اولین شهردار مراغه منجم بود!!!
اصغرمحمدزاده
(نویسنده و مورخ)
پس از استقرار مشروطیت ، اولین بلدیه قانونی (شهرداری در ادوار بعد) به سرپرستی محمدجعفر مجیرسرتیپی مشهور به مجیرالسلطان فعالیت خود راآغاز نمود .
مجیرالسلطان از منظر دیوانی عضو انجمن ملی مراغه بود. ولی شهرت اصلی در علم نجوم و تنظیم تقاویم بود. ایشان رصدخانه کوچکی در بالاخانه خود تعبیه نموده و براساس یافته های سلف نجومی و دایره وسیع شناخت حرکات افلاک و سیارات تقاویم نجومی سال بعد را تعیین می نمود . طوری که تنظیم و طبع تقویم نجومی دوازده ساله ایران به نام وی برگ زرینی از زندگی وی محسوب می شود.
اما مجیرالسلطان در بدو فعالیت خود به عنوان رییس بلدیه مراغه اقدام به سنگ فرش معابر مهم شهری نمود و در اقدامی دیگر جهت روشنایی معابر در ساعات تاریکی اقدام به نصب چراغ های فانوس با سوخت روغن نمود .
تنظیف معابر برای نخستین بار و تعیین تعدادی عمله جهت اب پاشی معابر در ساعات معین و تزریق روغن به چراغ های فانوسی از جمله اقدامات اولیه ایشان در این شهر محسوب می شد.
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
اصغرمحمدزاده
(نویسنده و مورخ)
پس از استقرار مشروطیت ، اولین بلدیه قانونی (شهرداری در ادوار بعد) به سرپرستی محمدجعفر مجیرسرتیپی مشهور به مجیرالسلطان فعالیت خود راآغاز نمود .
مجیرالسلطان از منظر دیوانی عضو انجمن ملی مراغه بود. ولی شهرت اصلی در علم نجوم و تنظیم تقاویم بود. ایشان رصدخانه کوچکی در بالاخانه خود تعبیه نموده و براساس یافته های سلف نجومی و دایره وسیع شناخت حرکات افلاک و سیارات تقاویم نجومی سال بعد را تعیین می نمود . طوری که تنظیم و طبع تقویم نجومی دوازده ساله ایران به نام وی برگ زرینی از زندگی وی محسوب می شود.
اما مجیرالسلطان در بدو فعالیت خود به عنوان رییس بلدیه مراغه اقدام به سنگ فرش معابر مهم شهری نمود و در اقدامی دیگر جهت روشنایی معابر در ساعات تاریکی اقدام به نصب چراغ های فانوس با سوخت روغن نمود .
تنظیف معابر برای نخستین بار و تعیین تعدادی عمله جهت اب پاشی معابر در ساعات معین و تزریق روغن به چراغ های فانوسی از جمله اقدامات اولیه ایشان در این شهر محسوب می شد.
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
تاریخ ورود رادیو به مراغه
به بهانه روز رادیو
—————————————-
اصغر محمدزاده (نویسنده و مورّخ)
سال 1319 اولین فرستنده رادیویی بی سیم در ایران در جاده شمیران افتتاح شد و روزانه 8 ساعت برنامه های متنوعی همچون اخبار، موسیقی ، گفتار فرهنگی و....را اجرا می نمود.
تاریخ اولین ایستکاه رادیویی و به تبع آن ورود رادیو به آذربایجان به دوران حیات فرقه دموکرات آذربایجان باز می گردد. این ایستگاه رادیویی توسط ارتش سرخ در تبریز راه اندازی شد و با راه اندازی آن بسیاری از مراغیان متموّل به رادیو علاقمند شده و اقدام به ابتیاع این جعبۀ سخنگو نمودند.
قهوه خانه یعقوب عبدالعلی در میدان مسلّم نیز در ابتکاری اقدام به خرید رادیو و نصب آن در قهوه خانه نمود و بعضی از مردم که قدرت خرید رادیونداشتندبه بهانه نوشیدن چای به جهت استماع اخبار و یا موسیقی به این قهوه خانه می آمدند. و طولی نکشید رادیو منبع بزرگ درآمدی برای این قهوه خانه شد.
امّا آغاز فعّالیت رادیو شهر مراغه را نباید به سال 1375 منتسب نمود.
بلکه اولین فعالیت رادیو شهر مراغه در اوایل دهه 50 شمسی با حمایت مالی شهرداری به وسیله فرستنده ضعیفی در ساختمان مرحوم میرزامهدی شریعتمدار (ساختمان پشتی شهرداری کنونی) حاصل شد.
بیشتر فعالیت های برنامه در اوایل فعّالیت به برنامه های طنز غلام ازادی و اشعار کریمی مراغه اختصاص داده می شد.
گرچه عمر رادیو در اوایل تاسیس محدود به یک سال بود ولی خاطرات آن همیشه بر مذاق پیشینیان خوش بوده است.
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
به بهانه روز رادیو
—————————————-
اصغر محمدزاده (نویسنده و مورّخ)
سال 1319 اولین فرستنده رادیویی بی سیم در ایران در جاده شمیران افتتاح شد و روزانه 8 ساعت برنامه های متنوعی همچون اخبار، موسیقی ، گفتار فرهنگی و....را اجرا می نمود.
