♦️ #مقتل | #حضرت_قاسم_بن_حسن
♦️ #جانبازی و #شهادت_حضرت_قاسم (ع)
🔸راوی میگوید : جوانی که صورتش مانند پاره ماه می درخشید به میدان رفت و شروع به پیکار کرد ؛ ناگهان ابن فضیل ازدی ( لعنته الله ) چنان بر فرق مبارکش زد که سرش شکافت ؛آن جوان با صورت بر زمین افتاد و فریاد زد: ( عمو جان به فریادم برس )!
🔹امام حسین علیه السلام با شنیدم فریاد ان جوان همچون باز شکاری خود را به میدان رساند و مانند شیری خشمگین به لشکر ابن سعد یورش برد و شمشیری حواله ابن فضیل کرد ، او هم برای دفاع از خودش دستش را سپر کرد که بر اثر ضربه آن حضرت ، دستش از آرنج جدا شد و از شدت درد چنان فریادی کشید که تمام لشکر صدای او را شنیدند و برای نجاتش هجوم بردند که بر اثر این هجوم ، بدن او زیر سم اسبان ماند و هلاک شد .
🔸راوی می گوید : هنگامی که گرد و غبار میدان فرو نشست ، امام حسین علیه السلام را دیدم که بالای سر آن جوان ایستاده بود و از شدت درد ، پای خود را بر زمین می سایید ، حضرت با دیدن آن صحنه فرمودند :
🔹از رحمت خدا دور باد قومی که تو را کشت! بدان که در روز قیامت جدت از آنان به خاطر تو بازخواست خواهد کرد .
سپس فرمودند : ( به خدا قسم! بر عمویت سخت و دشوار است که صدایش کنی و او جوابت را ندهد یا جواب گوید اما سودی برایت نداشته باشد. به خدا سوگند! امروز روزی است که دشمنان پدرت زیاد و یارانش اندکند.)
🔸سپس حضرت آن جوان را در آغوش گرفت و او را در میان بدن های پاک شهدای اهل بیت قرار داد.
📚مقتل لهوف سید ابن ابی طاوس صفحه 156 و 157
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #جانبازی و #شهادت_حضرت_قاسم (ع)
🔸راوی میگوید : جوانی که صورتش مانند پاره ماه می درخشید به میدان رفت و شروع به پیکار کرد ؛ ناگهان ابن فضیل ازدی ( لعنته الله ) چنان بر فرق مبارکش زد که سرش شکافت ؛آن جوان با صورت بر زمین افتاد و فریاد زد: ( عمو جان به فریادم برس )!
🔹امام حسین علیه السلام با شنیدم فریاد ان جوان همچون باز شکاری خود را به میدان رساند و مانند شیری خشمگین به لشکر ابن سعد یورش برد و شمشیری حواله ابن فضیل کرد ، او هم برای دفاع از خودش دستش را سپر کرد که بر اثر ضربه آن حضرت ، دستش از آرنج جدا شد و از شدت درد چنان فریادی کشید که تمام لشکر صدای او را شنیدند و برای نجاتش هجوم بردند که بر اثر این هجوم ، بدن او زیر سم اسبان ماند و هلاک شد .
🔸راوی می گوید : هنگامی که گرد و غبار میدان فرو نشست ، امام حسین علیه السلام را دیدم که بالای سر آن جوان ایستاده بود و از شدت درد ، پای خود را بر زمین می سایید ، حضرت با دیدن آن صحنه فرمودند :
🔹از رحمت خدا دور باد قومی که تو را کشت! بدان که در روز قیامت جدت از آنان به خاطر تو بازخواست خواهد کرد .
سپس فرمودند : ( به خدا قسم! بر عمویت سخت و دشوار است که صدایش کنی و او جوابت را ندهد یا جواب گوید اما سودی برایت نداشته باشد. به خدا سوگند! امروز روزی است که دشمنان پدرت زیاد و یارانش اندکند.)
🔸سپس حضرت آن جوان را در آغوش گرفت و او را در میان بدن های پاک شهدای اهل بیت قرار داد.
📚مقتل لهوف سید ابن ابی طاوس صفحه 156 و 157
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
🏴 #ویژه_محرم 🌙
🏴جنگ حضرت علی اکبر (ع):
♦️« علی اکبر علیه السلام به میان لشکر دشمن رفت و جنگ نمایانی کرد و تعداد زیادی را به هلاکت رساند؛ سپس به سوی پدرش بازگشته و عرض کرد: ای پدر! تشنگی هلاکم کرده و فشار آهن ( کنایه از برخورد شمشیر ها و نیزه ها بر زره آن حضرت ) مرا به سختی انداخته ، آیا جرعه ای آب برایم پیدا می شود ؟
امام حسین علیه السلام با شنیدن این سخن سخت گریسته و فرمودند :(امان از ناتوانی، ای پسرم! از کجا آب بیاورم؟ کمی بجنگ که به زودی به جدت، حضرت محمد علیه السلام را ملاقات خواهی کرد و او تو را با جام خویش چنان سیراب کند که بعد از آن هرگز تشنه نشوی.)
