🔥[ یک عاشقانه بی صدا ]🔥
574 subscribers
268 photos
497 videos
12 files
36 links
‌‌‌‌‌💕🦋 1401.02.10 🦋💕





تن و چشم و دل را غزل میکنم

لبت را لبالب عسل میکنم

هر آن خلوتی را که ایجاد شد

تو را زیرکانه بغل میکنم 🕊🩷


..
🟣 ارتباط با ادمین : ‌‌‌

@Sprouse_E
Download Telegram
🔥[ یک عاشقانه بی صدا ]🔥
💡💡💡💡💡💡💡💡💡💡💡 یک عاشقانه بی صدا #part501 _ درو که باز کردیم یاشا تو اون کت شلوار مشکیش و پیرهن سفیدش خیلی بامزه شده بود مخصوصا برای ماکه بار اولمون بود اونو باتیپ کت شلواری میدیدیم . _ نگاهی به نفس کردم که با نیشی باز درحال نگاه کردن به یاشابود دختره ی پررو…
💡💡💡💡💡💡💡💡💡💡💡

یک عاشقانه بی صدا

#part502

_ خیلی خوش تیپ شدی .

_ در ماشین رو برام باز کرد وگفت: تو هم فوق العاده شدی .

_ ممنونم .

_ درو بست وخودش هم سوار شد یاشا زودتر از مهداد راه افتاد داشتم اتفاقات درحال وقوع رو حضم می کردم که گفت: چیه چراچیزی نمی گی؟؟

_ میگماا بالاخره ماشین اصلی تو کدومه؟؟

_ زد زیرخنده وگفت: پس مشکلت اینه؟

_ اوهوم .

_ خوب سمند برای مواقعیه که میام روستا و بیشتر برای رفت و امدم به شرکت این رو فقط برای قرارهای خیلی مهمم درمیارم بیرون .

_ لبم رو گاز گرفتم وچیزی نگفتم مهداد هم درسکوت رانندگیش رو کرد نزدیک یک ساعت ونیم رانندگی کررد و اخرسر جلوی سه ساختمون دو طبقه سفید رنگ با منبت کاری های خیلی قدیمی پارک کرد به اطراف نگاه کردم

_ تمام ماشین های مدل بالا پارک شده بودند نصف ماشین هارو حتی نمیشناختم باصدای باز شدن در تازه به خودم اومدم و دست از انالیز کردن اطرافم برداشتم مهداد گفت




💡💡💡💡💡💡💡💡💡💡💡
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM