تواناتک Tavaanatech
Photo
پژمان نوزاد؛ از توپ جمعکن امجدیه تا فروش فرش و سرمایهگذاری در سیلیکونولی
سیلیکون ولی منطقهای است که مشهورترین شرکتها و نخبگان تکنولوژی جهان را در خود جای داده است. پژمان نوزاد یکی از این افراد و از سرمایهگذاران خطرپذیر و موفق دنیای تکنولوژی آمریکاست. او در ایران بزرگ شده و بعد سپری کردن دوره سربازی به آلمان رفته و بعد از آن به آمریکا آمده است.
پژمان که زمانی توپ جمعکن استادیوم امجدیه - شیرودی - در تهران بود، از بچگی عاشق فوتبال بود و حتی در سالهای آخری که در ایران زندگی میکرد، یک برنامه رادیویی در مورد فوتبال اجرا میکرد. او چند سالی هم به عنوان خبرنگار ورزشی در روزنامههای ابرار ورزشی و دانش ورزش کار کرده بود.
پژمان نوزاد حتی مدتی برای تیم جوانان استقلال توپ زد و دو بار هم با این تیم قهرمان باشگاههای تهران در این رده شد. او سه دوره جام جهانی فوتبال را به عنوان خبرنگار پوشش داده و از جمله اولینهایی بود که مطالب فنی و تاکتیکی را به فضای روزنامههای ورزشی در ایران بود.
با این گذشته سراسر فوتبالی، پژمان اگر جای دیگری شانس نیاورده بود اینجا را شانس آورد. آنچه در کالیفرنیا کم نبود ایرانی فوتبالدوست بود. یکی از آنها اصغر شرفی مربی سابق تیم ملی فوتبال در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین که در پالو آلتو کارواش داشت. پژمان نوزاد که یکی از اولین شغلهایش را شروع کرد با خنده یادی از آن میکند و میگوید: «ادعا میکنم که تا همین امروز هیچکس در کالیفرنیا بهتر از من ماشین نمیشورد.»
بعد از کارواش، مدتی را در یک سوپرمارکت کار میکرد، بدون اینکه جای خواب ثابت و درستی داشته باشد. تا این که موفق شد در یک فرشفروشی کار پیدا کند. پژمان که فروشنده فوقالعادهای بود، به این ترتیب با ایرانیهای موفق کالیفرنیا آشنا شد.
او را به مهمانی های مجلل دعوت میکردند؛ هم برای اینکه فرشهای جدیدی را که دستش آمده بود، به آنها نشان بدهد و هم به خاطر شخصیت جالبش. اینجا بود که پژمان نوزاد متوجه شد پولدارهای دور و بر سانفرانسیسکو علاوه بر خریدن فرش ایرانی وآنتیک دوست دارند در حوزه فناوری و تکنولوژی هم سرمایه گذاری کنند.
قصه آمریکا آمدنش هم جالب است، یك ماه بعد از آنکه به آلمان میرود، برادرش به او میگوبد كه با او به سفارت آمریكا برود، برادر پژمان میخواست به آمریكا برود اما موفق به اخذ ویزا نشده بود، پژمان یك روز با او میرود و مصاحبه میدهد، در مصاحبه برای گرفتن ویزا به كارش در نشریات ایران و انجام مصاحبههای ورزشی اشاره میکند و به همین سادگی توانست ویزای خبرنگاری بگیرد. دو ماه پس از آن با ۷۰۰ دلار و بدون آنکه انگلیسی را بتواند خوب صحبت کند به سانفرانسیسکو میرود. او در این زمان ۲۳ ساله بود و ابتدا در یک کارواش و بعد در یک مغازه کوچک قهوه مشغول به کار شد.
او پیش از آنکه سرمایهگذار در دنیای تکنولوژی شود فرشفروش بود. زمانی که به آمریکا میآید در فروشگاه فرش عمیدی مشغول به کار میشود. یک آگهی باعث میشود که پژمان با عمیدی تماس بگیرد. زمانی که او قصد قطع تلفن را داشت به دلیل اینکه نوزاد سابقهای در این عرصه نداشت با شنیدن یک جمله از طرف او پشیمان میشود: «چطور میتوانید گزینهای را رد کنید که حتی او را ندیدهاید؟»
درباره پژمان نوزاد بیشتر بخوانید:
https://tech.tavaana.org/fa/PezhmanNozad
#سیلیکون_ولی #پژمان_نوزاد #تکنولوژی
@tavaanatech
سیلیکون ولی منطقهای است که مشهورترین شرکتها و نخبگان تکنولوژی جهان را در خود جای داده است. پژمان نوزاد یکی از این افراد و از سرمایهگذاران خطرپذیر و موفق دنیای تکنولوژی آمریکاست. او در ایران بزرگ شده و بعد سپری کردن دوره سربازی به آلمان رفته و بعد از آن به آمریکا آمده است.
