#میلاد | حضرت #علی_اکبر (ع) | #مبارک_باد
این شعـر، سـرود عالـم بالا شـد
تبریڪ! حُسین بن علے بابا شـد
همنـام علے... شبہ محمـّد یعنے:
میــلادِ علـےِاڪبــــر لیـلا شـد
#علی_اڪبر_حسین ♥️
🆔 | @taranomrahmat
این شعـر، سـرود عالـم بالا شـد
تبریڪ! حُسین بن علے بابا شـد
همنـام علے... شبہ محمـّد یعنے:
میــلادِ علـےِاڪبــــر لیـلا شـد
#علی_اڪبر_حسین ♥️
🆔 | @taranomrahmat
🏴 #ویژه_محرم 🌙
🏴جنگ حضرت علی اکبر (ع):
♦️« علی اکبر علیه السلام به میان لشکر دشمن رفت و جنگ نمایانی کرد و تعداد زیادی را به هلاکت رساند؛ سپس به سوی پدرش بازگشته و عرض کرد: ای پدر! تشنگی هلاکم کرده و فشار آهن ( کنایه از برخورد شمشیر ها و نیزه ها بر زره آن حضرت ) مرا به سختی انداخته ، آیا جرعه ای آب برایم پیدا می شود ؟
امام حسین علیه السلام با شنیدن این سخن سخت گریسته و فرمودند :(امان از ناتوانی، ای پسرم! از کجا آب بیاورم؟ کمی بجنگ که به زودی به جدت، حضرت محمد علیه السلام را ملاقات خواهی کرد و او تو را با جام خویش چنان سیراب کند که بعد از آن هرگز تشنه نشوی.)
پس از سخنان ، علی اکبر به میدان بازگشته و به شدت مشغول جنگ شد تا ناگاه منقذ بن مره عبدی ( لعنه الله ) تیری به او زد و او را بر زمین انداخت در این هنگام علی اکبر علیه السلام فریاد زد : ( پدر جان سلام من بر تو باد! جدم،رسول خدا علیه السلام را می بینم که به تو سلام می رساند . میفرماید:برای آمدن نزد ما عجله و بشتاب).
سپس امام فریادی از دل برآورد و به شهادت رسید.
امام حسین علیه السلام بعد از شنیدن فریاد حضرت علی اکبر علیه السلام بالای سرش رفته ونشست ؛انگاه صورتشان را روی صورت علی اکبر علیه السلام گذاشته و فرمودند : ( خدا بکشد کسانی که تو را کشتند! که آنان چه گستاخی و جسارتی نسبت به خدا و هتک حرمت رسول خدا علیه السلام کردند؛ بعد از تو خاک بر سر دنیا).
راوی میگوید :در این هنگام:زینب دخترعلی علیه السلام از خیمه های خارج شد و در حالی که فریاد می زد: ( ای عزیزم، ای پسر برادرم!) به سوی علی اکبر علیه السلام رفت و خود را روی بدن مطهر او انداخت. امام حسین علیه السلام جلو رفت و او را بلند کرده و به میان زنان حرم بازگرداند.
پس از شهادت حضرت علی اکبر عیله السلام ، مردان اهل بیت علیه السلام یکی پس از دیگری وارد شدند تا اینکه تعدادی از ایشان توسط دشمن به شهادت رسیدند در این هنگام امام حسین علیه السلام فریاد زد: ( صبور باشید ای عموزادگان! صبور باشید ای اهل بیت من! صبور باشید که به خدا سوگند! از این روز به بعد هرگز شما را خوار و ذلیل نخواهم دید). »
📚لهوف سید ابن ابی طاووس 153و 154
#امام_حسین
#علی_اکبر
🆔 | @taranomrahmat
🏴جنگ حضرت علی اکبر (ع):
♦️« علی اکبر علیه السلام به میان لشکر دشمن رفت و جنگ نمایانی کرد و تعداد زیادی را به هلاکت رساند؛ سپس به سوی پدرش بازگشته و عرض کرد: ای پدر! تشنگی هلاکم کرده و فشار آهن ( کنایه از برخورد شمشیر ها و نیزه ها بر زره آن حضرت ) مرا به سختی انداخته ، آیا جرعه ای آب برایم پیدا می شود ؟
امام حسین علیه السلام با شنیدن این سخن سخت گریسته و فرمودند :(امان از ناتوانی، ای پسرم! از کجا آب بیاورم؟ کمی بجنگ که به زودی به جدت، حضرت محمد علیه السلام را ملاقات خواهی کرد و او تو را با جام خویش چنان سیراب کند که بعد از آن هرگز تشنه نشوی.)
