ساختمانهایی که #زندگی ما را تغییر میدهند!
آیا فکر کردهاید شکل ساختمانها در آینده چه تغییراتی خواهد کرد؟ شاید برخی از زندگی که بر روی #خشکی داریم به اعماق آبها منتقل شود.
از شما دعوت میکنیم این ویدیو را ببینید. اولین ساختمان یک #دانشگاه #شناور است که میتواند هفت هزار نفر را در خود جای دهد.
دومین قایقی شناور شبیه خانه به نام #Seahorse است که مکانی برای تفریح است و در آبهای دبی جای دارد به طوری که اتاقهای آن نمایی از ماهیها و زندگی دریایی خواهند داشت. سومین هم #Morphotel است. هتلی در حال حرکت بر روی آب که دستهای آن براساس امواج #دریا تغییر میکنند. ساختمان چهارم #AEQUOREA نام دارد که شهری شناور است و میتواند ۲۰ هزار انسان را در خود جای دهد.
اما ساختمان آخر #Seaorbiter نام دارد که کشتی شبیه لابراتوار است و ۱۲ طبقه آزمایشگاه برای تحقیقات خواهد داشت!
#تواناتک در #تلگرام: https://telegram.me/joinchat/B5XELjvXjp0fmmq4enqK1g
@tavaanatech 👇👇👇👇👇👇
آیا فکر کردهاید شکل ساختمانها در آینده چه تغییراتی خواهد کرد؟ شاید برخی از زندگی که بر روی #خشکی داریم به اعماق آبها منتقل شود.
از شما دعوت میکنیم این ویدیو را ببینید. اولین ساختمان یک #دانشگاه #شناور است که میتواند هفت هزار نفر را در خود جای دهد.
دومین قایقی شناور شبیه خانه به نام #Seahorse است که مکانی برای تفریح است و در آبهای دبی جای دارد به طوری که اتاقهای آن نمایی از ماهیها و زندگی دریایی خواهند داشت. سومین هم #Morphotel است. هتلی در حال حرکت بر روی آب که دستهای آن براساس امواج #دریا تغییر میکنند. ساختمان چهارم #AEQUOREA نام دارد که شهری شناور است و میتواند ۲۰ هزار انسان را در خود جای دهد.
اما ساختمان آخر #Seaorbiter نام دارد که کشتی شبیه لابراتوار است و ۱۲ طبقه آزمایشگاه برای تحقیقات خواهد داشت!
#تواناتک در #تلگرام: https://telegram.me/joinchat/B5XELjvXjp0fmmq4enqK1g
@tavaanatech 👇👇👇👇👇👇
ساختمانهایی_که_زندگی_ما_را_تغییر_میدهند.mp4
2.3 MB
ساختمانهایی که #زندگی ما را تغییر میدهند!
زندگی بر روی سطح آبها در آینده ی نه چندان دور. #تواناتک @tavaanatech
زندگی بر روی سطح آبها در آینده ی نه چندان دور. #تواناتک @tavaanatech
وقتی به «اشتراک گذاشتن» زندگی، از #زندگی کردن مهمتر میشود
همین اواخر به همراه یکی از دوستانم و دخترش، به #موزه هنر مدرن رفته بودیم. زمانیکه در راهروهای پرپیچ و خم موزه قدم میزدیم، میدیدم که چگونه دختر ۱۳ ساله دوستم مرتب به ما اصرار میکرد که در کنار #تابلوها و دیگر آثار هنری از او عکس بگیریم.
او هنگام عکس گرفتن، ژستهایی میگرفت؛ مثل خمکردن سر در کنار یکی از تابلوها یا خیرهشدن متفکرانه در یک تابلوی دیگر. پس از گرفتن این عکسها، او با شتاب و بیقراری خاصی آنها را در #اینستاگرام، اسنپچت و جاهای دیگر منتشر میکرد.
البته او تنها نبود. آدمهای جوان یا سن و سالدار دیگری هم بودند که به نظر میرسید همگی مشغول عکس گرفتن از تجربه موزه گردی خودشان هستند.
این حرفها به معنای انتقاد از دختر دوستم یا هرکس دیگری که آنجا بود نیست.
