هرصبح بخیر "تو"
یک "دوستت دارم" است
برای من !
تکرارش کن
خورشید طلوع کرده
گنجشگ هاپشت پنجره
سروصدابه راه انداخته اند
صبح
ازراه رسیده..
#عرفان_یزدانی⚘ℬ
صبحت بخیر عزیزترینم❤️💋
یک "دوستت دارم" است
برای من !
تکرارش کن
خورشید طلوع کرده
گنجشگ هاپشت پنجره
سروصدابه راه انداخته اند
صبح
ازراه رسیده..
#عرفان_یزدانی⚘ℬ
صبحت بخیر عزیزترینم❤️💋
تـو خـود
#صبـح_جمـعہاے
و قـرار مـنی
منـم ڪہ ا
ز آن قــرار
بیقــرار
شـدهام ...!
#عرفان_یزدانی⚘ℬ
#صبـح_جمـعہاے
و قـرار مـنی
منـم ڪہ ا
ز آن قــرار
بیقــرار
شـدهام ...!
#عرفان_یزدانی⚘ℬ
#زندگی آیه ای ست،
به وقت #چشم های تو!
که هر #صبح آن را
به #لب تلاوت می کنم با #حدیث عشق ...
#عرفان_یزدانی
#سلام_صبحتون_عاشقانه🤞🏿❤️ ⚘ℬ
به وقت #چشم های تو!
که هر #صبح آن را
به #لب تلاوت می کنم با #حدیث عشق ...
#عرفان_یزدانی
#سلام_صبحتون_عاشقانه🤞🏿❤️ ⚘ℬ
عطرت را
بيشتر از هميشه بو مے ڪنم
و دوست داشتنت را،
بيشتر نفس مے ڪشم!
چشمانم ڪه پلک مے زنند،
تُ در من متولّد مے شوی!
تُ در من صبح ديگرے ...
#عرفان_یزدانی
#صبحتون_غزلخوان⚘ℬ
بيشتر از هميشه بو مے ڪنم
و دوست داشتنت را،
بيشتر نفس مے ڪشم!
چشمانم ڪه پلک مے زنند،
تُ در من متولّد مے شوی!
تُ در من صبح ديگرے ...
#عرفان_یزدانی
#صبحتون_غزلخوان⚘ℬ
بدون تو،
اين چای، شيرين نمی شود!
و اين ڪتاب
از چشمانت، خوانده نمی شود!
و آفتاب، ڪلبه ی دستانم را
بدون نفس هايت، گرم نمی ڪند!
در بازار دوشنبه های
دوست داشتنت
#عرفان_یزدانی⚘ℬ
اين چای، شيرين نمی شود!
و اين ڪتاب
از چشمانت، خوانده نمی شود!
و آفتاب، ڪلبه ی دستانم را
بدون نفس هايت، گرم نمی ڪند!
در بازار دوشنبه های
دوست داشتنت
#عرفان_یزدانی⚘ℬ
شب است و
تمامِ من برای تبی ز آغوشت
عرق کرده است ...
#عرفان_یزدانی
#شبت_بخیر_عشق_دلم♥️💋
⚘ℬ
تمامِ من برای تبی ز آغوشت
عرق کرده است ...
#عرفان_یزدانی
#شبت_بخیر_عشق_دلم♥️💋
⚘ℬ
حریـــمِ پـاکِ دســـتانت
که به دستانم می رسد
خدا را نفس می کشم ...!!!
#عرفان_یزدانی⚘ℬ
که به دستانم می رسد
خدا را نفس می کشم ...!!!
#عرفان_یزدانی⚘ℬ
امان نامه ای ست، چشم هايت!
عشق،
شورشی عظيم برپا کرده در تنم ...
#عرفان_یزدانی
⚘ℬ
عشق،
شورشی عظيم برپا کرده در تنم ...
#عرفان_یزدانی
⚘ℬ
سمت عشق، زانو زده ام!
ادب حکم می کند،
که در آغوشت
بايد دوست داشتن را
بغل کرد با احترام ...
#عرفان_یزدانی⚘ℬ
ادب حکم می کند،
که در آغوشت
بايد دوست داشتن را
بغل کرد با احترام ...
#عرفان_یزدانی⚘ℬ
دلبری کن
#ظهر چهارشنبه چه قدر،
دلبری کردنت،
به قامت اشعارم می آید!!
درست مثل چشمانت
#عرفان_یزدانی
#ظهرتون_دلبرانه😍❤️
⚘ℬ
#ظهر چهارشنبه چه قدر،
دلبری کردنت،
به قامت اشعارم می آید!!