تاریخ اولین ایستکاه رادیویی و به تبع آن ورود رادیو به آذربایجان به دوران حیات فرقه دموکرات آذربایجان باز می گردد. این ایستگاه رادیویی توسط ارتش سرخ در تبریز راه اندازی شد و با راه اندازی آن بسیاری از مراغیان متموّل به رادیو علاقمند شده و اقدام به ابتیاع این جعبۀ سخنگو نمودند.
قهوه خانه یعقوب عبدالعلی در میدان مسلّم نیز در ابتکاری اقدام به خرید رادیو و نصب آن در قهوه خانه نمود و بعضی از مردم که قدرت خرید رادیونداشتندبه بهانه نوشیدن چای به جهت استماع اخبار و یا موسیقی به این قهوه خانه می آمدند. و طولی نکشید رادیو منبع بزرگ درآمدی برای این قهوه خانه شد.
امّا آغاز فعّالیت رادیو شهر مراغه را نباید به سال 1375 منتسب نمود.
بلکه اولین فعالیت رادیو شهر مراغه در اوایل دهه 50 شمسی با حمایت مالی شهرداری به وسیله فرستنده ضعیفی در ساختمان مرحوم میرزامهدی شریعتمدار (ساختمان پشتی شهرداری کنونی) حاصل شد.
بیشتر فعالیت های برنامه در اوایل فعّالیت به برنامه های طنز غلام ازادی و اشعار کریمی مراغه اختصاص داده می شد.
گرچه عمر رادیو در اوایل تاسیس محدود به یک سال بود ولی خاطرات آن همیشه بر مذاق پیشینیان خوش بوده است.
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
Telegram
کانال تاریخ مراغه (اصغر محمدزاده)
صفحه شخصی اصغرمحمدزاده
( دکترای تطبیقی تاریخ شرق در آکادمی ملی جاواخیشویلی گرجستان)
ارتباط با مدیر کانال
@markatarikh
( دکترای تطبیقی تاریخ شرق در آکادمی ملی جاواخیشویلی گرجستان)
ارتباط با مدیر کانال
@markatarikh
قدیمی ترین تکریم از معلم در مراغه
اصغرمحمدزاده
(نویسنده و مورخ)
در میان هزاران اسناد اداره فرهنگ مراغه سندی از تکریم یک معلم توجه من را به خود جلب کرد.
طوری که از حیث تقدم زمانی در میان اسناد در دسترس قدیمی ترین تکریم از یک معلم در مراغه شناخته می شود.
در این سند فریدالملک ( میرزا عیسی فتوحی) رییس اداره فرهنگ و معارف مراغه در اردیبهشت ماه سال 1299 با ارسال یادداشتی به میرزارسول ناظم ( اولین ناظم مدارس مراغه) از زحمات ایشان در تربیت ابنا وطن قدردانی نموده
متن یادداشت بدین شرح است :
" سواد دستخط ریاست معارف ولایتی مراغه
اقا میرزا رسول ناظم مدرسه دولتی نمره 1 مراغه
درجه لیاقت و حسن معاشرت و رفتار شما همیشه منظور نظر کارکنان اداره معارف ولایتی بوده از زحمات شما در تربیت ابنا وطن تقدیر و محض تشویق و ترغیب سایرین شما را به نظامت مدرسه تدین دولتی نمره 1 انتخاب و به اقایان معلمین محترم حفظ احترامات لازمه شما را توصیه می نماید و انشاله تعالی بعد از ختم مدت کنترات پارساله ، ازدیاد حقوق برای شما از اداره تضمین خواهد شد. رییس اداره معارف ولایتی فریدالملک"
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
اصغرمحمدزاده
(نویسنده و مورخ)
در میان هزاران اسناد اداره فرهنگ مراغه سندی از تکریم یک معلم توجه من را به خود جلب کرد.
طوری که از حیث تقدم زمانی در میان اسناد در دسترس قدیمی ترین تکریم از یک معلم در مراغه شناخته می شود.
در این سند فریدالملک ( میرزا عیسی فتوحی) رییس اداره فرهنگ و معارف مراغه در اردیبهشت ماه سال 1299 با ارسال یادداشتی به میرزارسول ناظم ( اولین ناظم مدارس مراغه) از زحمات ایشان در تربیت ابنا وطن قدردانی نموده
متن یادداشت بدین شرح است :
" سواد دستخط ریاست معارف ولایتی مراغه
اقا میرزا رسول ناظم مدرسه دولتی نمره 1 مراغه
درجه لیاقت و حسن معاشرت و رفتار شما همیشه منظور نظر کارکنان اداره معارف ولایتی بوده از زحمات شما در تربیت ابنا وطن تقدیر و محض تشویق و ترغیب سایرین شما را به نظامت مدرسه تدین دولتی نمره 1 انتخاب و به اقایان معلمین محترم حفظ احترامات لازمه شما را توصیه می نماید و انشاله تعالی بعد از ختم مدت کنترات پارساله ، ازدیاد حقوق برای شما از اداره تضمین خواهد شد. رییس اداره معارف ولایتی فریدالملک"
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
سندی از مدیریت آذوقه مراغه در سال های جنگ اول
اصغر محمدزاده
(نویسنده و مورخ)
این روزها مردم جهت ابتیاع نان موردنیاز چهار تا شش ساعت از وقت روزانه خود را در صفوف نانوایی می گذرانند. طوری که صف اولیه نان از ساعت 3 نیمه شب شروع می شود.
