بهسوی تمدن نوین اسلامی
#معرفی_کتاب #عنوان_کتاب: نقد، نقص و طرح پیشنویس سند الگوی پایه پیشرفت، ارائه شده از سوی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت #نویسنده: محمد صادق حیدری، زیر نظر مسعود صدوق #ناشر: حسینیه اندیشه .
⭕️نقد «الگوی پایه پیشرفت» از سوی مرکز پژوهشی حسینیه اندیشه
🔻#معرفی_کتاب
🔻#نقد__و__بررسی
🔻#مرکز_پژوهشی_حسینیه_اندیشه
🔻#الگوی__اسلامی__ایرانی__پیشرفت
🔸پس از انتشار دو محصول پژوهشی شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با عناوین: «نقد برنامه ششم از منظر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» و «گزارش راهبردی با نگاه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» در این کانال، از سوی مرکز پژوهشی #حسینیه_اندیشه فایل کتابِ «نقد، نقص و طرح پیشنویس سند الگوی پایه پیشرفت، ارائه شده از سوی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» بهدست ما رسید.
لازم دیده شد به منظور #تضارب_آراء و انعکاس #سایر_نظرات اندیشمندان و کارشناسان این حوزه، فایل PDF این کتاب بهمنظور بهرهبرداری علاقهمندان، در کانال تمدن نوین اسلامی ارائه گردد.
🔸در بخشی از مقدمه این کتاب چنین میخوانیم:
سند پیشنهادی از سوی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که با عنوان «#الگوی_پایه» ارائه شده، نتیجه چند سال تلاش است و بعد محتوا در طراحی الگوی پیشرفت را در بر میگیرد اما از آنجا که تحلیلی نخبگانی از سفارش بیسابقه مقام معظم رهبری پیرامون تولید الگوی جدید بسرای اداره کشور ارائه نشده، روند چهار دهه گذشته مبنی بر «سازش بین ادبیات حوزه و ادبیات دانشگاه» و «تألیف بین احکام فردی دین و ساختارهای اجتماعی مدرنیته» در آن تکرار گشته و از این رو فاقد نوآوری لازم برای پاسخگویی به مطالبه رهبر انقلاب است. حاصل این تلاش در تعبیری دقیقتر، جدایی دین از سیاست را به همراه دارد؛ گرچه این کار به صورت ناخودآگاه و غیرعمدی انجام شده است. این سند همچنبن دچار شخصیتزدگی است و در آن، روند عینی انقلاب اسلامی و تحلیل از آن نیز مورد توجه قرارنگرفته است.
در بعد برنامه نیز یک برنامهریزی جهادی و انقلابی به چشم نمیخورد دانشگاهی، به نحوی سیاسی و غیر علمی مورد امضاء قرار گیرد و به تصویب این سطح از اهمیت است و باید جلوی آن گرفته شود. این در حالی است که رهگیری برای پیشبرد مسالهی الگو موضوعات مشابه، بر «#گفتمان_سازی»، «#کرسیهای_آزاداندیشی و #نظریهپردازی» و... تأکید دارند که توجه و توان در مرکز برای طی این طریق مشاهده نمیشود.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔻#معرفی_کتاب
🔻#نقد__و__بررسی
🔻#مرکز_پژوهشی_حسینیه_اندیشه
🔻#الگوی__اسلامی__ایرانی__پیشرفت
🔸پس از انتشار دو محصول پژوهشی شورای راهبردی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت با عناوین: «نقد برنامه ششم از منظر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» و «گزارش راهبردی با نگاه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» در این کانال، از سوی مرکز پژوهشی #حسینیه_اندیشه فایل کتابِ «نقد، نقص و طرح پیشنویس سند الگوی پایه پیشرفت، ارائه شده از سوی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت» بهدست ما رسید.
لازم دیده شد به منظور #تضارب_آراء و انعکاس #سایر_نظرات اندیشمندان و کارشناسان این حوزه، فایل PDF این کتاب بهمنظور بهرهبرداری علاقهمندان، در کانال تمدن نوین اسلامی ارائه گردد.
