Forwarded from پیوند نگار
#انقلاب_سیاسی
#انقلاب_مدیریتی
☆2
#تعریف_تصمیم_گیری
وقتی از تصمیم گیری حرف میزنیم، همیشه گزینهها مشخص هستند.
ما میخواهیم با اتکا به دانش تصمیم گیری و تکنیکها و ابزارهای آن، بهترین گزینه را انتخاب کنیم. به بیان دیگر، سوالِ تصمیم گیری این نیست که چه گزینههایی پیش روی من است؟ بلکه این پرسش است که کدام یک از گزینههای پیش رو را انتخاب کنم؟
بنابراین، اگر میدانیم چه گزینههایی داریم و میخواهیم قدرت ارزیابی و انتخاب خود را افزایش دهیم، باید روی بهبود مهارت تصمیم گیری متمرکز شویم.
اما اگر هنوز در مرحلهی یافتن گزینههای مختلف قرار داشته داریم، در این حالت، چالش اصلی ما حل مسئله است که گفتیم به مرحله اول عمل سیاسی مربوط میشود .
در وافع پس از حل مسئله، باید به انتخاب بهترین گزینه یا همان تصمیم گیری فکر کنیم.
پس عمل تصمیم گیری یعنی انتخاب بین گزینه هایی که قبلا با واکاوی تخصصی توسط فرد یا مشاوران و کارشناسان تعیین شده است .
حال که سیاستمداری برحسب مهارتی که در تصمیم گیری دارد توانست گزینه مورد نظر را انتخاب کرده و به تصمیم نهایی برسد، لازم است تصمیم خود را عملی کند. برای این کار نیازمند برنامه هستیم
#برنامه_ریزی :
طبق اصول عملی انجام هر تصمیمی نیازمند برنامه ریزی است . در این مرحله سیاستمدار باید با اصول برنامه ریزی آشنایی داشته باشد.
طبق تعریف برنامه ریزی شامل پیش بینی عملیات های لازم و تعیین روشها و مسیرهای دستیابی و اجرای آنها به منظور دستیابی به اهداف اصلی سازمان است. همچنین در این مرحله ارزیابی هزینه انجام تصمیم و تعیین منابع لازم برای هزینه ها نیز بررسی می شود و برای تامین و استفاده بهره ور از آنها هم تدبیرات لازم اندیشه می شود .
برنامه ها در سطوح مختلفی اعم از برنامه های راهبردی و اجرایی و یا بلحاظ زمانی برنامه های کوتاه و میان و بلندمدت طراحی می شوند . در واقع اجرای صحیح و دقیق و موثر هر تصمیمی به میزان دقت برنامه طراحی شده ربط دارد.
#کنترل
همچنین در این مرحله اقداماتی در جهت کنترل و کسب بازحوردهای لازم در مراحل مختلف اجرای برنامه هم باید لحاظ شود تا یک سیاستمدار بداند تصمیماتش، هدف مورد نظر را در هر مرحله ایی دنبال و تامین میکند، یا نیازمند اقدامات اصلاحی است .
بعد از آنکه برنامه ریزی انجام شد سیاستمدار منابع در اختیار خود را تعیین و اقدام به سازماندهی آنها می کند
#سازماندهی
سازماندهی در واقع فعالیتی ضروری است که به کمک آن هدف های خرد شده را به وظایف کوچکتری تبدیل کرده و واحدها و افراد مختلف را برای انجام آن فعالیت ها بکار می گیریم.
در سازماندهی ، منابع (شامل منابع انسانی، منابع مالی، امکانات متنوع دم دست ….) را به مؤثرترین شکل ممکن کنار هم بکار می گیرد تا به اهداف تعریف شده دست پیدا کند.
سازماندهی را می توان تعیین واحدهای سازمانی، تعریف پست های سازمانی و مشاغل، گروه بندی افراد با شرح وظایف آنان ، اصول هماهنگی و همکاری آنان با یکدیگر نامید. به طوری که بتوان از توانایی های افراد و منابع به طور شایسته ای استفاده کرد.