نویسنده سطور با دیدن این موضوع سندی از مدیریت آذوقه را در سال 1336ق(1296شمسی) مقارن با سالهای قحطی جنگ جهانی اول را خدمت علاقمندان ارائه می دهد که در آن سال ها در حالی که قحطی ناشی از جنگ در همه جا بیداد می کرد. جمعی از تجار معتبر شهر جهت مدیریت آذوقه، "کمیسیون آذوقه ولایت مراغه" را تشکیل داده و با ریاست مرحوم امین التجار در تجارتخانه حاج مهدی(محل فعلی پاساژ خواجه نصیر) توزیع آذوقه شهر را مدیریت نمودند . تا جایی که آمار تلفات ناشی از گرسنگی در مراغه آن سالها به نسبت سایر شهرها پایین تر بود. اما با وجود این مدیریت نمی توان از فاجعه آن سال ها به سادگی رد شد.
در این سالها بنا به گزارش سرگرد داناهو. انگلیسی ها با وجود این که انبارهای غله را در مراغه آتش زدند. ولی مدیریت قوی مانع از بروز فاجعه شد. (قحطی بزرگ ،ص23)
عضو کانال تاریخ مراغه شوید:
https://t.me/tarikhemaragheh
اصغر محمدزاده
(نویسنده و مورخ)
این روزها مردم جهت ابتیاع نان موردنیاز چهار تا شش ساعت از وقت روزانه خود را در صفوف نانوایی می گذرانند. طوری که صف اولیه نان از ساعت 3 نیمه شب شروع می شود.
نویسنده سطور با دیدن این موضوع سندی از مدیریت آذوقه را در سال 1336ق(1296شمسی) مقارن با سالهای قحطی جنگ جهانی اول را خدمت علاقمندان ارائه می دهد که در آن سال ها در حالی که قحطی ناشی از جنگ در همه جا بیداد می کرد. جمعی از تجار معتبر شهر جهت مدیریت آذوقه، "کمیسیون آذوقه ولایت مراغه" را تشکیل داده و با ریاست مرحوم امین التجار در تجارتخانه حاج مهدی(محل فعلی پاساژ خواجه نصیر) توزیع آذوقه شهر را مدیریت نمودند . تا جایی که آمار تلفات ناشی از گرسنگی در مراغه آن سالها به نسبت سایر شهرها پایین تر بود. اما با وجود این مدیریت نمی توان از فاجعه آن سال ها به سادگی رد شد.
در این سالها بنا به گزارش سرگرد داناهو. انگلیسی ها با وجود این که انبارهای غله را در مراغه آتش زدند. ولی مدیریت قوی مانع از بروز فاجعه شد. (قحطی بزرگ ،ص23)
عضو کانال تاریخ مراغه شوید:
https://t.me/tarikhemaragheh
باغ های تاریخی خیابان خواجه نصیر مراغه
اصغرمحمدزاده
( نویسنده و مورخ)
_____
مراغه از دیرباز به فزونی و حسن باغات دل انگیز شهره بوده طوری که نام شهر نیز استعاره ای است از همین اوصاف طبیعی شهر.
اما گستره باغات مراغه به اطراف شهر محدود نمی شد بلکه مراغیان از دیرباز به فزونی باغات حتی در حیاط داخل منزلشان نیز علاقمتد بودند.طوری که ژاک دمورگان در بازدید خود از این شهر در اواسط دوره قاجار چنین می نویسد:
"... ساختمان های آن بسیار فشرده هستند و فضای کمی را اشغال نموده اند. دلیل آن بی میلی اهالی نسبت به انهدام باغات میوه است که محصول این باغات ثروت اصلی این شهر محسوب می شود"
(دمورگان ، ج1 ،ص 399)
اما در بافت قدیمی شهر باغات متعددی وجود داشته که در گذر زمان به دلیل گسترش شهری از بین رفته اند که انتخاب موردی به باغات موجود در خیابان خواجه تصیر کنونی اشاره می کنیم:
🔹خانم اقدس باغلاری : جنب مسجد شیخ تاج تا سه راهی شیخ تاج
🔹باغ جهانگیرخان : زاویه جنوب غربی میدان کوره خانه کنونی
🔹کبیرآقا قاپوسی : مخابرات کنونی و محدوده محیطی وسیع آن
🔹امین التجار باغی : محل کنونی فرمانداری
🔹حصار باغی : منتهی الیه کوچه خان و در کوچه ای به همین نام
🔹لسان باغی : بخشی از کوچه شمس آباد و ابتدای خیابان خواجه نصیر
🔹رستم باغی : زاویه جنوب شرقی میدان کوره خانه کنونی
🔹هاشم خان باغی : زاویه شمالی میدان کوره خانه
🔹گیردکانلار آلتی : در حدفاصل بین میدان کوره خانه تا سه راه کوره خانه
همه این باغ ها در گذر زمان از بین رفته اند و فقط نام این باغات بر اوراق تاریخی مسطور مانده است.
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
اصغرمحمدزاده
( نویسنده و مورخ)
_____
مراغه از دیرباز به فزونی و حسن باغات دل انگیز شهره بوده طوری که نام شهر نیز استعاره ای است از همین اوصاف طبیعی شهر.
