Third script (خط سوّم)
4 subscribers
1.53K photos
800 videos
48 files
4 links
آن خطاط سه گونه خط نوشتی: یکی او خواندی، لا غیر. یکی را هم او خواندی هم غیر او. یکی نه او خواندی نه غیر او. آن خط سوم منم که سخن گویم. نه من دانم، نه غیر من...
#شمس
Download Telegram
در این سرما و باران یار خوشتر
نگار اندر کنار و عشق در سر

نگار اندر کنار و چون نگاری
لطیف و خوب و چست و تازه و تر

در این سرما به کوی او گریزیم
که مانندش نزاید کس ز مادر...

مولانا
🔶🔸@third_script
1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Pittari
2017
A horned creature's cycle of abuse is halted by a stubborn foe.
Director: Patrick Smith
#فیلم_کوتاه
#انیمیشن
🔶🔸@third_script
في قانون الحب،
الصباح الذي لا تسمع فيه صباح الخير ممن تحب؛
يبقى ليلاً حتي إشعار آخر

در قانون عشق،
صبحي كه از محبوبت «صبح به خير» را نشنوى،
تا اطلاع ثانوى شب است...

#محمود_درویش
🔶️🔸️@third_script
1
"وانا لا احبك فقط
ولكني أؤمن بك
كما يؤمن الاصيل بالوطن"

تنها دوستدار تو نیستم من
که مومنم به تو
همچون اصیلی به سرزمینش...

غسان كنفاني
من رسائل إلى غادة السمان
#عربیات
🔶🔸@third_script
1
- "Good Morning"
by Tom Lovell
🔶️🔸️@third_script
1
با تكيه به تو
شكستِ شب آسان است...

علیرضا آذر
🔶️🔸️@third_script
وقتی آدم کسی را دوست دارد،
همیشه چیزی برای گفتن یا نوشتن به او پیدا می‌کند،
تا آخر عمر...

"ابله محله"
کریستیان بوبن
🔶🔸@third_script
1
ما چله‌نشین شبِ آزادیِ خویشیم
ای‌کاش که یلدای وطن را سحری بود...

بیداد خراسانی
(امیرحسین خوشنویسان)
🔶🔸@third_script
1
اثر محمد الحسینی اللواسانی
🔶️🔸️@third_script
پس حاصلِ رونده * از روزگار وقت است
و فرصتِ کارکُن و آلتِ راه‌رو، وقت است و وقت سريع‌الزوال است و قليل‌البقاء،
اما كثير‌النفع وكبير‌الضّر* است
و باشد که رونده به یک زمانِ حاضر چندان وبال * حاصل کند که به عمرهای دراز غرامت آن نتوان دادن، و باشد که چندان دولت حاصل کند که به همۀ عمر شُکرِ آن نتوان کردن.

* رونده: راهرو، سالک
** ضر: ضرر، زیان
*** وبال: سختی، عذاب، بدبختی

التصفیةُ في احوال المتصوفة
(صوفي نامه)
ابوالمظفر منصوربن اردشير العبادی
🔶️🔸️@third_script
با عشق زبان ديگري دارم من
جادوي جهان ديگري دارم من
در من دل را مجال گنجايش نيست
گنجايش جان ديگري دارم من

سید حسن اجتهادی
( ۳ دی ۱۳۲۵ – ۸ خرداد ۱۳۹۷)
🔶🔸@third_script
1
آرامِ مَنا! کجاست آرامگهت؟
ره سوی تو کو؟ که سوی من باد رَهَت
زین روی که مَه به شب بوَد، روز رَهی
شب گشت در آرزوی روی چو مهت

افضل‌الدین کاشانی
رباعیات
🔶️🔸️@third_script
1
Audio
جاوار
ممرضا زمانی
🔶🔸@third_script
همه‌شب در این اُمیدم که نسیمِ صبحگاهی
به پیام آشنایان، بنوازد آشنا را...

حافظ
🔶🔸@third_script
1
بعد از ایمان دیگر برای ما چه می‌ماند که بگوییم زنده‌ایم؟ جان؟ این عنصر بی‌ارزش را که کرم لجنزار هم دارد! غذا می‌خوریم؟ حیوان که از ما بیشتر غذا می‌خورد! پس چه داریم؟ دلخوشیم که راه می‌رویم؟ شور و شهوت داریم؟ حشرات کثیف هم راه می‌روند و شور و شهوت دارند! بله یک چیز داریم، دل، اما دل بی‌ایمان یعنی یک چنگ خون که حیوانات زبان بسته عظیم الجثه خیلی بزرگترش را دارند...

درخت انجیر معابد
احمد محمود
(۴ دی ۱۳۱۰، اهواز – ۱۲ مهر ۱۳۸۱، تهران)
🔶🔸@third_script
امیدهایِ دروغین و خودفریبی‌ها سال‌ها ما را عقب انداخته! من فکر می‌کنم امیدِ دروغین بدتر از ناامیدی‌ست. چون ناامیدی باعث می‌شود که ما دست به عمل بزنیم.

جدال با جهل
بهرام بیضایی
(زادهٔ ۵ دیِ ۱۳۱۷)

🔶🔸@third_script
آسیابان: ما هرچه داریم از پادشاه است
زن آسیابان: چه می‌گویی مرد؟ ما که چیزی نداریم!
آسیابان: آن هم از پادشاه است..!

مرگ یزدگرد
بهرام بیضایی
(زادهٔ ۵ دیِ ۱۳۱۷)
🔶🔸@third_script
😁1
ز تمام بودنی‌ها
تو همین از آنِ من باش
که به غیر با تو بودن،
دلم آرزو ندارد...

حسین منزوی
🔶🔸@third_script
1
برای آنکه نگویند: جُسته‌ایم و نبود
تو آن‌که جسته و پیداش کرده‌ام، آن باش...

حسین منزوی
🔶🔸@third_script
روزی باشد که دروغ‌ها راست به نظر آید،
راست‌ها دروغ
روزی باشد که فنا بیاید
روزی باشد که دیوارها نایستد
روزی باشد که پاکی آماج تهمت شود
چشمه اشک شما خشک نشود
و تشویش قلب شما کاستی نگیرد
روزی باشد که راستی به هزار دست بمیرد
روزی باشد که راستی خود را به آتش بیفکند
روزی ـ که آن ـ امروز است!

ندبه
بهرام بیضایی
(۵ دی ۱۳۱۷ - ۵ دی ۱۴۰۴)
🔶🔸@third_script