طفره‌زن
135 subscribers
79 photos
9 videos
2 files
107 links
جایی برای سخن گفتن از هر دری

کانال نقل‌ها، تکه‌هایی که جاهای مختلف می‌بینم/می‌خونم و برام دوست‌داشتنی‌ان:
@QuoteNest

وب‌سایت طفره‌زن:
thequibbler.ir
Download Telegram
Forwarded from نقل‌ها
Without friends, what are we surviving for?

#Rings_of_Power - Season 1 - Episode 3

#دیالوگ

@QuoteNest
این برف شاید هیچ مشکلی از مشکلات زندگی‌هامون رو حل نکنه، ولی حداقل می‌شه در لحظه ازش لذت برد. نمی‌شه؟
«عروسی نفرین‌شده» به چاپ دوم رسید. چاپ شدن کتابی که ترجمه کردی یه حسی داره، تجدید چاپش یه حس دیگه. معنیش اینه که کتاب حداقل به‌اندازه‌ی تیراژ یک نوبت چاپ فروخته و احتمالاً خونده شده و قاعدتاً اون‌قدر خواهان داشته که ناشر متقاعد بشه تجدید چاپش کنه.

هرازچندگاهی می‌بینم که بعضی از مخاطب‌ها جایی از کتاب تعریف می‌کنن و نظرات رو می‌خونم که ازش خوششون اومده. البته که اعتبارش به منِ مترجم نمی‌رسه و نتیجه‌ی کار نویسنده است، اما اینکه ترجمه تونسته باشه بدون دست‌انداز خواننده رو به محتوای خلق‌شده‌ی نویسنده وصل کنه، برای من افتخاره.

قبلاً اینجا توضیح داده بودم کتاب توی چه ژانر و موضوعیه و از کجا می‌شه تهیه‌اش کرد، اما اگه خلاصه‌ی یک خطیش رو بخواین، می‌شه: کتابی هیجانی (با اندکی دز وحشت)، با ضرباهنگ تند، مناسب نوجوانان.

@thequibbler
طفره‌زن
«عروسی نفرین‌شده» به چاپ دوم رسید. چاپ شدن کتابی که ترجمه کردی یه حسی داره، تجدید چاپش یه حس دیگه. معنیش اینه که کتاب حداقل به‌اندازه‌ی تیراژ یک نوبت چاپ فروخته و احتمالاً خونده شده و قاعدتاً اون‌قدر خواهان داشته که ناشر متقاعد بشه تجدید چاپش کنه. هرازچندگاهی…
یک چیز دیگه هم دوست داشتم حتماً یه جایی بهش اشاره کنم:

توی چاپ اول کتاب، توی یکی از فصل‌های آخر، بر اثر یه ناهماهنگی جزئی، موقع چاپ یکی از کلمات کتاب به اشتباه تغییر کرده بود. من بعد چاپ متوجه شدم و به ناشر اطلاع دادم و اونا هم خیلی ناراحت شدن و گفتن اصلاحش می‌کنن. هرچند با توجه به چیزهایی که دیده بودم و تجربه کرده بودم، انتظار نداشتم واقعاً اصلاحی صورت بگیره. بالاخره یک کلمه که بیشتر نبود و تغییرات اینجوری معمولاً برای ناشر هزینه‌بردار و گاهی دردسرسازه. توی این سال‌ها هم کلی کتاب دیدیم که به چاپ nام رسیدن، مدام به ناشر ایرادهاش تذکر داده می‌شه، اما ناشر به خودش زحمت اصلاح نمی‌ده.

چاپ دوم کتاب که به دستم رسید، گفتم بذار یه نگاهی به اون فصل بندازم و در کمال تعجب (و خوشحالی) دیدم اون اصلاح انجام شده. توجه به همین به جزئیاته که توی همکاری‌ها برای من خیلی ارزشمنده و ای کاش ناشرهای این‌جوری بیشتر و بیشتر بشن.