آنچه برای من جالب بود، علاقه آن دختر به #عکس گرفتن و انتشار آنها بود. در حالیکه او هیچ علاقهای به آثار #هنری نداشت. در حقیقت اشتیاق او و البته تنها چیزی که نشان میداد برایش با اهمیتتر از باقی چیزهاست، این بود که هر چه زودتر تصویرخودش را منتشر کند. همان تصویری که نشان میداد او در حال لذت بردن از یک تجربه است.
تنها هنگامی که ما داشتیم از او عکس میگرفتیم، نگاه خیرهای به تابلوها میانداخت. البته خیلی هم خوب این کار را میکرد، جوری که اصلاً به نظر نمیرسید برای عکس ژست گرفته است.
وقتی از او پرسیدم چرا دوست دارد در موزه عکس بگیرد در حالیکه مشخص است آنجا را دوست ندارد، در پاسخ شانههایش را بالا انداخت و لبخندی زد، از من خواست تا عکس دیگری از او بگیرم.
تجربهها چه میگویند؟
به یاد دارم وقتی که من همسن او بودم، اصلاً علاقهای به موزه رفتن نداشتم. هروقت هم به زور من را آنجا میبردند، بیتابانه در انتظار زمان خارج شدن بودم.
بیعلاقه بودن به آثار هنری برای دختری در آن سن یا هر شخص دیگر با هر سنی که داشته باشد، معمول و طبیعی است و چیز نگران کنندهای نیست.
اما چیزی که من را واقعاً نگران میکند این است: این روزها چقدر از انرژی جوانان صرف گرفتن عکس یا خلق تصاویری میشود که نشان دهد آنها چطور زندگی میکنند و چه شخصیتی دارند؟
عکس گرفتن و داشتن تصویر شخصی، همواره درمورد دورههای مختلف بزرگشدن و قسمتی از هویت ما بوده است؛ چیزی شبیه آلبومهای قدیمی. اما حالا اینطور به نظر میرسد که شبکههای اجتماعی قواعد بازی را تغییر دادهاند.
شبکههای اجتماعی نه تنها فشار زیادی برای تولید یا ساختن یک تصویر و عکس شخصی به فرد وارد میکنند، بلکه فرایند رشد و بالندگی یا تغییرات ما در زندگی واقعی را تحریف و دستکاری میکنند.
این روزها جوانان عکسهایی میگیرند که نشان دهد آنها در چه جایی هستند، و بر اساس آن، چه شخصیتی دارند. آنها بیشتر از آنکه زندگی کنند، تصویر زندگیشان را منتشر میکنند. به عبارت دیگر، انتشار تصویر زندگی به جای زندگی کردن.
اکنون شاهد تلاش مداوم برای ساختن هویت، جلب توجه دیگران و گرفتن فالوورهای (دنبال کننده) بیشتر هستیم؛ به جای اینکه تلاش کنیم علاقهمندان و هوادارانمان در همان زندگی واقعیای که مرتب عکس و تصویر آن را منتشر میکنیم و با دیگران به اشتراک میگذاریم، بیشتر شود.
شبکههای #اجتماعی زندگی را به تمرین خودشیفتگی تبدیل کردهاند. دیگر مهم نیست تجربهها درباره چه چیز هستند. همه تجربهها فقط درباره شما میگویند، همان شخصی که آنها را زندگی میکند.
دیگر یک کنسرت با #موسیقی ارتباطی ندارد. موضوع یک رستوران، غذا نیست، یک رویداد ورزشی درباره ورزش نیست و مراسم خاکسپاری برای مواجه با موضوع از دست دادن نیست. همه اینها فقط درباره شما هستند، یک فاعل. هر آنچهکه این رویدادها میگویند همه درباره خود شماست.
رویدادها و تجربهها دیگر مستقیماً زندگی یا تجربه نمیشوند، بلکه فقط استفاده میشوند تا نشان دهند شما چه نوع شخصیتی دارید یا جزو چه دستهای از آدمها هستید.