پس از سخنان ، علی اکبر به میدان بازگشته و به شدت مشغول جنگ شد تا ناگاه منقذ بن مره عبدی ( لعنه الله ) تیری به او زد و او را بر زمین انداخت در این هنگام علی اکبر علیه السلام فریاد زد : ( پدر جان سلام من بر تو باد! جدم،رسول خدا علیه السلام را می بینم که به تو سلام می رساند . میفرماید:برای آمدن نزد ما عجله و بشتاب).
سپس امام فریادی از دل برآورد و به شهادت رسید.
امام حسین علیه السلام بعد از شنیدن فریاد حضرت علی اکبر علیه السلام بالای سرش رفته ونشست ؛انگاه صورتشان را روی صورت علی اکبر علیه السلام گذاشته و فرمودند : ( خدا بکشد کسانی که تو را کشتند! که آنان چه گستاخی و جسارتی نسبت به خدا و هتک حرمت رسول خدا علیه السلام کردند؛ بعد از تو خاک بر سر دنیا).
راوی میگوید :در این هنگام:زینب دخترعلی علیه السلام از خیمه های خارج شد و در حالی که فریاد می زد: ( ای عزیزم، ای پسر برادرم!) به سوی علی اکبر علیه السلام رفت و خود را روی بدن مطهر او انداخت. امام حسین علیه السلام جلو رفت و او را بلند کرده و به میان زنان حرم بازگرداند.
پس از شهادت حضرت علی اکبر عیله السلام ، مردان اهل بیت علیه السلام یکی پس از دیگری وارد شدند تا اینکه تعدادی از ایشان توسط دشمن به شهادت رسیدند در این هنگام امام حسین علیه السلام فریاد زد: ( صبور باشید ای عموزادگان! صبور باشید ای اهل بیت من! صبور باشید که به خدا سوگند! از این روز به بعد هرگز شما را خوار و ذلیل نخواهم دید). »
📚لهوف سید ابن ابی طاووس 153و 154
#امام_حسین
#علی_اکبر
🆔 | @taranomrahmat
🏴 #ویژه_محرم 🌙
🏴جنگ حضرت علی اکبر (ع):
♦️« علی اکبر علیه السلام به میان لشکر دشمن رفت و جنگ نمایانی کرد و تعداد زیادی را به هلاکت رساند؛ سپس به سوی پدرش بازگشته و عرض کرد: ای پدر! تشنگی هلاکم کرده و فشار آهن ( کنایه از برخورد شمشیر ها و نیزه ها بر زره آن حضرت ) مرا به سختی انداخته ، آیا جرعه ای آب برایم پیدا می شود ؟
امام حسین علیه السلام با شنیدن این سخن سخت گریسته و فرمودند :(امان از ناتوانی، ای پسرم! از کجا آب بیاورم؟ کمی بجنگ که به زودی به جدت، حضرت محمد علیه السلام را ملاقات خواهی کرد و او تو را با جام خویش چنان سیراب کند که بعد از آن هرگز تشنه نشوی.)
پس از سخنان ، علی اکبر به میدان بازگشته و به شدت مشغول جنگ شد تا ناگاه منقذ بن مره عبدی ( لعنه الله ) تیری به او زد و او را بر زمین انداخت در این هنگام علی اکبر علیه السلام فریاد زد : ( پدر جان سلام من بر تو باد! جدم،رسول خدا علیه السلام را می بینم که به تو سلام می رساند . میفرماید:برای آمدن نزد ما عجله و بشتاب).
