🔱كلينيك روانشناختى توحيد🔱
GIF
#مـعرفى_كـتاب
❇️اﻳﻦ ﻣﻔﻬﻮم ﻛﻪ ﺷـﺎﻳﺪ ﻳﻜـﻲ از ﺷـﺎﺧﺺ ﺗـﺮﻳﻦ ﻣﻔـﺎﻫﻴﻢ در ﻧﻈﺮﻳـﻪ یِ آدﻟـﺮ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲ ﺷﻮد، ﺑﻪ ﻧﮕﺮش ﻫﺎي ﻓﺮد ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﺟﺘﻤﺎع اﺷـﺎره دارد. از ﻣﻨﻈـﺮ آدﻟﺮ ﺗﻌﻠّﻖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﻫـﺮ آدﻣـﻲ در ﻓﺮاﻳﻨـﺪ ﺗﺤـﻮل و رﺷـﺪ ﺳﺎﻟﻢ، ﺧﻮد را ﺟﺰئی از ﺟﺎﻣﻌﺔ اﻧﺴﺎﻧﻲ داﻧﺴﺘﻪ و در ﺟﻬﺖ آﻳﻨﺪه هاي ﺑﻬﺘـﺮ ﺑـﺮاي ﺟﺎﻣﻌﺔ ﺟﻬـﺎﻧﻲ ﺗـﻼش ﻛﻨـﺪ. در اﻳـﻦ ﻧﻈﺮیه، ﻓﺮآﻳﻨـﺪ اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ ﺷـﺪن ﻳـﺎ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﭘﺬﻳﺮي ﻛﻪ از دوران ﻛﻮدﻛﻲ ﺷﺮوع ﻣﻲﺷﻮد، ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي ﻳﺎﻓﺘﻦ ﺟﺎﻳﮕـﺎﻫﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و اﺣﺴﺎس ﺗﻌﻠّﻖ ﺑﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﻓﻌﺎل در آن اﺳﺖ. آدﻟﺮ رﻏﺒﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ را ﻣﺘـﺮادف ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺳـﺎزي ﺑـﺎ دﻳﮕـﺮان ﺗﻌﺮﻳـﻒ ﻣـﻲﻛﻨـﺪ؛ «رﻏﺒـﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻳﻌﻨﻲ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ دﻳﮕﺮان دﻳﺪن، ﺑﺎ ﮔﻮش دﻳﮕـﺮان ﺷـﻨﻴﺪن و ﺑـﺎ ﻗﻠـﺐ دﻳﮕﺮان اﺣﺴﺎس ﻛﺮدن».
✳️او رﻏﺒـﺖ اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ را ﻣﻌﻴـﺎر ﺑﺮﺧـﻮرداري ﻓـﺮد از ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﻲ ﻣﻲ داﻧﺪ، ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﻛﻪ ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﻲ ﻫـﺮ ﻛـﺲ در ﮔـﺮو آن اﺳﺖ ﻛﻪ او ﺗﺎ ﭼﻪ اﻧﺪازه ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎ دﻳﮕـﺮان ﻣﺸـﺎرﻛﺖ داﺷـﺘﻪ و ﺑـﻪ رﻓـﺎه و آﺳﺎﻳﺶ دﻳﮕﺮان ﻋﻼﻗﻪ و دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ ﻧﺸﺎن دﻫﺪ. آدﻟﺮ ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ ﻫﻢ زﻣـﺎن ﺑـﺎ رﺷﺪ و ﺗﺤﻮل رﻏﺒﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ از ﻃﺮﻳـﻖ آﻣـﻮزش ﻓﺮاﮔﻴـﺮي و ﺗﻤـﺮﻳﻦ و ﺑـﻪ ﻛﺎرﮔﻴﺮي ﻋﻤﻠﻲ ﻣﻀﺎﻣﻴﻦ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﻧﺠﺎم ﻣﻲﮔﻴﺮد و ﻏﺎﻟﺒﺎً اﻳﻦ رﻏﺒﺖ از ﻃﺮﻳﻖ ﻣﺸﺎرﻛﺖ در ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫـﺎي ﺟﻤﻌـﻲ و اﺣﺘـﺮام ﻣﺘﻘﺎﺑـﻞ ﺣﻀـﻮر ﺧـﻮد را ﻧﺸـﺎن ﻣﻲدﻫﺪ.
✅اﻓﺮادي ﻛﻪ ﻓﺎﻗﺪ ﭼﻨﻴﻦ رﻏﺒﺘﻲ ﻫﺴـﺘﻨﺪ ﻛـﻢﻛـﻢ ﻣﻨـﺰوي ﺷـﺪه و ﺑـﻪ ﺣﺎﺷﻴﺔ ﺟﺎﻣﻌﻪ راﻧﺪه ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. اﻳﻨﺎن ﻛﻪ ﺧﻮد را زﺧﻢ ﺧﻮرده و ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ ﻣﻲﺑﻴﻨﻨﺪ، ﻫﻤﻮاره در جستوﺟﻮي ﻳﺎﻓﺘﻦ ﻓﺮﺻﺘﻲ ﺑﺮاي اﻧﺘﻘﺎم ﮔﻴﺮي از ﺟﺎﻣﻌﻪ و اﻓﺮاد آن ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﻮد. ﺷﻜﻞ اﻳﻦ اﻧﺘﻘﺎم ﮔﻴﺮي ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ اﺳـﺖ ﻛـﻪ ﻓـﺮد درآﻳﻨﺪه یِ ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﻲ ﺧﻮد ﭼﻪ ﻣﻘﺎم و ﻳﺎ ﻣﻮﻗﻌﻴﺘﻲ را ﻛﺴﺐ ﻛﻨﺪ.
