بیشترین تاثیر را بر پدر خود دارد.
🔹 مریم قالیباف و دردسرها
اما مریم قالیباف به گفتگو نشست تا به دردسر‌هایی که به واسطه او برای پدرش ساخته شده بپردازد. سال ۱۴۰۱، در پی انتشار عکس و گزارش‌هایی در شبکه‌های اجتماعی درباره سفر خانواده محمدباقر قالیباف به ترکیه «برای خرید سیسمونی»، الیاس قالیباف، پسر او با انتشار پیامی عذرخواهی کرده و این سفر را «اشتباه» توصیف کرده بود. مریم قالیباف بعد از ۲ سال برای اولین بار درباره جنجال «سیسمونی گیت» و برگزاری مراسم عروسی‌اش در تهران پرداخت. در نهایت مصاحبه او جنجال تازه آفرید و واکنش گسترده‌ای را برانگیخت. معرفی او در این برنامه نشان داد که سبک زندگی‌ش با ارزش‌هایی که پدرش می‌گوید، تفاوت زیادی دارد.
البته بعد از اظهار نظر او منتقدین اسنادی از حجم بالای بار سفر هوایی مریم قالیباف منتشر کردند. اطلاعات بیشتری از مریم قالیباف به جز آنچه منتقدین در فضای مجازی درباره او می‌گویند در دسترس نیست جز آنکه همسر او «رضا بحیرایی» است. مریم قالیباف، اما اولین بار بود که به صدا و سیما می‌آمد و نام او با ماجرای «سیسمونی گیت» همیشه همراه بود. تنها یک عکس از او در کنار محمد باقر قالیباف منتشر شده که به نظر می‌رسد مربوط به سال‌های نوجوانی او است.
نقش تحریم‌ها در اقتصاد کشور 
منیره پورمحمدی دختر مصطفی پورمحمدی روز بعد از گفت و گوی مریم قالیباف به عنوان مشاور پدرش در میزگرد اقتصادی نشست. او دارنده مدرک دکتری اقتصاد از دانشگاه تهران است و این نشان می‌دهد که در مسیر علم آموزی جدی بوده‌است. اغلب مردم مصطفی پورمحمدی را یک روحانی سنتی می‌شناختند و حضور دختر او به عنوان مشاور اقتصادی این تصویر را قدری تغییر داد. او در این میزگرد از تبعات تحریم برای کشور‌ها در علم اقتصاد گفت و نشان داد که علم اقتصاد را خوانده و بلد است. این اولین بار است که نام منیره پور محمدی در سطحی وسیع و در میان مردم طرح می‌شود. در جریان انتخبات و به تازگی عکسی از خانواده مصطفی پورمحمدی منتشر شده‌است. 
به نظر می‌رسد زهرا پزشکیان و منیره پورمحمدی توانستند به پدران خود برای جذب رای کمک کنند، اما انتخاب مریم قالیباف برای این مسیر انتخاب درستی نبود.
توفان یزد
@Toofaneyazd
فرار رو به جلو دولت سیزدهمی‌ها؛ چه کسانی واردات واکسن را متوقف کردند؟
فراز در گفت‌وگو با «هادی یزدانی» پزشک بررسی کرد
‌ ‌ #یگانه_شوق_الشعراء
روز‌هایی در کشور ما برخی از روزنامه‌ها صفحه‌ای را به عزای تعداد بالای مرگ افراد درگیر با کرونا سیاه می‌کردند. هر روز تعداد فوتی‌ها و بستری بیمارستان‌ها اعلام می‌شد و برخی از اوقات چند صد نفر در کشور به دلیل درگیری با کرونا جان خود را از دست می‌دادند و هنوز تعدادی از خانواده‌ها لباس عزای عزیزان از دست رفته خود را از تن درنیاورده‌اند. حرف همه یکی بود و می‌گفتند که واکسن وارد کنید تا بیش از این مردم ایران به دلیل درگیری با این بیماری منحوس نمیرند. بسیاری از پزشکان و کارشناسان هشدار می‌دادند که ایران باید هم‌پای جهان، مردم خود را واکسینه کند. اگر امروز سیاسیون بحث واکسن را پیش گرفته‌اند نباید تصور کنند که مردم روز‌های تلخ مرگ‌های کرونایی را فراموش کرده‌اند.
‌باز کردن یک دمل چرکین
هادی یزدانی، پزشک و کارشناس از آن روز‌های تلخ به فراز می‌گوید: «به نظر من دوباره مطرح شدن بحث واکسن‌های کرونا در عرصه تبلیغات و مناظرات، باز کردن یک دمل چرکین بود که شامل تاریخ نمی‌شود. همه ما زنده بودیم و این روز‌ها را دیده‌ایم و خیلی زمان از آن نگذشته که فراموش‌کار باشیم. درست است که فراموشی تاریخی یکی از بیماری‌های مزمن ملت ایران است، اما کرونا هنوز تاریخ نیست که ما بر فراموش‌کاری تاریخی ایرانیان حساب باز کنیم و واقعیت‌ها را جور دیگری بازنمایی و بیان کنیم. کرونا بیماری ناشناخته‌ای برای مردم، کارشناسان امر سلامت و پزشکان بود و مواجهه‌ای ناگهانی با وضعیتی داشتیم که دنیا آخرین بار آن را تقریبا صد سال قبل در بیماری آنفولانزای اسپانیایی معروف تجربه کرده بود. بعد از آن بیماری، دنیا تجربه‌ای از همه‌گیری و پاندمی نداشت. فرآیند تولید واکسن‌ها مخصوصاً در مواجهه با ویروس‌ها فرآیند سخت و پیچیده‌ای است. اما دنیا ظرف مدت کمتر از یک سال از شروع همه‌گیری توانست واکسن‌های اولیه را کشف کند. این واکسن‌ها انواع مختلفی داشت و با مکانیسم‌های مختلفی بر ویروس اثر می‌گذاشت. اما همه می‌دانستیم واکسن بخشی از فرآیند پیشگیری است و جز پیشگیری راه دیگری برای مواجهه با این بیماری وجود ندارد».
‌در پیشگاه تاریخ عذرخواهی کنید
«اهمیت مسئله واکسن، اهمیت جان انسان‌ها است. اما در داخل ایران گروه‌هایی شکل گرفتند که به دلیل یکسری بحث‌های اعتقادی می‌گویند ما نباید واکسن وارد کنیم، زیرا می‌دانیم که در واکسن غربی‌ها چه چیز‌هایی وجود دارد. در همین راستا نامه‌ای تحت عنوان نامه دو هزار و پانصد متخصص، پزشک و جامعه دانشگاهی امضا می‌شود که البته فقط ۱۹۳ امضا با اسم در آن مشخص است. ۱۹۳ نفر تحت عنوان دو هزار پانصد متخصص دانشگاهی ادعا می‌کنند که این واکسن‌ها عوارض دارد و درخواست می‌کنند که معطل بمانیم تا نتایج تحقیقات شرکت‌های داخلی مشخص شود و واکسن بسازند. در زمانی که افراد دارند می‌میرند و در دنیا شرکت‌های مختلف واکسن تولید می‌کنند یک تعللی در کشور برای واردات واکسن شکل می‌گیرد. نفر دوم امضاکننده این نامه، آقای علیرضا زاکانی کاندیدای ریاست جمهوری است و امضای وزیر بهداشت فعلی نیز در این نامه وجود دارد. به جای اینکه امضا کنندگان این نامه مورد بازخواست قرار بگیرند و در پیشگاه تاریخ و این ملت عذرخواهی کنند، الان طلبکار این مردم و افرادی‌اند که آن زمان عاجزانه درخواست می‌کردند واکسن وارد کشور شود. ما می‌توانستیم مثل کشور امارات در آزمایش‌های تحقیقاتی مشارکت داشته باشیم، اما با این استدلال که ملت ایران موش آزمایشگاهی کشور‌های دیگر نیست حتی جلوی این ماجرا را گرفتند. دکتر ظریف به درستی اشاره می‌کند که مگر می‌شود یک دولتی چند روز بعد از شروع کار خود واکسن وارد کشور کند؟ معلوم است که اقدامات لازم از قبل انجام شده بود. فقط عده‌ای تلاش کردند با تعلل این واکسن را دستاورد خود اعلام کنند».
فرار رو به جلو
«ابتدای واردات واکسن خبر آمد که ۱۵۰هزار دوز واکسن فایزر خریداری شده است و ما هیچ وقت جزئیات موضوع را نفهمیدیم. ما نمی‌دانیم آن میزان حجم از دلاری که گرفتند تا واکسن تحویل سیستم درمانی بدهند چه تناسبی داشت با میزان واکسنی که تحویل دادند. نهاد‌های مختلف و سازمان‌‎های گوناگون تحت عنوان واکسن، منابع را گرفتند؛ هیج واکسنی را ارائه ندادند و یا واکسن‌هایی که تحویل دادند هیچ گونه نتایج بالینی نداشت. به جای اینکه این افراد بابت عملکرد خود شرمسار و پاسخگو باشند الان در جایگاه مطالبه‌گری قرار گرفته‌اند. وقتی یک بیمار در حال خونریزی است نمی‌توانیم بسیاری از اقدامات را معطل نگه داریم، زیرا در همان لحظه باید خونریزی متوقف شود.
این افراد در کمال وقاحت و بی‌شرمی به جلو فرار می‌کنند و در برابر ناکارآمدی و شکست خود در مدیریت بحران در جایگاه پرسشگر قرار گرفته‌اند».
توفان یزد
@Toofaneyazd
نسخه تاریخی برای درمان ایران؛ این کهن‌درخت، راهی جز اصلاحات ندارد
#یگانه_شوق‌_الشعراء
فراز در گفت‌وگو با دکتر نصرالله پورمحمدی املشی بررسی کرد
کهن‌درخت جز از طریق اصلاحات امکان استمرار ندارد و هر کس راه دیگری را انتخاب می‌کند راه درستی را نمی‌رود. دکتر نصرالله پورمحمدی املشی استاد گروه تاریخ دانشگاه بین‌المللی امام خمینی، انتخابات و مشارکت سیاسی در آن را از منظر علم تاریخ مورد بررسی قرار می‌دهد.
🔹 درمان ایران در تاریخ بجوییم!
