"حافظ‌پژوهی -تماشاگه راز"
1.04K subscribers
1.07K photos
192 videos
10 files
624 links
این درگاه با نگر آقای دکتر #شکوهی راهبری می‌شود.
گزارش دیوان خواجه #حافظ_شیرازی
#لسان_الغیب
#غزلیات #خواجه_حافظ
#حافظ_پژوهی
#حافظ-شناسی
اشعار #حافظ
#ادبیات_فارسی
تماس ما :
@drshokuhi

با پشتیبانی مالی ما را یاری کنید:
@Advis110
Download Telegram
چرا واژه 《شنیدار》 نا-درست است؟

درود. آموزاکی در باره زبان پارسی:
ستاک گذشته :‌ شِنَفتَن
بُنِ ستاک گذشته : شِنَفت

ستاک اکنون-و-آینده : شِنَفیدن —> شِنَبیدن —> شِنَویدن (:شنیدن)
بُنِ ستاکِ اکنون-و-آینده : شِنَو

نامِ ستاک (:اسم مصدر) گذشته را چنین بسازیم:
بُنِ ستاک گذشته + ~ار
شِنَفت + ~ار : شِنَفتار

همانند ساختار:
گفت + ~ار : گفتار
کَرد + ~ار : کَردار
رَفت + ~ار : رَفتار

از این روی، واژه «شنیدار» نا-درست است. پس از به کار بَرِش آن بپرهیزیم. پیوسته بکوشید تا ساختارِ زبان پارسی را پاس بدارید‌.

نمونه: این برنامه‌ شنفتاری است که شما شنوندگان گرامی می‌شنوید.

سپاس
شکوهی

روز خوبی بدارید. 😄
@Tamashagaheraz
امروز از رادیو تماس گرفتند و یکی از سروده‌های آقای دکتر شکوهی‌ (جلوه) با نام «پری» را در مجموعه‌ای تولید کردند.
لینک این کار را برای‌تان بگذارم.
نام اثر : پری
سراینده : فربود شکوهی
آواز :‌ محمدفرزین ذوالقدر

سپاس
نصر

http://music.iranseda.ir/detailspodcast/?VALID=TRUE&g=605591
غم زمانه
اگر چه غمزة‌ بی-دادِ یار، خُون‌ریزست
خَوشم که غَمزة چَشمَش به خُونِ من، تیزست
بِنه به خَنجرِ بی-داد سر که غَمزة چَشم
از آن چو چَشم صُراحی، همیشه خُون‌ریزست
به وقتِ گُل، مَیِ گُلگونِ‌ مُشک‌بُو باید
که مَی‌پرست، هواخواهِ جامِ لب‌ریزست
مگر شُوَد ز گُلِ سرخ و شاخِ باده گریز؟!
‏ پیاله گیر که اکنُون نه وقتِ پرهیزست
ز باده، زُود رَوَد نام-و-ننگِ ما بر باد
چُنین که باده فَرَح‌بخش و باد، گُل‌بیزست
به دستِ باده-و-باد آن دلی بُوَد شادان
که خاطرِ غمِ شیرین ز شُورِ پرویزست
شبی که زلف تو دیدم به خواب در شبِ تار
از آن زمان شُده رُوزم سیه، چو شَبدیزست
به چَشم‌زخمِ زمانه ز دَرد می‌سُوزم
که چَشمِ شُور به ریشِ جگر، نمک‌ریزست
غمِ زمانه مَخَور جلوه! تا به دَورِ زمان
‏ دلِ تو بستة آن زلفِ فتنه‌انگیزست

میرزا جلوه گیلانی (دکتر شکوهی)
1402/09/24
Shabe Chele
Homayoun Shajaryan
روز هجران و شب فرقت یار آخِر شد
همایون شجریان
@tamashagaheraz
Audio
عنوان برنامه‌ی «روزه‌گشا»ی رادیوی فرهنگ 1402
با تَک-بندی از آقای دکتر شکوهی

رمضان‌ست و نگر روزه‌گشا در گَهِ شام
نام یزدان به لب آرَد که شود شیرین‌کام

@tamashagaheraz
هر رُوزتان نَو-رُوز بُواد
نَو-رُوزتان پیروز بُواد

آغاز سال خوری و نَو-رُوزی جم‌شیدی را به همه‌ی دُوستانم شادباش بگویم.
یَک-سال دیگر بگذشت و با هم این رُوزگار را بگذراندیم.
شادی-و-رادی‌تان را از یزدانِ مِهانِ جاویدان خواهانم.
زمین-و-زمین نیک‌خواه‌تان بُواد.
شکوهی
@Tamashagaheraz
امروز سیزده-به-دره است.
در باغ‌ها و بوستان خوش باشیم.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گزارشی از 《ماه روزه در ادب پارسی》 از سوی دکتر شکوهی -مشاور زبان و ادب پارسی معاون صدا- که از رادیوی فرهنگ در ماه رمضان پخش بشد.
@Pehrest
پیش‌گویی خواجه-حافظ و جنگ ایران و اسراییل و هم‌پیمانانش

برای مُروا به دیوان خواجه-حافظ سر بزدم.
چنین بیآمد:
خواجه-حافظ از ایران بخواهد تا بر-خیزد و کاری بکند (تازش ایران به اسراییل) و جادوگری‌های خرافه‌گویی اسراییل (شطح-و-طامات) را نا-بود بکند:
خیز تا خرقه‌ی صوفی به خرابات بریم
شطح و طامات به بازار خرافات بریم

خواجه-حافظ به یهود و یهودیان وادی ایمن بنمارید:
با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم
هم‌چو موسی اَرَنی‌گوی به میقات بریم
گویای «تازش ایران به اسراییل» است.

تازش اسراییل به ایران. خواجه-حافظ پاسخ اسراییل به ایران را «خار ملامت» بدانست. اسراییلی‌ها و هم‌پیمانانش تازش هشدارگونه ایران را «ملامت» کردند و سر-خوشی بکردند. خواجه-حافظ بگوید که ایران با پاسخ سنگینش، اسراییل را از «گلستان‌شان به زندان مکافات» ببرد.
ور نهد در ره ما خار ملامت زاهد
از گلستانش به زندان مکافات بریم

خواجه-حافظ باور بدارد که تازش اسراییل و هم‌پیمانانش، تازش هوایی است و گویی که از «سقف مقرنس، فتنه می‌بارد» و ایران در برابر این تازش کاری از پیش نخواهد برد و ایران را بمباران خواهند کرد:
فتنه می‌بارد از این سقف مُقَرنَس بر-خیز

خواجه-حافظ باور بدارد که ایران هم به جای «چکنم-چکنم؟!» (:در بیابان فنا گم شدن آخر تا کی) باید قدر وقت را بشناسد و کاری و تصمیم جدی بگیرد و «پی به مهمات» ببرد و پاسخ بسیار استواری به اسراییل و هم‌پیمانانش بدهد. به سخن دیگر، در خلیج پارس برای ناوها و کشتی‌های‌شان برنامه‌ریزی بکند و بر ناوها و کشتی‌های‌شان بتازد و آن‌ها را آتش بزند و نابود بکند:
قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس خجالت که ازین حاصل اوقات بریم

در بیابان فنا گم‌شدن آخر تا کی
ره بپرسیم ، مگر پی به مهمات بریم

برای این کار نباید از کشورهای دون‌پایه و سفله عربی یاری بخواهد و آب رخ خود را بر در هر سفله‌ای بریزد. یاری‌کننده‌ی ایران «قاضی حاجات» است. با این کار ایران در گیتی بلند-آوازه بشود و «کوس ناموس ایران بر کنگره عرش نوشته بشود». از این است، که ایران پاسخ سنگینی را پس از تازش اسراییل و هم‌پیمانانش به آنان بدهد.

کوس ناموس تو بر کنگره عرش زنیم
عَلَمِ عشق تو بر بام سماوات بریم

حافظ! آب رخ خود بر در هر سفله مریز
حاجت آن به که بر قاضی حاجات بریم.

با پاسخ ایران، خواجه-حافظ باور بدارد که با بزرگی از ایرانیان یاد بکنند:

خاک کوی تو به صحرای قیامت فردا
همه بر فرق سر از بهر مباهات بریم.


جلوه
@Tamashagaheraz
یکم اردیبهشت ماه جلالی روز بزرگداشت افصح المتکلمین، سعدی شیرازی بر تمامی ایرانی تباران گیتی فرخنده باد.

فرو رفت جم را یکی نازنین
کفن کرد چون کرمش ابریشمین
به دخمه برآمد پس از چند روز
که بر وی بگرید به زاری و سوز
چو پوسیده دیدش حریرِ کفن
به فکرت چنین گفت با خویشتن
من از کِرم برکَنده بودم به زور
بِکَندند از او باز کِرمانِ گور
در این باغ سروی نیامد بلند
که باد اجل بیخش از بن نکند
قضا نقشِ یوسف‌جمالی نکرد
که ماهیِ گورش چو یونس نَخَورد
دو بیتم جگر کرد روزی کباب
که می‌گفت گوینده‌ای با رباب:
دریغا که بی ما بسی روزگار
بروید گل و بشکفد نوبهار

بسی تیر و دی ماه و اردیبهشت
برآید که ما خاک باشیم و خشت


کلیات سعدی(بوستان) تصحیح شادروان محمد علی فروغی، باب نهم، در توبه و راه صواب، نشر دوستان ص۳۳۴.

