به بویِ نافهای کآخِر صبا زان طُرّه بُگشاید
ز تابِ جَعدِ مشکینش چه خون افتاد در دلها
حافظ
تا شدم حلقه به گوشِ درِ میخانهی عشق
هر دم از نو غمی آید به مبارکبادم...
حافظ
🔶️🔸️@third_script
ز تابِ جَعدِ مشکینش چه خون افتاد در دلها
حافظ
تا شدم حلقه به گوشِ درِ میخانهی عشق
هر دم از نو غمی آید به مبارکبادم...
حافظ
🔶️🔸️@third_script
❤1
حُدی
(نغمهٔ ساربان حجاز)
ناقهٔ سیار من
آهوی تاتار من
درهم و دینار من
اندک و بسیار من
دولت بیدار من
تیزترک گام زن منزل ما دور نیست
دلکش و زیباستی
شاهد رعناستی
روکش حوراستی
غیرت لیلاستی
دختر صحراستی
تیزترک گام زن منزل ما دور نیست
در تپش آفتاب
غوطه زنی در سراب
هم به شب ماهتاب
تند روی چون شهاب
چشم تو نادیده خواب
تیزترک گام زن منزل ما دور نیست
سوز تو اندر زمام
ساز تو اندر خرام
بی خورش و تشنه کام
پا به سفر صبح و شام
خسته شوی از مقام
تیزترک گام زن منزل ما دور نیست
شام تو اندر یمن
صبح تو اندر قَرَن
ریگ درشت وطن
پای ترا یاسمن
ای چو غزال ختن
تیزترک گام زن منزل ما دور نیست
مه ز سفر پا کشید
در پس تل آرمید
صبح ز مشرق دمید
جامهٔ شب بر درید
باد بیابان وزید
تیزترک گام زن منزل ما دور نیست
نغمهٔ من دلگشای
زیر و بمش جانفرای
قافلهها را درای
فتنه ربا فتنه زای
ای به حرم چهرهسای
تیزترک گام زن منزل ما دور نیست
*حُدی: آوازی که ساربانان برای اشتران خوانند.
*ناقه: شتر ماده را نامند.
* قَرَن: نام قبیلهای است از اعراب که اویس قرنی از آنجاست.
اقبال لاهوری
(۹ نوامبر ۱۸۷۷ – ۲۱ آوریل ۱۹۳۸)
🔶🔸@third_script
(نغمهٔ ساربان حجاز)
ناقهٔ سیار من
آهوی تاتار من
درهم و دینار من
اندک و بسیار من
دولت بیدار من
تیزترک گام زن منزل ما دور نیست
دلکش و زیباستی
شاهد رعناستی
روکش حوراستی
غیرت لیلاستی
دختر صحراستی
تیزترک گام زن منزل ما دور نیست
در تپش آفتاب
غوطه زنی در سراب
هم به شب ماهتاب
تند روی چون شهاب
چشم تو نادیده خواب
تیزترک گام زن منزل ما دور نیست
سوز تو اندر زمام
ساز تو اندر خرام
بی خورش و تشنه کام
پا به سفر صبح و شام
خسته شوی از مقام
تیزترک گام زن منزل ما دور نیست
شام تو اندر یمن
صبح تو اندر قَرَن
ریگ درشت وطن
پای ترا یاسمن
ای چو غزال ختن
تیزترک گام زن منزل ما دور نیست
مه ز سفر پا کشید
در پس تل آرمید
صبح ز مشرق دمید
جامهٔ شب بر درید
باد بیابان وزید
تیزترک گام زن منزل ما دور نیست
نغمهٔ من دلگشای
زیر و بمش جانفرای
قافلهها را درای
فتنه ربا فتنه زای
ای به حرم چهرهسای
تیزترک گام زن منزل ما دور نیست
*حُدی: آوازی که ساربانان برای اشتران خوانند.
*ناقه: شتر ماده را نامند.
* قَرَن: نام قبیلهای است از اعراب که اویس قرنی از آنجاست.
اقبال لاهوری
(۹ نوامبر ۱۸۷۷ – ۲۱ آوریل ۱۹۳۸)
🔶🔸@third_script
و گفت: شریفهمَّت باش، که به همّتِ شریف به مقام مردان توان رسید نه به مجاهدت.
#تذکره_الاولیاء
ذکر شیخ جعفر خلدی
🔶️🔸️@third_script
#تذکره_الاولیاء
ذکر شیخ جعفر خلدی
🔶️🔸️@third_script
دوباره آسمانات را از من مگیر
بگذار پوستِ منوّر من
شکوه من باشد
اکنون که عشق
زیر آسمانی که مرا میرباید
چمنهای صبح را میبافد
و تهدیدها مچاله میشوند وُ باز
دریاچهها افلاک را میبلعند وُ باز
نفرتها در تاریکیهای رفته
میمیرند...
