کتابسرای تندیس
2.52K subscribers
5.45K photos
106 videos
22 files
1.57K links
کانال اختصاصی اطلاع رسانی کتابسرای تندیس

سایت کتابسرای تندیس:
Www.tandispub.com

تماس با ما:
@Tandis_books
02188892917

آدرس کتابفروشی:
تهران، خیابان ولیعصر(عج)، نرسیده به خیابان شهید مطهری، پلاک ۱۹۷۷
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🏆 #نوفه
📚 #کتابسرای_تندیس

برگزیدگان فینال مسابقه‌ی ادبی نوفه مشخص شدند.

#رنسانس_مرگ اثر #ضحی_کاظمی - کتابسرای تندیس
#امارت_شر اثر #مجتبا_هوشیارمحبوب - کتابسرای تندیس
#قطعات_گمشده اثر #هادی_معیری‌نژاد - کتابسرای تندیس
#اسرار_عمارت_تابان اثر #شیوا_مقانلو - نشر نیماژ
#شومنامه_تبرنقره‌ای اثر #بهزاد_قدیمی - نشر پیدایش

انتشارات کتابسرای تندیس این موفقیت را به نویسندگان محترم این کتاب‌ها تبریک عرض می‌کند.


🌐 Www.Tandisbookstore.com

🔮 @tandisbooks
📖#به_زودی
#بند_دیوان

📕 عنوان: #بند_دیوان
🖋 نویسنده: #بهزاد_قدیمی
📌 ژانر: وحشت
📄 کاغذ: بالک
📄 صفحات: ۳۵۲
💳 قیمت: ۱۰۰,۰۰۰

📚 خلاصه:
در تمام این زندگی‌ها که کرده‌ام، هیچ‌وقت نتوانستم کار کرده‌ای را نکرده سازم کـه زمان قاضی قصابی است. در مارپیچ زمان چرخ می‌خـورده‌ام؛ بر مخروط نامرئی‌اش فرو می‌رفتم و بیرون می‌آمدم. هزاران نفر بوده‌ام؛ یک نفر بوده‌ام؛ زندگی را دیده‌ام و مرگ را دیده‌ام. چه سفرها رفتم و چه ماجراها کشیدم! در این زندگی‌ها که کرده‌ام یک بار راد بودم، موبدان موبـد برگزیده دربار شاه نرسی. هیچگاه مومن نبودم؛ در بند هیچ‌کس نبودم؛ دوست کسی نبودم؛ من بند دیوان را گشودم. حالا این چیزها را نوشته‌ام، سیاهه‌ای شوم و شرم‌آور، شرح سفر راد؛ نوشداروها که سـاخت؛ نقشه‌هایی که پرداخت. و بهرام را نوشته‌ام؛ زره پیروزانی که داشـت؛ تیغ پیروزانی که نداشت. از استباد نوشته‌ام ، مرکوش ديو، مرشون دیو، اشمه ديو و از بند دیوان. آنچه در بند دیوان گذشت را آورده‌ام و آنچه بر سر مردمان سرزمین آمد. شاید نخواندن این چیزها بهتر باشد چون خواندنش خوشایند نیست؛ اما هیچ چیز زندگی خوشایند نیست؛ درست مثل همین سیاهه.

🔮 @Tandisbooks
📖#منتشر_شد
#بند_دیوان

📕 عنوان: #بند_دیوان
🖋 نویسنده: #بهزاد_قدیمی
📌 ژانر: وحشت
📄 کاغذ: بالک
📄 صفحات: ۳۵۲
💳 قیمت: ۱۰۰,۰۰۰

📚 خلاصه:
در تمام این زندگی‌ها که کرده‌ام، هیچ‌وقت نتوانستم کار کرده‌ای را نکرده سازم کـه زمان قاضی قصابی است. در مارپیچ زمان چرخ می‌خـورده‌ام؛ بر مخروط نامرئی‌اش فرو می‌رفتم و بیرون می‌آمدم. هزاران نفر بوده‌ام؛ یک نفر بوده‌ام؛ زندگی را دیده‌ام و مرگ را دیده‌ام. چه سفرها رفتم و چه ماجراها کشیدم! در این زندگی‌ها که کرده‌ام یک بار راد بودم، موبدان موبـد برگزیده دربار شاه نرسی. هیچگاه مومن نبودم؛ در بند هیچ‌کس نبودم؛ دوست کسی نبودم؛ من بند دیوان را گشودم. حالا این چیزها را نوشته‌ام، سیاهه‌ای شوم و شرم‌آور، شرح سفر راد؛ نوشداروها که سـاخت؛ نقشه‌هایی که پرداخت. و بهرام را نوشته‌ام؛ زره پیروزانی که داشـت؛ تیغ پیروزانی که نداشت. از استباد نوشته‌ام ، مرکوش ديو، مرشون دیو، اشمه ديو و از بند دیوان. آنچه در بند دیوان گذشت را آورده‌ام و آنچه بر سر مردمان سرزمین آمد. شاید نخواندن این چیزها بهتر باشد چون خواندنش خوشایند نیست؛ اما هیچ چیز زندگی خوشایند نیست؛ درست مثل همین سیاهه.

