Forwarded from موسسه طِبُنا
.
#روایات_طبی
▶️ انتساب روایات طبی ضعیف به معصومین جایز نیست / به صرف فقیه بودن نمی توان روایات طبی را فهمید / شان ائمه ع اقتضا میکند علم لدنی طبی داشته باشند.
🔰 بخشی از بیانات راهبردی آیت الله سیفی مازندرانی (حفظه الله)، فقیه بصیر و انقلابی پیرامون فقه الطب، روایات طبی و لزوم آگاهی به طب قدیم جهت فهم روایات طبی:
🌐 @tebona
__________________________
1️⃣ فهم روایات طبی، نیاز به فهم عبارات طب قدیم دارد و به صرف فقیه بودن نمی توان روایات طبی را فهم کرد. فقیه باید علوم طبیه قدیم را تحصیل علم کند تا بتواند روایات طبی را بفهمد.
2️⃣ بیان شیخ مفید مبنی بر وحیانی بودن علم طب. «الطب صحيح و العلم به ثابت و طريقه الوحي و انما اخذه العلماء به عن النبياء و ذالك انه لاطريق الي علم حقيقه الداء الا بالسمع. و لا سبيل الي معرفه الدواء الا بالتوقيف. فثبت ان طريق ذالك هو السمع عن العالم». شيخ مفيد صراحتا بيان ميدارد كه اعتقاد شيعه در باب روايات طبي اين است كه راه كسب و ايجاد علم طب، فقط وحي است
3️⃣ تعلم معصومین از غیر [منظور غیر معصومین هستند]، در علوم طبی، با شان معصومین منافات دارد. یعنی تعلم علم طب با شان ائمه علیهم السلام و امامت منافات دارد و سازگاری ندارد. به همین دلیل خداوند متعال علم لدنی طبی را به معصومین و ائمه ع عنایت میفرماید.
🌐 @tebona
4️⃣ بخش قابل توجهی از روایات طبی و خواص اطعمه و اشربه به نحو کلی (و نه قضیه شخصیه) صادر شده است.
5️⃣ روایات نامعتبر (مانند رساله ذهبیه و طب الائمه و...) را نمی شود در درمان و طب بکار برد. قاعده تساهل و تسامح هم جاری نیست چرا که این قاعده در ثواب است و نه در علم طب و درمان! فلذا نسبت دادن روایات طبی نامعتبر به معصوم جایز نیست، حتی اگر در تجربه هم روایت طبی درست باشند باز هم حق انتساب به معصومین را نداریم.
🌐 منبع: پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله سیفی مازندرانی (حفظه الله) - جهت مشاهده فیلم کام: seyfi.ir
______________
.
⏮ موسسه طِبُنا؛ تخصصی فقه الطب
☑️ ایتا:
https://eitaa.com/tebona
☑️ سروش:
https://sapp.ir/tebona
.
#روایات_طبی
▶️ انتساب روایات طبی ضعیف به معصومین جایز نیست / به صرف فقیه بودن نمی توان روایات طبی را فهمید / شان ائمه ع اقتضا میکند علم لدنی طبی داشته باشند.
🔰 بخشی از بیانات راهبردی آیت الله سیفی مازندرانی (حفظه الله)، فقیه بصیر و انقلابی پیرامون فقه الطب، روایات طبی و لزوم آگاهی به طب قدیم جهت فهم روایات طبی:
🌐 @tebona
__________________________
1️⃣ فهم روایات طبی، نیاز به فهم عبارات طب قدیم دارد و به صرف فقیه بودن نمی توان روایات طبی را فهم کرد. فقیه باید علوم طبیه قدیم را تحصیل علم کند تا بتواند روایات طبی را بفهمد.
2️⃣ بیان شیخ مفید مبنی بر وحیانی بودن علم طب. «الطب صحيح و العلم به ثابت و طريقه الوحي و انما اخذه العلماء به عن النبياء و ذالك انه لاطريق الي علم حقيقه الداء الا بالسمع. و لا سبيل الي معرفه الدواء الا بالتوقيف. فثبت ان طريق ذالك هو السمع عن العالم». شيخ مفيد صراحتا بيان ميدارد كه اعتقاد شيعه در باب روايات طبي اين است كه راه كسب و ايجاد علم طب، فقط وحي است
3️⃣ تعلم معصومین از غیر [منظور غیر معصومین هستند]، در علوم طبی، با شان معصومین منافات دارد. یعنی تعلم علم طب با شان ائمه علیهم السلام و امامت منافات دارد و سازگاری ندارد. به همین دلیل خداوند متعال علم لدنی طبی را به معصومین و ائمه ع عنایت میفرماید.
