Princejan
7.39K subscribers
1.54K photos
232 videos
382 files
798 links
تحلیل‌گرِ سابق، آرشیتکتِ حاضر، یک آمریکاییِ نسبتا ایرانی...

مقاله‌های پرنس‌جان
www.Princejan.com
صفحه تردز (توئیت)
www.threads.net/@the_princejan
اینستاگرام
www.instagram.com/the_princeja
دسترسی جامع به مطالب
www.theprincejan.com/welcome
Download Telegram
🎩 تحصیل در آمریکا - دوستی سئوال کرده تفاوت مهم تحصیل در مقطع دکترا در دانشگاه های آمریکا با دیگر دانشگاه های دنیا چی هست؟ چون شخصی نیست پاسخ می دهم. ببینید، من تقریبا دانشگاه های متوسط به بالا را می خواهم مقایسه کنم بر اساس آنچه از اساتید و دیگر دانشجویان و جستجوهای خودم دریافته ام.

به این خاطر که در آمریکا حدود 5000 دانشگاه و کالج هست که خیلی های شان کیفیت بالایی نیز ندارند. ما درباره حدود 100دانشگاه برتر امریکا حرف می زنیم که جزو 100 دانشگاه برتر دنیا نیز همزمان هستند.

در مقطع دکترا، بدون هی شبهه ای، کشور آمریکا قوی ترین سیستم تحصیلی دنیا را دارد. چون روی چطور درس خواندن در امریکا خیلی تحقیق و پژوهش می شود تا همیشه بهترین باشند. در همه مقاطع. اگر چه در رشته های مثل علوم انسانی یا کامپیوتر یا شیمی، برخی کشورهای اروپایی رنگنیگ خوبی دارند در مقطع لیسانس.

درباره دکترا اما صحبت می کنیم، مهمتری علت اش این است که برخلاف بسیاری از کشورها، دوره های دکترا )به غیر از رشته پزشکی(، در امریکا دوره های صرفا تحقیقی نیستند. به عنوان نمونه، در بسیاری از دانشگاه های انگلستان، وقتی دانشجوی فوق لیسانس وارد مقطع دکترا می شود، یک موضوع تحقیقی برای اش مشخص شده یا پروپوزال ارائه داده، و بعد از اتمام کار تحقیقاتی اش بر روی آن، در صورت معتبر بودن تحقیق به اودکترا اعطا می شود. در اینجا اما شما همچنان سر کلاس می روید و درس می گیرید و نکته در می یابید.

در بسیاری از دانشگاه های ایران هم تاجایی که می دانم نزدیک به اروپا است. حداقل اولین تجربه دانشگاهی ام در ایران و در یک دانشگاه سراسری بود و خبر دارم. در فوق لیسانس و دکترا بزرگترین چالش دانشجو تحقیق است. کشور آمریکا، اکثر دانشگاه هایش، این سیستم اکادمیک را قبول ندارد و خیلی جدی نمی گیرد.

آن ها دانشجویان دکتری را ملزم می کنند همچنان آموزش های سخت ببینند، برسرکلاس های اساتید پست دکترا حاضر شوند، از آزمون های پی در پی دشوار موفق بیرون بیایند، تحقیقات متعدد موازی انجام دهند، ایده یا مساله ای نو کشف کنند و بعد در نهایت بر اساس تحقیقی نهایی که انجام می دهند به آن دانشجویان دکترا اعطا می شود. درس خواندن در آمریکا بسیار سخت است. تقریبا امکان ندارد آدم کم سوادی بتواند از فیلتر دوره های Mastet و PhD به سادگی عبور کند.

اگر بخواهم ساده بگویم، فارغ التحصیلان دکترای اکثر دانشگاههای دیگر کشورها، در مقابل دانشجویان دکترای امریکایی، افرادی به مراتب کم سوادتر و کم اموزش دیده تر تلقی می شوند مگر خود افرادی کوشایی در یادگیری باشند یا اینکه در دانشگاه هایی خاص تحصیل کنند. مثل دانشگاه آکسفورد در انگلستان یا سوربون فرانسه یا بولوگونای ایتالیا و غیره که بهترین ها در ان کشورها هستند.

با فاصله ای زیاد، دانشگاه های امریکا، از مقطع فوق لیسانس به بعد، با سوادترین و خبره ترین و تحلیل گرترین فارغ در التحصیلان مقطع دکترا را دارند. شاید به همین دلیل است که از 30-40 سال پیش، افرادی که در این مقاطع در امریکا درس خوانده اند، کسانی که در دیگر دانشگاه های دنیا تحصیل کرده اند را قبول ندارند و معتقدند آموزش چالش برانگیزی ندیده اند. حتما می دانید بیش تر از نیمی از برندگان نوبل جهان ، یک تنه آمریکایی بوده اند، بقیه از سایر جهان.