#علی_صاحبی
| کتاب: #بررسی_روانشناختی_خودکامگی | #مانس_اشپربر | برگردان: #علی_صاحبی | انتشارات: #روشنگران_و_مطالعات_زنان، تهران 1384 | صفحه: 13-14| برگرفته از
نسخه: PDF |
https://t.me/tohidclinic
❇️اﻳﻦ ﻣﻔﻬﻮم ﻛﻪ ﺷـﺎﻳﺪ ﻳﻜـﻲ از ﺷـﺎﺧﺺ ﺗـﺮﻳﻦ ﻣﻔـﺎﻫﻴﻢ در ﻧﻈﺮﻳـﻪ یِ آدﻟـﺮ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲ ﺷﻮد، ﺑﻪ ﻧﮕﺮش ﻫﺎي ﻓﺮد ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ اﺟﺘﻤﺎع اﺷـﺎره دارد. از ﻣﻨﻈـﺮ آدﻟﺮ ﺗﻌﻠّﻖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﺑﺪﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎﺳﺖ ﻛﻪ ﻫـﺮ آدﻣـﻲ در ﻓﺮاﻳﻨـﺪ ﺗﺤـﻮل و رﺷـﺪ ﺳﺎﻟﻢ، ﺧﻮد را ﺟﺰئی از ﺟﺎﻣﻌﺔ اﻧﺴﺎﻧﻲ داﻧﺴﺘﻪ و در ﺟﻬﺖ آﻳﻨﺪه هاي ﺑﻬﺘـﺮ ﺑـﺮاي ﺟﺎﻣﻌﺔ ﺟﻬـﺎﻧﻲ ﺗـﻼش ﻛﻨـﺪ. در اﻳـﻦ ﻧﻈﺮیه، ﻓﺮآﻳﻨـﺪ اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ ﺷـﺪن ﻳـﺎ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﭘﺬﻳﺮي ﻛﻪ از دوران ﻛﻮدﻛﻲ ﺷﺮوع ﻣﻲﺷﻮد، ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎي ﻳﺎﻓﺘﻦ ﺟﺎﻳﮕـﺎﻫﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و اﺣﺴﺎس ﺗﻌﻠّﻖ ﺑﻪ ﺟﺎﻣﻌﻪ و ﻣﺸﺎرﻛﺖ ﻓﻌﺎل در آن اﺳﺖ. آدﻟﺮ رﻏﺒﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ را ﻣﺘـﺮادف ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺳـﺎزي ﺑـﺎ دﻳﮕـﺮان ﺗﻌﺮﻳـﻒ ﻣـﻲﻛﻨـﺪ؛ «رﻏﺒـﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻳﻌﻨﻲ ﺑﺎ ﭼﺸﻢ دﻳﮕﺮان دﻳﺪن، ﺑﺎ ﮔﻮش دﻳﮕـﺮان ﺷـﻨﻴﺪن و ﺑـﺎ ﻗﻠـﺐ دﻳﮕﺮان اﺣﺴﺎس ﻛﺮدن».
✳️او رﻏﺒـﺖ اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ را ﻣﻌﻴـﺎر ﺑﺮﺧـﻮرداري ﻓـﺮد از ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﻲ ﻣﻲ داﻧﺪ، ﺑﻪ اﻳﻦ ﻣﻌﻨﺎ ﻛﻪ ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﻲ ﻫـﺮ ﻛـﺲ در ﮔـﺮو آن اﺳﺖ ﻛﻪ او ﺗﺎ ﭼﻪ اﻧﺪازه ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎ دﻳﮕـﺮان ﻣﺸـﺎرﻛﺖ داﺷـﺘﻪ و ﺑـﻪ رﻓـﺎه و آﺳﺎﻳﺶ دﻳﮕﺮان ﻋﻼﻗﻪ و دﻟﺒﺴﺘﮕﻲ ﻧﺸﺎن دﻫﺪ. آدﻟﺮ ﻣﻌﺘﻘﺪ اﺳﺖ ﻫﻢ زﻣـﺎن ﺑـﺎ رﺷﺪ و ﺗﺤﻮل رﻏﺒﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ از ﻃﺮﻳـﻖ آﻣـﻮزش ﻓﺮاﮔﻴـﺮي و ﺗﻤـﺮﻳﻦ و ﺑـﻪ ﻛﺎرﮔﻴﺮي ﻋﻤﻠﻲ ﻣﻀﺎﻣﻴﻦ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ اﻧﺠﺎم ﻣﻲﮔﻴﺮد و ﻏﺎﻟﺒﺎً اﻳﻦ رﻏﺒﺖ از ﻃﺮﻳﻖ ﻣﺸﺎرﻛﺖ در ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻫـﺎي ﺟﻤﻌـﻲ و اﺣﺘـﺮام ﻣﺘﻘﺎﺑـﻞ ﺣﻀـﻮر ﺧـﻮد را ﻧﺸـﺎن ﻣﻲدﻫﺪ.
✅اﻓﺮادي ﻛﻪ ﻓﺎﻗﺪ ﭼﻨﻴﻦ رﻏﺒﺘﻲ ﻫﺴـﺘﻨﺪ ﻛـﻢﻛـﻢ ﻣﻨـﺰوي ﺷـﺪه و ﺑـﻪ ﺣﺎﺷﻴﺔ ﺟﺎﻣﻌﻪ راﻧﺪه ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. اﻳﻨﺎن ﻛﻪ ﺧﻮد را زﺧﻢ ﺧﻮرده و ﻗﺮﺑﺎﻧﻲ اﺟﺘﻤـﺎﻋﻲ ﻣﻲﺑﻴﻨﻨﺪ، ﻫﻤﻮاره در جستوﺟﻮي ﻳﺎﻓﺘﻦ ﻓﺮﺻﺘﻲ ﺑﺮاي اﻧﺘﻘﺎم ﮔﻴﺮي از ﺟﺎﻣﻌﻪ و اﻓﺮاد آن ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﻮد. ﺷﻜﻞ اﻳﻦ اﻧﺘﻘﺎم ﮔﻴﺮي ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ اﺳـﺖ ﻛـﻪ ﻓـﺮد درآﻳﻨﺪه یِ ﺑﺰرﮔﺴﺎﻟﻲ ﺧﻮد ﭼﻪ ﻣﻘﺎم و ﻳﺎ ﻣﻮﻗﻌﻴﺘﻲ را ﻛﺴﺐ ﻛﻨﺪ.
