گلهای رنگارنگ (۵۴۲)_عهدیه و ایرج
@bazmemousighi
گلهای رنگارنگ
شماره 542
باصدای عهدیه - ایرج
دستگاه : ماهور
گوینده : آذر پژوهش
آهنگ : جواد معروفی
نوازندگان: پرویز یاحقی، جهانگیر ملک، مجید نجاحی
🔶🔸@third_script
شماره 542
باصدای عهدیه - ایرج
دستگاه : ماهور
گوینده : آذر پژوهش
آهنگ : جواد معروفی
نوازندگان: پرویز یاحقی، جهانگیر ملک، مجید نجاحی
🔶🔸@third_script
داری سرِ آن بتا که باشی یارم
تا دل ز همه جهانیان بردارم
در صحبت تو تخمِ نکویی کارم
تا نگذاری مرا ترا نگذارم
انوری
رباعیات
🔶️🔸️@third_script
تا دل ز همه جهانیان بردارم
در صحبت تو تخمِ نکویی کارم
تا نگذاری مرا ترا نگذارم
انوری
رباعیات
🔶️🔸️@third_script
❤1
❤1
❤1
سفر کردم به هر شهری دویدم
چو شهرِ عشق من شهری ندیدم
به غیر عشق آواز دهل بود
هر آوازی که در عالم شنیدم
مولانا
🔶🔸@third_script
چو شهرِ عشق من شهری ندیدم
به غیر عشق آواز دهل بود
هر آوازی که در عالم شنیدم
مولانا
🔶🔸@third_script
❤1
گر آمدنم به خود بُدی، نآمدمی
ور نیز شدن به من بُدی، کِی شدمی
بِه آن نَبُدی که اندر این دِیر خراب
نه آمدمی، نه شدمی، نه بُدَمی..؟
خیام
رباعیات
🔶🔸@third_script
ور نیز شدن به من بُدی، کِی شدمی
بِه آن نَبُدی که اندر این دِیر خراب
نه آمدمی، نه شدمی، نه بُدَمی..؟
خیام
رباعیات
🔶🔸@third_script
❤1
❤1
گفتی که: ترا شوم، مَدار اندیشه
دل خوش کن و بر صبر گمار اندیشه
گفتم که: چه دل؟ کآنچه دلش میخوانی
یک قطرهی خون است و هزار اندیشه
عایشه مُقریه
#رباعیات
🔶️🔸️@third_script
دل خوش کن و بر صبر گمار اندیشه
گفتم که: چه دل؟ کآنچه دلش میخوانی
یک قطرهی خون است و هزار اندیشه
عایشه مُقریه
#رباعیات
🔶️🔸️@third_script
❤1
نصیحت گوش کن جانا که از جان دوستتر دارند
جوانانِ سعادتمند پندِ پیرِ دانا را
حَدیث از مُطرب و مِی گو و رازِ دَهر کمتر جو
که کس نَگشود و نَگشاید به حکمت این مُعمّا را...
حافظ
🔶🔸@third_script
جوانانِ سعادتمند پندِ پیرِ دانا را
حَدیث از مُطرب و مِی گو و رازِ دَهر کمتر جو
که کس نَگشود و نَگشاید به حکمت این مُعمّا را...
حافظ
🔶🔸@third_script
این دلِ سرگشته همچون لولیان
باز دیگر جای مسکن میکند
همچو مرغی از بَرِ من میپَرد
نزدِ بدعهدی نشیمن میکند...
خاقانی
🔶🔸@third_script
باز دیگر جای مسکن میکند
همچو مرغی از بَرِ من میپَرد
نزدِ بدعهدی نشیمن میکند...
خاقانی
🔶🔸@third_script
تو آمدی
و چنان نرم مرا چیدی
که رفتار نسیم را
در دست تو حس کردم...
بیژن الهی
(۱۶ تیر ۱۳۲۴ - ۹ آذر ۱۳۸۹)
🔶🔸@third_script
و چنان نرم مرا چیدی
که رفتار نسیم را
در دست تو حس کردم...
بیژن الهی
(۱۶ تیر ۱۳۲۴ - ۹ آذر ۱۳۸۹)
🔶🔸@third_script
❤1
❤1
مگر حاصل یک عمر چیست؟
این که در صحّت بدیهیها شک کنی.
و یک یک شان را از دست بدهی.
و هر کدام شان را بدل کنی به یک علامت استفهام...
خسی در میقات
سید جلالالدّین سادات آلاحمد
(۱۱ آذر ۱۳۰۲ – ۱۸ شهریور ۱۳۴۸)
🔶🔸@third_script
این که در صحّت بدیهیها شک کنی.
و یک یک شان را از دست بدهی.
و هر کدام شان را بدل کنی به یک علامت استفهام...
خسی در میقات
سید جلالالدّین سادات آلاحمد
(۱۱ آذر ۱۳۰۲ – ۱۸ شهریور ۱۳۴۸)
🔶🔸@third_script
تو در کرانهی عالم
درون خویش به یغما فتادهای
کزین هزار هزاران
یکی نگفت که بر شانهات چه میگذرد...
محمد مختاری
(۱ اردیبهشت ۱۳۲۱ – ۱۲ آذر ۱۳۷۷)
🔶🔸@third_script
درون خویش به یغما فتادهای
کزین هزار هزاران
یکی نگفت که بر شانهات چه میگذرد...
محمد مختاری
(۱ اردیبهشت ۱۳۲۱ – ۱۲ آذر ۱۳۷۷)
🔶🔸@third_script
❤1
مثلِ غریقی که دیگر به غرق شدنِ خود اطمینان دارد
و اگر به کسی نگاه میکند
برای طلبِ کمک نیست...
سنگر و قمقمههای خالی
بهرام صادقی
(۱۵ دی ۱۳۱۵ – ۱۲ آذر ۱۳۶۳)
🔶🔸@third_script
و اگر به کسی نگاه میکند
برای طلبِ کمک نیست...
سنگر و قمقمههای خالی
بهرام صادقی
(۱۵ دی ۱۳۱۵ – ۱۲ آذر ۱۳۶۳)
🔶🔸@third_script
❤1
❤1