سپس امام فریادی از دل برآورد و به شهادت رسید.
امام حسین علیه السلام بعد از شنیدن فریاد حضرت علی اکبر علیه السلام بالای سرش رفته ونشست ؛انگاه صورتشان را روی صورت علی اکبر علیه السلام گذاشته و فرمودند : ( خدا بکشد کسانی که تو را کشتند! که آنان چه گستاخی و جسارتی نسبت به خدا و هتک حرمت رسول خدا علیه السلام کردند؛ بعد از تو خاک بر سر دنیا).
راوی میگوید :در این هنگام:زینب دخترعلی علیه السلام از خیمه های خارج شد و در حالی که فریاد می زد: ( ای عزیزم، ای پسر برادرم!) به سوی علی اکبر علیه السلام رفت و خود را روی بدن مطهر او انداخت. امام حسین علیه السلام جلو رفت و او را بلند کرده و به میان زنان حرم بازگرداند.
پس از شهادت حضرت علی اکبر عیله السلام ، مردان اهل بیت علیه السلام یکی پس از دیگری وارد شدند تا اینکه تعدادی از ایشان توسط دشمن به شهادت رسیدند در این هنگام امام حسین علیه السلام فریاد زد: ( صبور باشید ای عموزادگان! صبور باشید ای اهل بیت من! صبور باشید که به خدا سوگند! از این روز به بعد هرگز شما را خوار و ذلیل نخواهم دید). »
📚لهوف سید ابن ابی طاووس 153و 154
#امام_حسین
#علی_اکبر
🆔 | @taranomrahmat
🏴جنگ حضرت علی اکبر (ع):
♦️« علی اکبر علیه السلام به میان لشکر دشمن رفت و جنگ نمایانی کرد و تعداد زیادی را به هلاکت رساند؛ سپس به سوی پدرش بازگشته و عرض کرد: ای پدر! تشنگی هلاکم کرده و فشار آهن ( کنایه از برخورد شمشیر ها و نیزه ها بر زره آن حضرت ) مرا به سختی انداخته ، آیا جرعه ای آب برایم پیدا می شود ؟
امام حسین علیه السلام با شنیدن این سخن سخت گریسته و فرمودند :(امان از ناتوانی، ای پسرم! از کجا آب بیاورم؟ کمی بجنگ که به زودی به جدت، حضرت محمد علیه السلام را ملاقات خواهی کرد و او تو را با جام خویش چنان سیراب کند که بعد از آن هرگز تشنه نشوی.)
پس از سخنان ، علی اکبر به میدان بازگشته و به شدت مشغول جنگ شد تا ناگاه منقذ بن مره عبدی ( لعنه الله ) تیری به او زد و او را بر زمین انداخت در این هنگام علی اکبر علیه السلام فریاد زد : ( پدر جان سلام من بر تو باد! جدم،رسول خدا علیه السلام را می بینم که به تو سلام می رساند . میفرماید:برای آمدن نزد ما عجله و بشتاب).
سپس امام فریادی از دل برآورد و به شهادت رسید.
امام حسین علیه السلام بعد از شنیدن فریاد حضرت علی اکبر علیه السلام بالای سرش رفته ونشست ؛انگاه صورتشان را روی صورت علی اکبر علیه السلام گذاشته و فرمودند : ( خدا بکشد کسانی که تو را کشتند! که آنان چه گستاخی و جسارتی نسبت به خدا و هتک حرمت رسول خدا علیه السلام کردند؛ بعد از تو خاک بر سر دنیا).
راوی میگوید :در این هنگام:زینب دخترعلی علیه السلام از خیمه های خارج شد و در حالی که فریاد می زد: ( ای عزیزم، ای پسر برادرم!) به سوی علی اکبر علیه السلام رفت و خود را روی بدن مطهر او انداخت. امام حسین علیه السلام جلو رفت و او را بلند کرده و به میان زنان حرم بازگرداند.
