بزن که
سوز دل من
به ساز میگویی...

#شهریار✨🍃
#ب

در تماشاے تو قانع نشوم من به دو چشم







همه چشمان جهان گو به سرم بشتابند

#شهریار

با اینکه دلــم گفته مدارا کنم اما

ای داد از این دوری و از عشق تو بیداد

#شهریار
‌ ‌‌‌

‌‌دلبری نادیده بر قلبم شده فرمانروا

نرم نرمک دل‌به‌او‌بستم نمیدانم‌چرا

#شهریار

#د

از زندگانیم گله دارد جوانیم
شرمنده جوانی از این زندگانیم

دارم هوای صحبت یاران رفته را
یاری کن ای اجل که به یاران رسانیم

پروای پنج روز جهان کی کنم که عشق
داده نوید زندگی جاودانیم

چون یوسفم به چاه بیابان غم اسیر
وز دور مژده جرس کاروانیم

گوش زمین به ناله من نیست آشنا
من طایر شکسته پر آسمانیم

گیرم که آب و دانه دریغم نداشتند
چون میکنند با غم بی همزبانیم

ای لاله بهار جوانی که شد خزان
از داغ ماتم تو بهار جوانیم

گفتی که آتشم بنشانی ولی چه سود
برخاستی که بر سر آتش نشانیم

شمعم گریست زار به بالین که شهریار
من نیز چون تو همدم سوز نهانیم


#شهریار❣🍂

دامن مکش به ناز که هجران کشیده‌ام
نازم بکش که ناز رقیبان کشیده‌ام

شاید چو یوسفم بنوازد عزیز مصر
پاداش ذلتی که به زندان کشیده‌ام

از سیل اشک شوق دو چشمم معاف دار
کز این دو چشمه آب فراوان کشیده‌ام

جانا سری به دوشم و دستی به دل گذار
آخر غمت به دوش دل و جان کشیده‌ام

دیگر گذشته از سر و سامان من مپرس
من بی‌تو دست از این سر و سامان کشیده‌ام

تنها نه حسرتم غم هجران یار بود
از روزگار سفله دو چندان کشیده‌ام

بس در خیال هدیه فرستاده‌ام به تو
بی خوان و خانه حسرت مهمان کشیده‌ام

دور از تو ماه من همه غم‌ها به یک طرف
وین یک طرف که منت دونان کشیده‌ام

ای تا سحر به علت دندان نخفته شب
با من بگوی قصه که دندان کشیده‌ام

جز صورت تو نیست بر ایوان منظرم
افسوس نقش صورت ایوان کشیده‌ام

از سرکشی طبع بلند است شهریار
پای قناعتی که به دامان کشیده‌ام

#شهریار

.

نه بلای جان عاشق شب هجرتست تنها
که وصال هم بلای شب انتظار دارد ...!

#شهریار

─┅═༅𖣔‎‌‌‌‌𖣔༅═┅─

ڪمتر اے مونس جان بر من دیوانه بخند



ڪه در این دشت جنون عاقل و دیوانه یڪیست

#شهریار

لب خشکیده ی

    ما را نظری کن جانا

جز لبت بوسه مگر ارزش

       چیدن دارد



#شهریار
💐🦋💐

تا تو نگاه می‌کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو، این چه نگاه کردن است؟💗🔗

#شهریار

قمار عاشقان بردی ندارد از نداران پرس
کس از دور فلک دستی نبرد از بدبیاران پرس !

جوانی‌ها رجزخوانی و پیری‌ها پشیمانی است
شب بدمستی و صبح خمار از مِی‌گساران بپرس

#شهریار

یک نظر دیدم و تاوانِ دو عالم دادم ...


#شهریار
🤍

ای شمع رقصان با نسیم آتش مزن پروانه را








با دوست هم رحمی چو با دشمن مدارا میکنی

#شهریار

تمنای وصالت نیست" عِشق من مَگیر از من






به دردت خو گرفتم" نیستم در بَند درمانت

#شهریار

بی تو با قافله غصه و غم ها چه کنم





  تار و پودم تو بگو با دل تنها چه کنم

#شهریار

به شعرت شهریارا بیدلان تا عشق میورزند


نسیم وصل را ماند نوید طبع دیوانت


#شهریار

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟❤ ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀

 در دیارے ڪہ در او نیست ڪسے یار ڪسی

ڪاش یارب ڪہ نیفتد بہ ڪسے ڪار ڪسی

هر ڪس آزار من زار پسندید ولی

نپسندید دل زار من آزار ڪسی

#شهریار

عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران
ساده دل من که قسم‌های تو باورکردم...

#شهریار ‌✨🍃
#ع

مستِ یڪ دلبر شدم دیوانہ گشتم عاقبت






گردِ شمعش سوختم پروانه گشتم عاقبت

#شهریار