پس از سخنان ، علی اکبر به میدان بازگشته و به شدت مشغول جنگ شد تا ناگاه منقذ بن مره عبدی ( لعنه الله ) تیری به او زد و او را بر زمین انداخت در این هنگام علی اکبر علیه السلام فریاد زد : ( پدر جان سلام من بر تو باد! جدم،رسول خدا علیه السلام را می بینم که به تو سلام می رساند . میفرماید:برای آمدن نزد ما عجله و بشتاب).
سپس امام فریادی از دل برآورد و به شهادت رسید.
امام حسین علیه السلام بعد از شنیدن فریاد حضرت علی اکبر علیه السلام بالای سرش رفته ونشست ؛انگاه صورتشان را روی صورت علی اکبر علیه السلام گذاشته و فرمودند : ( خدا بکشد کسانی که تو را کشتند! که آنان چه گستاخی و جسارتی نسبت به خدا و هتک حرمت رسول خدا علیه السلام کردند؛ بعد از تو خاک بر سر دنیا).
راوی میگوید :در این هنگام:زینب دخترعلی علیه السلام از خیمه های خارج شد و در حالی که فریاد می زد: ( ای عزیزم، ای پسر برادرم!) به سوی علی اکبر علیه السلام رفت و خود را روی بدن مطهر او انداخت. امام حسین علیه السلام جلو رفت و او را بلند کرده و به میان زنان حرم بازگرداند.
پس از شهادت حضرت علی اکبر عیله السلام ، مردان اهل بیت علیه السلام یکی پس از دیگری وارد شدند تا اینکه تعدادی از ایشان توسط دشمن به شهادت رسیدند در این هنگام امام حسین علیه السلام فریاد زد: ( صبور باشید ای عموزادگان! صبور باشید ای اهل بیت من! صبور باشید که به خدا سوگند! از این روز به بعد هرگز شما را خوار و ذلیل نخواهم دید). »
📚لهوف سید ابن ابی طاووس 153و 154
#امام_حسین
#علی_اکبر
🆔 | @taranomrahmat
🏴جنگ حضرت علی اکبر (ع):
♦️« علی اکبر علیه السلام به میان لشکر دشمن رفت و جنگ نمایانی کرد و تعداد زیادی را به هلاکت رساند؛ سپس به سوی پدرش بازگشته و عرض کرد: ای پدر! تشنگی هلاکم کرده و فشار آهن ( کنایه از برخورد شمشیر ها و نیزه ها بر زره آن حضرت ) مرا به سختی انداخته ، آیا جرعه ای آب برایم پیدا می شود ؟
امام حسین علیه السلام با شنیدن این سخن سخت گریسته و فرمودند :(امان از ناتوانی، ای پسرم! از کجا آب بیاورم؟ کمی بجنگ که به زودی به جدت، حضرت محمد علیه السلام را ملاقات خواهی کرد و او تو را با جام خویش چنان سیراب کند که بعد از آن هرگز تشنه نشوی.)
پس از سخنان ، علی اکبر به میدان بازگشته و به شدت مشغول جنگ شد تا ناگاه منقذ بن مره عبدی ( لعنه الله ) تیری به او زد و او را بر زمین انداخت در این هنگام علی اکبر علیه السلام فریاد زد : ( پدر جان سلام من بر تو باد! جدم،رسول خدا علیه السلام را می بینم که به تو سلام می رساند . میفرماید:برای آمدن نزد ما عجله و بشتاب).
سپس امام فریادی از دل برآورد و به شهادت رسید.
امام حسین علیه السلام بعد از شنیدن فریاد حضرت علی اکبر علیه السلام بالای سرش رفته ونشست ؛انگاه صورتشان را روی صورت علی اکبر علیه السلام گذاشته و فرمودند : ( خدا بکشد کسانی که تو را کشتند! که آنان چه گستاخی و جسارتی نسبت به خدا و هتک حرمت رسول خدا علیه السلام کردند؛ بعد از تو خاک بر سر دنیا).
راوی میگوید :در این هنگام:زینب دخترعلی علیه السلام از خیمه های خارج شد و در حالی که فریاد می زد: ( ای عزیزم، ای پسر برادرم!) به سوی علی اکبر علیه السلام رفت و خود را روی بدن مطهر او انداخت. امام حسین علیه السلام جلو رفت و او را بلند کرده و به میان زنان حرم بازگرداند.
پس از شهادت حضرت علی اکبر عیله السلام ، مردان اهل بیت علیه السلام یکی پس از دیگری وارد شدند تا اینکه تعدادی از ایشان توسط دشمن به شهادت رسیدند در این هنگام امام حسین علیه السلام فریاد زد: ( صبور باشید ای عموزادگان! صبور باشید ای اهل بیت من! صبور باشید که به خدا سوگند! از این روز به بعد هرگز شما را خوار و ذلیل نخواهم دید). »
📚لهوف سید ابن ابی طاووس 153و 154
#امام_حسین
#علی_اکبر
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #محرم_الحرام 🌙
♦️ #احادیث | #امام_حسین (ع)
♦️امام حسین علیه السلام فرمودند :
🔸کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار میشود.