🌐 @tebona
4️⃣ بخش قابل توجهی از روایات طبی و خواص اطعمه و اشربه به نحو کلی (و نه قضیه شخصیه) صادر شده است.
5️⃣ روایات نامعتبر (مانند رساله ذهبیه و طب الائمه و...) را نمی شود در درمان و طب بکار برد. قاعده تساهل و تسامح هم جاری نیست چرا که این قاعده در ثواب است و نه در علم طب و درمان! فلذا نسبت دادن روایات طبی نامعتبر به معصوم جایز نیست، حتی اگر در تجربه هم روایت طبی درست باشند باز هم حق انتساب به معصومین را نداریم.
🌐 منبع: پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله سیفی مازندرانی (حفظه الله) - جهت مشاهده فیلم کام: seyfi.ir
______________
.
⏮ موسسه طِبُنا؛ تخصصی فقه الطب
☑️ ایتا:
https://eitaa.com/tebona
☑️ سروش:
https://sapp.ir/tebona
.
Eitaa
ایتا - موسسه فقه الطب، طِبُنا
پیام رسان ایرانی ایتا Eitaa
Forwarded from کانال معرفة الرجال و الآثار (عمیدرضا اکبری)
🌱 داروی منسوب به امام کاظم ع
✍️عمیدرضا اکبری، علی عادلزاده
این روزها و البته پیشتر از سوی جریان موسوم به طب اسلامی، داروی امام کاظم ع، به عنوان دوای امراض جهانگیر معرفی میشود. بازخوانی تنها مستند این نسخه خالی از لطف نیست:
«السري بن أحمد بن السري قال: حدثني محمد بن يحيى الأرمني قال: حدثنا محمد بن سنان عن الرضا ع قال: سَمِعْتُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع وَ قَدِ اشْتَكَى فَجَاءَهُ الْمُتَرَفِّعُونَ بِالْأَدْوِيَةِ يَعْنِي الْأَطِبَّاءَ فَجَعَلُوا يَصِفُونَ لَهُ الْعَجَائِبَ فَقَالَ أَيْنَ يَذْهَبُ بِكُمْ اقْتَصِرُوا عَلَى سَيِّدِ هَذِهِ الْأَدْوِيَةِ الْإِهْلِيلَجِ وَ الرَّازِيَانَجِ وَ السُّكَّرِ فِي اسْتِقْبَالِ الصَّيْفِ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ فِي كُلِّ شَهْرِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ فِي اسْتِقْبَالِ الشِّتَاءِ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ كُلَّ شَهْرٍ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ يُجْعَلُ مَوْضِعَ الرَّازِيَانَجِ مَصْطَكَى فَلَا يَمْرَضُ إِلَّا مَرَضَ الْمَوْتِ.» (طب الأئمة ع، ص50)
🔸بررسی اعتبارسنجی
منبع این روایت تنها کتاب منسوب به فرزندان بسطام است. در پژوهشی نشان دادهایم نسبت این کتاب به فرزندان بسطام نادرست است؛ بلکه بنا بر نسخه فرزندان بسطام در طبقه مشایخ مؤلف و صرفاً واسطه روایت از محمد بن خلف از وشاء فرض شدهاند، و جایگاه دیگری ندارند. بر این اساس مؤلف کتاب شناخته شده نیست. هرچه هست شواهد علاقه مؤلف به راویان غالیان خطابیه و از آن جمله خود ابو الخطاب، سردمدار این فرقه در نسخه بسیار است. (نک: مقالات اکبری و انصاری در مورد کتاب)
با این حال اگر بر فرض هم نسخه موجود اثر فرزندان بسطام میبود، باز درگیر این مشکل بود، که از خود آن دو، و نیز و واسطه روایت کتابشان جرح و تعدیل و شرح حالی در دست نیست. تنها در گزارش نجاشی آمده که راوی متسامح و پرتخلیطی چون ابن عیاش (نک: نجاشی، ص85) از این اثر گزارش داده است. (نجاشی، ص39)
به کلی معلوم نیست طب الأئمه موجود از طریق کدام جریان های روایی به دست ما رسیده. اما از اسناد آن برمیآید خود مؤلف با راویانی از جبال و مناطق میان عراق و شام ارتباط داشته است. مناطقی که امامیه از راویان این محافل کمتر روایت کردهاند. واسطه ابن عیاش و فرزندان بسطام نیز صالح بن الحسين النوفلي است که جز در دو سند دیگر از خود ابن عیاش نامش دیده نمیشود، و البته در سند دیگر غیر از طب الأئمه نیز از سران صوفیه و با مصطلحات غلات روایت میکند. (مقتضب الأثر، ص53؛ خبر دیگر: بحار الأنوار، ج94، ص74) بر این اساس و با عنایت به طبقهاش شاید همان صالح بن الحسین بن الفرج باشد که صوفیه از او روایت کردهاند (نمونه: انصاری، ذم اهل الکلام، ج5، ص103)
اما از نظر سند داخل کتاب نیز، روایت داروی امام کاظم ع از دو واسطه ناشناس روایت شده، و البته نسبت یکی از آن دو یعنی ارمنی در اسناد غلات رایج است. او از محمد بن سنان روایت میکند که سخن در مورد اتهام او مفصل است (نمونه نک: حسینینژاد، وثاقت محمدبنسنان در ترازوی نقد و بررسی)
🔸بررسی متنی:
گذشته از بحث سندی و منبعی، در متن خبر نیز اضطرابی وجود دارد.