او در این باره به روزنامه اینترنتی فراز می‌گوید: «ایران کشوری تاریخی است و اگر تمام پژوهشگران درد این کشور را تاریخی می‌دانند به نظر من درمان آن نیز تاریخی است. به زعم بسیاری از مورخین، ایران اولین کشوری است که اولین امپراتوری را در تاریخ بشری به ثبت رسانده‌است؛ لذا از منظر تاریخی نگاه کردن به رخداد انتخابات بسیار اهمیت دارد، زیرا این زبان برای مردم ایران بسیار آشنا است. یعنی وقتی از زبان تاریخی برای تفسیر و تحلیل موقعیت جدید ایران استفاده می‌کنیم شرایط دریافت مسئله را برای همگان فراهم می‌کنیم».
🔹 بحث تغییر و تداوم
این استاد تاریخ ادامه می‌دهد: «بعد از جریان مشروطه، ورود اندیشه‌های مارکسیستی و رواج آن در ایران، ما از شیوه‌های تاریخی سرزمین خودمان برای تداوم و تغییر تاریخی ایران فاصله گرفتیم. مقوله‌ای در پیوستگی و گسست تاریخی ایران تحت عنوان تغییر و تداوم وجود دارد. یعنی از یک منظر تاریخ ایران تداوم پیدا کرده است، ولی در عین این تداوم، یکسری تغییراتی را نیز به خود دیده‌است. این تغییرات به نظر من بیش از اینکه از طریق حملات نظامی، نوک شمشیر، تهاجمات نظامی باشد از طریق مباحث دیوانی، سالاری و درون تشکیلاتی به وجود آمده‌است. به نظر من ابزار آن چیزی که امروز می‌تواند تداوم‌بخش همان تغییرات دیوانی باشد، رای دادن و مشارکت کردن در ساختار اداری و بیان آرا و کنش‌های تدریجی و گام به گام است».
🔹 استمرار ایران
نصرالله پورمحمدی املشی در ادامه می‌گوید: «اکثر مورخین بر این باورند که حرکت در مشرق‌زمین به ویژه در تاریخ ایران خیلی کند و تدریجی بوده‌است، زیرا که از درون حرکت می‌کند و هرگز از بیرون این حرکت شکل نگرفته‌است. از طرف دیگر تاریخ ایران تاریخی دو هزار و پانصد ساله و شناسنامه‌دار است. این شناسنامه فوق‌العاده قوی، ریشه در این خاک دارد. به همین دلیل است که این شناسنامه و تاریخ را نمی‌توان با کشور‌های تازه به دوران رسیده مقایسه کرد. این کهن درخت جز از طریق اصلاحات، امکان استمرار ندارد و هر کس راه دیگری را انتخاب می‌کند راه درستی را نمی‌رود».
🔹 راه درست چیست؟
او در اخر تاکید می‌کند: «امروزه ابزار کار در ایران شرکت در انتخابات و رفراندوم است. اما اینکه تصور کنیم یک شبه همه چیز تغییر می‌کند اشتباه است. تاریخ دو هزار و پانصد ساله حکومتی ایران در مقابل حرکت‌های صد‌ساله و برخی از اقدامات فوری مانند یک پلک زدن است و باید این تاریخ طولانی را در تصمیمات خود لحاظ کنیم و تاریخ به ما نشان می‌دهد که این راه درست‌تری است».
توفان یزد
@Toofaneyazd
انتخابات بدون سلبریتی‌ها؛ مخاطب به جای هوادار
‌مسعود پزشکیان چگونه رییس‌جمهور شد؟

#یگانه_شوق_الشعراء
انتخابات چهاردمین دوره ریاست جمهوری بدون حضور سلبریتی‌ها برگزار شد. به عبارتی دیگر سلبریتی‌ها به کمک نامزد‌های انتخابات نیامدند و جای خالی آن‌ها نیز خیلی احساس نشد. اما به جای سلبریتی‌ها ما شاهد حضور گسترده فرهیختگانی بودیم که مخاطب داشتند اما طرفدار و هوادار نداشتند. به نظر می‌رسد که در این سال‌ها تغییراتی بنیادی در جامعه ایرانی رخ داده؛ سلبریتی‌ها غیرسیاسی شدند و جامعه نیز نسبت به دعوت این گروه از افراد بی‌تفاوت شده‌ است. «مسعود پزشکیان» رییس دولت چهارهم تقریبا بدون حضور سلبریتی‌ها و با کمک از فرهیختگان پیروز میدان شد و به پاستور راه یافت.

معیار تشخیص حق از باطل در زندان است!
انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ را به یاد بیاوریم؛ سلبریتی‌های زیادی از حسن روحانی حمایت کردند و از طرفداران خود خواستند که رأی دهند. در همین انتخابات بود که مرحوم ابراهیم رئیسی با «امیر تتلو» دیدار کرد و همین باعث شد که طرفداران رئیسی خود را در انتخابات برنده بدانند و در ادامه نیز امیرحسین مقصودلو به معیار تشخیص حق از باطل تبدیل شد. علی‌اکبر رائفی‌پور از حامیان ابراهیم رئیسی همان زمان خطاب به امیرتتلو نامه‌ای نوشت: «امیر حسین عزیز؛ به خاطر این روز‌ها به حالت غبطه می‌خورم، نه فقط از این جهت که مظلوم واقع شده‌ای! بلکه بیشتر برای این که معیار تشخیص حق از باطل گشته‌ای. نگران فحش‌ها و بی‌احترامی‌هایشان نباش! این روز‌ها باید در تاریخ این مرز و بوم ثبت شود!» امروز امیرتتلو که در تاریخ کشور به عنوان معیار تشخیص حق از باطل ثبت شده‌است در زندان به سر می‌برد. او در سال ۱۳۹۷ از ایران به مقصد ترکیه مهاجرت کرد و چندی پیش به ایران بازگشت و دستگیر شد. ویژگی عمده سلبریتی‌ها در صورت حمایت این است که در صورت بروز کوچک‌ترین مشکل در رفتار و عمل فرد منتخب، از او اعلام برائت و ابراز پشیمانی از حمایت او می‌کنند. آن‌ها معمولا در انتخاباتی به میدان می‌آیند که عدم مشارکت مردم در آن، هزینه زیادی را برای کشور به بار نمی‌آورد. به همین دلیل است که طرفداران و هواداران آن‌ها نیز به صورت هیجانی رأی می‌دهند و کنشگر سیاسی به حساب نمی‌آیند.

فرهیختگان به جای سلبریتی‌ها
در این انتخابات، اما فرهیختگان و تقریبا سرمایه روشنفکران جامعه ایرانی به میدان انتخابات آمدند مانند اساتید دانشگاه که تلاش کردند نگاهی عمیق به موضوع انتخابات داشته باشند، مخاطبان خود را هوادار ندانند و در راه اقناع آن‌ها قدم بردارند. این افراد رسانه‌های کوچکی را در این سال‌ها سازمان‌دهی کرده بودند و مخاطبان خود را داشتند که سال‌ها با آن‌ها در ارتباط بودند و گفتگوهای دو طرفه را تشکیل می‌دادند. این افراد مخاطب عام نداشتند و به همین دلیل نمی‌توانستند رأی هیجانی را جذب صندوق‌ها کنند، بلکه چاره‌ای جز توضیح چراییِ لزوم شرکت در انتخابات برای مخاطبان خود نداشتند. تفاوت هوادار و مخاطب همین است؛ مخاطب باید قانع شود و هوادار منتظر اشاره‌ای کوچک است.

بسیاری از این فرهیختگان از جمله اساتید دانشگاه از علم و اعتبار خود استفاده و تلاش کردند از همین مسیر مردم را دعوت به مشارکت کنند. مخاطبان آن‌ها نیز دغدغه‌شان را از قبل می‌شناختند و همین امر باعث شد که دعوت فرهیختگان را برای شرکت در انتخابات بپذیرند. تلاش این افراد، اقناع مردم به صورت دقیق و عمیق بود و به دنبال برانگیختن احساسات و هیجانات نرفتند. حضور فرهیختگان به جای سلبریتی‌ها در این انتخابات و کمک آن‌ها به پیروزی مسعود پزشکیان یکی از ویژگی‌های مهم انتخابات دوره چهاردهم ریاست جمهوری ایران بود. همچنین به نظر می‌رسد که این گروه از افراد به دلیل نگاهی که به مسائل دارند کمتر به دنبال فرصتی برای اعلام برائت می‌گردند و همواره ارتباط خود را با مخاطبانشان حفظ می‌کنند. همین باعث می‌شود که فرصتی برای پیگیری مطالبات مردم و رصد فعالیت‌های دولت فراهم شود.
توفان یزد
@Toofaneyazd
آموزش کودکان افغان؛ تهدیدی برای نظام آموزشی یا فرصتی برای ادغام اجتماعی؟
#یگانه_شوق‌_الشعراء
در گفت‌وگو با رسول صادقی بررسی شد
هرساله در مرداد ماه بحث ثبت‌نام کودکان افغان در مدارس چالش‌های مختلفی ایجاد می‌کند. در سال تحصیلی گذشته، بیش از ۹۲۹ هزار دانش‌آموز در ایران از تحصیل بازماندند؛ آماری که نگرانی‌های جدی درباره نظام آموزشی کشور به همراه دارد. در همین حال، تعداد دانش‌آموزان غیرایرانی ثبت‌نام شده در مدارس ایرانی در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ به ۶۱۴ هزار و ۱۹۹ نفر رسید که بخش عمده‌ای از آن‌ها را کودکان افغان تشکیل می‌دهند. هزینه‌های تحصیل این دانش‌آموزان مهاجر، از جیب مردم ایران و یارانه‌های آموزشی دولت تأمین می‌شود، مسئله‌ای که نظرات مختلفی را به خود جلب کرده است. مخالفان آموزش اتباع می‌گویند نباید از منابع کشور برای تحصیل آن‌ها هزینه شود. از سوی دیگر، موافقان بر این باورند که تحصیل این گروه از دانش‌آموزان می‌تواند آسیب‌های اجتماعی کشور و آمار جرم و جنایت آن‌ها را کاهش دهد. سکونت ۱۰ میلیون اتباع در ایران می‌تواند مشکلات متعددی را به وجود آورد و یکی از چالش‌ها بحث آموزش کودکان آن‌ها است. آیا ایران می‌تواند با این چالش‌ها روبرو شود و راه‌حلی برای تأمین عدالت آموزشی برای همه کودکان بیابد؟ به نظر می‌رسد ساماندهی اجتماعی و اقتصادی اتباع اهمیت زیادی دارد.