@shahnamehferdowsiii
Forwarded from چهار خطی
نسیم زنده رود و باغ کاران

به فریادم رسید ای غمگساران
مرا یادآورید ای شادخواران
خبرتان نیست ای مستان خوش‌خواب
ز چشم خیرۀ اخترشماران
به‌یکباره مرا مهجور کردید
بنامیزد زهی زنهارخواران
سرِ ادبار بر زانو نهادم
نشسته بر پلاس سوگواران
که آرَد رحمتی بر مستمندان
که ریزد جرعه‌ای بر خاکساران
فلانی را بپرسید و بگویید
که ای پشت و پناه دوستداران
حرامت باد و نوشت باد بی ما
نسیم زنده‌رود و باغِ کاران

شرف‌الدین شفروۀ اصفهانی
(سدۀ ششم هجری)

منبع: جُنگ اشعار شمارۀ ۵۳۱۹ کتابخانۀ ملک، سدۀ دهم ق، صفحۀ ۸۳۰
‏..
اشارۀ لازم: در متن دو اصلاح صورت گرفته است: در بیت سوم، کردی به کردید بدل شده و در بیت پنجم، خاک‌یاران به خاکساران. این غزل در دیوان شرف شفروه موجود نیست. باغِ کاران، یکی از باغ‌های قدیمی اصفهان در مجاورت زنده‌رود بوده است. بیت آخر غزل شفروه، یادآور این بیت حافظ است:

گرچه صد رود است در چشمم مدام
زنده رود باغ کاران یاد باد!
‏..

"چهار خطی"
https://telegram.me/Xatt4
شماره اول سفینه تبریز.pdf
44.6 MB
نسخه الکترونیکی شماره اوّل مجلّه سفینه تبریز
(ویژه نامه حافظ پژوهی در آذربایجان / 330 صفحه / پاییز 1395)

t.me/Safinehyetabriz
Forwarded from از گذشته و اکنون (احمدرضا بهرامپور عمران)
«دریغا استاد سلیم نیساری! »

حافظ در شعرش به تبریز اشاراتی دارد، ازجمله این بیت:
عراق و فارس گرفتی به شعر خوش حافظ
بیا که نوبت بغداد و وقت تبریز است
( با این توضیح که به قرینهٔ بغداد، درمی‌یابیم مرادش از عراق، عراقِ عجم بوده).
آذربایجانی‌ها گویا بیش از هر قوم و گویش‌ورِ غیرفارسی‌زبانِ ایرانی، به حافظ‌پژوهی گرایش داشته‌اند. هم مصحّحِ آذریِ دیوان حافظ داریم و هم تحلیلگر و ... . از ابوطالب تبریزی ( یا لندنی و اصفهانیِ نویسندهٔ سفرنامهٔ سفینهٔ طالبی، چاپ استاد حسین خدیو‌جم) که تباری آذری داشته، گرفته (که با مقابلهٔ ۱۲ نسخه، نخستین گام را در تصحیح دیوان حافظ برداشت؛ چاپ ۱۲۰۶ قمری در کلکته؛ چاپ در ایران به‌کوششِ حسین خدیو جم، ۱۳۵۲) تا عبدالرحیم خلخالی که سال ۱۳۰۷ نسخهٔ مکتوب به‌سالِ ۸۲۷ (کهن‌ترین نسخهٔ شناخته‌شده تا آن زمان) را منتشرکرد و مجموعه‌مقالاتی نیز با‌عنوانِ حافظ‌نامه از او دراختیارِ ماست. نیز استاد منوچهرِ مرتضوی که با تألیف مکتب حافظ (چاپِ نخست، باعنوانِ «جامِ جم»، ۱۳۳۷) پیشروِ حافظ‌پژوهیِ نوین به‌شمار‌می‌رود. در میانِ این استادان، استاد رشیدِ عیوضی در تصحیحِ دیوانِ حافظ چهره‌ای نامدارند. ایشان نخست باهمکاریِ دکتر اکبر بهروز تصحیحی از دیوان حافظ ارائه‌دادند (۲۵۳۶) و سپس در تلاشی دیگر برپایهٔ هشت نسخهٔ کهن مستقلاً شعر خواجه را تصحیح کردند ( انتشارات صدوق ۱۳۷۶). استاد عیوضی صاحب اثر بسیار ارجمندی نیز هستند با عنوانِ حافظ برتر کدام است؟ (انتشارات امیرکبیر ۱۳۸۴). در این اثر گزینش‌های چاپ‌های سایه، سلیم نیساری، خرمشاهی_جاوید با تصحیح خودشان سنجیده‌شده‌است. از دیگر آذری‌زبان‌های حافظ‌پژوه می‌توان از استادان محمد‌امین ریاحی (نویسندهٔ گلگشت در اندیشه و شعر حافظ) و زریاب خویی (نویسندهٔ آیینهٔ جام) که باریک‌بینانه ابهام‌هایی در حوزهٔ حافظ‌پژوهی را برطرف ساختند، نام برد. استاد حسن انوری نیز در همین زمره‌اند. ایشان هم سرپرستی واژه‌نامهٔ بسامدی دیوان حافظ را به‌عهده داشتند (کلک خیال‌انگیز، ۵جلد، انتشارات سخن) و هم کتاب موجزی باعنوان یک‌ قصه بیش نیست، نگاشته‌اند که بارها چاپ شده‌است. در این میان مترجم شرح سودی بُسنوی بر حافظ را نیز نباید از یاد برد: خانم عصمت ستارزاده دختر ستارخان، سردار ملی.