اولا در این روایت سخن از بیمار شدن خود امام کاظم ع است و اطباء به عنوان معالجه دارو معرفی می کردند، در حالی که امام از یک برنامه دارویی سه ماهه برای پیشگیری سخن میگوید.
ثانیا به فرض که این اضطراب با توجیهاتی حل شود، اگر امام کاظم خودشان به این عمل نکردهاند چرا آن را با این لحن توصیه میکنند؟ و اگر استفاده کرده اند چرا بیمار شده اند؟ با این که در انتها به صورت مطلق گفته اند : فلا یمرض الا مرض الموت؟! که این هم اضطراب دیگر است.
البته اگر کسی هم بگوید که این مرض، مرض موت امام کاظم ع بوده است درست نیست، چرا که امام کاظم ع در زندان و دور از امام رضا ع با سم شهید شدند.
ثالثا بر فرض چشمپوشی از این اضطرابها؛ این روایت برنامهای سهماهه برای پیشگیری دارد. پس در شرایط واگیر بیماری در این روزها، که مثلاً ممکن است کرونا چند روزه فرد را بیمار کرده، و یا حتی بکشد، چرا مدعیان طب اسلامی در پی تبلیغات گسترده برای فروش این دارو برآمده اند؟!
از طرفی نیز نسخه روایت در «استقبال تابستان» وارد شده، اما ایشان در همه ایام سال آن را تبلیغ میکنند، و نسخهای زمستانه نیز برایش آوردهاند.
البته منکر آن نیستیم که شاید -چنانکه از مقدمه روایت نیز بر میآید- این نسخه بنا بر تجربه بشری، گاه اثر مفیدی نیز داشته باشد. با این همه نسبت آن به امامان معصوم ع، ناروا و به دور از روش علمی است.
به هر رو تجویز عمومی آن بر اساس تجربه نیز نیازمند مطالعات بالینی پزشکی دقیق، و با ارائه دادههای آماری در مقیاس گسترده از نظر مزایا و مضرات است، و طبعاً این از عزیزان دوستدار طب اسلامی که با روش علمی نه در پزشکی و نه در علوم حدیث آشنا نیستند، بر نمیآید.