اما گستره باغات مراغه به اطراف شهر محدود نمی شد بلکه مراغیان از دیرباز به فزونی باغات حتی در حیاط داخل منزلشان نیز علاقمتد بودند.طوری که ژاک دمورگان در بازدید خود از این شهر در اواسط دوره قاجار چنین می نویسد:
"... ساختمان های آن بسیار فشرده هستند و فضای کمی را اشغال نموده اند. دلیل آن بی میلی اهالی نسبت به انهدام باغات میوه است که محصول این باغات ثروت اصلی این شهر محسوب می شود"
(دمورگان ، ج1 ،ص 399)
اما در بافت قدیمی شهر باغات متعددی وجود داشته که در گذر زمان به دلیل گسترش شهری از بین رفته اند که انتخاب موردی به باغات موجود در خیابان خواجه تصیر کنونی اشاره می کنیم:
🔹خانم اقدس باغلاری : جنب مسجد شیخ تاج تا سه راهی شیخ تاج
🔹باغ جهانگیرخان : زاویه جنوب غربی میدان کوره خانه کنونی
🔹کبیرآقا قاپوسی : مخابرات کنونی و محدوده محیطی وسیع آن
🔹امین التجار باغی : محل کنونی فرمانداری
🔹حصار باغی : منتهی الیه کوچه خان و در کوچه ای به همین نام
🔹لسان باغی : بخشی از کوچه شمس آباد و ابتدای خیابان خواجه نصیر
🔹رستم باغی : زاویه جنوب شرقی میدان کوره خانه کنونی
🔹هاشم خان باغی : زاویه شمالی میدان کوره خانه
🔹گیردکانلار آلتی : در حدفاصل بین میدان کوره خانه تا سه راه کوره خانه
همه این باغ ها در گذر زمان از بین رفته اند و فقط نام این باغات بر اوراق تاریخی مسطور مانده است.
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
Telegram
کانال تاریخ مراغه (اصغر محمدزاده)
صفحه شخصی اصغرمحمدزاده
( دکترای تطبیقی تاریخ شرق در آکادمی ملی جاواخیشویلی گرجستان)
ارتباط با مدیر کانال
@markatarikh
( دکترای تطبیقی تاریخ شرق در آکادمی ملی جاواخیشویلی گرجستان)
ارتباط با مدیر کانال
@markatarikh
چه چیزهایی حال شما را خوب می کند؟
اصغر محمدزاده
(نویسنده و مورخ)
چندی پیش یکی از رفقای کهنه کتابی تحفه آورد : ترجمه آلمانی سیاحت نامه ابراهیم بیگ , اثر زین العابدین مراغه ای.
این کتاب در سال 1903 توسط دکتر والتر شولز به آلمانی ترجمه و منتشر شده است.
اما 120 سال قبل مضمون این کتاب چه جذابیتی برای اصحاب قلم داشته که به زبان آلمانی نشر یافته است ؟
در مختصر جمله ای می توان گفت. در روزگار افکار مندرس بسیاری با خواندن این کتاب بیدار شدند. طوری که فحوای آن توصیفی از روزگار بد ایرانیان داشت که شخصی به نام ابراهیم بیگ در. واکاوی پاشنه آشیل این فلاکت بود.
خیلی ها به این کتاب تاختند از دیوانی گرفته تا متعصب ......
زین العابدین مراغه ای مولف این کتاب سالهای مدیدی از ترس نام خود را در کتاب مستور نمود.
اما حالمان خوب شد با دیدن ترجمه آلمانی کتاب مذکور که شعاع دایره نشر افکار مراغه ای فزون شد.
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
اصغر محمدزاده
(نویسنده و مورخ)
چندی پیش یکی از رفقای کهنه کتابی تحفه آورد : ترجمه آلمانی سیاحت نامه ابراهیم بیگ , اثر زین العابدین مراغه ای.
این کتاب در سال 1903 توسط دکتر والتر شولز به آلمانی ترجمه و منتشر شده است.
اما 120 سال قبل مضمون این کتاب چه جذابیتی برای اصحاب قلم داشته که به زبان آلمانی نشر یافته است ؟
در مختصر جمله ای می توان گفت. در روزگار افکار مندرس بسیاری با خواندن این کتاب بیدار شدند. طوری که فحوای آن توصیفی از روزگار بد ایرانیان داشت که شخصی به نام ابراهیم بیگ در. واکاوی پاشنه آشیل این فلاکت بود.
خیلی ها به این کتاب تاختند از دیوانی گرفته تا متعصب ......
زین العابدین مراغه ای مولف این کتاب سالهای مدیدی از ترس نام خود را در کتاب مستور نمود.
اما حالمان خوب شد با دیدن ترجمه آلمانی کتاب مذکور که شعاع دایره نشر افکار مراغه ای فزون شد.
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
قاضی شهر مراغه در عصر ناصری
اصغرمحمدزاده
(نویسنده و مورخ)
در روزگاری که خبر از دادگستری و اداره صلحیه نبود. کرسی قضاوت در اختیار اشخاص مورد تایید حاکم شهر بود که این افراد عمدتا از قشر روحانی انتخاب می شدند.
سیدرضا قاضی مراغه در دوره ناصری و مظفری به عنوان قاضی شهر شناخته می شد که مردم جهت حل دعاوی و اختلافات به منزل ایشان در کوچه مشهور قاضی در مراغه مراجعه می کردند.
سیدرضا قاضی در واقعات مختلف حادث شده در شهذ نقش ناجی و راهنما داشته است طوری که بنا به نوشته محمدصادق خان صاحب نسق در سال 1258ش. با حمله شیخ عبیدالله کرد به منطقه مراغه با جمع نمودن مردم در میدان اصلی شهر فرمان جهاد صادر کرد. که صدها نفر با این اعلان قاضی شهر بسیج شده و جهت حراست از شهر به نبرد با قوای متخاصم کرد عازم شدند.
