توفان یزد
چه در انتظار زنان آسیبدیده تهران است؟ از فرزندفروشی تا موج جدید اچآیوی(۱) #یگانه_شوق_الشعراء بررسی پیامدهای تعطیل مراکز کاهش آسیب در گفتوگو با لیلا ارشد و طاهره پژوهش شهرداری تهران در کمتر از سه سال، حکم تخلیه ۵ مرکز حمایت از زنان و کودکان آسیب دیده…
چه در انتظار زنان آسیبدیده تهران است؟
از فرزندفروشی تا موج جدید اچآیوی(۲)
بررسی پیامدهای تعطیل مراکز کاهش آسیب در گفتوگو با لیلا ارشد
مسائل پیچیدهتر جامعه
«لیلا ارشد» مددکار اجتماعی و فعال اجتماعی در اینباره به روزنامه اینترنتی فراز گفت: «همانطور که آمار و اطلاعات نشان میدهد، مسائل جامعه بیشتر و پیچیدهتر شده و همچنین سن درگیری جوانان با مسائل و مشکلات روزمره افزایش یافته است. از سوی دیگر تعداد کسانی که درگیر سوء مصرف مواد مخدر میشوند، رو به افزایش و زنان و دختران جوان، بیشتر درگیر اعتیاد شدهاند؛ بنابراین انتظار میرود که دولتها در این شرایط خدمات مناسبتر و بیشتری را در اختیار افراد قرار دهند به خصوص اگر آن افراد، کسانی باشند که در معرض آسیبهای اجتماعی قرار دارند یا آسیبدیده هستند. در جوامعی مانند جامعه ما پیشگیری سطح یک برای جوانان، نوجوانان و کودکان وجود ندارد؛ یعنی همان مهارتهایی که سازمان بهداشت جهانی به تمام کشورها از جمله ایران توصیه کردهاست. در این شرایط مشکلات، بیشتر و آدمهای بیشتری درگیر مسائل میشوند. انتظار این است که دولتها راهکارهای مناسبتر و بیشتری را در اختیار شهروندان قرار دهند».
نقش مهم مراکز حمایتی
مؤسس مرکز زنان سرزمین خورشید، «اولین مرکز کاهش آسیب اعتیاد زنان» ادامه داد: «با تعطیلی این نوع از مراکز ارائهدهنده خدمات به زنان آسیبدیده، عدهای که میتوانستند از این حمایتها بهرهمند شده و کمک بگیرند محروم میشوند. این نوع از ارائه خدمات به عنوان پیشگیری سطح دو و سه در جامعه کارکردهای زیادی دارد. در این فضا افرادی که حمایت دریافت نمیکنند در معرض آسیبهای بیشتری قرار میگیرند. تمام سالهایی که در خانه خورشید فعالیت داشتیم، این افتخار تیم ما بود که با ارائه آموزش، تلاش میکردیم از ابتلا به HIV جلوگیری کنیم. وقتی این نوع از مراکز فعالیت نکنند چگونه آموزشها به افراد منتقل میشود تا آنها یاد بگیرند از خود مراقبت کرده و درگیر این دست از مسائل نشوند؟ این مدل از بیماریها و آسیبها باراقتصادی زیادی را برای دولتها به همراه دارد. بیماری ایدز درمان ندارد، داروهای این بیماری گران است و دولتها پذیرفتهاند که خدمات را به صورت رایگان به بیماران درگیرHIV ارائه دهند. تعطیلی این مراکز بار زیادی را به وزارت بهداشت وارد میکند و باعث میشود زنان آسیبدیده و کودکان آنها فشار مضاعفی را متحمل شوند. زمانی که مراکز حمایتی کم شود، مشکلات گروه هدفی که حمایت میگیرد طبیعتاً بیشتر میشود».
* درگیری جامعه با آسیبهای اجتماعی
لیلا ارشد در آخر گفت: «باید از مسئولان پرسید، چطور زمانی که سن اعتیاد در جامعه پایین میآید، زنان بیشتر با اعتیاد درگیرمیشوند و آمار بیماریهای ویروسی افزایش پیدا میکند، مراکز حمایتی تعطیل میشوند؟ مسئولان فکر میکنند که برای گروه هدف چه اتفاقی میافتد؟ وقتی این حمایتها نباشند امکان بارداری این زنان وجود دارد و در شرایطی آنها ممکن است مجبور شوند فرزند خود را بفروشند. در این شرایط زنان و کودکان آنها آسیب میبینند. این افراد شهروندان کشوراند و خوشبختانه ایران کشور فقیری نیست و منابع خوبی دارد. در این حالت، عدهای از حمایتطلبی محروم میشوند اما آسیبها در حد خود این افراد باقی نمیماند و افراد دیگر در مناطق مختلف شهر، بدون درنظر گرفتن طبقه اقتصادی و اجتماعی درگیرخواهند شد».
گزارش #یگانه_شوق_الشعراء( کارشناس ارشد جامعه شناسی دانشگاه تهران)
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
از فرزندفروشی تا موج جدید اچآیوی(۲)
بررسی پیامدهای تعطیل مراکز کاهش آسیب در گفتوگو با لیلا ارشد
مسائل پیچیدهتر جامعه
«لیلا ارشد» مددکار اجتماعی و فعال اجتماعی در اینباره به روزنامه اینترنتی فراز گفت: «همانطور که آمار و اطلاعات نشان میدهد، مسائل جامعه بیشتر و پیچیدهتر شده و همچنین سن درگیری جوانان با مسائل و مشکلات روزمره افزایش یافته است. از سوی دیگر تعداد کسانی که درگیر سوء مصرف مواد مخدر میشوند، رو به افزایش و زنان و دختران جوان، بیشتر درگیر اعتیاد شدهاند؛ بنابراین انتظار میرود که دولتها در این شرایط خدمات مناسبتر و بیشتری را در اختیار افراد قرار دهند به خصوص اگر آن افراد، کسانی باشند که در معرض آسیبهای اجتماعی قرار دارند یا آسیبدیده هستند. در جوامعی مانند جامعه ما پیشگیری سطح یک برای جوانان، نوجوانان و کودکان وجود ندارد؛ یعنی همان مهارتهایی که سازمان بهداشت جهانی به تمام کشورها از جمله ایران توصیه کردهاست. در این شرایط مشکلات، بیشتر و آدمهای بیشتری درگیر مسائل میشوند. انتظار این است که دولتها راهکارهای مناسبتر و بیشتری را در اختیار شهروندان قرار دهند».
نقش مهم مراکز حمایتی
مؤسس مرکز زنان سرزمین خورشید، «اولین مرکز کاهش آسیب اعتیاد زنان» ادامه داد: «با تعطیلی این نوع از مراکز ارائهدهنده خدمات به زنان آسیبدیده، عدهای که میتوانستند از این حمایتها بهرهمند شده و کمک بگیرند محروم میشوند. این نوع از ارائه خدمات به عنوان پیشگیری سطح دو و سه در جامعه کارکردهای زیادی دارد. در این فضا افرادی که حمایت دریافت نمیکنند در معرض آسیبهای بیشتری قرار میگیرند. تمام سالهایی که در خانه خورشید فعالیت داشتیم، این افتخار تیم ما بود که با ارائه آموزش، تلاش میکردیم از ابتلا به HIV جلوگیری کنیم. وقتی این نوع از مراکز فعالیت نکنند چگونه آموزشها به افراد منتقل میشود تا آنها یاد بگیرند از خود مراقبت کرده و درگیر این دست از مسائل نشوند؟ این مدل از بیماریها و آسیبها باراقتصادی زیادی را برای دولتها به همراه دارد. بیماری ایدز درمان ندارد، داروهای این بیماری گران است و دولتها پذیرفتهاند که خدمات را به صورت رایگان به بیماران درگیرHIV ارائه دهند. تعطیلی این مراکز بار زیادی را به وزارت بهداشت وارد میکند و باعث میشود زنان آسیبدیده و کودکان آنها فشار مضاعفی را متحمل شوند. زمانی که مراکز حمایتی کم شود، مشکلات گروه هدفی که حمایت میگیرد طبیعتاً بیشتر میشود».
* درگیری جامعه با آسیبهای اجتماعی
لیلا ارشد در آخر گفت: «باید از مسئولان پرسید، چطور زمانی که سن اعتیاد در جامعه پایین میآید، زنان بیشتر با اعتیاد درگیرمیشوند و آمار بیماریهای ویروسی افزایش پیدا میکند، مراکز حمایتی تعطیل میشوند؟ مسئولان فکر میکنند که برای گروه هدف چه اتفاقی میافتد؟ وقتی این حمایتها نباشند امکان بارداری این زنان وجود دارد و در شرایطی آنها ممکن است مجبور شوند فرزند خود را بفروشند. در این شرایط زنان و کودکان آنها آسیب میبینند. این افراد شهروندان کشوراند و خوشبختانه ایران کشور فقیری نیست و منابع خوبی دارد. در این حالت، عدهای از حمایتطلبی محروم میشوند اما آسیبها در حد خود این افراد باقی نمیماند و افراد دیگر در مناطق مختلف شهر، بدون درنظر گرفتن طبقه اقتصادی و اجتماعی درگیرخواهند شد».
گزارش #یگانه_شوق_الشعراء( کارشناس ارشد جامعه شناسی دانشگاه تهران)
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
توفان یزد
چه در انتظار زنان آسیبدیده تهران است؟ از فرزندفروشی تا موج جدید اچآیوی(۲) بررسی پیامدهای تعطیل مراکز کاهش آسیب در گفتوگو با لیلا ارشد مسائل پیچیدهتر جامعه «لیلا ارشد» مددکار اجتماعی و فعال اجتماعی در اینباره به روزنامه اینترنتی فراز گفت: «همانطور که…
چه در انتظار زنان آسیبدیده تهران است؟
از فرزندفروشی تا موج جدید اچآیوی(۳)
بررسی پیامدهای تعطیل مراکز کاهش آسیب در گفتوگو با طاهره پژوهش
*عدم درک مسائل اجتماعی
محروم کردن زنان آسیبدیده از دریافت خدمات، نه تنها آنها را در معرض آسیبهای بیشتر اجتماعی قرار میدهد بلکه فرزندان آنها نیز متحمل آسیب میشوند. «طاهره پژوهش»، مدیرعامل پیشین انجمن حمایت از حقوق کودکان در گفتوگو با روزنامه اینترنتی فراز میگوید: «ما بیشترین رابطه را با کودکان کار و کودکان در معرض آسیب داریم و مشکل اصلی عدم درک کارشناسی از مسائل اجتماعی در بین مسئولان شهری است. افرادی که چنین تصمیماتی میگیرند با مسائل واقعی این نوع از خانوادهها آشنایی ندارند. مسئولان شهری باید حق مردم در شهر و جامعه را بشناسند. تعطیلی مراکز حمایتی زنان و کودکان، آسیبهای اجتماعی را تشدید میکند. همچنین کسانی که درجایگاه اداره شهرها قرار میگیرند ضرورت دارد که تحصیلات جامعهشناختی داشته باشند و از تجربیات سمنها استفاده کنند. بسیاری از مدیران شهری شناخت درستی از منظر نظری نسبت به انسان ندارند و تصمیمات گرفته شده مبنای کار کارشناسی شده ندارد».
