توفان یزد
اتش و شعر و شب مهتابی و دیدار و صحبت با احمد رسولی هنرمند شاعر و نقاش گمنام و شناخته نشده شاهدیه در جشن لتیر مجومرد در این باره بیشتر خواهیم نوشت محمدرضا شوق الشعراء ۱۴۰۳/۱/۷ ✅توفان یزد @Toofaneyazd
شعری برای پشه از شاعر پشه گزیده ابرآباندی!
کاشکی پشه می آمد و آرا مگزید
برسرو صورت شهرداری و شورا مگزید
کاشکی پشه ها حمله کنند آنور شهر
استاندار و فرماندار و جوکار یکجا مگزید
آخر تو بگو حرف حساب پشه ها چیست رفیق
دیشب وافتاد بجان من و این کودک مارا مگزید
فکر کنم بسته قرار داد با این مردم شهر
خون ما را بخورد ننه و بابا مگزید
عین جت حمله کنند و شکافتند تن ما
صورت و کله و هم دست پا را مگزید
بس که سوراخ شده کل بدن از نیشش
بی پدر روی پتو اینجا و انجا مگزید
چه عذابیست که شاهدیه گشته نصیب
تا سر صبح که از پایین و بالا مگزید
ای که مسئولی و فکری نکنی بابت شهر
کاش عقرب جرار شما را مگزید
بخدا نیست مروت که ازاین حرف عمل
نه پشه بلک شمایید که مارا مگزید
#احمد_رسولی
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
کاشکی پشه می آمد و آرا مگزید
برسرو صورت شهرداری و شورا مگزید
کاشکی پشه ها حمله کنند آنور شهر
استاندار و فرماندار و جوکار یکجا مگزید
آخر تو بگو حرف حساب پشه ها چیست رفیق
دیشب وافتاد بجان من و این کودک مارا مگزید
فکر کنم بسته قرار داد با این مردم شهر
خون ما را بخورد ننه و بابا مگزید
عین جت حمله کنند و شکافتند تن ما
صورت و کله و هم دست پا را مگزید
بس که سوراخ شده کل بدن از نیشش
بی پدر روی پتو اینجا و انجا مگزید
چه عذابیست که شاهدیه گشته نصیب
تا سر صبح که از پایین و بالا مگزید
ای که مسئولی و فکری نکنی بابت شهر
کاش عقرب جرار شما را مگزید
بخدا نیست مروت که ازاین حرف عمل
نه پشه بلک شمایید که مارا مگزید
#احمد_رسولی
✅توفان یزد
@Toofaneyazd