تو ديگر نيستی
مگر به صورتِ شعری در دهان
و لمسِ سرانگشتهای تمام شدهات
در دستهایمان...
مگر به صورتِ شعری در دهان
و لمسِ سرانگشتهای تمام شدهات
در دستهایمان...
متاسفانه واقعیت اینه که دونفر هیچ وقت همدیگه رو تو یک زمان به یک اندازه دوست ندارن. یکیشون همیشه وقتی به خودش میاد که اون یکی یا حسش وجود نداره یا خودش.
آدرس شانه ام را به تو خواهم داد!
اگر روزی به تکیه دادن نیاز داشتی
بدون ذره ای تردید، بیا!
اگر روزی به تکیه دادن نیاز داشتی
بدون ذره ای تردید، بیا!
با شرایط سخت کنار میام ولی حسرت اینکه همه چیز میتونست طور دیگه پیش بره، همیشه تو دلم میمونه.
کاش یکی از قطره های اشکت بودم
میتونستم توی چشمت به دنیا بیام
روی گونه هات سر بخورم
و روی لب هات بمیرم
میتونستم توی چشمت به دنیا بیام
روی گونه هات سر بخورم
و روی لب هات بمیرم
ما هر دو در آغوش خیالی هم سقوط کردیم، بیآنکه حتی دست هم را گرفته باشیم. شاید قرار نبود بمانیم، فقط باید با هم محو میشدیم
ای نازنین
اندوه اگر چه پنجه به قلبت زد
تاری ز موی سپیدم
در عودسوز بیفکن
تا عشق را
بر آستانۀ درگاه بنگری
اندوه اگر چه پنجه به قلبت زد
تاری ز موی سپیدم
در عودسوز بیفکن
تا عشق را
بر آستانۀ درگاه بنگری