📚(بحارالانوار،ج78،ص120)
🔸عقل کامل نمی شود مگر با پیروی از حق.
📚بحار الانوار، ج 78، ص 127
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #احادیث | #امام_حسین (ع)
♦️امام حسین علیه السلام فرمودند :
🔸کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار میشود.
📚(بحارالانوار،ج78،ص120)
🔸عقل کامل نمی شود مگر با پیروی از حق.
📚بحار الانوار، ج 78، ص 127
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
🏴🏴تاسوعا چه روزی بود🏴🏴
♦️امام صادق علیه السلام:
تاسوعا روزی است که در آن روز، امام حسین و اصحابش را محاصره کردند و ابنمرجانه و عمربنسعد به جهت زیادی لشکر خود، اظهار شادمانی میکردند و در این روز، حسین را تنها و غریب یافتند و دانستند که دیگر یاوری به سراغ او نخواهد آمد و اهل عراق او را یاری نخواهند کرد.
📚سفینه البحار - جلد ۲ - صفحه ۱۲۳
#امام_حسین #امام_صادق
@saqaleyn
🆔 | @taranomrahmat
♦️امام صادق علیه السلام:
تاسوعا روزی است که در آن روز، امام حسین و اصحابش را محاصره کردند و ابنمرجانه و عمربنسعد به جهت زیادی لشکر خود، اظهار شادمانی میکردند و در این روز، حسین را تنها و غریب یافتند و دانستند که دیگر یاوری به سراغ او نخواهد آمد و اهل عراق او را یاری نخواهند کرد.
📚سفینه البحار - جلد ۲ - صفحه ۱۲۳
#امام_حسین #امام_صادق
@saqaleyn
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #اباعبدالله (ع) 😔
♦️فکر کن؛ امام حسین علیهالسلام در حالی که محاصره شده است، از کربلا، یک نامه دو خطی برای برادرشان محمد حنفیه و قبیله بنیهاشم مینویسند. نامهای که قرار است آخرین نامه امام حسین باشد؛
و فقط دو خط!
((بِسمِ اللّه ِالرَّحمنِ الرَّحيمِ، مِنَ الحُسَينِ بنِ عَلِي إلى مُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ ومَن قِبَلَهُ مِن بَني هاشِمٍ، أمّا بَعدُ، فَكَأَنَّ الدُّنيا لَم تَكُن وكَأَنَّ الآخِرَةَ لَم تَزَل، وَالسَّلامُ))
((نامه اى است از حسینبنعلى به محمد بن على، و دیگر بنى هاشم. اما بعد، دنيا چنان است كه گويى هرگز نبوده است و آخرت ، چنان است كه گويى همواره بوده است! بدرود))
📚كامل الزيارات، صفحه ۱۵۸ ،حدیث ۱۹۶
📚بحار الأنوار، جلد ۴۵ ، صفحه ۸۷، حدیث ۲۳
#امام_حسین @saqaleyn
🆔 | @taranomrahmat
♦️فکر کن؛ امام حسین علیهالسلام در حالی که محاصره شده است، از کربلا، یک نامه دو خطی برای برادرشان محمد حنفیه و قبیله بنیهاشم مینویسند. نامهای که قرار است آخرین نامه امام حسین باشد؛
و فقط دو خط!
((بِسمِ اللّه ِالرَّحمنِ الرَّحيمِ، مِنَ الحُسَينِ بنِ عَلِي إلى مُحَمَّدِ بنِ عَلِيٍّ ومَن قِبَلَهُ مِن بَني هاشِمٍ، أمّا بَعدُ، فَكَأَنَّ الدُّنيا لَم تَكُن وكَأَنَّ الآخِرَةَ لَم تَزَل، وَالسَّلامُ))
((نامه اى است از حسینبنعلى به محمد بن على، و دیگر بنى هاشم. اما بعد، دنيا چنان است كه گويى هرگز نبوده است و آخرت ، چنان است كه گويى همواره بوده است! بدرود))
📚كامل الزيارات، صفحه ۱۵۸ ،حدیث ۱۹۶
📚بحار الأنوار، جلد ۴۵ ، صفحه ۸۷، حدیث ۲۳
#امام_حسین @saqaleyn
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #اشک_بر_حسین
♦️امام رضا علیه السلام فرمودند:
🔸بر حسین علیه السلام گریه کنندگان گریه کنند
چرا که گریه بر او گناهان بزرگ را از بین می برد، سپس فرمودند:
🔹پدرم هنگامی که ماه محرم فرا می رسید خنده کنان دیده نمی شد و گرفتگی و غمگینی بر ایشان غالب می شد تا اینکه ده روز سپری می شد و هنگامی که روز دهم می شد آن روز روز مصیبت و گریه اش می بود و می فرمود: این روزی است که در آن امام حسین علیه السلام را کشتند
📚بحار الأنوار، ج ۴۴، ص ۲۸۲
📚وسائل الشیعة؛ ج ۱۴ ،ص ۵۰۵
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
♦️امام رضا علیه السلام فرمودند:
🔸بر حسین علیه السلام گریه کنندگان گریه کنند
چرا که گریه بر او گناهان بزرگ را از بین می برد، سپس فرمودند:
🔹پدرم هنگامی که ماه محرم فرا می رسید خنده کنان دیده نمی شد و گرفتگی و غمگینی بر ایشان غالب می شد تا اینکه ده روز سپری می شد و هنگامی که روز دهم می شد آن روز روز مصیبت و گریه اش می بود و می فرمود: این روزی است که در آن امام حسین علیه السلام را کشتند
📚بحار الأنوار، ج ۴۴، ص ۲۸۲
📚وسائل الشیعة؛ ج ۱۴ ،ص ۵۰۵
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
🕯آغاز اسارت نوه ی رسول الله🕯
🏴وقتی حضرت زینب از کنار بدن برخاک افتاده برادرش حسین میگذشت، میگفت:
«ای رسول الله، ای رسول الله
فرشتگان آسمان بر تو صلوات گویند.
این حسین است که در دشت افتاده،
آغشته به خون،
و اعضایش بریده شده!
ای محمد!
دخترانت اسیرند،
ذریهات کشته شدهاند
و باد بر بدن آنها میوزد.»
این سخنان زینب، دوست و دشمن را به گریه انداخت.
📚البدایه و النهایه، جلد ۸، صفحه ۱۹۳
📚وقعة الطف، صفحه ۲۵۹
📚مثیرالاحزان، صفحه ۸۴
#امام_حسین
#حضرت_زینب
@saqaleyn
🆔 | @taranomrahmat
🏴وقتی حضرت زینب از کنار بدن برخاک افتاده برادرش حسین میگذشت، میگفت:
«ای رسول الله، ای رسول الله
فرشتگان آسمان بر تو صلوات گویند.
این حسین است که در دشت افتاده،
آغشته به خون،
و اعضایش بریده شده!
ای محمد!
دخترانت اسیرند،
ذریهات کشته شدهاند
و باد بر بدن آنها میوزد.»
این سخنان زینب، دوست و دشمن را به گریه انداخت.
📚البدایه و النهایه، جلد ۸، صفحه ۱۹۳
📚وقعة الطف، صفحه ۲۵۹
📚مثیرالاحزان، صفحه ۸۴
#امام_حسین
#حضرت_زینب
@saqaleyn
🆔 | @taranomrahmat
♦️ سه اثر برای زیارت قبر #امام_حسین (علیه السلام)
🖋 امام باقر (علیه السلام) : به شیعیان ما سفارش کنید به زیارت قبر امام حسین علیه السلام بروند.
🖋 «مُرُوا شِیعَتَنَا»، یعنی به آنها تذکّر بدهید، به آنها امر کنید که به زیارت بروند ، حضرت در این روایت سه اثر برای زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) بیان میفرماید :
1⃣ بر روزی او افزوده میشود ؛ زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) وسعت #رزق میآورد «فَإِنَّ إِتْیَانَهُ یَزِیدُ فِی الرِّزْقِ»
2⃣ زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) #طول_عمر می آورد «وَ یَمُدُّ فِی الْعُمُرِ»
3⃣ انسان را از پیشامدهای ناگوار حفظ می کند، «وَ یَدْفَعُ مَدَافِعَ السُّوءِ»
🔸 اینها آثار مادّی زیارت است که زائر قبر حضرت ، در این عالم به آنها نائل میشود ؛ این آثار غیر از آثار معنوی مطرح شده در روایات دیگر است؛ به طور مثال در برخی روایات ثواب هر گام در راه زیارت قبر امام حسین برابر حجّ و عمره عنوان شده است ؛ آثار معنوی زیارت را فقط خدا میداند، ما نمیتوانیم آن را اندازهگیری کنیم.
📚 وسائل الشیعه ، ج۱۴
🆔 | @taranomrahmat
🖋 امام باقر (علیه السلام) : به شیعیان ما سفارش کنید به زیارت قبر امام حسین علیه السلام بروند.
🖋 «مُرُوا شِیعَتَنَا»، یعنی به آنها تذکّر بدهید، به آنها امر کنید که به زیارت بروند ، حضرت در این روایت سه اثر برای زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) بیان میفرماید :
1⃣ بر روزی او افزوده میشود ؛ زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) وسعت #رزق میآورد «فَإِنَّ إِتْیَانَهُ یَزِیدُ فِی الرِّزْقِ»
2⃣ زیارت قبر امام حسین (علیه السلام) #طول_عمر می آورد «وَ یَمُدُّ فِی الْعُمُرِ»
3⃣ انسان را از پیشامدهای ناگوار حفظ می کند، «وَ یَدْفَعُ مَدَافِعَ السُّوءِ»
🔸 اینها آثار مادّی زیارت است که زائر قبر حضرت ، در این عالم به آنها نائل میشود ؛ این آثار غیر از آثار معنوی مطرح شده در روایات دیگر است؛ به طور مثال در برخی روایات ثواب هر گام در راه زیارت قبر امام حسین برابر حجّ و عمره عنوان شده است ؛ آثار معنوی زیارت را فقط خدا میداند، ما نمیتوانیم آن را اندازهگیری کنیم.