شاپور بنیاد
( ۱۸ آبان ۱۳۲۶ – ۱۲ بهمن ۱۳۷۸)
🔶🔸@third_script
بگذار پوستِ منوّر من
شکوه من باشد
اکنون که عشق
زیر آسمانی که مرا میرباید
چمنهای صبح را میبافد
و تهدیدها مچاله میشوند وُ باز
دریاچهها افلاک را میبلعند وُ باز
نفرتها در تاریکیهای رفته
میمیرند...
شاپور بنیاد
( ۱۸ آبان ۱۳۲۶ – ۱۲ بهمن ۱۳۷۸)
🔶🔸@third_script
میروم به کوچههای خلوت و عزیز
میکشم به پشت هر حصارِ کهنه دست
کوچهها تهی ست
بر جبینشان
با خطوطِ غم نوشتهاند:
هیچ کس در انتظار مَقدَم تو نیست...
علی باباچاهی
(زادهٔ ۲۰ آبان ۱۳۲۱)
🔶🔸@third_script
میکشم به پشت هر حصارِ کهنه دست
کوچهها تهی ست
بر جبینشان
با خطوطِ غم نوشتهاند:
هیچ کس در انتظار مَقدَم تو نیست...
علی باباچاهی
(زادهٔ ۲۰ آبان ۱۳۲۱)
🔶🔸@third_script
❤1
به بویِ نافهای کآخِر صبا زان طُرّه بُگشاید
ز تابِ جَعدِ مشکینش چه خون افتاد در دلها
حافظ
گفتم گره نَگْشودهام، زان طُرِّه تا من بودهام
گفتا مَنَش فرمودهام، تا با تو طَرّاری کند
حافظ
🔶🔸@third_script
ز تابِ جَعدِ مشکینش چه خون افتاد در دلها
حافظ
گفتم گره نَگْشودهام، زان طُرِّه تا من بودهام
گفتا مَنَش فرمودهام، تا با تو طَرّاری کند
حافظ
🔶🔸@third_script
علی ضیا: از نظر تو رابطهی خوب چه رابطهایه؟
الهام نامی: به نظرم، دیالوگ داره توش،
آدما با هم خیلی حرف میزنن...
🔶🔸@third_script
الهام نامی: به نظرم، دیالوگ داره توش،
آدما با هم خیلی حرف میزنن...
🔶🔸@third_script
ننه: فقط یک هنر را باید یاد بگیری،
و آن هم تحمل است، تحمل!
مریم: تحمل چی ننه؟
ننه: نگران آن نباش،
موضوع کم نمی آوری...
هزار خورشید تابان
خالد حسینی
🔶🔸@third_script
و آن هم تحمل است، تحمل!
مریم: تحمل چی ننه؟
ننه: نگران آن نباش،
موضوع کم نمی آوری...
هزار خورشید تابان
خالد حسینی
🔶🔸@third_script
تو
سکوتِ لابلای حرفهای منی؛
از حرفهایم
آنچه نمیگویم، تویی...
علیرضا روشن
Photo by Elene Usdin
🔶🔸@third_script
سکوتِ لابلای حرفهای منی؛
از حرفهایم
آنچه نمیگویم، تویی...
علیرضا روشن
Photo by Elene Usdin
🔶🔸@third_script
قلب من فقط به این امید میتپد که تو هستی،
تویی وجود دارد که من میتوانم آن را ببینم،
او را ببویم،
اورا ببوسم،
او را در آغوش خود بفشارم
و او را احساس کنم...
مثل خون در رگهای من
نامهای از احمد شاملو به آیدا
ریتا آتانث «آیدا» سرکیسیان
(زادهٔ ۲۳ آبان ۱۳۱۸ - کرمانشاه)
🔶🔸@third_script
تویی وجود دارد که من میتوانم آن را ببینم،
او را ببویم،
اورا ببوسم،
او را در آغوش خود بفشارم
و او را احساس کنم...
مثل خون در رگهای من
نامهای از احمد شاملو به آیدا
ریتا آتانث «آیدا» سرکیسیان
(زادهٔ ۲۳ آبان ۱۳۱۸ - کرمانشاه)
🔶🔸@third_script
شب خیز که عاشقان به شب راز کنند
گِرد دَر و بام دوست پرواز کنند
هر جا که دری بوَد به شب بربندند
الا درِ عاشقان که شب باز کنند
ابوسعید ابوالخیر
رباعیات
🔶🔸@third_script
گِرد دَر و بام دوست پرواز کنند
هر جا که دری بوَد به شب بربندند
الا درِ عاشقان که شب باز کنند
ابوسعید ابوالخیر
رباعیات
🔶🔸@third_script
دلم میخواهد کسی برای دلِ من سهتار بزند
و دلم سه تار بزند
چقدر دلم میخواهد که
دلم بزند ...
بیژن نجدی
( ۲۴ آبان ۱۳۲۰ - ۴ شهریور ۱۳۷۶)
🔶🔸@third_script
و دلم سه تار بزند
چقدر دلم میخواهد که
دلم بزند ...
بیژن نجدی
( ۲۴ آبان ۱۳۲۰ - ۴ شهریور ۱۳۷۶)
🔶🔸@third_script