#روایات_طبی
@Al_Rijal
✍️عمیدرضا اکبری، علی عادلزاده
این روزها و البته پیشتر از سوی جریان موسوم به طب اسلامی، داروی امام کاظم ع، به عنوان دوای امراض جهانگیر معرفی میشود. بازخوانی تنها مستند این نسخه خالی از لطف نیست:
«السري بن أحمد بن السري قال: حدثني محمد بن يحيى الأرمني قال: حدثنا محمد بن سنان عن الرضا ع قال: سَمِعْتُ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع وَ قَدِ اشْتَكَى فَجَاءَهُ الْمُتَرَفِّعُونَ بِالْأَدْوِيَةِ يَعْنِي الْأَطِبَّاءَ فَجَعَلُوا يَصِفُونَ لَهُ الْعَجَائِبَ فَقَالَ أَيْنَ يَذْهَبُ بِكُمْ اقْتَصِرُوا عَلَى سَيِّدِ هَذِهِ الْأَدْوِيَةِ الْإِهْلِيلَجِ وَ الرَّازِيَانَجِ وَ السُّكَّرِ فِي اسْتِقْبَالِ الصَّيْفِ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ فِي كُلِّ شَهْرِ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ فِي اسْتِقْبَالِ الشِّتَاءِ ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ كُلَّ شَهْرٍ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ يُجْعَلُ مَوْضِعَ الرَّازِيَانَجِ مَصْطَكَى فَلَا يَمْرَضُ إِلَّا مَرَضَ الْمَوْتِ.» (طب الأئمة ع، ص50)
🔸بررسی اعتبارسنجی
منبع این روایت تنها کتاب منسوب به فرزندان بسطام است. در پژوهشی نشان دادهایم نسبت این کتاب به فرزندان بسطام نادرست است؛ بلکه بنا بر نسخه فرزندان بسطام در طبقه مشایخ مؤلف و صرفاً واسطه روایت از محمد بن خلف از وشاء فرض شدهاند، و جایگاه دیگری ندارند. بر این اساس مؤلف کتاب شناخته شده نیست. هرچه هست شواهد علاقه مؤلف به راویان غالیان خطابیه و از آن جمله خود ابو الخطاب، سردمدار این فرقه در نسخه بسیار است. (نک: مقالات اکبری و انصاری در مورد کتاب)
با این حال اگر بر فرض هم نسخه موجود اثر فرزندان بسطام میبود، باز درگیر این مشکل بود، که از خود آن دو، و نیز و واسطه روایت کتابشان جرح و تعدیل و شرح حالی در دست نیست. تنها در گزارش نجاشی آمده که راوی متسامح و پرتخلیطی چون ابن عیاش (نک: نجاشی، ص85) از این اثر گزارش داده است. (نجاشی، ص39)
به کلی معلوم نیست طب الأئمه موجود از طریق کدام جریان های روایی به دست ما رسیده. اما از اسناد آن برمیآید خود مؤلف با راویانی از جبال و مناطق میان عراق و شام ارتباط داشته است. مناطقی که امامیه از راویان این محافل کمتر روایت کردهاند. واسطه ابن عیاش و فرزندان بسطام نیز صالح بن الحسين النوفلي است که جز در دو سند دیگر از خود ابن عیاش نامش دیده نمیشود، و البته در سند دیگر غیر از طب الأئمه نیز از سران صوفیه و با مصطلحات غلات روایت میکند. (مقتضب الأثر، ص53؛ خبر دیگر: بحار الأنوار، ج94، ص74) بر این اساس و با عنایت به طبقهاش شاید همان صالح بن الحسین بن الفرج باشد که صوفیه از او روایت کردهاند (نمونه: انصاری، ذم اهل الکلام، ج5، ص103)
اما از نظر سند داخل کتاب نیز، روایت داروی امام کاظم ع از دو واسطه ناشناس روایت شده، و البته نسبت یکی از آن دو یعنی ارمنی در اسناد غلات رایج است. او از محمد بن سنان روایت میکند که سخن در مورد اتهام او مفصل است (نمونه نک: حسینینژاد، وثاقت محمدبنسنان در ترازوی نقد و بررسی)
🔸بررسی متنی:
گذشته از بحث سندی و منبعی، در متن خبر نیز اضطرابی وجود دارد.
اولا در این روایت سخن از بیمار شدن خود امام کاظم ع است و اطباء به عنوان معالجه دارو معرفی می کردند، در حالی که امام از یک برنامه دارویی سه ماهه برای پیشگیری سخن میگوید.
ثانیا به فرض که این اضطراب با توجیهاتی حل شود، اگر امام کاظم خودشان به این عمل نکردهاند چرا آن را با این لحن توصیه میکنند؟ و اگر استفاده کرده اند چرا بیمار شده اند؟ با این که در انتها به صورت مطلق گفته اند : فلا یمرض الا مرض الموت؟! که این هم اضطراب دیگر است.
البته اگر کسی هم بگوید که این مرض، مرض موت امام کاظم ع بوده است درست نیست، چرا که امام کاظم ع در زندان و دور از امام رضا ع با سم شهید شدند.
ثالثا بر فرض چشمپوشی از این اضطرابها؛ این روایت برنامهای سهماهه برای پیشگیری دارد. پس در شرایط واگیر بیماری در این روزها، که مثلاً ممکن است کرونا چند روزه فرد را بیمار کرده، و یا حتی بکشد، چرا مدعیان طب اسلامی در پی تبلیغات گسترده برای فروش این دارو برآمده اند؟!
از طرفی نیز نسخه روایت در «استقبال تابستان» وارد شده، اما ایشان در همه ایام سال آن را تبلیغ میکنند، و نسخهای زمستانه نیز برایش آوردهاند.
