فرهنگستان زبان لری
1.78K subscribers
457 photos
183 videos
120 files
2.87K links
کانال و نشریه‌ای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
Download Telegram
🌸📚 درباره واژه «هنه»

#فرامرز_رحمانی از کهگیلویه و بویراحمد

با سلام خدمت همه دوستان

درباره آخرین پست آقای #دانش به عرض می‌رسانم بنده از بزرگترهایمان واژه « ه‍َنَه» را شنیده‌ام که  معنی آبشخور می‌دهد ولی از همان بزرگترهایمان پرسیدم و گفتند  واژه «هنه» معنی چشمه کوچک که آب به آرامی از آن می‌جوشد را هم می‌دهد.
ولی برای چشمه‌های بزرگ و خروشان همان‌‌ واژه چشمه را به کار می‌برند.

استدلال آقای دانش  به نظرم خیلی علمی است و نمونه‌های دیگری نیز وجود دارد. مثلاً در کردی کرمانجی به بچه #مندال می‌گویند در حالی که در منطقه ما #مندال فقط برای بچه‌های بز و گوسفند به کار می‌رود.  فقط در مقام طنز شنیده‌ام که کسی به بچه، مندال بگوید.

این نشان می‌دهد این امکان هست که  یک واژه  در زبان یا گویش یک قوم یا منطقه معنای خاص‌تری نسبت به معنای عام به خود بگیرد و از عمومیت معنای عام خارج شده باشد ولی با همان معنای عام واژه، رابطه همریشگی و زیرمجموعه‌گی داشته باشد.

با سپاس فراوان
فرامرز رحمانی

https://t.me/thelurishacademy

فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریه‌ای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
فرهنگستان زبان لری
🌸📚 درباره واژه «هنه» #فرامرز_رحمانی از کهگیلویه و بویراحمد با سلام خدمت همه دوستان درباره آخرین پست آقای #دانش به عرض می‌رسانم بنده از بزرگترهایمان واژه « ه‍َنَه» را شنیده‌ام که  معنی آبشخور می‌دهد ولی از همان بزرگترهایمان پرسیدم و گفتند  واژه «هنه»…
🌸📚 درباره واژه «مندال»

#شاهرخ_رهامی ، #پلدختر

در پاسخ به آقای رحمانی در مورد واژه مندال..

این واژه در اصل به معنای موجودی که چهار دست و پا راه می‌رود است.در زبان کردی به بچه، «مندال/منال » می‌گویند چرا که بچه قبل از بزرگ شدن،چهار دست و پا راه می‌رود...در لری لرستان، به چهارپایان بزرگ یعنی اسب، الاغ، قاطر، «منال یا منالوݩ» گفته می‌شود....در لری جنوبی نیز به بچه‌ی چهارپایان کوچک مثل گوسفند و بز و احشام «مندال» گفته می‌شود.

همه‌ی این کلمات همانطور که پیداست از یک ریشه‌اند منتهی به مرور زمان، مصداق آنها اندکی تغییر کرده است.

https://t.me/thelurishacademy

فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریه‌ای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
استاد #علی_کردعلیوند، #خرم‌آباد

کَئن kan= در لری به معنی چشمه و زمین حوض‌مانند و  آبدار نیز می‌گویند.

چیلآوه = چشمه‌ی ضعیف
مؽژمؽژِنآو ( حتی به فردی که دارای چشمان نمناک‌ و آبدار است « تیه‌مؽژمؽژۊ»می‌گویند)
تۏک‌آو
زِق
زِق‌کۊ/ زقآو
گونج‌آو
وراز آو
نِمِرچ = نمدار
چۊم: نم اندک
این‌ها به حالات خاک و میزان آب در آن اشارت دارد.

در لری لرستان به چشمه:
سرآو
سرین آو
چشمه
کَئن
گفته می‌شود.

🔹اما در مورد #منال و #ساوه:

منال به بره و بزغاله گفته می‌شود
به مجموع  بره ساوه  و بی ساوه ( بی یعنی بزغاله)
ساوه  یا  ساوآ  یعنی کوچک و جوان.