🔮 @Tandisbooks
‌‌
‌‌ #شب_نشینی_با_تندیس
🎙 #گفت_و_گو

🖋 پنجمین گفت‌وگوی زنده «شب‌نشینی با تندیس» با حضور جناب آقای بهزاد قدیمی نویسنده کتاب‌های بند دیوان، تهران تارین، شوم‌نامه تبر نقره‌ای و کتاب خدمات دستگاه هیولاساز دمشقی و به میزبانی جناب آقای محمدحسین جهان‌پناه روزنامه‌نگار و پژوهشگر ادبیات ژانری، جمعه عصر ساعت ۱۷ در لایو اینستاگرامی پیج کتابسرای تندیس برگزار خواهد شد.

💎 مهمان: #بهزاد_قدیمی
💎 میزبان: #محمدحسین_جهان_پناه

زمان: ۱۵ بهمن‌ماه ۱۴۰۰

ساعت ۱۷

📡 آدرس صفحه اینستاگرامی تندیس:
📚 @ketabsaraye_tandis

🌐 Www.Tandisbookstore.com

🔮 @tandisbooks
‌‌
‌‌ #شب_نشینی_با_تندیس
🎙 #گفت_و_گو

🖋 پنجمین گفت‌وگوی زنده «شب‌نشینی با تندیس» با حضور جناب آقای بهزاد قدیمی نویسنده کتاب‌های بند دیوان، تهران تارین، شوم‌نامه تبر نقره‌ای و کتاب خدمات دستگاه هیولاساز دمشقی و به میزبانی جناب آقای محمدحسین جهان‌پناه روزنامه‌نگار و پژوهشگر ادبیات ژانری، جمعه عصر ساعت ۱۷ در لایو اینستاگرامی پیج کتابسرای تندیس برگزار خواهد شد.

💎 مهمان: #بهزاد_قدیمی
💎 میزبان: #محمدحسین_جهان_پناه

زمان: ۱۵ بهمن‌ماه ۱۴۰۰

ساعت ۱۷

📡 آدرس صفحه اینستاگرامی تندیس:
📚 @ketabsaraye_tandis

🌐 Www.Tandisbookstore.com

🔮 @tandisbooks
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
‌‌ #شب_نشینی_با_تندیس
🎙 #گفت_و_گو

🖋 پنجمین گفت‌وگوی زنده «شب‌نشینی با تندیس» با حضور جناب آقای بهزاد قدیمی نویسنده کتاب‌های بند دیوان، تهران تارین، شوم‌نامه تبر نقره‌ای و کتاب خدمات دستگاه هیولاساز دمشقی و به میزبانی جناب آقای محمدحسین جهان‌پناه روزنامه‌نگار و پژوهشگر ادبیات ژانری، جمعه عصر ساعت ۱۷ در لایو اینستاگرامی پیج کتابسرای تندیس برگزار شد.

💎 مهمان: #بهزاد_قدیمی
💎 میزبان: #محمدحسین_جهان_پناه

زمان: ۱۵ بهمن‌ماه ۱۴۰۰

ساعت ۱۷

📡 آدرس صفحه اینستاگرامی تندیس:
📚 @ketabsaraye_tandis

🌐 Www.Tandisbookstore.com

🔮 @tandisbooks
📖#معرفی_کتاب

📕 عنوان: #بند_دیوان
🖋 نویسنده: #بهزاد_قدیمی
📌 ژانر: وحشت
📄 کاغذ: بالک
📄 صفحات: ۳۵۲
💳 قیمت: ۱۰۰,۰۰۰