البته منکر آن نیستیم که شاید -چنانکه از مقدمه روایت نیز بر میآید- این نسخه بنا بر تجربه بشری، گاه اثر مفیدی نیز داشته باشد. با این همه نسبت آن به امامان معصوم ع، ناروا و به دور از روش علمی است.
به هر رو تجویز عمومی آن بر اساس تجربه نیز نیازمند مطالعات بالینی پزشکی دقیق، و با ارائه دادههای آماری در مقیاس گسترده از نظر مزایا و مضرات است، و طبعاً این از عزیزان دوستدار طب اسلامی که با روش علمی نه در پزشکی و نه در علوم حدیث آشنا نیستند، بر نمیآید.
#روایات_طبی
@Al_Rijal
Telegram
غلو پژوهی
سندسازیهای کتاب طب الأئمة منسوب به فرزندان بسطام
عمیدرضا اکبری
مطالعات فهم حدیث، ش18، 1402.
طبالأئمة به عبدالله و حسین، فرزندان بسطام منسوب است. عموم راویان صدر اسانید، همچون خود آن دو ناشناختهاند. فرزندان بسطام در اسانید کتاب، بیشتر واسطۀ روایت از طریقی…
عمیدرضا اکبری
مطالعات فهم حدیث، ش18، 1402.
طبالأئمة به عبدالله و حسین، فرزندان بسطام منسوب است. عموم راویان صدر اسانید، همچون خود آن دو ناشناختهاند. فرزندان بسطام در اسانید کتاب، بیشتر واسطۀ روایت از طریقی…
Forwarded from کانال معرفة الرجال و الآثار (عمیدرضا اکبری)
🌱 العلم علمان، علم الأدیان و علم الأبدان؟ (اعتبارسنجی)
✍️ علی عادلزاده
العلم علمان، علم الأدیان و علم الأبدان. (علم، دو چیز است: علم دینها و علم بدنها). در برخی منابع نه چندان متقدّم، این حدیث، به صورتِ مرسل و بیسند به پیامبر اسلام (ص) نسبت داده شده است. مثلاً کراجکی (449ق) (معدن الجواهر، ص25؛ کنز الفوائد، ج2، ص107) و سنایی غزنوی (545ق) (حدیقة الحقیقة، باب5) آن را به پیامبر ص نسبت دادهاند.
نکتهی مهم آن است که این حدیث پیش از انتساب به پیامبر (ص) به عنوان سخنی منسوب به شافعی شناخته میشده است. مثلاً ابن ابی حاتم رازی (327ق) (آداب الشافعی و مناقبه، ص244)، ابن عبد ربه (328ق) (العقد الفرید، ج2، ص78)، ابن حمکان (405ق) (الفوائد، ح17)، سلمی (412ق) (طبقات الصوفیة، ص٣٥٩)، ابو نعیم اصفهانی (430ق) (حلیة الاولیاء، ج9، ص142)، بیهقی (458ق) (مناقب الشافعی، ج٢، ص١١٤)، ابن عبد البرّ (463ق) (الانتقاء)، خواجه عبد الله انصاری (481ق) (طبقات الصوفیة)، ابو الحسن طیوری (500ق) (الطیوریات، ج4، ص1164)، سبط بن الجوزی (654ق) (مرآة الزمان، ج١٣، ص٤٠٦)، این جمله را عیناً یا با اندکی تفاوت لفظی –غالباً با ذکر سند- از شافعی روایت کردهاند.
برخی نیز مانند ثعلبی (427ق) (الکشف و البیان، ج12، ص339) این جمله را ضمن حکایتی مرسل، از زبان طبیب نصرانی هارون الرشید نقل کردهاند.
شاید از همین روست که جمعی از اهل حدیث در اصالت آن به عنوان حدیث نبوی خدشه کردهاند.