🔸در بخشی از مقدمه این کتاب چنین میخوانیم:
سند پیشنهادی از سوی مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که با عنوان «#الگوی_پایه» ارائه شده، نتیجه چند سال تلاش است و بعد محتوا در طراحی الگوی پیشرفت را در بر میگیرد اما از آنجا که تحلیلی نخبگانی از سفارش بیسابقه مقام معظم رهبری پیرامون تولید الگوی جدید بسرای اداره کشور ارائه نشده، روند چهار دهه گذشته مبنی بر «سازش بین ادبیات حوزه و ادبیات دانشگاه» و «تألیف بین احکام فردی دین و ساختارهای اجتماعی مدرنیته» در آن تکرار گشته و از این رو فاقد نوآوری لازم برای پاسخگویی به مطالبه رهبر انقلاب است. حاصل این تلاش در تعبیری دقیقتر، جدایی دین از سیاست را به همراه دارد؛ گرچه این کار به صورت ناخودآگاه و غیرعمدی انجام شده است. این سند همچنبن دچار شخصیتزدگی است و در آن، روند عینی انقلاب اسلامی و تحلیل از آن نیز مورد توجه قرارنگرفته است.
در بعد برنامه نیز یک برنامهریزی جهادی و انقلابی به چشم نمیخورد دانشگاهی، به نحوی سیاسی و غیر علمی مورد امضاء قرار گیرد و به تصویب این سطح از اهمیت است و باید جلوی آن گرفته شود. این در حالی است که رهگیری برای پیشبرد مسالهی الگو موضوعات مشابه، بر «#گفتمان_سازی»، «#کرسیهای_آزاداندیشی و #نظریهپردازی» و... تأکید دارند که توجه و توان در مرکز برای طی این طریق مشاهده نمیشود.
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️چرا علم آموزی در کشور ما نهادینه نشده است؟
🔻#تضارب_آراء!؟
🔻#علمآموزی_و_تمدنسازی
🔻#حجتالاسلام_رسول_جعفریان
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔸شاید یکی از پربسامدترین مفاهیم در مباحث و #نوشتههای_تمدنی و اجتماعی ما، بویژه در مقایسه میان غرب و شرق، مفهوم «عقب ماندگی»، یافتن علل آن و تلاش برای جبران آن یعنی رسیدن به #پیشرفت و توسعه باشد. در این وضعیت، یکی «ما» هستیم و دیگر «غرب». نسبت این دو به همدیگر، و فاصله عریض و طویل میان آنها، تأمل بسیاری از اندیشمندان و سیاستمداران ما را در پی داشته است. در چند دهه اخیر، با پیشرفتی که در شرق آسیا پیش آمده، یک ابهام دیگر هم بر آنچه بود افزوده شده است. معمولاً گفته میشد، غرب و شرق، اما حالا بخشی از شرق، خود را از وضعیت #عقبماندگی قبلی رهانیده و با سرعت در حال رقابت با «غرب» است. با این حال، خاورمیانه و کشورهای پیرامونی آن و نیز افریقا و بخشهایی از اِمریکای لاتین، همچنان از عقبماندگی رنج میبرند، و طبعاً در فکر رهایی از این وضعیت هستند.
🔸متفکران ما چه اندیشهای در این باره داشته اند و چه راه حلی ارائه دادهاند؟
🔸در این باره، و در طول یک قرن و نیم، صدها هزار صفحه از کتاب و مجله و مقاله نوشته و چاپ شده و بارها و بارها در این باره سخن گفته شده است. #راه_حلهای اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی همواره ارائه شده، و بودهاند کسانی هم که راه حلهای ترکیبی ارائه کردهاند. این راهحلها همواره مورد حمایت اصحاب اندیشه و عمل بوده و دولتها برای اعمال برخی از این راه حلها تلاش کردهاند. کمتر دولتی بوده و هست که هوس رسیدن به «#تمدن» را نداشته باشد. از عباس میرزا تا ناصرالدین شاه که سه بار به اروپا رفت که تمدن بیاورد، تا برسد به انقلابیون #مشروطه، که میخواستند ایران را نجات دهند، تا صد و ده سال پس از مشروطه، همه در آرزوی این بوده اند که کشوری #پیشرفته داشته باشند.