📚 خلاصه:
در تمام این زندگی‌ها که کرده‌ام، هیچ‌وقت نتوانستم کار کرده‌ای را نکرده سازم کـه زمان قاضی قصابی است. در مارپیچ زمان چرخ می‌خـورده‌ام؛ بر مخروط نامرئی‌اش فرو می‌رفتم و بیرون می‌آمدم. هزاران نفر بوده‌ام؛ یک نفر بوده‌ام؛ زندگی را دیده‌ام و مرگ را دیده‌ام. چه سفرها رفتم و چه ماجراها کشیدم! در این زندگی‌ها که کرده‌ام یک بار راد بودم، موبدان موبـد برگزیده دربار شاه نرسی. هیچگاه مومن نبودم؛ در بند هیچ‌کس نبودم؛ دوست کسی نبودم؛ من بند دیوان را گشودم. حالا این چیزها را نوشته‌ام، سیاهه‌ای شوم و شرم‌آور، شرح سفر راد؛ نوشداروها که سـاخت؛ نقشه‌هایی که پرداخت. و بهرام را نوشته‌ام؛ زره پیروزانی که داشـت؛ تیغ پیروزانی که نداشت. از استباد نوشته‌ام ، مرکوش ديو، مرشون دیو، اشمه ديو و از بند دیوان. آنچه در بند دیوان گذشت را آورده‌ام و آنچه بر سر مردمان سرزمین آمد. شاید نخواندن این چیزها بهتر باشد چون خواندنش خوشایند نیست؛ اما هیچ چیز زندگی خوشایند نیست؛ درست مثل همین سیاهه.

🔮 @tandisbooks
📖#معرفی_کتاب

📕 عنوان: #بند_دیوان
🖋 نویسنده: #بهزاد_قدیمی
📌 ژانر: فانتزی تاریک
📄 کاغذ: بالک
📄 صفحات: ۳۵۲
💳 قیمت: ۱۰۰,۰۰۰

📚 خلاصه:
در تمام این زندگی‌ها که کرده‌ام، هیچ‌وقت نتوانستم کار کرده‌ای را نکرده سازم کـه زمان قاضی قصابی است. در مارپیچ زمان چرخ می‌خـورده‌ام؛ بر مخروط نامرئی‌اش فرو می‌رفتم و بیرون می‌آمدم. هزاران نفر بوده‌ام؛ یک نفر بوده‌ام؛ زندگی را دیده‌ام و مرگ را دیده‌ام. چه سفرها رفتم و چه ماجراها کشیدم! در این زندگی‌ها که کرده‌ام یک بار راد بودم، موبدان موبـد برگزیده دربار شاه نرسی. هیچگاه مومن نبودم؛ در بند هیچ‌کس نبودم؛ دوست کسی نبودم؛ من بند دیوان را گشودم. حالا این چیزها را نوشته‌ام، سیاهه‌ای شوم و شرم‌آور، شرح سفر راد؛ نوشداروها که سـاخت؛ نقشه‌هایی که پرداخت. و بهرام را نوشته‌ام؛ زره پیروزانی که داشـت؛ تیغ پیروزانی که نداشت. از استباد نوشته‌ام ، مرکوش ديو، مرشون دیو، اشمه ديو و از بند دیوان. آنچه در بند دیوان گذشت را آورده‌ام و آنچه بر سر مردمان سرزمین آمد. شاید نخواندن این چیزها بهتر باشد چون خواندنش خوشایند نیست؛ اما هیچ چیز زندگی خوشایند نیست؛ درست مثل همین سیاهه.

🔮 @tandisbooks
📖#معرفی_کتاب

📕 عنوان: #بند_دیوان
🖋 نویسنده: #بهزاد_قدیمی
📌 ژانر: وحشت
📄 کاغذ: بالک
📄 صفحات: ۳۵۲
💳 قیمت: ۱۰۰,۰۰۰