به نظر میرسد زندگی مثل محصولی شده است که میتوان به وسیله آن تصاویری از خودتان را منتشر کنید. اینجاست که مسئله خیلی عجیب میشود، آیا همه این تصاویری که روی صفحه نمایش دیده میشود، کاملاً منعکس کننده درون شماست؟
رابطه ما با شبکههای اجتماعی
این حقیقت که به اشتراک گذاشتن و خبر دادن از جایی که هستیم یا کاری که میکنیم از بودن در جایی که هستیم یا خود کاری که انجام میدهیم مهمتر شده، یکی از نگران کنندهترین مسائلی است که با ظهور فنآوری در زندگی جدید با آن روبهرو شدهایم.
تجربه ما وقتی معنا پیدا میکند، که چیزی در مورد ما بگوید. به طوری که کمک کند بتوانیم تصویر شخصی از خودمان بسازیم. در نتیجه، هر چقدر که احساس فاصله یا جداافتادگی ما از زندگیمان بیشتر شود، پیدا کردن معنایی برای زندگی و تجربههایش سختتر میشود.
همین اواخر به همراه یکی از دوستانم و دخترش، به #موزه هنر مدرن رفته بودیم. زمانیکه در راهروهای پرپیچ و خم موزه قدم میزدیم، میدیدم که چگونه دختر ۱۳ ساله دوستم مرتب به ما اصرار میکرد که در کنار #تابلوها و دیگر آثار هنری از او عکس بگیریم.
او هنگام عکس گرفتن، ژستهایی میگرفت؛ مثل خمکردن سر در کنار یکی از تابلوها یا خیرهشدن متفکرانه در یک تابلوی دیگر. پس از گرفتن این عکسها، او با شتاب و بیقراری خاصی آنها را در #اینستاگرام، اسنپچت و جاهای دیگر منتشر میکرد.
البته او تنها نبود. آدمهای جوان یا سن و سالدار دیگری هم بودند که به نظر میرسید همگی مشغول عکس گرفتن از تجربه موزه گردی خودشان هستند.
این حرفها به معنای انتقاد از دختر دوستم یا هرکس دیگری که آنجا بود نیست.
آنچه برای من جالب بود، علاقه آن دختر به #عکس گرفتن و انتشار آنها بود. در حالیکه او هیچ علاقهای به آثار #هنری نداشت. در حقیقت اشتیاق او و البته تنها چیزی که نشان میداد برایش با اهمیتتر از باقی چیزهاست، این بود که هر چه زودتر تصویرخودش را منتشر کند. همان تصویری که نشان میداد او در حال لذت بردن از یک تجربه است.
تنها هنگامی که ما داشتیم از او عکس میگرفتیم، نگاه خیرهای به تابلوها میانداخت. البته خیلی هم خوب این کار را میکرد، جوری که اصلاً به نظر نمیرسید برای عکس ژست گرفته است.
وقتی از او پرسیدم چرا دوست دارد در موزه عکس بگیرد در حالیکه مشخص است آنجا را دوست ندارد، در پاسخ شانههایش را بالا انداخت و لبخندی زد، از من خواست تا عکس دیگری از او بگیرم.
تجربهها چه میگویند؟
به یاد دارم وقتی که من همسن او بودم، اصلاً علاقهای به موزه رفتن نداشتم. هروقت هم به زور من را آنجا میبردند، بیتابانه در انتظار زمان خارج شدن بودم.
بیعلاقه بودن به آثار هنری برای دختری در آن سن یا هر شخص دیگر با هر سنی که داشته باشد، معمول و طبیعی است و چیز نگران کنندهای نیست.
اما چیزی که من را واقعاً نگران میکند این است: این روزها چقدر از انرژی جوانان صرف گرفتن عکس یا خلق تصاویری میشود که نشان دهد آنها چطور زندگی میکنند و چه شخصیتی دارند؟
عکس گرفتن و داشتن تصویر شخصی، همواره درمورد دورههای مختلف بزرگشدن و قسمتی از هویت ما بوده است؛ چیزی شبیه آلبومهای قدیمی. اما حالا اینطور به نظر میرسد که شبکههای اجتماعی قواعد بازی را تغییر دادهاند.
شبکههای اجتماعی نه تنها فشار زیادی برای تولید یا ساختن یک تصویر و عکس شخصی به فرد وارد میکنند، بلکه فرایند رشد و بالندگی یا تغییرات ما در زندگی واقعی را تحریف و دستکاری میکنند.