#تحصیل

Channel @theprincejan
🎩 تحصیل - در کلاس های دانشگاهی امریکا، البته در کالیفرنیا، میانگین سنی دانشجویان مقطع لیسانس 26 سال است. این در حالی است که می دانم میانگین سن دانشجویان مقطع لیسانس در استان تهران 20 سال است. با کمی اغماض، یعنی بطور متوسط یک ایرانی 6 سال زودتر از یک امریکایی سر کلاس های لیسانس می رود.

و اما، میانگین سن مقطع فوق لیسانس در کالیفرنیا حدود 36 سال است. در حالی که در تهران این عدد اگر آماری که دارم درست باشد، 26 سال است. یعنی باز با کمی اغماض ایرانی ها حدود 10 سال زودتر سر کلاس های فوق لیسانس می نشینند نسبت به امریکایی ها!

این که می بینید دلیل اش باهوش بودن یا تیز بودن ما نیست، اولین دلیل اش تفاوت فرهنگی است، دومین دلیل اش تحصیل "بدون فکر" و "هدف" و الابختکی برخی از ما ایرانی هاست. اما چرا؟

لیسانس یک تعریف مشخص دارد. یعنی کسی از دانشگاه با این مدرک فارغ التحصیل می شود، برای ورود به بازار کار تخصصی آماده است. نرم در آمریکا این است که بچه ها از حدود 18 سالگی شروع می کنند به کار کردند و حدود 21 تا 22 ساگی اگر خواستند به فکر تحصیل در مقطع لیسانس می افتند، یعنی بعد از سال ها کار کردن و دور بودن از خانواده حال به مرحله بعد که تحصیل کردن است وارد می شوند. آن تحصیل حقوق و احتمال کار آن ها را به میزان زیادی بالا می برد.


در ایران چند درصد لیسانس می گیرند برای این که واقعا وارد بازار کار حرفه ای شوند؟ کمتر از 50 درصد به نظرم. به این خاطر که در همین حدود افراد اصلا از رشته های شان راضی نیستند و علاقه ای به کار در آن زمینه ندارند!

یعنی نارضایتی از رشته خیلی شایع است در ایران و به طبع آدم خیلی هم دوست ندارد در ان زمینه شغل داشته باشد. این را آمار می گوید. سئوال این است پس چرا از همان 18 سالگی ادامه می دهند و فارغ التحصیل می شوند؟ چرا خود را خیلی های شان محکوم به ادامه می دانند؟ پاسخ اش احتمالا این است، فکر می کنند این هم یک مرحله از زندگی است که مثل دبیرستان رفتن باید بگذرانند.

البته این مشکل را حکومت و شرایط جامعه هم برای شان بوجود اورده. مثل خانواده ای که اصرار به دانشگاه رفتن شان دارد یا حکومتی که فکری برای روزهای بعد از فارغ التحصیلی این ها نکرده است. شما از یک آدم 18 ساله انتظار ندارید به بلوغ عقلی رسیده باشد. می دانید که تاثیر خانواده و جامعه روی او زیاد است و این در فشار دادن او به سمت دانشگاه بسیار موثر است. این نکته مهمی است.

فوق لیسانس نیز یک تعریف مشخص در جهان دارد. یعنی کسی که در رشته ای جدید یا رشته سابق اش می خواهد عمیق تر شود تا در آن دست به کار پژوهشی بزند یا در آینده مدرس دانشگاه شود. در هیچ کجای دنیا، کسی برای بازار کار، نمی رود فوق لیسانس بگیرد. مگر خود محل کارش این را از او بخواهد برای شغلی که تخصص عمیق تر بخواهد.

این مقطع برای تربیت محقق، یا لینک یک محقق به سمت دکترا و پست دکترا، برای مدرس دانشگاه شدن یا اندیشمند و دانشمند شدن طراحی شده است. فلسفه اش این است. حال بعضی ها در ایران فوق لیسانس می گیرند که کار تحقیقی نمی کنند هیچ، خانه می نشینند. یا فوق لیسانس می گیرند چون آن را بهتر از بیکار بودن می دانند. چون در امریکا تحصیل خیلی گران است، کسی برای گذران عمر یا انتخاب بین بد و بدتر تحصیل نمی کند.

