🫀💎سلام صبحتون بخیر نفس ها💎🫀


‏زندگی کوتاه تر از اونه که بخوایم چشم انتظار آدمایی بمونیم
که تیکه گمشده پازلشون نیستیم!

اینجا پر از متنای ناب و خاصِ که حالتو خوب میکنه


#زنگ_صبحگاهی
#سلام_صبح_بخیر
#متن_گرافی
#علی_ضیا
#ضیایی_ها

@tarafdaran_ali_ziya

💕سلام صبحتون بخیر عزیز ترین ها💕



جایی که عقلت تونست
جلو احساستو بگیره
یعنی دلت دیگه خسته شده ...


#زنگ_صبحگاهی
#سلام_صبح_بخیر
#متن_گرافی
#علی_ضیا
#ضیایی_ها

@tarafdaran_ali_ziya

🤍سلام صبحتون بخیر دوستان گلم 🤍



هـزارنامـه نوشــتم، مگر جواب دهـــد

روا نبــود مـرا اینچنین عـذاب دهـــد

به دستِ عقل سپردم عنانِ این دل را

مبـــاد دســته‌ گل تازه‌اے برآب دهــــد

🌿 حسین دهلــوی🌿

#زنگ_صبحگاهی
#سلام_صبح_بخیر
#متن_گرافی
#علی_ضیا
#ضیایی_ها

@tarafdaran_ali_ziya

چه احمقانه جلویت دم از قرار زدم
دروغ گفتم اگر حرف از انتظار زدم

منی که از سر راه خودم خودم را هم
برای زود رسیدن به تو کنار زدم

هزار مرتبه در خواب دیده‌ام خود را
به اتهام جدا ماندن از تو دار زدم

چه مضحک است سکوتم منی که همواره
هرآنچه خواسته‌ام با نگاه جار زدم

به یک اشاره دلم رفت ،تازه فهمیدم
چه ناشیانه دم از بردن قمار زدن

اگرچه باختم اما شبیه یک فاتح
جلوی چشم همه دور افتخار زدم

برایم از عسل ناب خوشگوارتر است
در استکانت اگر لب به زهر مار زدم

🌿جواد منفرد🌿

#متن_گرافی
#علی_ضیا
#ضیایی_ها

عاشق بود از ذوق حیات ابد آگاه
سرمایه‌ی عمر ابد و یک‌ دم عاشق

نی‌ بیم خرابیست دراو نی‌ غم آسیب
عالم نبود امن‌ تر از عالم عاشق

🌿طالب‌ آملی🌿

#متن_گرافی
#علی_ضیا
#ضیایی_ها

در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن

شرط اول قدم آن است که مجنون باشی

🌿 حافظ🌿


#متن_گرافی
#علی_ضیا
#ضیایی_ها

قسم به
پاییزے ڪـه در راه است...
و به پچ پچ هاے ؏ـاشقانه‌ے برڪَـها
در حال افتادن...!!
قسم به بوسه هاے آخر...
و به باران هاے ڪَـاه و بی ڪَاه...
و به آغوش‌هاے خالی...
قسم به ؏شـق....
ڪــه من...
پاییز به پاییز...
باران به باران...
آغوش به آغوش دل تنڪَــ توام.... !!

🌿 سوسن درفش🌿


#متن_گرافی
#علی_ضیا
#ضیایی_ها

این روزها
عجیب خالی از شعر شده ام
و معشوقه ای
نیست
کمی به هوای ابری من
عاشقانه ببارد


🌿 شهاب شهابی🌿

#متن_گرافی
#علی_ضیا
#ضیایی_ها

بعد تو من ماندم

و شعر و شب و بیداری ام

🌿 هاتف حضرتی🌿

#متن_گرافی
#علی_ضیا
#ضیایی_ها

ای عشق تو ما را به کجا میکشی ای عشق

جز محنت و غم نیستی اما خوشی ای عشق

🌿 هوشنگ ابتهاج🌿

#متن_گرافی
#علی_ضیا
#ضیایی_ها

ای صبح اگر عزیمتِ خنده کنی
حالم چو جمالِ خویش فرخنده کنی

دایم چو تویی همدم عیسی در دم
تا بوکه دل مردهٔ من زنده کنی

🌿عطار نیشاوری🌿

#متن_گرافی
#علی_ضیا
#ضیایی_ها

چند شبه دیگه صبرم بریده
مثل دیوونه ها یهو چه وسط جمع چه تنها زل میزنم به یه گوشه و بغض از چشمام معلوم میشه
میدونی...
دیگه طاقت دوری ت رو ندارم
دیگه از روزای بی تو خسته شدم
از روزایی که دیگه از مشغله و معماهات خالیه
فقط اینکه من بی تو هیچ معنایی ندارم..

