عبدالجبار کاکایی | ذکر شب
「 تهران پادکست 」
هِله نومید نباشی که تو را یار براند
گرت امروز براند، نه که فردات بخواند؟
در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا
زِ پسِ صبر، تو را او، به سَرِ صدر نشاند
و اگر بر تو ببندد همه رهها و گذرها
ره پنهان بنماید، که کس آن راه نداند
نه که قصّاب به خنجر چو سر میش ببُرّد
نَهِلَد کشتهٔ خود را، کُشد آن گاه کِشانَد
چو دم میش نمانَد، زِ دَم خود کُنَدش پُر
تو ببینی دم یزدان به کجاهات رساند
به مثَل گفتهام این را و اگر نَه کرَم او
نکُشد هیچ کسی را و زِ کُشتن برهاند
همگی ملک سلیمان به یکی مور ببخشد
بدهد هر دو جهان را و دلی را نَرماند
دل من گِردِ جهان گشت و نیابید مثالش
به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟
| مولانا |
#ذکر_شب
📻 @tehranpodcast 🌱
گرت امروز براند، نه که فردات بخواند؟
در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا
زِ پسِ صبر، تو را او، به سَرِ صدر نشاند
و اگر بر تو ببندد همه رهها و گذرها
ره پنهان بنماید، که کس آن راه نداند
نه که قصّاب به خنجر چو سر میش ببُرّد
نَهِلَد کشتهٔ خود را، کُشد آن گاه کِشانَد
چو دم میش نمانَد، زِ دَم خود کُنَدش پُر
تو ببینی دم یزدان به کجاهات رساند
به مثَل گفتهام این را و اگر نَه کرَم او
نکُشد هیچ کسی را و زِ کُشتن برهاند
همگی ملک سلیمان به یکی مور ببخشد
بدهد هر دو جهان را و دلی را نَرماند
دل من گِردِ جهان گشت و نیابید مثالش
به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟
| مولانا |
#ذکر_شب
📻 @tehranpodcast 🌱
حسین منزوی | اینک این من، سر به سودای پریشانی نهاده
Schahrouz
از هراس گم شدن در گیسویت با دل چه گویم؟
با دل ــاین گستاخِ پا در راه ظلمانی نهاده_
#حسین_منزوی
@Nafsatolmasdur از
با دل ــاین گستاخِ پا در راه ظلمانی نهاده_
#حسین_منزوی
@Nafsatolmasdur از
تشویش
محمد الحجيرات – سامحيني
سامحینی سامحینی علی النهر لو طاحت إیساری و یمینی
سامحینی سامحینی و هذه آخر کلمة ما بینچ و بینی
مرا ببخش مرا معذور بدار اگر دست چپ و راستم در کنار نهر از دست رفت
مرا ببخش و از من درگذر؛ این آخرین کلمه میان من و تو است...
سامحینی سامحینی و هذه آخر کلمة ما بینچ و بینی
مرا ببخش مرا معذور بدار اگر دست چپ و راستم در کنار نهر از دست رفت
مرا ببخش و از من درگذر؛ این آخرین کلمه میان من و تو است...
Forwarded from شعر معناگرا
بیلذت پروانگی، شوقی ندارد زندگی
در پیشِ چشمِ شمعها، ای کاش بیپروا شدن
#عطیهسادات_حجتی | @maanagara
در پیشِ چشمِ شمعها، ای کاش بیپروا شدن
#عطیهسادات_حجتی | @maanagara
گفتی بگو که در چه خیالی و حال چیست؟
ما را خیال توست... تو را در خیال چیست؟
جانم بهلب رسید، چه پرسی ز حال من؟
چون قوت جواب ندارم، سؤال چیست؟!
بیذوق را ز لذت تیغت چه آگهی؟
از حلق تشنه پرس که آب زلال چیست
گفتم: همیشه فکر وصال تو میکنم
در خنده شد که: این همه فکر محال چیست؟ :))
دردا! که عمر در شب هجران گذشت و من
آگه نیم هنوز که روز وصال چیست
چون حل نمیشود بهسخن مشکلات عشق
در حیرتم که فایده قیل و قال چیست!
ای دمبدم بهخون هلالی کشیده تیغ
مسکین چه کرد؟ موجب چندین ملال چیست؟
غزل ۷۰
#هلالی_جغتایی
ما را خیال توست... تو را در خیال چیست؟
جانم بهلب رسید، چه پرسی ز حال من؟
چون قوت جواب ندارم، سؤال چیست؟!
بیذوق را ز لذت تیغت چه آگهی؟
از حلق تشنه پرس که آب زلال چیست
گفتم: همیشه فکر وصال تو میکنم
در خنده شد که: این همه فکر محال چیست؟ :))
دردا! که عمر در شب هجران گذشت و من
آگه نیم هنوز که روز وصال چیست
چون حل نمیشود بهسخن مشکلات عشق
در حیرتم که فایده قیل و قال چیست!
ای دمبدم بهخون هلالی کشیده تیغ
مسکین چه کرد؟ موجب چندین ملال چیست؟
غزل ۷۰
#هلالی_جغتایی