*فلاکت روزمره مردم
او ادامه میدهد: «به یاد داریم که در زمان آقای قالیباف، «طرح بهاران» در رابطه با زنان معتاد اجرا شد؛ بودجههای زیادی هزینه شد و متأسفانه دستاورد قابل توجهی نداشت. متأسفانه عدهای فکر میکنند انسانها آجرهاییاند که میتوانند کنار هم قرار بگیرند و اگر مسئله تغذیه آنها رفع شود مشکل دیگری وجود نخواهد داشت. در حالی که افراد آسیبدیده و معتاد، درگیر مشکلات بسیار زیادیاند. انفجارهای سطح جامعه نشان میدهد مردم به شکل روزمره هزاران فلاکت را تحمل میکنند. وقتی که افراد نتوانند تجربه رفاه نسبی را داشته باشند، عملاً همهچیز به زیرزمینها ختم میشود و این بیشترین خطر را برای جامعه دارد. تنها شیوهای که به وسیله آن میتوانیم آسیبهای اجتماعی را کم کنیم، آموزش همهجانبه و ایجاد امکانات گسترده برای مردم است تا بتوانند رشد کنند. آنقدر مسئولان از این مسیر عقب ماندهاند که ما شاهد تعطیلی مراکز حمایتی هستیم. این در صورتی است که اداره این نوع از مراکز بسیار سخت و دشوار است.»
در شرایطی که کارشناسان و جامعهشناسان مدام در خصوص افزایش آسیبهای اجتماعی هشدار میدهند، مشخص نیست که چرا عدهای راه تعطیلی مراکز حمایتی را در پیش گرفتهاند.اما همانطور که دو فعال این حوزه هشدار دادند چنین اقداماتی تبعات غیرقابل جبرانی برای جامعه دارد.
گزارش #یگانه_شوق_الشعراء( کارشناس ارشد جامعه شناسی دانشگاه تهران)
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
از فرزندفروشی تا موج جدید اچآیوی(۳)
بررسی پیامدهای تعطیل مراکز کاهش آسیب در گفتوگو با طاهره پژوهش
*عدم درک مسائل اجتماعی
محروم کردن زنان آسیبدیده از دریافت خدمات، نه تنها آنها را در معرض آسیبهای بیشتر اجتماعی قرار میدهد بلکه فرزندان آنها نیز متحمل آسیب میشوند. «طاهره پژوهش»، مدیرعامل پیشین انجمن حمایت از حقوق کودکان در گفتوگو با روزنامه اینترنتی فراز میگوید: «ما بیشترین رابطه را با کودکان کار و کودکان در معرض آسیب داریم و مشکل اصلی عدم درک کارشناسی از مسائل اجتماعی در بین مسئولان شهری است. افرادی که چنین تصمیماتی میگیرند با مسائل واقعی این نوع از خانوادهها آشنایی ندارند. مسئولان شهری باید حق مردم در شهر و جامعه را بشناسند. تعطیلی مراکز حمایتی زنان و کودکان، آسیبهای اجتماعی را تشدید میکند. همچنین کسانی که درجایگاه اداره شهرها قرار میگیرند ضرورت دارد که تحصیلات جامعهشناختی داشته باشند و از تجربیات سمنها استفاده کنند. بسیاری از مدیران شهری شناخت درستی از منظر نظری نسبت به انسان ندارند و تصمیمات گرفته شده مبنای کار کارشناسی شده ندارد».
*فلاکت روزمره مردم
او ادامه میدهد: «به یاد داریم که در زمان آقای قالیباف، «طرح بهاران» در رابطه با زنان معتاد اجرا شد؛ بودجههای زیادی هزینه شد و متأسفانه دستاورد قابل توجهی نداشت. متأسفانه عدهای فکر میکنند انسانها آجرهاییاند که میتوانند کنار هم قرار بگیرند و اگر مسئله تغذیه آنها رفع شود مشکل دیگری وجود نخواهد داشت. در حالی که افراد آسیبدیده و معتاد، درگیر مشکلات بسیار زیادیاند. انفجارهای سطح جامعه نشان میدهد مردم به شکل روزمره هزاران فلاکت را تحمل میکنند. وقتی که افراد نتوانند تجربه رفاه نسبی را داشته باشند، عملاً همهچیز به زیرزمینها ختم میشود و این بیشترین خطر را برای جامعه دارد. تنها شیوهای که به وسیله آن میتوانیم آسیبهای اجتماعی را کم کنیم، آموزش همهجانبه و ایجاد امکانات گسترده برای مردم است تا بتوانند رشد کنند. آنقدر مسئولان از این مسیر عقب ماندهاند که ما شاهد تعطیلی مراکز حمایتی هستیم. این در صورتی است که اداره این نوع از مراکز بسیار سخت و دشوار است.»
در شرایطی که کارشناسان و جامعهشناسان مدام در خصوص افزایش آسیبهای اجتماعی هشدار میدهند، مشخص نیست که چرا عدهای راه تعطیلی مراکز حمایتی را در پیش گرفتهاند.اما همانطور که دو فعال این حوزه هشدار دادند چنین اقداماتی تبعات غیرقابل جبرانی برای جامعه دارد.
گزارش #یگانه_شوق_الشعراء( کارشناس ارشد جامعه شناسی دانشگاه تهران)
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
با روشهای گذشته امکان ایجاد مشارکت نیست
محمدصادق جوادی حصار، فعال سیاسی و عضو حزب اعتماد ملی در گفتوگو با فراز:
دستگاههای تصمیمساز به این نتیجه رسیدهاند که با روشهای گذشته امکان ایجاد مشارکت نیست | عاقلانهترین روش این است که راه رفته را بازگردند
#یگانه_شوق_الشعراء
با پایان عزای عمومی، به نظر میرسد که فضای سیاسی کشور به پیشواز انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری رفته است؛ انتخاباتی که قرار بود در خرداد ۱۴۰۴ برگزار شود اما با درگذشت رییسجمهوری در حادثه سقوط بالگرد، ۸ تیر ۱۴۰۳ برگزار خواهد شد. در شرایطی که در سالهای اخیر یکی از فراگیرترین بحثها درباره جامعه ایران بحث به وجود آمدن و عمیقشدن گسست و شکاف اجتماعی بود که در مواردی به دوقطبی شدن جامعه نیز منجر شد، حالا بسیاری از فعالان سیاسی معتقدند که این انتخابات میتواند فرصتی طلایی برای کاهش گسست و شکاف اجتماعی موجود باشد. آنها تأکید دارند که امروز بیش از هر زمان دیگری به یک گزینه اجماعساز در انتخابات نیاز است تا بار دیگر آرای باطله، سهم قابل توجهی از صندوقهای را به خود اختصاص ندهد و میزان مشارکت افزایش پیدا کند. محمد صادق جوادی حصار در گفتوگو با «فراز» توضیح میدهد که در صورت باز شدن فضا و وجود گزینهای اجماعساز، رأی دادن مردم تنها کنشی سیاسی نیست بلکه کنشی اجتماعی است که میتواند شکافهای اجتماعی موجود را تا حدی کمرنگ کند.
انتخاباتی مهم
محمد صادق جوادی حصار فعال سیاسی و عضو حزب اعتماد ملی در این باره به روزنامه اینترنتی فراز گفت: «تمام ادوار انتخابات در تعیین سرنوشت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورها موثر بوده و هست. این دوره البته به دلیل شرایط ویژه و فرصت کم در شناسایی و فراهم کردن تمهیدات لازم برای برگزاری انتخابات از طرف جریانهای سیاسی از مختصات خاصی برخوردار است. چون در این فرصت کوتاه آنهایی که تازه از مبارزه برگشتند و ستادهای انتخاباتی دارند، برای کاندید شدن آمادهتراند. من فکر میکنم این دوره اهمیت بیشتری دارد، زیرا بعد از دهه ۶۰ این اولین دوره ریاست جمهوری است که در حالت غیرعادی انتخابات برگزار میشود؛ بنابراین این انتخابات از چند جهت بسیار مهم است».
☑️ @yeganehshough
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
با روشهای گذشته امکان ایجاد مشارکت نیست
محمدصادق جوادی حصار، فعال سیاسی و عضو حزب اعتماد ملی در گفتوگو با فراز:
دستگاههای تصمیمساز به این نتیجه رسیدهاند که با روشهای گذشته امکان ایجاد مشارکت نیست | عاقلانهترین روش این است که راه رفته را بازگردند
#یگانه_شوق_الشعراء
با پایان عزای عمومی، به نظر میرسد که فضای سیاسی کشور به پیشواز انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری رفته است؛ انتخاباتی که قرار بود در خرداد ۱۴۰۴ برگزار شود اما با درگذشت رییسجمهوری در حادثه سقوط بالگرد، ۸ تیر ۱۴۰۳ برگزار خواهد شد. در شرایطی که در سالهای اخیر یکی از فراگیرترین بحثها درباره جامعه ایران بحث به وجود آمدن و عمیقشدن گسست و شکاف اجتماعی بود که در مواردی به دوقطبی شدن جامعه نیز منجر شد، حالا بسیاری از فعالان سیاسی معتقدند که این انتخابات میتواند فرصتی طلایی برای کاهش گسست و شکاف اجتماعی موجود باشد. آنها تأکید دارند که امروز بیش از هر زمان دیگری به یک گزینه اجماعساز در انتخابات نیاز است تا بار دیگر آرای باطله، سهم قابل توجهی از صندوقهای را به خود اختصاص ندهد و میزان مشارکت افزایش پیدا کند. محمد صادق جوادی حصار در گفتوگو با «فراز» توضیح میدهد که در صورت باز شدن فضا و وجود گزینهای اجماعساز، رأی دادن مردم تنها کنشی سیاسی نیست بلکه کنشی اجتماعی است که میتواند شکافهای اجتماعی موجود را تا حدی کمرنگ کند.
انتخاباتی مهم
محمد صادق جوادی حصار فعال سیاسی و عضو حزب اعتماد ملی در این باره به روزنامه اینترنتی فراز گفت: «تمام ادوار انتخابات در تعیین سرنوشت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورها موثر بوده و هست. این دوره البته به دلیل شرایط ویژه و فرصت کم در شناسایی و فراهم کردن تمهیدات لازم برای برگزاری انتخابات از طرف جریانهای سیاسی از مختصات خاصی برخوردار است. چون در این فرصت کوتاه آنهایی که تازه از مبارزه برگشتند و ستادهای انتخاباتی دارند، برای کاندید شدن آمادهتراند. من فکر میکنم این دوره اهمیت بیشتری دارد، زیرا بعد از دهه ۶۰ این اولین دوره ریاست جمهوری است که در حالت غیرعادی انتخابات برگزار میشود؛ بنابراین این انتخابات از چند جهت بسیار مهم است».
☑️ @yeganehshough
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
Telegraph
با روشهای گذشته امکان ایجاد مشارکت نیست
محمدصادق جوادی حصار، فعال سیاسی و عضو حزب اعتماد ملی در گفتوگو با فراز: دستگاههای تصمیمساز به این نتیجه رسیدهاند که با روشهای گذشته امکان ایجاد مشارکت نیست | عاقلانهترین روش این است که راه رفته را بازگردند با پایان عزای عمومی، به نظر میرسد که…
طالبان باز هم آب را به روی ایران بست؟
#یگانه_شوق_الشعراء
فراز تامین حق آبه هیرمند را بررسی میکند
«امروز آبی از افغانستان به ایران وارد نمیشود» این جملهای است که یک منبع آگاه در سیستان و بلوچستان به فراز میگوید. در حالی که چهارم خرداد ماه نماینده ویژه رییس جمهور اعلام کرد که بیش از ۳۰۰ میلیون متر مکعب حقآبه ایران از سوی افغانستان، تامین شده است. امروز نیز سخنگوی صنعت آب گفت: «به هیچ عنوان از حقآبه هیرمند بینیاز نمیشویم و به دنبال اخلالی که در روند حقآبه هیرمند رخ داد، وزارت نیرو راهبرد خود را برای تامین آب شرب و کشاورزی تغییر داد و به راهبرد جدیدی دست یافتیم.» نه تنها افغانستان هنوز حق آبه هیرمند را به صورت کامل تامین نکرده است بلکه هم اکنون آبی از افغانستان به سمت ایران جاری نیست.
* آبهایی که به شورهزار میرود و به ایران نمیرسد
«حسن کاظمی قمی» با اشاره به سه اقدام اصلاحی از سوی طالبان یک مورد آن را ناکارآمد میداند. او گفته است که «همین اقدام ناکارآمد طالبان بود که موجب شد آب به سمت «گودزره» برود، اما از نظر او دو اقدام دیگر افغانستان باعث شدهاست که تاکنون مقداری آب به ایران بیاید». از نظر نماینده ویژه رئیسجمهور در امور افغانستان به دلیل عدم اصلاح درست تاج سد کمال خان، قسمتی از آب بار دیگر به سمت شورهزار گودزره هدایت شد و این امر مانع از تامین بخشی از حقآبه ایران گردید. او گفت که انتظار میرود که تا پایان سال آبی جاری، حقآبه ایران از رودخانه هیرمند به طور کامل تامین شود.
* رودخانه به سمت ایران خشک است
یک منبع آگاه در سیستان و بلوچستان در این باره به روزنامه اینترنتی فراز گفت: «تامین حقآبه ایران از افغانستان به وزارت خارجه سپرده شد و عملا سازمان محیط زیست و وزارت نیرو در این حوزه نمیتواند فعالیتی داشته باشد. یعنی تمام اطلاع رسانیها و هماهنگیها نیز باید توسط وزارت خارجه صورت پذیرد. مسافت «سد کجکی» تا «بند کمالخان» حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ کیلومتر است، اما رودخانه به سمت ایران خشک است. هم اکنون تا پشت بند کمالخان آب وجود دارد و تصاویر ماهوارهای نیز همین را نشان میدهند، اما آب از پشت بند کمالخان به سمت شورهزار «گودزره» انحراف پیدا کرده و به سمت ایران نمیآید. مقداری آب هم که به سمت ایران میآمد، برادران افغانی نرسیده به ایران بندی به نام «لشکرگاه» تاسیس کردند که آب پشت آن بند میماند و به خاک افغانستان میرسد».
*سیلاب یا حق آبه؟
او ادامه میدهد: «امروز آبی به ایران از افغانستان وارد نمیشود. یک ماه پیش مقداری آب وارد سیستان و بلوچستان شد و این موضوع را رسانهای کردند و گفتند ۳۰۰ میلیون متر مکعب آب وارد ایران شده است. حق آبه ایران ۸۲۰ میلیون متر مکعب است. قبل از شهادت آقای امیر عبدالهیان در وزارت امور خارجه جلسهای برگزار شد که نماینده ایران در افغانستان در حضور داشتند. بین آقای «کاظمی قمی» و نماینده زاهدان درگیری لفظی پیش میآید، زیرا آقای قمی ۳۰۰ میلیون متر مکعب آب را تامین حق آبه ایران میدانستند، اما نماینده زاهدان گفتند این سیلاب است که وارد ایران شده و حق آبه نیست».
*آب به ۴۰ کیلومتری ایران میرسد
او در آخر گفت: «از نظر ما مقداری آب به منطقه وارد شده است و اگر همین آب نیز نمیرسید ما الان آب خوردن نداشتیم. از روزی که این بحث در وزارت خارجه مطرح شد، آب ایران قطع شد. برخی میگویند افغانستان بند «کمالخان» را بسته است و عدهای میگویند بند باز است، حجم آب کم شده و به سمت «گودزره» انحراف پیدا کرده است. اما تصاویر ماهوارهای نشان میدهد آب هست و تا نزدیک بند «لشکرگاه» یعنی ۴۰ کیلومتری ایران میآید، اما به سمت اراضی افغانستان منحرف شدهاست. اما الان آبی وارد خاک ایران نمیشود و یک هفتهای است آب قطع شده است.»
به نظر میرسد در حوزه تامین حقآبه ایران از افغانستان با نوعی مدیریت رسانهای برای انتشار اخبار مواجه هستیم، اما امروز آبی از افغانستان به سمت ایران نمیآید و این تمام آن چیزی است که باید بدانیم.
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
#یگانه_شوق_الشعراء
فراز تامین حق آبه هیرمند را بررسی میکند
«امروز آبی از افغانستان به ایران وارد نمیشود» این جملهای است که یک منبع آگاه در سیستان و بلوچستان به فراز میگوید. در حالی که چهارم خرداد ماه نماینده ویژه رییس جمهور اعلام کرد که بیش از ۳۰۰ میلیون متر مکعب حقآبه ایران از سوی افغانستان، تامین شده است. امروز نیز سخنگوی صنعت آب گفت: «به هیچ عنوان از حقآبه هیرمند بینیاز نمیشویم و به دنبال اخلالی که در روند حقآبه هیرمند رخ داد، وزارت نیرو راهبرد خود را برای تامین آب شرب و کشاورزی تغییر داد و به راهبرد جدیدی دست یافتیم.» نه تنها افغانستان هنوز حق آبه هیرمند را به صورت کامل تامین نکرده است بلکه هم اکنون آبی از افغانستان به سمت ایران جاری نیست.
* آبهایی که به شورهزار میرود و به ایران نمیرسد
«حسن کاظمی قمی» با اشاره به سه اقدام اصلاحی از سوی طالبان یک مورد آن را ناکارآمد میداند. او گفته است که «همین اقدام ناکارآمد طالبان بود که موجب شد آب به سمت «گودزره» برود، اما از نظر او دو اقدام دیگر افغانستان باعث شدهاست که تاکنون مقداری آب به ایران بیاید». از نظر نماینده ویژه رئیسجمهور در امور افغانستان به دلیل عدم اصلاح درست تاج سد کمال خان، قسمتی از آب بار دیگر به سمت شورهزار گودزره هدایت شد و این امر مانع از تامین بخشی از حقآبه ایران گردید. او گفت که انتظار میرود که تا پایان سال آبی جاری، حقآبه ایران از رودخانه هیرمند به طور کامل تامین شود.
* رودخانه به سمت ایران خشک است
یک منبع آگاه در سیستان و بلوچستان در این باره به روزنامه اینترنتی فراز گفت: «تامین حقآبه ایران از افغانستان به وزارت خارجه سپرده شد و عملا سازمان محیط زیست و وزارت نیرو در این حوزه نمیتواند فعالیتی داشته باشد. یعنی تمام اطلاع رسانیها و هماهنگیها نیز باید توسط وزارت خارجه صورت پذیرد. مسافت «سد کجکی» تا «بند کمالخان» حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ کیلومتر است، اما رودخانه به سمت ایران خشک است. هم اکنون تا پشت بند کمالخان آب وجود دارد و تصاویر ماهوارهای نیز همین را نشان میدهند، اما آب از پشت بند کمالخان به سمت شورهزار «گودزره» انحراف پیدا کرده و به سمت ایران نمیآید. مقداری آب هم که به سمت ایران میآمد، برادران افغانی نرسیده به ایران بندی به نام «لشکرگاه» تاسیس کردند که آب پشت آن بند میماند و به خاک افغانستان میرسد».
*سیلاب یا حق آبه؟
او ادامه میدهد: «امروز آبی به ایران از افغانستان وارد نمیشود. یک ماه پیش مقداری آب وارد سیستان و بلوچستان شد و این موضوع را رسانهای کردند و گفتند ۳۰۰ میلیون متر مکعب آب وارد ایران شده است. حق آبه ایران ۸۲۰ میلیون متر مکعب است. قبل از شهادت آقای امیر عبدالهیان در وزارت امور خارجه جلسهای برگزار شد که نماینده ایران در افغانستان در حضور داشتند. بین آقای «کاظمی قمی» و نماینده زاهدان درگیری لفظی پیش میآید، زیرا آقای قمی ۳۰۰ میلیون متر مکعب آب را تامین حق آبه ایران میدانستند، اما نماینده زاهدان گفتند این سیلاب است که وارد ایران شده و حق آبه نیست».
*آب به ۴۰ کیلومتری ایران میرسد
او در آخر گفت: «از نظر ما مقداری آب به منطقه وارد شده است و اگر همین آب نیز نمیرسید ما الان آب خوردن نداشتیم. از روزی که این بحث در وزارت خارجه مطرح شد، آب ایران قطع شد. برخی میگویند افغانستان بند «کمالخان» را بسته است و عدهای میگویند بند باز است، حجم آب کم شده و به سمت «گودزره» انحراف پیدا کرده است. اما تصاویر ماهوارهای نشان میدهد آب هست و تا نزدیک بند «لشکرگاه» یعنی ۴۰ کیلومتری ایران میآید، اما به سمت اراضی افغانستان منحرف شدهاست. اما الان آبی وارد خاک ایران نمیشود و یک هفتهای است آب قطع شده است.»
به نظر میرسد در حوزه تامین حقآبه ایران از افغانستان با نوعی مدیریت رسانهای برای انتشار اخبار مواجه هستیم، اما امروز آبی از افغانستان به سمت ایران نمیآید و این تمام آن چیزی است که باید بدانیم.
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
در وضعیت موجود ما به هیچ نوع رییس جمهوری نیاز نداریم
پیروز انتخابات باید نماینده رقیب خود شود
سیاستهای یکدستساز انتخابات را بیمعنا میکند
#یگانه_شوق_الشعراء
«تقی آزاد ارمکی» در گفتوگو با فراز
در شرایط کنونی و با بالا گرفتن بحث انتخابات، به ندرت پیش میآید که کسی به دنبال نظرات جامعهشناسان برود و عمده سوالات از اهل سیاست و کارشناسان این حوزه پرسیده میشود. در شرایطی نیاز است که تصمیمگیران به سراغ جامعهشناسان بروند و با آگاهی از واقعیت موجود جامعه برای مردم جامعه تصمیم بگیرند. «تقی آزاد ارمکی» میگوید در وضعیت موجود، جامعه ایران به رییس جمهوری نیاز ندارد. در این گزارش جنس نیاز مردم ایران به رییس جمهوری از نگاه یک جامعه شناس بررسی میشود.
*حالت خودگردان جامعه
تقی آزاد ارمکی جامعهشناس و استاد دانشگاه به فراز گفت: «در این باره که جامعه ایران به چه رییس جمهوری نیاز دارد به نظر من با وضعیت موجود ما به هیچ نوع رییس جمهوری نیاز نداریم. جامعه به رییس جمهوری نیاز ندارد به این دلیل که ساز و کارهای تنظیم امور را خود دارد پیگیری میکند. با وضعیت موجود تورم، ناامنی اجتماعی و تنشهایی که در منطقه وجود دارد، جامعه احساس میکند که رییس جمهوری در سامان شرایط تاثیرگذار نیست و به همین دلیل جامعه، نیروها و عناصر آن حالتی خودگردان در تنظیم روابط با دیگران، امنیت، حمایت و کاهش نابسامانیها پیدا کرده اند».