و حال سئوال این است که اگر ما قصد واقعی مان از فوق لیسانس گرفتن کار تحقیقی کردن است، چرا اکثریت مان بعد از این مقطع نه محقق می شویم و نه هنوز بلد هستیم یک تحقیق درست و حسابی انجام بدهیم. آیافارغ از کم کیفیت بودن دانشگاه ها و اساتید، این نیست که خودمان هم انگیزه های تحقیقی نداریم؟
واقعا قرار است خروجی دوره های دکترا یا فوق لیسانس چه باشد؟ تا به حال نشسته ایم و فکر کنیم تحصیلی که خروجی مهمی ندارد، قرار است چه مشکلی را در زندگی ما یا برای کشور ما حل کند؟

#تحصیل

Channel @theprincejan
🎩 فرهنگ - توهم تاریخی

دانشجویان خارجی که واردامریکا می شوند تقریبا سال گذشته 30 میلیارد دلار به ثروت امریکا افزوده اند. تعداد این دانشجویان بر اساس آمار موسسه معتبر اتاق فکر بروکینگز، سال گذشته چیزی حدود 820 هزار نفر بوده که از هر چهارنفر آن یک نفر چینی بوده است! چینی هایی که ما معمولاآن ها را جدی نمی گیریم و مورد تمسخر قرار می دهیم.

نه برای من، برای خیلی ها این موضوع دیگر آشکار هست که اکثر دانشجویان چینی تبار (که از یک کشور کمونیستی و در ظاهر ضدسرمایه داری می آیند)با کمال میل به کشور خود باز می گردند. حداقل این درباره دوستان دختر و پسر چینی ام کاملا صادق بوده. در حالی که در بهترین دانشگاه های دنیا و مدرن ترین فرهنگ موجود تجربه زندگی کسب می کنند. جالب این که سال به سال علاقه جوانان امریکایی به تحصیل در دانشگاه کم و کمتر شده است. این را آمار دولتی آمریکا می گوید.

با در نظر گرفتن این که تعداد افراد بسیار باهوش در چین حدودا حداقل برابر با کل جمعیت ایالات متحده است که بسیاری با کمک دولت چین در خارج از این کشور و در بهترین دانشگاه های ادامه تحصیل داشته اند، آیا نمی توان تصور کرد این کشور یکی از موفق ترین سرمایه گذاری های نیروی انسانی را داشته است؟ شما فکر کنید ده سال دیگر، این کشور میلیون ها متخصص داشته باشد که در بهترین دانشگاه های دنیا و آمریکا درس خوانده باشند. میلیون ها! بیشتر از 80 میلیون جمعیت ایران.

پس خیلی هم این طور نیست که همیشه فکر کنیم چینی ها یک موجودات بدبخت کم هوش کپی کاری هستند که اسم کشورشان مساوی است با کلمه بنجل! مساوی است با تقلب! این طور نیست که ملی گرایی ما اجازه بدهد به راحتی آن ها را مسخره کنیم و اما از واقعیت های عقب ماندگی های خودمان غافل بشویم.

یکی از این واقعیت ها چه هست؟ حرف های پرت و پلایی که خیلی از خارج نشین ها به داخل نشین ها می زنند و می گویند ایرانی ها سرآمد دانش و تکنولوژی هستند در کشورهای غرب، خاصه آمریکا. بعد پشت بندش اضافه می کنند ایرانی ها یکی از باهوش ترین ملت های دنیا هستند. خیر این طور نیست. این حرف یک شوخی تاریخی است. حدود 4 میلیون ایرانی در خارج از ایران زندگی می کنند و حداکثر 1 درصد از آن ها افتخار جهانی آفریده اند. نهایت 30-40 هزار نفر. چرا به خودمان دروغ می گوییم؟


یک چیزی یواشکی بین خودمان بماند. مردم کشور ما ایران در جدیدترین اندازه گیری ها درباره ملت های باهوش در دنیا، حتی جزو 50 کشور اول دنیا نیز نیستند! این بدین معنی است که براساس تحلیل های مشترک موسسات تحقیقی جهانی و معتبر در زمینه روانشناسی؛ مردم چین ، مردم ویتنام ، مردم ترکیه، امارات، مغولستان و حتی ملت قزاقستان باهوش تر از ایرانیان معرفی شده اند. (این هایی که تقریبا از نظر برخی ما ایرانی ها شوخی یا جدی ادم به حساب نمی آیند).

حال برای این که خوشحال بشوند بعضی ها، ملت عربستان از ما چند پله پایین تر است. و من فکر می کنم همین جاهاست که باید هم درباره توهم یک حکومت از پیشرفت های اش تعمق کرد و هم توهم برخی از مردم اش پیرامون تفکر اشتباه قوم همیشه برتر و صاحب هنر بودن.