#دلنوشته
#متن_گرافی

به جز حضور تو
هیچ چیز این جهان بی‌کرانه را
جدی نگرفتم
حتی عشق را...

🌿حسین پناهی🌿

#متن_گرافی
#علی_ضیا
#ضیایی_ها

با اینکه مانده است به دل جای پای تو
سربسته است تا به ابد ماجرای تو

گفتی به من همیشه وفادار بوده‌ای
دیری‌ست دلخوشم به همین ادعای تو

از پیچ و تاب خاطره رد شو چنان نسیم
تا ذره‌ای نفس بکشم در هوای تو

سرمایه من از همه شعر و شاعری
این چند بیت بود؛ همین هم برای تو

گیرم جوانی من و تو سهم هم نشد
بگذار تا که پیر شوم پا به پای تو

🌿نفیسه سادات موسوی🌿

#متن_گرافی
#ضیایی_ها
#علی_ضیا

مینویسم برای تو...!!!
که مهربانیت ؛
تیترِ اول نوشتهایم و
بهانه ای است
برای شعرهایم...!!!
خواستنت دردیست ناعلاج ...!!!
که با هیچ نوشته ای
درمان نمیشود
فقط آرام میگیرم
، وقتی یادت ،
نامت ، حضورت
برکاغذ دل نگاشته میشود...!!!
‌
🌿لیلــی بهارشاهـــی🌿

#متن_گرافی
#علی_ضیا
#ضیایی_ها

من دگر سوی چمن هم سر پروازم نیست
که پر بازم اگر هست دل بازم نیست

آشیان ساختن ارزانی مرغان چمن
آشیان سوخته‌ام من که هم آوازم نیست

🌿 شهریار🌿

#متن_گرافی
#علی_ضیا
#ضیایی_ها

خدا کند آرزوی...‌‌
کسی دیگر نشویی
در شبها

جان بی جانم
طاقت دیدنِ مُستجاب شدنِ دستهایت
برای دیگری را ندارم
🌿 پریناز ارشد🌿
#متن_گرافی
#ضیایی_ها
#علی_ضیا

مثل هر شب،
هوس عشق خودت زد به سرم
چند ساعت شده از زندگی‌ام بی‌خبرم

این همه فاصله،
ده جاده و صد ریل قطار
بال پرواز دلم کو، که به سویت بپرم؟
🌿 امید صباغ نو🌿
#متن_گرافی
#ضیایی_ها
#علی_ضیا

مولانا زیباتر میفرماید که:

ای نسخهٔ نامهٔ الهی که توئی
وی آینهٔ جمال شاهی که توئی
بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست
در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی

#متن_گرافی
#علی_ضیا
#ضیایی_ها

از تو می نویسم
از تویی که وقتی صدایت را می شنوم
گویی هزاران بلبل غزلخوان
در دشت و سرای دلتنگی ام
نغمه شور و مستی سر می دهند ...
از تویی که در پژواک صدای مهربانت
دلم همچون پرستویی مهاجر
کوچ می کند از سرزمین تنهایی و دلواپسی
و غرق در رویای با تو بودن
در پس آن لبخند شورانگیز
سرخ می شود گونه ی آلاله های دشت دوست داشتنت....
خلسه چشمانت مرا می برد به آغوش
تبدار خواستنت
و مدهوش در شاعرانگیِ با تو بودن
زیباترین ملودی عاشقانه با سرانگشتان احساسم
نواخته می شود بر پیکره ی اندامت.
و من نفس نفس جان می گیرم در هوای بابونه های خوشبوی احساس تو ....

🌿 باران مقدم🌿
#متن_گرافی
#علی_ضیا
#ضیایی_ها