پس از فوت وی پسر بزرگ ایشان مرحوم فخرالعلما به عنوان قاضی شهر تا ایجاد موسسات جدید داوری و قضاوت اکرسی قضاوت شهر را برعهده داشت.
خاندان فخری ، فخرقاضی از احفاد این خاندان در مراغه به شمار می آیند.
تصویر بالا توسط علی خان والی حاکم مراغه در سال 1258 از ایشان ثبت شده
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
اصغرمحمدزاده
(نویسنده و مورخ)
در روزگاری که خبر از دادگستری و اداره صلحیه نبود. کرسی قضاوت در اختیار اشخاص مورد تایید حاکم شهر بود که این افراد عمدتا از قشر روحانی انتخاب می شدند.
سیدرضا قاضی مراغه در دوره ناصری و مظفری به عنوان قاضی شهر شناخته می شد که مردم جهت حل دعاوی و اختلافات به منزل ایشان در کوچه مشهور قاضی در مراغه مراجعه می کردند.
سیدرضا قاضی در واقعات مختلف حادث شده در شهذ نقش ناجی و راهنما داشته است طوری که بنا به نوشته محمدصادق خان صاحب نسق در سال 1258ش. با حمله شیخ عبیدالله کرد به منطقه مراغه با جمع نمودن مردم در میدان اصلی شهر فرمان جهاد صادر کرد. که صدها نفر با این اعلان قاضی شهر بسیج شده و جهت حراست از شهر به نبرد با قوای متخاصم کرد عازم شدند.
پس از فوت وی پسر بزرگ ایشان مرحوم فخرالعلما به عنوان قاضی شهر تا ایجاد موسسات جدید داوری و قضاوت اکرسی قضاوت شهر را برعهده داشت.
خاندان فخری ، فخرقاضی از احفاد این خاندان در مراغه به شمار می آیند.
تصویر بالا توسط علی خان والی حاکم مراغه در سال 1258 از ایشان ثبت شده
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
پیری از جنس فرهنگ ....
اصغرمحمدزاده
(نویسنده و مورخ)
یکی از عرف های غیرمکتوب سیستم اداره فرهنگ در دوران قبل از انقلاب انتصاب افراد غیر بومی به ریاست اداره فرهنگ بود. و شرایط و محیطی غریبه پیش روی روسا قرار می گرفت.
در این بین وظایف اصلی برعهده روسای سایه بود که چندین دهه مرحوم روح اله پیرنیا این سمت را به صورت غیرمکتوب عهده دار بود.
وی خادم واقعی فرهنگ بود طوری که از اوایل دهه 30 طی درخواستی از اداره فرهنگ بخشی از حقوق ماهیانه خود را به مرمت مدارس مراغه اختصاص داد.
عضو اصلی کمیته ملی پیکار با بی سوادی بخش از اقدامات فرهنگی ایشان به شمار می آید که تشکیل آموزشگاه ها در نقاط دوردست برگ زرینی بر خدمت فرهنگی ایشان به شمار می آید
اما عضویت افتخاری در شورای حفظ آثارباستانی مراغه در سال 1345 که در نبود اداره میراث فرهنگی حراست از ابنیه تاریخی مراغه بر عهده این شورا بود. که اجرای بنای آرامگاه اوحدی در اوایل دهه 50 با همراهی و همکاری ایشان حصول یافت.
وی 38 سال با هدف غایی خدمت در کرسی های مختلف اداره فرهنگ حضور داشت.
نامشان ماندگار باد.
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
اصغرمحمدزاده
(نویسنده و مورخ)
یکی از عرف های غیرمکتوب سیستم اداره فرهنگ در دوران قبل از انقلاب انتصاب افراد غیر بومی به ریاست اداره فرهنگ بود. و شرایط و محیطی غریبه پیش روی روسا قرار می گرفت.
در این بین وظایف اصلی برعهده روسای سایه بود که چندین دهه مرحوم روح اله پیرنیا این سمت را به صورت غیرمکتوب عهده دار بود.
وی خادم واقعی فرهنگ بود طوری که از اوایل دهه 30 طی درخواستی از اداره فرهنگ بخشی از حقوق ماهیانه خود را به مرمت مدارس مراغه اختصاص داد.
عضو اصلی کمیته ملی پیکار با بی سوادی بخش از اقدامات فرهنگی ایشان به شمار می آید که تشکیل آموزشگاه ها در نقاط دوردست برگ زرینی بر خدمت فرهنگی ایشان به شمار می آید
اما عضویت افتخاری در شورای حفظ آثارباستانی مراغه در سال 1345 که در نبود اداره میراث فرهنگی حراست از ابنیه تاریخی مراغه بر عهده این شورا بود. که اجرای بنای آرامگاه اوحدی در اوایل دهه 50 با همراهی و همکاری ایشان حصول یافت.
وی 38 سال با هدف غایی خدمت در کرسی های مختلف اداره فرهنگ حضور داشت.
نامشان ماندگار باد.
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
در سطرها می زیند .....
اصغر محمدزاده
(نویسنده و مورخ)
در چند هفته اخیر خبرهای تاسف آور درگذشت چند معارف پرور نامی مراغه فروغی از چراغ کهن فرهنگ مراغه کاست.
خانم پروین حبیب سرداری ، خانم رفعت حمیدیه ، آقای احمد رائقی و آقای محسن کریمی همگی به دیار باقی شتافتند.
نویسنده سطور چند سال قبل با مرحومین مذکور مصاحبه نموده و از متعلمی در دوره رضاخان و معلمی در دوران پهلوی دوم سطور ارزشمندی از تحربیات و خاطرات فرهنگی آنها مسطور نمود.