‌ ‌حضور اتباع و تأثیر آن بر ترک تحصیل دانش‌آموزان ایرانی
در گفت‌وگو با روزنامه اینترنتی فراز، رسول صادقی استاد جمعیت شناسی دانشگاه تهران نظرات خود را در خصوص وضعیت تحصیل کودکان اتباع در ایران و تأثیرات آن بر سیستم آموزشی کشور بیان و می گوید که حضور دانش‌آموزان اتباع در مدارس ایرانی موجب ترک تحصیل دانش‌آموزان ایرانی نشده.
«جمعیت دانش‌آموزان اتباع در ایران نمی‌تواند توجیه مناسبی برای ترک تحصیل دانش‌آموزان ایرانی باشد. ترک تحصیل دانش‌آموزان دلایل متعددی دارد و بیشتر مربوط به مناطقی است که عمدتاً با محرومیت‌های اجتماعی و اقتصادی خاصی مواجه‌اند. این پدیده بیشتر در مناطق روستایی و استان‌هایی که به لحاظ سطح توسعه در موقعیت پایینی قرار دارند (نظیر سیستان و بلوچستان، کردستان، آذربایجان غربی)، مشاهده می‌شود. اگر به آمارها نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که در مناطقی که آمار ترک تحصیل بالا است، اتباع حضور کمرنگی دارند»
حق تحصیل و اهمیت ادغام اجتماعی
بخشی از اتباع، کسانی هستند که چهار الی پنج دهه در ایران زندگی کرده و اصلاً مهاجر نیستند بلکه در کشور متولد شده‌اند. هیچ کودکی نباید از تحصیل باز بماند. این یک حق انسانی است که برای هر کودکی باید قائل شویم. اگر این کودکان دسترسی به آموزش نداشته باشند، در جامعه میزبان ادغام و فرهنگ‌پذیر نمی‌شوند. بنابراین، دسترسی به آموزش ممکن است هزینه‌هایی به لحاظ یارانه‌های آموزشی به همراه داشته باشد، اما پیامدهای مثبت زیادی برای زندگی اجتماعی این افراد در جامعه ایرانی دارد. همچنین، اگر کودکان اتباع وارد سیستم آموزش نشوند، بخش زیادی از آن‌ها به کودکان کار تبدیل خواهند شد و می‌تواند منجر به آسیب‌ها و مسائل اجتماعی شود. در نتیجه، آموزش کودکان اتباع ضروری است».
راهبردهای کاهش هزینه‌ها
«آموزش اتباع می‌تواند هزینه‌هایی برای سیستم آموزشی به همراه داشته باشد. کشور باید با دیپلماسی و فشار بر نهادهای بین‌المللی، بخشی از این هزینه‌ها را از سازمان‌های بین‌المللی دریافت کند
چالش‌های مهاجرت غیرقانونی و ضرورت حفظ حق تحصیل
«بعد از روی کار آمدن طالبان، با پیک جمعیت دانش‌آموزی که فرزندان مهاجران اخیر هستند مواجه شده‌ایم. حضور مهاجران غیرقانونی در ایران صرفاً به دلیل تحصیل فرزندانشان در مدارس نیست. اگر این حق از کودکانشان سلب شود، آن‌ها از ایران خارج نمی‌شوند. در هر صورت، نباید دسترسی کودکان به تحصیل محدود شود زیرا این موضوع می‌تواند مسائل و چالش‌هایی برای کشور داشته باشد».

باید گفت که ساماندهی وضعیت مهاجران افغانستانی در ایران یک ضرورت جدی است. همان‌طور که گفته شد، حضور گسترده این گروه از دانش‌آموزان در مدارس ایرانی می‌تواند به ایجاد فرصت‌های آموزشی برای آن‌ها کمک کند، اما نیازمند برنامه‌ریزی و مدیریت دقیق است. بی‌توجهی به مسأله ساماندهی مهاجران و عدم تأمین نیازهای آموزشی و اجتماعی آن‌ها، می‌تواند کشور را با چالش‌های متعددی مواجه کند. در غیر این صورت، ایران ممکن است در حوزه‌های مختلف، از جمله آموزش، به مشکلات اساسی دچار شود. مسئولان باید با دقت و سرعت به این مسئله پرداخته و راهکارهای مؤثری برای مدیریت هزینه‌ها و منابع در نظر بگیرند تا از بحران‌های احتمالی در آینده جلوگیری کنند. در غیر این صورت، فقدان اقدامات پیشگیرانه می‌تواند منجر به پیامدهای ناگوار اجتماعی و اقتصادی گردد که کشور را در مسیر توسعه پایدار با موانع جدی روبرو خواهد کرد.
توفان یزد
@Toofaneyazd
افزایش فرونشست‌ها در ایران؛ زلزله زیرزمینی در راه است؟
#یگانه_شوق‌_الشعراء
در گفت‌وگو با محمد درویش مطرح شد
پدیده فرونشست، که در روز‌های اخیر در میدان ونک تهران و خیابان ولیعصر مشاهده شد، زنگ خطری جدی برای وضعیت زیرساخت‌های شهری به‌ویژه در کلان‌شهرهایی، چون تهران به شمار می‌آید. فرونشست‌های طولی که به دلیل نفوذ آب و فرسایش تونلی رخ داده‌اند، نشانه‌ای از مشکلات عمیق‌تر زیر سطحی هستند. این پدیده به‌ویژه در مناطقی که با خطوط قدیمی آب و قنات مسدود شده در ارتباط است، ممکن است تهدیداتی جدی برای ایمنی و زیرساخت‌های شهری به همراه داشته باشد. با توجه به اینکه تهران بر روی بستر آبرفتی نسبتا ناپایداری قرار دارد، ضروری است که برای پیشگیری از وقوع چنین حوادثی، اقدامات فوری و دقیقی انجام شود. در گفتگو با محمد درویش، کارشناس محیط زیست به این موضوع پرداخته‌ایم.
‌ ‌زنگ خطر جدی
محمد درویش در گفتگو با روزنامه اینترنتی فراز، به بررسی ابعاد بحران فرونشست زمین در ایران پرداخته است. او به‌ویژه بر افزایش نگران‌کننده ناترازی در سفره‌های آب زیرزمینی کشور تاکید کرده و می‌گوید: «ایران یکی از بالاترین ناترازی‌ها را در سفره‌های آب زیرزمینی دارد و این رقم به ۱۵۰ میلیارد متر مکعب رسیده است. یعنی ایرانیان در طول چند دهه اخیر، ۱۵۰ میلیارد متر مکعب بیشتر از آبی که وارد آبخوان‌ها شده است برداشت کرده‌اند.»
این ناترازی، به گفته درویش، منجر به نشست زمین و ایجاد شکاف‌های متعدد شده و کشور را به یکی از دو کشور اول جهان از نظر نرخ فرونشست تبدیل کرده است.
‌‌نگرانی‌ها و سکوت‌های نگران‌کننده
این کارشناس محیط زیست با اشاره به تبعات ویرانگر فرونشست، که زیرساخت‌ها، جاده‌ها و خانه‌ها را در اصفهان، کاشان، یزد، مشهد و تهران تحت تاثیر قرار داده است، به سکوت مسئولین سازمان زمین‌شناسی انتقاد کرده و اظهار می‌کند: «پرسش من این است که چرا مسئولین سازمان زمین‌شناسی کشور ماه‌ها است که عملاً سکوت کرده‌اند؟ به نظر می‌رسد که نهاد‌های امنیتی اجازه نمی‌دهند تا کارشناسان سازمان زمین‌شناسی با نقشه‌برداری به وظایف خود به درستی عمل و گزارش‌های به روز از این فاجعه منتشر کنند».
* ضرورت تغییر شیوه‌های اقتصادی و استفاده بهینه از منابع
محمد درویش بر لزوم تغییر شیوه‌های اقتصادی در کشور تاکید کرده و می‌گوید: «باید به سرعت شیوه اقتصادی تولید را در کشور تغییر دهیم. ما بر اساس فروش و تاراج آب، تولید می‌کنیم و به صادرات محصولات کشاورزی، سیمان، فولاد و آهن افتخار می‌کنیم. تمام این موارد مجموعه‌ای از محصولات آب‌بر است». او همچنین به منابع طبیعی و اقتصادی دیگر کشور مانند انرژی خورشیدی و بادی اشاره کرده و بر ضرورت استفاده از این منابع برای بهبود وضعیت اقتصادی تاکید دارد.
* استفاده از نخبگان برای پیشرفت کشور
درویش در پایان، با اشاره به وضعیت اقتصادی و صادرات کشور، می‌گوید: «وسعت کشور امارات متحده عربی ۳۰ هزار کیلومتر مربع کوچک‌تر از استان سمنان است، اما در سال گذشته ۹۵۳ میلیارد دلار درآمد از تجارت غیرنفتی داشته است. اما کشور ما با این همه تنوع تنها ۳۶ میلیارد دلار صادرات نفت داشته است. ایران می‌تواند یکی از ثروتمندترین و مرفه‌ترین کشور‌های دنیا باشد به شرط اینکه به جای اینکه پخمه‌ها در این کشور حکومت کنند، صندلی‌های قدرت در اختیار نخبه‌ها قرار بگیرد».

محمد درویش به درستی به سکوت طولانی مدت مسئولین سازمان زمین‌شناسی انتقاد کرده و معتقد است که این سکوت می‌تواند ناشی از فشار‌های امنیتی باشد که مانع از انتشار گزارش‌های به روز در خصوص این بحران شده است. این در حالی است که تبعات فرونشست، آسیب‌های جدی به زیرساخت‌ها، جاده‌ها و ساختمان‌ها وارد کرده و نیاز به اقدام فوری و اصلاحات اساسی را بیش از پیش به تصویر می‌کشد. زمان آن رسیده است که مسئولین، به جای سکوت و بی‌توجهی، با برنامه‌ریزی و تدبیر به رفع این معضلات بپردازند.
تبصره شهروندان: امیدواریم دولت جدید نگاه کارشناسی را بر همه مسائل اساسی کشور (محیط‌زیست، جمعیت، اقتصاد، فرهنگ، اخلاق و آسیب‌های اجتماعی) حاکم کند!