* اقتصاد از دست رفته ایران
او ادامه داد: «اولین گام رییس جمهوری بعدی باید تنظیم حوزه اقتصاد باشد. اقتصاد ایران از دست رفته است و جامعه در بحثهای خرید و فروش، پس انداز، ذخیره کالا و مصرف با این اقتصاد درگیر است. به این معنا اگر تغییری در وضعیت موجود ایجاد نشود رییس جمهوری خیلی تعیین کننده نیست. به همین دلیل است که حضور ریس جمهور تفاوت چندانی ایجاد نمیکند. زمانی حضور رییس جمهوری تعیینکننده میشود که تغییراتی مورد نظر او باشد. یعنی در سیاستهای غلط تغییر ایجاد شود و فردی برای انجام چنین تغییراتی بر سر کار بیاید. طبیعی است در این حالت به جایی میرسیم که رییس جمهوری موضوعیت پیدا میکند آن هم در یک انتخابات آزاد معطوف به موقعیت و با توجه به شرایط فرهنگی. در این حالت افرادی که توانایی مدیریت کشور، نیرو و سرمایه دارند به صحنه میآیند و در رقابتی مردم بهترین آنها را انتخاب میکنند».
آزاد ارمکی در ادامه گفت: «اگر انتخابات سازمان یافته باشد، مهندسی انتخابات صورت گیرد، یک فرد خاصی مورد نظر باشد، سایر رقبای اصلی حذف شوند و رقبای حاشیهای و آذینی در انتخابات حاضر باشند، از دل این انتخابات رییس جمهوری خوبی تعیین نمیشود. وقتی انتخابات این گونه طراحی شود دیگر رییس جمهوری لازم نیست و وقتی جامعه به رییس جمهوری نیاز نداشته باشد کلیت حکمرانی کشور کار خود را پیش میبرد؛ بنابراین اگر با همین وضعیت پیش برویم، انتخابات یک امر آذینی خواهد بود و کسی که از دل آن بیرون بیاید رییس جمهوری به معنای نماینده مردم نخواهد بود. بلکه او تنها نماینده گروهی است که حاکمیت را در اختیار دارد. به همین دلیل رقیب حاضر نیست و ایده رقیب نیز موضوعیتی نخواهد داشت».
صحنه انتخابات و جایگاه رقیب
او در آخر گفت: «:در انتخابات فرد پیروز بیش از آنکه نماینده سخن خود باشد باید نماینده رقیب خود و متعهد به انجام وظایف و اهداف رقیب نیز شود. پیروز انتخابات نباید تنها حرف خود را به کرسی بنشاند بلکه در مراودهای باید قرار بگیرد که سخن بینی از صحنه انتخابات بیرون آید. اگر سیاستهای یکدستسازی وجود داشته باشد دیگر بحث انتخابات خیلی معنی ندارد».
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
پیروز انتخابات باید نماینده رقیب خود شود
سیاستهای یکدستساز انتخابات را بیمعنا میکند
#یگانه_شوق_الشعراء
«تقی آزاد ارمکی» در گفتوگو با فراز
در شرایط کنونی و با بالا گرفتن بحث انتخابات، به ندرت پیش میآید که کسی به دنبال نظرات جامعهشناسان برود و عمده سوالات از اهل سیاست و کارشناسان این حوزه پرسیده میشود. در شرایطی نیاز است که تصمیمگیران به سراغ جامعهشناسان بروند و با آگاهی از واقعیت موجود جامعه برای مردم جامعه تصمیم بگیرند. «تقی آزاد ارمکی» میگوید در وضعیت موجود، جامعه ایران به رییس جمهوری نیاز ندارد. در این گزارش جنس نیاز مردم ایران به رییس جمهوری از نگاه یک جامعه شناس بررسی میشود.
*حالت خودگردان جامعه
تقی آزاد ارمکی جامعهشناس و استاد دانشگاه به فراز گفت: «در این باره که جامعه ایران به چه رییس جمهوری نیاز دارد به نظر من با وضعیت موجود ما به هیچ نوع رییس جمهوری نیاز نداریم. جامعه به رییس جمهوری نیاز ندارد به این دلیل که ساز و کارهای تنظیم امور را خود دارد پیگیری میکند. با وضعیت موجود تورم، ناامنی اجتماعی و تنشهایی که در منطقه وجود دارد، جامعه احساس میکند که رییس جمهوری در سامان شرایط تاثیرگذار نیست و به همین دلیل جامعه، نیروها و عناصر آن حالتی خودگردان در تنظیم روابط با دیگران، امنیت، حمایت و کاهش نابسامانیها پیدا کرده اند».
* اقتصاد از دست رفته ایران
او ادامه داد: «اولین گام رییس جمهوری بعدی باید تنظیم حوزه اقتصاد باشد. اقتصاد ایران از دست رفته است و جامعه در بحثهای خرید و فروش، پس انداز، ذخیره کالا و مصرف با این اقتصاد درگیر است. به این معنا اگر تغییری در وضعیت موجود ایجاد نشود رییس جمهوری خیلی تعیین کننده نیست. به همین دلیل است که حضور ریس جمهور تفاوت چندانی ایجاد نمیکند. زمانی حضور رییس جمهوری تعیینکننده میشود که تغییراتی مورد نظر او باشد. یعنی در سیاستهای غلط تغییر ایجاد شود و فردی برای انجام چنین تغییراتی بر سر کار بیاید. طبیعی است در این حالت به جایی میرسیم که رییس جمهوری موضوعیت پیدا میکند آن هم در یک انتخابات آزاد معطوف به موقعیت و با توجه به شرایط فرهنگی. در این حالت افرادی که توانایی مدیریت کشور، نیرو و سرمایه دارند به صحنه میآیند و در رقابتی مردم بهترین آنها را انتخاب میکنند».
آزاد ارمکی در ادامه گفت: «اگر انتخابات سازمان یافته باشد، مهندسی انتخابات صورت گیرد، یک فرد خاصی مورد نظر باشد، سایر رقبای اصلی حذف شوند و رقبای حاشیهای و آذینی در انتخابات حاضر باشند، از دل این انتخابات رییس جمهوری خوبی تعیین نمیشود. وقتی انتخابات این گونه طراحی شود دیگر رییس جمهوری لازم نیست و وقتی جامعه به رییس جمهوری نیاز نداشته باشد کلیت حکمرانی کشور کار خود را پیش میبرد؛ بنابراین اگر با همین وضعیت پیش برویم، انتخابات یک امر آذینی خواهد بود و کسی که از دل آن بیرون بیاید رییس جمهوری به معنای نماینده مردم نخواهد بود. بلکه او تنها نماینده گروهی است که حاکمیت را در اختیار دارد. به همین دلیل رقیب حاضر نیست و ایده رقیب نیز موضوعیتی نخواهد داشت».
صحنه انتخابات و جایگاه رقیب
او در آخر گفت: «:در انتخابات فرد پیروز بیش از آنکه نماینده سخن خود باشد باید نماینده رقیب خود و متعهد به انجام وظایف و اهداف رقیب نیز شود. پیروز انتخابات نباید تنها حرف خود را به کرسی بنشاند بلکه در مراودهای باید قرار بگیرد که سخن بینی از صحنه انتخابات بیرون آید. اگر سیاستهای یکدستسازی وجود داشته باشد دیگر بحث انتخابات خیلی معنی ندارد».
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
توفان یزد
خراب شد! رشته های ظریف را خشم فاضلی پنبه کرد! از یک فرهنگی و جامعه شناس، سعه صدر و توقع و ظرافت بیشتری می رفت عصبانیت و پرتاب میکروفون و از صحنه خارج شدن و ترک مناظره جناب محمد فاضلی، جامعه شناس مشاور پزشکیان، و تنها گذاشتن پزشکیان کار درستی نبود ✅توفان یزد…
🔴 فریاد رنجی که شنیده نشد
#یگانه_شوق_الشعراء
در میزگرد فرهنگی امشب مسعود پزشکیان، تنشی بین محمد فاضلی و شهاب اسفندیاری ( کارشناس پوشالی) رخ داد.
📌 چند نکته:
از زمانی که محمد فاضلی اعلام کرد در میزگرد فرهنگی کنار مسعود پزشکیان و برای ایران مینشیند مورد هجمه عدهای قرار گرفت و دلیل هجمهها آن بود که پیشتر گفته بود به هیچ کار دولتی نزدیک نخواهد شد، حتی اگر پزشکیان بر سر کار بیاید. در هر صورت این هجمهها نیز بیاساس بود.
نه تنها کارشناس این برنامه از ابتدا صحبتهای بیاساسی را مطرح کرد، بلکه مجری برنامه نیز برای اولین بار در خصوص صحبتهای نامزد انتخابات، نظراتی مطرح کرد که کاملا مداخله و برخلاف رویه برنامههای قبلی بود.
در هر صورت محمد فاضلی قرار شد پاسخ کارشناس برنامه در خصوص اخراجش از دانشگاه را بدهد که تنش شروع شد. او با جمله دروغ میگویید حرف خود را شروع کرد که کارشناس اجازه نداد حرفش کامل شود.
ما میدانیم که محمد فاضلی از چه دروغی صحبت کرده و چه رنجی را فریاد میزند زیرا از خانهاش یعنی دانشگاه رانده شدهاست. اما او زمانی که قبول میکند در یک برنامه سیاسی و انتخاباتی حضور یابد و میداند کارشناسان چه کسانی هستند و از حب و بغض آنها با خبر است باید بلد باشد که تهدیدها را به فرصت تبدیل کند.
این فرصتی بود برای محمد فاضلی که رنج دانشگاه، دانشجو و استاد را در صدا و سیمای ملی کشور نشان دهد. اما غم، عصبانیت و رنج در نهایت بر او پیروز شد، چون سیاست نمیدانست و سیاسی نبود.
حیف از فرصتی که سوخت و حیف از باسوادانی که رنجشان بر علمشان غلبه کردهاست. رنجی که مسببین مشخصی دارد و سالها افراد مجالی برای صحبت از آن پیدا نمیکنند. نه تنها محمد فاضلی که ما دانشجویان و دانشگاه تحقیر شدهایم.
کارشناس برنامه حتی نتوانست جمله دروغ میگویید را تحمل کند وقتی که به راحتی تهمت میزند و دروغ میگوید. اما مجری برنامه از فاضلی انتظار داشت که شکیبا باشد و رنج چند ساله خود را تحمل کند. من هم از فاضلی انتظار داشتم در این برنامه بار دیگر تحمل کند و فرصت را نسوزاند. چون میدانست مقابل چه کسی مینشیند و چه تهمتهایی را دوباره میشنود.
☑️ @yeganehshough
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
🔴 فریاد رنجی که شنیده نشد
#یگانه_شوق_الشعراء
در میزگرد فرهنگی امشب مسعود پزشکیان، تنشی بین محمد فاضلی و شهاب اسفندیاری ( کارشناس پوشالی) رخ داد.