پس از شهادت حضرت علی اکبر عیله السلام ، مردان اهل بیت علیه السلام یکی پس از دیگری وارد شدند تا اینکه تعدادی از ایشان توسط دشمن به شهادت رسیدند در این هنگام امام حسین علیه السلام فریاد زد: ( صبور باشید ای عموزادگان! صبور باشید ای اهل بیت من! صبور باشید که به خدا سوگند! از این روز به بعد هرگز شما را خوار و ذلیل نخواهم دید). »
📚لهوف سید ابن ابی طاووس 153و 154
#امام_حسین
#علی_اکبر
🆔 | @taranomrahmat
🏴 #ویژه_محرم 🌙
🏴جنگ حضرت علی اکبر (ع):
♦️« علی اکبر علیه السلام به میان لشکر دشمن رفت و جنگ نمایانی کرد و تعداد زیادی را به هلاکت رساند؛ سپس به سوی پدرش بازگشته و عرض کرد: ای پدر! تشنگی هلاکم کرده و فشار آهن ( کنایه از برخورد شمشیر ها و نیزه ها بر زره آن حضرت ) مرا به سختی انداخته ، آیا جرعه ای آب برایم پیدا می شود ؟
امام حسین علیه السلام با شنیدن این سخن سخت گریسته و فرمودند :(امان از ناتوانی، ای پسرم! از کجا آب بیاورم؟ کمی بجنگ که به زودی به جدت، حضرت محمد علیه السلام را ملاقات خواهی کرد و او تو را با جام خویش چنان سیراب کند که بعد از آن هرگز تشنه نشوی.)
پس از سخنان ، علی اکبر به میدان بازگشته و به شدت مشغول جنگ شد تا ناگاه منقذ بن مره عبدی ( لعنه الله ) تیری به او زد و او را بر زمین انداخت در این هنگام علی اکبر علیه السلام فریاد زد : ( پدر جان سلام من بر تو باد! جدم،رسول خدا علیه السلام را می بینم که به تو سلام می رساند . میفرماید:برای آمدن نزد ما عجله و بشتاب).
سپس امام فریادی از دل برآورد و به شهادت رسید.
امام حسین علیه السلام بعد از شنیدن فریاد حضرت علی اکبر علیه السلام بالای سرش رفته ونشست ؛انگاه صورتشان را روی صورت علی اکبر علیه السلام گذاشته و فرمودند : ( خدا بکشد کسانی که تو را کشتند! که آنان چه گستاخی و جسارتی نسبت به خدا و هتک حرمت رسول خدا علیه السلام کردند؛ بعد از تو خاک بر سر دنیا).
راوی میگوید :در این هنگام:زینب دخترعلی علیه السلام از خیمه های خارج شد و در حالی که فریاد می زد: ( ای عزیزم، ای پسر برادرم!) به سوی علی اکبر علیه السلام رفت و خود را روی بدن مطهر او انداخت. امام حسین علیه السلام جلو رفت و او را بلند کرده و به میان زنان حرم بازگرداند.
پس از شهادت حضرت علی اکبر عیله السلام ، مردان اهل بیت علیه السلام یکی پس از دیگری وارد شدند تا اینکه تعدادی از ایشان توسط دشمن به شهادت رسیدند در این هنگام امام حسین علیه السلام فریاد زد: ( صبور باشید ای عموزادگان! صبور باشید ای اهل بیت من! صبور باشید که به خدا سوگند! از این روز به بعد هرگز شما را خوار و ذلیل نخواهم دید). »
📚لهوف سید ابن ابی طاووس 153و 154
#امام_حسین
#علی_اکبر
🆔 | @taranomrahmat
🏴جنگ حضرت علی اکبر (ع):
♦️« علی اکبر علیه السلام به میان لشکر دشمن رفت و جنگ نمایانی کرد و تعداد زیادی را به هلاکت رساند؛ سپس به سوی پدرش بازگشته و عرض کرد: ای پدر! تشنگی هلاکم کرده و فشار آهن ( کنایه از برخورد شمشیر ها و نیزه ها بر زره آن حضرت ) مرا به سختی انداخته ، آیا جرعه ای آب برایم پیدا می شود ؟
امام حسین علیه السلام با شنیدن این سخن سخت گریسته و فرمودند :(امان از ناتوانی، ای پسرم! از کجا آب بیاورم؟ کمی بجنگ که به زودی به جدت، حضرت محمد علیه السلام را ملاقات خواهی کرد و او تو را با جام خویش چنان سیراب کند که بعد از آن هرگز تشنه نشوی.)