#فرهنگ #تحصیل

Channel @theprincejan
🎩 تحصیل - کالج و دانشگاه در آمریکا

بعد از High School در آمریکا، دو جای معتبر برای ادامه تحصیل وجود دارد College ها و University ها. داستان این است که 80 درصد بچه ها بعد از دبیرستان اول به کالج می روند و بعد به دانشگاه. به چند دلیل مهم که خواهم گفت.

یکی این که درس خواندن در کالج هزینه بسیار کمتری دارد و برای ارزان درآمدن درس خواندن با شما بسیار راه می آیند. دوم این که کالج ها راحت تر پذیرش تحصیلی می دهند و خیلی برای ورود رقابت نیست. سوم این که کالج ها از لحاظ سخت گیری چیزی بین دبیرستان و دانشگاه هستند و در اصل محصل ها را برای فضای دانشگاه آماده تر می کنند. چهارم این که کالج ها، اجازه می دهند شما در دروس نمرات بالاتری را اخذ کنید و سختی درس خواندن کمتر است.

ما دو مقطع خوب برای مهاجرت کودکان مان به خصوص به آمریکا داریم. قبل از دوران دبیرستان، و قبل ازکالج. اگر این اتفاق بعد از لیسانس رخ بدهد، نه تنها فرزند شما سختی بسیار زیادی را متحمل می شود که تقریبا 4 سال دوره لیسانس اش فایده ای خاص از لحاظ علمی و فکری برای او در آمریکا ندارد. (مگر دانشجویی نخبه از دانشگاهی بسیار معتبر در ایران باشد). در حال حاضر اکثر ایرانیان جویای تحصیل برای فوق لیسانس و دکترا به آمریکا می آیند.

در بسیاری از دانشگاه های امریکا، لیسانس دوم نمی شود گرفت. ممنوع است. و برای دوره های فوق لیسانس هم مجبور می کنند مهاجران تحصیلی را تا دو سال معمولا واحدهایی را بگذرانند تا لیسانس شان در حد فوق لیسانس گرفتن در آمریکا باشد. پس در اصل یک فوق لیسانس گرفتن ممکن است 5 سال طول بکشد. معمولا این طور است.

حال ممکن است کسی بگوید لیسانس مرا قبول کردند. بله خانومی بود که گفته بود من اتفاقا لیسانس پیام نور بودم ولیسانس مرا قبول کردند و الان سر کلاس های فوق لیسانس نشسته ام. اما ایشان دقت نکرده بودند در امریکا 4000 دانشگاه پولکی هستند که با کمال میل این کار را می کنند و این به معنی دانشگاه خوب در آمریکا رفتن نیست. یا دانشگاه های زیادی هستند که سطح پایینی دارند و برای از دست ندادن وام های دولتی، گاهی دست به قبول کردن لیسانسیه های مهاجر می زنند اما در رشته هایی که رقابت کمی برای ورود بدان ها هست و آن دانشگاه ها در آن شناخته شده نیستند و عموما آن افراد بعدا در بازار کار خیلی موفق نیستند.


کالج ها در آمریکا به شما Certificate یا AA Degree که معادل فوق دیپلم است به شما می دهند. بعضی معتبرهای شان به شما تا دو سال اول یک لیسانس هم می دهند. اما خیلی معمول نیست. مگر اساتید ان کالج، اساتید دانشگاه های بزرگ هم باشند. اما دانشگاه ها به شما لیسانس و فوق لیسانس و دکترا و پست دکترا می دهند.

مسیری که اکثر بچه های امریکایی طی می کنند این است که بعد از دوران High School ، وارد کالج می شوند با هدف ورود به دانشگاه، به آن ها می گویند Transferring Student . تا دو سال در کالج در رشته مورد دلخواه شان درس می خوانند، بعد انتقال می دهند به دانشگاهی که درنهایت می خواهند در آن درس بخوانند. بدین ترتیب فارغ التحصیل لیسانس همان دانشگاه می شوند. این هم به دو دلیل مهم است بیشتر، یکی امکان تغییر رشته در دو سال اول در کالج، و دیگری دو سال اول لیسانس شان را ارزان یا با معدلی خوب برای رفتن به یک دانشگاه درجه یک آماده کردن. این ها که نوشتم یک شمای کلی است و بعدها جزئیات بیشتری از آن خواهم نگاشت.

#تحصیل

Channel @theprincejan


https://t.me/theprincejan