توفان یزد
@Toofaneyazd
اسب زین‌شده دولت سیزدهم؛ مقایسه ارقام خزانه، سخن گزافی است |
عملکرد اقتصادی هیچ دولتی در ۴۵ سال گذشته، به بدی دولت سیزدهم نبوده است

#یگانه_شوق‌_الشعراء
حسین راغفر در گفت‌وگو با فراز مطرح کرد
هنوز بازی با ضریب جینی در زمینه دستاوردسازی دولت سیزدهم به نتیجه نرسیده است که بازی جدیدی حول منابع خزانه به راه افتاده است. اگرچه مسئولین دولت سیزدهم بر سر میزان منابع خزانه به توافق نرسیده‌اند و اعداد متفاوتی را ذکر می‌کنند، اما بر این باورند که خزانه را خالی با کسری‌های زیاد از دولت روحانی تحویل گرفته و با منابع انبوه به دولت چهاردهم تحویل داده‌اند. «حسین راغفر»، اقتصاددان و استاد دانشگاه در گفتگو با روزنامه اینترنتی فراز به بحث موجودی خزانه پرداخته است.
‌‌ رقم‌های متناقض: واقعیت یا اغراق؟
دولت سیزدهم همواره ادعا می‌کرد که دولت را با خزانه منفی ۵۳ هزار میلیاردی از دولت روحانی تحویل گرفته و همین عامل کار این دولت را بسیار سخت کرده است. چندی پیش رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور اعلام کرد: «دولت را با خزانه ۳۰ هزار میلیارد تومانی تحویل می‌دهیم.»، اما وزیر اقتصاد عددی متفاوت را اعلام کرده است؛ او در مکاتبه با سرپرست ریاست جمهوری آورده است که مطابق اطلاعات خزانه‌داری کل کشور پس از پرداخت ۶۷۱ هزار میلیارد تومان مصارف بودجه عمومی دولت طی چهار ماه، بدهی خزانه بابت تنخواه بانک مرکزی صفر و خالص طلب خزانه از سازمان هدفمندی یارانه‌ها حدود هشت هزار میلیارد تومان است که با لحاظ موجودی نقدی ۱۰.۵ هزار میلیارد تومانی مجموعاً نزدیک ۱۸.۵ هزار میلیارد تومان مثبت است. کارمندان دولت ماهانه ۱۵۰ هزار میلیارد تومان حقوق و دستمزد دریافت می‌کنند و در این شرایط موجودی خزانه هیچ است. اگرچه مسئولین دولت دوازدهم ادعای خزانه خالی را هیچ‌گاه نپذیرفتند. معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت دوازدهم در سال ۱۴۰۱ و در واکنش به ادعا‌هایی که درباره خالی بودن خزانه مطرح شد، گفته بود: «اگر خزانه خالی بود، دولت سیزدهم چطور توانست در ماه‌های اول بدون خلق پایه پولی و ایجاد بدهی حقوق کارمندان را پرداخت کند؟»
واقعیت خزانه
حسین راغفر در این باره به فراز می‌گوید: «آنچه که در خزانه باقی‌مانده حدود ۱۱ هزار میلیارد تومان است. این در صورتی است که دولت سیزدهم رقم بزرگی از بدهی را برای دولت بعدی به جای گذاشته است. منابع خزانه رقم قابل توجه‌ای نیست، زیرا ماهیانه دستمزد نیروی کار دولت بسیار زیاد است؛ بنابراین به نظر من این سخن بسیار گزافی است؛ رکورد عملکرد اقتصادی هیچ دولتی در طول ۴۵ سال گذشته به بدی عملکرد دولت سیزدهم نبوده است.»
چالش‌های اقتصادی و راهبرد حاکمیت
او ادامه می‌دهد: «خزانه ورودی و خروجی دارد و هزینه تمام منابع خزانه کار را برای دولت بعدی دشوار می‌سازد. ضمن اینکه مسئله ما اصلاً دولت‌ها نیستند بلکه عملکرد اقتصادی کشور در ۳۵ سال گذشته آنقدر فاجعه‌بار بوده است که مسئله اقتصاد ایران بسیار تأسف‌بار است. راهبرد اقتصادی حاکمیت به دولت‌ها ارتباطی ندارد؛ منابع عظیمی در اختیار بعضی از دولت‌ها قرار گرفته است. اما دولت‌ها را نباید در این باره محاکمه کرد بلکه راهبرد حاکمیت در این باره بسیار مهم است. دولت‌ها عملاً مجریان سیاست‌گذاری‌ها بوده‌اند. اتفاقی که به‌ویژه در دولت سیزدهم رخ داد این بود که دولت به معنای کابینه عملاً اختیاری در ید نداشت که بتواند اقدامی انجام دهد. چند روز اول جنگ غزه، قیمت ارز ناگهان افزایش یافت و این نشان می‌دهد که بازار ارز تحت تاثیر تحولات منطقه‌ای است. به نظرم مقایسه‌های این‌چنین درست نیستند اگرچه عده‌ای می‌کوشند که این‌ها را به‌عنوان موفقیت‌ها و توفیق‌های دولت سیزدهم برشمارند و از اسب زین‌شده در اختیار دولت چهاردهم سخن بگویند. به نظر من اصلاً نباید به این ادعا‌ها توجه کرد، زیرا واقعیت این است که دولت‌ها در دوره‌های گذشته کاره‌ای نبوده‌اند. مادامی که جهت‌گیری‌های راهبردی حاکمیت در حوزه اقتصاد تغییر نکند، بحران پشت بحران ایجاد خواهد شد».
اعداد و ادعا‌های مطرح‌شده در مورد وضعیت خزانه تنها بخش کوچکی از معمای پیچیده اقتصاد کشور را تشکیل می‌دهند. واقعیت‌های اقتصادی کشور نشان می‌دهند که عملکرد اقتصادی دولت‌ها نمی‌تواند تنها بر اساس موجودی خزانه قضاوت شود. راهبرد‌های کلان اقتصادی و سیاست‌های کلان، نقش تعیین‌کننده‌تری در وضعیت کنونی دارند.
پرسش شهروندان: چرا در ایران گفتن خلاف واقع _بسیار_ آسان است؟ چرا جامعه _همواره_ با آمار غیرواقعی روبرو می‌شوند؟ گناه مردم ایران چیست؟
توفان یزد
@Toofaneyazd
این چه رونق اقتصادی است که در تابستان برق و در زمستان گاز نداریم؟
چرا اسامی ماینرهای غیرقانونی فاش نمی‌شود؟
#یگانه_شوق‌_الشعراء
بررسی قطعی‌های مکرر برق در گفت‌وگو با محمود خاقانی
چرایی قطعی برق در تابستان و گاز در زمستان یک پاسخ دارد: مصرف انرژی در ایران بالاست. این ادعا در چند سال گذشته بارها توسط مسئولین مطرح شده‌. آنها با ارائه آمارهایی از رکوردشکنی مصرف برق می‌گویند و مصرف برق در ایران را با سایر کشورها مقایسه می‌کنند. در نهایت اما این اقدامات برای سلب مسئولیت از آنانی است که وظیفه ساخت نیروگاه‌ها و تامین برق مورد نیاز کشور را بر عهده دارند
‌*مقایسه مصرف برق ایران و سایر کشور‌ها
مدیرعامل شرکت توانیر، مصرف برق روز جمعه را ٧٢ هزار و ٧٣٤ مگاوات اعلام کرده‌. بر اساس این آمار سرانه مصرف برق هر نفر در ایران ۸۸۷ وات است. در سال‌های گذشته و به دلیل تغییرات اقلیمی مصرف انرژی در سراسر جهان افزایش یافته. بر اساس آمار سال ۲۰۲۱، سرانه مصرف برق کشور‌هایی مانند بریتانیا، اتریش، سنگاپور، عربستان، استرالیا، کره جنوبی، تایوان، ایالات متحده، کانادا، نروژ، ایسلند و قطر از ایران بیشتراست. این مقایسه بر اساس آخرین رکورد مصرف برق در ایران و داده‌های سال ۲۰۲۱ انجام شده‌. به عبارتی دیگر تا سال ۲۰۲۴ مصرف برق در این کشور‌ها افزایش یافته ودر آن زمان سرانه مصرف برق در ایران ۳۵۰ وات برای هر شخص بوده‌. به نظر می‌رسد ارجاع به موضوع مصرف بالای انرژی در ایران ارجاع درستی برای توضیح شرایط موجود نیست
*خصوصی سازی یا کانال‌سازی؟
محمود خاقانی، کارشناس انرژی در خصوص کمبود‌های انرژی در ایران به فراز می‌گوید:«قبل از انقلاب صنعت برق در ایران رو به توسعه بود. بعد از انقلاب کشور با مسائل مختلفی از جمله جنگ رو به رو شد و نیروگاه‌ها و پالایشگاه‌ها صدمات مختلفی دیدند. اما نیرو‌هایی که مدیریت جامعه را به عهده داشتند با سواد، دلسوزی و کارآمدی خود توانستند کشور را مدیریت کنند. دولت نهم (دولت اول احمدی‌نژاد) کشور را با رشد اقتصادی مثبت و تولید روزانه چهار نیم میلیون بشکه نفت تحویل گرفت.در آن زمان تقریبا ناترازی برق نداشتیم، اما همین دولت با درآمد‌های نفتی بحثی را تحت عنوان خصوصی‌سازی شروع کرد. خصوصی سازی به خانواده‌های معینی رسید و به کانال‌سازی تبدیل شد. قرار بود با سرمایه گذاری بخش خصوصی راندمان نیروگاه‌های برق را افزایش دهند. اما کسانی که صاحب پتروشیمی‌ها و پالایشگاه‌ها شدند فقط شیر این گاو را دوشیدند، اما به او خوراکی ندادند»
*قطعی برق و مرگ افراد
«آقای محرابیان، وزیر نیرو باید پاسخ دهد که چرا در سه سال گذشته بازدهی نیروگاه‌ها از ۳۰ درصد به ۵۵ درصد نرسید؟ در نیروگاه‌ها، نزدیک به ۷۰ درصد انرژی هدر می‌رود. در صنعت گاز نیز مشکلات مشابه وجود دارد. مسئولین دولت سیزدهم بار‌ها گفته‌اند که بدون از بین رفتن تحریم‌ها و عضویت در اف‌ ای تی اف می‌توانند اقتصاد کشور را رونق ببخشند. حال آنها باید پاسخ دهند که رونق اقتصادی به کجا رسیده که در تابستان برق و در زمستان گاز نداریم؟
باند‌هایی در کشور دستگیر می‌شوند که در زمینه سرقت برق برای استخراج رمزارز فعالیت دارند. چرا نام این افراد فاش و آنها محاکمه نمی‌شوند؟ هزینه برق مصرفی خانگی را بالا برده‌اند. قطعی مکرر برق برای بسیاری از بیماران مشکلات متعددی ایجاد می‌کند. قطعی و کمبود برق باعث قتل مردم می‌شود و یک روزی باید افراد برای مرگ دیگران محاکمه شوند»
*وزرای نفت و نیرو باید پاسخگو باشند
تامین امنیت انرژی داخلی کشور با تامین امنیت ملی کشور رابطه مستقیم دارد. من امیدوارم دولت چهاردهم بتواند برای وزارت نفت و نیرو، دو وزیر کاردان و سیاست‌گذار انتخاب کند. این دو وزیر نباید مدیون نمایندگان مجلس برای جلب رای اعتماد باشند. اصل مشکل ما از مجلس شروع می‌شود؛ مجلس باید پاسخگو باشد. الان مسئولان سعی می‌کنند که اعلام کنند کشور را در شرایط بحران انرژی مدیریت کرده‌اند بلکه اگر مدیریت انجام شده بود، شرایط کشور به اینجا نمی‌رسید. نیروگاه رامین اهواز از فداکاری مهندسین و تکنسین‌ها برای تامین برق صحبت می‌کنند. این بدان معناست که وزیر برنامه ریزی را نمی‌شناسد تا بتواند تعمیرات و نگهداری از نیروگاه‌ها را پیش‌بینی کند. شرایط امروز ناشی از ناکارآمدی مسئولان است. باید دولت چهاردهم، سیاست کلان انرژی را در دستورکار خود قرار دهد. چرا وزیر نفت علت کمبود گاز را اعلام نمی‌کند؟ به بسیاری از نیروگاه‌ها، گاز لازم برای تولید برق نمی‌رسد. اگر ما امروز انرژی خورشیدی داشتیم نمی‌توانستیم آن را به مصرف‌کننده منتقل کنیم. سرمایه‌گذاری در بخش انرژی‌های تجدیدپذیر در ایران با بودجه‌هایی موجود برای بخش خصوصی مقرون به صرفه نیست.
