•
دختر نامهها را محکم در دستش گرفته بود و مراقب بود تمبر نامهها خراب نشود. برف میبارید و انگشتهای پاهایش یخ کرده بود، از سوراخهای پارهی پوتینش رطوبت تو میرفت، اما او به راهش به طرف شهر ادامه میداد، نامهها را زیر کتش سر داد تا خشک بمانند. با خود تکرار میکرد، فقط چند قدم دیگر. دروغ بود، ولی به رفتن ادامه میداد.
فقط چند قدم دیگر. همین چند قدم.
•
ناگهان دوباره او خیلی دور است. توی یک کشور دیگر و بعد یک اقیانوس دیگر. اگر بخواهم امروز این نامه را برایش بفرستم، باید کلی تمبر رویش بچسبانم. مطمئن نیستم بتوانم این کار را بکنم، اینکه چند تا تمبر پست هوایی بخرم و نامه را بیتوجه به صندوق پست بیندازم و رهایش کنم تا از اینور دنیا به آنور پرواز کند. اگر گم شود، چه؟
#نامه_ی_گمشده نوشته #جیلین_کانتور ترجمه #آفاق_زرگریان #کتابسرای_تندیس
Ketabism.ir
#کتاب #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #کتابیسم_نامه_ی_گمشده
دختر نامهها را محکم در دستش گرفته بود و مراقب بود تمبر نامهها خراب نشود. برف میبارید و انگشتهای پاهایش یخ کرده بود، از سوراخهای پارهی پوتینش رطوبت تو میرفت، اما او به راهش به طرف شهر ادامه میداد، نامهها را زیر کتش سر داد تا خشک بمانند. با خود تکرار میکرد، فقط چند قدم دیگر. دروغ بود، ولی به رفتن ادامه میداد.
فقط چند قدم دیگر. همین چند قدم.
•
ناگهان دوباره او خیلی دور است. توی یک کشور دیگر و بعد یک اقیانوس دیگر. اگر بخواهم امروز این نامه را برایش بفرستم، باید کلی تمبر رویش بچسبانم. مطمئن نیستم بتوانم این کار را بکنم، اینکه چند تا تمبر پست هوایی بخرم و نامه را بیتوجه به صندوق پست بیندازم و رهایش کنم تا از اینور دنیا به آنور پرواز کند. اگر گم شود، چه؟
#نامه_ی_گمشده نوشته #جیلین_کانتور ترجمه #آفاق_زرگریان #کتابسرای_تندیس
Ketabism.ir
#کتاب #کتابیسم #معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #کتابیسم_نامه_ی_گمشده