#علی_صاحبی
| کتاب: #بررسی_روانشناختی_خودکامگی | #مانس_اشپربر | برگردان: #علی_صاحبی | انتشارات: #روشنگران_و_مطالعات_زنان، تهران 1384 | صفحه: 13-14| برگرفته از
نسخه: PDF |
https://t.me/tohidclinic
Telegram
🔱كلينيك روانشناختى توحيد🔱
مدير و مؤسس دكتر امير كشاورز
دريافت نوبت
توحيد
03191011525
هشت بهشت غربي
32687630
اينستاگرام ما:
Www.instagram.com/markaz_moshavereh_tohid
دريافت نوبت
توحيد
03191011525
هشت بهشت غربي
32687630
اينستاگرام ما:
Www.instagram.com/markaz_moshavereh_tohid
🔱كلينيك روانشناختى توحيد🔱
Photo
قربانيگري تا به كي؟چگونه بازي «سرزنش ديگران» را متوقف كنيم؟
دکتر علی صاحبی
قسمت دوم
@Tohidclinic
اگر خوب بنگريم متوجه ميشويم كه اين چهار باور بطور مرتب و مكرر در جريان اصلي زندگي ما انسانها نقش بازي ميكنند. مثلاً يكي از اعضاي خانواده در شبي كه ميهمان داريم دير به خانه ميآيد، و آنگاه در تمام طول شب صاحبخانه به او بيمحلّي ميكند، مثلاً به چشمانش نگاه نميكند، از او اجتناب ميكند، نگاه غضبآلود به او ميكند، با او صحبت نميكند، به او پاسخ نمي دهد، يا حتي جلوي ديگر ميهمانان او را مستقيم يا غيرمستقيم مورد سرزنش و توبيخ قرار ميدهد. يا يك راننده به اشتباه به جاي درب ورودي از درب خروجي پاركينگ وارد ميشود و رانند ديگري كه در حال خروج است به خاطر اشتباه يا خلاف او زير لب يا علناً به او فحاشي كرده و داد ميزند، «گوساله، تابلو را نميبيني؟». يا براي خودم پيش آمده بود كه در خيابان داخل پرديس دانشگاه فردوسي رانندگي ميكردم، راننده روبرويي كه «فكر» ميكرد «واقعا فقط فكر ميكرد» كه من خيابان را ورود ممنوع ميآيم، سرش را از پنجره ماشين بيرون آورد و فرياد كشيد: «مرتيكه الاغ خيابان يكطرفه است». يا دانشآموزي كه در يك امتحان نمره خوب نميآورد و معلم را مقصر دانسته با او چپ ميافتد و دربارة معلم با ديگر دانشآموزان حرفها و يا جُكهاي زشت ميزند. و يا معلم و استادي كه بطور مكرر توسط دانشآموزان يا دانشجويانش با نمره پايين ارزيابي ميشود، آنها را سرزنش ميكند كه ناتوان وضعيتاند و يك مشت احمق بيسواد كه دوغ را از دوشاب تشخيص نميدهند و «خر چه داند قدر حلواي نبات!» مردي زنش را كتك ميزند و او را سرزنش ميكند كه «من را نميفهمد» يا زني كه شوهرش را مورد ضرب و شتم و فحاشيهاي گوناگون قرار مي دهد و وقتي كه مرد براي دفاع از خودش و اجتناب از درگيريهاي قانوني پليس را خبر ميكند، او را متهم و سرزنش ميكند كه براي زنش پليس آورده و حرمت و آبروی من را جلوي در و همسايه لکه دار کرده است: او پاي پليس را به خانة ما باز كرده است. و یا زني كه به همسرش خيانت ميكند و با كس ديگري رابطه برقرار ميكند (چه كلامي، چه ايميل يا فيسبوك و يا جسمي و جنسي) و آنگاه همسرش را سرزنش ميكند كه چون تو زياد كار ميكني و به من توجه لازم را نداري من به اين راه افتادم. يك مدير ارتقاء نميگيرد و آنگاه رئيس بالا ترش را مورد سرزنش قرار ميدهد كه يك نژادپرست متعصب است.
@Tohidclinic
البته كاملاً روشن است كه مواردي وجود دارد كه فرد سزاوار سرزنش است به خاطر بدكاري و يا خطاي محرزي كه انجام داده است، كه در چنين شرايطي اعلام ناراحتي و دلخوري و سرزنش كردن او به خاطر ضرر و زياني كه به ما زده است وارد است و منطقي. ولي درگير بازي سرزنش شدن، هنوز هم در اينجا وجاهت و ضرورتي ندارد و مشكلي را حل نمي كند. در چنين مواردي شيوههاي سازنده و مؤثري براي چالش، مجادله و قرار دادن مسئوليت رفتار فرد بر دوشش از راههاي قانوني و عرفي وجود دارد.
@Tohidclinic
اين نوع اقدام و عمل همواره براساس معيارهاي عيني انجام ميگيرد و رفتارها و برخوردهاي غيرمحترمانه و هتك حرمت ديگران را باعث نميشود و هرگز در چرخة بازي» سرزنش ديگران» قرار نميگيرند. خارج از بستر حقوقي، سرزنش كردن ديگران يا عوامل بيروني شايد با هدف بهبودي اوضاع و شرايط انجام شود. بنابر اين هنگامي كه دو نفر كه براي هم افراد مهمي محسوب ميشوند بر سر يك موضوع با هم مجادله و بگو و مگو دارند، پذيرفتن بخشي از سرزنش و تقصير توسط هر دو طرف درگير در موضوع، ميتواند كمك كند تا اصلاحات سازندهاي را براي آينده انجام دهند. در واقع در مشاوره، آمادگي و ميل به پذيرفتن مسئوليت زندگي خود يكي از مهمترين پيشنيازهاي حركت به سوي تغييرات سازنده و مؤثر محسوب ميشود.
با اين وجود، تفاوت قابل توجه و معناداري بين اينگونه سرزنش عقلاني و منطقي و سرزنش غيرمنطقي كه در بازي سرزنش حضو ردارد هست. در بازي سرزنشگري چهار باور زيربنايي ذكر شده در بالا بطور سيستماتيك و نظامدار ايفاي نقش ميكنند و فعالانه در كارند.
@Tohidclinic
#قربانی_گری
#علی_صاحبی
https://t.me/tohidclinic
دکتر علی صاحبی
قسمت دوم
@Tohidclinic
اگر خوب بنگريم متوجه ميشويم كه اين چهار باور بطور مرتب و مكرر در جريان اصلي زندگي ما انسانها نقش بازي ميكنند. مثلاً يكي از اعضاي خانواده در شبي كه ميهمان داريم دير به خانه ميآيد، و آنگاه در تمام طول شب صاحبخانه به او بيمحلّي ميكند، مثلاً به چشمانش نگاه نميكند، از او اجتناب ميكند، نگاه غضبآلود به او ميكند، با او صحبت نميكند، به او پاسخ نمي دهد، يا حتي جلوي ديگر ميهمانان او را مستقيم يا غيرمستقيم مورد سرزنش و توبيخ قرار ميدهد. يا يك راننده به اشتباه به جاي درب ورودي از درب خروجي پاركينگ وارد ميشود و رانند ديگري كه در حال خروج است به خاطر اشتباه يا خلاف او زير لب يا علناً به او فحاشي كرده و داد ميزند، «گوساله، تابلو را نميبيني؟». يا براي خودم پيش آمده بود كه در خيابان داخل پرديس دانشگاه فردوسي رانندگي ميكردم، راننده روبرويي كه «فكر» ميكرد «واقعا فقط فكر ميكرد» كه من خيابان را ورود ممنوع ميآيم، سرش را از پنجره ماشين بيرون آورد و فرياد كشيد: «مرتيكه الاغ خيابان يكطرفه است». يا دانشآموزي كه در يك امتحان نمره خوب نميآورد و معلم را مقصر دانسته با او چپ ميافتد و دربارة معلم با ديگر دانشآموزان حرفها و يا جُكهاي زشت ميزند. و يا معلم و استادي كه بطور مكرر توسط دانشآموزان يا دانشجويانش با نمره پايين ارزيابي ميشود، آنها را سرزنش ميكند كه ناتوان وضعيتاند و يك مشت احمق بيسواد كه دوغ را از دوشاب تشخيص نميدهند و «خر چه داند قدر حلواي نبات!» مردي زنش را كتك ميزند و او را سرزنش ميكند كه «من را نميفهمد» يا زني كه شوهرش را مورد ضرب و شتم و فحاشيهاي گوناگون قرار مي دهد و وقتي كه مرد براي دفاع از خودش و اجتناب از درگيريهاي قانوني پليس را خبر ميكند، او را متهم و سرزنش ميكند كه براي زنش پليس آورده و حرمت و آبروی من را جلوي در و همسايه لکه دار کرده است: او پاي پليس را به خانة ما باز كرده است. و یا زني كه به همسرش خيانت ميكند و با كس ديگري رابطه برقرار ميكند (چه كلامي، چه ايميل يا فيسبوك و يا جسمي و جنسي) و آنگاه همسرش را سرزنش ميكند كه چون تو زياد كار ميكني و به من توجه لازم را نداري من به اين راه افتادم. يك مدير ارتقاء نميگيرد و آنگاه رئيس بالا ترش را مورد سرزنش قرار ميدهد كه يك نژادپرست متعصب است.