در این مرحله سیاستمدار باید با اصول سازماندهی و مراحل اصلی آن آشنا بوده و مهارت داشته باشد . مراحل پنجگانه سازماندهی عبارتند از :
- طراحی و تعیین فعالیت ها
- دسته بندی فعالیت ها و تعریف واحدهای اصلی سازمان
- تعریف پست های سازمانی بر مبنای فعالیت ها و واحدهای تعریف شده
- تعریف ارتباطات این واحدها و پست های سازمانی
- تعریف وظایف و شرح شغل هر کدام از این پست های سازمانی بر مبنای فعالیت ها ی دسته بندی شده.
#بکارگمارن
حال که سازماندهی انجام شد نیازمند افرادی هستیم که در پستهای سازمانی مورد نظر قرار گیرند . در این مرحله شخص باید به اصول بکارگیری اشخاص آگاهی کافی داشته باشد.
اما بکارگمارن چیست ؟
ادامه در پست سوم 👇👇👇
#انقلاب_مدیریتی
☆2
#تعریف_تصمیم_گیری
وقتی از تصمیم گیری حرف میزنیم، همیشه گزینهها مشخص هستند.
ما میخواهیم با اتکا به دانش تصمیم گیری و تکنیکها و ابزارهای آن، بهترین گزینه را انتخاب کنیم. به بیان دیگر، سوالِ تصمیم گیری این نیست که چه گزینههایی پیش روی من است؟ بلکه این پرسش است که کدام یک از گزینههای پیش رو را انتخاب کنم؟
بنابراین، اگر میدانیم چه گزینههایی داریم و میخواهیم قدرت ارزیابی و انتخاب خود را افزایش دهیم، باید روی بهبود مهارت تصمیم گیری متمرکز شویم.
اما اگر هنوز در مرحلهی یافتن گزینههای مختلف قرار داشته داریم، در این حالت، چالش اصلی ما حل مسئله است که گفتیم به مرحله اول عمل سیاسی مربوط میشود .
در وافع پس از حل مسئله، باید به انتخاب بهترین گزینه یا همان تصمیم گیری فکر کنیم.
پس عمل تصمیم گیری یعنی انتخاب بین گزینه هایی که قبلا با واکاوی تخصصی توسط فرد یا مشاوران و کارشناسان تعیین شده است .
حال که سیاستمداری برحسب مهارتی که در تصمیم گیری دارد توانست گزینه مورد نظر را انتخاب کرده و به تصمیم نهایی برسد، لازم است تصمیم خود را عملی کند. برای این کار نیازمند برنامه هستیم
#برنامه_ریزی :
طبق اصول عملی انجام هر تصمیمی نیازمند برنامه ریزی است . در این مرحله سیاستمدار باید با اصول برنامه ریزی آشنایی داشته باشد.
طبق تعریف برنامه ریزی شامل پیش بینی عملیات های لازم و تعیین روشها و مسیرهای دستیابی و اجرای آنها به منظور دستیابی به اهداف اصلی سازمان است. همچنین در این مرحله ارزیابی هزینه انجام تصمیم و تعیین منابع لازم برای هزینه ها نیز بررسی می شود و برای تامین و استفاده بهره ور از آنها هم تدبیرات لازم اندیشه می شود .
برنامه ها در سطوح مختلفی اعم از برنامه های راهبردی و اجرایی و یا بلحاظ زمانی برنامه های کوتاه و میان و بلندمدت طراحی می شوند . در واقع اجرای صحیح و دقیق و موثر هر تصمیمی به میزان دقت برنامه طراحی شده ربط دارد.
#کنترل
همچنین در این مرحله اقداماتی در جهت کنترل و کسب بازحوردهای لازم در مراحل مختلف اجرای برنامه هم باید لحاظ شود تا یک سیاستمدار بداند تصمیماتش، هدف مورد نظر را در هر مرحله ایی دنبال و تامین میکند، یا نیازمند اقدامات اصلاحی است .