بیتردید انتساب این جمله به شافعی، بر انتسابش به پیامبر ص ترجیح دارد؛ زیرا منابع آن کهنتر، معتبرتر و تعدادش بیشتر است. همچنین سند آن به ظاهر متّصل و متعدّد است، بر خلاف انتسابش به پیامبر ص که سندی ندارد. از این گذشته متن آن نیز با شافعی تناسب بیشتری دارد، زیرا شافعی علاوه بر فقه، در طبّ نیز، دستی داشته است (تاریخ الاسلام، ج14، ص333) و جملات طبی زیادی به او منسوب است (همان؛ ابن ابی حاتم، آداب الشافعی ومناقبه، ص٢٤5-246). از این رو جملات دیگری نیز از شافعی دربارهی طبّ و مقایسهی آن با فقه در دست است که کاملاً هماهنگ و همسو با جملهی مورد بحث است. (نمونه: ابن ابی حاتم، آداب الشافعی ومناقبه، ص٢٤٤؛ تاریخ الإسلام، ج١٤، ص٣٣٣)
البته به مرور زمان، نسخههای سهتایی و چارتایی دیگری نیز برای تقسیمبندی علوم ارائه شده است؛ مثل این روایت منسوب به امیر المؤمنین (ع): وَ قَالَ ع الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ الْفِقْهُ لِلْأَدْیَانِ وَ الطِّبُّ لِلْأَبْدَانِ وَ النَّحْوُ لِلِّسَانِ. (تحف العقول، ص208) که برخی نیز آن را در قالب داستانی به حسن بصری نسبت دادهاند! (یغموری، نور القبس، ص١) و راغب اصفهانی (502ق) نیز آن را تنها به عنوان یک «قیل» روایت کرده است (محاضرات الأدباء، ج1، ص59). در یک «قیل» سهتایی نیز، هندسه به جای نحو نشسته است (درر الحکم لأبی منصور الثعالبی، ص٥٤؛ محاضرات الأدباء، ج1، ص59).
در یک نسخهی چهارتایی منسوب به پیامبر ص، نجوم هم افزوده شده است: «الْعُلُومُ أَرْبَعَةٌ الْفِقْهُ لِلْأَدْیَانِ وَ الطِّبُّ لِلْأَبْدَانِ وَ النَّحْوُ لِلِّسَانِ وَ النُّجُومُ لِمَعْرِفَةِ الْأَزْمَانِ.» (معدن الجواهر، ص40؛ کنز الفوائد، ج2، ص109) هر چند پیش از آن، ابوحیان توحیدی (حدود400ق) این نسخهی چهارتایی را به «بعض السلف» نسبت داده است (البصائر والذخائر، ج1، ص101). اما داستان به همین جا پایان نیافته و بعدها یک نسخهی تجمیعی پنجتایی را نیز با افزودن هندسه به امیر المؤمنین ع نسبت دادهاند. (محمد صدیق خان قنوجی، أبجد العلوم، ص٤٣٢)
به نظر میرسد با گسترش و تنویع روزافزون علوم و فنون، این نسخههای پنجتایی و ششتایی و هفتتایی دیگر کارایی خود را از دست داده و حدیثسازان باید چارهای اساسیتر بیندیشند!
تفصیل بیشتر مستندات:
alasar.blog.ir/1399/04/30/elman
#روایات_طبی
@Al_Rijal
✍️ علی عادلزاده
العلم علمان، علم الأدیان و علم الأبدان. (علم، دو چیز است: علم دینها و علم بدنها). در برخی منابع نه چندان متقدّم، این حدیث، به صورتِ مرسل و بیسند به پیامبر اسلام (ص) نسبت داده شده است. مثلاً کراجکی (449ق) (معدن الجواهر، ص25؛ کنز الفوائد، ج2، ص107) و سنایی غزنوی (545ق) (حدیقة الحقیقة، باب5) آن را به پیامبر ص نسبت دادهاند.
نکتهی مهم آن است که این حدیث پیش از انتساب به پیامبر (ص) به عنوان سخنی منسوب به شافعی شناخته میشده است. مثلاً ابن ابی حاتم رازی (327ق) (آداب الشافعی و مناقبه، ص244)، ابن عبد ربه (328ق) (العقد الفرید، ج2، ص78)، ابن حمکان (405ق) (الفوائد، ح17)، سلمی (412ق) (طبقات الصوفیة، ص٣٥٩)، ابو نعیم اصفهانی (430ق) (حلیة الاولیاء، ج9، ص142)، بیهقی (458ق) (مناقب الشافعی، ج٢، ص١١٤)، ابن عبد البرّ (463ق) (الانتقاء)، خواجه عبد الله انصاری (481ق) (طبقات الصوفیة)، ابو الحسن طیوری (500ق) (الطیوریات، ج4، ص1164)، سبط بن الجوزی (654ق) (مرآة الزمان، ج١٣، ص٤٠٦)، این جمله را عیناً یا با اندکی تفاوت لفظی –غالباً با ذکر سند- از شافعی روایت کردهاند.
برخی نیز مانند ثعلبی (427ق) (الکشف و البیان، ج12، ص339) این جمله را ضمن حکایتی مرسل، از زبان طبیب نصرانی هارون الرشید نقل کردهاند.
شاید از همین روست که جمعی از اهل حدیث در اصالت آن به عنوان حدیث نبوی خدشه کردهاند.