@Tohidclinic
البته كاملاً روشن است كه مواردي وجود دارد كه فرد سزاوار سرزنش است به خاطر بدكاري و يا خطاي محرزي كه انجام داده است، كه در چنين شرايطي اعلام ناراحتي و دلخوري و سرزنش كردن او به خاطر ضرر و زياني كه به ما زده است وارد است و منطقي. ولي درگير بازي سرزنش شدن، هنوز هم در اينجا وجاهت و ضرورتي ندارد و مشكلي را حل نمي كند. در چنين مواردي شيوههاي سازنده و مؤثري براي چالش، مجادله و قرار دادن مسئوليت رفتار فرد بر دوشش از راههاي قانوني و عرفي وجود دارد.
@Tohidclinic
اين نوع اقدام و عمل همواره براساس معيارهاي عيني انجام ميگيرد و رفتارها و برخوردهاي غيرمحترمانه و هتك حرمت ديگران را باعث نميشود و هرگز در چرخة بازي» سرزنش ديگران» قرار نميگيرند. خارج از بستر حقوقي، سرزنش كردن ديگران يا عوامل بيروني شايد با هدف بهبودي اوضاع و شرايط انجام شود. بنابر اين هنگامي كه دو نفر كه براي هم افراد مهمي محسوب ميشوند بر سر يك موضوع با هم مجادله و بگو و مگو دارند، پذيرفتن بخشي از سرزنش و تقصير توسط هر دو طرف درگير در موضوع، ميتواند كمك كند تا اصلاحات سازندهاي را براي آينده انجام دهند. در واقع در مشاوره، آمادگي و ميل به پذيرفتن مسئوليت زندگي خود يكي از مهمترين پيشنيازهاي حركت به سوي تغييرات سازنده و مؤثر محسوب ميشود.
با اين وجود، تفاوت قابل توجه و معناداري بين اينگونه سرزنش عقلاني و منطقي و سرزنش غيرمنطقي كه در بازي سرزنش حضو ردارد هست. در بازي سرزنشگري چهار باور زيربنايي ذكر شده در بالا بطور سيستماتيك و نظامدار ايفاي نقش ميكنند و فعالانه در كارند.
@Tohidclinic
#قربانی_گری
#علی_صاحبی
https://t.me/tohidclinic
Telegram
🔱كلينيك روانشناختى توحيد🔱
مدير و مؤسس دكتر امير كشاورز
دريافت نوبت
توحيد
03191011525
هشت بهشت غربي
32687630
اينستاگرام ما:
Www.instagram.com/markaz_moshavereh_tohid
دريافت نوبت
توحيد
03191011525
هشت بهشت غربي
32687630
اينستاگرام ما:
Www.instagram.com/markaz_moshavereh_tohid
🔱كلينيك روانشناختى توحيد🔱
Photo
قربانيگري تا به كي؟چگونه بازي «سرزنش ديگران» را متوقف كنيم؟
دکتر علی صاحبی
قسمت دوم
@Tohidclinic
اگر خوب بنگريم متوجه ميشويم كه اين چهار باور بطور مرتب و مكرر در جريان اصلي زندگي ما انسانها نقش بازي ميكنند. مثلاً يكي از اعضاي خانواده در شبي كه ميهمان داريم دير به خانه ميآيد، و آنگاه در تمام طول شب صاحبخانه به او بيمحلّي ميكند، مثلاً به چشمانش نگاه نميكند، از او اجتناب ميكند، نگاه غضبآلود به او ميكند، با او صحبت نميكند، به او پاسخ نمي دهد، يا حتي جلوي ديگر ميهمانان او را مستقيم يا غيرمستقيم مورد سرزنش و توبيخ قرار ميدهد. يا يك راننده به اشتباه به جاي درب ورودي از درب خروجي پاركينگ وارد ميشود و رانند ديگري كه در حال خروج است به خاطر اشتباه يا خلاف او زير لب يا علناً به او فحاشي كرده و داد ميزند، «گوساله، تابلو را نميبيني؟». يا براي خودم پيش آمده بود كه در خيابان داخل پرديس دانشگاه فردوسي رانندگي ميكردم، راننده روبرويي كه «فكر» ميكرد «واقعا فقط فكر ميكرد» كه من خيابان را ورود ممنوع ميآيم، سرش را از پنجره ماشين بيرون آورد و فرياد كشيد: «مرتيكه الاغ خيابان يكطرفه است». يا دانشآموزي كه در يك امتحان نمره خوب نميآورد و معلم را مقصر دانسته با او چپ ميافتد و دربارة معلم با ديگر دانشآموزان حرفها و يا جُكهاي زشت ميزند. و يا معلم و استادي كه بطور مكرر توسط دانشآموزان يا دانشجويانش با نمره پايين ارزيابي ميشود، آنها را سرزنش ميكند كه ناتوان وضعيتاند و يك مشت احمق بيسواد كه دوغ را از دوشاب تشخيص نميدهند و «خر چه داند قدر حلواي نبات!» مردي زنش را كتك ميزند و او را سرزنش ميكند كه «من را نميفهمد» يا زني كه شوهرش را مورد ضرب و شتم و فحاشيهاي گوناگون قرار مي دهد و وقتي كه مرد براي دفاع از خودش و اجتناب از درگيريهاي قانوني پليس را خبر ميكند، او را متهم و سرزنش ميكند كه براي زنش پليس آورده و حرمت و آبروی من را جلوي در و همسايه لکه دار کرده است: او پاي پليس را به خانة ما باز كرده است. و یا زني كه به همسرش خيانت ميكند و با كس ديگري رابطه برقرار ميكند (چه كلامي، چه ايميل يا فيسبوك و يا جسمي و جنسي) و آنگاه همسرش را سرزنش ميكند كه چون تو زياد كار ميكني و به من توجه لازم را نداري من به اين راه افتادم. يك مدير ارتقاء نميگيرد و آنگاه رئيس بالا ترش را مورد سرزنش قرار ميدهد كه يك نژادپرست متعصب است.
