#پیک_نیک_کنار_جاده
#فربد_آذسن
کتاب پیک نیک کنار جاده، رمانی علمی تخیلی نوشته ی آركادی استروگاتسكی و بوريس استروگاتسكی است که نخستین بار در سال 1972 به چاپ رسید. و یکی از تحسین شده ترین آثار گمانه زن روسی است که فیلم سینمایی «استاکر» به کارگردانی آندری تارکوفسکی و مجموعه بازی‌های ویدئویی «S.T.A.L.K.E.R.» براساس آن ساخته شده است.
این رمان، داستانی درباره بازدید بیگانگان از کره زمین است؛ البته این تفاوت را نسبت به داستان‌های مشابه دارد که این بار بین انسان‌ها و بیگانگان دیداری صورت نمی‌گیرد. نه تنها انسان‌ها بیگانگان مذکور را ندیده‌اند، بلکه طبق شواهد موجود، آن‌ها نیز متوجه حضور انسان‌ها نشده یا اصلاً به حضورشان اهمیت نداده‌اند. تنها ماحصل این بازدید، به وجود آمدن ۶ ناحیه روی اقصی نقاط کره زمین است.
شخصیت اصلی این رمان، جوانی به نام «ردریک شوهارت» است که بدبینی، بدخلقی و شکاک بودن ذاتی‌اش، او را به استاکری ایده‌آل تبدیل کرده است. او در شهری کوچک به نام «هارمونت» زندگی می‌کند، شهری خیالی واقع در کانادا که یکی از ۶ نواحی بازدید بوده است و دانشمندان، نظامیان و تاجران زیادی به آن دل خوش کرده‌اند. ردریک تصمیم می‌گیرد برای یک بار هم که شده، کاری برای خوشحال کردن انسانی دیگر انجام دهد و به دوست و همکار روسش «کی ریل پانوف» کمک کند غنیمتی کمیاب را از ناحیه بازدید هارمونت بیرون بیاورد. ولی استفاده از نواحی بازدید به عنوان ابزاری برای لطف کردن به دوستان و رفقا اصلاً کار عاقلانه‌ای به نظر نمی رسد و ردریک به خاطر تصور اشتباه خود تاوان بزرگی پس خواهد داد... در «پیک نیک کنار جاده» نواحی بازدید پر از پدیده‌ها، اشیاء و فناوری‌های بیگانه‌ای هستند که حتی خبره‌ترین دانشمندان نیز قادر به توضیح دادنشان نیستند، ولی برای بسیاری از آن‌ها کاربرد عملی پیدا کرده و اذعان دارند که آنچه بیگانگان از خود، روی زمین بجا گذاشته‌اند، می تواند مسیر پیشرفت تاریخ بشریت را برای همیشه عوض کند. این وسط فقط یک مشکل وجود دارد: نواحی بازدید بسیار هولناک و مرگبار هستند و زنده بیرون آمدن از آن‌ها کار بسیار دشواری است. به مردان جسور یا شاید هم با جرئتی نیاز دارد که رفتن به ناحیه و بیرون آوردن غنیمت از آنجا را به حرفه خود تبدیل کرده‌اند، «استاکر» می گویند. .
.
#کتابسرای_تندیس
#سیدمرتضی_مصطفوی
#پیک_نیک_کنار_جاده #استروگاتسكی
#کتاب #فیلم #کتابخوانی #معرفی_کتاب #کتابفروشی #نویسنده #ادبیات #مطالعه
#book #books #newbooks #bookstagram #bookworm #booklove
#فربد_آذسن
کتاب پیک نیک کنار جاده، رمانی علمی تخیلی نوشته ی آركادی استروگاتسكی و بوريس استروگاتسكی است که نخستین بار در سال 1972 به چاپ رسید. و یکی از تحسین شده ترین آثار گمانه زن روسی است که فیلم سینمایی «استاکر» به کارگردانی آندری تارکوفسکی و مجموعه بازی‌های ویدئویی «S.T.A.L.K.E.R.» براساس آن ساخته شده است.
این رمان، داستانی درباره بازدید بیگانگان از کره زمین است؛ البته این تفاوت را نسبت به داستان‌های مشابه دارد که این بار بین انسان‌ها و بیگانگان دیداری صورت نمی‌گیرد. نه تنها انسان‌ها بیگانگان مذکور را ندیده‌اند، بلکه طبق شواهد موجود، آن‌ها نیز متوجه حضور انسان‌ها نشده یا اصلاً به حضورشان اهمیت نداده‌اند. تنها ماحصل این بازدید، به وجود آمدن ۶ ناحیه روی اقصی نقاط کره زمین است.