پس از سخنان ، علی اکبر به میدان بازگشته و به شدت مشغول جنگ شد تا ناگاه منقذ بن مره عبدی ( لعنه الله ) تیری به او زد و او را بر زمین انداخت در این هنگام علی اکبر علیه السلام فریاد زد : ( پدر جان سلام من بر تو باد! جدم،رسول خدا علیه السلام را می بینم که به تو سلام می رساند . میفرماید:برای آمدن نزد ما عجله و بشتاب).
سپس امام فریادی از دل برآورد و به شهادت رسید.
امام حسین علیه السلام بعد از شنیدن فریاد حضرت علی اکبر علیه السلام بالای سرش رفته ونشست ؛انگاه صورتشان را روی صورت علی اکبر علیه السلام گذاشته و فرمودند : ( خدا بکشد کسانی که تو را کشتند! که آنان چه گستاخی و جسارتی نسبت به خدا و هتک حرمت رسول خدا علیه السلام کردند؛ بعد از تو خاک بر سر دنیا).
راوی میگوید :در این هنگام:زینب دخترعلی علیه السلام از خیمه های خارج شد و در حالی که فریاد می زد: ( ای عزیزم، ای پسر برادرم!) به سوی علی اکبر علیه السلام رفت و خود را روی بدن مطهر او انداخت. امام حسین علیه السلام جلو رفت و او را بلند کرده و به میان زنان حرم بازگرداند.
پس از شهادت حضرت علی اکبر عیله السلام ، مردان اهل بیت علیه السلام یکی پس از دیگری وارد شدند تا اینکه تعدادی از ایشان توسط دشمن به شهادت رسیدند در این هنگام امام حسین علیه السلام فریاد زد: ( صبور باشید ای عموزادگان! صبور باشید ای اهل بیت من! صبور باشید که به خدا سوگند! از این روز به بعد هرگز شما را خوار و ذلیل نخواهم دید). »
📚لهوف سید ابن ابی طاووس 153و 154
#امام_حسین
#علی_اکبر
🆔 | @taranomrahmat
Forwarded from اتچ بات
♦️ #محرم_الحرام🌙
🏴 #علی_اکبر 🏴
صفین و زنده کردی تو 🏴
ای حیدر قدر قدرت 🏴
#حسین_طاهری
🆔 | @taranomrahmat
🏴 #علی_اکبر 🏴
صفین و زنده کردی تو 🏴
ای حیدر قدر قدرت 🏴
#حسین_طاهری
🆔 | @taranomrahmat
Telegram
attach 📎
🏴 #ویژه_محرم 🌙
🏴جنگ حضرت علی اکبر (ع):
♦️« علی اکبر علیه السلام به میان لشکر دشمن رفت و جنگ نمایانی کرد و تعداد زیادی را به هلاکت رساند؛ سپس به سوی پدرش بازگشته و عرض کرد: ای پدر! تشنگی هلاکم کرده و فشار آهن ( کنایه از برخورد شمشیر ها و نیزه ها بر زره آن حضرت ) مرا به سختی انداخته ، آیا جرعه ای آب برایم پیدا می شود ؟
امام حسین علیه السلام با شنیدن این سخن سخت گریسته و فرمودند :(امان از ناتوانی، ای پسرم! از کجا آب بیاورم؟ کمی بجنگ که به زودی به جدت، حضرت محمد علیه السلام را ملاقات خواهی کرد و او تو را با جام خویش چنان سیراب کند که بعد از آن هرگز تشنه نشوی.)