اگر تلاش‌های فریدون‌میرزا گورکانی را که به‌همت او چند عالم در دههٔ نخست قرن دهم ( ۹۰۷ قمری) با مقابلهٔ ده‌ها نسخه دیوان حافظ را (البته با شیوه‌های رایج در آن روز) تصحیح کردند و نیز همت ابوطالب تبریزی و تصحیح ذوقی اما بنابه‌ضرورتِ روزگارِ قدسی را، نادیده بگیریم، شیوهٔ مصححان دیوان حافظ از روزگار خلخالی به این‌سو، به پیش و پس از تصحیح استاد خانلری تقسیم می‌شود. استاد خانلری آغازگر راهی است که تا به‌امروز در این راه کسی را دقیق‌تر و امانت‌دارتر از او نمی‌شناسیم. او جز یکی دو مورد (از جمله « عبوس زهد...» که به‌جای «ننشید» تصحیح قیاسی کرده‌اند: «بنشیند») با وسواس تمام تفاوت ضبط‌های ۱۴ نسخه ( قدیمی‌ترین: ۸۱۱ ؛ متأخترین: ۸۳۸) را به‌دست‌داده است.

زنده‌یاد استاد دکتر سلیم نیساری دنبال‌کنندهٔ شیوهٔ استاد خانلری و الگوی نستوهی و استمرار در کار حافظ‌پژوهی است. ایشان نخست سال ۱۳۲۷ اثری درباب حافظ با عنوان سخن حافظ منتشر کردند و درست نیم قرن پس از آن دیوان حافظ را برپایهٔ ۴۸ نسخه تصحیح کردند (انتشارات سینانگار، ۱۳۷۷). و درنهایت ثمرهٔ یک‌عمر حافظ‌پژوهی خویش را با عنوان «دفتر دگرسانی‌ها در غزل حافظ» (۱۳۸۵ انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی) به حافظ‌دوستان تقدیم کردند؛ کاری است به‌راستی کارستان؛ و البته نقدهایی نیز بر آن وارد است، به‌ویژه کنارگذاشتنِ ده‌ها غزل که از پشتوانهٔ ده‌ها نسخه برخوردارند و نیز تفاوت‌هایی در ترتیب ابیات و کاستی‌ها و افزونی‌های برخی غزل‌ها. تا آن‌جا که می‌دانم مستدل‌ترین انتقادها بر کار ایشان را در لابه‌لای شرح شوق نوشتهٔ استاد دکتر سعید حمیدیان باید جُست. استاد نیساری به‌برکتِ بیش‌از نیم‌قرن موانست با شعر خواجه و تخصص در نسخه‌پژوهی، از نسخه‌شناسان و خط‌شناسان بزرگ فرهنگ ما نیز بوده‌اند. هرچند در این زمینه نیز در کارشان اما و اگرهایی است. ازجمله سال ۱۳۸۷ که مجموعه‌غزل‌هایی مکتوب در روزگار حیات حافظ (به خط علا‍ء مرندی به کوشش دکتر علی فردوسی، انتشارات دیبایه) به‌چاپ رسید و ایشان ( و نیز استاد خرمشاهی) نسخه را اصیل تشخیص ندادند، اما بعدها مقالهٔ مفصل استاد ایرج افشار و تأیید استاد شفیعی کدکنی از اصالت نسخه خبرداد.

استاد نیساری یک اثر کمترشناخته و بسیار تخصصی نیز درباب حافظ منتشر کردند: «تبصره‌ای بر تدوین غزل‌های حافظ» (فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۲) این اثر سرشار از اشارات ارجمندی است درباب اصول نسخه‌پژوهی دیوان حافظ. استاد زنده‌یاد نیساری، سال‌ها عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی بودند.
یادشان گرامی!

@azgozashtevaaknoon