شخصیت اصلی این رمان، جوانی به نام «ردریک شوهارت» است که بدبینی، بدخلقی و شکاک بودن ذاتی‌اش، او را به استاکری ایده‌آل تبدیل کرده است. او در شهری کوچک به نام «هارمونت» زندگی می‌کند، شهری خیالی واقع در کانادا که یکی از ۶ نواحی بازدید بوده است و دانشمندان، نظامیان و تاجران زیادی به آن دل خوش کرده‌اند. ردریک تصمیم می‌گیرد برای یک بار هم که شده، کاری برای خوشحال کردن انسانی دیگر انجام دهد و به دوست و همکار روسش «کی ریل پانوف» کمک کند غنیمتی کمیاب را از ناحیه بازدید هارمونت بیرون بیاورد. ولی استفاده از نواحی بازدید به عنوان ابزاری برای لطف کردن به دوستان و رفقا اصلاً کار عاقلانه‌ای به نظر نمی رسد و ردریک به خاطر تصور اشتباه خود تاوان بزرگی پس خواهد داد... در «پیک نیک کنار جاده» نواحی بازدید پر از پدیده‌ها، اشیاء و فناوری‌های بیگانه‌ای هستند که حتی خبره‌ترین دانشمندان نیز قادر به توضیح دادنشان نیستند، ولی برای بسیاری از آن‌ها کاربرد عملی پیدا کرده و اذعان دارند که آنچه بیگانگان از خود، روی زمین بجا گذاشته‌اند، می تواند مسیر پیشرفت تاریخ بشریت را برای همیشه عوض کند. این وسط فقط یک مشکل وجود دارد: نواحی بازدید بسیار هولناک و مرگبار هستند و زنده بیرون آمدن از آن‌ها کار بسیار دشواری است. به مردان جسور یا شاید هم با جرئتی نیاز دارد که رفتن به ناحیه و بیرون آوردن غنیمت از آنجا را به حرفه خود تبدیل کرده‌اند، «استاکر» می گویند. .
.
#کتابسرای_تندیس
#سیدمرتضی_مصطفوی
#پیک_نیک_کنار_جاده #استروگاتسكی
#کتاب #فیلم #کتابخوانی #معرفی_کتاب #کتابفروشی #نویسنده #ادبیات #مطالعه
#book #books #newbooks #bookstagram #bookworm #booklove
#پیک_نیک_کنار_جاده
#فربد_آذسن
کتاب پیک نیک کنار جاده، رمانی علمی تخیلی نوشته ی آركادی استروگاتسكی و بوريس استروگاتسكی است که نخستین بار در سال 1972 به چاپ رسید. و یکی از تحسین شده ترین آثار گمانه زن روسی است که فیلم سینمایی «استاکر» به کارگردانی آندری تارکوفسکی و مجموعه بازی‌های ویدئویی «S.T.A.L.K.E.R.» براساس آن ساخته شده است.
این رمان، داستانی درباره بازدید بیگانگان از کره زمین است؛ البته این تفاوت را نسبت به داستان‌های مشابه دارد که این بار بین انسان‌ها و بیگانگان دیداری صورت نمی‌گیرد. نه تنها انسان‌ها بیگانگان مذکور را ندیده‌اند، بلکه طبق شواهد موجود، آن‌ها نیز متوجه حضور انسان‌ها نشده یا اصلاً به حضورشان اهمیت نداده‌اند. تنها ماحصل این بازدید، به وجود آمدن ۶ ناحیه روی اقصی نقاط کره زمین است.
