Third script (خط سوّم)
4 subscribers
1.53K photos
800 videos
48 files
4 links
آن خطاط سه گونه خط نوشتی: یکی او خواندی، لا غیر. یکی را هم او خواندی هم غیر او. یکی نه او خواندی نه غیر او. آن خط سوم منم که سخن گویم. نه من دانم، نه غیر من...
#شمس
Download Telegram
- تنها زندگی می‌کنی؟
+ نه، یاد کسی با من است.
چه کسی می‌تواند تنها زندگی کند..؟

کولی کنار آتش
منیرو روانی‌پور
(زادهٔ ۲ مرداد ۱۳۳۱)
🔶️🔸️@third_script
❤‍🔥1
من نه همیشه خوبِ تو
من نه بدَم نه بدترین
نه از تو کم
نه بیش از این
نه اولین نه آخرین...

شهیار قنبری
(زادهٔ ۶ مردادِ ۱۳۲۹)
🔶🔸@third_script
1
Shabe Marde Tanha
Unknown Artist - Download1Music.IR
شب مرد تنها
ابی
ترانه‌سرا: لیلا کسری
آهنگساز: فریدون خشنود
تنظیم: منوچهر چشم‌آذر
1355
باغ بلور (۱۹۸۴/۱۳۶۳)
🔶🔸@third_script
1
روزی ابراهیم ادهم را گفتند که: گوشت گران شد.
گفت: ارزان سازیدش.
حاضران گفتندش: به چه ارزان کنیم؟
گفت: به ناخریدن.

فضایل بلخ
واعظ بلخی
🔶️🔸️@third_script
نه بوی مهر می‌شنویم از تو ای عجب
نه روی آن که مهر دگر کس بپروریم...

سعدی
🔶🔸@third_script
1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تاسیان

مهسا حجازی
محمدرضا غفاری
نویسنده، کارگردان: تینا پاکروان
1403
1
Mordaab
Hassan Shamaizadeh
مرداب

حسن شماعی‌زاده
ترانه‌سرا: اردلان سرفراز
آهنگساز: حسن شماعی‌زاده
تنظیم: انوش فریدپور
🔶🔸@third_script
👌1
عشق چو خون‌خواره شود، رستم بیچاره شود
کوه احد پاره شود، آه چه جای دل من...

مولانا
🔶🔸@third_script
1
و گفت:
آن‌چه کفایت است به تو می‌رسد بی رنج،
اما مشغولی و رنجِ تو در زیادت طلبیدن است.

تذکرة الاولياء
ذکر ابراهیم رقّی
🔶️🔸️@third_script
1
Shajarian - Negin Ahd
Shajarian
نگین عهد
با صدای محمدرضا شجریان

بازت ندانم از سر پیمان ما که برد
باز از نگین عهد تو نقش وفا که برد

چندین وفا که کرد چو من در هوای تو
وان گه ز دست هجر تو چندین جفا که برد

بگریست چشم ابر بر احوال زار من
جز آه من به گوش وی این ماجرا که برد

گفتم لب تو را که دل من تو برده‌ای
گفتا کدام دل؟ چه نشان؟ کی؟ کجا؟ که برد؟

سودا مپز که آتش غم در دل تو نیست
ما را غم تو برد به سودا تو را که برد

توفیق عشق روی تو گنجیست تا که یافت
باز اتفاق وصل تو گوییست تا که برد

جز چشم تو که فتنه قتال عالمست
صد شیخ و زاهد از سر راه خدا که برد

سعدی نه مرد بازی شطرنج عشق توست
دستی به کام دل ز سپهر دغا که برد

سعدی
🔶🔸@third_script
عشق چو تویی کجا توان پنهان داشت؟
یا بر دلِ خود فراقِ تو آسان داشت
گویند بدار دست از او تا برَهی
تو جانِ منی، دست ز جان نتوان داشت

اثیرالدین اخسیکتی
رباعیات
🔶️🔸️@third_script
1
حافظا در دلِ تنگت چو فرود آمد یار
خانه از غیر نپرداخته‌ای یعنی چه..؟