بیتردید انتساب این جمله به شافعی، بر انتسابش به پیامبر ص ترجیح دارد؛ زیرا منابع آن کهنتر، معتبرتر و تعدادش بیشتر است. همچنین سند آن به ظاهر متّصل و متعدّد است، بر خلاف انتسابش به پیامبر ص که سندی ندارد. از این گذشته متن آن نیز با شافعی تناسب بیشتری دارد، زیرا شافعی علاوه بر فقه، در طبّ نیز، دستی داشته است (تاریخ الاسلام، ج14، ص333) و جملات طبی زیادی به او منسوب است (همان؛ ابن ابی حاتم، آداب الشافعی ومناقبه، ص٢٤5-246). از این رو جملات دیگری نیز از شافعی دربارهی طبّ و مقایسهی آن با فقه در دست است که کاملاً هماهنگ و همسو با جملهی مورد بحث است. (نمونه: ابن ابی حاتم، آداب الشافعی ومناقبه، ص٢٤٤؛ تاریخ الإسلام، ج١٤، ص٣٣٣)
البته به مرور زمان، نسخههای سهتایی و چارتایی دیگری نیز برای تقسیمبندی علوم ارائه شده است؛ مثل این روایت منسوب به امیر المؤمنین (ع): وَ قَالَ ع الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ الْفِقْهُ لِلْأَدْیَانِ وَ الطِّبُّ لِلْأَبْدَانِ وَ النَّحْوُ لِلِّسَانِ. (تحف العقول، ص208) که برخی نیز آن را در قالب داستانی به حسن بصری نسبت دادهاند! (یغموری، نور القبس، ص١) و راغب اصفهانی (502ق) نیز آن را تنها به عنوان یک «قیل» روایت کرده است (محاضرات الأدباء، ج1، ص59). در یک «قیل» سهتایی نیز، هندسه به جای نحو نشسته است (درر الحکم لأبی منصور الثعالبی، ص٥٤؛ محاضرات الأدباء، ج1، ص59).
در یک نسخهی چهارتایی منسوب به پیامبر ص، نجوم هم افزوده شده است: «الْعُلُومُ أَرْبَعَةٌ الْفِقْهُ لِلْأَدْیَانِ وَ الطِّبُّ لِلْأَبْدَانِ وَ النَّحْوُ لِلِّسَانِ وَ النُّجُومُ لِمَعْرِفَةِ الْأَزْمَانِ.» (معدن الجواهر، ص40؛ کنز الفوائد، ج2، ص109) هر چند پیش از آن، ابوحیان توحیدی (حدود400ق) این نسخهی چهارتایی را به «بعض السلف» نسبت داده است (البصائر والذخائر، ج1، ص101). اما داستان به همین جا پایان نیافته و بعدها یک نسخهی تجمیعی پنجتایی را نیز با افزودن هندسه به امیر المؤمنین ع نسبت دادهاند. (محمد صدیق خان قنوجی، أبجد العلوم، ص٤٣٢)
به نظر میرسد با گسترش و تنویع روزافزون علوم و فنون، این نسخههای پنجتایی و ششتایی و هفتتایی دیگر کارایی خود را از دست داده و حدیثسازان باید چارهای اساسیتر بیندیشند!
تفصیل بیشتر مستندات:
alasar.blog.ir/1399/04/30/elman
#روایات_طبی
@Al_Rijal
alasar.blog.ir
اعتبارسنجی حدیث «العلم علمان، علم الأدیان و علم الأبدان» :: آثار
بسم الله الرّحمن الرّحیم
علی عادل زاده
در ناف دو علم بوی طیب است
و آن هر دو فقیه یا طبیب است
...
علی عادل زاده
در ناف دو علم بوی طیب است
و آن هر دو فقیه یا طبیب است
...