پژمان که زمانی توپ جمعکن استادیوم امجدیه - شیرودی - در تهران بود، از بچگی عاشق فوتبال بود و حتی در سالهای آخری که در ایران زندگی میکرد، یک برنامه رادیویی در مورد فوتبال اجرا میکرد. او چند سالی هم به عنوان خبرنگار ورزشی در روزنامههای ابرار ورزشی و دانش ورزش کار کرده بود.
پژمان نوزاد حتی مدتی برای تیم جوانان استقلال توپ زد و دو بار هم با این تیم قهرمان باشگاههای تهران در این رده شد. او سه دوره جام جهانی فوتبال را به عنوان خبرنگار پوشش داده و از جمله اولینهایی بود که مطالب فنی و تاکتیکی را به فضای روزنامههای ورزشی در ایران بود.
با این گذشته سراسر فوتبالی، پژمان اگر جای دیگری شانس نیاورده بود اینجا را شانس آورد. آنچه در کالیفرنیا کم نبود ایرانی فوتبالدوست بود. یکی از آنها اصغر شرفی مربی سابق تیم ملی فوتبال در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین که در پالو آلتو کارواش داشت. پژمان نوزاد که یکی از اولین شغلهایش را شروع کرد با خنده یادی از آن میکند و میگوید: «ادعا میکنم که تا همین امروز هیچکس در کالیفرنیا بهتر از من ماشین نمیشورد.»
بعد از کارواش، مدتی را در یک سوپرمارکت کار میکرد، بدون اینکه جای خواب ثابت و درستی داشته باشد. تا این که موفق شد در یک فرشفروشی کار پیدا کند. پژمان که فروشنده فوقالعادهای بود، به این ترتیب با ایرانیهای موفق کالیفرنیا آشنا شد.
او را به مهمانی های مجلل دعوت میکردند؛ هم برای اینکه فرشهای جدیدی را که دستش آمده بود، به آنها نشان بدهد و هم به خاطر شخصیت جالبش. اینجا بود که پژمان نوزاد متوجه شد پولدارهای دور و بر سانفرانسیسکو علاوه بر خریدن فرش ایرانی وآنتیک دوست دارند در حوزه فناوری و تکنولوژی هم سرمایه گذاری کنند.
قصه آمریکا آمدنش هم جالب است، یك ماه بعد از آنکه به آلمان میرود، برادرش به او میگوبد كه با او به سفارت آمریكا برود، برادر پژمان میخواست به آمریكا برود اما موفق به اخذ ویزا نشده بود، پژمان یك روز با او میرود و مصاحبه میدهد، در مصاحبه برای گرفتن ویزا به كارش در نشریات ایران و انجام مصاحبههای ورزشی اشاره میکند و به همین سادگی توانست ویزای خبرنگاری بگیرد. دو ماه پس از آن با ۷۰۰ دلار و بدون آنکه انگلیسی را بتواند خوب صحبت کند به سانفرانسیسکو میرود. او در این زمان ۲۳ ساله بود و ابتدا در یک کارواش و بعد در یک مغازه کوچک قهوه مشغول به کار شد.
او پیش از آنکه سرمایهگذار در دنیای تکنولوژی شود فرشفروش بود. زمانی که به آمریکا میآید در فروشگاه فرش عمیدی مشغول به کار میشود. یک آگهی باعث میشود که پژمان با عمیدی تماس بگیرد. زمانی که او قصد قطع تلفن را داشت به دلیل اینکه نوزاد سابقهای در این عرصه نداشت با شنیدن یک جمله از طرف او پشیمان میشود: «چطور میتوانید گزینهای را رد کنید که حتی او را ندیدهاید؟»
درباره پژمان نوزاد بیشتر بخوانید:
https://tech.tavaana.org/fa/PezhmanNozad
#سیلیکون_ولی #پژمان_نوزاد #تکنولوژی
@tavaanatech