حافظ
🔶️🔸️@third_script
1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Skhizein
2008
Director: Jérémy Clapin

انیمیشن « Skhizein» به کارگردانی ژرمی کلپن محصول سال 2008 فرانسه است. نام این فیلم که به گفته نویسنده از کلمه یونانی به معنی جدایی آمده است (و هم ریشه کلمه شیزوفرنی هم هست)، داستان مردی است که در اثر حادثه‌ای ناشی از یک بلای طبیعی ۹۱ سانتی‌متر از جایی که واقعا باید باشد فاصله گرفته است. او عصبانی نیست و سعی می‌کند همه چیز را بپذیرد و با آن زندگی کند ولی دیگران هیچ درکی نسبت به شرایط او ندارند و او احساس می‌کند کسی او را نمی‌فهمد و بسیار تنها است. شخصیت داستان سعی می‌کند با نظم بخشیدن به زندگی خود با این وضعیت عجیب کنار بیاید و به هر شکلی که شده است زندگی معمولی خود را حفظ کند اما در عمل زندگی خارج از کالبد واقعی انسان کار غیر ممکنی است. این انیمیشن کوتاه به زیبایی شرایط زندگی افرادی که دچار مشکلات روحی هستند به تصویر می‌کشد و در قالب استعاره‌ای گیرا تنهایی و سختی‌های آن‌ها را به مخاطب منتقل می‌کند.
🔶🔸@third_script
ای بی تو دلِ تنگم ، بازیچه‌ی توفان‌ها
چشمان تب آلودم ، باریکه‌ی باران‌ها

مجنونِ بیابان‌ها ، افسانه‌ی مهجوری است
لیلای من اینک من : مجنون خیابان‌ها

حسین منزوی
🔶🔸@third_script
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعر «گفتگوی من و نازی زیر چتر»
از کتاب «من و نازی»

حسین پناهی
( ۶ شهریور ۱۳۳۵ – ۱۴ مرداد ۱۳۸۳)
🔶️🔸️@third_script
I sang to you and the moon
But only the moon remembers...

Carl Sandburg
برای تو و ماه نغمه سر دادم
اما تنها ماه
آن را به خاطر دارد...

کارل سندبرگ
برگردان: احمد پوری
🔶️🔸️@third_script
هر کس که دلِ خویش به نااهل دهد
از رنج و بلا و محنت و غم نرهد
با مردمِ دون هیچ‌کسی دل ندهد
کو رنج همی نماید و می‌سِتَهَد

سنایی
رباعیات
🔶️🔸️@third_script
Audio
کجا جدا شوم از تو که بعد از آن تو نباشی
کسی که داده مرا از خودم امان ، تو نباشی

کجای زندگیم دست می دهد که به تلخی
گریزم از تو وآغوش مهربان ، تو نباشی

کجای گریه بخندم ، کجای خنده بگریم
که پشت گریه و لبخند ، توامان تو نباشی

کدام قصه بسازم که بی تو رنگ نبازد
کدام شعر بخوانم که در دهان تو نباشی

به رغم عشق من و تو ، سپاه بد دلی و شک
هزار جهد بکردند در جهان ، تو نباشی

تو را اگر چه نمی یابمت ، هنوز برآنم
که در مکان تو نگنجی که در زمان تو نباشی

هزارچشم تو از هر کجاست خیره به سویم
کجا نگاه کنم من که این و آن تو نباشی


عبدالجبار کاکایی
🔶️🔸️@third_script
گفتمش: کارت چرا پیوسته آزار من است؟
گفت: دارد هر کسی کاری و این کار من است

گفتمش: مجنون خود را چون کُشی منصور وار
گفت: او از سرفرازان سر دار من است...

نوذر پرنگ
(۲۰ اسفند ۱۳۱۶ – ۲۲ مرداد ۱۳۸۵)
🔶🔸@third_script
دی بر در میخانه مرا پیری گفت
کز دَرد جدا نشین و با دُردی جفت
می خور که بسی غصه همی باید خورد
کم خسب که بسیار همی باید خفت

اثیرالدین اخسیکتی
🔶️🔸️@third_script
1