گاهاً گفته می‌شود   بچه ساوا  یعنی انسان کوچک

به  بچه‌ی حیوانات بزرگ معمولاً گفته نمی‌شود بلکه
هۉلی
خرۉلی
گۊسال و کۏئنۊ و... گفته می‌شود.

https://t.me/thelurishacademy

فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریه‌ای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
فرهنگستان زبان لری
استاد #علی_کردعلیوند، #خرم‌آباد کَئن kan= در لری به معنی چشمه و زمین حوض‌مانند و  آبدار نیز می‌گویند. چیلآوه = چشمه‌ی ضعیف مؽژمؽژِنآو ( حتی به فردی که دارای چشمان نمناک‌ و آبدار است « تیه‌مؽژمؽژۊ»می‌گویند) تۏک‌آو زِق زِق‌کۊ/ زقآو گونج‌آو وراز آو…
استاد #رضا_جهانی_نهاوندی

سلام
ضمن‌تشکر از جناب کردعلیوند بابت مطلب وزینشان ولی پست آخرشان دارای اشکالات معنایی است.

چیلاو.. مقدار آب کم ربطی به چشمه تنها ندارد
زق‌کۊ یا زقآو ..‌زه آب..
میژآو یا میژمیژناو ..‌مقدار کم آب که با مکیدن قابل استحصال می باسد.
کَئنی یا کَنی..
قنات، کهریز یا کاریز ..‌ آبهای جاری هستند که میزان آب آنها از چشمه بیشتر است.

کهریز یا طبیعی است یا به وسیله مُقنی ها و حفر کانال در زیر زمین ، گاها بطول چند کیلومتر ( بستگی به رگه های آب در زیر زمین دارد) حفر و ایجاد می شود..

اما چرا به آن کَهریز می گویند؟

در گذشته چاه آبهایی بودند که آب شان در زیر زمین جاری بود..
برای آنکه بدانند این آب در کجا به بیرون میریزد و مجرای آن کجاست.. مقدار چند گونی بزرگ ( یا شاواک وسیله حمل کاه) کاه در چاه می ریختند ..

بعد از مدتی گاها یک‌ یا چند روز از مجرایِ هر چشمه ای آب همراه با کاه خارج می شد متوجه اتصال شان می شدند..‌

منباب نمونه گاوچاهی( بعلت عمق زیاد با چرخ چاه و دلوی از پوست گاو که توسط گاوی دَورانی می چرخیده است) در قلعه نهاوند( مربوط به عهد ساسانیان) است که قدما همین کار را انجام داده اند ..بعد از چند ساعت از مسیر چشمه آب میدان قیصریه و دو شبانه روز بعد از قنات روستایی در قریب ده کیلومتری آب و کاه خارج شده است..‌
علت نامگذاری کهریز یا کاه ریز را توضیح دادم.
https://t.me/thelurishacademy

فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریه‌ای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
فرهنگستان زبان لری
استاد #رضا_جهانی_نهاوندی سلام ضمن‌تشکر از جناب کردعلیوند بابت مطلب وزینشان ولی پست آخرشان دارای اشکالات معنایی است. چیلاو.. مقدار آب کم ربطی به چشمه تنها ندارد زق‌کۊ یا زقآو ..‌زه آب.. میژآو یا میژمیژناو ..‌مقدار کم آب که با مکیدن قابل استحصال…
🌸📚 پاسخ به یک انتقاد

استاد #علی_کردعلیوند ، #خرم‌آباد

درودها به پیشگاه استاد جهانی سرور ما و پیشکسوت ادبیات کهن دیاران لرستان و همچنین سایر دوستان و همتباران که در کانال فرهنگستان در جوارشان هستیم .

واژه های نظیر چیلاو، چئلآوه یا چیلاوک( در لکی ) یا زقکۊ... یا محیط های نمور یا نمرچ به معنی چشمه به معنای عام نیست.

بنده یک روش کاری دارم که زمانی واژه‌ای را واکاوی می‌کنم در کنار آن واژه‌های مرتبط را نیز یادآوری می‌کنم.

از آنجا که زبان لری کتابت رسمی نداشته است تمام واژگان بصورت فرار در اذهان ما جاری است.

و بجاست که این واژه‌ها به نحوی مطرح و ثبت شوند و ذهن جوانان و گویشوران لر در سایر استان ها با آنها آشنا شود .