📚 وسائل الشیعه ، ج۱۴
🆔 | @taranomrahmat
♦️ ثواب زیارت سیّدالشّهدا علیه السلام در شب و روز نیمه شعبان!
♦️ داوود رِقّی از حضرت باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود↯↯
♦️ هرکس حسین بن علی علیه السلام را در شب نیمه شعبان زیارت کند، گناهانش آمرزیده می شود، و از آن موقع تا یک سال عمل بدی برای وی نوشته نمی شود، پس اگر در سال آینده نیز حسین بن علی را زیارت کند، گناهانش(گناهان آن سال) آمرزیده می شود.
📚 وسائل الشيعة، ج۱۴، ص۴۶۹
📚 امالی طوسی، ص۴۸
📚 مصباح المتهجد، ص۸۳۰
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
♦️ داوود رِقّی از حضرت باقر علیه السلام نقل می کند که فرمود↯↯
♦️ هرکس حسین بن علی علیه السلام را در شب نیمه شعبان زیارت کند، گناهانش آمرزیده می شود، و از آن موقع تا یک سال عمل بدی برای وی نوشته نمی شود، پس اگر در سال آینده نیز حسین بن علی را زیارت کند، گناهانش(گناهان آن سال) آمرزیده می شود.
📚 وسائل الشيعة، ج۱۴، ص۴۶۹
📚 امالی طوسی، ص۴۸
📚 مصباح المتهجد، ص۸۳۰
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #احادیث | #امام_حسین (ع)
🔹امام حسین علیه السلام فرمودند :
🔸مبادا از کسانى باشى که از گناه دیگران بیمناکند، و از کیفر گناه خود آسوده خاطرند.
📚(تحف العقول، ص۲۷۳ )
🔸بزرگوار کسى است، که گفتارش با عملش یکى باشد.
📚(مستدرک الوسائل، ج ۷ ص ۱۹۳ ح۶ )
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
🔹امام حسین علیه السلام فرمودند :
🔸مبادا از کسانى باشى که از گناه دیگران بیمناکند، و از کیفر گناه خود آسوده خاطرند.
📚(تحف العقول، ص۲۷۳ )
🔸بزرگوار کسى است، که گفتارش با عملش یکى باشد.
📚(مستدرک الوسائل، ج ۷ ص ۱۹۳ ح۶ )
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #احادیث | #امام_حسین (ع)
🔹امام حسین علیه السلام فرمودند :
🔸مبادا از کسانى باشى که از گناه دیگران بیمناکند، و از کیفر گناه خود آسوده خاطرند.
📚(تحف العقول، ص۲۷۳ )
🔸بزرگوار کسى است، که گفتارش با عملش یکى باشد.
📚(مستدرک الوسائل، ج ۷ ص ۱۹۳ ح۶ )
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
🔹امام حسین علیه السلام فرمودند :
🔸مبادا از کسانى باشى که از گناه دیگران بیمناکند، و از کیفر گناه خود آسوده خاطرند.
📚(تحف العقول، ص۲۷۳ )
🔸بزرگوار کسى است، که گفتارش با عملش یکى باشد.
📚(مستدرک الوسائل، ج ۷ ص ۱۹۳ ح۶ )
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #محرم_الحرام 🌙
♦️ #احادیث | #امام_حسین (ع)
♦️امام حسین علیه السلام فرمودند :
🔸کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار میشود.
📚(بحارالانوار،ج78،ص120)
🔸عقل کامل نمی شود مگر با پیروی از حق.
📚بحار الانوار، ج 78، ص 127
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #احادیث | #امام_حسین (ع)
♦️امام حسین علیه السلام فرمودند :
🔸کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار میشود.
📚(بحارالانوار،ج78،ص120)
🔸عقل کامل نمی شود مگر با پیروی از حق.
📚بحار الانوار، ج 78، ص 127
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #محرم_الحرام 🌙
♦️ #تاریخ_عاشورا
ملاقات امام حسین (ع) با #زهیر_بن_قین
🔹شیخ مفید ره روایت میکند : از گروهی از قبیله فزاره و بجیله نقل شده که گفتند : ما همراه زهیر بن قین در کاروان او از سفر حج به سوی کوفه حرکت میکردیم.
