🍃✨🌹✨🍃
مژدهٔ وصل توام ساخته بیتاب امشب
نیست از شادی دیدار مرا خواب امشب
🌷🍃🌹
گریه بس کردهام ای جغد نشین فارغ بال
که خطر نیست در این خانه ز سیلاب امشب
🌹🍃🌷
دورم از خاک در یار و ، به مردن نزدیک
چون کنم چارهٔ من چیست در این باب امشب
🌷🍃🌹
بسکه در مجلس ما رفت سخن ز آتش شوق
نفسی گرم نشد دیدهٔ احباب امشب
🌹🍃🌷
شمع سان پرگهر اشک کناری دارم
وحشی از دوری آن گوهر سیراب امشب
#وحشى_بافقى
❤️
❣✨💫❣✨💫❣
مژدهٔ وصل توام ساخته بیتاب امشب
نیست از شادی دیدار مرا خواب امشب
🌷🍃🌹
گریه بس کردهام ای جغد نشین فارغ بال
که خطر نیست در این خانه ز سیلاب امشب
🌹🍃🌷
دورم از خاک در یار و ، به مردن نزدیک
چون کنم چارهٔ من چیست در این باب امشب
🌷🍃🌹
بسکه در مجلس ما رفت سخن ز آتش شوق
نفسی گرم نشد دیدهٔ احباب امشب
🌹🍃🌷
شمع سان پرگهر اشک کناری دارم
وحشی از دوری آن گوهر سیراب امشب
#وحشى_بافقى
❤️
❣✨💫❣✨💫❣
💚💛💚
مکـن دوری خـدا را از سرِ بـالینـم ای همـدم
که من خودرا نمیبینم چو شبهای دگر امشب
شرر در جانِ وحشی زد غمِ آن یـارِ سیمین تَن
ز وی غافل مباشید ای رفیقان، تا سحر امشب
#وحشى_بافقى
مکـن دوری خـدا را از سرِ بـالینـم ای همـدم
که من خودرا نمیبینم چو شبهای دگر امشب
شرر در جانِ وحشی زد غمِ آن یـارِ سیمین تَن
ز وی غافل مباشید ای رفیقان، تا سحر امشب
#وحشى_بافقى
یاد او کردم ز جان صد آه درد آلود خاست
خوی گرمش در دلم بگذشت و از دل دود خاست
چون نفس امشب فرو بردم جدا از صبح وصل
کز سر بالین من آن سست پیمان زود خاست
دوش در مجلس به بوی زلف او آهی زدم
آتشی افتاد در مجمر که دود از عود خاست
از سرود درد من در بزم او افتاد شور
نی ز درد من بنالید و فغان از رود خاست
گر چه وحشی خاک شد بنشست همچون گردباد
از زمین دیگر به عزم کعبهٔ مقصود خاست
#وحشى_بافقى
خوی گرمش در دلم بگذشت و از دل دود خاست
چون نفس امشب فرو بردم جدا از صبح وصل
کز سر بالین من آن سست پیمان زود خاست
دوش در مجلس به بوی زلف او آهی زدم
آتشی افتاد در مجمر که دود از عود خاست
از سرود درد من در بزم او افتاد شور
نی ز درد من بنالید و فغان از رود خاست
گر چه وحشی خاک شد بنشست همچون گردباد
از زمین دیگر به عزم کعبهٔ مقصود خاست
#وحشى_بافقى
ما در مقام صبر فشردیم گام خویش
یڪ گام آنطرف ننهیم از مقام خویش
این مرغ تنگ حوصلہ را دانهاے بس است
صیاد ما بہ دانہ چہ آراست دام خویش
فارغ نشین ڪہ حسن بہ هرجا ڪہ جلوہ ڪرد
مخصوص هیچڪس نڪند لطف عام خویش
دل شد ڪبوتر لب بامے ڪہ سد رهش
سازند دور و باز نشیند بہ بام خویش
وحشے رمیدهایست ڪہ رامش ڪسے نساخت
آهوے دشت را نتوان ساخت رام خویش
#وحشى_بافقى
یڪ گام آنطرف ننهیم از مقام خویش
این مرغ تنگ حوصلہ را دانهاے بس است
صیاد ما بہ دانہ چہ آراست دام خویش
فارغ نشین ڪہ حسن بہ هرجا ڪہ جلوہ ڪرد
مخصوص هیچڪس نڪند لطف عام خویش
دل شد ڪبوتر لب بامے ڪہ سد رهش
سازند دور و باز نشیند بہ بام خویش
وحشے رمیدهایست ڪہ رامش ڪسے نساخت
آهوے دشت را نتوان ساخت رام خویش
#وحشى_بافقى
دل كجا شانه كجاگيسوى دردانه كجا
شمع كاشانه كجا،مجلس اغيار كجا
منزل خسرو كجا،تيشه ى فرهاد كجا
دل شيرين به تمناى دو دلدار كجا
َ#وحشى_بافقى✨🍃
#د
شمع كاشانه كجا،مجلس اغيار كجا
منزل خسرو كجا،تيشه ى فرهاد كجا
دل شيرين به تمناى دو دلدار كجا
َ#وحشى_بافقى✨🍃
#د