اگر دولت چهاردهم به دنبال توسعه انرژی‌های تجدیدپذیرست باید در برنامه‌های کلان انرژی، یکسری از یارانه‌ها را به این بخش اختصاص دهد
توفان یزد
@Toofaneyazd
یک میلیون دانش آموز ایرانی بازمانده از تحصیل؛ ۶۰۰ هزار نیمکت در تصاحب افغان‌ها (۱)
#یگانه_شوق‌_الشعراء
حق دسترسی به آموزش با کیفیت و رایگان یکی از حقوق بنیادین کودکان و نوجوانان است. چیزی تا پایان فرصت ثبت‌نام در مدارس باقی نمانده است و هنوز ۳۰ هزار کلاس اولی در مدارس ثبت‌نام نشده‌اند.
به گفته کارشناسان این حوزه، شرایط اقتصادی جامعه کودکان را به بازوی مالی خانواده‌ها برای جبران فقر تبدیل کرده‌است. سالانه آمار بازماندگان از تحصیل در کشور ما بیشتر می‌شود و تا امروز ۳۰ هزار کودک کلاس اولی قرار نیست رنگ مدرسه و تحصیل را بچشند. آمار اتباع غیرمجاز در حال افزایش است و بر اساس آخرین آمار مربوط به مهر ۱۴۰۲ بیش از ۶۰۰ هزار دانش آموز اتباع در ایران درس می‌خوانند.
‌*دانش آموزان به مدرسه نمی‌روند
سال گذشته مدیرکل ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات وزارت آموزش‌وپرورش، اعلام کرد که ۲۷ درصد کلاس‌اولی‌ها در مدارس ثبت‌نام نکرده‌اند. در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ تعداد کلاس‌اولی‌ها ۱ میلیون و ۶۹۰ هزار و ۷۸۸ نفر بودند که ۱ میلیون و ۳۰۶ هزار و ۶۰۳ نفر از آن‌ها در مدارس ثبت‌نام کردند. به‌عبارتی حدود ۲۳ درصد از کلاس‌اولی‌ها سال گذشته در مدرسه ثبت‌نام نکردند. روند افزایشی آمار بازماندگان از تحصیل در ایران ادامه دارد. آخرین آماری که اعلام شده نشان می‌دهد در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲، ۹۲۹ هزار و ۷۹۸ نفر در مقاطع تحصیلی مختلف از تحصیل بازماندند. بررسی جزئیات آمار‌های بازماندگی از تحصیلی نشان می‌دهد که بیشترین آمار بازماندگان از تحصیل مربوط به مقطع متوسطه دوم است.
در بخش دیگری از داده‌های مرکز آمار ایران، به افزایش نرخ ترک تحصیل دانش‌آموزان اشاره شده است. آن طور که این آمار‌ها نشان می‌دهد نرخ ترک تحصیل طی یک سال، حدود یک درصد افزایش داشت. دانش‌آموزان مقطع متوسطه دوم، ترک تحصیل بیشتری نسبت به مقاطع دیگر داشتند. نرخ ترک تحصیل این مقطع در سال تحصیلی گذشته، ۴.۰۴ عنوان شده که نسبت به سال پیش از آن، حدود ۱.۷ درصد افزایش را نشان می‌دهد. مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارشی با بررسی وضعیت آموزش عمومی در ایران به نقش عوامل اقتصادی در بازماندگی از تحصیل پرداخت. در این گزارش آمده است که سال ۱۳۹۹ حدود ۷۰ درصد کودکان بازمانده از تحصیل در دهک یک تا پنج قرار داشتند.
*هزینه سالانه ۳۳۵ میلیون دلاری تحصیل دانش آموزان افغان برای ایران
در مرداد ۱۴۰۲ اعلام شد که ۵۵۶ هزار دانش آموز افغانستانی در مدارس کشور تحصیل می‌کنند و سرانه هزینه هریک از آن‌ها سالانه ۵۲۷ دلار به ازای هر دانش آموز است. بر این اساس ایران سالانه بیش از ۳۳۵ میلیون دلار برای تحصیل اتباع افغانستانی در کشور هزینه می‌کند، در حالی که برای تحصیل مهاجران خارجی، سالانه تنها ۱۷ میلیون یورو کمک خارجی دریافت می‌کند. در همان زمان، «مهدی فیاضی»، رییس مرکز امور بین‌الملل و مدارس خارج از کشور وزارت آموزش و پرورش، با اعلام اینکه هیچ تبعیضی بین دانش آموزان ایرانی و اتباع خارجی در کشور وجود ندارد، گفت: «حدود ۲۲ هزار کلاس درس در سراسر کشور به آموزش اتباع خارجی اختصاص یافته‌است».
به گفته این مقام وزارت آموزش و پرورش، دولت جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۴۰۰، تنها حدود ۳ میلیون دلار و در سال گذشته، حدود ۲۰ میلیون دلار کمک خارجی بابت هزینه تحصیل مهاجران افغان در ایران دریافت کرده است. این در حالی است که هزینه تحصیل صد‌ها هزار دانش آموز افغانستانی در مقاطع تحصیلی مختلف برای کشور سالانه بیش از ۳۳۵ میلیون دلار در می آید. گفتنی است فرزندان کلیه اتباع خارجی، حتی کسانی که فاقد مدارک هویتی هستند و به طور غیرقانونی در ایران زندگی می‌کنند، اجازه حضور در مدارس کشور را دادند.
*افزایش تعداد دانش آموزان اتباع
اول مهر سال ۱۴۰۲، «رضا مرادی صحرایی» اعلام کرد که ۶۰۰ هزار دانش آموز اتباع خارجی در مدارس ایران تحصیل می‌کنند. به تازگی برخی از نمایندگان مجلس و مسئولان کشور نسبت به تبعات حضور میلیون‌ها اتباع غیرمجاز افغانی در کشور هشدار داده‌اند. از سوی دیگر، طالبان از زمان به قدرت رسیدن خود تحصیل زنان را به عنوان نیمی از جمعیت افغانستان منع کرده است. بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، نرخ باسوادی مهاجران افغانستانی در ایران از نرخ باسوادی در افغانستان بیشتر است. ۱۰ تیرماه امسال، وزیر آموزش و پرورش در صحن علنی مجلس اعتراف کرده است: «تعداد دانش آموز اتباع در برخی شهر‌ها از دانش آموزان عادی در یک کلاس بیشتر شده است».
توفان یزد
@Toofaneyazd
توفان یزد
یک میلیون دانش آموز ایرانی بازمانده از تحصیل؛ ۶۰۰ هزار نیمکت در تصاحب افغان‌ها (۱) #یگانه_شوق‌_الشعراء حق دسترسی به آموزش با کیفیت و رایگان یکی از حقوق بنیادین کودکان و نوجوانان است. چیزی تا پایان فرصت ثبت‌نام در مدارس باقی نمانده است و هنوز ۳۰ هزار کلاس…
یک میلیون دانش آموز ایرانی بازمانده از تحصیل؛ ۶۰۰ هزار نیمکت در تصاحب افغان‌ها (۲)
#یگانه_شوق‌_الشعراء
‌ * آموزش پناهجویان در اولویت نیست
آموزش حق بنیادی بشر است که در کنوانسیون‌های بین‌المللی گنجانده شده و نقش حمایتی و توانمندساز دارد. بر اساس گزارش‌های یونیسف در سراسر جهان میلیون‌ها کودک و نوجوان پناهجو از حق بنیادی خود، یعنی آموزش باکیفیت، محروم اند. برای مثال، با وجود برخی امکانات و قوانین، مشکلات متعددی برای تأمین آموزش مناسب و دسترسی به منابع آموزشی برای کودکان پناهجو در فرانسه وجود دارد. آمار‌ها نشان می‌دهد نرخ حضور دانش آموزان پناهنده در مدارس در سطوح مختلف آموزش در نسبت به کودکان تابع آن کشور، به‌طور قابل توجهی کمتر است. وضعیت‌های طولانی‌مدت پناهندگی، منابع محدود، فقدان مدارک شناسایی و نارسایی‌های آموزشی از جمله موانع عمده به حساب می‌آید.
