💠 من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک!
مادر جان، من شده ۷ سالم! برم مدرسه؟! آخه خیلی درس و کلاس دوست دارم! باشه پسرم همین هفته ثبت نامت میکنم (🤔مادر در ذهنش؛ با این امکانات و پولی که دارم بچه رو مدرسه خوبی نمیتونم بفرستم!) بچه به یک مدرسه معمولی رفت که فقط دو نفر مسئول داشت! یک مدیر که خودش هم معاون بود و هم خدماتچی مدرسه، و یک معلم که همه پنج سال را درس میداد و البته با یک کلاس! وسط سال مدیر و معلم مدرسه در یک تصادف جان خود را از دست دادند! ناچار از کارآموزان سرباز معلم، برای مدرسه معلم آوردند! این بچه دوران ابتدائی اش بدین وضع تمام شد!
دوره راهنمایی بجای اینکه بهتر درس بخواند چون اوائل آمدن امکانات و رفاه نسبی بود، خودش را به بازیگوشی زد و با امکانات سرگرم شد و درس نخواند! راهنمایی تمام شد!
او اینک دبیرستانی شده، غرور جوانی برش داشته، مرتب از چپ و راست به او الگو فوتبالیست و بازیگران معرفی می شود، فعلاً غرق تماشاست، قصد دارد مثل آن ها شود، اما توشه اش از درس خالی است! دیوار اتاقش پر از عکس فوتبالیست ها و هنرپیشه هاست! دبیرستان تمام شد!
دانشگاه دولتی که قبول نمی شود! آزاد ثبت نام کرد! شهریه سنگین است! هزینه می کند که درس بخواند، این جا آخرین سنگرِ علمِ رسمی اوست! و الّا هم علم و هم پول را از دست می دهد! با همه کم و کاستی های درسی، اما می شود جبران کرد! ترم اول دانشگاه را بخاطر فضای جدیدش خوب درس خواند، اما ترم بعد بخاطر طولانی بودن پُرسه دانشگاه باز هم بیخیال درس خواندن شد! بالاخره آیا این جوانک مدرکش را با معدل بالا خواهد گرفت یا نه؟!!!
آری، این جوانک اکنون کشور اسلامی من «ایران» است! داستانش را خواندی، کودکی نو پا، آغاز کارش با جنگ ۸ ساله و کشته شدن بسیاری از بزرگان کشورش شروع شد! به هر سختی شده تمامش کرد! پس از جنگ سرگرم شد با سازندگی، اما نه سازندگی درس و باطن، بلکه سازندگی ظاهر و رفاهی که در مدرسه ابتدائی اش نداشت! سرگرم وسائل شد! چندی بعد، تمدن غربی که از جنگ سخت نتیجه نگرفت، با جنگ نرم فشار را آغاز کرد. زیر بمباران شعارهای آزادی و پیشرفت و غرب گرایی این جوان شیمایی شد! مدتی استراحت کرد و بهتر شد! همچنین مدتی کار کرد اما زود خسته شد! چون ریه اش مشکل داشت! این جوان خوب نمی تواند تصمیم بگیرد. تجدیدی و گاهی مشروطی، نتیجه انتخاب نادرست استاد است، یا انتظار بیجا از استاد، گویا با توجه به تمام ظرفیتی که هست، تازه به فکر درس افتاده و هم استاد را خوب انتخاب کرده و هم خودش خوب درس میخواند! خدا کند به نتیجه برسد!
میهن من! تو اینک در مقطع دانشگاه هستی. آن هم از نوع آزاد! موفقیت هزینه دارد! هم هزینه تلاش و هم هزینه مالی! باید دوران جنگ و بازیگوشی و غفلت ات را جبران کنی. یک برگ برنده داری که خیلی کشور ها ندارند! و آن (بلوغ و پختگی نسبی است) است که؛ پس از آزمون و خطاها تو دیگر با پلو چلو و عده و وعید گول نمیخوری که رأی بدهی! چشمت را باز کرده ای و درس های جامانده ات را دیده ای! گاهی مقصر شرایط بود و گاهی خودت! میهن! من خودم را جزئی از تو میدانم، و به همراه جزء جزء هایت، تو را خواهم ساخت! نه تخریب(دشمنی بی نتیجه)، نه گِله(نقد بیخود)، نه فرار(خود خوب پندارها)، نه انکار(من نبودم دستم بود)، نه التماس(به کفر و استکبار)، نه بازگشت استفراغ ملت(پهلوی و منافقین)، بلکه به پاس لاله هایی که برای حفظ تو پرپر شدن و عرق هایی که راه تو ریخته شد و رنج مویِ سپیدِ صورتِ مُقتدا و خطِ سبزِ آخرِ راه، فقط #اصلاح_و_ساخت! والسلام.