این روزها جوانان عکسهایی میگیرند که نشان دهد آنها در چه جایی هستند، و بر اساس آن، چه شخصیتی دارند. آنها بیشتر از آنکه زندگی کنند، تصویر زندگیشان را منتشر میکنند. به عبارت دیگر، انتشار تصویر زندگی به جای زندگی کردن.
اکنون شاهد تلاش مداوم برای ساختن هویت، جلب توجه دیگران و گرفتن فالوورهای (دنبال کننده) بیشتر هستیم؛ به جای اینکه تلاش کنیم علاقهمندان و هوادارانمان در همان زندگی واقعیای که مرتب عکس و تصویر آن را منتشر میکنیم و با دیگران به اشتراک میگذاریم، بیشتر شود.
شبکههای #اجتماعی زندگی را به تمرین خودشیفتگی تبدیل کردهاند. دیگر مهم نیست تجربهها درباره چه چیز هستند. همه تجربهها فقط درباره شما میگویند، همان شخصی که آنها را زندگی میکند.
دیگر یک کنسرت با #موسیقی ارتباطی ندارد. موضوع یک رستوران، غذا نیست، یک رویداد ورزشی درباره ورزش نیست و مراسم خاکسپاری برای مواجه با موضوع از دست دادن نیست. همه اینها فقط درباره شما هستند، یک فاعل. هر آنچهکه این رویدادها میگویند همه درباره خود شماست.
رویدادها و تجربهها دیگر مستقیماً زندگی یا تجربه نمیشوند، بلکه فقط استفاده میشوند تا نشان دهند شما چه نوع شخصیتی دارید یا جزو چه دستهای از آدمها هستید.
به نظر میرسد زندگی مثل محصولی شده است که میتوان به وسیله آن تصاویری از خودتان را منتشر کنید. اینجاست که مسئله خیلی عجیب میشود، آیا همه این تصاویری که روی صفحه نمایش دیده میشود، کاملاً منعکس کننده درون شماست؟
رابطه ما با شبکههای اجتماعی
این حقیقت که به اشتراک گذاشتن و خبر دادن از جایی که هستیم یا کاری که میکنیم از بودن در جایی که هستیم یا خود کاری که انجام میدهیم مهمتر شده، یکی از نگران کنندهترین مسائلی است که با ظهور فنآوری در زندگی جدید با آن روبهرو شدهایم.
تجربه ما وقتی معنا پیدا میکند، که چیزی در مورد ما بگوید. به طوری که کمک کند بتوانیم تصویر شخصی از خودمان بسازیم. در نتیجه، هر چقدر که احساس فاصله یا جداافتادگی ما از زندگیمان بیشتر شود، پیدا کردن معنایی برای زندگی و تجربههایش سختتر میشود.
وقتی به «اشتراک گذاشتن» زندگی، از #زندگی کردن مهمتر میشود. دنیای سلفی دنیای امروزه ! #تواناتک @tavaanatech
هشتگخوان
کاربران فضای مجازی با #زندگی_نرمال در مورد مشکلات زندگی در ایران مینویسند، از گرانی تا فیلترینگ و آزادی پوشش.
این هشتگ با واکنش ارتش سایبری و طرفداران جمهوری اسلامی همراه بود. وبسایت خبری مشرق نیوز وابسته به سپاه نیز گزارشی در مورد این هشتگ نوشت.
کاربری نوشت: #زندگی_نرمال یعنی دست دخترت رو بگیری و بری استادیوم فوتبال تماشا کنی، بدون اینکه کسی در مورد نوع پوشش یا اجازه حضور بانوان در استادیوم اظهار نظر کنه
کاربر دیگری نوشت: مشکل ما حجابه؟ استادیوم رفتنه؟ آزادی فیلم و کتاب و موسیقیه؟ کلاب و دیسکو و رقصه؟ مشروب و زندگی شبانست؟
آره، کارکرد سیستم پروپاگاندا دقیقا همینه که خواستن یه زندگی نرمال بهنظر سخیف بیاد و مدام بشه بهش حمله کرد که اینا اهداف آرمانی و به اندازه کافی بزرگی نیستن پس بیارزشن.