بعد از آنکه برنامه ریزی انجام شد سیاستمدار منابع در اختیار خود را تعیین و اقدام به سازماندهی آنها می کند
#سازماندهی
سازماندهی در واقع فعالیتی ضروری است که به کمک آن هدف های خرد شده را به وظایف کوچکتری تبدیل کرده و واحدها و افراد مختلف را برای انجام آن فعالیت ها بکار می گیریم.
در سازماندهی ، منابع (شامل منابع انسانی، منابع مالی، امکانات متنوع دم دست ….) را به مؤثرترین شکل ممکن کنار هم بکار می گیرد تا به اهداف تعریف شده دست پیدا کند.
سازماندهی را می توان تعیین واحدهای سازمانی، تعریف پست های سازمانی و مشاغل، گروه بندی افراد با شرح وظایف آنان ، اصول هماهنگی و همکاری آنان با یکدیگر نامید. به طوری که بتوان از توانایی های افراد و منابع به طور شایسته ای استفاده کرد.
در این مرحله سیاستمدار باید با اصول سازماندهی و مراحل اصلی آن آشنا بوده و مهارت داشته باشد . مراحل پنجگانه سازماندهی عبارتند از :
- طراحی و تعیین فعالیت ها
- دسته بندی فعالیت ها و تعریف واحدهای اصلی سازمان
- تعریف پست های سازمانی بر مبنای فعالیت ها و واحدهای تعریف شده
- تعریف ارتباطات این واحدها و پست های سازمانی
- تعریف وظایف و شرح شغل هر کدام از این پست های سازمانی بر مبنای فعالیت ها ی دسته بندی شده.
#بکارگمارن
حال که سازماندهی انجام شد نیازمند افرادی هستیم که در پستهای سازمانی مورد نظر قرار گیرند . در این مرحله شخص باید به اصول بکارگیری اشخاص آگاهی کافی داشته باشد.
اما بکارگمارن چیست ؟
ادامه در پست سوم 👇👇👇
Telegram
attach📎
Forwarded from پیوند نگار
#انقلاب_سیاسی
#انقلاب_مدیریتی ...
☆3
#بکارگمارن
بعد از آنکه سازماندهی لازم انجام شد و چارت لازم برای نیروی انسانی لازم هم فراهم آمد، لازم هست افراد شایسته ایی برای پستهای مورد نظر به کار گمارده شوند .
بکار گماردن یعنی استخدام و بکارگیری نیروی انسانی مناسب پست ها و مشاغل سازمانی که در مرحله ی سازماندهی تعریف شده اند.
#رهبری
وقتی سازمان دهی انجام و بکارگیری نیروی لازم انجام و منابع مورد نیاز تامین شد در این مرحله این سازمان تشکیل شده نیازمند نقش رهبری سیاستمدار هست .
رهبری هنری است که باعث می شود افراد با میل و رغبت و با انگیزه و علاقه ، فعالیت های تعریف شده برای آنان را به انجام برسانند و همواره تلاش کنند که این وظایف را به بهترین وجه انجام دهند. رهبری نیاز به توانایی تاثیرگذاری دارد که فرد باید آن را در خود تقویت نماید.
مدیر بعد از بکارگماردن نیروها و کارکنان مناسب هر شغل ، باید بتواند آنان را در مسیر رسیدن به اهداف تعریف شده خود هدایت و راهنمایی کند. به طوری که آنان با عشق و علاقه فعالیت ها را به انجام برسانند و کم و کاستی در این بین وجود نداشته باشد.
بدینگونه هر مساله ایی حل و به نتیجه ایی مشخص می رسد.
این دو مرحله مطالعه و اقدام که هر سیاستمداری باید آن را در سازمان کلان اجتماعی انجام دهد در واقع در چارچوب #دانش_مدیریت هست .