پس از سخنان ، علی اکبر به میدان بازگشته و به شدت مشغول جنگ شد تا ناگاه منقذ بن مره عبدی ( لعنه الله ) تیری به او زد و او را بر زمین انداخت در این هنگام علی اکبر علیه السلام فریاد زد : ( پدر جان سلام من بر تو باد! جدم،رسول خدا علیه السلام را می بینم که به تو سلام می رساند . میفرماید:برای آمدن نزد ما عجله و بشتاب).
سپس امام فریادی از دل برآورد و به شهادت رسید.
امام حسین علیه السلام بعد از شنیدن فریاد حضرت علی اکبر علیه السلام بالای سرش رفته ونشست ؛انگاه صورتشان را روی صورت علی اکبر علیه السلام گذاشته و فرمودند : ( خدا بکشد کسانی که تو را کشتند! که آنان چه گستاخی و جسارتی نسبت به خدا و هتک حرمت رسول خدا علیه السلام کردند؛ بعد از تو خاک بر سر دنیا).
راوی میگوید :در این هنگام:زینب دخترعلی علیه السلام از خیمه های خارج شد و در حالی که فریاد می زد: ( ای عزیزم، ای پسر برادرم!) به سوی علی اکبر علیه السلام رفت و خود را روی بدن مطهر او انداخت. امام حسین علیه السلام جلو رفت و او را بلند کرده و به میان زنان حرم بازگرداند.
پس از شهادت حضرت علی اکبر عیله السلام ، مردان اهل بیت علیه السلام یکی پس از دیگری وارد شدند تا اینکه تعدادی از ایشان توسط دشمن به شهادت رسیدند در این هنگام امام حسین علیه السلام فریاد زد: ( صبور باشید ای عموزادگان! صبور باشید ای اهل بیت من! صبور باشید که به خدا سوگند! از این روز به بعد هرگز شما را خوار و ذلیل نخواهم دید). »
📚لهوف سید ابن ابی طاووس 153و 154
#امام_حسین
#علی_اکبر
🆔 | @taranomrahmat
🏴جنگ حضرت علی اکبر (ع):
♦️« علی اکبر علیه السلام به میان لشکر دشمن رفت و جنگ نمایانی کرد و تعداد زیادی را به هلاکت رساند؛ سپس به سوی پدرش بازگشته و عرض کرد: ای پدر! تشنگی هلاکم کرده و فشار آهن ( کنایه از برخورد شمشیر ها و نیزه ها بر زره آن حضرت ) مرا به سختی انداخته ، آیا جرعه ای آب برایم پیدا می شود ؟
امام حسین علیه السلام با شنیدن این سخن سخت گریسته و فرمودند :(امان از ناتوانی، ای پسرم! از کجا آب بیاورم؟ کمی بجنگ که به زودی به جدت، حضرت محمد علیه السلام را ملاقات خواهی کرد و او تو را با جام خویش چنان سیراب کند که بعد از آن هرگز تشنه نشوی.)
پس از سخنان ، علی اکبر به میدان بازگشته و به شدت مشغول جنگ شد تا ناگاه منقذ بن مره عبدی ( لعنه الله ) تیری به او زد و او را بر زمین انداخت در این هنگام علی اکبر علیه السلام فریاد زد : ( پدر جان سلام من بر تو باد! جدم،رسول خدا علیه السلام را می بینم که به تو سلام می رساند . میفرماید:برای آمدن نزد ما عجله و بشتاب).
سپس امام فریادی از دل برآورد و به شهادت رسید.
امام حسین علیه السلام بعد از شنیدن فریاد حضرت علی اکبر علیه السلام بالای سرش رفته ونشست ؛انگاه صورتشان را روی صورت علی اکبر علیه السلام گذاشته و فرمودند : ( خدا بکشد کسانی که تو را کشتند! که آنان چه گستاخی و جسارتی نسبت به خدا و هتک حرمت رسول خدا علیه السلام کردند؛ بعد از تو خاک بر سر دنیا).