#توییتر #زن #اقتصاد #آمریکا #فقر
@tavaanatech
کاربران فضای مجازی با #زندگی_نرمال در مورد مشکلات زندگی در ایران مینویسند، از گرانی تا فیلترینگ و آزادی پوشش.
این هشتگ با واکنش ارتش سایبری و طرفداران جمهوری اسلامی همراه بود. وبسایت خبری مشرق نیوز وابسته به سپاه نیز گزارشی در مورد این هشتگ نوشت.
کاربری نوشت: #زندگی_نرمال یعنی دست دخترت رو بگیری و بری استادیوم فوتبال تماشا کنی، بدون اینکه کسی در مورد نوع پوشش یا اجازه حضور بانوان در استادیوم اظهار نظر کنه
کاربر دیگری نوشت: مشکل ما حجابه؟ استادیوم رفتنه؟ آزادی فیلم و کتاب و موسیقیه؟ کلاب و دیسکو و رقصه؟ مشروب و زندگی شبانست؟
آره، کارکرد سیستم پروپاگاندا دقیقا همینه که خواستن یه زندگی نرمال بهنظر سخیف بیاد و مدام بشه بهش حمله کرد که اینا اهداف آرمانی و به اندازه کافی بزرگی نیستن پس بیارزشن.
#توییتر #زن #اقتصاد #آمریکا #فقر
@tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سانسور شادی!
شبکه سه صداوسیما شادی پس از گل عیسا آلکثیر، مهاجم پرسپولیس سانسور کرد که با واکنش کاربران فضای مجازی همراه بود.
کاربری نوشت: #زندگی_نرمال یعنی سانسورچی شادی پس از گل نمایندهی کشورت را در بازیهای آسیایی سانسور نکند.
کاربر دیگری نوشت: قسمت غمانگیز برای جمهوری اسلامی اینه که ما به راحتی این شادی پس از گل را در فضای مجازی بارها میبینیم و بیشتر برای رفتن جمهوری اسلامی متحد و مصمم میشیم.
#ایران #جمهوری_اسلامی #فوتبال #پرسپولیس #استقلال #گل #صداسیما
@tavaanatech
شبکه سه صداوسیما شادی پس از گل عیسا آلکثیر، مهاجم پرسپولیس سانسور کرد که با واکنش کاربران فضای مجازی همراه بود.
کاربری نوشت: #زندگی_نرمال یعنی سانسورچی شادی پس از گل نمایندهی کشورت را در بازیهای آسیایی سانسور نکند.
کاربر دیگری نوشت: قسمت غمانگیز برای جمهوری اسلامی اینه که ما به راحتی این شادی پس از گل را در فضای مجازی بارها میبینیم و بیشتر برای رفتن جمهوری اسلامی متحد و مصمم میشیم.
#ایران #جمهوری_اسلامی #فوتبال #پرسپولیس #استقلال #گل #صداسیما
@tavaanatech
هشتگ خوان
بسیاری از کاربران فضای مجازی با #زندگی_نرمال از شرایط سخت و غیرانسانی زندگی در ایران مینویسند، از حجاب اجباری، کودکان کار، اعدام در ملا عام، فقر، گرانی، صفهای خرید، قطع اعضا بدن در میدان شهر و...
مهدی حاجتی، فعال سیاسی-اجتماعی و نماینده مردم شیراز در شورای شهر، نیز از تجربه خود نوشته است.
از سوی دیگر برخی کاربران ارزشی و حامی جمهوری اسلامی با انتشار تصاویری از طبیعت و مناطق ایران، زندگی در ایران را نرمال و همسطح با دیگر کشورها میخوانند.
شما زندگی در ایران را چگونه توصیف میکنید؟
#توییتر #امنیت #فقر #حجاب_اجباری #ایران #زن #زنان
@tavaanatech
بسیاری از کاربران فضای مجازی با #زندگی_نرمال از شرایط سخت و غیرانسانی زندگی در ایران مینویسند، از حجاب اجباری، کودکان کار، اعدام در ملا عام، فقر، گرانی، صفهای خرید، قطع اعضا بدن در میدان شهر و...
مهدی حاجتی، فعال سیاسی-اجتماعی و نماینده مردم شیراز در شورای شهر، نیز از تجربه خود نوشته است.