واژه ی چشمه واژه‌ای قابل توجه است
عموماً ما به چشمه سرآو یا سرینآو می‌گوییم .
اینکه چرا و چگونه و در چه زمانی واژه‌ی چشمه باب شده جای تحقیق و تفحص دارد
واژه ی چشمه که از چشم می‌آید شاید اشارتی باشد به چشم و در گوشه ی آن می‌تواند آب جاری باشد.

در هر حال با سپاس از توجه شما استاد گرانقدر و ارزنده که در‌ گفتمان و پژوهش زبان لری شرکت فرمودید و نکته‌ی جالبی را یاد آور شدید
تا مطلب برای دوستان جوان بیشتر باز شود و همه استفاده می‌کنیم.
با سپاس بیکران
بدرود تا درودی دگر باره 🙏🌷

https://t.me/thelurishacademy

فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریه‌ای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
به گزارش کانال «جهان لری»، نتایج اولین مسابقه نگارش متن ادبی لری مشخص گردید.

کانال #جهان_لری متعلق به آقای #آرش_صبا از لرهای بختیاری مقیم بریتانیا است.

ایشان بانی، مجری و اسپانسور مالی این مسابقه هستند و به گزارش کانال جهان لری، ایشان قصد دارد این مسابقه را هرساله و دائمی کرده و ابعاد آن را نیز توسعه دهد.

جناب صبا طی سالیان گذشته همواره با ارسال متن‌های ادبی فارسلری قشنگی برای ما با نشریه فرهنگستان زبان لری همکاری مفیدی داشته است.

برای این لُرپیای آگاه، رشید و فرهنگ‌دوست بختیاری آرزوی سلامت و موفقیت داریم. باشد که راه و منش فرهنگ‌دوستانه این بزرگوار الگویی برای لرها باشد.

و این هم متن اعلام نتایج کانال جهان لری
⬇️⬇️⬇️
با سپاس از مشارکت همه عزیزان و تلاش داوران محترم، در طول این مدت, تمام تلاش بنده و هیئت محترم داوران بر این بوده  که نتایج مسابقه با نهایت دقت بررسی و مشخص شود تا با رعایت کامل عدالت و‌ معیار ها نتایج نهایی شود..همچنین با نظر هیئت دواران تصمیم گرفته شد که این مسابقه سه برنده داشته باشد..

آرش صبا


اما نظر نهایی هیئت داوری:👇👇

موضوع مسابقه توصیف یک تصویر و انتخاب بهترین توصیف است. در این تصویر همان طور که پیدا است سوژه و‌ کانون توجه تصویر یک دختر است و طبیعت و بقیه موارد فرعی و حاشیه است.

متاسفانه بعضی از دوستان با وجود اینکه متن‌ های عالی زیبا از لحاظ ادبی و زبان لری نوشته بودند نتوانستند امتیاز لازم را به دست بیاورند چون خارج از موضوع مسابقه متن نوشته بودند و به موضوع و‌ سوژه توجه نکرده بودند مثلا درباره بلوط، ولات، دالکه و مانند آن متن ادبی نوشته بودند‌ یا برداشت خود از سوژه را نوشته بودند ولی از توصیف سوژه تصویر غفلت کرده بودند هرچند متن های لری آنها زیبا و عالی بود.

امیدواریم دوستان در این مسابقه و‌ مسابقه‌های دیگر به موضوع و سوژه توجه و‌دقت کافی داشته باشند تا حق آنها ضایع نشود چون طبق گفته آقای صبا قرار است این مسابقه دائمی و هر ساله و در ابعاد بزرگتر برگزار شود

هیئت داروان پس از بررسی کامل و دقیق از میان عزیزانی که طبق موضوع مسابقه و‌ به توصیف سوژه پرداخته بودند با توجه به معیارهایی مانند دقت در توصیف , زیبایی بیان در توصیف، کاربرد زبان لری و لغات... نفرات زیر را برگزیده این مسابقه اعلام می کنند:



نفر اول: پیمان عبدالهی از دزفول با ارسال متنی به لری بختیاری(سه ملیون و ششصد هزار تومان)

نفر دوم: خانم آیسا از یاسوج با ارسال متنی به لری کهگیلویه و بویراحمدی(دو ملیون و هفتصد هزار تومان)

نفر سوم:

مشترکا"(یک ملیون و هفتصد هزار تومان)
پیمان دارابی از ترهان کوهدشت با ارسال متنی به لری لرستانی

و آیدا کمایی از گچساران با ارسال متنی به لری کهگیلویه و بویراحمدی

https://t.me/chaykhanehLALI
مخاطب گرامی، خانم‌ #نوش‌آفرین_کلانتر، مدرّس شاهنامه‌خوانی از اداره ارشاد خرم‌آباد و مؤسسه فرهنگی هنری فانوس راه دانایی پیام دادند که تبلیغ بالا در مورد همایش پاسداشت زبان و ادب فارسی و حکیم ابوالقاسم فردوسی رادر کانال فرهنگستان بگذاریم.

ایشان مسئول اجرای شاهنامه‌خوانی این همایش هستند.
📚معرفی یک واژه

#دانش از کهگیلویه و بویراحمد
سلام و خسته نباشید
اگر می‌پسندید این واژه #لری_جنوبی را در بخش «معرفی یک واژه» ارائه دهید.

فِراهِشت (ferahesht): واکنش سریع، عکس العمل ناگهانی و غیرمنتظره
فرهنگستان زبان لری
📚معرفی یک واژه #دانش از کهگیلویه و بویراحمد سلام و خسته نباشید اگر می‌پسندید این واژه #لری_جنوبی را در بخش «معرفی یک واژه» ارائه دهید. فِراهِشت (ferahesht): واکنش سریع، عکس العمل ناگهانی و غیرمنتظره
❇️اعتراض به پست بالا

#پدرام_تابان از #یاسوج

راجع به پست آخر فرهنگستان عرض می‌کنم که معنای اصلی کلمه "فراهشت" می‌شود پریدن ناگهانی یا ناگهانی از جا پریدن که فکر کنم باید اسم مصدر باشد

فراهسن یا وَرفراهسن به معنای ناگهانی از جا پریدن داریم
مثلا می‌گویند:
مِن خۉ ڤَرفِراهس : ناگهان از خواب پرید(بیدارشد)

#حیدری از کهگیلویه و بویراحمد
درود
در کهگیلویه مصادیر وَرفِراهَنایَن و وَرفِراهِسَن را داریم که به احتمال زیاد از همین واژه گرفته شدند و معنای ناگهان از خواب پریدن و عصبانی شدن می‌دهد.

با سپاس
#حیدری از کهگیلویه و بویراحمد
سلام مجدد و سپاس
البته پیام من اعتراض به مطلب جناب دانش نیست
بلکه‌ صرفا تکمیل حرف ایشان بود.
فرهنگستان زبان لری
❇️اعتراض به پست بالا #پدرام_تابان از #یاسوج راجع به پست آخر فرهنگستان عرض می‌کنم که معنای اصلی کلمه "فراهشت" می‌شود پریدن ناگهانی یا ناگهانی از جا پریدن که فکر کنم باید اسم مصدر باشد فراهسن یا وَرفراهسن به معنای ناگهانی از جا پریدن داریم مثلا می‌گویند:…
🌸📚 پاسخ به انتقاد

#دانش از کهگیلویه و بویراحمد

با سلام و‌ ارادت به اهالی فرهنگستان زبان لری اعم از متولیان و مخاطبان عزیز
و سپاس ویژه از گردانندگان فرهنگستان بابت سعه‌صدر، تحمل و‌ مهربانی مثال‌زدنی که علیرغم مزاحمت‌های پی در پی ما از خود نشان می‌دهند.

در رابطه با نظر هم‌استانی عزیزم جناب حیدری که البته فرموده‌اند اعتراضی هم ندارند بله فرمایش شما درست است واژه فراهشت با افعال وَرفِراهَنایَن و وَرفِراهِسَن همریشه و هم‌خانواده است.

اما خدمت هم‌استانی عزیز دیگرم جناب تابان که از مطالب ایشان در فرهنگستان زبان لری بارها بهره‌مند شده‌ام عرض می‌کنم که همانگونه اشاره فرموده‌اید واژه « فراهشت» اسم مصدر است و افعال‌فراهسَن یا وَرفراهِسن و‌ به ویژه ورفراهسن دقیقاً همان معنی را دارند که ذکر فرموده‌اید.‌

ورفراهسن یک فعل پیشوندی است که پیشوند « ور» در آن که هم‌ریشه با «بر» فارسی است معنی بالا و‌ بلندی می‌دهد و در اینجا اشاره به شوکه شدن و به نوعی بالا پریدن دارد.

البته من دقیقا نمی‌دانم ریشه اولیه فراهشت و‌ فراهسن و‌ ورفراهسن و‌ سایر افعال هم‌خانواده با آنها « فِر» است یا « فِراه». اگر « فر» باشد همانگونه که در سایر گویش‌های لری وجود دارد باید معنی پریدن یا پرواز کردن بدهد ولی اگر «فراه» باشد احتمال دارد چیزی در مایه‌های شوکه شدن و‌‌ ترسیدن معنی بدهد.

🔹اما در مورد‌ معنی فراهشت:

جناب تابان حتماً می‌دانید که معنی اسم مصدر لزوما با معنی مصدر فعل منطبق نیست مثلاً گویش از گفتن می‌آید ولی به معنی شاخه‌ای از زبان است نه گفتن و حرف زدن.

خوانش از خواندن ساخته می‌شود ولی بیشتر معنی تفسیر می‌دهد تا خواندن مثلا می‌گویند خوانش این گروه از اسلام...

روش نیز معنای راه رفتن نمی دهد هرچند از رو( بن مضارع رفتن) ساخته شده است.

پس معنی در اسم مصدر لزوما با معنی در فعل و مصدر فعلی منطبق نیست ولو مرتبط است ولی ممکن است تا حدود جزیی یا کلی تفاوت داشته باشد.‌‌

معنی اسم مصدر فراهشت ( واکنش یا عکس العمل ناگهانی) با خود معنی فراهسن( ناگهان از جای پریدن یا بیدار شدن) تفاوت پیدا کرده است هر چند ارتباط هم دارد در خود فراهسن/ورفراهسن هم نوعی واکنش ناگهانی و سریع البته از نوع غیرارادی نهفته است.


و‌ نکته پایانی اینکه فراهشت معنی واکنش ناگهانی و سریع می‌دهد نظر مختص بنده   نیست علاوه بر اینکه با واژه فراهشت به عنوان اسم مصدر در کاربرد واقعی در این محدوده معنایی بارها برخورد کرده‌ام اولین بار این معنی شسته رفته واژه فراهشت را از آقای قاسم خشت زر محقق دهدشتی شنیده‌ام.

ممنون از توجه شما دو بزرگوار و صبر و حوصله مخاطبان محترم فرهنگستان زبان لری

https://t.me/thelurishacademy

فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریه‌ای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
۲۵ اردیبهشت روز بزرگداشت حماسه‌سرای بزرگ حکیم ابوالقاسم فردوسی
🌼🌸🍀🌺🪻🥀💐.❤️🌼🌸
🌸📚جُستاری‌در آئینِ شاهنامه‌خوانیِ عشایرِ لُر

به کوشش #حمیدرضا_آقایی، #کرج
دفتر پژوهش‌های مردم‌شناسی

بخش نخست

شاهنامه‌خوانی نوعی خُنیاگری به شمار می‌آید که همواره در میانِ عشایر لُر زبان در طول قرن‌ها مایه‌ی سرگرمی بوده است.

شاهنامه خوانی در بین ایلات لُر بوسیله بعضی افراد با سواد انجام می‌گرفت. اما شاهنامه خوانانِ ایلیاتی بر خلاف خنیاگرانِ سنتی و نقالانِ شهری از راه شاهنامه‌خوانی امرار معاش نمی‌کردند. هرچند بعضی از سران ایلات و طوایف همواره شاهنامه خوانان را در دستگاه خود نگه می داشتند که به هنگام بزم و رزم به شاهنامه خوانی بپردازند. با این حال، هر فردِ باسواد و یا بی سواد که اشعار شاهنامه را حفظ داشتند، اشعارِ شاهنامه را با صدای گیرا می‌خواندند.

شاهنامه خوانان افرادِ تیز هوشی بودند که اشعار شاهنامه را با توجه به شرایطِ زمان و مکان انتخاب می‌کردند.
از آن جایی‌که بیشترِ داستان‌های شاهنامه مربوط به زمانی است که ایرانیان تشکیلاتِ زندگیِ سُنتی داشته و از راه کشاورزی- دامداری امرار معاش می‌کردند، و از آن‌جایی که ایلات و عشایر هم تا چند دهه‌ی پیش به همین شیوه‌ی زندگی می‌کردند، گفتارِ و اشعارِ شاهنامه برای آنها مأنوس بوده و گیرندگیِ فراوانی داشت.