جالب اینکه هر یک در نقطه مشترکی حسرت روزهای تدریس را می کشیدند . حتی بانویی که در قانون پاکسازی سال 1359 برای همیشه از کرسی تدریس کنار گذاشته شده بود. به سال های قلیل خدمت فرهنگی خود می بالید.
تلاش ، امید ، صداقت سه رکن اصلی حیات فرهنگی این بزرگواران بود.
و اما همیشه در سطرها می زیند ....
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
اصغر محمدزاده
(نویسنده و مورخ)
در چند هفته اخیر خبرهای تاسف آور درگذشت چند معارف پرور نامی مراغه فروغی از چراغ کهن فرهنگ مراغه کاست.
خانم پروین حبیب سرداری ، خانم رفعت حمیدیه ، آقای احمد رائقی و آقای محسن کریمی همگی به دیار باقی شتافتند.
نویسنده سطور چند سال قبل با مرحومین مذکور مصاحبه نموده و از متعلمی در دوره رضاخان و معلمی در دوران پهلوی دوم سطور ارزشمندی از تحربیات و خاطرات فرهنگی آنها مسطور نمود.
جالب اینکه هر یک در نقطه مشترکی حسرت روزهای تدریس را می کشیدند . حتی بانویی که در قانون پاکسازی سال 1359 برای همیشه از کرسی تدریس کنار گذاشته شده بود. به سال های قلیل خدمت فرهنگی خود می بالید.
تلاش ، امید ، صداقت سه رکن اصلی حیات فرهنگی این بزرگواران بود.
و اما همیشه در سطرها می زیند ....
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
بوی تاریخ مراغه، آمریکایی ها را به مراغه کشاند.
اصغرمحمدزاده
(نویسنده و مورخ)
__
سال 1307 است و برخی لز دولتمردان حکومت نوپا مراقب رفتارهای بیگانه هستند.
در بحبوحه اوضاع نابسامان منطقه دو نفر آمریکایی متخصص نبات شناسی و باستان شناسی با معرفی کنسولگری آمریکا راهی مراغه می شوند
اما نامه هوشمندانه علی منصور (والی وقت آذربایجان) به وزارت داخله نشان از اهمیت حراست از مواریث این شهر در برابر بیگانگان دارد. که راقم نامه ضمن اطلاع از اهداف آنها به محدودیت های دسترسی اشاره تاکیدی دارد.
متن نامه بدین شرح است:
"مقام محترم وزارت جلیله داخله
اخیرا دونفر آمریکایی از طرف قونسولگری آمریکا به ایالت معرفی شدند. که برای مطالعه و تفحص نباتات و استخوان های ماقبل تاریخ عازم سیاحت اطراف مراغه بودند. برحسب تقاضای قونسول آمریکا نسبت به مسافرت مشارالیهما به مامورین محلی در مراغه توصیه صادر ولی قید گردیده اشخاص مزبور فقط می توانند سیاحت سطحی بنمایند و حق حفریات نخواهند داشت. علی منصور".
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
اصغرمحمدزاده
(نویسنده و مورخ)
__
سال 1307 است و برخی لز دولتمردان حکومت نوپا مراقب رفتارهای بیگانه هستند.
در بحبوحه اوضاع نابسامان منطقه دو نفر آمریکایی متخصص نبات شناسی و باستان شناسی با معرفی کنسولگری آمریکا راهی مراغه می شوند
اما نامه هوشمندانه علی منصور (والی وقت آذربایجان) به وزارت داخله نشان از اهمیت حراست از مواریث این شهر در برابر بیگانگان دارد. که راقم نامه ضمن اطلاع از اهداف آنها به محدودیت های دسترسی اشاره تاکیدی دارد.
متن نامه بدین شرح است:
"مقام محترم وزارت جلیله داخله
اخیرا دونفر آمریکایی از طرف قونسولگری آمریکا به ایالت معرفی شدند. که برای مطالعه و تفحص نباتات و استخوان های ماقبل تاریخ عازم سیاحت اطراف مراغه بودند. برحسب تقاضای قونسول آمریکا نسبت به مسافرت مشارالیهما به مامورین محلی در مراغه توصیه صادر ولی قید گردیده اشخاص مزبور فقط می توانند سیاحت سطحی بنمایند و حق حفریات نخواهند داشت. علی منصور".
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
در ارزوی دوباره کرسی تدریس.......
اصغرمحمدزاده
(نویسنده و مورخ)
مصاحبه با خانم رفعت حمیدیه
صدایش می لرزید . تمامی جوارح بدنش در اثر زمین خوردگی اسیب دیده بود. موضوع گفت و گو دوران خدمت فرهنگی ایشان در کرسی دبیر و معاونت ایشان در دبیرستان اذرابادگان مراغه بود. آهی کشید و یک کلمه گفت "سال 59 همه اش تمام شد".
با گفتن این حرف کمی آرام گرفت. ادامه داد : "من برای بچه های مدرسه نه در حکم معلم و معاون بلکه مادر دوم بودم. بچه ها مشکلات شخصیشان را همیشه با من در میان می گذاشتند. حتی روزی به پسر فرماندار. وقت که مزاحم بچه ها بود بدون واهمه ای گوشمالی دادم.
ان قدر به مدرسه و دانش آموزانم علاقمند بودم که بزرگان خاندان خود را جهت رفع کمبودهای محیط اموزشی فراخواندم. چندین میلیون آن زمان صرف رفع کمبودها نمودند".