درست مثل چشمانت
#عرفان_یزدانی
#ظهرتون_دلبرانه😍❤️
⚘ℬ
《 ❤️تَِــرَِنَِمَِــَِ بَِـــــاَِرَِاَِنَ❤️》
و من هر جمعه صبح با یاد تو برمیخیزم یاد تو را در آغوش میکشم یاد تو را بغل میکنم و با تکرار حروف نامت ثانیههایم را از عطش دلتنگی رهانیده و به زندگی سلام میگویم ... #امیرعباس_خالقوردی صبحت بخیر عشق دلم💋❤️ .⚘ℬ …
دلبری کن بانو!
صبح جمعه چه قدر،
دلبری کردنت،
به قامت اشعارم می آید!!
درست مثل چشمانت ...😘
#عرفان_یزدانی👌♥️
⚘ℬ
صبح جمعه چه قدر،
دلبری کردنت،
به قامت اشعارم می آید!!
درست مثل چشمانت ...😘
#عرفان_یزدانی👌♥️
⚘ℬ
دوستت دارم
مثل یک استڪان چاے صبحڪَاهی،
ڪه وقتے
نزدیڪت مے شوم
عطر زعفرانے اش،
لبخند سرخ لب هایم مے شود!
شیرینے مثل نبات ...
دیوانه ام ڪه مے دانم ؛
خستڪَے هایم را
دور مے ریزے ...
معجونِ زیبایِ دوست داشتنے ام ...
#عرفان_یزدانی
#صبحتون_عاشقانه🫂❤️
⚘ℬ
مثل یک استڪان چاے صبحڪَاهی،
ڪه وقتے
نزدیڪت مے شوم
عطر زعفرانے اش،
لبخند سرخ لب هایم مے شود!
شیرینے مثل نبات ...
دیوانه ام ڪه مے دانم ؛
خستڪَے هایم را
دور مے ریزے ...
معجونِ زیبایِ دوست داشتنے ام ...
#عرفان_یزدانی
#صبحتون_عاشقانه🫂❤️
⚘ℬ
موسیقی ملایم لبخندهایت،
ملودی صدایت،
نُت انگشتانت روی پیکرم، موزون است!
تنها همین ساز،
کوک می شود در قلبم!
می چکد سرخ از لبانم روی بندبند پیکرت!
ضرب ... ضرب ...
#عرفان_یزدانی
⚘ℬ
ملودی صدایت،
نُت انگشتانت روی پیکرم، موزون است!
تنها همین ساز،
کوک می شود در قلبم!
می چکد سرخ از لبانم روی بندبند پیکرت!
ضرب ... ضرب ...
#عرفان_یزدانی
⚘ℬ
صبـح ؛ از نڪَاه خورشید آغاز میشود!
آن هنڪَام ڪہ با بوسہاے
از خواب تو را بیدار میڪند ..
#عرفان_یزدانی ⚘ℬ
آن هنڪَام ڪہ با بوسہاے
از خواب تو را بیدار میڪند ..
#عرفان_یزدانی ⚘ℬ
ستاره ای هستی، در آسمان شبم!
از تمام کهکشان ها،
گذر کرده ام تا منظومه ای،
به زیبایی لبخندهای تو، ببینم!
تا زمین،
روی پولک نشان زیبایی ات، بدرخشد!
تو، روی دست های من،
هر شب نقشی دوّار، می زنی!!
از پریزادی که، حوصله ام را
فرسنگ ها، طی کرده است ...
#عرفان_یزدانی
#شبت_بخیـر_جانااااانم
از تمام کهکشان ها،
گذر کرده ام تا منظومه ای،
به زیبایی لبخندهای تو، ببینم!
تا زمین،
روی پولک نشان زیبایی ات، بدرخشد!
تو، روی دست های من،
هر شب نقشی دوّار، می زنی!!
از پریزادی که، حوصله ام را
فرسنگ ها، طی کرده است ...
#عرفان_یزدانی
#شبت_بخیـر_جانااااانم
آسمان چشمانت که مهتابی می شود
شب آرام آرام، از راه می رسد
آرامش می بارد از نگاهت
به وقت مهتاب
ستاره ها، گل لبخند را روی لبانت
نقش می زنند، نقره فام
و من آرامش را مي نوشم
از زمزمه مهتابی چشمانت ...
#عرفان_یزدانی
#شبت_بخیـر_جاناااانم
آسمان چشمانت که مهتابی می شود
شب آرام آرام، از راه می رسد
آرامش می بارد از نگاهت
به وقت مهتاب
ستاره ها، گل لبخند را روی لبانت
نقش می زنند، نقره فام
و من آرامش را مي نوشم
از زمزمه مهتابی چشمانت ...
#عرفان_یزدانی
#شبت_بخیـر_جاناااانم