از سوی دیگر برخی کاربران ارزشی و حامی جمهوری اسلامی با انتشار تصاویری از طبیعت و مناطق ایران، زندگی در ایران را نرمال و همسطح با دیگر کشورها میخوانند.
شما زندگی در ایران را چگونه توصیف میکنید؟
#توییتر #امنیت #فقر #حجاب_اجباری #ایران #زن #زنان
@tavaanatech
آذری جهرمی و مشرق نیوز یکدیگر را به ترور و قتل تهدید کردند
آذری جهرمی، وزیر ارتباطات در کانال خود نوشت: سایت مشرق نیوز، در مطلبی خواسته است بنده عاقبت آقای حجاریان -که ترور شد- را تماشا کنم. بنده هم به مدیران مشرق نیوز توصیه میکنم عاقبت «مرحوم سعید امامی» را تماشا کنند.
جهرمی که پیشتر در وزارت اطلاعات بازجو بود، تصویری از خرید ترقه در اینستاگرام خود منتشر کرد. وبسایت اصولگرای مشرقنیوز، نزدیک به برخی نهادها، برای آذریجهرمی نوشته از سرنوشت سعید حجاریان عبرت بگیرد.
در جمهوری اسلامی وزیر ارتباطات و یک رسانه یکدیگر را به قتل و ترور تهدید میکنند. #زندگی_نرمال برای مردم عادی و معترضان چگونه است؟
**
اسفند ۱۳۷۸، سعید حجاریان توسط سعید عسگر جوان ۲۰سالهای با اسلحه ماکاروف ترور شد و از مرگ نجات یافت.
سعید امامی، مدیر ارشد اسبق وزارتاطلاعات و متهم به سازماندهی قتلهای زنجیرهای، مدتی بعد از بازداشت در زندان خودکشی کرد.
@tavaanatech
آذری جهرمی، وزیر ارتباطات در کانال خود نوشت: سایت مشرق نیوز، در مطلبی خواسته است بنده عاقبت آقای حجاریان -که ترور شد- را تماشا کنم. بنده هم به مدیران مشرق نیوز توصیه میکنم عاقبت «مرحوم سعید امامی» را تماشا کنند.
جهرمی که پیشتر در وزارت اطلاعات بازجو بود، تصویری از خرید ترقه در اینستاگرام خود منتشر کرد. وبسایت اصولگرای مشرقنیوز، نزدیک به برخی نهادها، برای آذریجهرمی نوشته از سرنوشت سعید حجاریان عبرت بگیرد.
در جمهوری اسلامی وزیر ارتباطات و یک رسانه یکدیگر را به قتل و ترور تهدید میکنند. #زندگی_نرمال برای مردم عادی و معترضان چگونه است؟
**
اسفند ۱۳۷۸، سعید حجاریان توسط سعید عسگر جوان ۲۰سالهای با اسلحه ماکاروف ترور شد و از مرگ نجات یافت.
سعید امامی، مدیر ارشد اسبق وزارتاطلاعات و متهم به سازماندهی قتلهای زنجیرهای، مدتی بعد از بازداشت در زندان خودکشی کرد.
@tavaanatech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هشتگهای داغ توییتر در سال ۱۳۹۹
کاربران ایرانی در سال ۱۳۹۹ همچنان با حضور پررنگ در فضای مجازی، از آنچه در ایران میگذرد گفتند و واقعیترین روایت را از ایران ارائه کردند. در این ویدیو مروری میکنیم بر هشتگهای داغ توییتر در سال گذشته.
https://bit.ly/3fb8EtU
#اسلایدشو #هشتگ #توئیتر #اعدام_نکنید
#نه_به_جمهوری_اسلامی #زندگی_نرمال
@tavaanatech
کاربران ایرانی در سال ۱۳۹۹ همچنان با حضور پررنگ در فضای مجازی، از آنچه در ایران میگذرد گفتند و واقعیترین روایت را از ایران ارائه کردند. در این ویدیو مروری میکنیم بر هشتگهای داغ توییتر در سال گذشته.
https://bit.ly/3fb8EtU
#اسلایدشو #هشتگ #توئیتر #اعدام_نکنید
#نه_به_جمهوری_اسلامی #زندگی_نرمال
@tavaanatech