🔱كلينيك روانشناختى توحيد🔱
بازى هاى روانىِ مردم 🔰
#دكتر_على_شميسا
📚 #بازى_هاى_روانى_مردم
منِ والد از اين بازى استفاده مى كند تا خودش را تبرئه كرده، كسى او را سرزنش نكند.
اين حالتِ منِ والد، هميشه به نقش آخر و در سايه، اعتقاد دارد.
اين نوشدارو زمانى كه در خدمت منِ والدِ حمايتگر است؛ بازى روانى نيست. ولى زمانى كه در اختيار منِ والدِ حيله گر قرار مى گيرد، بازى روانى است كه قصد فريب ديگران و ظاهرسازى دارد.
او استاد نقش بازى كردن هاى متعدد است. ديگران بايد در مورد او خيال بد نكنند. او مزرعه اش را آتش مى زند و بعد از خاكستر شدن، در نقش ناجى وارد مى شود و مى خواهد آنجا را اصلاح و آباد كند، تا حتما اسم او در جامعه جهانى، به عنوان طرفدار صلح و دوستى برده شود.
منِ والد اگر امروز مهربانى مى كند، ديگر فرد كمك خواهنده اى نيست. زمانى كه بايد حضورى فعال مى داشت، نداشت و كمك او ديگر به درد نمى خورد. اين رفتار او شكلى از بازى روانى است.
🆑 @Tohidclinic
مثال:
همسر فرزين به دليل اختلافات شديد با وى، چند سالى دچار مشكلات روحى شده است، زيرا فرزين نسبت به فداكارى هاى همسرش بسيار بى تفاوت عمل كرده، تا جايى كه همسر او به شدت افسرده شد، ديگر شادابى اوليه را ندارد.
فرزين اكنون براى تبرئه كردن خود و فرار از عذاب وجدان در نقش ناجى ظاهر شده، اما كمك او الان نوشدارويى بعد از مرگ سهراب است.
🆑 @Tohidclinic
تحليل كوتاه:
پيام اجتماعى رفتار فرزين نشان مى دهد؛ كه او اساسا فردى خانواده دوست است و به همسرش توجه لازم را دارد، اما لايه روان شناختى آن، از هم پاشيدن خانواده اش به صورت خودآگاه بوده، او به نوعى مقصر اصلى بحران هاى روحى همسرش است.
ديدگاه بالغانه:
منِ بالغ بجا و به موقع عكس العمل نشان مى دهد و از هر گونه سهل انگارى و مقدمه چينى پرهيز مى كند.
منِ بالغ در سايه و حاشيه حركت نمى كند و اگر قصد كمك نداشته باشد؛ روشن و شفاف مى گويد، چون اهل بازى نيست.
🆑 @Tohidclinic
✍🏻 #على_شميسا
📖 صفحه ٥١ - ٥٢
📚 #بازى_هاى_روانى_مردم
منِ والد از اين بازى استفاده مى كند تا خودش را تبرئه كرده، كسى او را سرزنش نكند.
اين حالتِ منِ والد، هميشه به نقش آخر و در سايه، اعتقاد دارد.
اين نوشدارو زمانى كه در خدمت منِ والدِ حمايتگر است؛ بازى روانى نيست. ولى زمانى كه در اختيار منِ والدِ حيله گر قرار مى گيرد، بازى روانى است كه قصد فريب ديگران و ظاهرسازى دارد.
او استاد نقش بازى كردن هاى متعدد است. ديگران بايد در مورد او خيال بد نكنند. او مزرعه اش را آتش مى زند و بعد از خاكستر شدن، در نقش ناجى وارد مى شود و مى خواهد آنجا را اصلاح و آباد كند، تا حتما اسم او در جامعه جهانى، به عنوان طرفدار صلح و دوستى برده شود.
منِ والد اگر امروز مهربانى مى كند، ديگر فرد كمك خواهنده اى نيست. زمانى كه بايد حضورى فعال مى داشت، نداشت و كمك او ديگر به درد نمى خورد. اين رفتار او شكلى از بازى روانى است.
🆑 @Tohidclinic
مثال:
همسر فرزين به دليل اختلافات شديد با وى، چند سالى دچار مشكلات روحى شده است، زيرا فرزين نسبت به فداكارى هاى همسرش بسيار بى تفاوت عمل كرده، تا جايى كه همسر او به شدت افسرده شد، ديگر شادابى اوليه را ندارد.
فرزين اكنون براى تبرئه كردن خود و فرار از عذاب وجدان در نقش ناجى ظاهر شده، اما كمك او الان نوشدارويى بعد از مرگ سهراب است.