🔹متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخولنید:
https://goo.gl/i6j4aP
ا—--------------------------—ا
🔻#تضارب_آراء!؟
🔻#علمآموزی_و_تمدنسازی
🔻#حجتالاسلام_رسول_جعفریان
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔸شاید یکی از پربسامدترین مفاهیم در مباحث و #نوشتههای_تمدنی و اجتماعی ما، بویژه در مقایسه میان غرب و شرق، مفهوم «عقب ماندگی»، یافتن علل آن و تلاش برای جبران آن یعنی رسیدن به #پیشرفت و توسعه باشد. در این وضعیت، یکی «ما» هستیم و دیگر «غرب». نسبت این دو به همدیگر، و فاصله عریض و طویل میان آنها، تأمل بسیاری از اندیشمندان و سیاستمداران ما را در پی داشته است. در چند دهه اخیر، با پیشرفتی که در شرق آسیا پیش آمده، یک ابهام دیگر هم بر آنچه بود افزوده شده است. معمولاً گفته میشد، غرب و شرق، اما حالا بخشی از شرق، خود را از وضعیت #عقبماندگی قبلی رهانیده و با سرعت در حال رقابت با «غرب» است. با این حال، خاورمیانه و کشورهای پیرامونی آن و نیز افریقا و بخشهایی از اِمریکای لاتین، همچنان از عقبماندگی رنج میبرند، و طبعاً در فکر رهایی از این وضعیت هستند.
🔸متفکران ما چه اندیشهای در این باره داشته اند و چه راه حلی ارائه دادهاند؟
🔸در این باره، و در طول یک قرن و نیم، صدها هزار صفحه از کتاب و مجله و مقاله نوشته و چاپ شده و بارها و بارها در این باره سخن گفته شده است. #راه_حلهای اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی همواره ارائه شده، و بودهاند کسانی هم که راه حلهای ترکیبی ارائه کردهاند. این راهحلها همواره مورد حمایت اصحاب اندیشه و عمل بوده و دولتها برای اعمال برخی از این راه حلها تلاش کردهاند. کمتر دولتی بوده و هست که هوس رسیدن به «#تمدن» را نداشته باشد. از عباس میرزا تا ناصرالدین شاه که سه بار به اروپا رفت که تمدن بیاورد، تا برسد به انقلابیون #مشروطه، که میخواستند ایران را نجات دهند، تا صد و ده سال پس از مشروطه، همه در آرزوی این بوده اند که کشوری #پیشرفته داشته باشند.
🔹متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخولنید:
https://goo.gl/i6j4aP
ا—--------------------------—ا
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️نظری در خصوص امتناع علم دینی و علوم انسانی اسلامی
#تضارب_آراء
#امتناع_علم_دینی
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
🔻پاسخ دکتر رضا داوری اردکانی به دبیرخانه هماندیشی اسلامی در واکنش به دعوت ایشان برای شرکت در نشست "علم دینی و علوم انسانی اسلامی"
🔸دبیرخانه محترم هم اندیشی اسلامی، باسلام و درود؛
از دعوتی که فرموده اید، تشکر می کنم. متأسفانه من توفیق شرکت در نشست علم دینی و علوم انسانی اسلامی ندارم. کسی را هم نمی توانم به عنوان نماینده معرفی کنم. این بحث چنانکه توجه دارید سی سال است که به نتیجه نرسیده است و به نظر نمی رسد که در آینده نیز به نتیجهای برسد. وقتی #مطلب_سیاسی با #مسئله_علمی خلط میشود، هر چه بکوشند به نتیجه نمیرسند.
🔸علم ماهیتی متفاوت با دین دارد و به این جهت آن را به صفت دینی نمیتوان متصف کرد. به عبارت دیگر وصف دینی نمیتواند صفت ذاتی علم باشد. البته وجود #علوم_دینی محرز است و این علوم در همه جا و بخصوص در کشور ما جایگاه ممتاز دارند اما آنها علومی هستند که مسائلشان #مسائل_دینی است. علوم فقه و اصول فقه و حدیث و تفسیر و کلام و حتی فلسفه اسلامی در زمره علوم اسلامیند.
🔸علمهای دیگر هر یک مسائل خاص خود دارند و با روش خاص به تحقیق و پژوهش در مسائل میپردازند و ملاک درستی و نادرستیشان رعایت روش است. هیچ علمی را با ملاک بیرون از آن نمیتوان سنجید. چنانکه حکم در باب فقه و حدیث با ملاک و میزان متدولوژی #علم_جدید اعتبار و وجهی ندارد. البته دین و دینداران میتوانند نسبت به مسائل همه علوم و بخصوص علوم معروف به علوم انسانی و اجتماعی نظر انتقادی داشته باشند و پس از مطالعه و آشنایی کافی که البته به آسانی حاصل نمیشود، در مباحث آن علوم چون و چرا کنند اما این چون و چرا در نقد علم است نه اینکه علمِ تازه باشد.
🔸ما هنوز به این مرحله نرسیدهایم. توجه داشته باشید که #علم_اجتماعی علم نظم جامعه مدرن است. در سیصد سال اخیر در غرب علوم اقتصاد و تاریخ و حقوق و جامعه شناسی و مردم شناسی و ... به وجود آمده و تحقیقات عظیمی در مسائل آن علوم صورت گرفته است که بیاطلاع وسیع و دقیق از آنها و بدون نقد و تحقیق نمیتوان درباره آنها حکم کرد و مثلاً تصمیم گرفت که علم دیگری جانشین آنها شود. علم اجتماعی جدید با #نظم_تجدد تناسب دارد. ما اگر نظم دیگری جز نظم تجدد در نظر داریم و به چگونگی قوام و به راه تحقق آن میاندیشیم و برای رسیدن به آن میکوشیم شاید در راه علمی متناسب با نظم تازه قرار بگیریم.
🔸در این مورد هم توجه داشته باشیم که #علم و #جامعه با هم قوام مییابند. جامعه کنونی ما جامعه توسعه نیافته است. این جامعه همه نیازهای جامعه مدرن را دارد، بیآنکه از تواناییهای آن برخوردار باشد. اگر میتوانستیم خود را از این #وابستگی نجات دهیم و راه رسیدن به جامعهای را بیابیم که در آن #روح_دینی یعنی اعتقاد به توحید و عالم غیب و معاد حاکم باشد و مردمانش از سُودای مصرف آخرین تکنولوژیهای ساخته جهان توسعه یافته آزاد باشند و با همدلی و هماهنگی برای معاش توأم با اخلاق بکوشند، شاید افقی پیش رویمان گشوده میشد.
🔸توجه داشته باشیم که علم یک طرح مهندسی #ساختنی نیست، #یافتنی است. من حرف دیگری ندارم و چیز دیگری نمیتوانم بگویم، جز اینکه خوبست که اگر میتوانیم به جای بحث درباره علوم اجتماعی اسلامی، در باب شرایط امکان تجدید #عهد_دینی و بنای یک #جامعه_اسلامی بیندیشیم و در این راه به لطف پروردگار علیم امیدوار باشیم.
✍...رضا داوری اردکانی
🔹نقل از کانال علوم انسانی
@humansciences
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#تضارب_آراء
#امتناع_علم_دینی
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
🔻پاسخ دکتر رضا داوری اردکانی به دبیرخانه هماندیشی اسلامی در واکنش به دعوت ایشان برای شرکت در نشست "علم دینی و علوم انسانی اسلامی"
🔸دبیرخانه محترم هم اندیشی اسلامی، باسلام و درود؛
از دعوتی که فرموده اید، تشکر می کنم. متأسفانه من توفیق شرکت در نشست علم دینی و علوم انسانی اسلامی ندارم. کسی را هم نمی توانم به عنوان نماینده معرفی کنم. این بحث چنانکه توجه دارید سی سال است که به نتیجه نرسیده است و به نظر نمی رسد که در آینده نیز به نتیجهای برسد. وقتی #مطلب_سیاسی با #مسئله_علمی خلط میشود، هر چه بکوشند به نتیجه نمیرسند.
🔸علم ماهیتی متفاوت با دین دارد و به این جهت آن را به صفت دینی نمیتوان متصف کرد. به عبارت دیگر وصف دینی نمیتواند صفت ذاتی علم باشد. البته وجود #علوم_دینی محرز است و این علوم در همه جا و بخصوص در کشور ما جایگاه ممتاز دارند اما آنها علومی هستند که مسائلشان #مسائل_دینی است. علوم فقه و اصول فقه و حدیث و تفسیر و کلام و حتی فلسفه اسلامی در زمره علوم اسلامیند.
🔸علمهای دیگر هر یک مسائل خاص خود دارند و با روش خاص به تحقیق و پژوهش در مسائل میپردازند و ملاک درستی و نادرستیشان رعایت روش است. هیچ علمی را با ملاک بیرون از آن نمیتوان سنجید. چنانکه حکم در باب فقه و حدیث با ملاک و میزان متدولوژی #علم_جدید اعتبار و وجهی ندارد. البته دین و دینداران میتوانند نسبت به مسائل همه علوم و بخصوص علوم معروف به علوم انسانی و اجتماعی نظر انتقادی داشته باشند و پس از مطالعه و آشنایی کافی که البته به آسانی حاصل نمیشود، در مباحث آن علوم چون و چرا کنند اما این چون و چرا در نقد علم است نه اینکه علمِ تازه باشد.
🔸ما هنوز به این مرحله نرسیدهایم. توجه داشته باشید که #علم_اجتماعی علم نظم جامعه مدرن است. در سیصد سال اخیر در غرب علوم اقتصاد و تاریخ و حقوق و جامعه شناسی و مردم شناسی و ... به وجود آمده و تحقیقات عظیمی در مسائل آن علوم صورت گرفته است که بیاطلاع وسیع و دقیق از آنها و بدون نقد و تحقیق نمیتوان درباره آنها حکم کرد و مثلاً تصمیم گرفت که علم دیگری جانشین آنها شود. علم اجتماعی جدید با #نظم_تجدد تناسب دارد. ما اگر نظم دیگری جز نظم تجدد در نظر داریم و به چگونگی قوام و به راه تحقق آن میاندیشیم و برای رسیدن به آن میکوشیم شاید در راه علمی متناسب با نظم تازه قرار بگیریم.
🔸در این مورد هم توجه داشته باشیم که #علم و #جامعه با هم قوام مییابند. جامعه کنونی ما جامعه توسعه نیافته است. این جامعه همه نیازهای جامعه مدرن را دارد، بیآنکه از تواناییهای آن برخوردار باشد. اگر میتوانستیم خود را از این #وابستگی نجات دهیم و راه رسیدن به جامعهای را بیابیم که در آن #روح_دینی یعنی اعتقاد به توحید و عالم غیب و معاد حاکم باشد و مردمانش از سُودای مصرف آخرین تکنولوژیهای ساخته جهان توسعه یافته آزاد باشند و با همدلی و هماهنگی برای معاش توأم با اخلاق بکوشند، شاید افقی پیش رویمان گشوده میشد.
🔸توجه داشته باشیم که علم یک طرح مهندسی #ساختنی نیست، #یافتنی است. من حرف دیگری ندارم و چیز دیگری نمیتوانم بگویم، جز اینکه خوبست که اگر میتوانیم به جای بحث درباره علوم اجتماعی اسلامی، در باب شرایط امکان تجدید #عهد_دینی و بنای یک #جامعه_اسلامی بیندیشیم و در این راه به لطف پروردگار علیم امیدوار باشیم.
✍...رضا داوری اردکانی
🔹نقل از کانال علوم انسانی
@humansciences
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
⭕️نظری در خصوص امتناع علم دینی و علوم انسانی اسلامی #تضارب_آراء #امتناع_علم_دینی #دکتر_رضا_داوری_اردکانی 🔻پاسخ دکتر رضا داوری اردکانی به دبیرخانه هماندیشی اسلامی در واکنش به دعوت ایشان برای شرکت در نشست "علم دینی و علوم انسانی اسلامی" 🔸دبیرخانه محترم هم…
⭕️داوری اردکانی؛ سروش و شبستری یا میرزای نائینی؟ (بخش اول)
#تضارب_آراء
#علوم_انسانی_اسلامی
#امکان_یا_امتناع_علم_دینی
#حجتالاسلام_عباسعلی_مشکانی_سبزواری
🔸در روزهای اخیر نامهای منتسب به استاد داوری اردکانی در فضای مجازی و رسانهها منتشر گردید که موضوع آن "علم دینی" و"علوم انسانی اسلامی" بود. با توجه به اهمیت موضوع و نسبت بنیادین و وثیق آن با نیازهای امروزین انقلاب اسلامی، برخوردها و برداشتهای متفاوتی پیرامون آن رخ داد.
🔸این نامه بهانهای شد تا بار دیگر، مدافعان و مخالفان علم دینی و علوم انسانی اسلامی در مقابل یکدیگر صفآرایی کنند و از طریق فضای مجازی، روزنامهها و حتی رسانه ملی به ردّ و دفاع از محتوای نامه اقدام کنند.