@Tohidclinic
البته كاملاً روشن است كه مواردي وجود دارد كه فرد سزاوار سرزنش است به خاطر بدكاري و يا خطاي محرزي كه انجام داده است، كه در چنين شرايطي اعلام ناراحتي و دلخوري و سرزنش كردن او به خاطر ضرر و زياني كه به ما زده است وارد است و منطقي. ولي درگير بازي سرزنش شدن، هنوز هم در اينجا وجاهت و ضرورتي ندارد و مشكلي را حل نمي كند. در چنين مواردي شيوههاي سازنده و مؤثري براي چالش، مجادله و قرار دادن مسئوليت رفتار فرد بر دوشش از راههاي قانوني و عرفي وجود دارد.
@Tohidclinic
اين نوع اقدام و عمل همواره براساس معيارهاي عيني انجام ميگيرد و رفتارها و برخوردهاي غيرمحترمانه و هتك حرمت ديگران را باعث نميشود و هرگز در چرخة بازي» سرزنش ديگران» قرار نميگيرند. خارج از بستر حقوقي، سرزنش كردن ديگران يا عوامل بيروني شايد با هدف بهبودي اوضاع و شرايط انجام شود. بنابر اين هنگامي كه دو نفر كه براي هم افراد مهمي محسوب ميشوند بر سر يك موضوع با هم مجادله و بگو و مگو دارند، پذيرفتن بخشي از سرزنش و تقصير توسط هر دو طرف درگير در موضوع، ميتواند كمك كند تا اصلاحات سازندهاي را براي آينده انجام دهند. در واقع در مشاوره، آمادگي و ميل به پذيرفتن مسئوليت زندگي خود يكي از مهمترين پيشنيازهاي حركت به سوي تغييرات سازنده و مؤثر محسوب ميشود.
با اين وجود، تفاوت قابل توجه و معناداري بين اينگونه سرزنش عقلاني و منطقي و سرزنش غيرمنطقي كه در بازي سرزنش حضو ردارد هست. در بازي سرزنشگري چهار باور زيربنايي ذكر شده در بالا بطور سيستماتيك و نظامدار ايفاي نقش ميكنند و فعالانه در كارند.
@Tohidclinic
#قربانی_گری
#علی_صاحبی
https://t.me/tohidclinic
دکتر علی صاحبی
قسمت دوم
@Tohidclinic
اگر خوب بنگريم متوجه ميشويم كه اين چهار باور بطور مرتب و مكرر در جريان اصلي زندگي ما انسانها نقش بازي ميكنند. مثلاً يكي از اعضاي خانواده در شبي كه ميهمان داريم دير به خانه ميآيد، و آنگاه در تمام طول شب صاحبخانه به او بيمحلّي ميكند، مثلاً به چشمانش نگاه نميكند، از او اجتناب ميكند، نگاه غضبآلود به او ميكند، با او صحبت نميكند، به او پاسخ نمي دهد، يا حتي جلوي ديگر ميهمانان او را مستقيم يا غيرمستقيم مورد سرزنش و توبيخ قرار ميدهد. يا يك راننده به اشتباه به جاي درب ورودي از درب خروجي پاركينگ وارد ميشود و رانند ديگري كه در حال خروج است به خاطر اشتباه يا خلاف او زير لب يا علناً به او فحاشي كرده و داد ميزند، «گوساله، تابلو را نميبيني؟». يا براي خودم پيش آمده بود كه در خيابان داخل پرديس دانشگاه فردوسي رانندگي ميكردم، راننده روبرويي كه «فكر» ميكرد «واقعا فقط فكر ميكرد» كه من خيابان را ورود ممنوع ميآيم، سرش را از پنجره ماشين بيرون آورد و فرياد كشيد: «مرتيكه الاغ خيابان يكطرفه است». يا دانشآموزي كه در يك امتحان نمره خوب نميآورد و معلم را مقصر دانسته با او چپ ميافتد و دربارة معلم با ديگر دانشآموزان حرفها و يا جُكهاي زشت ميزند. و يا معلم و استادي كه بطور مكرر توسط دانشآموزان يا دانشجويانش با نمره پايين ارزيابي ميشود، آنها را سرزنش ميكند كه ناتوان وضعيتاند و يك مشت احمق بيسواد كه دوغ را از دوشاب تشخيص نميدهند و «خر چه داند قدر حلواي نبات!» مردي زنش را كتك ميزند و او را سرزنش ميكند كه «من را نميفهمد» يا زني كه شوهرش را مورد ضرب و شتم و فحاشيهاي گوناگون قرار مي دهد و وقتي كه مرد براي دفاع از خودش و اجتناب از درگيريهاي قانوني پليس را خبر ميكند، او را متهم و سرزنش ميكند كه براي زنش پليس آورده و حرمت و آبروی من را جلوي در و همسايه لکه دار کرده است: او پاي پليس را به خانة ما باز كرده است. و یا زني كه به همسرش خيانت ميكند و با كس ديگري رابطه برقرار ميكند (چه كلامي، چه ايميل يا فيسبوك و يا جسمي و جنسي) و آنگاه همسرش را سرزنش ميكند كه چون تو زياد كار ميكني و به من توجه لازم را نداري من به اين راه افتادم. يك مدير ارتقاء نميگيرد و آنگاه رئيس بالا ترش را مورد سرزنش قرار ميدهد كه يك نژادپرست متعصب است.
@Tohidclinic
البته كاملاً روشن است كه مواردي وجود دارد كه فرد سزاوار سرزنش است به خاطر بدكاري و يا خطاي محرزي كه انجام داده است، كه در چنين شرايطي اعلام ناراحتي و دلخوري و سرزنش كردن او به خاطر ضرر و زياني كه به ما زده است وارد است و منطقي. ولي درگير بازي سرزنش شدن، هنوز هم در اينجا وجاهت و ضرورتي ندارد و مشكلي را حل نمي كند. در چنين مواردي شيوههاي سازنده و مؤثري براي چالش، مجادله و قرار دادن مسئوليت رفتار فرد بر دوشش از راههاي قانوني و عرفي وجود دارد.