📌 چند نکته:
از زمانی که محمد فاضلی اعلام کرد در میزگرد فرهنگی کنار مسعود پزشکیان و برای ایران مینشیند مورد هجمه عدهای قرار گرفت و دلیل هجمهها آن بود که پیشتر گفته بود به هیچ کار دولتی نزدیک نخواهد شد، حتی اگر پزشکیان بر سر کار بیاید. در هر صورت این هجمهها نیز بیاساس بود.
نه تنها کارشناس این برنامه از ابتدا صحبتهای بیاساسی را مطرح کرد، بلکه مجری برنامه نیز برای اولین بار در خصوص صحبتهای نامزد انتخابات، نظراتی مطرح کرد که کاملا مداخله و برخلاف رویه برنامههای قبلی بود.
در هر صورت محمد فاضلی قرار شد پاسخ کارشناس برنامه در خصوص اخراجش از دانشگاه را بدهد که تنش شروع شد. او با جمله دروغ میگویید حرف خود را شروع کرد که کارشناس اجازه نداد حرفش کامل شود.
ما میدانیم که محمد فاضلی از چه دروغی صحبت کرده و چه رنجی را فریاد میزند زیرا از خانهاش یعنی دانشگاه رانده شدهاست. اما او زمانی که قبول میکند در یک برنامه سیاسی و انتخاباتی حضور یابد و میداند کارشناسان چه کسانی هستند و از حب و بغض آنها با خبر است باید بلد باشد که تهدیدها را به فرصت تبدیل کند.
این فرصتی بود برای محمد فاضلی که رنج دانشگاه، دانشجو و استاد را در صدا و سیمای ملی کشور نشان دهد. اما غم، عصبانیت و رنج در نهایت بر او پیروز شد، چون سیاست نمیدانست و سیاسی نبود.
حیف از فرصتی که سوخت و حیف از باسوادانی که رنجشان بر علمشان غلبه کردهاست. رنجی که مسببین مشخصی دارد و سالها افراد مجالی برای صحبت از آن پیدا نمیکنند. نه تنها محمد فاضلی که ما دانشجویان و دانشگاه تحقیر شدهایم.
کارشناس برنامه حتی نتوانست جمله دروغ میگویید را تحمل کند وقتی که به راحتی تهمت میزند و دروغ میگوید. اما مجری برنامه از فاضلی انتظار داشت که شکیبا باشد و رنج چند ساله خود را تحمل کند. من هم از فاضلی انتظار داشتم در این برنامه بار دیگر تحمل کند و فرصت را نسوزاند. چون میدانست مقابل چه کسی مینشیند و چه تهمتهایی را دوباره میشنود.
☑️ @yeganehshough
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
بعد از ۷ روز هنوز دو کارگر معدن شازند پیدا نشدهاند
#یگانه_شوق_الشعراء
گفتوگوی فراز با سمیه گلپور، عضو شورای عالی اشتغال
حداقل ۱۰ کارگر معدن در سه ماه اول امسال جان خود را از دست دادهاند. از ابتدای سال، هفت معدن در کشور ما درگیر حادثه شدهاند و در جدیدترین حادثه، معدن شماره پنج شازند در جاده اراک-توره صبح روز یکشنبه ۲۷ خرداد جاری ریزش کرد و چهار کارگر در آن محبوس شدند که تا هنگام نوشتن این گزارش دو نفر از کارگران هنوز محبوس ماندهاند. مسئولان هر بار وعده میدهند، تسلیت میگویند و بررسی علل حادثه را در دستورکار دستگاههای قضایی قرار میدهند. اما مسئله و راه حل آن مشخص است؛ امنیت و جان کارگران در دستور هیچ کس نیست و هر حادثهای تنها برای مدت کوتاهی واکنشها را برمیانگیزد و سپس فراموش میشود. واگذاری بسیاری از معادن به بخش خصوصی بدون نظارت باعث گسترش چنین حوادثی میشود اگرچه بخش دولتی نیز توجه درخوری به مسئله امنیت جانی، شغلی و مالی کارگران ندارد. از قدیم گفتهاند کار در معدن سختترین شغل است، اما کارگران معدن در ایران سختی دیگری را نیز تحمل میکنند و آن درد مرگ است. بیش از ۶ روز از حادثه معدن شازند میگذرد و هنوز دو کارگر معدن شازند مفقودند، اما مسئولان و مدیران و قائم مقامان وزارتخانهها برای بازدید میدانی، سفر کردهاند که اگر چنین ارادهای برای رسیدگی به مسائل این قشر از جامعه همواره وجود داشت ما شاهد این میزان از حوادث کارگری در ایران نبودیم. عضو شورای عالی اشتغال در این باره به فراز میگوید که قوانین حوزه ایمنی کارگران به درستی اجرا نمیشود و نظارتی نیز بر آنها وجود ندارد.
🔹 عدم نظارت بر اجرای قوانین
سمیه گلپور عضو شورای عالی اشتغال و عضو هیئت امنای موسسه کار و تامین اجتماعی وزارت کار در این باره به روزنامه اینترنتی فراز گفت: «در ابتدا من باید به جامعه کارگری تسلیت بگویم به دلیل اتفاقی که در معدن شازند افتاده است. در حوزه ایمنی و بهداشت قوانین بسیار خوبی را داریم و بر این حوزه تاکید شده که در فضای اشتغال کارگران باید مسائل فنی و ایمنی بهداشت رعایت شود. علاوه بر آن سال گذشته به مقاوله نامه ۱۵۵ سازمان جهانی کار پیوستیم که بر اساس آن هر کسی که عنوان شغلی دارد باید در پوشش و سیطره فنی و ایمنی بهداشت قرار گیرد. با توجه به حجم بالای قوانین ملی و بینالمللی در این حوزه واقعا شاهد چنین وقایعی بودند بسیار تاسفبار است. این وقایع نشئت گرفته از عدم نظارت و کمبود نظارت در حوزه اشتغال و رعایت قوانین مربوطه است».
🔹 معادن به افراد ناشایست واگذار میشود
او ادامه داد: «در پیگیریها به ما گفته میشود که تذکرات لازم داده شده است در خصوص ایمنی فضای کار، اما حرف ما این است که آیا تذکر کفایت میکند؟ وقتی در یک معدنی اصول حفاظت ایمنی و بهداشت کار رعایت نمیشود و جان کارگران که با حداقل حقوق و دستمزد کار میکنند مهم نیست؟ بسیاری از کارگران با حداقل حقوق کار و با جان خود بازی میکنند. آیا کارگران شایسته آن نیستند که حداقل قوانین ایمنی بهداشت درموردشان رعایت شود؟ آیا قوه قضائیه نباید مراکز ناایمن کار را پلمب کند و صرف تذکر دادن کافی است؟ متاسفانه سیستمهای نظارتی به درستی عمل نمیکنند و قوانین موجود اجرا نمیشود. ما متاسفانه شاهد ایثارگریهای شغلی در کشور هستیم و وقتی یک نفر در زمان کار جان خود را از دست میدهد یک خانواده متلاشی میشود. ما نسبت به عدم نظارت متعرض هستیم و قویترین نیروهای کار خود را از دست میدهیم. اما در کشور ما نه تنها سلامت این قشر در معرض خطر قرار میگیرد بلکه آنها جان خود را از دست میدهند. این نشان میدهد که معادن به افراد ناشایستی واگذار میشود و ما نسبت به این مسئله اعتراض داریم، اما صدای ما به کجا خواهید رسید؟ وقتی که ما در شورای عالی کار رسما اجازه حضور داریم، اما حرف ما اهمیتی ندارد چگونه میتوانیم صدای اعتراض خود را بلند کنیم؟»
🔹 کارگران دیگر سیاهیلشکر نیستند
گلپور در آخر گفت: «آیا تا به حال یکی از نامزدهای ریاستجمهوری به نمایندگان کارگری برای فهم مطالبات کارگری مراجعه کردهاست؟ آیا نامزدها صرفا به دنبال سیاهی لشکر برای رای دادن هستند؟ ما به عنوان جامعه کارگری مطالباتی داریم که یکی از آنها بحث حفاظت فنی و بهداشت کار است. اما کسانی که با رای مردم وارد مجلس برای نظارت بر اجرای قوانین شدهاند، الان به سمت حوزه اجرا رفته و این یعنی پشت پا زدن به اعتمادی که کمتر از دو ماه از آن میگذرد. اعضای مجلس در این چند سال چرا نظارت کافی بر اجرای قوانین نداشتهاند؟ کارگران ما کارگران با سواد، فرهیخته و روشنیاند که با کارگران ۵۰ سال پیش قابل مقایسه نیستند و ما نمیتوانیم به آنها به عنوان سیاهی لشکر باز ببینیم. این گروه تعیین کننده انتخابات و جریانات سیاسی کشورند.
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
#یگانه_شوق_الشعراء
گفتوگوی فراز با سمیه گلپور، عضو شورای عالی اشتغال
حداقل ۱۰ کارگر معدن در سه ماه اول امسال جان خود را از دست دادهاند. از ابتدای سال، هفت معدن در کشور ما درگیر حادثه شدهاند و در جدیدترین حادثه، معدن شماره پنج شازند در جاده اراک-توره صبح روز یکشنبه ۲۷ خرداد جاری ریزش کرد و چهار کارگر در آن محبوس شدند که تا هنگام نوشتن این گزارش دو نفر از کارگران هنوز محبوس ماندهاند. مسئولان هر بار وعده میدهند، تسلیت میگویند و بررسی علل حادثه را در دستورکار دستگاههای قضایی قرار میدهند. اما مسئله و راه حل آن مشخص است؛ امنیت و جان کارگران در دستور هیچ کس نیست و هر حادثهای تنها برای مدت کوتاهی واکنشها را برمیانگیزد و سپس فراموش میشود. واگذاری بسیاری از معادن به بخش خصوصی بدون نظارت باعث گسترش چنین حوادثی میشود اگرچه بخش دولتی نیز توجه درخوری به مسئله امنیت جانی، شغلی و مالی کارگران ندارد. از قدیم گفتهاند کار در معدن سختترین شغل است، اما کارگران معدن در ایران سختی دیگری را نیز تحمل میکنند و آن درد مرگ است. بیش از ۶ روز از حادثه معدن شازند میگذرد و هنوز دو کارگر معدن شازند مفقودند، اما مسئولان و مدیران و قائم مقامان وزارتخانهها برای بازدید میدانی، سفر کردهاند که اگر چنین ارادهای برای رسیدگی به مسائل این قشر از جامعه همواره وجود داشت ما شاهد این میزان از حوادث کارگری در ایران نبودیم. عضو شورای عالی اشتغال در این باره به فراز میگوید که قوانین حوزه ایمنی کارگران به درستی اجرا نمیشود و نظارتی نیز بر آنها وجود ندارد.