راوی میگوید :در این هنگام:زینب دخترعلی علیه السلام از خیمه های خارج شد و در حالی که فریاد می زد: ( ای عزیزم، ای پسر برادرم!) به سوی علی اکبر علیه السلام رفت و خود را روی بدن مطهر او انداخت. امام حسین علیه السلام جلو رفت و او را بلند کرده و به میان زنان حرم بازگرداند.
پس از شهادت حضرت علی اکبر عیله السلام ، مردان اهل بیت علیه السلام یکی پس از دیگری وارد شدند تا اینکه تعدادی از ایشان توسط دشمن به شهادت رسیدند در این هنگام امام حسین علیه السلام فریاد زد: ( صبور باشید ای عموزادگان! صبور باشید ای اهل بیت من! صبور باشید که به خدا سوگند! از این روز به بعد هرگز شما را خوار و ذلیل نخواهم دید). »
📚لهوف سید ابن ابی طاووس 153و 154
#امام_حسین
#علی_اکبر
🆔 | @taranomrahmat
Forwarded from اتچ بات
♦️ #محرم_الحرام🌙
🏴 #علی_اکبر 🏴
صفین و زنده کردی تو 🏴
ای حیدر قدر قدرت 🏴
#حسین_طاهری
🆔 | @taranomrahmat
🏴 #علی_اکبر 🏴
صفین و زنده کردی تو 🏴
ای حیدر قدر قدرت 🏴
#حسین_طاهری
🆔 | @taranomrahmat
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
♦️ #محرم_الحرام🌙
🏴 #علی_اکبر 🏴
صفین و زنده کردی تو 🏴
ای حیدر قدر قدرت 🏴
#حسین_طاهری
🆔 | @taranomrahmat
🏴 #علی_اکبر 🏴
صفین و زنده کردی تو 🏴
ای حیدر قدر قدرت 🏴
#حسین_طاهری
🆔 | @taranomrahmat
Telegram
attach 📎
🏴 #ویژه_محرم 🌙
🏴جنگ حضرت علی اکبر (ع):
♦️« علی اکبر علیه السلام به میان لشکر دشمن رفت و جنگ نمایانی کرد و تعداد زیادی را به هلاکت رساند؛ سپس به سوی پدرش بازگشته و عرض کرد: ای پدر! تشنگی هلاکم کرده و فشار آهن ( کنایه از برخورد شمشیر ها و نیزه ها بر زره آن حضرت ) مرا به سختی انداخته ، آیا جرعه ای آب برایم پیدا می شود ؟
امام حسین علیه السلام با شنیدن این سخن سخت گریسته و فرمودند :(امان از ناتوانی، ای پسرم! از کجا آب بیاورم؟ کمی بجنگ که به زودی به جدت، حضرت محمد علیه السلام را ملاقات خواهی کرد و او تو را با جام خویش چنان سیراب کند که بعد از آن هرگز تشنه نشوی.)
پس از سخنان ، علی اکبر به میدان بازگشته و به شدت مشغول جنگ شد تا ناگاه منقذ بن مره عبدی ( لعنه الله ) تیری به او زد و او را بر زمین انداخت در این هنگام علی اکبر علیه السلام فریاد زد : ( پدر جان سلام من بر تو باد! جدم،رسول خدا علیه السلام را می بینم که به تو سلام می رساند . میفرماید:برای آمدن نزد ما عجله و بشتاب).
سپس امام فریادی از دل برآورد و به شهادت رسید.
امام حسین علیه السلام بعد از شنیدن فریاد حضرت علی اکبر علیه السلام بالای سرش رفته ونشست ؛انگاه صورتشان را روی صورت علی اکبر علیه السلام گذاشته و فرمودند : ( خدا بکشد کسانی که تو را کشتند! که آنان چه گستاخی و جسارتی نسبت به خدا و هتک حرمت رسول خدا علیه السلام کردند؛ بعد از تو خاک بر سر دنیا).