✍ سامان (جواد) ابوالقاضی
۲۲ ام #بهمن مبارک
🌷سالروز #پیروزی_انقلاب مبارک🌷💐
🔮 مؤسسه طب الحیات سابقون:
@tebolhayate_sabeqon
مادر جان، من شده ۷ سالم! برم مدرسه؟! آخه خیلی درس و کلاس دوست دارم! باشه پسرم همین هفته ثبت نامت میکنم (🤔مادر در ذهنش؛ با این امکانات و پولی که دارم بچه رو مدرسه خوبی نمیتونم بفرستم!) بچه به یک مدرسه معمولی رفت که فقط دو نفر مسئول داشت! یک مدیر که خودش هم معاون بود و هم خدماتچی مدرسه، و یک معلم که همه پنج سال را درس میداد و البته با یک کلاس! وسط سال مدیر و معلم مدرسه در یک تصادف جان خود را از دست دادند! ناچار از کارآموزان سرباز معلم، برای مدرسه معلم آوردند! این بچه دوران ابتدائی اش بدین وضع تمام شد!
دوره راهنمایی بجای اینکه بهتر درس بخواند چون اوائل آمدن امکانات و رفاه نسبی بود، خودش را به بازیگوشی زد و با امکانات سرگرم شد و درس نخواند! راهنمایی تمام شد!
او اینک دبیرستانی شده، غرور جوانی برش داشته، مرتب از چپ و راست به او الگو فوتبالیست و بازیگران معرفی می شود، فعلاً غرق تماشاست، قصد دارد مثل آن ها شود، اما توشه اش از درس خالی است! دیوار اتاقش پر از عکس فوتبالیست ها و هنرپیشه هاست! دبیرستان تمام شد!
دانشگاه دولتی که قبول نمی شود! آزاد ثبت نام کرد! شهریه سنگین است! هزینه می کند که درس بخواند، این جا آخرین سنگرِ علمِ رسمی اوست! و الّا هم علم و هم پول را از دست می دهد! با همه کم و کاستی های درسی، اما می شود جبران کرد! ترم اول دانشگاه را بخاطر فضای جدیدش خوب درس خواند، اما ترم بعد بخاطر طولانی بودن پُرسه دانشگاه باز هم بیخیال درس خواندن شد! بالاخره آیا این جوانک مدرکش را با معدل بالا خواهد گرفت یا نه؟!!!
آری، این جوانک اکنون کشور اسلامی من «ایران» است! داستانش را خواندی، کودکی نو پا، آغاز کارش با جنگ ۸ ساله و کشته شدن بسیاری از بزرگان کشورش شروع شد! به هر سختی شده تمامش کرد! پس از جنگ سرگرم شد با سازندگی، اما نه سازندگی درس و باطن، بلکه سازندگی ظاهر و رفاهی که در مدرسه ابتدائی اش نداشت! سرگرم وسائل شد! چندی بعد، تمدن غربی که از جنگ سخت نتیجه نگرفت، با جنگ نرم فشار را آغاز کرد. زیر بمباران شعارهای آزادی و پیشرفت و غرب گرایی این جوان شیمایی شد! مدتی استراحت کرد و بهتر شد! همچنین مدتی کار کرد اما زود خسته شد! چون ریه اش مشکل داشت! این جوان خوب نمی تواند تصمیم بگیرد. تجدیدی و گاهی مشروطی، نتیجه انتخاب نادرست استاد است، یا انتظار بیجا از استاد، گویا با توجه به تمام ظرفیتی که هست، تازه به فکر درس افتاده و هم استاد را خوب انتخاب کرده و هم خودش خوب درس میخواند! خدا کند به نتیجه برسد!
میهن من! تو اینک در مقطع دانشگاه هستی. آن هم از نوع آزاد! موفقیت هزینه دارد! هم هزینه تلاش و هم هزینه مالی! باید دوران جنگ و بازیگوشی و غفلت ات را جبران کنی. یک برگ برنده داری که خیلی کشور ها ندارند! و آن (بلوغ و پختگی نسبی است) است که؛ پس از آزمون و خطاها تو دیگر با پلو چلو و عده و وعید گول نمیخوری که رأی بدهی! چشمت را باز کرده ای و درس های جامانده ات را دیده ای! گاهی مقصر شرایط بود و گاهی خودت! میهن! من خودم را جزئی از تو میدانم، و به همراه جزء جزء هایت، تو را خواهم ساخت! نه تخریب(دشمنی بی نتیجه)، نه گِله(نقد بیخود)، نه فرار(خود خوب پندارها)، نه انکار(من نبودم دستم بود)، نه التماس(به کفر و استکبار)، نه بازگشت استفراغ ملت(پهلوی و منافقین)، بلکه به پاس لاله هایی که برای حفظ تو پرپر شدن و عرق هایی که راه تو ریخته شد و رنج مویِ سپیدِ صورتِ مُقتدا و خطِ سبزِ آخرِ راه، فقط #اصلاح_و_ساخت! والسلام.
✍ سامان (جواد) ابوالقاضی
۲۲ ام #بهمن مبارک
🌷سالروز #پیروزی_انقلاب مبارک🌷💐
🔮 مؤسسه طب الحیات سابقون:
@tebolhayate_sabeqon