@thequibbler
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مایلی سایرس امسال بعد از مدت‌ها تونست اولین جایزهٔ گرمیش رو ببره. موقع دریافت جایزه‌اش یه حکایتی تعریف کرد که خیلی به دل من نشست. امیدوارم سال جدید، سال رخ دادن اتفاق‌هایی باشه که بی‌خیالشون شدیم، با نشدنشون کنار اومدیم یا شاید از پیش اومدنشون قطع امید کردیم.

@thequibbler
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
داشتم سیود مسیج‌هام رو از اول مرتب می‌کردم، رسیدم به این کمیک خانم سارا اندرسن. واقعاً چقدر زیبا و دقیق به تصویر کشیده.

@thequibbler
ایجاد تغییر همسفر فقدان است. نمی‌توانیم بدون از دست دادن [چیزی]، تغییری به وجود آوریم.

#کتاب بهتره با یه نفر مشورت کنی
لوری گوتلیب

@SaraKamjou
دویدن برای زندگی یا دویدن برای فرار از زندگی؟

کتاب جدیدی که با ترجمۀ من منتشر شده، یک رمان رئال نوجوانه. خودم عاشق این‌جور کتاب‌هام. چه قبلاً که سنم کمتر بود، چه حالا، از این کتاب‌ها لذت بردم و می‌برم. وقتی «روح» برای ترجمه بهم پیشنهاد شد، اول موضوعش چشمم رو گرفت: داستانی دربارۀ دویدن. بعد که خودش رو خوندم، فهمیدم دربارۀ بیش از این‌هاست. از خشونت خانگی گرفته تا فقر و قلدری در مدرسه. دفعۀ اولی که خوندمش دوستش داشتم، اما دفعۀ دوم و قبل از چاپ که خوندمش، حدود دو سال بعد از تحویل کتاب، خیلی خیلی بیشتر دوستش داشتم. به نظرم از اون کتاب‌هاست که می‌تونه دنیای آدم‌ها رو بزرگ‌تر کنه. چه دنیای نوجوان‌ها رو و چه دنیای بزرگسال‌هایی که می‌خوننش.

نمی‌خوام اینجا خیلی ازش بگم، چون توی این پست درباره‌اش کامل نوشتم که اگه دوست داشتین می‌تونین اونجا بیشتر درباره‌اش بخونین. اگه خودتون نوجوانین، اگه بزرگسالین و رمان نوجوان دوست دارین یا اگه اطرافتون نوجوان دارین و می‌خواین بهش هدیه بدین، این کتاب رو پیشنهاد می‌کنم.

تا ۲۱ اردیبهشت می‌تونین با کد تخفیف ghost کتاب رو با قیمت کمتری از سایت نشر پیدایش تهیه کنین. از اونجایی که کتاب توی سایت خانۀ کتاب ثبت شده، در نمایشگاه مجازی کتاب تهران هم موجود خواهد بود و می‌تونین با شروع نمایشگاه، با استفاده از بن یا بدون اون و صرفاً با تخفیف ثابت نمایشگاه هم تهیه‌اش کنین.

همین!

@thequibbler
نمی‌تونی از کسی که هستی فرار کنی، اما می‌تونی به‌سمت اون شخصیتی که می‌خوای بشی حرکت کنی.

#کتاب روح
جیسون رینولدز

✍🏻 یه قسمت مهم ِ رسیدن به خواسته‌ها، پذیرش صادقانه‌ی وضعیت فعلیه.

@SaraKamjou
طاقچه به مناسبت نمایشگاه کتاب با همکاری چندتا از ناشرها، برای تعدادی کتاب کد تخفیف صد درصدی گذاشته. توی این پست فهرست این کتاب‌ها و کد تخفیفشون رو می‌ذارم، اگه دوست داشتین استفاده کنین. فقط بدونین که مهلتش محدوده (تا پایان نمایشگاه کتاب).

