#مسجدمهمان_کش
یک حکایت گوش کن ای نیکپی
مسجدی بُد ، بر کنار #شهرری
در زمانهای قدیم، مسافران در راه مانده به مساجد میرفتند تا شب را در آنها سپری کنند، اما هر مسافر و مهمانی که برای اقامت شبانه وارد مسجدی در شهرری میشد، صبح روز بعد، پیکر بیجانش را از آن بیرون میکشیدند! بههمین دلیل، به اینجا مسجد آدمکش یا #مهمانکش میگفتند که در آرامگاه ابنبابویه شهرری قرار داشت.
این موضوع سبب شده بود تا اهالی شهرری، مسافرها را از ماندن در این مسجد منع کنند. برخی میگفتند این مسجد جن دارد و اجنه هرکسی را که در این مسجد بخوابد، میکشند.
شب مخسپ اینجا اگر جان بایدت
ورنه مرگ اینجا ، کمین بگشایدت
این حرفها باعث شد تا فردی به اسم ماشاءالله تصمیم به رازگشایی از این موضوع کند. خیلیها سعی کردند او را از این کار بازدارند، امااوشب وارد مسجد شد و آنجا خوابید.
نیمههای شب صداهای عجیب و خوفناکی در مسجد شنید و تا مرز قالب تهی کردن پیش رفت. صدا از روزنهای میآمد و او را میترساند. با کمی دقت متوجه شد این صداها در اثر وزش باد در روزنه تولید میشود و بیشک همین عامل سبب ترس، سکته و مرگ کسانی میشود که شب را در این مسجد میخوابند. ماشاءالله با تیشه و کلنگ به جان روزنه افتاد تا آن را خراب کند، اما بهیکباره مقدار زیادی سکه بیرون ریخت. او از آن پس ثروتمند شد وبه همه داستانهای عجیب و غریبی که مردم از این مسجد میگفتند پایان داد.
پس از آن، این مکان مذهبی به #مسجدماشاءالله معروف شد؛ مسجدی که اکنون بخشی از بقعه امامزاده هادی (ع) است.
درباره قدمت این مسجد گفته میشود که مربوط به دوره قاجار است، اما #احمدابوحمزه ریشناس معتقد است که در دوره #صفویه ساخته شده است. با این وجود، #مولانا بهدلیل شعری که درباره این مسجد در مثنوی معنوی سروده، میتوان گفت قدمت آن بین قرن ششم تا هفتم است.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
یک حکایت گوش کن ای نیکپی
مسجدی بُد ، بر کنار #شهرری
در زمانهای قدیم، مسافران در راه مانده به مساجد میرفتند تا شب را در آنها سپری کنند، اما هر مسافر و مهمانی که برای اقامت شبانه وارد مسجدی در شهرری میشد، صبح روز بعد، پیکر بیجانش را از آن بیرون میکشیدند! بههمین دلیل، به اینجا مسجد آدمکش یا #مهمانکش میگفتند که در آرامگاه ابنبابویه شهرری قرار داشت.
این موضوع سبب شده بود تا اهالی شهرری، مسافرها را از ماندن در این مسجد منع کنند. برخی میگفتند این مسجد جن دارد و اجنه هرکسی را که در این مسجد بخوابد، میکشند.
شب مخسپ اینجا اگر جان بایدت
ورنه مرگ اینجا ، کمین بگشایدت
این حرفها باعث شد تا فردی به اسم ماشاءالله تصمیم به رازگشایی از این موضوع کند. خیلیها سعی کردند او را از این کار بازدارند، امااوشب وارد مسجد شد و آنجا خوابید.
نیمههای شب صداهای عجیب و خوفناکی در مسجد شنید و تا مرز قالب تهی کردن پیش رفت. صدا از روزنهای میآمد و او را میترساند. با کمی دقت متوجه شد این صداها در اثر وزش باد در روزنه تولید میشود و بیشک همین عامل سبب ترس، سکته و مرگ کسانی میشود که شب را در این مسجد میخوابند. ماشاءالله با تیشه و کلنگ به جان روزنه افتاد تا آن را خراب کند، اما بهیکباره مقدار زیادی سکه بیرون ریخت. او از آن پس ثروتمند شد وبه همه داستانهای عجیب و غریبی که مردم از این مسجد میگفتند پایان داد.
پس از آن، این مکان مذهبی به #مسجدماشاءالله معروف شد؛ مسجدی که اکنون بخشی از بقعه امامزاده هادی (ع) است.
درباره قدمت این مسجد گفته میشود که مربوط به دوره قاجار است، اما #احمدابوحمزه ریشناس معتقد است که در دوره #صفویه ساخته شده است. با این وجود، #مولانا بهدلیل شعری که درباره این مسجد در مثنوی معنوی سروده، میتوان گفت قدمت آن بین قرن ششم تا هفتم است.
t.me/tarikhdartarazoo 🏛
Telegram
🏛 تاریخ درترازو 🏛 Date in the balance
به ملتی که زتاریخ خویش بی خبر است
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"
بجز حکایت محو و زوال ، نتوان گفت...
"عارف قزوینی"