🆑 @Tohidclinic
تحليل كوتاه:
پيام اجتماعى رفتار فرزين نشان مى دهد؛ كه او اساسا فردى خانواده دوست است و به همسرش توجه لازم را دارد، اما لايه روان شناختى آن، از هم پاشيدن خانواده اش به صورت خودآگاه بوده، او به نوعى مقصر اصلى بحران هاى روحى همسرش است.
ديدگاه بالغانه:
منِ بالغ بجا و به موقع عكس العمل نشان مى دهد و از هر گونه سهل انگارى و مقدمه چينى پرهيز مى كند.
منِ بالغ در سايه و حاشيه حركت نمى كند و اگر قصد كمك نداشته باشد؛ روشن و شفاف مى گويد، چون اهل بازى نيست.
🆑 @Tohidclinic
✍🏻 #على_شميسا
📖 صفحه ٥١ - ٥٢
🔱كلينيك روانشناختى توحيد🔱
بازىِ روانى "خر را به عروسى دعوت كردن"
بازى روانىِ "خر را به عروسى دعوت كردن"
(منِ والدِ باسياست / ناجى)
#بازى_هاى_روانى_مردم
#دكتر_على_شميسا
منِ والد هميشه مى خواهد از ديگران سوء استفاده كند. اگر مى خندد يا شيرين زبانى، ناز و نوازش و پول خرج مى كند، مى خواهد از منِ كودك نهايت بهره كشى را بكند.
او خرج الكى براى كسى نمى كند. نان براى رضاى خدا به كسى قرض نمى دهد. او مى خواهد بدهد كه بيشتر دريافت كند.
اگر ديديد منِ والد تكريم و اكرام به كسى مى كند، مطمئن باشيد يك بازى در مى آورد. او خود را صاحب خزان مى داند، او به دنبال منِ كودك هاىِ سر به راه است، آدم هايى كه به راحتى مى توان سرشان كلاه گذاشت و با چند تعريف ساده و مقدار ناچيزى پول، از آنها بهره كشى كرد.
منِ والد در نقش يك استثمارگر است. او سياست مدارى است كه به طور قطع و يقين به دنبال منافع كلان خود است.
او، منِ كودك هايى كه در جامعه كم هم نيستند، در قالب زن و مرد پيدا مى كند. امكانات جزئى، بخور و نمير براى آنها فراهم مى كند.
منِ كودك ها بسيار خوشحال اند كه همين ناچيز را هم دارند. اما او در فرصت هاى مناسب سوء استفاده لازم و تعريف شده در ذهنش را، از اين افراد انجام مى دهد.
مثال:
من هميشه به بهزاد ايراد مى گرفتم كه تو آدم مهرطلبى هستى، چون عشقِ حمالى كردن براى ديگران را دارى.
او مى گويد: خب، از من دعوت مى كنند، من هم مى روم.
به نظر من، همه فاميل هر موقع اثاث كشى داشته باشند و يا يك مراسم عروسى كه نياز به يك پادوى سفت و سخت دارد، بهزاد را خبر مى كنند. بهزاد هم از اين بابت خوشحال است كه چقدر او را دوست دارند، اما معتقدم خر را كه به عروسى دعوت مى كنند، صرفا براى سوارى گرفتن از اوست و لاغير.
اين "عزيزم" و "دوستت دارم" بهزاد جون، بيشتر يك بازى روانى است كه از بهزاد سوء استفاده كنند، اما بهزاد متوجه نيست.
تحليل كوتاه:
پيام اجتماعىِ برخورد بهزاد اين است، كه او دوست دارد به همه كمك كند تا ديگران هم به نوعى به او توجه كنند و دوستش داشته باشند، اما لايه روانشناختى اين برخورد استفاده ابزارى از بهزاد است كه در واقع نقش يك پادو و باركش را، براى فاميل و يا دوستان بازى مى كند.
ديدگاه بالغانه:
منِ بالغ، معتقد به هميارى و كمك به ديگران در شرايط خاص و يا دشوار است. ولى اعتقاد دارد كه ما حق نداريم از عزت نفس نداشتن و مهرطلبى ديگران سوءاستفاده كنيم و اگر كارى را از كسى مى خواهيم بهتر است بهاى وقت او را به شيوه هاى گوناگون بپردازيم.
📚 #بازى_هاى_روانى_مردم
✍🏻 #على_شميسا
📖 صفحه ٤٦ - ٤٧
#مـعرفى_كـتاب
(منِ والدِ باسياست / ناجى)
#بازى_هاى_روانى_مردم
#دكتر_على_شميسا
منِ والد هميشه مى خواهد از ديگران سوء استفاده كند. اگر مى خندد يا شيرين زبانى، ناز و نوازش و پول خرج مى كند، مى خواهد از منِ كودك نهايت بهره كشى را بكند.
