#یک_پیشنهاد_نوروزی
#دو_کوچه_بالاتر
#مریم_سمیع_زادگان
#کتابسرای_تندیس
نبودن هايي هست كه آدم را زمين گير مي كند، هيچ وقت تمام نمي شود، بود نمي شود، پر نمي شود، هميشه مي ماند. فراموش نمي شود. كهنه نمي شود. خوره مي شود، موريانه مي شود مي افتد به جان زندگي ات ... #دو_كوچه_بالاتر #مريم_سميع_زادگان
#انتشارات_کتابسرای_تندیس
#دو_کوچه_بالاتر
#مریم_سمیع_زادگان
#کتابسرای_تندیس
نبودن هايي هست كه آدم را زمين گير مي كند، هيچ وقت تمام نمي شود، بود نمي شود، پر نمي شود، هميشه مي ماند. فراموش نمي شود. كهنه نمي شود. خوره مي شود، موريانه مي شود مي افتد به جان زندگي ات ... #دو_كوچه_بالاتر #مريم_سميع_زادگان
#انتشارات_کتابسرای_تندیس
کتاب جدید #مریم_سمیع_زادگان با عنوان #آقادار
در ۲۰۰ صفحه و با قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر شد.
از مریم سمیع زادگان قبلا هم دو عنوان #دو_کوچه_بالاتر و #من_رعنا_هستم توسط #انتشارات_كتابسراي_تنديس منتشر شده بود.
♦️.
مریم سمیع زادگان قصه گوی خوبی است . آدمهایش واقعی هستند . کنار خود ما زندگی می کنند.
لابلای قصه هایش از آدمهایی واقعی می گوید که ما آنها را دیده ایم و یا درکشان می کنیم . .
در #دو_كوچه_بالاتر قصه ی زنی عاشق را خواندیم که لابلای خاطرات کودکی و نوجوانی اش به دنبال عشقی از دست رفته بود.
در #من_رعنا_هستم با دختری شوخ و شیطان روبرو شدیم که در عین بی خیالی و سرخوشی بزرگ فکر می کرد و هنوز بر این باور بود که : من رعنا هستم نه نغمه !.
حالا #آقادار را می خوانیم .
قصه ای از گذشته ای نه چندان دور در یکی از روستاهای شمالی ،قصه ی آدمهایی ساده دل و صمیمی که با اندک ناملایمتی که در زندگی دارند به سمت امامزاده و درخت معروف حیاط امامزاده یعنی #آقادار می روند و برای آقا سلیمان متولی امامزاده درددل می کنند و بعد سبک بال و راحت به سمت زندگی می روند ؛ غافل از آن که خود ملا هم قصه ای دارد و قصه اش از همه ی قصه های مردمان روستا قصه تر است. و هر روز را با یاد جواهر دختری شهری که عاشقش بود آغاز می کند.
آقا دار قصه ی مردمان پاکدل و عاشقی است که هنوز ساده زندگی می کنند ، ساده فکر می کنند و حتی ساده می میرند.
♦️🌺🖼.
بخشی از کتاب :
مجری ساعت را اعلام میکند موسیقی ملایمی پخش می شود و گوینده با ناز می پرسد : 《تا به حال فکر کرده اید بعد از شما دنیا چطور میگذرد ؟》دوباره موسیقی پخش میشود صدای زن غم دلنشینی دارد: 《برای آنکه بدانی جهان بر تو می گذرد گاهی در آینه نگاه می کنی و تارهای سفید مو و چین و چروک دور چشمت را می شماری برای آنکه بدانی که جهان با تو می گذرد گاهی تقویم های کوچک جیبی قدیمی سالهای دور ردیف شده روی همِ توی گنجه را برمی داری ورق میزنی به روزهای رفته نگاه می کنی و آهی از نهادت برمی خیزد .فرق نمی کند از سر حسرت گذشتن روزهای خوب یا یادآوری ناخوشی بعضی روزها هر چه بوده خوب و بدش گذشته و رفته برای اینکه بدانی جهان بر تو با تو می گذرد و بی شک بی تو نیز می گذرد، به آگهی های ترحیم روی دیوارها نگاه می کنی و به قبرهای توی خاکستان. باورت میشود بدون تو هم جهان میگذرد و آب از آب تکان نمی خورد》.