Audio
آیا همه احادیث پزشکی معتبرند؟
برخی از معیارهای بررسی روایات طبی
90 ثانیه صوت
#طب_اسلامی #احادیث_پزشکی #روایات_طبی
عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال:👇
https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
برخی از معیارهای بررسی روایات طبی
90 ثانیه صوت
#طب_اسلامی #احادیث_پزشکی #روایات_طبی
عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال:👇
https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
Audio
کلیات مهم درباره بررسی متن و سند کتاب طب الرضا علیه السلام
بخش اول
آیا روای رساله ذهبیه ، موثق است؟ آیا متن کامل کتابچه طبی منسوب به امام رضا (ع) تالیف خود آن حضرت است؟
12 دقیقه صوت - ادامه دارد
#طب_اسلامی #طب_الرضا (علیه السلام) #رساله_ذهبیه
عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال:👇
https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
بخش اول
آیا روای رساله ذهبیه ، موثق است؟ آیا متن کامل کتابچه طبی منسوب به امام رضا (ع) تالیف خود آن حضرت است؟
12 دقیقه صوت - ادامه دارد
#طب_اسلامی #طب_الرضا (علیه السلام) #رساله_ذهبیه
عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال:👇
https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
Audio
کوتاه درباره میزان اعتبار کتاب طبی منسوب به امام رضا (علیه السلام)
خلاصه صوت یازده دقیقه ای پیشین در 3 دقیقه
آیا " طب الرضا (ع)" را امام هشتم (ع) برای سلامتی مأمون عباسی نوشته است یا ابن جمهور آن را جعل و به امام (ع) منسوب کرده است؟
#طب_اسلامی #طب_الرضا (علیه السلام) #احادیث_طبی #الرسالة_الذهبية
عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال:👇
https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
خلاصه صوت یازده دقیقه ای پیشین در 3 دقیقه
آیا " طب الرضا (ع)" را امام هشتم (ع) برای سلامتی مأمون عباسی نوشته است یا ابن جمهور آن را جعل و به امام (ع) منسوب کرده است؟
#طب_اسلامی #طب_الرضا (علیه السلام) #احادیث_طبی #الرسالة_الذهبية
عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال:👇
https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
Audio
بررسی میزان اعتبار کتاب طب منسوب به امام رضا علیه السلام
بخش دوم - 13 دقیقه صوت - ادامه دارد
آیا طب روایی و اسلامی مورد ادعای آقای تبریزیان صحت دارد؟
#طب_اسلامی #طب_الرضا (علیه السلام) #روایات_طبی #الرسالة_الذهبيه
عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال:👇
https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
بخش دوم - 13 دقیقه صوت - ادامه دارد
آیا طب روایی و اسلامی مورد ادعای آقای تبریزیان صحت دارد؟
#طب_اسلامی #طب_الرضا (علیه السلام) #روایات_طبی #الرسالة_الذهبيه
عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال:👇
https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
Audio
بررسی میزان اعتبار کتاب طب منسوب به امام رضا علیه السلام
بخش سوم - 9 دقیقه صوت
آیا کتب منسوب به معصومان (ع) صحت دارند یا جعلی اند؟
احادیث طبی معتبر، از نظر کمیت و کیفیت چگونه اند؟
ادامه دارد
#طب_اسلامی #طب_الرضا (علیه السلام) #روایات_طبی #احادیث_طبی
عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال:👇
https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
بخش سوم - 9 دقیقه صوت
آیا کتب منسوب به معصومان (ع) صحت دارند یا جعلی اند؟
احادیث طبی معتبر، از نظر کمیت و کیفیت چگونه اند؟
ادامه دارد
#طب_اسلامی #طب_الرضا (علیه السلام) #روایات_طبی #احادیث_طبی
عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال:👇
https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
Audio
بررسی میزان اعتبار کتاب طب منسوب به امام رضا (ع) - بخش 4 (ویژه علاقه مندان مباحث تخصصی حدیث)
راوی کتاب طب الرضا (ع) تا چه حد راستگو و مورد اعتماد بوده است؟ نظر علمای رجال شیعه درباره ابن جمهور عمی {قمی} چه بوده است؟
آیا واقعا مأمون از امام هشتم (ع) تشکر کرد؟
بخش چهارم - 24 دقیقه صوت
#طب_اسلامی #طب_الرضا (علیه السلام) #روایات_طبی #احادیث_طبی #رساله_ذهبیه #فاطمی_نیا
عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال:👇
https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0
راوی کتاب طب الرضا (ع) تا چه حد راستگو و مورد اعتماد بوده است؟ نظر علمای رجال شیعه درباره ابن جمهور عمی {قمی} چه بوده است؟
آیا واقعا مأمون از امام هشتم (ع) تشکر کرد؟
بخش چهارم - 24 دقیقه صوت
#طب_اسلامی #طب_الرضا (علیه السلام) #روایات_طبی #احادیث_طبی #رساله_ذهبیه #فاطمی_نیا
عضویت در کانالها در ایتا و تلگرام👇
@pasokhvoice
@pasokhtext
@shenakhtehadis
عضویت در کانال:👇
https://chat.whatsapp.com/Bey1d0OTb0SEA6CVUpVMs0