🔹 عدم نظارت بر اجرای قوانین
سمیه گلپور عضو شورای عالی اشتغال و عضو هیئت امنای موسسه کار و تامین اجتماعی وزارت کار در این باره به روزنامه اینترنتی فراز گفت: «در ابتدا من باید به جامعه کارگری تسلیت بگویم به دلیل اتفاقی که در معدن شازند افتاده است. در حوزه ایمنی و بهداشت قوانین بسیار خوبی را داریم و بر این حوزه تاکید شده که در فضای اشتغال کارگران باید مسائل فنی و ایمنی بهداشت رعایت شود. علاوه بر آن سال گذشته به مقاوله نامه ۱۵۵ سازمان جهانی کار پیوستیم که بر اساس آن هر کسی که عنوان شغلی دارد باید در پوشش و سیطره فنی و ایمنی بهداشت قرار گیرد. با توجه به حجم بالای قوانین ملی و بینالمللی در این حوزه واقعا شاهد چنین وقایعی بودند بسیار تاسفبار است. این وقایع نشئت گرفته از عدم نظارت و کمبود نظارت در حوزه اشتغال و رعایت قوانین مربوطه است».
🔹 معادن به افراد ناشایست واگذار میشود
او ادامه داد: «در پیگیریها به ما گفته میشود که تذکرات لازم داده شده است در خصوص ایمنی فضای کار، اما حرف ما این است که آیا تذکر کفایت میکند؟ وقتی در یک معدنی اصول حفاظت ایمنی و بهداشت کار رعایت نمیشود و جان کارگران که با حداقل حقوق و دستمزد کار میکنند مهم نیست؟ بسیاری از کارگران با حداقل حقوق کار و با جان خود بازی میکنند. آیا کارگران شایسته آن نیستند که حداقل قوانین ایمنی بهداشت درموردشان رعایت شود؟ آیا قوه قضائیه نباید مراکز ناایمن کار را پلمب کند و صرف تذکر دادن کافی است؟ متاسفانه سیستمهای نظارتی به درستی عمل نمیکنند و قوانین موجود اجرا نمیشود. ما متاسفانه شاهد ایثارگریهای شغلی در کشور هستیم و وقتی یک نفر در زمان کار جان خود را از دست میدهد یک خانواده متلاشی میشود. ما نسبت به عدم نظارت متعرض هستیم و قویترین نیروهای کار خود را از دست میدهیم. اما در کشور ما نه تنها سلامت این قشر در معرض خطر قرار میگیرد بلکه آنها جان خود را از دست میدهند. این نشان میدهد که معادن به افراد ناشایستی واگذار میشود و ما نسبت به این مسئله اعتراض داریم، اما صدای ما به کجا خواهید رسید؟ وقتی که ما در شورای عالی کار رسما اجازه حضور داریم، اما حرف ما اهمیتی ندارد چگونه میتوانیم صدای اعتراض خود را بلند کنیم؟»
🔹 کارگران دیگر سیاهیلشکر نیستند
گلپور در آخر گفت: «آیا تا به حال یکی از نامزدهای ریاستجمهوری به نمایندگان کارگری برای فهم مطالبات کارگری مراجعه کردهاست؟ آیا نامزدها صرفا به دنبال سیاهی لشکر برای رای دادن هستند؟ ما به عنوان جامعه کارگری مطالباتی داریم که یکی از آنها بحث حفاظت فنی و بهداشت کار است. اما کسانی که با رای مردم وارد مجلس برای نظارت بر اجرای قوانین شدهاند، الان به سمت حوزه اجرا رفته و این یعنی پشت پا زدن به اعتمادی که کمتر از دو ماه از آن میگذرد. اعضای مجلس در این چند سال چرا نظارت کافی بر اجرای قوانین نداشتهاند؟ کارگران ما کارگران با سواد، فرهیخته و روشنیاند که با کارگران ۵۰ سال پیش قابل مقایسه نیستند و ما نمیتوانیم به آنها به عنوان سیاهی لشکر باز ببینیم. این گروه تعیین کننده انتخابات و جریانات سیاسی کشورند.
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
این سه زن...
انگاهی به حضور دختران نامزدهای انتخابات
#یگانه_شوق_الشعراء
سه زن در فضای انتخاباتی کنونی در حال نقش آفرینیاند. دختران پدرانی که امروز نامزد انتخابات شدهاند به میدان انتخابات آمدهاند. آنها در این فضا قرار گرفتهاند تا به پدران خود کمک رسانند و نگاه آنها را نسبت به دخترانشان به جامعه نشان دهند. اما برداشت و نگاه جامعه قابل کنترل نیست و فضای تربیتی نیز در دوران اندک تبلیغات تغییرپذیر نیست. از شش کاندید انتخابات تنها دختر ۳ تن از آنها یعنی «مسعود پزشکیان»، «محمدباقر قالیباف» و «مصطفی پورمحمدی» را مردم دیده و سخنان آنها را شنیدهاند. البته «امیرحسین ثابتی» به عنوان نماینده سعید جلیلی بر صندلیای نشست که «زهرا پزشکیان» و «مریم قالیباف» نشسته بودند. در آمریکا نیز همواره «بانوی اول» در کنار رییس جمهوری قرار و به جامعه معرفی میشود. امروز نیز به هر دلیلی نامزدهای انتخاباتی در کشور ما، دختران خود را به میدان دعوت کردهاند؛ اما داستان این سه زن چیست؟
🔹 همراه همیشگی مسعود پزشکیان
زهرا پزشکیان از روز ثبت نام برای انتخابات کنار پدرش بود و همان زمان رسانهها نوشتند که مسعود پزشکیان با دخترش به سالن ثبت نام وزارت خانه رفت. او فوق لیسانس پتروشیمی خود را از دانشگاه شریف گرفته است. بهمن سال ۱۳۹۳ خانواده مسعود پزشکیان به برنامهای تلویزیونی رفتند و به سوالات مجری برنامه پاسخ دادند. زهرا پزشکیان در پاسخ به مجری برنامه در خصوص جهزیه خود گفت: «ما بعد از ازدواج از پدر جدا نشدیم و همچنان با بابا زندگی میکنیم، از این لحاظ هیچ وسیله جدیدی خریداری نکردیم و احساس هم نکردیم که باید چنین اتفاقی بیفتد».
در این مدت بارها عکسهایی از مسعود پزشکیان و دخترش در مراسمهای مختلف منتشر شدهاست؛ بنابراین از مسعود پزشکیان انتظار میرفت که برای چنین برنامهای زهرا پزشکیان را به عنوان نماینده خود معرفی کند. او در گفت و گوی خود میگوید که برادرانشان بر این باورند که زهرا بیشترین تاثیر را بر پدر خود دارد.
🔹 مریم قالیباف و دردسرها
اما مریم قالیباف به گفتگو نشست تا به دردسرهایی که به واسطه او برای پدرش ساخته شده بپردازد. سال ۱۴۰۱، در پی انتشار عکس و گزارشهایی در شبکههای اجتماعی درباره سفر خانواده محمدباقر قالیباف به ترکیه «برای خرید سیسمونی»، الیاس قالیباف، پسر او با انتشار پیامی عذرخواهی کرده و این سفر را «اشتباه» توصیف کرده بود. مریم قالیباف بعد از ۲ سال برای اولین بار درباره جنجال «سیسمونی گیت» و برگزاری مراسم عروسیاش در تهران پرداخت. در نهایت مصاحبه او جنجال تازه آفرید و واکنش گستردهای را برانگیخت. معرفی او در این برنامه نشان داد که سبک زندگیش با ارزشهایی که پدرش میگوید، تفاوت زیادی دارد.
البته بعد از اظهار نظر او منتقدین اسنادی از حجم بالای بار سفر هوایی مریم قالیباف منتشر کردند. اطلاعات بیشتری از مریم قالیباف به جز آنچه منتقدین در فضای مجازی درباره او میگویند در دسترس نیست جز آنکه همسر او «رضا بحیرایی» است. مریم قالیباف، اما اولین بار بود که به صدا و سیما میآمد و نام او با ماجرای «سیسمونی گیت» همیشه همراه بود. تنها یک عکس از او در کنار محمد باقر قالیباف منتشر شده که به نظر میرسد مربوط به سالهای نوجوانی او است.
نقش تحریمها در اقتصاد کشور
منیره پورمحمدی دختر مصطفی پورمحمدی روز بعد از گفت و گوی مریم قالیباف به عنوان مشاور پدرش در میزگرد اقتصادی نشست. او دارنده مدرک دکتری اقتصاد از دانشگاه تهران است و این نشان میدهد که در مسیر علم آموزی جدی بودهاست. اغلب مردم مصطفی پورمحمدی را یک روحانی سنتی میشناختند و حضور دختر او به عنوان مشاور اقتصادی این تصویر را قدری تغییر داد. او در این میزگرد از تبعات تحریم برای کشورها در علم اقتصاد گفت و نشان داد که علم اقتصاد را خوانده و بلد است. این اولین بار است که نام منیره پور محمدی در سطحی وسیع و در میان مردم طرح میشود. در جریان انتخبات و به تازگی عکسی از خانواده مصطفی پورمحمدی منتشر شدهاست.
به نظر میرسد زهرا پزشکیان و منیره پورمحمدی توانستند به پدران خود برای جذب رای کمک کنند، اما انتخاب مریم قالیباف برای این مسیر انتخاب درستی نبود.
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
انگاهی به حضور دختران نامزدهای انتخابات
#یگانه_شوق_الشعراء
سه زن در فضای انتخاباتی کنونی در حال نقش آفرینیاند. دختران پدرانی که امروز نامزد انتخابات شدهاند به میدان انتخابات آمدهاند. آنها در این فضا قرار گرفتهاند تا به پدران خود کمک رسانند و نگاه آنها را نسبت به دخترانشان به جامعه نشان دهند. اما برداشت و نگاه جامعه قابل کنترل نیست و فضای تربیتی نیز در دوران اندک تبلیغات تغییرپذیر نیست. از شش کاندید انتخابات تنها دختر ۳ تن از آنها یعنی «مسعود پزشکیان»، «محمدباقر قالیباف» و «مصطفی پورمحمدی» را مردم دیده و سخنان آنها را شنیدهاند. البته «امیرحسین ثابتی» به عنوان نماینده سعید جلیلی بر صندلیای نشست که «زهرا پزشکیان» و «مریم قالیباف» نشسته بودند. در آمریکا نیز همواره «بانوی اول» در کنار رییس جمهوری قرار و به جامعه معرفی میشود. امروز نیز به هر دلیلی نامزدهای انتخاباتی در کشور ما، دختران خود را به میدان دعوت کردهاند؛ اما داستان این سه زن چیست؟
🔹 همراه همیشگی مسعود پزشکیان
زهرا پزشکیان از روز ثبت نام برای انتخابات کنار پدرش بود و همان زمان رسانهها نوشتند که مسعود پزشکیان با دخترش به سالن ثبت نام وزارت خانه رفت. او فوق لیسانس پتروشیمی خود را از دانشگاه شریف گرفته است. بهمن سال ۱۳۹۳ خانواده مسعود پزشکیان به برنامهای تلویزیونی رفتند و به سوالات مجری برنامه پاسخ دادند. زهرا پزشکیان در پاسخ به مجری برنامه در خصوص جهزیه خود گفت: «ما بعد از ازدواج از پدر جدا نشدیم و همچنان با بابا زندگی میکنیم، از این لحاظ هیچ وسیله جدیدی خریداری نکردیم و احساس هم نکردیم که باید چنین اتفاقی بیفتد».
در این مدت بارها عکسهایی از مسعود پزشکیان و دخترش در مراسمهای مختلف منتشر شدهاست؛ بنابراین از مسعود پزشکیان انتظار میرفت که برای چنین برنامهای زهرا پزشکیان را به عنوان نماینده خود معرفی کند. او در گفت و گوی خود میگوید که برادرانشان بر این باورند که زهرا بیشترین تاثیر را بر پدر خود دارد.