همچنین در این گزارش‌ها اشاره شده است که اگرچه همه کودکان حق بنیادین دسترسی به آموزش پایه را دارند، اما در عمل، نوع، کیفیت و مدت زمان تحصیلاتی که به کودکان پناهجو، پناهنده و مهاجر ارائه می‌شود، بیشتر به موقعیت آن‌ها در فرایند مهاجرت و پناهندگی بستگی دارد. این گزارش‌ها نشان می‌دهد اگرچه در برخی از کشور‌ها کودکان مهاجر و پناهجو حق تحصیل رایگان دارند، اما اولویت و تمرکز اصلی آن‌ها بر تحصیل و آموزش شهروندان کشور‌ها است.

حق دسترسی به آموزش، یکی از اصول بنیادین حقوق بشر است که باید به تمامی کودکان تعلق گیرد. در حالی که ۳۰ هزار کودک کلاس اولی هنوز در مدارس ثبت‌نام نکرده‌اند و آمار ترک تحصیل به طور مداوم در حال افزایش است، وضعیت آموزش کودکان اتباع بحرانی است. به ویژه، هزینه بالای تحصیل اتباع و چالش‌های موجود در زمینه آموزش نشان می‌دهد که هنوز راهی طولانی در ساماندهی حضور اتباع غیرمجاز در پیش داریم.
توفان یزد
@Toofaneyazd
کد ۱۹؛ اسم رمز ردشدگان گزینش
گفتند چون آستین کوتاه می‌پوشی نمی‌توانی معلم شوی!

#یگانه_شوق‌_الشعراء
‌کمبود ۱۷۶ هزار معلم یکی از مسائل سیستم آموزش و پرورش ما است که طرح‌های مختلف هنوز نتوانسته است این بحران را حل کند. استفاده از آزمون‌های استخدامی برای جبران کمبود معلم یکی از راه‌حل‌هایی بود که پیش‌بینی شد، اما «کد ۱۹» سد جدیدی است که بر سر راه جذب معلمان قرار گرفته است.
استخدام و اعزام به کلاس حدود ۵۰ هزار نفر در مهر ۱۴۰۲ و برگزاری آزمون برای استخدام ۷۲ هزار نفر در مهر ۱۴۰۳ نتوانست مشکل کمبود معلم را حل کند و با احتساب پذیرش‌ها و استخدام‌های انجام شده و در حال انجام، مطابق آمار رسمی در مهر ۱۴۰۳ آموزش و پرورش با کمبود بیش از ۱۷۶ هزار معلم رو به رو است. برای حل مسئله کمبود معلم اقدامات متنوع، اما بی نتیجه‌ای انجام شده است از جمله استفاده از سرباز معلم‌ها، معلمان بازنشسته، روحانیون و طلاب. مسئله به قوت بر سر جای خود باقی است و مهر امسال حداقل ۱۷۶ هزار کلاس درس از معلم محروم مانده‌اند. این آمار بدون در نظر گرفتن کمبود کادر مدرسه از جمله معاونین تربیتی و پرورشی است.
‌‌‌ * کمبود معلم بهانه‌ای برای جذب 
۲۳ آذر ۱۴۰۲ خبرگزاری رسمی دولت به نقل از وزیر آموزش و پرورش و از دیدار او با آیت‌الله نوری همدانی این خبر را منتشر کرد: «آموزش و پرورش با کمبود ۲۰۰ هزار معلم رو‌به‌رو بود. برای رفع این کمبود امسال در اقدامی کم‌سابقه ۷۰ هزار معلم استخدام شده‌اند. از این تعداد ۵۸۰۰ نفر جهادی‌اند و ۱۳۰۰ نفر معلم قرآن. با همکاری حوزه علمیه ۲۵ هزار نفر طلبه هم با هدف توجه به ابعاد اعتقادی دانش‌آموزان استخدام شده‌اند». کمبود معلم بار دیگر راه را برای جذب طلاب به این سیستم باز کرد؛ در دولت سیزدهم و ۲۵ هزار طلبه راهی کلاس‌ها درس شدند. طلاب مانند سایر اصناف و اقشار جامعه این حق را دارند که با طی مراحل قانونی و با شرط شایستگی مشغول به کار شوند. اما نباید برای آن‌ها حق ویژه‌ای در نظر گرفته شود و بدون طی دروس معلمی و کسب توانمندی لازم وارد مدارس شوند. این به ضرر جامعه و آینده کشور است.
* اعتراضات بی‌پاسخ معلمان
در سال‌های اخیر بار‌ها و به طرق مختلف معلمان حول مطالباتی مانند آزادی معلمان دربند، حمایت از دانش آموزان معترض و اجرای کامل قانون رتبه‌بندی فرهنگیان، قانون همسان‌سازی حقوق بازنشستگان، تورم و بهبود وضعیتی معیشتی، اخراج، بازخرید، بازنشستگی اجباری، تبعید معلمان و … اعتراض کردند و هیچ‌گاه مطالبات آن‌ها به صورت کامل پاسخ داده نشد. به یاد داریم که واریز نشدن حقوق اسفند ماه معلمان و عدم اجرای قانون رتبه‌بندی در اسفند سال ۱۴۰۱ منجر به استعفای وزیر آموزش و پرورش دولت سیزدهم شد. آموزش و پرورش نه تنها در پاسخگویی مطالبات معلمان و کادر آموزشی خود ناتوان است که با اقدامات ناصحیح و غیرشفاف خود مطالبه‌گران جدیدی را شکل می‌دهد که نمی‌دانند پاسخ مطالبه خود را به چه طریقی جویا شوند.
*داستان «کد ۱۹» چیست؟
آزمون استخدامی آموزش و پرورش از مراحل مختلفی مانند آزمون کتبی، ارزیابی تکمیلی (سه مرحله ارزیابی عمومی، تخصصی و گزینش عقیدتی و سیاسی) تشکیل شده است. برخی از داوطلبان آزمون‌های آموزش و پرورش بعد از دیدن کارنامه نهایی خود با کد ۱۹ رو به رو شده‌اند و علت درج آن را در کارنامه خود نمی‌دانند. کد ۱۹ بدان معنااست که فرد از نظر علمی صلاحیت لازمه را برای استخدام در آموزش و پرورش دارد، اما در فرآیند گزینش نمره قبولی را به او نداده‌اند. بر اساس شنیده‌ها امسال نیز کد ۱۹ ورود پنج هزار نفر به آموزش و پرورش را ناممکن ساخته‌است. این افراد با راه انداختن کارزار‌ها و گروه‌های مجازی تلاش دارند صدای خود را به گوش مسئولان مربوطه برسانند.
توفان یزد
@Toofaneyazd
توفان یزد
کد ۱۹؛ اسم رمز ردشدگان گزینش گفتند چون آستین کوتاه می‌پوشی نمی‌توانی معلم شوی! #یگانه_شوق‌_الشعراء ‌کمبود ۱۷۶ هزار معلم یکی از مسائل سیستم آموزش و پرورش ما است که طرح‌های مختلف هنوز نتوانسته است این بحران را حل کند. استفاده از آزمون‌های استخدامی برای جبران…
*موشکافی دقیق و گمانه‌زنی‌های مختلف
یکی از افرادی که در کارنامه خود با کد 19 رو به رو شده‌است، به فراز می‌گوید: «موشکافی دقیق همه‌ی کامنت‌ها، پست‌ها و استوری افراد در فضای مجازی، پرس و جو از همسایه‌ها، استعلام از قوه قضائیه، استعلام از نیروی انتظامی، ضعف احکام در هنگام گزینش، پوشش نامناسب، طرزبیان نامناسب در مصاحبه، عدم صداقت، عدم شرکت در انتخابات و راهپیمایی‌ها و اعیاد و مناسبت‌های ملی و مذهبی می‌تونه فرد را کد نوزدهی کنه! ما امکان اعتراض هم داریم: مرحله اول حضور و دفاع در هسته گزینش استان مربوطه که اگر قانع شدند برطرف میشه، مرحله دوم، اما درصورت عدم تایید در استان به هسته گزینش مرکزی تهران فرستاده میشه ودر آنجا برای بار دوم مورد بررسی قرار میگیره. در نهایت درصورت عدم تایید در تهران پرونده به دیوان عدالت میره».
فرد دیگری که به اولین جلسه اعتراض دعوت شده‌است می‌گوید: «در این جلسه به من گفتند، چون لباس آستین کوتاه می‌پوشم نمی‌توانم معلم شوم. چیز‌های دیگه‌ای هم گفتند مثلا در خصوص پست، استوری، هشتگ‌ها و حتی محتوا‌هایی که من لایک کرده‌ام. البته من به خودشون هم گفتم که من این کار‌ها رو نکردم و می‌توانند گوشی من را حتی چک کنند. من نمی‌دانم بر چه اساسی اصلا چنین حرف‌هایی را زدند و دسترسی آن‌ها به چنین فضا‌های شخصی ما چگونه ممکن است».

سال‌ها است که فرآیند‌های گزینش برای استخدام و جذب در سیستم‌هایی مانند آموزش و پرروش در کشور ما وجود دارد. اما سوال از آموزش و پرورش و آموزش عالی این است که چگونه هزاران نفر در همین فضا‌ها تحصیل کرده و تربیت شده‌اند، اما یکدفعه در مواجه با کد ۱۹ مشخص شده‌است که آن‌ها تربیت درستی برای حضور در جایگاه معلمی را ندارند؟ مگر نه این است که همین نهاد‌ها وظیفه تربیت و آموزش نیروی انسانی کشور را به عهده دارند؟ از سوی دیگر حداقل مطالبه شرکت کنندگان این است که معیار‌های سنجش کمی و قابل ارزیابی باشد. معیار‌های انتزاعی موجود به صورت سلیقه‌ای اعمال می‌شوند و قابل سنجش و اعتراض نیستند.