دل سیسک در تعریف از مدیریت می گوید :
مديريت يعني هماهنگي همه ي امکانات و منابع از طريق برنامه ريزي، سازمان دهي، هدايت و نظارت، به طوري که هدفهاي مشخص تحقق پذيرد.
با این روال و با توجه به تعریف علم سیاست و تعریف مدیریت و تطابق وظایف سیاستمدار و مدیر آشکار می شود که در واقع یک سیاستمدار کارکردی همان مدیری است که اشراف لازم به سازمان عظیم اجتماعی داشته باشد و مهارت لازم برای مطالعه مسایل اجتماع در حوزه های مختلف و همچنین قدرت تصمیم گیری و در نهایت بسیج نیروهای اجتماعی جهت استفاده بهره ور و اثربخش در مسیر رسیدن به اهداف را داشته باشد .
لذا آنچه بیشتر در شرایط حاضر برای جامعه ما ضرورت دارد یک انقلاب مدیریتی در قالب تحولات سیاسی است .
برای اصلاح امور کشور و شرایط زندگی اسفناک فعلی مردم، لازم است ساختار مدیریتی کشور ما خصوصا در سطح مدیران رده ی بالایی کشور تغییر کرده و سیستم قانونی چنان تغییر کند که افراد و اشخاص شایسته که مسلط بر دانش و هنر مدیریت باشند بتوانند هر کدام حسب شایستگی هایشان در رده های مختلف قرار گرفته و در یک سازمان دقیق و منطقی مسائل کشور را یکی یکی حل کرده و از کشتی در حال غرق میهن را از میان امواج خروشان بحرانهای موجود به ساحل امن رهبری کنند .
بطور قطع همین الان مدیران بسیار توانمندی در سازمانهای اداری و سیاسی و اجرایی کشور در حال خدمت هستند و قطعا فارغ التحصیلان مدیریت بسیاری هم بیکار هستند که دانش و مهارت مدیریتی کافی دارند .
اما از آنجا که سران سیاسی کشور افراد توانمند و مدیری نیستند، لذا سطح وزرا و معاونان و مدیران کل و روسای انتصابی هم از همان طیف ناتوان و ناکارآمد بوده و فاقد توانمندی کافی برای اداره امور کشور می باشند و طبق اصل هماهنگی این افراد نمی توانند به افراد توانمند اجازه رشد و رسیدن به مراتب تصمیم سازی و تصمیم گیری های کلان بدهند . بهمین دلیل کشور در دست یک عده افراد ناشایست دست بدست میشود و هر دفعه ویرانی بیشتری برجای می ماند .
برای پایان دادن به این چرخه مخرب، نیازمند انقلابی هستیم که سران کشور و قوانین پشتیبان آنها برطرف شده، اساتید صاحب مدیریت در راس امور قرار بگیرند. در این صورت مدیران موجود در بدنه جامعه فرصت لازم برای حل مشکلات را پیدا کرده و کشور نجات پیدا می کند .
#انقلاب_سیاسی
#انقلاب_مدیریتی ...
پایان.
#انقلاب_مدیریتی ...
☆3
#بکارگمارن
بعد از آنکه سازماندهی لازم انجام شد و چارت لازم برای نیروی انسانی لازم هم فراهم آمد، لازم هست افراد شایسته ایی برای پستهای مورد نظر به کار گمارده شوند .
بکار گماردن یعنی استخدام و بکارگیری نیروی انسانی مناسب پست ها و مشاغل سازمانی که در مرحله ی سازماندهی تعریف شده اند.
#رهبری
وقتی سازمان دهی انجام و بکارگیری نیروی لازم انجام و منابع مورد نیاز تامین شد در این مرحله این سازمان تشکیل شده نیازمند نقش رهبری سیاستمدار هست .