نواحی مختلفی از استخوان های بدنش در حادثه مذکور شکسته بود و دردی که وی را رنج می داد. ولی با اشتیاق و استمرار سخن از خدمات و عشق و علاقه اش به خدمت در تعلیم و تربیت دانش آموزانش در مراغه گفت.
آخر دوباره این جمله را آورد: " اما همه اش در سال 59 تمام شد"
تصویر : نفر دوم از سمت راست خانم رفعت حمیدیه.
روانش شاد
اصغرمحمدزاده
(نویسنده و مورخ)
مصاحبه با خانم رفعت حمیدیه
صدایش می لرزید . تمامی جوارح بدنش در اثر زمین خوردگی اسیب دیده بود. موضوع گفت و گو دوران خدمت فرهنگی ایشان در کرسی دبیر و معاونت ایشان در دبیرستان اذرابادگان مراغه بود. آهی کشید و یک کلمه گفت "سال 59 همه اش تمام شد".
با گفتن این حرف کمی آرام گرفت. ادامه داد : "من برای بچه های مدرسه نه در حکم معلم و معاون بلکه مادر دوم بودم. بچه ها مشکلات شخصیشان را همیشه با من در میان می گذاشتند. حتی روزی به پسر فرماندار. وقت که مزاحم بچه ها بود بدون واهمه ای گوشمالی دادم.
ان قدر به مدرسه و دانش آموزانم علاقمند بودم که بزرگان خاندان خود را جهت رفع کمبودهای محیط اموزشی فراخواندم. چندین میلیون آن زمان صرف رفع کمبودها نمودند".
نواحی مختلفی از استخوان های بدنش در حادثه مذکور شکسته بود و دردی که وی را رنج می داد. ولی با اشتیاق و استمرار سخن از خدمات و عشق و علاقه اش به خدمت در تعلیم و تربیت دانش آموزانش در مراغه گفت.
آخر دوباره این جمله را آورد: " اما همه اش در سال 59 تمام شد"
تصویر : نفر دوم از سمت راست خانم رفعت حمیدیه.
روانش شاد
نیک نامان مانا در مدیریت شهری مراغه .....
اصغر محمدزاده
(نویسنده و مورخ)
سال 1337 کرسی شهرداری مراغه به محمدشهلا رسید.
هر چند طول عمر کرسی شهرداری ایشان به کمتر از دوسال رسید ولی آنچه ماند نیک نامی ایشان بود.
مجموعه اقدامات ایشان در سالهای قلیل خدمت موید دید روشن ایشان درخصوص مدیریت شهری است طوری که ایجاد اولین شهربازی کودکان و تجهیز آن به اسباب تفریخی، احداث سالن سرپوشیده ورزشی برای جوانان، احداث نخستین کودکستان در مراغه ، احداث ساختمان دبیرستان فروزی ، لوله کشی آب برای منازل و معابر از آب قنات گلدیکلو ، احداث سالن اوپرا برای شهرداری در ساختمان بلدیه، سنگفرش تمام معابر مراغه و.... از اقدامات شناس ایشان بود که این افعال با رنگ و بوی نگاه روشن بینی و مدرن از منظر شهرداران پیشین دور مانده بود.
اما سطور می مانند .....
شرح تصویر : تقدیر و تحلیل از خدمات محمدشهلا_ شهردار مراغه_ (نفر اول از سمت چپ) توسط خطیبی فرماندار وقت در سال 1338
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
اصغر محمدزاده
(نویسنده و مورخ)
سال 1337 کرسی شهرداری مراغه به محمدشهلا رسید.
هر چند طول عمر کرسی شهرداری ایشان به کمتر از دوسال رسید ولی آنچه ماند نیک نامی ایشان بود.
مجموعه اقدامات ایشان در سالهای قلیل خدمت موید دید روشن ایشان درخصوص مدیریت شهری است طوری که ایجاد اولین شهربازی کودکان و تجهیز آن به اسباب تفریخی، احداث سالن سرپوشیده ورزشی برای جوانان، احداث نخستین کودکستان در مراغه ، احداث ساختمان دبیرستان فروزی ، لوله کشی آب برای منازل و معابر از آب قنات گلدیکلو ، احداث سالن اوپرا برای شهرداری در ساختمان بلدیه، سنگفرش تمام معابر مراغه و.... از اقدامات شناس ایشان بود که این افعال با رنگ و بوی نگاه روشن بینی و مدرن از منظر شهرداران پیشین دور مانده بود.
اما سطور می مانند .....
شرح تصویر : تقدیر و تحلیل از خدمات محمدشهلا_ شهردار مراغه_ (نفر اول از سمت چپ) توسط خطیبی فرماندار وقت در سال 1338
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
چرا مردم مراغه روزگاری "خلیفه کش" خوانده می شدند؟
——————————————-
اصغر محمدزاده
(نویسنده و مورخ)
مراغیان از قرن ششم هجری به «خلیفه کُش» اشتهار یافتند.
که دلیل آن به کشته شدن المسترشد باللّه -بیست و نهمین خلیفه عباسی- در این شهر بازمی گردد.
پس از آن که کدورتی بین سلطان مسعود و المسترشدبالله وقوع یافته و کار به لشگرکشی و حرب کشید. بالاخره سپاهیان خلیفه منهزم یافته و سلطان مسعود ، خلیفه عباسی را دستگیر و راهی مراغه شد. و هنگام اتراق در یک فرسخی مراغه جمعی از فداییان اسماعیلیه به خیمه ی وی هجوم برده و او را کشتند.