🌱
برای تهیه این کتاب می توانید
به سایت
Tandisbookstotr.com
مراجعه یا با شماره تلفن ۰۲۱۸۸۸۹۲۹۱۷ تماس بگیرید .
#آقادار #مریم_سمیع_زادگان
#کتاب_جدید #ادبیات_ایران #کتاب_خوب
در ۲۰۰ صفحه و با قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر شد.
از مریم سمیع زادگان قبلا هم دو عنوان #دو_کوچه_بالاتر و #من_رعنا_هستم توسط #انتشارات_كتابسراي_تنديس منتشر شده بود.
♦️.
مریم سمیع زادگان قصه گوی خوبی است . آدمهایش واقعی هستند . کنار خود ما زندگی می کنند.
لابلای قصه هایش از آدمهایی واقعی می گوید که ما آنها را دیده ایم و یا درکشان می کنیم . .
در #دو_كوچه_بالاتر قصه ی زنی عاشق را خواندیم که لابلای خاطرات کودکی و نوجوانی اش به دنبال عشقی از دست رفته بود.
در #من_رعنا_هستم با دختری شوخ و شیطان روبرو شدیم که در عین بی خیالی و سرخوشی بزرگ فکر می کرد و هنوز بر این باور بود که : من رعنا هستم نه نغمه !.
حالا #آقادار را می خوانیم .
قصه ای از گذشته ای نه چندان دور در یکی از روستاهای شمالی ،قصه ی آدمهایی ساده دل و صمیمی که با اندک ناملایمتی که در زندگی دارند به سمت امامزاده و درخت معروف حیاط امامزاده یعنی #آقادار می روند و برای آقا سلیمان متولی امامزاده درددل می کنند و بعد سبک بال و راحت به سمت زندگی می روند ؛ غافل از آن که خود ملا هم قصه ای دارد و قصه اش از همه ی قصه های مردمان روستا قصه تر است. و هر روز را با یاد جواهر دختری شهری که عاشقش بود آغاز می کند.
آقا دار قصه ی مردمان پاکدل و عاشقی است که هنوز ساده زندگی می کنند ، ساده فکر می کنند و حتی ساده می میرند.
♦️🌺🖼.
بخشی از کتاب :
مجری ساعت را اعلام میکند موسیقی ملایمی پخش می شود و گوینده با ناز می پرسد : 《تا به حال فکر کرده اید بعد از شما دنیا چطور میگذرد ؟》دوباره موسیقی پخش میشود صدای زن غم دلنشینی دارد: 《برای آنکه بدانی جهان بر تو می گذرد گاهی در آینه نگاه می کنی و تارهای سفید مو و چین و چروک دور چشمت را می شماری برای آنکه بدانی که جهان با تو می گذرد گاهی تقویم های کوچک جیبی قدیمی سالهای دور ردیف شده روی همِ توی گنجه را برمی داری ورق میزنی به روزهای رفته نگاه می کنی و آهی از نهادت برمی خیزد .فرق نمی کند از سر حسرت گذشتن روزهای خوب یا یادآوری ناخوشی بعضی روزها هر چه بوده خوب و بدش گذشته و رفته برای اینکه بدانی جهان بر تو با تو می گذرد و بی شک بی تو نیز می گذرد، به آگهی های ترحیم روی دیوارها نگاه می کنی و به قبرهای توی خاکستان. باورت میشود بدون تو هم جهان میگذرد و آب از آب تکان نمی خورد》.
🌱
برای تهیه این کتاب می توانید
به سایت
Tandisbookstotr.com
مراجعه یا با شماره تلفن ۰۲۱۸۸۸۹۲۹۱۷ تماس بگیرید .
#آقادار #مریم_سمیع_زادگان
#کتاب_جدید #ادبیات_ایران #کتاب_خوب