⚠️ توجه کنین که بعضی از این کتاب‌ها ممکنه الان تخفیفِ فعال داشته باشن. برای اون کتاب‌ها موقع خرید، اول گزینۀ «تغییر کد تخفیف» رو انتخاب کنین، بعد کد تخفیفی که اینجا نوشتم رو وارد کنین تا صد درصد تخفیف اعمال بشه.

❗️ چون تعداد کتاب‌ها زیاده، توی دوتا پست می‌فرستمشون.

📖 آدمی همان است که می‌خواند
🖋 رابرت دی‌یانی
📚 نشر بیدگل
کد تخفیف Bidgol

📖 قتل‌های هونجین
🖋 سیشی یوکومیزو
📚 نشر کتابسرای تندیس
کد تخفیف Tandis

📖 مرکب مرگ
🖋 آگاتا کریستی
📚 نشر هرمس
کد تخفیف Hermes

📖 پیتر و شکارچیان ستاره
🖋 دیو بری و ریدلی پیرسن
📚 نشر قدیانی
کد تخفیف Ghadyani

📖 اَبَر ابله
🖋 ارلند لو
📚 نشر ثالث
کد تخفیف Saales

📖 شفاف‌اندیشی
🖋 شین پریش
📚 نشر میلکان
کد تخفیف Milkan

📖 در کتابخانه پیدایش می‌کنی
🖋 میچیکو آئویاما
📚 نشر نون
کد تخفیف Noon

📖 زایش تابلو
🖋 ویکتور ای. استویکیتسا
📚 نشر گیلگمش
کد تخفیف GilGamesh

📖 تقدیر هنر
🖋 جی. ام. برنستین
📚 نشر گیلگمش
کد تخفیف GilGamesh

📖 سرقت ادبی
🖋 جین هنف کورلیتز
📚 نشر کوله‌پشتی
کد تخفیف Kooleposhti

📖 درآمدی بر اقتصاد سیاسی
🖋 رزا لوکزامبورگ
📚 نشر چرخ
کد تخفیف Charkh

📖 غرب چگونه حاکم شد؟
🖋 الکساندر آنیه واس
📚 نشر چرخ
کد تخفیف Charkh

📖 بر قله‌های ناامیدی
🖋 امیل چوران
📚 نشر پیدایش
کد تخفیف Peydayesh

@thequibbler
ادامۀ کتاب‌ها:

📖 سال گمشده‌ی خوآن ساواتی‌یرا
🖋 پدرو مایرال
📚 نشر چشمه
کد تخفیف Cheshme

📖 زنده‌باد عشق
🖋 آلبر کامو
📚 نشر چشمه
کد تخفیف Cheshme

📖 لاشه‌ی لطیف
🖋 آگوستینا بازتریکا
📚 نشر چشمه
کد تخفیف Cheshme

📖 ساندویچ برای حیدر نعمت‌زاده
🖋 منصور علیمرادی
📚 نشر هوپا
کد تخفیف Hoopa

📖 آخرین ایستگاه
🖋 یو میری
📚 نشر نیماژ
کد تخفیف Nimaj

📖 انیشتین عاشق
🖋 دنیس اوربای
📚 نشر هورمزد
کد تخفیف Hoormazd

📖 ایکیگای
🖋 هکتور گارسیا
📚 نشر نسل نواندیش
کد تخفیف NasleNoandish

📖 هدف‌گذاری
🖋 پنی لوسی
📚 نشر آریانا قلم
کد تخفیف Book100

📖 از نو
🖋 ساتیا نادلا
📚 نشر آریانا قلم
کد تخفیف Book100

📖 شادی به زبان آدمیزاد
🖋 ویلیام دویل جنتری
📚 نشر هیرمند
کد تخفیف Hirmand

@thequibbler
انتخاب چیزی بر اساس ترس، دوام اون ترس رو تضمین می‌کنه.