صاحب کتاب «تقویم التّواریخ» در مورد محلّ کُشته شدن وی می نویسد:
«و هنگامی كه قصد ورود به بغداد داشت، در دروازهی مراغه، جمعی از باطنیان كه از جانب سلطان سنجر سلجوقی مأمور بودند، او را به قتل رساندند و جسدش را در مراغه دفن كردند.»
هندوشاه نخجوانی در «تَجاربُالسَّلَف» از شخصی به نام مرتضی سعيد صفیالدّين نقل میكند:
«و جنازهی او را قُضات و ائمّه و اَشراف و اَعاظمِ ممالک بر سر گرفتند و در مراغه بُردند در مدرسهای كه در محلّهی قضات است و به مدرسهی اتابکِ مراغه باز خوانند، دفن كردند و گنبد عالی بساختند و در آن مدرسه اتّفاقاً پنج گنبد است در پس صُفّهی درس و يكی از آن خليفه مسترشد است، و اين ضعيف بارها آن مشهد متبرّک را زيارت كرده است و استغاثه خواسته؛ امّا مصنّف مرتضی سعيد صفیالدّين چنين نوشته است كه: مسترشد را به ديهی بُردند كه بر در مراغه است.»
امّا صاحب «حبيبُالسّيَر» در روايت متفاوت از محلّ دفن خليفه آورده است:
«در هفدهم ذیالقعدهی سنهی تِسعَ وَ عِشرُون و خَمسَمِائه در ظاهر مراغه مسترشد عبّاسی به دست چهارده رفيق به قتل رسيد، فعلاً در شرق مراغه در جنب گنبد غفّاريّه بُقعهای وجود دارد كه در آن قبری موجود است و اين بقعه در محلّهای از شهر واقع گرديده كه به محلّهی اتابک موسوم است. عالِمی تعريف میكرد كه قبر مذكور، مزار مسترشد میباشد.»
(خواندمیر ،ج2،ص232)
و بالاخر مراغیان از این تاریخ به بعد تا چند قرن بعد به خلیفه کش مسمی شدند.
.
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
——————————————-
اصغر محمدزاده
(نویسنده و مورخ)
مراغیان از قرن ششم هجری به «خلیفه کُش» اشتهار یافتند.
که دلیل آن به کشته شدن المسترشد باللّه -بیست و نهمین خلیفه عباسی- در این شهر بازمی گردد.
پس از آن که کدورتی بین سلطان مسعود و المسترشدبالله وقوع یافته و کار به لشگرکشی و حرب کشید. بالاخره سپاهیان خلیفه منهزم یافته و سلطان مسعود ، خلیفه عباسی را دستگیر و راهی مراغه شد. و هنگام اتراق در یک فرسخی مراغه جمعی از فداییان اسماعیلیه به خیمه ی وی هجوم برده و او را کشتند.
صاحب کتاب «تقویم التّواریخ» در مورد محلّ کُشته شدن وی می نویسد:
«و هنگامی كه قصد ورود به بغداد داشت، در دروازهی مراغه، جمعی از باطنیان كه از جانب سلطان سنجر سلجوقی مأمور بودند، او را به قتل رساندند و جسدش را در مراغه دفن كردند.»
هندوشاه نخجوانی در «تَجاربُالسَّلَف» از شخصی به نام مرتضی سعيد صفیالدّين نقل میكند:
«و جنازهی او را قُضات و ائمّه و اَشراف و اَعاظمِ ممالک بر سر گرفتند و در مراغه بُردند در مدرسهای كه در محلّهی قضات است و به مدرسهی اتابکِ مراغه باز خوانند، دفن كردند و گنبد عالی بساختند و در آن مدرسه اتّفاقاً پنج گنبد است در پس صُفّهی درس و يكی از آن خليفه مسترشد است، و اين ضعيف بارها آن مشهد متبرّک را زيارت كرده است و استغاثه خواسته؛ امّا مصنّف مرتضی سعيد صفیالدّين چنين نوشته است كه: مسترشد را به ديهی بُردند كه بر در مراغه است.»
امّا صاحب «حبيبُالسّيَر» در روايت متفاوت از محلّ دفن خليفه آورده است:
«در هفدهم ذیالقعدهی سنهی تِسعَ وَ عِشرُون و خَمسَمِائه در ظاهر مراغه مسترشد عبّاسی به دست چهارده رفيق به قتل رسيد، فعلاً در شرق مراغه در جنب گنبد غفّاريّه بُقعهای وجود دارد كه در آن قبری موجود است و اين بقعه در محلّهای از شهر واقع گرديده كه به محلّهی اتابک موسوم است. عالِمی تعريف میكرد كه قبر مذكور، مزار مسترشد میباشد.»
(خواندمیر ،ج2،ص232)
و بالاخر مراغیان از این تاریخ به بعد تا چند قرن بعد به خلیفه کش مسمی شدند.
.
عضو کانال تاریخ مراغه شوید
https://t.me/tarikhemaragheh
Telegram
کانال تاریخ مراغه (اصغر محمدزاده)
صفحه شخصی اصغرمحمدزاده
( دکترای تطبیقی تاریخ شرق در آکادمی ملی جاواخیشویلی گرجستان)
ارتباط با مدیر کانال
@markatarikh
( دکترای تطبیقی تاریخ شرق در آکادمی ملی جاواخیشویلی گرجستان)
ارتباط با مدیر کانال
@markatarikh