رهبری هنری است که باعث می شود افراد با میل و رغبت و با انگیزه و علاقه ، فعالیت های تعریف شده برای آنان را به انجام برسانند و همواره تلاش کنند که این وظایف را به بهترین وجه انجام دهند. رهبری نیاز به توانایی تاثیرگذاری دارد که فرد باید آن را در خود تقویت نماید.
مدیر بعد از بکارگماردن نیروها و کارکنان مناسب هر شغل ، باید بتواند آنان را در مسیر رسیدن به اهداف تعریف شده خود هدایت و راهنمایی کند. به طوری که آنان با عشق و علاقه فعالیت ها را به انجام برسانند و کم و کاستی در این بین وجود نداشته باشد.
بدینگونه هر مساله ایی حل و به نتیجه ایی مشخص می رسد.
این دو مرحله مطالعه و اقدام که هر سیاستمداری باید آن را در سازمان کلان اجتماعی انجام دهد در واقع در چارچوب #دانش_مدیریت هست .
دل سیسک در تعریف از مدیریت می گوید :
مديريت يعني هماهنگي همه ي امکانات و منابع از طريق برنامه ريزي، سازمان دهي، هدايت و نظارت، به طوري که هدفهاي مشخص تحقق پذيرد.
با این روال و با توجه به تعریف علم سیاست و تعریف مدیریت و تطابق وظایف سیاستمدار و مدیر آشکار می شود که در واقع یک سیاستمدار کارکردی همان مدیری است که اشراف لازم به سازمان عظیم اجتماعی داشته باشد و مهارت لازم برای مطالعه مسایل اجتماع در حوزه های مختلف و همچنین قدرت تصمیم گیری و در نهایت بسیج نیروهای اجتماعی جهت استفاده بهره ور و اثربخش در مسیر رسیدن به اهداف را داشته باشد .
لذا آنچه بیشتر در شرایط حاضر برای جامعه ما ضرورت دارد یک انقلاب مدیریتی در قالب تحولات سیاسی است .
برای اصلاح امور کشور و شرایط زندگی اسفناک فعلی مردم، لازم است ساختار مدیریتی کشور ما خصوصا در سطح مدیران رده ی بالایی کشور تغییر کرده و سیستم قانونی چنان تغییر کند که افراد و اشخاص شایسته که مسلط بر دانش و هنر مدیریت باشند بتوانند هر کدام حسب شایستگی هایشان در رده های مختلف قرار گرفته و در یک سازمان دقیق و منطقی مسائل کشور را یکی یکی حل کرده و از کشتی در حال غرق میهن را از میان امواج خروشان بحرانهای موجود به ساحل امن رهبری کنند .
بطور قطع همین الان مدیران بسیار توانمندی در سازمانهای اداری و سیاسی و اجرایی کشور در حال خدمت هستند و قطعا فارغ التحصیلان مدیریت بسیاری هم بیکار هستند که دانش و مهارت مدیریتی کافی دارند .
اما از آنجا که سران سیاسی کشور افراد توانمند و مدیری نیستند، لذا سطح وزرا و معاونان و مدیران کل و روسای انتصابی هم از همان طیف ناتوان و ناکارآمد بوده و فاقد توانمندی کافی برای اداره امور کشور می باشند و طبق اصل هماهنگی این افراد نمی توانند به افراد توانمند اجازه رشد و رسیدن به مراتب تصمیم سازی و تصمیم گیری های کلان بدهند . بهمین دلیل کشور در دست یک عده افراد ناشایست دست بدست میشود و هر دفعه ویرانی بیشتری برجای می ماند .
برای پایان دادن به این چرخه مخرب، نیازمند انقلابی هستیم که سران کشور و قوانین پشتیبان آنها برطرف شده، اساتید صاحب مدیریت در راس امور قرار بگیرند. در این صورت مدیران موجود در بدنه جامعه فرصت لازم برای حل مشکلات را پیدا کرده و کشور نجات پیدا می کند .
#انقلاب_سیاسی
#انقلاب_مدیریتی ...
پایان.
Telegram
attach📎