شخصیت اصلی این رمان، جوانی به نام «ردریک شوهارت» است که بدبینی، بدخلقی و شکاک بودن ذاتی‌اش، او را به استاکری ایده‌آل تبدیل کرده است. او در شهری کوچک به نام «هارمونت» زندگی می‌کند، شهری خیالی واقع در کانادا که یکی از ۶ نواحی بازدید بوده است و دانشمندان، نظامیان و تاجران زیادی به آن دل خوش کرده‌اند. ردریک تصمیم می‌گیرد برای یک بار هم که شده، کاری برای خوشحال کردن انسانی دیگر انجام دهد و به دوست و همکار روسش «کی ریل پانوف» کمک کند غنیمتی کمیاب را از ناحیه بازدید هارمونت بیرون بیاورد. ولی استفاده از نواحی بازدید به عنوان ابزاری برای لطف کردن به دوستان و رفقا اصلاً کار عاقلانه‌ای به نظر نمی رسد و ردریک به خاطر تصور اشتباه خود تاوان بزرگی پس خواهد داد... در «پیک نیک کنار جاده» نواحی بازدید پر از پدیده‌ها، اشیاء و فناوری‌های بیگانه‌ای هستند که حتی خبره‌ترین دانشمندان نیز قادر به توضیح دادنشان نیستند، ولی برای بسیاری از آن‌ها کاربرد عملی پیدا کرده و اذعان دارند که آنچه بیگانگان از خود، روی زمین بجا گذاشته‌اند، می تواند مسیر پیشرفت تاریخ بشریت را برای همیشه عوض کند. این وسط فقط یک مشکل وجود دارد: نواحی بازدید بسیار هولناک و مرگبار هستند و زنده بیرون آمدن از آن‌ها کار بسیار دشواری است. به مردان جسور یا شاید هم با جرئتی نیاز دارد که رفتن به ناحیه و بیرون آوردن غنیمت از آنجا را به حرفه خود تبدیل کرده‌اند، «استاکر» می گویند. .
.
#کتابسرای_تندیس
#سیدمرتضی_مصطفوی
#پیک_نیک_کنار_جاده #استروگاتسكی
#کتاب #فیلم #کتابخوانی #معرفی_کتاب #کتابفروشی #نویسنده #ادبیات #مطالعه
#book #books #newbooks #bookstagram #bookworm #booklove
#فربد_آذسن
کتاب پیک نیک کنار جاده، رمانی علمی تخیلی نوشته ی آركادی استروگاتسكی و بوريس استروگاتسكی است که نخستین بار در سال 1972 به چاپ رسید. و یکی از تحسین شده ترین آثار گمانه زن روسی است که فیلم سینمایی «استاکر» به کارگردانی آندری تارکوفسکی و مجموعه بازی‌های ویدئویی «S.T.A.L.K.E.R.» براساس آن ساخته شده است.
این رمان، داستانی درباره بازدید بیگانگان از کره زمین است؛ البته این تفاوت را نسبت به داستان‌های مشابه دارد که این بار بین انسان‌ها و بیگانگان دیداری صورت نمی‌گیرد. نه تنها انسان‌ها بیگانگان مذکور را ندیده‌اند، بلکه طبق شواهد موجود، آن‌ها نیز متوجه حضور انسان‌ها نشده یا اصلاً به حضورشان اهمیت نداده‌اند. تنها ماحصل این بازدید، به وجود آمدن ۶ ناحیه روی اقصی نقاط کره زمین است.
شخصیت اصلی این رمان، جوانی به نام «ردریک شوهارت» است که بدبینی، بدخلقی و شکاک بودن ذاتی‌اش، او را به استاکری ایده‌آل تبدیل کرده است. او در شهری کوچک به نام «هارمونت» زندگی می‌کند، شهری خیالی واقع در کانادا که یکی از ۶ نواحی بازدید بوده است و دانشمندان، نظامیان و تاجران زیادی به آن دل خوش کرده‌اند. ردریک تصمیم می‌گیرد برای یک بار هم که شده، کاری برای خوشحال کردن انسانی دیگر انجام دهد و به دوست و همکار روسش «کی ریل پانوف» کمک کند غنیمتی کمیاب را از ناحیه بازدید هارمونت بیرون بیاورد. ولی استفاده از نواحی بازدید به عنوان ابزاری برای لطف کردن به دوستان و رفقا اصلاً کار عاقلانه‌ای به نظر نمی رسد و ردریک به خاطر تصور اشتباه خود تاوان بزرگی پس خواهد داد... در «پیک نیک کنار جاده» نواحی بازدید پر از پدیده‌ها، اشیاء و فناوری‌های بیگانه‌ای هستند که حتی خبره‌ترین دانشمندان نیز قادر به توضیح دادنشان نیستند، ولی برای بسیاری از آن‌ها کاربرد عملی پیدا کرده و اذعان دارند که آنچه بیگانگان از خود، روی زمین بجا گذاشته‌اند، می تواند مسیر پیشرفت تاریخ بشریت را برای همیشه عوض کند. این وسط فقط یک مشکل وجود دارد: نواحی بازدید بسیار هولناک و مرگبار هستند و زنده بیرون آمدن از آن‌ها کار بسیار دشواری است. به مردان جسور یا شاید هم با جرئتی نیاز دارد که رفتن به ناحیه و بیرون آوردن غنیمت از آنجا را به حرفه خود تبدیل کرده‌اند، «استاکر» می گویند. .
.
#کتابسرای_تندیس
#سیدمرتضی_مصطفوی
#پیک_نیک_کنار_جاده #استروگاتسكی
#کتاب #فیلم #کتابخوانی #معرفی_کتاب #کتابفروشی #نویسنده #ادبیات #مطالعه
#book #books #newbooks #bookstagram #bookworm #booklove
.
#مادرم_را_به_تو_میسپارم
روایتی کاملا مادرانه است و البته منقلب کننده از ادبیات#کره_جنوبی
تو گویی مادر خودت رو در سطر سطر این کتاب به روایت میخونی
و چه عجیب که در هر جغرافیایی برای یک مادر گویی ایثار هم همراه فرزندش به دنیا میاد و از آن پس هرچه از این موجود میبینی و می‌شنوی از تو و برای توست.
مادرم را به تو می سپارم تلنگری ست برای من و تو که گاهی یادمون می‌ره چی شده که به اینجا رسیدیم یا کی کمکمون کرده تا توی مسیری بیفتیم که ممکنه توش خودش رو فراموش کنیم؟
کی با از خود گذشتگی برای عالم و آدم مادری کرده؟
چه کسی بوده که غم مارو مثل غم خودش عزیز دونسته و غصه ی مارو خورده؟
خیلی از قسمت های کتاب منقلب شدم
کاش هیچ وقت مادرمون رو هیچ جای زندگی مون گم نکنیم...
چند وقت پیش سریالی می‌دیدم که مادری به بچه اش می‌گفت خوبه که بالاخره با بابات حرف میزنی و بچه اش بهش میگه :
آره ... داریم سعی میکنیم.
و مادر میگه آدم فقط یک خانواده داره...باید نهایت استفاده رو ازش ببره وگرنه توی این دنیای لعنتی خیلی تنها میشه.
و چقدر شبیه هم هستند همه ی مادرهای دنیا
و چقدر درست گفت
قصه ، قصه ی آدم هایی ست که بدون مادر واقعا غریب و تنها شدند
و تازه یادشون افتاد که این مجسمه ایثار چه تاثیر بزرگی در خودشون و زندگی شون داشته و دلشون خواست فقط یک بار دیگر این موجود رو ببینند تا بتونند ذره ای از کارهاش رو جبران کنند ...
احساساتی که داستان مارو باهاش روبرو می‌کنه فراتر از خطوط فرهنگیه و به نظرم این کتاب و این داستان چیزیه که همه میتونن باهاش ارتباط برقرار کنند و فکر نمیکنم کسی ازش بدش بیاد اما ممکنه کند بودن قلم نویسنده در بعضی قسمت های کتاب برای شما کمی خسته کننده بشه.
از نکته های جالب کتاب اینه که با روایت دوم شخص شروع میشه چیزی که من اصلا ندیده بودم
متن و عکس از
@eliiiiism
#روز_زن #روز_مادر
#bookstagram #book #korea #korean #books #booklover #literature #motherhood #mother #seoul #ladylbooks #goodreads
#مادرم_را_به_تو_میسپارم
روایتی کاملا مادرانه است و البته منقلب کننده از ادبیات#کره_جنوبی
تو گویی مادر خودت رو در سطر سطر این کتاب به روایت میخونی
و چه عجیب که در هر جغرافیایی برای یک مادر گویی ایثار هم همراه فرزندش به دنیا میاد و از آن پس هرچه از این موجود میبینی و می‌شنوی از تو و برای توست.
مادرم را به تو می سپارم تلنگری ست برای من و تو که گاهی یادمون می‌ره چی شده که به اینجا رسیدیم یا کی کمکمون کرده تا توی مسیری بیفتیم که ممکنه توش خودش رو فراموش کنیم؟
کی با از خود گذشتگی برای عالم و آدم مادری کرده؟
چه کسی بوده که غم مارو مثل غم خودش عزیز دونسته و غصه ی مارو خورده؟
خیلی از قسمت های کتاب منقلب شدم
کاش هیچ وقت مادرمون رو هیچ جای زندگی مون گم نکنیم...