🔹 مریم قالیباف و دردسرها
اما مریم قالیباف به گفتگو نشست تا به دردسرهایی که به واسطه او برای پدرش ساخته شده بپردازد. سال ۱۴۰۱، در پی انتشار عکس و گزارشهایی در شبکههای اجتماعی درباره سفر خانواده محمدباقر قالیباف به ترکیه «برای خرید سیسمونی»، الیاس قالیباف، پسر او با انتشار پیامی عذرخواهی کرده و این سفر را «اشتباه» توصیف کرده بود. مریم قالیباف بعد از ۲ سال برای اولین بار درباره جنجال «سیسمونی گیت» و برگزاری مراسم عروسیاش در تهران پرداخت. در نهایت مصاحبه او جنجال تازه آفرید و واکنش گستردهای را برانگیخت. معرفی او در این برنامه نشان داد که سبک زندگیش با ارزشهایی که پدرش میگوید، تفاوت زیادی دارد.
البته بعد از اظهار نظر او منتقدین اسنادی از حجم بالای بار سفر هوایی مریم قالیباف منتشر کردند. اطلاعات بیشتری از مریم قالیباف به جز آنچه منتقدین در فضای مجازی درباره او میگویند در دسترس نیست جز آنکه همسر او «رضا بحیرایی» است. مریم قالیباف، اما اولین بار بود که به صدا و سیما میآمد و نام او با ماجرای «سیسمونی گیت» همیشه همراه بود. تنها یک عکس از او در کنار محمد باقر قالیباف منتشر شده که به نظر میرسد مربوط به سالهای نوجوانی او است.
نقش تحریمها در اقتصاد کشور
منیره پورمحمدی دختر مصطفی پورمحمدی روز بعد از گفت و گوی مریم قالیباف به عنوان مشاور پدرش در میزگرد اقتصادی نشست. او دارنده مدرک دکتری اقتصاد از دانشگاه تهران است و این نشان میدهد که در مسیر علم آموزی جدی بودهاست. اغلب مردم مصطفی پورمحمدی را یک روحانی سنتی میشناختند و حضور دختر او به عنوان مشاور اقتصادی این تصویر را قدری تغییر داد. او در این میزگرد از تبعات تحریم برای کشورها در علم اقتصاد گفت و نشان داد که علم اقتصاد را خوانده و بلد است. این اولین بار است که نام منیره پور محمدی در سطحی وسیع و در میان مردم طرح میشود. در جریان انتخبات و به تازگی عکسی از خانواده مصطفی پورمحمدی منتشر شدهاست.
به نظر میرسد زهرا پزشکیان و منیره پورمحمدی توانستند به پدران خود برای جذب رای کمک کنند، اما انتخاب مریم قالیباف برای این مسیر انتخاب درستی نبود.
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
فرار رو به جلو دولت سیزدهمیها؛ چه کسانی واردات واکسن را متوقف کردند؟
فراز در گفتوگو با «هادی یزدانی» پزشک بررسی کرد
#یگانه_شوق_الشعراء
روزهایی در کشور ما برخی از روزنامهها صفحهای را به عزای تعداد بالای مرگ افراد درگیر با کرونا سیاه میکردند. هر روز تعداد فوتیها و بستری بیمارستانها اعلام میشد و برخی از اوقات چند صد نفر در کشور به دلیل درگیری با کرونا جان خود را از دست میدادند و هنوز تعدادی از خانوادهها لباس عزای عزیزان از دست رفته خود را از تن درنیاوردهاند. حرف همه یکی بود و میگفتند که واکسن وارد کنید تا بیش از این مردم ایران به دلیل درگیری با این بیماری منحوس نمیرند. بسیاری از پزشکان و کارشناسان هشدار میدادند که ایران باید همپای جهان، مردم خود را واکسینه کند. اگر امروز سیاسیون بحث واکسن را پیش گرفتهاند نباید تصور کنند که مردم روزهای تلخ مرگهای کرونایی را فراموش کردهاند.
باز کردن یک دمل چرکین
هادی یزدانی، پزشک و کارشناس از آن روزهای تلخ به فراز میگوید: «به نظر من دوباره مطرح شدن بحث واکسنهای کرونا در عرصه تبلیغات و مناظرات، باز کردن یک دمل چرکین بود که شامل تاریخ نمیشود. همه ما زنده بودیم و این روزها را دیدهایم و خیلی زمان از آن نگذشته که فراموشکار باشیم. درست است که فراموشی تاریخی یکی از بیماریهای مزمن ملت ایران است، اما کرونا هنوز تاریخ نیست که ما بر فراموشکاری تاریخی ایرانیان حساب باز کنیم و واقعیتها را جور دیگری بازنمایی و بیان کنیم. کرونا بیماری ناشناختهای برای مردم، کارشناسان امر سلامت و پزشکان بود و مواجههای ناگهانی با وضعیتی داشتیم که دنیا آخرین بار آن را تقریبا صد سال قبل در بیماری آنفولانزای اسپانیایی معروف تجربه کرده بود. بعد از آن بیماری، دنیا تجربهای از همهگیری و پاندمی نداشت. فرآیند تولید واکسنها مخصوصاً در مواجهه با ویروسها فرآیند سخت و پیچیدهای است. اما دنیا ظرف مدت کمتر از یک سال از شروع همهگیری توانست واکسنهای اولیه را کشف کند. این واکسنها انواع مختلفی داشت و با مکانیسمهای مختلفی بر ویروس اثر میگذاشت. اما همه میدانستیم واکسن بخشی از فرآیند پیشگیری است و جز پیشگیری راه دیگری برای مواجهه با این بیماری وجود ندارد».
در پیشگاه تاریخ عذرخواهی کنید
«اهمیت مسئله واکسن، اهمیت جان انسانها است. اما در داخل ایران گروههایی شکل گرفتند که به دلیل یکسری بحثهای اعتقادی میگویند ما نباید واکسن وارد کنیم، زیرا میدانیم که در واکسن غربیها چه چیزهایی وجود دارد. در همین راستا نامهای تحت عنوان نامه دو هزار و پانصد متخصص، پزشک و جامعه دانشگاهی امضا میشود که البته فقط ۱۹۳ امضا با اسم در آن مشخص است. ۱۹۳ نفر تحت عنوان دو هزار پانصد متخصص دانشگاهی ادعا میکنند که این واکسنها عوارض دارد و درخواست میکنند که معطل بمانیم تا نتایج تحقیقات شرکتهای داخلی مشخص شود و واکسن بسازند. در زمانی که افراد دارند میمیرند و در دنیا شرکتهای مختلف واکسن تولید میکنند یک تعللی در کشور برای واردات واکسن شکل میگیرد. نفر دوم امضاکننده این نامه، آقای علیرضا زاکانی کاندیدای ریاست جمهوری است و امضای وزیر بهداشت فعلی نیز در این نامه وجود دارد. به جای اینکه امضا کنندگان این نامه مورد بازخواست قرار بگیرند و در پیشگاه تاریخ و این ملت عذرخواهی کنند، الان طلبکار این مردم و افرادیاند که آن زمان عاجزانه درخواست میکردند واکسن وارد کشور شود. ما میتوانستیم مثل کشور امارات در آزمایشهای تحقیقاتی مشارکت داشته باشیم، اما با این استدلال که ملت ایران موش آزمایشگاهی کشورهای دیگر نیست حتی جلوی این ماجرا را گرفتند. دکتر ظریف به درستی اشاره میکند که مگر میشود یک دولتی چند روز بعد از شروع کار خود واکسن وارد کشور کند؟ معلوم است که اقدامات لازم از قبل انجام شده بود. فقط عدهای تلاش کردند با تعلل این واکسن را دستاورد خود اعلام کنند».
فرار رو به جلو
«ابتدای واردات واکسن خبر آمد که ۱۵۰هزار دوز واکسن فایزر خریداری شده است و ما هیچ وقت جزئیات موضوع را نفهمیدیم. ما نمیدانیم آن میزان حجم از دلاری که گرفتند تا واکسن تحویل سیستم درمانی بدهند چه تناسبی داشت با میزان واکسنی که تحویل دادند. نهادهای مختلف و سازمانهای گوناگون تحت عنوان واکسن، منابع را گرفتند؛ هیج واکسنی را ارائه ندادند و یا واکسنهایی که تحویل دادند هیچ گونه نتایج بالینی نداشت. به جای اینکه این افراد بابت عملکرد خود شرمسار و پاسخگو باشند الان در جایگاه مطالبهگری قرار گرفتهاند. وقتی یک بیمار در حال خونریزی است نمیتوانیم بسیاری از اقدامات را معطل نگه داریم، زیرا در همان لحظه باید خونریزی متوقف شود.
این افراد در کمال وقاحت و بیشرمی به جلو فرار میکنند و در برابر ناکارآمدی و شکست خود در مدیریت بحران در جایگاه پرسشگر قرار گرفتهاند».
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
فراز در گفتوگو با «هادی یزدانی» پزشک بررسی کرد
#یگانه_شوق_الشعراء
روزهایی در کشور ما برخی از روزنامهها صفحهای را به عزای تعداد بالای مرگ افراد درگیر با کرونا سیاه میکردند. هر روز تعداد فوتیها و بستری بیمارستانها اعلام میشد و برخی از اوقات چند صد نفر در کشور به دلیل درگیری با کرونا جان خود را از دست میدادند و هنوز تعدادی از خانوادهها لباس عزای عزیزان از دست رفته خود را از تن درنیاوردهاند. حرف همه یکی بود و میگفتند که واکسن وارد کنید تا بیش از این مردم ایران به دلیل درگیری با این بیماری منحوس نمیرند. بسیاری از پزشکان و کارشناسان هشدار میدادند که ایران باید همپای جهان، مردم خود را واکسینه کند. اگر امروز سیاسیون بحث واکسن را پیش گرفتهاند نباید تصور کنند که مردم روزهای تلخ مرگهای کرونایی را فراموش کردهاند.
باز کردن یک دمل چرکین
هادی یزدانی، پزشک و کارشناس از آن روزهای تلخ به فراز میگوید: «به نظر من دوباره مطرح شدن بحث واکسنهای کرونا در عرصه تبلیغات و مناظرات، باز کردن یک دمل چرکین بود که شامل تاریخ نمیشود. همه ما زنده بودیم و این روزها را دیدهایم و خیلی زمان از آن نگذشته که فراموشکار باشیم. درست است که فراموشی تاریخی یکی از بیماریهای مزمن ملت ایران است، اما کرونا هنوز تاریخ نیست که ما بر فراموشکاری تاریخی ایرانیان حساب باز کنیم و واقعیتها را جور دیگری بازنمایی و بیان کنیم. کرونا بیماری ناشناختهای برای مردم، کارشناسان امر سلامت و پزشکان بود و مواجههای ناگهانی با وضعیتی داشتیم که دنیا آخرین بار آن را تقریبا صد سال قبل در بیماری آنفولانزای اسپانیایی معروف تجربه کرده بود. بعد از آن بیماری، دنیا تجربهای از همهگیری و پاندمی نداشت. فرآیند تولید واکسنها مخصوصاً در مواجهه با ویروسها فرآیند سخت و پیچیدهای است. اما دنیا ظرف مدت کمتر از یک سال از شروع همهگیری توانست واکسنهای اولیه را کشف کند. این واکسنها انواع مختلفی داشت و با مکانیسمهای مختلفی بر ویروس اثر میگذاشت. اما همه میدانستیم واکسن بخشی از فرآیند پیشگیری است و جز پیشگیری راه دیگری برای مواجهه با این بیماری وجود ندارد».