🔸کاروان حسین علیه السلام جلوتر حرکت میکرد ، سرانجام کاروان ما به کاروان حسین علیه السلام رسید ، در مسیر راه هرجا که امام حسین علیه السلام میخواستند در منزلگاهی توقف کند ، ما از او کناره میگرفتیم و در منزلگاه دیگر فرود می آمدیم ( از این رو هنوز زهیر خود را آماده نکرده بود که به حسین علیه السلام بپیوندد ) در یکی از منزلگاه ها که کاروان حسین علیه السلام فرود آمد ، ما نیز ناگزیر شدیم در همانجا فرود آییم ، تا این که غذا آوردند و مشغول خوردن غذا شدیم ، ناگاه فرستاده ی امام حسین علیه السلام نزد ما آمد و به ما سلام کرد ، آن گاه خطاب به زهیر بن قین چنین گفت : ای زهیر بن قین! اباعبدالله علیه السلام مرا به سوی تو فرستاده ، تا به تو پیام دهم که نزد حسین علیه السلام بیای .
🔹همه ما لقمه غذایی که در دست داشتیم به زمین انداختیم ، و همچون کسانی که پرنده بر سرشان است ، بی حرکت و مبهوت ماندیم.
ناگاه همسر زهیر بن قین دیلم دختر عمرو بن زهیر گفت : سبحان الله! ایا پسر رسول خدا علیه السلام برای تو پیام میفرستد، و تو را فرا میخواند و تو نزدش نمی روی ؟ چه میشود که به حضورش بروی و سخنش را بشنوی .
🔸زهیر تحت تاثیر کلام همسرش قرار گرفت برخاست و به حضور امام حسین علیه السلام رفت ، چندان نگذشته بود که شادمان با چهره ی برافروخته بازگشت و دستور داد خیمه اش را کندند و اثاثیه اش را برداشت ، و کنار کاروان حسین علیه السلام بردند ، انگاه زهیر به همسرش دیلم گفت ، انا طالق ... ؛ تو را طلاق دادم ، چرا که من دوست ندارم از ناحیه من جز خیر ، اسیبی به تو برسد ،من تصمیم گرفته ام که به حسین علیه السلام بپیوندم تا جانم را فدایش کنم ، و سپر بلای او گردم.
🔹آن گاه زهیر اموال همسرش را به او داد ، و او آن را در اختیار پسر عمو هایش قرار داد ، تا به بستگانش برسد ، سپس دیلم برخواست و نزد زهیر آمد و در حالی که گریه میکرد با او خداحافظی نمود ، هنگام خداحافظی قاطعانه گفت : خداوند یار و یاور تو باشد و آن چه خیر است برای تو فراهم سازد، از تو تقاضا دارم در روز قیامت در نزد جد امام حسین علیه السلام از من یادی کنی .
در این هنگام زهیر به حاظران از افراد قوم و قبیله و کاروان خود رو کرد و گفت : کسی که از شما دوست دارد همراه من بیاید ، وگرنه این اخرین دیدار من با شما است .
🔸سپس گفت : اکنون لازم به یادآوری است که حدیثی از سلمان را به یاد شما آورم ، انگاه که در جنگ به پیروزی و فتح و تحصیل غنائم نایل شدیم ، خوشحال بودیم ، سلمان به ما گفت : ایا به خاطر این پیروزی خوشحالید ؟
گفتیم :آری .
گفت : وقتی که سرور جوانان آل محمد علیه السلام را درک کردید ، در آن هنگام جنگ در رکاب او حسین علیه السلام برای شما خوشحال کننده تر از این غنایم است .
اینکه با شما خداحافظی می کنم، زیرا در آن روز عاشورا زنده نخواهم ماند .
📚بحارالانوار ؛ جلد 2 ص 73 و 74
📚 ج 44 ص 371 و 372 ترجمه ارشاد مفید .
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
♦️ #تاریخ_عاشورا
ملاقات امام حسین (ع) با #زهیر_بن_قین
🔹شیخ مفید ره روایت میکند : از گروهی از قبیله فزاره و بجیله نقل شده که گفتند : ما همراه زهیر بن قین در کاروان او از سفر حج به سوی کوفه حرکت میکردیم.
🔸کاروان حسین علیه السلام جلوتر حرکت میکرد ، سرانجام کاروان ما به کاروان حسین علیه السلام رسید ، در مسیر راه هرجا که امام حسین علیه السلام میخواستند در منزلگاهی توقف کند ، ما از او کناره میگرفتیم و در منزلگاه دیگر فرود می آمدیم ( از این رو هنوز زهیر خود را آماده نکرده بود که به حسین علیه السلام بپیوندد ) در یکی از منزلگاه ها که کاروان حسین علیه السلام فرود آمد ، ما نیز ناگزیر شدیم در همانجا فرود آییم ، تا این که غذا آوردند و مشغول خوردن غذا شدیم ، ناگاه فرستاده ی امام حسین علیه السلام نزد ما آمد و به ما سلام کرد ، آن گاه خطاب به زهیر بن قین چنین گفت : ای زهیر بن قین! اباعبدالله علیه السلام مرا به سوی تو فرستاده ، تا به تو پیام دهم که نزد حسین علیه السلام بیای .
