#تخصصى
#هيستريانيك
شخصیت هیستریکال تحت سلطه نیازی ضروری ست برای جلب توجه وخوشایند دیگران بودن، به منظور مسلط شدن بر وحشت ناتوانی از انجام چنین کاری. این نیاز منجر می شود به فعالیت بیقرارانه، نمایشی بودن، مبالغه و اغراق، اغواگری ، چه اجتماعی چه آشکارا در مسایل جنسی که اغلب موجب ناامیدی دیگران می شود، و وابستگی نابالغانه و غیر واقع گرایانه به دیگران.
مشخص ترین سیمایه یک علامت هیستریکال این است که هدفی را دنبال میکند که بیمار از آن نا آگاه یا نیمه آگاه است. بنابراین ، این هدف ابتدا به وسیله بیمار انکار می شود. علایم هیستریکال در سه جهت اصلی پیش می روند.
1- نخست این امکان را به بیمار می دهند از موقعیت های نا مطبوع ،ترساننده یا بالقوه استهزا آمیز فرار کند. سردردهای "مصلحتی" مشخصا علایم بارز هیستریکال هستند. روان درمانگرانی که فکر می کنند علایم هیستریکال نداشته یا ندارند باید در خاطرات دوران کودکی خود جستجو کنند. احتمالا لااقل یک نمونه از تجربه شخصی پیدا می کنند که یک علامت فیزیکی برای آن که آنها را از موقعیت تهدید کننده یا کسالت باری رهانیده باشد، به طور مصلحتی ظاهر شده است و زمانی که وضعیت به خوبی تمام شد، این علامت هم ناپدید شده است.
2- دوم این که ، این علامت ممکن است به قصد انتقام یا تنبیه افرادی باشد که بیمار از آنها خشمگین یا رنجیده است؛ چه این رنجش به طور عینی تصدیق شود یا نشود. مثلاسردی و بی میلی جنسی همانگونه که بیان بیزاری از عمل جنسی است، چوبی هم برای تنبیه شوهر بیمار می باشد.
3- سوم این که، علامت ممکن است به قصد جلب همدردی یا حداقل توجه باشد . چنین بیمارانی از درخواست مستقیم از مردم می ترسند، بنابراین با آشکار کردن علایمی که مستلزم توجه دیگران می باشد، این نیاز به توجه و جلب دیگران را ارضا می کنند.(صفحه 85 و 86)
منبع : استور، آنتونی.(1377). هنر روان درمانی
| @Tohidclinic
| @Tohidworkshops
#هيستريانيك
شخصیت هیستریکال تحت سلطه نیازی ضروری ست برای جلب توجه وخوشایند دیگران بودن، به منظور مسلط شدن بر وحشت ناتوانی از انجام چنین کاری. این نیاز منجر می شود به فعالیت بیقرارانه، نمایشی بودن، مبالغه و اغراق، اغواگری ، چه اجتماعی چه آشکارا در مسایل جنسی که اغلب موجب ناامیدی دیگران می شود، و وابستگی نابالغانه و غیر واقع گرایانه به دیگران.
مشخص ترین سیمایه یک علامت هیستریکال این است که هدفی را دنبال میکند که بیمار از آن نا آگاه یا نیمه آگاه است. بنابراین ، این هدف ابتدا به وسیله بیمار انکار می شود. علایم هیستریکال در سه جهت اصلی پیش می روند.
1- نخست این امکان را به بیمار می دهند از موقعیت های نا مطبوع ،ترساننده یا بالقوه استهزا آمیز فرار کند. سردردهای "مصلحتی" مشخصا علایم بارز هیستریکال هستند. روان درمانگرانی که فکر می کنند علایم هیستریکال نداشته یا ندارند باید در خاطرات دوران کودکی خود جستجو کنند. احتمالا لااقل یک نمونه از تجربه شخصی پیدا می کنند که یک علامت فیزیکی برای آن که آنها را از موقعیت تهدید کننده یا کسالت باری رهانیده باشد، به طور مصلحتی ظاهر شده است و زمانی که وضعیت به خوبی تمام شد، این علامت هم ناپدید شده است.
2- دوم این که ، این علامت ممکن است به قصد انتقام یا تنبیه افرادی باشد که بیمار از آنها خشمگین یا رنجیده است؛ چه این رنجش به طور عینی تصدیق شود یا نشود. مثلاسردی و بی میلی جنسی همانگونه که بیان بیزاری از عمل جنسی است، چوبی هم برای تنبیه شوهر بیمار می باشد.
3- سوم این که، علامت ممکن است به قصد جلب همدردی یا حداقل توجه باشد . چنین بیمارانی از درخواست مستقیم از مردم می ترسند، بنابراین با آشکار کردن علایمی که مستلزم توجه دیگران می باشد، این نیاز به توجه و جلب دیگران را ارضا می کنند.(صفحه 85 و 86)
منبع : استور، آنتونی.(1377). هنر روان درمانی
| @Tohidclinic
| @Tohidworkshops
Telegram
attach 📎