او خرج الكى براى كسى نمى كند. نان براى رضاى خدا به كسى قرض نمى دهد. او مى خواهد بدهد كه بيشتر دريافت كند.
اگر ديديد منِ والد تكريم و اكرام به كسى مى كند، مطمئن باشيد يك بازى در مى آورد. او خود را صاحب خزان مى داند، او به دنبال منِ كودك هاىِ سر به راه است، آدم هايى كه به راحتى مى توان سرشان كلاه گذاشت و با چند تعريف ساده و مقدار ناچيزى پول، از آنها بهره كشى كرد.
منِ والد در نقش يك استثمارگر است. او سياست مدارى است كه به طور قطع و يقين به دنبال منافع كلان خود است.
او، منِ كودك هايى كه در جامعه كم هم نيستند، در قالب زن و مرد پيدا مى كند. امكانات جزئى، بخور و نمير براى آنها فراهم مى كند.
منِ كودك ها بسيار خوشحال اند كه همين ناچيز را هم دارند. اما او در فرصت هاى مناسب سوء استفاده لازم و تعريف شده در ذهنش را، از اين افراد انجام مى دهد.
مثال:
من هميشه به بهزاد ايراد مى گرفتم كه تو آدم مهرطلبى هستى، چون عشقِ حمالى كردن براى ديگران را دارى.
او مى گويد: خب، از من دعوت مى كنند، من هم مى روم.
به نظر من، همه فاميل هر موقع اثاث كشى داشته باشند و يا يك مراسم عروسى كه نياز به يك پادوى سفت و سخت دارد، بهزاد را خبر مى كنند. بهزاد هم از اين بابت خوشحال است كه چقدر او را دوست دارند، اما معتقدم خر را كه به عروسى دعوت مى كنند، صرفا براى سوارى گرفتن از اوست و لاغير.
اين "عزيزم" و "دوستت دارم" بهزاد جون، بيشتر يك بازى روانى است كه از بهزاد سوء استفاده كنند، اما بهزاد متوجه نيست.
تحليل كوتاه:
پيام اجتماعىِ برخورد بهزاد اين است، كه او دوست دارد به همه كمك كند تا ديگران هم به نوعى به او توجه كنند و دوستش داشته باشند، اما لايه روانشناختى اين برخورد استفاده ابزارى از بهزاد است كه در واقع نقش يك پادو و باركش را، براى فاميل و يا دوستان بازى مى كند.
ديدگاه بالغانه:
منِ بالغ، معتقد به هميارى و كمك به ديگران در شرايط خاص و يا دشوار است. ولى اعتقاد دارد كه ما حق نداريم از عزت نفس نداشتن و مهرطلبى ديگران سوءاستفاده كنيم و اگر كارى را از كسى مى خواهيم بهتر است بهاى وقت او را به شيوه هاى گوناگون بپردازيم.
📚 #بازى_هاى_روانى_مردم
✍🏻 #على_شميسا
📖 صفحه ٤٦ - ٤٧
#مـعرفى_كـتاب
🔱كلينيك روانشناختى توحيد🔱
بازى هاى روانى مردم " دكتر على شميسا"🔰
#دكتر_على_شميسا
بازى روانى "خرافات"
(منِ والدُ خرافاتى / ناجى / آزارگر)
🆑 @Tohidclinic
منِ والدِ خرافاتى با اين تفكر قصد دارد افراد را نحس خوانده، شور چشم نشان دهد و به آنها لطمه اجتماعى بزند، مانند اينكه مى گويند عدد سيزده منحوس و ناميمون است و يا براى خراب كردن كسى كه او را به يك تفكر خرافاتى پيوند مى زند.
منِ والد با ترويج خرافات كه شكلى از فرهنگ جهالت دارد، موافق است. چون زمينه ابراز وجود براى او فراهم مى شود.
او حرف هايى از خود مى زند، كه هيچ سنديت و مدرك علمى ندارد.
او بازى فال قهوه را راه مى اندازد كه منِ كودك افراد، مايل اند براى او پول ها خرج كنند.
يا معبّر مى شود كه مختص عده اى خاص است و از اين طريق احساس مهم بودن و قدرتمندى كرده، براى خود جايگاه ويژه اى پيدا مى كند.
منِ والد در هر شرايطى، از جهالت افراد به خوبى بهره مى برد و با طرح اين بازى، قصد ترور شخصيت و خراب كردن افراد را دارد.