🔹همه ما لقمه غذایی که در دست داشتیم به زمین انداختیم ، و همچون کسانی که پرنده بر سرشان است ، بی حرکت و مبهوت ماندیم.
ناگاه همسر زهیر بن قین دیلم دختر عمرو بن زهیر گفت : سبحان الله! ایا پسر رسول خدا علیه السلام برای تو پیام میفرستد، و تو را فرا میخواند و تو نزدش نمی روی ؟ چه میشود که به حضورش بروی و سخنش را بشنوی .
🔸زهیر تحت تاثیر کلام همسرش قرار گرفت برخاست و به حضور امام حسین علیه السلام رفت ، چندان نگذشته بود که شادمان با چهره ی برافروخته بازگشت و دستور داد خیمه اش را کندند و اثاثیه اش را برداشت ، و کنار کاروان حسین علیه السلام بردند ، انگاه زهیر به همسرش دیلم گفت ، انا طالق ... ؛ تو را طلاق دادم ، چرا که من دوست ندارم از ناحیه من جز خیر ، اسیبی به تو برسد ،من تصمیم گرفته ام که به حسین علیه السلام بپیوندم تا جانم را فدایش کنم ، و سپر بلای او گردم.
🔹آن گاه زهیر اموال همسرش را به او داد ، و او آن را در اختیار پسر عمو هایش قرار داد ، تا به بستگانش برسد ، سپس دیلم برخواست و نزد زهیر آمد و در حالی که گریه میکرد با او خداحافظی نمود ، هنگام خداحافظی قاطعانه گفت : خداوند یار و یاور تو باشد و آن چه خیر است برای تو فراهم سازد، از تو تقاضا دارم در روز قیامت در نزد جد امام حسین علیه السلام از من یادی کنی .
در این هنگام زهیر به حاظران از افراد قوم و قبیله و کاروان خود رو کرد و گفت : کسی که از شما دوست دارد همراه من بیاید ، وگرنه این اخرین دیدار من با شما است .
🔸سپس گفت : اکنون لازم به یادآوری است که حدیثی از سلمان را به یاد شما آورم ، انگاه که در جنگ به پیروزی و فتح و تحصیل غنائم نایل شدیم ، خوشحال بودیم ، سلمان به ما گفت : ایا به خاطر این پیروزی خوشحالید ؟
گفتیم :آری .
گفت : وقتی که سرور جوانان آل محمد علیه السلام را درک کردید ، در آن هنگام جنگ در رکاب او حسین علیه السلام برای شما خوشحال کننده تر از این غنایم است .
اینکه با شما خداحافظی می کنم، زیرا در آن روز عاشورا زنده نخواهم ماند .
📚بحارالانوار ؛ جلد 2 ص 73 و 74
📚 ج 44 ص 371 و 372 ترجمه ارشاد مفید .
#امام_حسین
🆔 | @taranomrahmat
🏴 #ویژه_محرم 🌙
🏴جنگ حضرت علی اکبر (ع):
♦️« علی اکبر علیه السلام به میان لشکر دشمن رفت و جنگ نمایانی کرد و تعداد زیادی را به هلاکت رساند؛ سپس به سوی پدرش بازگشته و عرض کرد: ای پدر! تشنگی هلاکم کرده و فشار آهن ( کنایه از برخورد شمشیر ها و نیزه ها بر زره آن حضرت ) مرا به سختی انداخته ، آیا جرعه ای آب برایم پیدا می شود ؟
امام حسین علیه السلام با شنیدن این سخن سخت گریسته و فرمودند :(امان از ناتوانی، ای پسرم! از کجا آب بیاورم؟ کمی بجنگ که به زودی به جدت، حضرت محمد علیه السلام را ملاقات خواهی کرد و او تو را با جام خویش چنان سیراب کند که بعد از آن هرگز تشنه نشوی.)
پس از سخنان ، علی اکبر به میدان بازگشته و به شدت مشغول جنگ شد تا ناگاه منقذ بن مره عبدی ( لعنه الله ) تیری به او زد و او را بر زمین انداخت در این هنگام علی اکبر علیه السلام فریاد زد : ( پدر جان سلام من بر تو باد! جدم،رسول خدا علیه السلام را می بینم که به تو سلام می رساند . میفرماید:برای آمدن نزد ما عجله و بشتاب).
سپس امام فریادی از دل برآورد و به شهادت رسید.
امام حسین علیه السلام بعد از شنیدن فریاد حضرت علی اکبر علیه السلام بالای سرش رفته ونشست ؛انگاه صورتشان را روی صورت علی اکبر علیه السلام گذاشته و فرمودند : ( خدا بکشد کسانی که تو را کشتند! که آنان چه گستاخی و جسارتی نسبت به خدا و هتک حرمت رسول خدا علیه السلام کردند؛ بعد از تو خاک بر سر دنیا).
راوی میگوید :در این هنگام:زینب دخترعلی علیه السلام از خیمه های خارج شد و در حالی که فریاد می زد: ( ای عزیزم، ای پسر برادرم!) به سوی علی اکبر علیه السلام رفت و خود را روی بدن مطهر او انداخت. امام حسین علیه السلام جلو رفت و او را بلند کرده و به میان زنان حرم بازگرداند.
