Forwarded from رهایی
Vedae Baed Az Raftan (Piano Version)
Mehdi Yarrahi
«وداعِ بعد از رفتن»
نسخه پیانو
۲۴ آبان ۱۴۰۱
نسخه پیانو
۲۴ آبان ۱۴۰۱
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
نشر اکاذیب!
ابلاغیهای از طرف دادسرای رسانه برایم ارسال شده است تا ظرف 5 روز برای دفاع از خود در برابر اتهامِ "نشر اکاذیب" در آنجا حاضر شوم.
من که در نوشتههایم فقط به خبرهای رسمی استناد میکنم و تازه، همان خبرهای رسمی را نیز معمولاً با وسواسی آزاردهنده بدون منبع معتبر نمیپذیرم، برایم بسیار جالب است که بدانم چه نوع کذبی را نشر دادهام!
با خودم میگویم نکند به دلیلِ اصرارم بر "گفتگو و اصلاح و کنشِ خشونتپرهیز" به عنوان "راههای برون رفت از مشکلات" به نشر اکاذیب متهم شده باشم!
#احمد_زیدآبادی
#دادسرای_رسانه
#نشر_اکاذیب
#کنش_خشونت_پرهیز
#گفتگو
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
ابلاغیهای از طرف دادسرای رسانه برایم ارسال شده است تا ظرف 5 روز برای دفاع از خود در برابر اتهامِ "نشر اکاذیب" در آنجا حاضر شوم.
من که در نوشتههایم فقط به خبرهای رسمی استناد میکنم و تازه، همان خبرهای رسمی را نیز معمولاً با وسواسی آزاردهنده بدون منبع معتبر نمیپذیرم، برایم بسیار جالب است که بدانم چه نوع کذبی را نشر دادهام!
با خودم میگویم نکند به دلیلِ اصرارم بر "گفتگو و اصلاح و کنشِ خشونتپرهیز" به عنوان "راههای برون رفت از مشکلات" به نشر اکاذیب متهم شده باشم!
#احمد_زیدآبادی
#دادسرای_رسانه
#نشر_اکاذیب
#کنش_خشونت_پرهیز
#گفتگو
@ahmadzeidabad
https://instagram.com/ahmadzeidabadiii
خیال نقش تو در کارگاه دیده کشیدم
به صورت تو نگاری ندیدم و نشنیدم
اگر چه در طلبت هم عنان باد شمالم
به گَرد سرو خرامان قامتت نرسیدم
امید در شب زلفت به روز عمر نبستم
طمع به دور دهانت ز کام دل ببریدم
به شوق چشمهٔ نوشت چه قطرهها که فشاندم
ز لعل بادهفروشت چه عشوهها که خریدم
ز غمزه بر دل ریشم چه تیرها که گشادی
ز غصه بر سر کویت چه بارها که کشیدم
ز کوی یار بیار ای نسیمِ صبح غباری
که بوی خون دل ریش از آن تراب شنیدم
گناه چشم سیاه تو بود و گردن دلخواه
که من چو آهوی وحشی ز آدمی برمیدم
چو غنچه بر سرم از کوی او گذشت نسیمی
که پرده بر دل خونین به بوی او بدریدم
به خاک پای تو سوگند و نور دیدهٔ حافظ
که بی رخ تو فروغ از چراغ دیده ندیدم
#غزل۳۲۲
#حافظ
به صورت تو نگاری ندیدم و نشنیدم
اگر چه در طلبت هم عنان باد شمالم
به گَرد سرو خرامان قامتت نرسیدم
امید در شب زلفت به روز عمر نبستم
طمع به دور دهانت ز کام دل ببریدم
به شوق چشمهٔ نوشت چه قطرهها که فشاندم
ز لعل بادهفروشت چه عشوهها که خریدم
ز غمزه بر دل ریشم چه تیرها که گشادی
ز غصه بر سر کویت چه بارها که کشیدم
ز کوی یار بیار ای نسیمِ صبح غباری
که بوی خون دل ریش از آن تراب شنیدم
گناه چشم سیاه تو بود و گردن دلخواه
که من چو آهوی وحشی ز آدمی برمیدم
چو غنچه بر سرم از کوی او گذشت نسیمی
که پرده بر دل خونین به بوی او بدریدم
به خاک پای تو سوگند و نور دیدهٔ حافظ
که بی رخ تو فروغ از چراغ دیده ندیدم
#غزل۳۲۲
#حافظ
Tasnife Ghadimie Cheshme Mast
Mohammadreza Shajarian
Kurdish Lullaby
Hesam Naseri, Mehdi Abbasi, Mina Deris, Novak Ensemble
روله خوشه ویست؛ بینایی چاوم
فرزند دوست داشتنیم، نور چشمانم
هیزی ئه ژنوم و هیوای ژیانم
توان زانوهایم و امید زندگیم…
هه تا دییته؛ وه هر چاوه ریتم
تا برگردی؛ چشم به راهت هستم
.
.
.
فرزند دوست داشتنیم، نور چشمانم
هیزی ئه ژنوم و هیوای ژیانم
توان زانوهایم و امید زندگیم…
هه تا دییته؛ وه هر چاوه ریتم
تا برگردی؛ چشم به راهت هستم
.
.
.