@Tohidclinic
اين نوع اقدام و عمل همواره براساس معيارهاي عيني انجام ميگيرد و رفتارها و برخوردهاي غيرمحترمانه و هتك حرمت ديگران را باعث نميشود و هرگز در چرخة بازي» سرزنش ديگران» قرار نميگيرند. خارج از بستر حقوقي، سرزنش كردن ديگران يا عوامل بيروني شايد با هدف بهبودي اوضاع و شرايط انجام شود. بنابر اين هنگامي كه دو نفر كه براي هم افراد مهمي محسوب ميشوند بر سر يك موضوع با هم مجادله و بگو و مگو دارند، پذيرفتن بخشي از سرزنش و تقصير توسط هر دو طرف درگير در موضوع، ميتواند كمك كند تا اصلاحات سازندهاي را براي آينده انجام دهند. در واقع در مشاوره، آمادگي و ميل به پذيرفتن مسئوليت زندگي خود يكي از مهمترين پيشنيازهاي حركت به سوي تغييرات سازنده و مؤثر محسوب ميشود.
با اين وجود، تفاوت قابل توجه و معناداري بين اينگونه سرزنش عقلاني و منطقي و سرزنش غيرمنطقي كه در بازي سرزنش حضو ردارد هست. در بازي سرزنشگري چهار باور زيربنايي ذكر شده در بالا بطور سيستماتيك و نظامدار ايفاي نقش ميكنند و فعالانه در كارند.
@Tohidclinic
#قربانی_گری
#علی_صاحبی
https://t.me/tohidclinic
Telegram
🔱كلينيك روانشناختى توحيد🔱
مدير و مؤسس دكتر امير كشاورز
دريافت نوبت
توحيد
03191011525
هشت بهشت غربي
32687630
اينستاگرام ما:
Www.instagram.com/markaz_moshavereh_tohid
دريافت نوبت
توحيد
03191011525
هشت بهشت غربي
32687630
اينستاگرام ما:
Www.instagram.com/markaz_moshavereh_tohid
🔱كلينيك روانشناختى توحيد🔱
GIF
دکتر علی صاحبی
قسمت سوم
حالا اجازه بدهيد به هريك از آنها بطور عميقترين نگاه كنيم.
@Tohidclinic
1ـ غيرعقلاني و عیر منطقي بودن چهار ادعاي بازي سرزنش
همواره كس ديگري (غير از خود من) تقصيركار است و بايد سرزنش شود. اولينباور اين مجموعه بطور كاملاً واضحي نادرست است، چون در بسياري از موارد وقتي يك رويداد يا اتفاق منفي و ناخواسته رخ مي دهد واقعاً تقصير هيچ كس نيست، يا اينكه تقصير يك شخص خاص نيست. به عنوان مثال تصادف دو ماشين با هم ميتواند واقعاً يك تصادف واقعي باشد، يعني صرف تصادف بدون آنكه كس خاصي بطور عمد مقصر باشد. افراد گاهي اوقات به خاطر تعارضات شخصيتي كه با هم دارند از يكديگر خوششان نميآيد يا نميتوانند با هم خوب كنار بيايند، گاهي اوقات افراد با هم تماس ميگيرند و بدون آنكه كس خاصي مقصر باشد، از يكديگر ويروس يا عامل بيماري را ميگيرند بدون آنكه واقعاً بطور ارادي تقصير كسي باشد يا كس خاصي كوتاهي كرده باشد. افراد ميتوانند دچار سكته قلبي يا سرطان شوند، بدون آنكه اشتباه يا خطاي كس خاصي باشد.
@Tohidclinic
در واقع افرادي كه درگير بازي سرزنش ميشوند، اغلب براي توجيه سرزنش كردن ديگران، به يك سلسله تفكرات غيرمنطقي ديگر نيز دست ميزنند. به عنوان مثال: تقصير خانمم بود كه آن بيماري ويروسي لعنتي را گرفتم، چون شب قبل از آنكه مريض شوم، مجبورم كرد كه تا بوق سگ بيدار بمانم و آن فيلمي كه كرايه كرده بود را با هم ببينيم. حالا چه كسي ميتواند وقعاً ثابت كند كه اگر او بيشتر ميخوابيد آن ويروس را نميگرفت و يا مريض نميشد؟ بقول منطقیون: اثبات شيئي نفي ماعدا نميكند. يعني رخ دادن واقعه ای پس از يك واقعه يا رويداد خاص به معناي اين نيست كه رويداد اول باعث رويداد دوم شده است و رابطه علّي بين آنها وجود دارد. سفسطه به اندازة تاريخ بشر عمر دارد، و اينگونه به نظر ميرسد كه انداختن گناه و تقصير به گردن ديگران بسيار آسانتر از فكر كردن به شيوة علمي است. بازي سرزنشگري كشتزار و زايشگاهي است براي ادعاهاي غير علمي و غيرقابل حمايت عقل.
2- فرد خطاكار / تقصيركار سزاوار بيحرمتي و بياحترامي است.
@Tohidclinic
دومين باور بازي سرزنشگري نيز غيرعقلاني است چون بين گناه و گناهكار، خطا و خطا كار تفاوتي قائل نميشود. اين باور نميگويد كه: «كاري كه كردي اشتباه و خطا بود»، بلكه مي گويد تو به عنوان يك «شخص» از صفات مثبت و برازنده تهي شدي. تو به خاطر اشتباه و خطايي كه كردي اكنون كمتر انساني و بنابر اين كمتر ارزش و احترام داري. اين يك امر شخصي است و حالا به خاطر خطايي كه در حق من كردهاي داغ و ننگ بر پيشانيات خورده، حقير و منفوري و اكنون آدمي پستتر از آني كه قبل از خطا بودي. اگر مقصر و سزاوار سرزنشي پس كمتر هم قابل احترامي. اين نوع استدلال قانون و قاعدة اصلي انجام بازي سرزنشگري است.
اما همانطور كه ميدانيم، باورها همواره واقعگرايانه نيستند. حتي اگر كسي كاري را اشتباه انجام داد، به اين معنا نخواهد بود كه او انسان بدي است يا به عنوان يك انسان سزاوار احترام كمتري است. اگر چنين بود كه همة ما ميبايست شأن و احترام خود را از دست ميداديم، چون همة انسانها در طول زندگيشان كم و بيش اشتباهات، و خطاها و انتخابهاي ناصواب و ضعيفي انجام دادهاند. بنابراين اگر تمايل داريم عمل و كردار خطا را محكوم كنيم، لازم نيست كه انجام دهنده عمل خطا را مورد لعن و طعن و دشنام قرار دهيم. قانون سادة زندگي ميگويد، اگر قسمتي از چيزي درست و صادق باشد، دليل نميشود كه تمام آن درست و صادق باشد.