@SaraKamjou
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این ویدیو رو که دیدم، به این فکر کردم که چه تعبیر درستی. دوستی به مثابۀ جان‌پیچ. به این فکر کردم که هر آدمی احتمالاً رشته‌هایی برای پیوند خودش به این دنیا داشته باشه و برای من یکی از اون رشته‌ها، که خیلی از بقیه کلفت‌تره، دوستیه. اما دوستی برای من چیزی از این هم فراتره. چه دوست نزدیک کسی باشم چه دور، چه آشنایی گنگی داشته باشیم و چه عمیق، سعی می‌کنم چیزی از خودم توی اون رابطه باقی بذارم. حالا می‌خواد یک حرف باشه، مراقبت باشه، هدیه باشه یا هر چیز دیگه. جان‌پیچی از خودم رو پیش طرف مقابل به امانت می‌ذارم که وقتی از این دنیا رفتم، حتی اگه شده کمی، بیشتر زنده بمونم. با همون جان‌پیچ‌هایی که حالا ممکنه سرتاسر این کرۀ خاکی پراکنده شده باشن. همراه با یادی که ممکنه یک روز بعد از مرگم محو بشه یا چند سال بعد، اما حتماً بیشتر از جسمم باقی می‌مونه. نمی‌دونم، شاید بشه گفت این روش و تلاش من برای جاودانه شدنه.

@thequibbler
خیلی وقته که بات‌های ناشناس بین کاربرها همه‌گیر شدن، چه توی توییتر، چه توی تلگرام، چه اینستاگرام، می‌بینم که افراد لینک چت‌ها ناشناس می‌ذارن که بقیه بهشون پیام بدن. بعضی از پیام‌هایی که این وسط ردوبدل می‌شه، پیام‌های عادیه و چیز خاصی توش نیست که حتی اگه لو بره اتفاق بدی برای کسی بیفته، اما توی خیلی از پیام‌ها اطلاعات حساسی ردوبدل می‌شه (که نمی‌خوام بازش کنم، اما احتمالاً بدونین منظورم چه چیزهایی می‌تونه باشه).

خودم از همون روزهای اول به هرکسی که می‌شناختم می‌گفتم که از این بات‌ها استفاده نکنه، چون گرچه طرف مقابل نمی‌فهمه شما کی هستین، اما صاحب بات به تمام اطلاعات مبادله‌شدۀ شما دسترسی داره و می‌تونه باهاش کارهای زیادی بکنه.

حالا چندتا از هکرهای کلاه‌سفید از سر کنجکاوی که ببینن آیا اطلاعات و پیام‌های کاربرها جایی ذخیره می‌شه یا نه، سراغ بعضی از این بات‌ها رفتن و بعد از نفوذ، دیدن که عجب بلبشویی برپاست! نه تنها تمام اطلاعات و پیام‌های کاربرها ذخیره شده، بلکه حتی دسترسی‌های ویژه‌تری برای پایگاه دادۀ مربوطه در نظر گرفتن که مثلاً با دادن نام کاربری یک نفر، تمام چت‌هاش رو از داخل بات بیرون بکشن یا مثلاً کاربری رو علامت بزنن و به محض ردوبدل کردن هرگونه پیام، به صاحب بات اطلاع داده بشه.

می‌تونین تصور کنین که این چیزها چه خطرهایی می‌تونه ایجاد کنه. حتی اگه اگه اگه صاحب بات از این اطلاعات استفاده نکنه (بیاین خوش‌بین باشیم)، هکرهای کلاه سیاه می‌تونن با دسترسی به این اطلاعات کلی کارهای خطرناک بکنن.