🔸جریان مخالف علم دینی که عمدتاً در جبهه اصلاحطلبان و روشنفکران حوزوی و دانشگاهی قرار دارند، با اشتیاق فراوان، با این تصور که داوری در این نامه از "امتناع علم دینی" سخن گفته به استقبال او رفته و اعلام کردند که مدتها مترصد چنین فرصتی بودند تا صحت دیدگاه خود را اثبات نماید و این نامه استاد داوری اردکانی را سند صحت ادعای خود قلمداد کردند.
🔸در مقابل مدافعان علم دینی نیز دو گونه مواجهه با این نامه داشتند: یک طیف با به چالش کشیدن محتوای نامه، داوری را به عدول از اندیشه پیشین متهم کرده، اندیشه متاخر او مبنی بر "امتناع علم دینی" را به نقد نشستند. طیف دیگری اما معتقد بودند که صرفا با استناد به این نامه نمی توان "دیدگاه داوری" درباره علم دینی و علوم انسانی را به داوری نشست و میبایست برای قضاوت در اینباره دیگر آثار وی را نیز مورد ملاحظه قرار داد.
🔸آنچه اما در این میان بین مخالفین و مدافعین مشترک بود، این برداشت است که "داوری در این نامه از امتناع علم دینی سخن گفته است"!
🔸حال باید پرسید چه بر سر "داوری اردکانی" آمده است؟ آیا او نیز همچون برخی از پیروان فردید که در دورهای از حیات اندیشه، طرفدار سرسخت گفتمان فردیدی بوده، اما در نهایت از این گفتمان جدا شده و در مقابل آن قرار گرفتند، دورهای جدید از اندیشگی را در جبهه مقابل فردیدیها آغاز نموده، چنانکه نویسندگانی همچون سروش و شبستری و ... این راه را رفتند؟ یا اینکه "داوری اردکانی" به عاقبت "میرازی نائینی" گرفتار آمده است؟
🔹نقل از کانال شوریدهای از خاکستان
@Shorideheazkhakestan
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#تضارب_آراء
#علوم_انسانی_اسلامی
#امکان_یا_امتناع_علم_دینی
#حجتالاسلام_عباسعلی_مشکانی_سبزواری
🔸در روزهای اخیر نامهای منتسب به استاد داوری اردکانی در فضای مجازی و رسانهها منتشر گردید که موضوع آن "علم دینی" و"علوم انسانی اسلامی" بود. با توجه به اهمیت موضوع و نسبت بنیادین و وثیق آن با نیازهای امروزین انقلاب اسلامی، برخوردها و برداشتهای متفاوتی پیرامون آن رخ داد.
🔸این نامه بهانهای شد تا بار دیگر، مدافعان و مخالفان علم دینی و علوم انسانی اسلامی در مقابل یکدیگر صفآرایی کنند و از طریق فضای مجازی، روزنامهها و حتی رسانه ملی به ردّ و دفاع از محتوای نامه اقدام کنند.
🔸جریان مخالف علم دینی که عمدتاً در جبهه اصلاحطلبان و روشنفکران حوزوی و دانشگاهی قرار دارند، با اشتیاق فراوان، با این تصور که داوری در این نامه از "امتناع علم دینی" سخن گفته به استقبال او رفته و اعلام کردند که مدتها مترصد چنین فرصتی بودند تا صحت دیدگاه خود را اثبات نماید و این نامه استاد داوری اردکانی را سند صحت ادعای خود قلمداد کردند.
🔸در مقابل مدافعان علم دینی نیز دو گونه مواجهه با این نامه داشتند: یک طیف با به چالش کشیدن محتوای نامه، داوری را به عدول از اندیشه پیشین متهم کرده، اندیشه متاخر او مبنی بر "امتناع علم دینی" را به نقد نشستند. طیف دیگری اما معتقد بودند که صرفا با استناد به این نامه نمی توان "دیدگاه داوری" درباره علم دینی و علوم انسانی را به داوری نشست و میبایست برای قضاوت در اینباره دیگر آثار وی را نیز مورد ملاحظه قرار داد.
🔸آنچه اما در این میان بین مخالفین و مدافعین مشترک بود، این برداشت است که "داوری در این نامه از امتناع علم دینی سخن گفته است"!
🔸حال باید پرسید چه بر سر "داوری اردکانی" آمده است؟ آیا او نیز همچون برخی از پیروان فردید که در دورهای از حیات اندیشه، طرفدار سرسخت گفتمان فردیدی بوده، اما در نهایت از این گفتمان جدا شده و در مقابل آن قرار گرفتند، دورهای جدید از اندیشگی را در جبهه مقابل فردیدیها آغاز نموده، چنانکه نویسندگانی همچون سروش و شبستری و ... این راه را رفتند؟ یا اینکه "داوری اردکانی" به عاقبت "میرازی نائینی" گرفتار آمده است؟
🔹نقل از کانال شوریدهای از خاکستان
@Shorideheazkhakestan
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
بهسوی تمدن نوین اسلامی
⭕️نظری در خصوص امتناع علم دینی و علوم انسانی اسلامی #تضارب_آراء #امتناع_علم_دینی #دکتر_رضا_داوری_اردکانی 🔻پاسخ دکتر رضا داوری اردکانی به دبیرخانه هماندیشی اسلامی در واکنش به دعوت ایشان برای شرکت در نشست "علم دینی و علوم انسانی اسلامی" 🔸دبیرخانه محترم هم…
⭕️داوری اردکانی؛ سروش و شبستری یا میرزای نائینی؟ (بخش دوم)
#تضارب_آراء
#علوم_انسانی_اسلامی
#امکان_یا_امتناع_علم_دینی
#حجتالاسلام_عباسعلی_مشکانی_سبزواری
🔸حقیقت آن است که میرزای نائینی در جریان مشروطه، در عین اعتقاد به ولایت فقیه و تاکید بر آن در چندین موضع تنبیهالامه و نیز اثبات آن در آثار فقهی خود از قبیل المکاسب و البیع و ...، با لحاظ شرائط زمانی، مکانی و امکانی از "عدم امکان تحقق ولایت فقیه در آن زمان" سخن بهمیان آورد و با توجه به اصل تنزل تدریجی، نظریه مشروطه را پیشنهاد داد. با این حال شارحان و مروجان روشنفکر و غربزده اندیشه نائینی، "امتناع نظریه ولایت فقیه" را به او منتسب کردند و تاکنون نیز از آن دفاع میکنند!
🔸سوال این است: آیا بین "عدم امکان تحقق ولایت فقیه در آن زمان" با "امتناع نظریه ولایت فقیه" تفاوتی وجود ندارد؟ و این دو عنوان به یک معنا هستند؟ ظاهرا در منطق شارحان و طرفداران امروزین میرزای نائینی (که غالبا در جبهه اصلاحطلبان و روشنفکران قرار دارند) این دو عنوان به یک معنا هستند! اما کدام عقل سلیم است که تفاوت این دو را متوجه نشود؟!
🔸توجه به محتوای نامه استاد دواری اردکانی نیز خواننده مدقق را متوجه تحلیل فوق میکند. به این بیان که سراسر نامه از "عدم امکان اقامه علم دینی در فضا و وضعیت موجود" سخن میگوید، اما جریان مخالفان علم دینی (و حتی کسانی که در کسوت مدافعان علم دینی به نقد نامه استاد پرداختهاند) برداشت ناصحیح خود مبنی بر "امتناع علم دینی" را به نگارنده آن نسبت دادهاند!
🔸غفلت از ادبیات داوری اردکانی به گاه کاربست اصطلاحاتی از قبیل علم، علم اجتماعی، علوم انسانی و ... که جملگیشان در گفتمان استاد داوری در نسبت با مدرنیته و تجدد معنا میشود، یکی از دلائل فهم ناقص نامه مزبور است.
🔸همچنین تأکید بر اینکه تولید علم تازه (علوم مبتنی و متکی بر دین) آن چیزی است که «ما هنوز به مرحله آن نرسیدهایم» و اینکه «ما اگر نظم دیگری جز نظم تجدد در نظر داریم و به چگونگی قوام و به راه تحقق آن میاندیشیم و برای رسیدن به آن می کوشیم شاید در راه علمی متناسب با نظم تازه قرار بگیریم» و تاکید بر اینکه: «اگر میتوانستیم خود را از این وابستگی نجات دهیم و راه رسیدن به جامعهای را بیابیم که در آن روح دینی یعنی اعتقاد به توحید و عالم غیب و معاد حاکم باشد و مردمانش از سودای مصرف آخرین تکنولوژیهای ساخته جهان توسعهیافته آزاد باشند و با همدلی و هماهنگی برای معاش توأم با اخلاق بکوشند، شاید افقی پیش رویمان گشوده میشد» و لزوم اینکه باید «در باب شرایط امکان تجدید عهد دینی و بنای یک جامعه اسلامی بیندیشیم» دلالت بر "امتناع علم دینی" دارند یا مدلول آنها "عدم امکان تولید علم دینی در وضعیت موجود" دلالت دارد؟
🔸روشن است که این نامه در امتداد گفتمان پیشین و معهود استاد داوری اردکانی بوده، چنانکه اصلاحطلبان و برخی از طرفداران علم دینی پنداشته، گسست از اندیشه پیشین او نیست.