در پیشگاه تاریخ عذرخواهی کنید
«اهمیت مسئله واکسن، اهمیت جان انسانها است. اما در داخل ایران گروههایی شکل گرفتند که به دلیل یکسری بحثهای اعتقادی میگویند ما نباید واکسن وارد کنیم، زیرا میدانیم که در واکسن غربیها چه چیزهایی وجود دارد. در همین راستا نامهای تحت عنوان نامه دو هزار و پانصد متخصص، پزشک و جامعه دانشگاهی امضا میشود که البته فقط ۱۹۳ امضا با اسم در آن مشخص است. ۱۹۳ نفر تحت عنوان دو هزار پانصد متخصص دانشگاهی ادعا میکنند که این واکسنها عوارض دارد و درخواست میکنند که معطل بمانیم تا نتایج تحقیقات شرکتهای داخلی مشخص شود و واکسن بسازند. در زمانی که افراد دارند میمیرند و در دنیا شرکتهای مختلف واکسن تولید میکنند یک تعللی در کشور برای واردات واکسن شکل میگیرد. نفر دوم امضاکننده این نامه، آقای علیرضا زاکانی کاندیدای ریاست جمهوری است و امضای وزیر بهداشت فعلی نیز در این نامه وجود دارد. به جای اینکه امضا کنندگان این نامه مورد بازخواست قرار بگیرند و در پیشگاه تاریخ و این ملت عذرخواهی کنند، الان طلبکار این مردم و افرادیاند که آن زمان عاجزانه درخواست میکردند واکسن وارد کشور شود. ما میتوانستیم مثل کشور امارات در آزمایشهای تحقیقاتی مشارکت داشته باشیم، اما با این استدلال که ملت ایران موش آزمایشگاهی کشورهای دیگر نیست حتی جلوی این ماجرا را گرفتند. دکتر ظریف به درستی اشاره میکند که مگر میشود یک دولتی چند روز بعد از شروع کار خود واکسن وارد کشور کند؟ معلوم است که اقدامات لازم از قبل انجام شده بود. فقط عدهای تلاش کردند با تعلل این واکسن را دستاورد خود اعلام کنند».
فرار رو به جلو
«ابتدای واردات واکسن خبر آمد که ۱۵۰هزار دوز واکسن فایزر خریداری شده است و ما هیچ وقت جزئیات موضوع را نفهمیدیم. ما نمیدانیم آن میزان حجم از دلاری که گرفتند تا واکسن تحویل سیستم درمانی بدهند چه تناسبی داشت با میزان واکسنی که تحویل دادند. نهادهای مختلف و سازمانهای گوناگون تحت عنوان واکسن، منابع را گرفتند؛ هیج واکسنی را ارائه ندادند و یا واکسنهایی که تحویل دادند هیچ گونه نتایج بالینی نداشت. به جای اینکه این افراد بابت عملکرد خود شرمسار و پاسخگو باشند الان در جایگاه مطالبهگری قرار گرفتهاند. وقتی یک بیمار در حال خونریزی است نمیتوانیم بسیاری از اقدامات را معطل نگه داریم، زیرا در همان لحظه باید خونریزی متوقف شود.
این افراد در کمال وقاحت و بیشرمی به جلو فرار میکنند و در برابر ناکارآمدی و شکست خود در مدیریت بحران در جایگاه پرسشگر قرار گرفتهاند».
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
نسخه تاریخی برای درمان ایران؛ این کهندرخت، راهی جز اصلاحات ندارد
#یگانه_شوق_الشعراء
فراز در گفتوگو با دکتر نصرالله پورمحمدی املشی بررسی کرد
کهندرخت جز از طریق اصلاحات امکان استمرار ندارد و هر کس راه دیگری را انتخاب میکند راه درستی را نمیرود. دکتر نصرالله پورمحمدی املشی استاد گروه تاریخ دانشگاه بینالمللی امام خمینی، انتخابات و مشارکت سیاسی در آن را از منظر علم تاریخ مورد بررسی قرار میدهد.
🔹 درمان ایران در تاریخ بجوییم!
او در این باره به روزنامه اینترنتی فراز میگوید: «ایران کشوری تاریخی است و اگر تمام پژوهشگران درد این کشور را تاریخی میدانند به نظر من درمان آن نیز تاریخی است. به زعم بسیاری از مورخین، ایران اولین کشوری است که اولین امپراتوری را در تاریخ بشری به ثبت رساندهاست؛ لذا از منظر تاریخی نگاه کردن به رخداد انتخابات بسیار اهمیت دارد، زیرا این زبان برای مردم ایران بسیار آشنا است. یعنی وقتی از زبان تاریخی برای تفسیر و تحلیل موقعیت جدید ایران استفاده میکنیم شرایط دریافت مسئله را برای همگان فراهم میکنیم».
🔹 بحث تغییر و تداوم
این استاد تاریخ ادامه میدهد: «بعد از جریان مشروطه، ورود اندیشههای مارکسیستی و رواج آن در ایران، ما از شیوههای تاریخی سرزمین خودمان برای تداوم و تغییر تاریخی ایران فاصله گرفتیم. مقولهای در پیوستگی و گسست تاریخی ایران تحت عنوان تغییر و تداوم وجود دارد. یعنی از یک منظر تاریخ ایران تداوم پیدا کرده است، ولی در عین این تداوم، یکسری تغییراتی را نیز به خود دیدهاست. این تغییرات به نظر من بیش از اینکه از طریق حملات نظامی، نوک شمشیر، تهاجمات نظامی باشد از طریق مباحث دیوانی، سالاری و درون تشکیلاتی به وجود آمدهاست. به نظر من ابزار آن چیزی که امروز میتواند تداومبخش همان تغییرات دیوانی باشد، رای دادن و مشارکت کردن در ساختار اداری و بیان آرا و کنشهای تدریجی و گام به گام است».
🔹 استمرار ایران
نصرالله پورمحمدی املشی در ادامه میگوید: «اکثر مورخین بر این باورند که حرکت در مشرقزمین به ویژه در تاریخ ایران خیلی کند و تدریجی بودهاست، زیرا که از درون حرکت میکند و هرگز از بیرون این حرکت شکل نگرفتهاست. از طرف دیگر تاریخ ایران تاریخی دو هزار و پانصد ساله و شناسنامهدار است. این شناسنامه فوقالعاده قوی، ریشه در این خاک دارد. به همین دلیل است که این شناسنامه و تاریخ را نمیتوان با کشورهای تازه به دوران رسیده مقایسه کرد. این کهن درخت جز از طریق اصلاحات، امکان استمرار ندارد و هر کس راه دیگری را انتخاب میکند راه درستی را نمیرود».
🔹 راه درست چیست؟
او در اخر تاکید میکند: «امروزه ابزار کار در ایران شرکت در انتخابات و رفراندوم است. اما اینکه تصور کنیم یک شبه همه چیز تغییر میکند اشتباه است. تاریخ دو هزار و پانصد ساله حکومتی ایران در مقابل حرکتهای صدساله و برخی از اقدامات فوری مانند یک پلک زدن است و باید این تاریخ طولانی را در تصمیمات خود لحاظ کنیم و تاریخ به ما نشان میدهد که این راه درستتری است».
✅توفان یزد
@Toofaneyazd
#یگانه_شوق_الشعراء
فراز در گفتوگو با دکتر نصرالله پورمحمدی املشی بررسی کرد
کهندرخت جز از طریق اصلاحات امکان استمرار ندارد و هر کس راه دیگری را انتخاب میکند راه درستی را نمیرود. دکتر نصرالله پورمحمدی املشی استاد گروه تاریخ دانشگاه بینالمللی امام خمینی، انتخابات و مشارکت سیاسی در آن را از منظر علم تاریخ مورد بررسی قرار میدهد.
🔹 درمان ایران در تاریخ بجوییم!
او در این باره به روزنامه اینترنتی فراز میگوید: «ایران کشوری تاریخی است و اگر تمام پژوهشگران درد این کشور را تاریخی میدانند به نظر من درمان آن نیز تاریخی است. به زعم بسیاری از مورخین، ایران اولین کشوری است که اولین امپراتوری را در تاریخ بشری به ثبت رساندهاست؛ لذا از منظر تاریخی نگاه کردن به رخداد انتخابات بسیار اهمیت دارد، زیرا این زبان برای مردم ایران بسیار آشنا است. یعنی وقتی از زبان تاریخی برای تفسیر و تحلیل موقعیت جدید ایران استفاده میکنیم شرایط دریافت مسئله را برای همگان فراهم میکنیم».
🔹 بحث تغییر و تداوم
این استاد تاریخ ادامه میدهد: «بعد از جریان مشروطه، ورود اندیشههای مارکسیستی و رواج آن در ایران، ما از شیوههای تاریخی سرزمین خودمان برای تداوم و تغییر تاریخی ایران فاصله گرفتیم. مقولهای در پیوستگی و گسست تاریخی ایران تحت عنوان تغییر و تداوم وجود دارد. یعنی از یک منظر تاریخ ایران تداوم پیدا کرده است، ولی در عین این تداوم، یکسری تغییراتی را نیز به خود دیدهاست. این تغییرات به نظر من بیش از اینکه از طریق حملات نظامی، نوک شمشیر، تهاجمات نظامی باشد از طریق مباحث دیوانی، سالاری و درون تشکیلاتی به وجود آمدهاست. به نظر من ابزار آن چیزی که امروز میتواند تداومبخش همان تغییرات دیوانی باشد، رای دادن و مشارکت کردن در ساختار اداری و بیان آرا و کنشهای تدریجی و گام به گام است».
🔹 استمرار ایران
نصرالله پورمحمدی املشی در ادامه میگوید: «اکثر مورخین بر این باورند که حرکت در مشرقزمین به ویژه در تاریخ ایران خیلی کند و تدریجی بودهاست، زیرا که از درون حرکت میکند و هرگز از بیرون این حرکت شکل نگرفتهاست. از طرف دیگر تاریخ ایران تاریخی دو هزار و پانصد ساله و شناسنامهدار است. این شناسنامه فوقالعاده قوی، ریشه در این خاک دارد. به همین دلیل است که این شناسنامه و تاریخ را نمیتوان با کشورهای تازه به دوران رسیده مقایسه کرد. این کهن درخت جز از طریق اصلاحات، امکان استمرار ندارد و هر کس راه دیگری را انتخاب میکند راه درستی را نمیرود».
🔹 راه درست چیست؟
او در اخر تاکید میکند: «امروزه ابزار کار در ایران شرکت در انتخابات و رفراندوم است. اما اینکه تصور کنیم یک شبه همه چیز تغییر میکند اشتباه است. تاریخ دو هزار و پانصد ساله حکومتی ایران در مقابل حرکتهای صدساله و برخی از اقدامات فوری مانند یک پلک زدن است و باید این تاریخ طولانی را در تصمیمات خود لحاظ کنیم و تاریخ به ما نشان میدهد که این راه درستتری است».
✅توفان یزد
@Toofaneyazd