چند وقت پیش سریالی می‌دیدم که مادری به بچه اش می‌گفت خوبه که بالاخره با بابات حرف میزنی و بچه اش بهش میگه :
آره ... داریم سعی میکنیم.
و مادر میگه آدم فقط یک خانواده داره...باید نهایت استفاده رو ازش ببره وگرنه توی این دنیای لعنتی خیلی تنها میشه.
و چقدر شبیه هم هستند همه ی مادرهای دنیا
و چقدر درست گفت
قصه ، قصه ی آدم هایی ست که بدون مادر واقعا غریب و تنها شدند
و تازه یادشون افتاد که این مجسمه ایثار چه تاثیر بزرگی در خودشون و زندگی شون داشته و دلشون خواست فقط یک بار دیگر این موجود رو ببینند تا بتونند ذره ای از کارهاش رو جبران کنند ...
احساساتی که داستان مارو باهاش روبرو می‌کنه فراتر از خطوط فرهنگیه و به نظرم این کتاب و این داستان چیزیه که همه میتونن باهاش ارتباط برقرار کنند و فکر نمیکنم کسی ازش بدش بیاد اما ممکنه کند بودن قلم نویسنده در بعضی قسمت های کتاب برای شما کمی خسته کننده بشه.
از نکته های جالب کتاب اینه که با روایت دوم شخص شروع میشه چیزی که من اصلا ندیده بودم
متن و عکس از
@eliiiiism
#روز_زن #روز_مادر
#bookstagram #book #korea #korean #books #booklover #literature #motherhood #mother #seoul #ladylbooks #goodreads
Forwarded from کتابفروشی تندیس
کتابی که امروز میخوام براتون راجع بهش بگم یه داستان شامل اژدها، جادوگر، دیو، سیاست و توطئه چینی و پسریه که وسط همه این ماجراها قرار داره. بریم سراغش؟
.
نام کتاب: ویرانگر شاهان
ژانر: فانتزی
امتیاز گودریدز: 3.8/5
.
درباره کتاب: نوجوانی یتیم که در محله فاسد پایتخت بزرگ شده و یاد گرفته با دزدی و خوانندگی همراه پدرخوانده‌اش که نوازنده دوره‌گرد است، زندگی کند، ناگهان در میانه نبردی به قدمت چند هزار سال بین خیر و شر وارد شده و با رویدادها و پدیده‌هایی روبرو می‌شود که شگفت‌انگیز و باورنکردنی هستند و حقایقی را درک می‌کند که از قوه تخیلش هم فراتر است.
سرنوشت امپراتوری، سرنوشت حیات، سرنوشت دنیا و سرنوشت خیر به اقدامات او بستگی داشته و باید برای نبردی تعلیم ببیند و آماده شود که فراتر از قدرت اوست.
#شین_نوشت : کتاب شامل دو بخشه، بخش اول که تقریبا حجم عمده کتاب رو دربرمیگیره شامل صحبت های زندان بان و زندانیه، که داستان اتفاقاتی که باعث به آتش کشیده شدن پایتخت میشه رو تعریف میکنن. این دو نفر نقش خیلی خیلی مهمی تو کل داستان دارن و هر فصل از زبان یکیشون تعریف میشه، من خودم فصلای مربوط به زندان بان رو خیلی دوست داشتم (زندان بان موجودیه که با خوردن قربانیای خودش حافظه اونا و همینطور جسمشونو برای خودش نگه میداره تا هر زمان لازم شد ازش استفاده کنه) و نگاهی که زندان بان به قضیه داشت جالب و هیجان انگیز بود. بخش دوم ماجرا بعد از اتمام داستان و در زمان حال اتفاق میفته که شهر در دست ویرانیه و قهرمانهای داستان هر کدوم به نوعی در برابر نیروی شر مقاومتشون رو از دست دادن.
داستان جای جالبی تمام میشه و من مشتاقم که بدونم در ادامه چه اتفاقی میفته.