🆑 @Tohidclinic
مثلا مى گويد:
هر موقع اين فرد به من نگاه مى كند، چند روز مريض مى شوم چون انرژى منفى بسيارى دارد!! و يا مثلا آن روز كه به خانه ما آمد لوسترمان از سقف افتاد و خُرد و خمير شد!
نگاه و يا قدم هايش نحس است!! با او رفت و آمد نمى كنم!
مثال:
زهرا معتقد است كه مادرشوهرش، عملا با طرح بازى خاى گوناگون، قصد تخريب شخصيت او را دارد؛
او پشت سرم گفته، از روزى كه زهرا، پاش تو خونه ما باز شد! پسرم دائم مريضه، يا اينكه دختره شوهر كُشه!!
در مدت اين دو سال ازدواج، پسرم هر روز يك درد و مرضى داره!
رفتم براى اون دعا گرفتم! دختره قدمش نحسه!!
تحليل كوتاه:
پيام اجتماعى رفتار مادرشوهر زهرا اين است كه او به فكر عروس و پسرش است، اما لايه روان شناختى رفتار او نشان مى دهد، كه با طرح خرافات قصد تخريب و ترور شخصيت عروسش را دارد.
ديدگاه بالغانه:
منِ بالغ ديدگاهى عقلانى دارد و با حاكميت خرافات كه كه مفاهيم ذهنى اند، مخالف است.
منِ بالغ، خرافات را شكلى از ترس منِ كودكانه و عقب ماندگى ذهنىِ منِ والد مى داند.
🆑 @Tohidclinic
📚 #بازى_هاى_روانى_مردم
✍🏻 #على_شميسا
📖 صفحه ٧٩ - ٨٠
#مـعرفى_كـتاب
بازى روانى "خرافات"
(منِ والدُ خرافاتى / ناجى / آزارگر)
🆑 @Tohidclinic
منِ والدِ خرافاتى با اين تفكر قصد دارد افراد را نحس خوانده، شور چشم نشان دهد و به آنها لطمه اجتماعى بزند، مانند اينكه مى گويند عدد سيزده منحوس و ناميمون است و يا براى خراب كردن كسى كه او را به يك تفكر خرافاتى پيوند مى زند.
منِ والد با ترويج خرافات كه شكلى از فرهنگ جهالت دارد، موافق است. چون زمينه ابراز وجود براى او فراهم مى شود.
او حرف هايى از خود مى زند، كه هيچ سنديت و مدرك علمى ندارد.
او بازى فال قهوه را راه مى اندازد كه منِ كودك افراد، مايل اند براى او پول ها خرج كنند.
يا معبّر مى شود كه مختص عده اى خاص است و از اين طريق احساس مهم بودن و قدرتمندى كرده، براى خود جايگاه ويژه اى پيدا مى كند.
منِ والد در هر شرايطى، از جهالت افراد به خوبى بهره مى برد و با طرح اين بازى، قصد ترور شخصيت و خراب كردن افراد را دارد.
🆑 @Tohidclinic
مثلا مى گويد:
هر موقع اين فرد به من نگاه مى كند، چند روز مريض مى شوم چون انرژى منفى بسيارى دارد!! و يا مثلا آن روز كه به خانه ما آمد لوسترمان از سقف افتاد و خُرد و خمير شد!
نگاه و يا قدم هايش نحس است!! با او رفت و آمد نمى كنم!
مثال:
زهرا معتقد است كه مادرشوهرش، عملا با طرح بازى خاى گوناگون، قصد تخريب شخصيت او را دارد؛
او پشت سرم گفته، از روزى كه زهرا، پاش تو خونه ما باز شد! پسرم دائم مريضه، يا اينكه دختره شوهر كُشه!!
در مدت اين دو سال ازدواج، پسرم هر روز يك درد و مرضى داره!
رفتم براى اون دعا گرفتم! دختره قدمش نحسه!!
تحليل كوتاه:
پيام اجتماعى رفتار مادرشوهر زهرا اين است كه او به فكر عروس و پسرش است، اما لايه روان شناختى رفتار او نشان مى دهد، كه با طرح خرافات قصد تخريب و ترور شخصيت عروسش را دارد.
ديدگاه بالغانه:
منِ بالغ ديدگاهى عقلانى دارد و با حاكميت خرافات كه كه مفاهيم ذهنى اند، مخالف است.
منِ بالغ، خرافات را شكلى از ترس منِ كودكانه و عقب ماندگى ذهنىِ منِ والد مى داند.
🆑 @Tohidclinic
📚 #بازى_هاى_روانى_مردم
✍🏻 #على_شميسا
📖 صفحه ٧٩ - ٨٠
#مـعرفى_كـتاب