#سبک_زندگی_آیت_الله_بهجت
کوتاهنوشتهای از سیره و سبک زندگانی آیتالله بهجت قدسسره:
هنوز باورم نمیشد؛
با دست لرزان، وصیّتنامه را گشودم.
خواندم اما نفهمیدم؛
کلمات پشت هم ردیف میشد و سطر بهسطر از جلوی چشمانم میگذشت.
گفتم: «شاید خطی را اشتباه خواندم»، برگشتم و دوباره دیدم.
برای سومین بار که خواندم، دیدم نه؛ دارم درست میبینم،
نوشته:
«نماز و روزههای عمر تکلیفم را قضا کنید.»
هشتادویک سال از بلوغش گذشته بود.
او که از همان نوجوانی و سالها قبل از بلوغ، نماز برایش معنی و مفهوم دیگری داشت.
همیشه میگفت: «نماز، خَمریست خوشگوار،
لذیذترین لذتهاست،
در عالم وجود، مانندی ندارد.»
کسی را یارای ادای نمازش هست؟!
📚 (این بهشت، آن بهشت، ص٩٣-٩۴؛ بر اساس خاطرۀ حجتالاسلام و المسلمین علی بهجت)
http://eitaa.com/joinchat/3706912770C1529f86a96
کوتاهنوشتهای از سیره و سبک زندگانی آیتالله بهجت قدسسره:
هنوز باورم نمیشد؛
با دست لرزان، وصیّتنامه را گشودم.
خواندم اما نفهمیدم؛
کلمات پشت هم ردیف میشد و سطر بهسطر از جلوی چشمانم میگذشت.
گفتم: «شاید خطی را اشتباه خواندم»، برگشتم و دوباره دیدم.
برای سومین بار که خواندم، دیدم نه؛ دارم درست میبینم،
نوشته:
«نماز و روزههای عمر تکلیفم را قضا کنید.»
هشتادویک سال از بلوغش گذشته بود.
او که از همان نوجوانی و سالها قبل از بلوغ، نماز برایش معنی و مفهوم دیگری داشت.
همیشه میگفت: «نماز، خَمریست خوشگوار،
لذیذترین لذتهاست،
در عالم وجود، مانندی ندارد.»
کسی را یارای ادای نمازش هست؟!
📚 (این بهشت، آن بهشت، ص٩٣-٩۴؛ بر اساس خاطرۀ حجتالاسلام و المسلمین علی بهجت)
http://eitaa.com/joinchat/3706912770C1529f86a96