#محمودغزنوی بهنگام بازگشت ازجنگ خوارزم به دیدارشیخ #ابوالحسن_خرقانی(۴۲۵ - ۳۴۸)رفت.

سلطان بگاه رفتن کیسه زر پیش شیخ نهاد.شیخ نیز نانی جُوین نزد محمودگذارد وگفت:بخور.
سلطان لقمه ای از آن نان به دهان گذاشت وچون نتوانست فروبرد بیرون آورد. شیخ تبسمی نمودوگفت:

"همچنانکه نان ماگلوی تراگرفت ،زرتونیزگلوگیر
ماخواهدبود.زَرخودبردارکه مرابدان حاجت نیست...."


📗نامه دانشوران
✍ #علیقلی_میرزا (اعتضادالسلطنه)


t.me/tarikhdartarazoo 🏛

«‏...و مادر #حسنک زنی بود سخت جگرآور، چنان شنودم که دو سه ماه از او این حدیث نهان داشتند. چون بشنید، جزعی نکرد چنان که زنان کنند بلکه بگریست به درد، چنان که حاضران از دردِ وی خون گریستند.»

🔻🔻🔻

حسن بن محمد میکالی شناخته شده به #حسنک_وزیر، آخرین وزیر سلطان #محمودغزنوی بود که به دستور مسعود غزنوی و به فتوای خلیفهٔ بغداد، تحت عنوان قرمطی یا #اسماعیلی، در روز ۲۴ بهمن سال ۴۱۰ خورشیدی،‌به دار آویخته شد.


t.me/tarikhdartarazoo 🏛

داستان حسنک وزیر
راوی: محمود دولت‌آبادی
‌
یکی از بخش‌های بسیار جذاب و تاثیرگذارِ کتاب #تاریخ_بیهقی از منظر تاریخی و به‌ویژه از منظر ادبی داستان #حسنک_وزیر است.

حسنک وزیر، وزیر ایرانیِ دانشمند، مُدبر و کاردانِ دربارِ سلطان #محمودغزنوی بود. خلیفه‌ عباسی بخاطر ظنِّ به شیعه‌ اسماعیلی بودنِ حسنک وزیر، از محمود غزنوی خواست که وزیرش را برای اعدام تحویل دهد و سلطان محمود از این کار اجتناب کرد.

بعد از مرگ سلطان محمود غزنوی، حسنک وزیر تلاش کرد تا مُحمّد، پسر محمود و برادر مسعود به سلطنت برسد که محمد شکست خورد و مسعود، پسر دیگر سلطان محمود به تخت نشست و مسعود برای انتقام، خواسته‌ خلیفه را اجابت کرده و حسنک وزیر را به دار آویخت.

صحنه‌ به دار آویختن حسنک وزیر که در تاریخ بیهقی آمده‌است بی‌شک یکی از شاهکارهای نثر قرن پنجم فارسی است و در ویدئوی پیوست، این برشِ فوق‌العاده از تاریخ بیهقی را با خوانشِ #محموددولت‌آبادی، نویسنده‌ نام آشنای معاصر می‌شنوید.

⏰۶دقیقه و۴۸ثانیه

t.me/tarikhdartarazoo 🏛

بریزند خون از پی خواسته

در تاریخ ایران هیچ پادشاهی مانند سلطان #محمودغزنوی با نقاب مذهب دست خویش را به خون بیگناهان نیالود. او که یک حنفی متعصب بود به نام دین و مذهب هزاران هزار انسان را به جرم اعتقاد داشتن به مذهبی جز مذهب خودش بیرحمانه نابود ساخت.

اغلب کسانی که به فرمان او کشته شدند در واقع مخالفان حکومت جبارانه سلطان محمود بودند و کسانی بودند که از ظلم او و مأمورانش به جان آمده و سر به طغیان برداشته بودند.
👈سلطان همه جنایات خود را با عبارت من کار ایشان را به #فقها باز گذاشتم و آنان چنین فتوا دادند توجیه می کرد. #فردوسی در این مورد چه خوب گفته است:

بریزند خون از پی خواسته
شود روزگارِ بد آراسته

زیان کسان از پیِ سودخویش
بجویند و #دین اندر آرند پیش !!!

ج۳/ص۲۷۱

t.me/tarikhdartarazoo 🏛