هنر در دنیای تصویر
104 subscribers
3.12K photos
404 videos
5 files
6 links
آموزشگاه هنرهای تجسمی تصویر
🌟 ما را در اینستاگرام دنبال کنید 🌟
1⃣ پیچ آموزشگاه تصویر👇
instagram.com/tasvir.gallery
2⃣ پیج عکاسی و ایرانگردی👇
instagram.com/iran.gardim
3⃣ پیج شعر و تکست‌گرافی👇
instagram.com/1000.1shab
ارتباط با مدیریت 👇
@Yasi468
Download Telegram
📙 #بهترین_کتابهایی_که_خوانده_ام

"زندگی بدون روزهای بد نمی‌شود"
بدون روزهای اشک و درد و خشم و غم

اما روزهای بد، همچون برگ های پاییزی، باور کن که شتابان فرو می‌ریزند
و در زیر پاهای تو، اگر بخواهی، استخوان می‌شکنند!
و درخت استوار و مقاوم برجای می‌ماند.

عزیز من!
برگهای پاییزی بی شک در تداوم بخشیدن به مفهوم درخت و مفهوم بخشیدن به تداوم درخت، سهمی از یاد نرفتنی دارند...

👤 #نادر_ابراهیمی
@tasvir_art
📕 #بهترین_کتابهایی_که_خوانده_ام

تو وقتی می‌بینی که من افسرده‌ام
نباید بگذری، سکوت کنی ، یا فقط همدردی کنی.
بنا کننده‌ی شادی‌های من باش.
مگر چقدر وقت داریم ؟

#نادر_ابراهیمی
#یک_عاشقانه‌ی_آرام
@tasvir_art
خوشبختی نامه ای نیست که یک روز، نامه رسانی، زنگ در خانه ات را بزند و آنرا به دستهای منتظر تو بسپارد.
خوشبختی، ساختن عروسک کوچکیست از یک تکه خمیر نرم شکل پذیر...
به همین سادگی،
به خدا به همین سادگی؛
اما یادت باشد که جنس آن خمیر باید از عشق و ایمان باشد نه هیچ چیز دیگر...


#نادر_ابراهیمی


📚 @tasvir_art
#تیکه_کتاب

+ آنجا را نگاه کن! آن زن و مرد پیر را که جلوی خانه‌شان نشسته‌اند ببین.
تکیه داده به هم.
عُصاره‌ی عشق‌اند انگار.
لااقل شصت سال درکنار هم بوده‌اند.
- بی مُرافعه؟
+ چرا بی مُرافعه؟
آن مرد کویری یادت هست؟
دو کوزه‌ بی‌جان را هم اگر یک عمر کنار هم بگذاری، گاهی سرهایشان به هم می‌خورد و درد می‌گیرد.
" مهم این است که هیچ سَری نشکند و لبْ‌پَر نشود."

📕 #یک_عاشقانه_ی_آرام
#نادر_ابراهیمی

@tasvir_art
#تیکه_کتاب

نگذاریم عطر هیزم تر، بوی پنیر تازه ی بی نمک، شکل ماهی قزل آلای خال قرمزی که بر خاک می افتد، سرمای "سرد چال" و کز کردن کنار آن چراغ خوراک پزی کهنه ی تلمبه ای، صدای نفس های دخترک که تازه به دنیا آمده، از یادمان برود تا باز، زمانی، به یادشان آوریم. مگر به تو نگفته ام که "یاد، انسان را بیمار می کند؟"
نگفته ام؟


📕 #یک_عاشقانه_آرام
#نادر_ابراهیمی


📚 @ tasvir_art
#تیکه_کتاب

به یادم هست ، روزی مصرّانه ، به تو می گفتم: " ما هرگز خسته نخواهیم شد...هرگز"
اما مدتی است ، پی فرصتی میگردم شیرینم ،
تا به تو بگویم ، ما نیز ،
خسته میشویم... و خسته شدن ، حق ماست ؛
این که خسته می شویم و از نفَس می افتیم و در زانوهایمان،
دردی حس میکنیم ، مسأله ای نیست
مسأله این است که بتوانیم زیر درختی ، کنار جوی آبی ،
روی تخته سنگی ، "در کنار هم" بنشینیم ،
و خستگی از تن و روح، بتکانیم
خسته نشدن ، خلافِ طبیعت است
همچنان که، خسته ماندن
دیگر نمی گویم که ما تا زنده ایم ، خسته نخواهیم شد
بلکه می گویم: ما هرگز ، خسته نخواهیم ماند...


📕 #یک_عاشقانه_آرام
#نادر_ابراهیمی


📚 @ tasvir_art