جامعه‌‌ی عشایریِ لُر زبان همانند جامعه‌‌یِ باستانیِ زمان اشکانیان به ارزش‌هایی چون شجاعت، نیروی جسمی، سوارکاری و تیراندازی، گردن فرازی‌، بی باکی، گذشت، مهمان‌نوازی، جوانمردی و تعصبِ قومی ارج می‌نهند، بنابر‌این، بسیاری از گفتار و اشعار شاهنامه گویی در وصف رادمردان عشایر و بیان ارزشها و فرهنگ جامعه‌ی عشایری می‌باشد.

یکی دیگر از وجوه مشترکِ بین ارزش‌های جامعه‌‌ی باستان و جامعه‌‌ی عشایری، اهمیتِ اسب در زندگیِ هر دو جامعه بود. چنان‌که هرگاه گفت و گو از رستم، قهرمانِ ملی ایران در میان بود، سخن از رخش نیز به میان کشیده می‌شد. رستم برگُرده‌ی رخش در میدان‌های نبرد ظاهر می‌شد و بیابان‌های بی آب و علف و کوهها و دشت‌ها را در می‌نَوَردید و در کنار چشمه سارها به استراحت می‌پردازد. تا چندی پیش که بیشترِ مناطقِ عشایری جاده نداشت، اسب مناسب ترین وسیله‌ی حمل و نقل به شمار می‌آمد.

اسب نه تنها وسیله‌ی خوبِ حمل و نقل بلکه یار و یاور مبارزان، در میدان‌های نبرد و مایه‌ی اعتبار اجتماعی بود.
اسب از چنان ارزشی برخوردار بود که گاهی در ترانه‌های مربوط به رادمردانِ ایلیاتی ستوده می‌شد.
 ادامه دارد...

https://t.me/thelurishacademy

فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریه‌ای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
🌸📚جُستاری درآئین شاهنامه‌خوانیِ عشایر لُر

به کوشش #حمیدرضا_آقایی، #کرج
دفتر پژوهش‌های مردم‌شناسی

  بخش دوم

شاهنامه‌خوانی در لرستان کارکردهای متفاوتی داشته از جمله؛
🔹شاهنامه‌خوانی وسیله‌ی سرگرمی

چنانچه می‌دانیم تا پیش از ورودِ رادیو، تلویزیون، ضبط صوت و نیز گسترشِ سوادآموزی و امکان دستیابی به کتاب و روزنامه و سینما، تنها سرگرمی توده‌های مردم، دیدار اقوام و دوستان و نیز گفت‌و‌گو در باره‌ی زندگیِ روزمره و حوادث گذشته و حالِشان بود.

افزون بر این، آنها شب‌های طولانیِ زمستان را با قصه‌گویی و یا خواندن کتاب‌هایی چون فلک‌ناز، حیدربیک، شاهنامه‌خوانی و... به پایان می‌رساند. بنابر این شاهنامه خوانی نوعی خُنیاگری و سرگرمی به شمار می‌آمد.

🔹شاهنامه خوانی و همبستگی ملّی

نفوذ شاهنامه و داستانِ رستم و سهراب ‌و رخش از لرستان تا قلبِ مرزهای غربی، جنوبی، شمالی و شرقیِ ایران زمین ، گسترش یافته و در سراسر طوایف و اقوامِ استان‌های کشور به عنوان یکی از ارزش‌های ملی و ادبی به شمار می‌آید. ، چنانکه  بسیاری از اسامی مردان و زنان‌ برگرفته از قهرمانان شاهنامه، همچون؛ رستم، اسفندیار، سیاوش، سودابه، فرانک، کیکاوس و... است.

🔹شاهنامه و برانگیختن احساساتِ رزمی

شاهنامه‌خوانی بویژه شرح میدان‌های نبرد و مردانگی و دلیریِ پهلوانان، همواره مایه‌ی برانگیختن و تقویت ِ احساساتِ جنگی و گردن.فرازیِ ایلیات بوده است. چنان‌که ایلات و عشایر به هنگامِ درگیری‌ها از اشعار شاهنامه به منظور تقویت روحیهِ جنگی استفاده می‌کردند.