راوی میگوید :در این هنگام:زینب دخترعلی علیه السلام از خیمه های خارج شد و در حالی که فریاد می زد: ( ای عزیزم، ای پسر برادرم!) به سوی علی اکبر علیه السلام رفت و خود را روی بدن مطهر او انداخت. امام حسین علیه السلام جلو رفت و او را بلند کرده و به میان زنان حرم بازگرداند.
پس از شهادت حضرت علی اکبر عیله السلام ، مردان اهل بیت علیه السلام یکی پس از دیگری وارد شدند تا اینکه تعدادی از ایشان توسط دشمن به شهادت رسیدند در این هنگام امام حسین علیه السلام فریاد زد: ( صبور باشید ای عموزادگان! صبور باشید ای اهل بیت من! صبور باشید که به خدا سوگند! از این روز به بعد هرگز شما را خوار و ذلیل نخواهم دید). »
📚لهوف سید ابن ابی طاووس 153و 154
#امام_حسین
#علی_اکبر
🆔 | @taranomrahmat
🏴جنگ حضرت علی اکبر (ع):
♦️« علی اکبر علیه السلام به میان لشکر دشمن رفت و جنگ نمایانی کرد و تعداد زیادی را به هلاکت رساند؛ سپس به سوی پدرش بازگشته و عرض کرد: ای پدر! تشنگی هلاکم کرده و فشار آهن ( کنایه از برخورد شمشیر ها و نیزه ها بر زره آن حضرت ) مرا به سختی انداخته ، آیا جرعه ای آب برایم پیدا می شود ؟
امام حسین علیه السلام با شنیدن این سخن سخت گریسته و فرمودند :(امان از ناتوانی، ای پسرم! از کجا آب بیاورم؟ کمی بجنگ که به زودی به جدت، حضرت محمد علیه السلام را ملاقات خواهی کرد و او تو را با جام خویش چنان سیراب کند که بعد از آن هرگز تشنه نشوی.)
پس از سخنان ، علی اکبر به میدان بازگشته و به شدت مشغول جنگ شد تا ناگاه منقذ بن مره عبدی ( لعنه الله ) تیری به او زد و او را بر زمین انداخت در این هنگام علی اکبر علیه السلام فریاد زد : ( پدر جان سلام من بر تو باد! جدم،رسول خدا علیه السلام را می بینم که به تو سلام می رساند . میفرماید:برای آمدن نزد ما عجله و بشتاب).
سپس امام فریادی از دل برآورد و به شهادت رسید.
امام حسین علیه السلام بعد از شنیدن فریاد حضرت علی اکبر علیه السلام بالای سرش رفته ونشست ؛انگاه صورتشان را روی صورت علی اکبر علیه السلام گذاشته و فرمودند : ( خدا بکشد کسانی که تو را کشتند! که آنان چه گستاخی و جسارتی نسبت به خدا و هتک حرمت رسول خدا علیه السلام کردند؛ بعد از تو خاک بر سر دنیا).
راوی میگوید :در این هنگام:زینب دخترعلی علیه السلام از خیمه های خارج شد و در حالی که فریاد می زد: ( ای عزیزم، ای پسر برادرم!) به سوی علی اکبر علیه السلام رفت و خود را روی بدن مطهر او انداخت. امام حسین علیه السلام جلو رفت و او را بلند کرده و به میان زنان حرم بازگرداند.
پس از شهادت حضرت علی اکبر عیله السلام ، مردان اهل بیت علیه السلام یکی پس از دیگری وارد شدند تا اینکه تعدادی از ایشان توسط دشمن به شهادت رسیدند در این هنگام امام حسین علیه السلام فریاد زد: ( صبور باشید ای عموزادگان! صبور باشید ای اهل بیت من! صبور باشید که به خدا سوگند! از این روز به بعد هرگز شما را خوار و ذلیل نخواهم دید). »
📚لهوف سید ابن ابی طاووس 153و 154
#امام_حسین
#علی_اکبر
🆔 | @taranomrahmat