پس از شهادت حضرت علی اکبر عیله السلام ، مردان اهل بیت علیه السلام یکی پس از دیگری وارد شدند تا اینکه تعدادی از ایشان توسط دشمن به شهادت رسیدند در این هنگام امام حسین علیه السلام فریاد زد: ( صبور باشید ای عموزادگان! صبور باشید ای اهل بیت من! صبور باشید که به خدا سوگند! از این روز به بعد هرگز شما را خوار و ذلیل نخواهم دید). »
📚لهوف سید ابن ابی طاووس 153و 154
#امام_حسین
#علی_اکبر
🆔 | @taranomrahmat
🏴جنگ حضرت علی اکبر (ع):
♦️« علی اکبر علیه السلام به میان لشکر دشمن رفت و جنگ نمایانی کرد و تعداد زیادی را به هلاکت رساند؛ سپس به سوی پدرش بازگشته و عرض کرد: ای پدر! تشنگی هلاکم کرده و فشار آهن ( کنایه از برخورد شمشیر ها و نیزه ها بر زره آن حضرت ) مرا به سختی انداخته ، آیا جرعه ای آب برایم پیدا می شود ؟
امام حسین علیه السلام با شنیدن این سخن سخت گریسته و فرمودند :(امان از ناتوانی، ای پسرم! از کجا آب بیاورم؟ کمی بجنگ که به زودی به جدت، حضرت محمد علیه السلام را ملاقات خواهی کرد و او تو را با جام خویش چنان سیراب کند که بعد از آن هرگز تشنه نشوی.)
پس از سخنان ، علی اکبر به میدان بازگشته و به شدت مشغول جنگ شد تا ناگاه منقذ بن مره عبدی ( لعنه الله ) تیری به او زد و او را بر زمین انداخت در این هنگام علی اکبر علیه السلام فریاد زد : ( پدر جان سلام من بر تو باد! جدم،رسول خدا علیه السلام را می بینم که به تو سلام می رساند . میفرماید:برای آمدن نزد ما عجله و بشتاب).
سپس امام فریادی از دل برآورد و به شهادت رسید.
امام حسین علیه السلام بعد از شنیدن فریاد حضرت علی اکبر علیه السلام بالای سرش رفته ونشست ؛انگاه صورتشان را روی صورت علی اکبر علیه السلام گذاشته و فرمودند : ( خدا بکشد کسانی که تو را کشتند! که آنان چه گستاخی و جسارتی نسبت به خدا و هتک حرمت رسول خدا علیه السلام کردند؛ بعد از تو خاک بر سر دنیا).
راوی میگوید :در این هنگام:زینب دخترعلی علیه السلام از خیمه های خارج شد و در حالی که فریاد می زد: ( ای عزیزم، ای پسر برادرم!) به سوی علی اکبر علیه السلام رفت و خود را روی بدن مطهر او انداخت. امام حسین علیه السلام جلو رفت و او را بلند کرده و به میان زنان حرم بازگرداند.
پس از شهادت حضرت علی اکبر عیله السلام ، مردان اهل بیت علیه السلام یکی پس از دیگری وارد شدند تا اینکه تعدادی از ایشان توسط دشمن به شهادت رسیدند در این هنگام امام حسین علیه السلام فریاد زد: ( صبور باشید ای عموزادگان! صبور باشید ای اهل بیت من! صبور باشید که به خدا سوگند! از این روز به بعد هرگز شما را خوار و ذلیل نخواهم دید). »
📚لهوف سید ابن ابی طاووس 153و 154
#امام_حسین
#علی_اکبر
🆔 | @taranomrahmat
🏴🏴تاسوعا چه روزی بود🏴🏴
♦️امام صادق علیه السلام:
تاسوعا روزی است که در آن روز، امام حسین و اصحابش را محاصره کردند و ابنمرجانه و عمربنسعد به جهت زیادی لشکر خود، اظهار شادمانی میکردند و در این روز، حسین را تنها و غریب یافتند و دانستند که دیگر یاوری به سراغ او نخواهد آمد و اهل عراق او را یاری نخواهند کرد.
📚سفینه البحار - جلد ۲ - صفحه ۱۲۳
#امام_حسین #امام_صادق
@saqaleyn
🆔 | @taranomrahmat
♦️امام صادق علیه السلام:
تاسوعا روزی است که در آن روز، امام حسین و اصحابش را محاصره کردند و ابنمرجانه و عمربنسعد به جهت زیادی لشکر خود، اظهار شادمانی میکردند و در این روز، حسین را تنها و غریب یافتند و دانستند که دیگر یاوری به سراغ او نخواهد آمد و اهل عراق او را یاری نخواهند کرد.
📚سفینه البحار - جلد ۲ - صفحه ۱۲۳
#امام_حسین #امام_صادق
@saqaleyn
🆔 | @taranomrahmat