🔹شاهنامه‌خوانی در  تقویتِ روحیه‌ی جوانمردی و پهلوانی

شاهنامه‌خوانی روحیهِ جوانمردی، پهلوانی و بی باکی را بر می‌انگیزد.
ایلات و عشایر از خواندن و یا شنیدن اشعار شاهنامه احساس غرور می‌کردند. گفته شده‌، رضا شاه دستور داده بود نسخه‌های شاهنامه را از میان لرها جمع‌آوری کنند، زیرا به او خبر داده بودند که لرها پس از شنیدن اشعار شاهنامه و آشامیدن «دوغ» اسلحه بر می‌دارند و تا پای مرگ با ارتش می‌جنگند.
همچنین میرزا (مسعود) ظل‌السلطان فرزند ناصرالدین‌شاه دستور داده بود گَلوی دو تن از خنیاگرانِ سُنتی را ببُرند، زیرا آنها متهم بودند که با نواختن موسیقی و آوازخوانی باعثِ برانگیختن روحیه جنگی و استقامتِ شدیدِ لُرها در برابر سپاهیان قاجار شده بودند.

   ادامه دارد....

https://t.me/thelurishacademy

فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریه‌ای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
فرهنگستان زبان لری
📚معرفی یک واژه #دانش از کهگیلویه و بویراحمد سلام و خسته نباشید اگر می‌پسندید این واژه #لری_جنوبی را در بخش «معرفی یک واژه» ارائه دهید. فِراهِشت (ferahesht): واکنش سریع، عکس العمل ناگهانی و غیرمنتظره
🌸📚 درباره فعل ورخِلاسِسن و احتمال و‌ چگونگی ارتباط  آن با ورفِراهِسن

#ستین_آسو، #تهران

با عرض سلام خدمت دست‌اندرکاران و مخاطبان گرانقدر نشریهٔ «فرهنگستان زبان لُری»

پیروِ طرح اصطلاح «فراهشت» و  مصادر فعلی همریشه آن [فراهسن/وَرفراهسن/وَرفِراهَنایَن/و...] در لُری جنوبی [یا دومنی] و مناقشهٔ معناییِ آن:

در لریِ مینجائی [یا میرونه] نیز برای توصیف حالت «ناگهان‌ بیدار شدن و دچار وحشت‌ شدن»، مصدرِ «وِرخِلاسِسِن» [verxelāsesen] به کار می‌رود؛ مثلاً: «وِرخِلاسِسِم» یعنی «ناگهان از خواب پریدم و هراسیدم».

اما می‌دانیم که در مجموعه‌زبانِ لُری، طبق اصلِ زبانشناختیِ «محورِ جانشینی»، تعویض واجهای «خ» و «ه»، و نیز تعویضِ واجهای «ر» و «ل» با یکدیگر امری کاملن معمول و طبیعی است. بنابراین، بر پایهٔ محور جانشینی، در مورد «وِرخِلاسِسِن»، در لری به مصدرِ مجعول و نامرسومِ «ورهراسِسن» [ve(a)rhe(a)rāsesen] میرسیم، که هسته‌واژهٔ «هراس» (به معنی «خوف و رُعب و اضطراب») در آن مشهود است. پیشوندِ فعلی «ورـ» نیز در اینجا که گویای «بَرآمدن/برون‌شدن/بالاآمدن» است، مجاز از «بیدارشدن و برجهیدن» است.

خلاصه آنکه در پیوستار زبان لری، واژهٔ «وِرخِلاسِسِن» همچنانکه از معنا و صورتش پیداست، با همتایان خود در گویشِ جنوبی/دومنیِ زبان لری همریشه و همخانواده است. به عبارت دیگر، در پیوستار زبان لری، «وِرخِلاسِسِن» گویش مینجائی و، برای نمونه، «وَرفِراهِسَن» گویش دومنی، هردو صورتهایی از مصدر جعلیِ «ورهراسسن» هستند، به‌معنای «ناگهان و هراسان از خواب پریدن».