آموزش و پرورش اگر به دنبال جبران کمبود ۱۹۷ هزار معلم است معنای کد ۱۹ که برای هزاران نفر اعمال شده‌است چیست؟
#یگانه_شوق‌_الشعراء
توفان یزد
@Toofaneyazd
اعتصاب پرستاران اخلاقی است یا نه؟(۱)
#یگانه_شوق_الشعراء ‌‌‌
بررسی یک کنش صنفی از منظر اخلاق حرفه‌ای
اعتراض و پیگیری مطالبات قانونی، یکی از حقوق مشاغل و اصناف است. در برخی از مشاغل اعتراض و به خصوص اعتصاب امری پیچیده‌ است مانند اعتصاب پرستاران. آیا اعتصاب پرستاران و پزشکانی که به طور مستقیم با جان و سلامتی افراد مرتبطند، امری اخلاقی است؟
اعتصابات پرستاران در ایران از فروردین سال جاری شروع شد و در روزهای اخیر به اوج خود رسیده‌است. این اعتصابات موجب شد که وزیر بهداشت دولت چهاردهم اولین اقدام را در خصوص پرستاران انجام دهد. او در مصاحبه‌ای اعلام کرد که «بودجه بدهی پرستاران در هیئت دولت محاسبه و تصویب و به تدریج پرداخت خواهد شد».
‌‌‌ ‌‌*پرستاران چرا اعتصاب می‌کنند؟
دبیرکل خانه پرستار این اعتصابات را بی‌سابقه خوانده و گفته است: «در طول ۱۰۰ سال تاریخ پرستاری مدرن کشور برای اولین بار است که اعتراض به‌شکل دست از کار کشیدن اتفاق می‌افتد. وقتی پرستار دست از کار بکشد، خیلی احساس نگرانی می‌کنیم.» در گذشته نیز اعتصابات و اعتراضات پرستاران به دلیل مشکلات معیشتی و عدم پاسخ به مطالباتشان وجود داشت و به طور کلی، اعتصابات و اعتراضات پرستاران در ایران بیشتر به صورت تجمعات صنفی و اعتراضات دسته‌جمعی در بیمارستان‌ها و مراکز درمانی بود.
این اعتراضات اغلب به دلایل اقتصادی، مانند تأخیر در پرداخت حقوق، کمبود امکانات و تجهیزات، اضافه‌کار اجباری بدون پرداخت دستمزد و همچنین مشکلات مربوط به قرارداد‌های کاری صورت گرفته‌اند. اعتراضات اخیر پرستاران از فروردین ماه شروع شده و تقریبا در هر ماه امسال اتفاق افتاده است. این اعتصابات شامل اعتراضات پرستاران در شهر‌ها و استان‌های مختلف کشور مانند فارس، همدان، کهگیلویه و بویر احمد، خوزستان، اصفهان، مازندران، فارس، البرز، یزد، بوشهر، کرمانشاه، آذربایجان شرقی، اراک، مشهد، بندرعباس، ایلام، یاسوج و ... می‌شود و از دو هفته پیش، در موج تازه‌ای تشدید شده است.
مطالبات پرستاران شامل اعتراض به فشار کار، توهین و تهدید، پایین بودن پایه حقوق، اضافه‌کاری‌های ارزان و اجباری، معوقات دستمزدی و اجرای مناسب قانون تعرفه گذاری شغل پرستاری می‌شود.
‌‌ * بیماران و پرستاران چه می‌گویند؟
بیماری در این باره می‌گوید: «در این اعتصاب اگر بیماری جان باخته باشد، مقصر آن کیست؟ در این ایام بیمار ما در اورژانس بیمارستان بود و او را به بخش انتقال نمی‌دادند زیرا پرستاران در اعتصاب بودند. حتی مدیریت بیمارستان نیز به ما گفت نمی‌توانیم کاری کنیم. سوال ما این بود که پس وجدان کاری کجاست؟»
پرستاری در این باره می‌گوید: «من چندین سال است که در بخش مراقبت‌های ویژه کار می‌کنم. ما در دوران کرونا از جان خود گذشتیم و از بیماران مراقبت کردیم. زمانی که سفره پرستار خالی است، کسی به پرستاران فکر می‌کند؟! چه کسی می‌تواند اعضای بیمار خانواده خود را رها کند و به سر کار برود؟ کسی می‌تواند با ساعتی ۲۰هزار تومان کار کند؟ ما باید سی سال کار کنیم اما تمام خدمات درمانی برای ما رایگان نیست و بیمه تکمیلی مناسبی نداریم. پرستار چیزی زیادی نمی خواهد فقط حقش را می‌خواهد».
* چالش اعتصاب پرستاران در جهان
اعتصاب پزشکان و پرستاران به صورت مستقیم می‌تواند جان بیماران را به خطر بیاندازد و در این بین برخی از بیماران نسبت به این موضوع معترضند و اعتراض پرستاران را امری غیراخلاقی و غیرحرفه‌ای می‌دانند. در کشور‌های دیگر نیز چنین چالشی وجود دارد. پرستاران بریتانیا در دسامبر ۲۰۲۲ و ژانویه ۲۰۲۳ در اعتراض به شرایط کاری سخت و دستمزد‌های پایین، اعتصاب گسترده‌ای برگزار کردند.
اعتصاب‌ها در چندین دوره و در مناطق مختلف انجام شد و بر خدمات بهداشتی تأثیر جدی گذاشت. در ایالات متحده، پرستاران در طول دهه‌ها در چندین ایالت دست به اعتصاب زدند. در فرانسه، پرستاران و کادر درمانی به طور مکرر به دلیل شرایط کاری سخت و کاهش بودجه‌های بهداشتی دست به اعتصاب زده‌اند. یکی از بزرگ‌ترین اعتصابات در سال ۲۰۱۶ رخ داد که پرستاران و کادر درمانی در اعتراض به کاهش بودجه‌ها و فشار کاری زیاد، در سراسر کشور تجمع کردند.
پرستاران آلمانی در سال ۲۰۲۱ در چندین نوبت اعتصاب کردند. این اعتصابات به دلیل کمبود نیرو و فشار‌های کاری ناشی از پاندمی کرونا و نیز درخواست افزایش دستمزد‌ها انجام شد. در این کشورها، اعتصابات پرستاران غالباً با چالش‌های زیادی همراه بوده است. چراکه این اعتصابات تأثیر مستقیمی بر سلامت عمومی دارند و از این رو، موضوعی حساس و بحث‌برانگیز محسوب می‌شوند. اما به دلیل فشار‌های اقتصادی و اجتماعی، پرستاران در برخی موارد چاره‌ای جز اعتصاب نمی‌بینند تا صدای خود را به مسئولان برسانند.
توفان یزد
@Toofaneyazd
توفان یزد
اعتصاب پرستاران اخلاقی است یا نه؟(۱) #یگانه_شوق_الشعراء ‌‌‌ بررسی یک کنش صنفی از منظر اخلاق حرفه‌ای اعتراض و پیگیری مطالبات قانونی، یکی از حقوق مشاغل و اصناف است. در برخی از مشاغل اعتراض و به خصوص اعتصاب امری پیچیده‌ است مانند اعتصاب پرستاران. آیا اعتصاب…
اعتصاب پرستاران اخلاقی است یا نه؟(۲)
#یگانه_شوق_الشعراء ‌‌‌
آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌های اخلاقی چه می‌گویند؟
در بسیاری از کشورها، آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌های اخلاقی برای کادر درمانی از جمله پرستاران و پزشکان وجود دارد که به موضوع اعتصاب‌ها و مسائل مرتبط با آن می‌پردازند. این آیین‌نامه‌ها اغلب بر اساس اصول اخلاقی حرفه‌ای تنظیم شده‌اند و تلاش می‌کنند تا تعادل میان حقوق کادر درمان و نیاز‌های بیماران برقرار شود. در اینجا به چند نمونه از آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌های اخلاقی اشاره می‌کنیم.
بر اساس آیین‌نامه اخلاقی انجمن پزشکی آمریکا، پزشکان موظفند در هر شرایطی مراقبت‌های پزشکی مناسب را ارائه دهند. هرچند که این آیین نامه اعتصاب‌های کادر درمانی را به کلی ممنوع نکرده است، اما توصیه می‌کند که هرگونه اقدام اعتراضی نباید منجر به ایجاد خطر برای سلامت و زندگی بیماران شود. اتحادیه بین‌المللی پرستاران نیز توصیه می‌کند که پرستاران باید همیشه منافع بیماران را در اولویت قرار دهند.
هرچند که این اتحادیه حق پرستاران برای اعتراض به شرایط کاری غیرقابل تحمل را به رسمیت می‌شناسد، اما تأکید می‌کند که در هنگام برنامه‌ریزی برای اعتصاب، باید اطمینان حاصل شود که بیماران از مراقبت‌های ضروری محروم نمی‌شوند. این اتحادیه بر لزوم حفظ تعادل بین دفاع از حقوق پرستاران و تعهد اخلاقی به بیماران تأکید دارد. سازمان بهداشت جهانی توصیه می‌کند که دولت‌ها و سازمان‌های بهداشتی شرایط کاری عادلانه و منصفانه‌ای برای کادر درمانی فراهم کنند تا از نیاز به اعتصاب جلوگیری شود. همچنین تأکید می‌کند که اعتصابات نباید به نحوی باشد که به سلامت عمومی آسیب برساند. همچنین در برخی کشورها، قوانین خاصی برای مدیریت اعتصابات در بخش‌های حیاتی مانند بهداشت و درمان وجود دارد. این قوانین ممکن است اعتصاب کامل را ممنوع کنند یا به اعتصاب مشروط اجازه دهند، به شرطی که حداقل خدمات بهداشتی و درمانی همچنان ارائه شود.

اعتصابات پرستاران در ایران و سایر کشورها، بازتابی از بحران‌های معیشتی و فشار‌های کاری در نظام‌های بهداشتی است. این اعتصابات هرچند که می‌تواند توجهات لازم را به مسائل پرستاران جلب کند، اما تأثیرات منفی بر سلامت بیماران و ایجاد پرسش‌هایی پیرامون اخلاق حرفه‌ای را به همراه دارد. در حالی که آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌های اخلاقی تأکید بر حفظ تعادل میان حقوق کادر درمان و نیاز‌های بیماران دارند، ضروری است که راهکار‌های مؤثری برای بهبود شرایط کاری پرستاران ارائه شود تا از ایجاد بحران‌های مشابه در آینده جلوگیری شود. برخورد عادلانه با مطالبات پرستاران و حفظ اصول اخلاقی باید همزمان مد نظر قرار گیرد.