@Tohidclinic
قصة زير شايد كمي به روشنتر شدن بحث كمك كند.
حكم سنگسار زناكاران يك سنت در قوم موسي و دين كليميان است. در زمان عيسي كه خود كليمي زاده است، زني را به جرم زنا به ميدان شهر آوردند كه سنگسارش كنند. مسيح هر چه كرد كه افراد را قانع كند كه شايد او محذوريتي داشته و خطا كرده، بياييد كمكش كنيم تا پس از اين تن فروشي نكند، مردم نپذيرفتند. مسيح گفت ايرادي ندارد، هر كس هر چند سنگ ميخواهد به او پرتاب كند در دامن خود جمعآوري كند. زن را در چاله اي انداختند و همگي به دور آن با فاصله ايستادند تا هرگاه مسيح فرمان داد زن را سنگسار كنند. مسيح پرسيد آيا همگي آمادهاند؟ پاسخ مثبت شنيد. آنگاه گفت: سنگ اول را كسی پرتاب كند که تاكنون خطا نكرده است. دقايقي چند گذشت و كسي پيدا نشد كه سنگ اول را پرتاب كند. آنگاه همه سنگهاي خود را از دامن به زمين ريخته و ميدان را ترك كردند.
#قربانی_گری
#علی_صاحبی
https://t.me/tohidclinic
قسمت سوم
حالا اجازه بدهيد به هريك از آنها بطور عميقترين نگاه كنيم.
@Tohidclinic
1ـ غيرعقلاني و عیر منطقي بودن چهار ادعاي بازي سرزنش
همواره كس ديگري (غير از خود من) تقصيركار است و بايد سرزنش شود. اولينباور اين مجموعه بطور كاملاً واضحي نادرست است، چون در بسياري از موارد وقتي يك رويداد يا اتفاق منفي و ناخواسته رخ مي دهد واقعاً تقصير هيچ كس نيست، يا اينكه تقصير يك شخص خاص نيست. به عنوان مثال تصادف دو ماشين با هم ميتواند واقعاً يك تصادف واقعي باشد، يعني صرف تصادف بدون آنكه كس خاصي بطور عمد مقصر باشد. افراد گاهي اوقات به خاطر تعارضات شخصيتي كه با هم دارند از يكديگر خوششان نميآيد يا نميتوانند با هم خوب كنار بيايند، گاهي اوقات افراد با هم تماس ميگيرند و بدون آنكه كس خاصي مقصر باشد، از يكديگر ويروس يا عامل بيماري را ميگيرند بدون آنكه واقعاً بطور ارادي تقصير كسي باشد يا كس خاصي كوتاهي كرده باشد. افراد ميتوانند دچار سكته قلبي يا سرطان شوند، بدون آنكه اشتباه يا خطاي كس خاصي باشد.
@Tohidclinic
در واقع افرادي كه درگير بازي سرزنش ميشوند، اغلب براي توجيه سرزنش كردن ديگران، به يك سلسله تفكرات غيرمنطقي ديگر نيز دست ميزنند. به عنوان مثال: تقصير خانمم بود كه آن بيماري ويروسي لعنتي را گرفتم، چون شب قبل از آنكه مريض شوم، مجبورم كرد كه تا بوق سگ بيدار بمانم و آن فيلمي كه كرايه كرده بود را با هم ببينيم. حالا چه كسي ميتواند وقعاً ثابت كند كه اگر او بيشتر ميخوابيد آن ويروس را نميگرفت و يا مريض نميشد؟ بقول منطقیون: اثبات شيئي نفي ماعدا نميكند. يعني رخ دادن واقعه ای پس از يك واقعه يا رويداد خاص به معناي اين نيست كه رويداد اول باعث رويداد دوم شده است و رابطه علّي بين آنها وجود دارد. سفسطه به اندازة تاريخ بشر عمر دارد، و اينگونه به نظر ميرسد كه انداختن گناه و تقصير به گردن ديگران بسيار آسانتر از فكر كردن به شيوة علمي است. بازي سرزنشگري كشتزار و زايشگاهي است براي ادعاهاي غير علمي و غيرقابل حمايت عقل.
2- فرد خطاكار / تقصيركار سزاوار بيحرمتي و بياحترامي است.
@Tohidclinic
دومين باور بازي سرزنشگري نيز غيرعقلاني است چون بين گناه و گناهكار، خطا و خطا كار تفاوتي قائل نميشود. اين باور نميگويد كه: «كاري كه كردي اشتباه و خطا بود»، بلكه مي گويد تو به عنوان يك «شخص» از صفات مثبت و برازنده تهي شدي. تو به خاطر اشتباه و خطايي كه كردي اكنون كمتر انساني و بنابر اين كمتر ارزش و احترام داري. اين يك امر شخصي است و حالا به خاطر خطايي كه در حق من كردهاي داغ و ننگ بر پيشانيات خورده، حقير و منفوري و اكنون آدمي پستتر از آني كه قبل از خطا بودي. اگر مقصر و سزاوار سرزنشي پس كمتر هم قابل احترامي. اين نوع استدلال قانون و قاعدة اصلي انجام بازي سرزنشگري است.
اما همانطور كه ميدانيم، باورها همواره واقعگرايانه نيستند. حتي اگر كسي كاري را اشتباه انجام داد، به اين معنا نخواهد بود كه او انسان بدي است يا به عنوان يك انسان سزاوار احترام كمتري است. اگر چنين بود كه همة ما ميبايست شأن و احترام خود را از دست ميداديم، چون همة انسانها در طول زندگيشان كم و بيش اشتباهات، و خطاها و انتخابهاي ناصواب و ضعيفي انجام دادهاند. بنابراين اگر تمايل داريم عمل و كردار خطا را محكوم كنيم، لازم نيست كه انجام دهنده عمل خطا را مورد لعن و طعن و دشنام قرار دهيم. قانون سادة زندگي ميگويد، اگر قسمتي از چيزي درست و صادق باشد، دليل نميشود كه تمام آن درست و صادق باشد.
@Tohidclinic
قصة زير شايد كمي به روشنتر شدن بحث كمك كند.
حكم سنگسار زناكاران يك سنت در قوم موسي و دين كليميان است. در زمان عيسي كه خود كليمي زاده است، زني را به جرم زنا به ميدان شهر آوردند كه سنگسارش كنند. مسيح هر چه كرد كه افراد را قانع كند كه شايد او محذوريتي داشته و خطا كرده، بياييد كمكش كنيم تا پس از اين تن فروشي نكند، مردم نپذيرفتند. مسيح گفت ايرادي ندارد، هر كس هر چند سنگ ميخواهد به او پرتاب كند در دامن خود جمعآوري كند. زن را در چاله اي انداختند و همگي به دور آن با فاصله ايستادند تا هرگاه مسيح فرمان داد زن را سنگسار كنند. مسيح پرسيد آيا همگي آمادهاند؟ پاسخ مثبت شنيد. آنگاه گفت: سنگ اول را كسی پرتاب كند که تاكنون خطا نكرده است. دقايقي چند گذشت و كسي پيدا نشد كه سنگ اول را پرتاب كند. آنگاه همه سنگهاي خود را از دامن به زمين ريخته و ميدان را ترك كردند.
#قربانی_گری
#علی_صاحبی
https://t.me/tohidclinic
Telegram
🔱كلينيك روانشناختى توحيد🔱
مدير و مؤسس دكتر امير كشاورز
دريافت نوبت
توحيد
03191011525
هشت بهشت غربي
32687630
اينستاگرام ما:
Www.instagram.com/markaz_moshavereh_tohid
دريافت نوبت
توحيد
03191011525
هشت بهشت غربي
32687630
اينستاگرام ما:
Www.instagram.com/markaz_moshavereh_tohid
🔱كلينيك روانشناختى توحيد🔱
GIF
قسمت پنجم
در پایین چند توصیه می آورم شاید بتواند به شما کمک کند.
@Tohidclinic
1 ـ اول از اين ادعا و باور كه به شما ميگويد همواره كسي مقصر است و بايد سرزنش شود و مكافات عملش را بپردازد دست برداريد. زندگي روزانه يك دادگاه حقوقي نيست و شما هم قاضي يا هيئت منصفه نيستيد. خودت و ديگران را به طور غيرمشروط بپذير، بدون داوري رفتار و كردار خود يا آنها. ديگران قرار نيست مثل تو عمل يا فكر كنند تا آدمهاي قابل احترامي باشند. افراد در تنظيم زمان و زندگيشان با تو متفاوتاند، همچنان كه تو با آنها متفاوت. به قول آلبرت اليس: كجا نوشته كه رفتار و فكر و سليقه و خواست شما معيار و استاندارد است و همه بايد با خواست و معيار تو خود را تطبيق دهند؟ اين به معناي آن نيست كه نميتوانید رفتارهاي خود و ديگران را به صورت منفي درجهبندي يا ارزیابی كنيد، بلكه به اين معناست كه شما نميتوانيد خود و يا ديگران را سرزنش يا تحقير كنيد. آدمها «احمق»، «بيشعور» و يا «كثافت» نيستند، حتي اگر گاهي كارهاي احمقانه و نابخردانه انجام ميدهند.
@Tohidclinic
2- مسئوليتپذيري را از منظر ديگري بنگريد، يعني به عنوان راهي براي يادگيري از اشتباهات خود. اين تعريف را هم براي خود و هم براي ديگران به كار ببريد. خطاپذيري خود را به عنوان يكي از راههاي اصلاح و بهبود خويش ببينيد. ما از اشتباهات خود ميآموزيم. تمام سعي خود را بکنید تا امور را بهبود بخشيد، ولي به ياد داشته باشيد كه شما در يك دنياي پرنقص و اشكال و غيركامل زندگي ميكنيد، همراه با آدم هايي كه مثل خود شما پر اشتباه و نقصاند. با تمام وجود اين دنياي غيركامل و پرنقص و ايراد و موجودات جايزالخطا و اشتباه كننده، از جمله خودتان و ديگران،را در آغوش بگيريد و سرزنش ديگران را به خاطر خطا و اشتباهاتي كه ميكنند متوقف كنيد.
@Tohidclinic
#قربانی_گری
#علی_صاحبی
https://t.me/tohidclinic
در پایین چند توصیه می آورم شاید بتواند به شما کمک کند.
@Tohidclinic
1 ـ اول از اين ادعا و باور كه به شما ميگويد همواره كسي مقصر است و بايد سرزنش شود و مكافات عملش را بپردازد دست برداريد. زندگي روزانه يك دادگاه حقوقي نيست و شما هم قاضي يا هيئت منصفه نيستيد. خودت و ديگران را به طور غيرمشروط بپذير، بدون داوري رفتار و كردار خود يا آنها. ديگران قرار نيست مثل تو عمل يا فكر كنند تا آدمهاي قابل احترامي باشند. افراد در تنظيم زمان و زندگيشان با تو متفاوتاند، همچنان كه تو با آنها متفاوت. به قول آلبرت اليس: كجا نوشته كه رفتار و فكر و سليقه و خواست شما معيار و استاندارد است و همه بايد با خواست و معيار تو خود را تطبيق دهند؟ اين به معناي آن نيست كه نميتوانید رفتارهاي خود و ديگران را به صورت منفي درجهبندي يا ارزیابی كنيد، بلكه به اين معناست كه شما نميتوانيد خود و يا ديگران را سرزنش يا تحقير كنيد. آدمها «احمق»، «بيشعور» و يا «كثافت» نيستند، حتي اگر گاهي كارهاي احمقانه و نابخردانه انجام ميدهند.
@Tohidclinic
2- مسئوليتپذيري را از منظر ديگري بنگريد، يعني به عنوان راهي براي يادگيري از اشتباهات خود. اين تعريف را هم براي خود و هم براي ديگران به كار ببريد. خطاپذيري خود را به عنوان يكي از راههاي اصلاح و بهبود خويش ببينيد. ما از اشتباهات خود ميآموزيم. تمام سعي خود را بکنید تا امور را بهبود بخشيد، ولي به ياد داشته باشيد كه شما در يك دنياي پرنقص و اشكال و غيركامل زندگي ميكنيد، همراه با آدم هايي كه مثل خود شما پر اشتباه و نقصاند. با تمام وجود اين دنياي غيركامل و پرنقص و ايراد و موجودات جايزالخطا و اشتباه كننده، از جمله خودتان و ديگران،را در آغوش بگيريد و سرزنش ديگران را به خاطر خطا و اشتباهاتي كه ميكنند متوقف كنيد.
@Tohidclinic
#قربانی_گری
#علی_صاحبی
https://t.me/tohidclinic
Telegram
🔱كلينيك روانشناختى توحيد🔱
مدير و مؤسس دكتر امير كشاورز
دريافت نوبت
توحيد
03191011525
هشت بهشت غربي
32687630
اينستاگرام ما:
Www.instagram.com/markaz_moshavereh_tohid
دريافت نوبت
توحيد
03191011525
هشت بهشت غربي
32687630
اينستاگرام ما:
Www.instagram.com/markaz_moshavereh_tohid