✍️ سِتین آسو
🗓 ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

https://t.me/thelurishacademy

فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریه‌ای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
❇️صدای مخاطبان
چند پیام دریافتی از مخاطبان گرامی

#احمد_مهرابی، #خرم‌آباد
واژه دۊشنیا
هم معنی دیروز
و هم به نوعی معنی دیشب رو می‌دهد
کلمه مورد استفاده‌ی پنجاه سال به بالای مردم لرستان

دۊشنیاکه
یک روز قبل از زمانی که با هم بودیم
وهم دیروز  به صورت زمان دقیق است.

#محسن_نادری، از #چگنی

عرض سلام و ادب و احترام خدمت همراهان فرهیخته و فرهمند که دغدغه‌ی پاسداشت زبان لری را دارند

بنده هم ۲ واژه از گویش فئیلی لهجه چگنییونه که احساس می‌کنم قرابت ساختاری یا حداقل قرابت معنایی با واژه فراهشت و ورفراهسن دارد رو به نظر مبارک حضرات می رسونم.

۱. وِرچِشکِسن : عکس العمل ناگهانی شبیه ترسیدن غیر منتظره از یک واقعه غیر منتظره،  جا خوردن،

این واژه در مواردی با اصطلاح دِ رآو رَتِن مترادف هست

۲. وِرخِلاسِسن : واکنش های بدن به کابوس هایی که حالت خواب مشاهده می کند ، از خواب پریدن

واژه‌ی اول برای حالت بیداری استعمال می‌شود و واژه‌ی دوم هم مختص حال خواب هستش.

استاد ‌‌ #رضا_جهانی_نهاوندی

معادل «ورفراهِسن »در لری میانه یا مینجایی «وِرخلاسِسِن» است.همان غیرمترقبه و یکباره از جا پریدن

شاید ریشه‌اش این باشد خلاسسن: خلاص شدن..‌ رها شدن..این به معنا نزدیکتر است

تک  تک ما اعضای کانال فرهنگستان  هیچکدام دایره المعارف زبان،ضرب المثل ها ،اصطلاحات یا هرچیزی از زبان لری نیستیم..‌تبادل نظر افراد با مدیریت مثال زدنی شما فرهیختگان  باعث می شود که به نتیجه مطلوب برسیم.

از باز بودن فضای فرهنگستان برای تبادل نظر، بیان و بحث اختلاف نظرها یا حل اختلاف نظرها در فضایی  آرام و علمی خوشحالم تا بحال نه تنشی اتفاق افتاده و نه جر و بحثی ناراحت‌کننده شده، اختلاف نظرها و دفاع ها در کمال متانت و احترام و آرامش بوده است این را مدیون شیوه مدیریت آگاهانه فرهنگستان هستیم.

#شاهرخ_رهامی از #پلدختر

درود...معادل از جا پریدن از خواب ، ترس و نظایر آن در لری مینجائی«ور چِرچِسن» و‌‌« ورخلاسِسِن» است.

https://t.me/thelurishacademy

فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریه‌ای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران
🌸📚درباره معادل‌های ورخلاسسن در گویش شوهانی

#علی_مرادی( شاعر)، از شهرستان #مهران

سلام بر دوستان عزیز

انصافاً از محتوای کانال واقعاً لذت می‌بریم از  این بابت بسیار سپاسگزاریم.

در خصوص بحث دوستان و واژه‌های متفاوت در گویش های متفاوت در زبان لری مثلاً همین واژه  «ورخلاسِسِن» در گویش شوهانی «ورخرِسن» بیشتر برای احشام به کار می‌رود  و  واژه  «وِرالکِسِن» از خواب بیدار شدن یهویی از ترس.

باید توجه داشته باشیم که زبان لری با گویش‌های متفاوت آن، چه سرمایه‌ای است و در زنده نگه داشتن آن همه ما باید خود را مسئول بدانیم.

https://t.me/thelurishacademy

فرهنگستان زبان لری
کانال و نشریه‌ای علمی_فرهنگی با نگرش غیرقومگرایانه و آکادمیک به زبان، ادبیات و فرهنگ مردم لر (و غیرلُر) در چارچوب قوانین کشور، تمامیت ارضی و وحدت ملی، بدون هرگونه وابستگی سیاسی یا مالی و به دور از تقابل یا تفرقه بین اقوام عزیز ایران