این ویدیوی گزارش هکرها رو از این ماجرا ببینین، قضیه رو به دوست‌هاتون یا کسایی که از این بات‌ها استفاده می‌کنن اطلاع بدین (حتی اگه این پست رو براشون نفرستادین یا بازنشر نکردین، سعی کنین از زبان خودتون قضیه رو اطلاع‌رسانی کنین) و اصلاً سمت استفاده از هرگونه بات ناشناسی نرین. منظورم از این بات‌ها، فقط سه تا باتی نیست که توی ویدیو حرفش زده شده. منظورم همۀ بات‌هاست، چون بسیار محتمله که این قضیه برای بقیه‌شون هم صدق کنه. همون‌طور که از روز اول حدس زده می‌شد.

توی دنیای مجازی، مراقب حریم خصوصی خودمون باشیم.

پ.ن: نسخهٔ اینستاش

@thequibbler
Forwarded from احسان‌نامه
🔹تحليل فوق‌تخصصی و طنازانۀ خبر دستگیری پاول دورف، بنیانگذار تلگرام در فرانسه توسط دوستداران آثار تالکین (این پست و جوابهایش)
@ehsanname
توضیح بیمزه‌کننده برای آنها که نمی‌دانند: در مجموعه داستانهای سرزمین میانه («هابیت» و «ارباب حلقه‌ها» و ...) یک دسته از شخصیتها، نژاد سختکوش دورف (Dwarf) هستند که در فارسی شبیه نام روسی دورف (Durov) است.
خبر مرگ محمدعلی بهمنی برام غم‌انگیز بود. تعداد آدم‌های مرده‌‌ای که می‌شناسم داره زیاد و زیادتر می‌شه. رفتم سراغ منتخب اشعاری که ازش داشتم، جاهایی رو که نشانه گذاشته بودم دوباره خوندم و... خب غمگین‌تر هم شدم.

خداحافظ آقای شاعر.
Forwarded from نقل‌ها
اگرچه نزد شما تشنهٔ سخن بودم
کسی که حرف دلش را نگفت من بودم

دلم برای خودم تنگ می‌شود آری:
همیشه بی‌خبر از حال خویشتن بودم

نشد جواب بگیرم سلام‌هایم را
هرآنچه شیفته‌تر از پیِ شدن بودم

چگونه شرح دهم عمق خستگی‌ها را
اشاره‌ای کنم: انگار کوه‌کَن بودم

من آن زلال‌پرستم در آب گندِ زمان
که فکر صافی آبی چنین لجن بودم

غریب بودم و گشتم غریب‌تر اما:
دلم خوش است که در غربت وطن بودم



از دفتر گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود
#محمدعلی_بهمنی (۱۴۰۳ - ۱۳۲۱) 🖤
#تکه_شعر

@QuoteNest
حالا که اوایل سپتامبره و چند روزیه که کلاس‌های هاگوارتس شروع شده، دارم برای چندمین بار ماجرای اولین مواجههٔ هری با مدرسه‌ای رو می‌خونم که خیلی‌ها، از جمله خودم، آرزو داشتن تحصیل توی اون رو تجربه کنن. راستش دلم حتی برای مدرسهٔ ماگلی خودم هم تنگ شده؛ برای دنیای نوجوونی، برای زمانی که زندگیم نظم دیکته‌شده‌ای داشت و دغدغه‌هام در حد امتحان فردا و تکلیف پس‌فردا و انتظار برای زنگ ورزش هفته‌ای یک بار بود. برای اون دنیایی که آهسته‌تر بود. خیلی آهسته‌تر. اما خب به قول دوستی، «چیزای خیلی کمی توی این دنیا برای همیشه دووم می‌آرن». مثل اون‌ روزها که رفتند و وقتی داشتم تجربه‌شون می‌کردم، تصورش رو نمی‌کردم روزی دلم براشون تنگ بشه. ممکنه هفده هجده سال دیگه، اگه زنده باشم، همین حس رو به روزهای امروزم داشته باشم؟

پ.ن: دارم کتاب رو با ترجمهٔ حسین غریبی می‌خونم و چشم‌ها و مغزم ازم تشکر می‌کنن.

@thequibbler