📚 خلاصه:
در تمام این زندگی‌ها که کرده‌ام، هیچ‌وقت نتوانستم کار کرده‌ای را نکرده سازم کـه زمان قاضی قصابی است. در مارپیچ زمان چرخ می‌خـورده‌ام؛ بر مخروط نامرئی‌اش فرو می‌رفتم و بیرون می‌آمدم. هزاران نفر بوده‌ام؛ یک نفر بوده‌ام؛ زندگی را دیده‌ام و مرگ را دیده‌ام. چه سفرها رفتم و چه ماجراها کشیدم! در این زندگی‌ها که کرده‌ام یک بار راد بودم، موبدان موبـد برگزیده دربار شاه نرسی. هیچگاه مومن نبودم؛ در بند هیچ‌کس نبودم؛ دوست کسی نبودم؛ من بند دیوان را گشودم. حالا این چیزها را نوشته‌ام، سیاهه‌ای شوم و شرم‌آور، شرح سفر راد؛ نوشداروها که سـاخت؛ نقشه‌هایی که پرداخت. و بهرام را نوشته‌ام؛ زره پیروزانی که داشـت؛ تیغ پیروزانی که نداشت. از استباد نوشته‌ام ، مرکوش ديو، مرشون دیو، اشمه ديو و از بند دیوان. آنچه در بند دیوان گذشت را آورده‌ام و آنچه بر سر مردمان سرزمین آمد. شاید نخواندن این چیزها بهتر باشد چون خواندنش خوشایند نیست؛ اما هیچ چیز زندگی خوشایند نیست؛ درست مثل همین سیاهه.

🔮 @tandisbooks
📖#معرفی_کتاب


🏆 برنده بخش بزرگسال جایزۀ ادبی پرانتز

📕 عنوان: #بند_دیوان
🖋 نویسنده: #بهزاد_قدیمی
💳 قیمت: ناموجود

📚 خلاصه:
در تمام این زندگی‌ها که کرده‌ام، هیچ‌وقت نتوانستم کار کرده‌ای را نکرده سازم کـه زمان قاضی قصابی است. در مارپیچ زمان چرخ می‌خـورده‌ام؛ بر مخروط نامرئی‌اش فرو می‌رفتم و بیرون می‌آمدم. هزاران نفر بوده‌ام؛ یک نفر بوده‌ام؛ زندگی را دیده‌ام و مرگ را دیده‌ام. چه سفرها رفتم و چه ماجراها کشیدم! در این زندگی‌ها که کرده‌ام یک بار راد بودم، موبدان موبـد برگزیده دربار شاه نرسی. هیچگاه مومن نبودم؛ در بند هیچ‌کس نبودم؛ دوست کسی نبودم؛ من بند دیوان را گشودم. حالا این چیزها را نوشته‌ام، سیاهه‌ای شوم و شرم‌آور، شرح سفر راد؛ نوشداروها که سـاخت؛ نقشه‌هایی که پرداخت. و بهرام را نوشته‌ام؛ زره پیروزانی که داشـت؛ تیغ پیروزانی که نداشت. از استباد نوشته‌ام ، مرکوش ديو، مرشون دیو، اشمه ديو و از بند دیوان. آنچه در بند دیوان گذشت را آورده‌ام و آنچه بر سر مردمان سرزمین آمد. شاید نخواندن این چیزها بهتر باشد چون خواندنش خوشایند نیست؛ اما هیچ چیز زندگی خوشایند نیست؛ درست مثل همین سیاهه.

🏆 برنده بخش کتاب اولی جایزۀ ادبی پرانتز

📕 عنوان: #خرداد_بود_که_خلیج_یخ_زد
🖋 نویسنده: #سورن_کریمی
📄 صفحات: ۱۸۴
💳 قیمت: ۷۰,۰۰۰ تومان

📚 خلاصه:
در دوردست بعید، در نزدیکی خلیج، شهری لمید لب ساحل کش آمده؛ شهری از همه جا دور؛ از زمستان محروم؛ اما آنقدر زنده که از غروب تا طلوع میزبان پرسه زنیهاست. این بندر محموم خرداد مرموزی دارد؛ خردادی که همیشه هست و همیشه خواهد بود، خردادی که از بهار به  تابستان و از تابستان به پاییز می‌خرامد. پس از سال‌های سال مردی در بندر پیدا شدهه که کسی نمی‌داند کیست و کسی نمی‌داند چرا، اما دنبال خرداد است. مردی که همه خیابان‌های پخته شهر را لگد کرده، در تک تک چاله‌ها سرک کشیده و تمام سایه خفتگان را در گوشه کنار بندر ناخفته کرده. از تری همین مرد موذی ست که موج‌ها شیهه هشدار می‌کشند. تا دیر نشده جلویش را بگیرید تا خرداد را وسط خلیج گیر نینداخته و منجمدش نکرده متوقفش کنید. اما جز همان مردی که برای خرداد بندر کمین زده، کسی زبان موج‌ها را نمی‌داند. خليج يخ خواهد زد و خرداد درون این يخ خواهد خفت.

💬 @Tandis_books

🌐 Www.Tandispub.com

🔮 @tandisbooks