توفان یزد
@Toofaneyazd
توفان یزد
Photo
چرا با وجود پرداخت مطالبات، اعتصاب پرستاران همچنان ادامه دارد؟(۱)
#یگانه_شوق‌_الشعراء
گفت‌وگوی فراز با عضو کمیسیون بهداشت مجلس و دبیرکل خانه پرستاری
اعتراضات صنفی و اعتصابات پرستاران در حالی همچنان ادامه دارد که «محمدرضا ظفرقندی»، وزیر بهداشت ساعاتی پیش از پرداخت بخش اول مطالبات پرستاران به دانشگاه‌های علوم پزشکی خبر داد. محمد جمالیان عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس و محمد شریفی مقدم دبیر کل خانه پرستاری به چرایی ادامه اعتراضات پرستاران در گفتگو با فراز پرداخته اند.
‌‌* نارضایتی پرستاران از سیستم جدید پرداخت حقوق
محمد جمالیان، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، در گفتگو با فراز به مشکلات پرستاران با سیستم جدید پرداخت حقوق پرداخت و توضیح داد: «این سیستم بدون دخل و تصرف افراد اجرا می‌شود. اما عدم اقناع پرستاران از این سیستم باعث بروز نارضایتی شده است. یکی از مشکلات عمده تأخیر در پرداخت معوقات پرستاران است. اضافه‌کاری و تعرفه پرستاری به صورت هم‌زمان پرداخت می‌شود و در برخی موارد، این پرداخت‌ها حتی تا یک سال طول می‌کشد که برای پرستاران با مشکلات معیشتی غیرقابل قبول است. از سوی دیگر میانگین دریافتی اضافه‌کاری بین ۲۰ تا ۲۵ هزار تومان است. بیمارستان‌ها به دلیل کمبود نیروی پرستاری، به نوعی پرستاران را به اضافه‌کاری مجبور می‌کنند، اما این میزان دریافتی پاسخگوی زحمات پرستاران نیست».
‌*پیگیری وزارت بهداشت برای حل مشکلات پرستاران
جمالیان تأکید کرد: «وزارت بهداشت در حال پیگیری جدی این مسائل است تا حق‌الزحمه اضافه‌کاری پرستاران به قیمت واقعی خود نزدیک شود و قانون تعرفه پرستاری به طور صحیح اجرا و شفاف‌سازی شود».
عضو کمیسیون بهداشت و درمان به مسائل مربوط به مطالبات نهادی دانشگاه‌ها و تأخیر در پرداخت‌ها به دلیل وابستگی به بیمه‌ها اشاره کرد و افزود: «هرچه بیمه دیرتر پول را پرداخت کند، بیمارستان‌ها نیز مجبور به تأخیر در پرداخت حقوق پرستاران خواهند بود. در مراسم معارفه وزیر جدید بهداشت و درمان، این موضوع به طور جدی مطرح شد. دکتر پزشکیان تأکید کرده بودند که رضایت مردم تنها زمانی محقق می‌شود که رضایتمندی پرسنل جلب شود». او از پرستاران خواست که شیفت‌های کاری خود را تعطیل نکنند و ادامه داد: «کمیسیون بهداشت و درمان، وزارت بهداشت و درمان، و رئیس‌جمهور در تلاشند تا به سرعت به این مطالبات پاسخ دهند».
*جلسه با برنامه بودجه و مشکلات بیمه‌ها
در پایان، او به مشکلات بیمه‌ها اشاره کرد و گفت: «جلسه‌ای با سازمان برنامه بودجه برگزار شد که در آن وزیر بهداشت و مسئولین بیمه حضور داشتند. هدف این جلسه تأمین بودجه برای پرداخت مطالبات بیمه‌ها بود تا آن‌ها بتوانند بدهی‌های خود را به دانشگاه‌ها بپردازند».
توفان یزد
@Toofaneyazd
توفان یزد
چرا با وجود پرداخت مطالبات، اعتصاب پرستاران همچنان ادامه دارد؟(۱) #یگانه_شوق‌_الشعراء گفت‌وگوی فراز با عضو کمیسیون بهداشت مجلس و دبیرکل خانه پرستاری اعتراضات صنفی و اعتصابات پرستاران در حالی همچنان ادامه دارد که «محمدرضا ظفرقندی»، وزیر بهداشت ساعاتی پیش از…
چرا با وجود پرداخت مطالبات، اعتصاب پرستاران همچنان ادامه دارد؟(۲)
#یگانه_شوق‌_الشعراء
گفت‌وگوی فراز با دبیرکل خانه پرستاری
*حقوق پرستاران کفاف حداقل‌های زندگی آن‌ها را نمی‌دهد
محمد شریفی‌مقدم، دبیر کل خانه پرستار، در خصوص مشکلات و چالش‌های حرفه پرستاری در کشور گفت: «طی سال‌های گذشته به دلیل کم‌توجهی به مسائل پرستاری، جذابیت این حرفه به تدریج کاهش یافته است. بخش عمده‌ای از این کاهش جذابیت مربوط به مسائل مالی است؛ به‌طوری‌که حقوق پرستاران در مقایسه با سایر کارکنان دولت در پایین‌ترین سطح قرار دارد. دریافتی پرستاران به دو شکل حقوق ثابت و حقوق متغیر است. در حوزه وزارت بهداشت، حقوق ثابت پرستاران نسبت به سایر کارکنان دولت بسیار پایین‌تر است. به عنوان مثال، یک پرستار با ۱۰ سال سابقه کاری حکمی در حدود ۱۵ میلیون تومان دریافت می‌کند که این رقم با توجه به شرایط اقتصادی کنونی بسیار پایین است. این مسئله باعث شده است که بسیاری از پرستاران به دلیل کمبود درآمد، به مهاجرت، ترک کار یا تغییر شغل روی آورند و حتی برخی ترجیح می‌دهند در خانه بمانند، زیرا حقوق ۱۲ میلیون تومانی کفاف حداقل‌های زندگی را نمی‌دهد».
‌*تحمیل اضافه‌کاری اجباری
در مورد اضافه‌کاری‌ها او ادامه داد: «این اضافه‌کار‌ها برخلاف قانون به صورت اجباری به پرستاران تحمیل می‌شود و نرخ پرداختی آن نیز بسیار پایین است. به عنوان مثال، اضافه‌کاری ساعتی ۲۰ هزار تومان محاسبه می‌شود که حتی هزینه رفت و آمد پرستار را نیز پوشش نمی‌دهد. بنابراین، بسیاری از پرستاران تمایلی به انجام اضافه‌کاری ندارند، زیرا احساس می‌کنند که به صورت رایگان کار می‌کنند. کارانه پرستاری جزو حقوق ثابت پرستاران نیست بلکه به عنوان دریافتی متغیر محسوب می‌شود. بیمارستان‌ها پس از دریافت مبالغی از بیمه‌ها بابت بستری و عمل‌های جراحی، باید این مبالغ را به صورت عادلانه بین کادر درمان توزیع کنند. اما این کارانه‌ها نیز مبلغ بالایی نیستند و پرستاران ماهیانه حدود دو تا سه میلیون تومان از این طریق دریافت می‌کنند.
علاوه بر این، این کارانه‌ها با تأخیر‌های طولانی مدت پرداخت می‌شوند؛ به‌طوری‌که برخی از پرستاران تا ده ماه معوقات دارند».
‌*جامعه پرستاری خواستار برقراری عدالت است!
او ادامه داد: «مشکلات اصلی پرستاران باید درک و برطرف شوند. یکی از مهم‌ترین خواسته‌های پرستاران اجرای قانون تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری است که از سال ۱۳۸۶ تصویب شده است. هر سه قوه بر اجرای این قانون تأکید داشته‌اند و حتی رهبری نیز بر اجرای آن تأکید کرده‌اند، اما متأسفانه این قانون به شکل واقعی و کارشناسی اجرا نشده است. به جای آن، یک نسخه غیرکارشناسی و ناکارآمد اجرا شده که مبنای قرارداد‌ها قرار گرفته است. پرستاران معتقدند که خدمات آن‌ها باید مانند سایر گروه‌های پزشکی با در نظر گرفتن عوامل مختلفی مانند خطرات کار، زمان صرف شده و مدرک تحصیلی، محاسبه و پرداخت شود. برخی از پزشکان درآمد‌های چندصد میلیون تومانی دارند در حالی که برخی دیگر از جمله پزشکان داخلی، عفونی و عمومی مشکلات مالی بیشتری نسبت به پرستاران دارند. جامعه پرستاری خواستار برقراری عدالت در پرداخت‌ها است و این درخواست کاملاً قانونی و مشروع است. همچنین، اجرای کامل قانون تعرفه‌گذاری در بخش خصوصی نیز مطالبه دیگری است که تاکنون به درستی اجرا نشده است».
او در ادامه گفت: «یکی دیگر از مسائل مهم، قانون مشاغل سخت و زیان‌آور مصوب سال ۱۳۶۸ است که پرستاری نیز جزو آن محسوب می‌شود. بر اساس این قانون، پرستاران باید از مزایایی مانند بازنشستگی زودتر از موعد بهره‌مند شوند؛ یعنی پس از ۲۵ سال کار با ۳۰ روز حقوق بازنشسته شوند. اما به دلیل کمبود نیروی پرستاری، این موضوع نیز مورد موافقت قرار نمی‌گیرد. مشکلات فعلی پرستاران با مبالغ معوقه چند میلیارد تومانی قابل حل نیست و نیازمند تغییرات اساسی و اجرای کامل قوانین موجود است».

شریفی مقدم از مسئولان درخواست کرد تا با درک درست از مشکلات و خواسته‌های پرستاران، اقدامات لازم را برای بهبود وضعیت آن‌ها انجام دهند. در پایان، او از تلاش‌های انجام‌شده برای بهبود شرایط پرستاران تشکر کرد و ابراز امیدواری کرد که با پیگیری‌های مستمر، این قشر زحمتکش به حقوق و مزایای شایسته خود دست یابند.

علی رغم تلاش مسئولان برای پاسخگویی به مطالبات پرستاران، اعتصابات و اعتراضات در برخی از استان‌ها همچنان ادامه دارد. ادامه اعتراضات پرستاران نشان‌دهنده عمق نارضایتی آن‌ها از سیستم جدید پرداخت حقوق و عدم اجرای صحیح قوانین موجود است.
توفان یزد
@Toofaneyazd