اما در مورد ترجمه کتاب، اولین چیزی که تو ذوقم زد جایی بود که دیدم یک پاراگراف بدون دلیل خاصی تغییر کرده و یه جاهاییش حذف شده، با خودم گفتم شاید بخاطر موضوع اون قسمت سانسور شده اما بعد دیدم که به مراتب چیزهای بیشتری بودن که اگر قضیه سانسور بود باید واسه اونا هم اجرایی میشد و این سوال تو ذهنم باقی موند که چرا؟ دومین مسئله هم تلفظ بعضی اسامی بود که با توجه به یادداشت اصلی نویسنده آخر کتاب متوجه شدم که اشتباه هستن.
اما در کل نثر داستان روانه و جز این دو مورد هیچ ایرادی نمیشه بهش گرفت.
با تشکر از مترجم عزیز برای زحمتی که کشیدن و همینطور انتشارات تندیس برای چاپ این کتاب جذاب ❤️
#ویرانگرشاهان #ویرانگر_شاهان #کتابسرای_تندیس #کیمیاکتاب #کتابخوانی #کتاب_فانتزی
#ruinofkings #bookworm #booklovers #bookstagram #bookaholic
عکس و متن از صفحه
@bookaholic._.sh
.
نام کتاب: ویرانگر شاهان
ژانر: فانتزی
امتیاز گودریدز: 3.8/5
.
درباره کتاب: نوجوانی یتیم که در محله فاسد پایتخت بزرگ شده و یاد گرفته با دزدی و خوانندگی همراه پدرخوانده‌اش که نوازنده دوره‌گرد است، زندگی کند، ناگهان در میانه نبردی به قدمت چند هزار سال بین خیر و شر وارد شده و با رویدادها و پدیده‌هایی روبرو می‌شود که شگفت‌انگیز و باورنکردنی هستند و حقایقی را درک می‌کند که از قوه تخیلش هم فراتر است.
سرنوشت امپراتوری، سرنوشت حیات، سرنوشت دنیا و سرنوشت خیر به اقدامات او بستگی داشته و باید برای نبردی تعلیم ببیند و آماده شود که فراتر از قدرت اوست.
#شین_نوشت : کتاب شامل دو بخشه، بخش اول که تقریبا حجم عمده کتاب رو دربرمیگیره شامل صحبت های زندان بان و زندانیه، که داستان اتفاقاتی که باعث به آتش کشیده شدن پایتخت میشه رو تعریف میکنن. این دو نفر نقش خیلی خیلی مهمی تو کل داستان دارن و هر فصل از زبان یکیشون تعریف میشه، من خودم فصلای مربوط به زندان بان رو خیلی دوست داشتم (زندان بان موجودیه که با خوردن قربانیای خودش حافظه اونا و همینطور جسمشونو برای خودش نگه میداره تا هر زمان لازم شد ازش استفاده کنه) و نگاهی که زندان بان به قضیه داشت جالب و هیجان انگیز بود. بخش دوم ماجرا بعد از اتمام داستان و در زمان حال اتفاق میفته که شهر در دست ویرانیه و قهرمانهای داستان هر کدوم به نوعی در برابر نیروی شر مقاومتشون رو از دست دادن.
داستان جای جالبی تمام میشه و من مشتاقم که بدونم در ادامه چه اتفاقی میفته.
اما در مورد ترجمه کتاب، اولین چیزی که تو ذوقم زد جایی بود که دیدم یک پاراگراف بدون دلیل خاصی تغییر کرده و یه جاهاییش حذف شده، با خودم گفتم شاید بخاطر موضوع اون قسمت سانسور شده اما بعد دیدم که به مراتب چیزهای بیشتری بودن که اگر قضیه سانسور بود باید واسه اونا هم اجرایی میشد و این سوال تو ذهنم باقی موند که چرا؟ دومین مسئله هم تلفظ بعضی اسامی بود که با توجه به یادداشت اصلی نویسنده آخر کتاب متوجه شدم که اشتباه هستن.
اما در کل نثر داستان روانه و جز این دو مورد هیچ ایرادی نمیشه بهش گرفت.
با تشکر از مترجم عزیز برای زحمتی که کشیدن و همینطور انتشارات تندیس برای چاپ این کتاب جذاب ❤️
#ویرانگرشاهان #ویرانگر_شاهان #کتابسرای_تندیس #کیمیاکتاب #کتابخوانی #کتاب_فانتزی
#ruinofkings #bookworm #booklovers #bookstagram #bookaholic
عکس و متن از صفحه
@bookaholic._.sh