🔸شاید بتوان ادعا کرد داوری در این نامه باری دیگر بر شرط اصلی و لازمه بنیادین تولید علم دینی که همان "گسست از غرب و فرآوردههای تمدنی آن" است، تاکید نموده و تاکید کرده است که: «مادامی که گرفتار عالم تجدد و مدرنیته هستیم، نمیتوانیم از تولید علم دینی سخن بگوییم».
🔸اما اصلاح طلبان و روشنفکران که دوستتر میدارند داوری را استمرار سروش و شبستری قلمداد کنند، با تمسک به همان شیوه تحریف شخصیت و اندیشه، که از طریق آن نائینی را تحریف و مصادره کردند، در صددند با داوری نیز چنان کنند! اما حاشا و کلا که چنین شود...
🔹نقل از کانال شوریدهای از خاکستان
@Shorideheazkhakestan
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
#تضارب_آراء
#علوم_انسانی_اسلامی
#امکان_یا_امتناع_علم_دینی
#حجتالاسلام_عباسعلی_مشکانی_سبزواری
🔸حقیقت آن است که میرزای نائینی در جریان مشروطه، در عین اعتقاد به ولایت فقیه و تاکید بر آن در چندین موضع تنبیهالامه و نیز اثبات آن در آثار فقهی خود از قبیل المکاسب و البیع و ...، با لحاظ شرائط زمانی، مکانی و امکانی از "عدم امکان تحقق ولایت فقیه در آن زمان" سخن بهمیان آورد و با توجه به اصل تنزل تدریجی، نظریه مشروطه را پیشنهاد داد. با این حال شارحان و مروجان روشنفکر و غربزده اندیشه نائینی، "امتناع نظریه ولایت فقیه" را به او منتسب کردند و تاکنون نیز از آن دفاع میکنند!
🔸سوال این است: آیا بین "عدم امکان تحقق ولایت فقیه در آن زمان" با "امتناع نظریه ولایت فقیه" تفاوتی وجود ندارد؟ و این دو عنوان به یک معنا هستند؟ ظاهرا در منطق شارحان و طرفداران امروزین میرزای نائینی (که غالبا در جبهه اصلاحطلبان و روشنفکران قرار دارند) این دو عنوان به یک معنا هستند! اما کدام عقل سلیم است که تفاوت این دو را متوجه نشود؟!
🔸توجه به محتوای نامه استاد دواری اردکانی نیز خواننده مدقق را متوجه تحلیل فوق میکند. به این بیان که سراسر نامه از "عدم امکان اقامه علم دینی در فضا و وضعیت موجود" سخن میگوید، اما جریان مخالفان علم دینی (و حتی کسانی که در کسوت مدافعان علم دینی به نقد نامه استاد پرداختهاند) برداشت ناصحیح خود مبنی بر "امتناع علم دینی" را به نگارنده آن نسبت دادهاند!
🔸غفلت از ادبیات داوری اردکانی به گاه کاربست اصطلاحاتی از قبیل علم، علم اجتماعی، علوم انسانی و ... که جملگیشان در گفتمان استاد داوری در نسبت با مدرنیته و تجدد معنا میشود، یکی از دلائل فهم ناقص نامه مزبور است.
🔸همچنین تأکید بر اینکه تولید علم تازه (علوم مبتنی و متکی بر دین) آن چیزی است که «ما هنوز به مرحله آن نرسیدهایم» و اینکه «ما اگر نظم دیگری جز نظم تجدد در نظر داریم و به چگونگی قوام و به راه تحقق آن میاندیشیم و برای رسیدن به آن می کوشیم شاید در راه علمی متناسب با نظم تازه قرار بگیریم» و تاکید بر اینکه: «اگر میتوانستیم خود را از این وابستگی نجات دهیم و راه رسیدن به جامعهای را بیابیم که در آن روح دینی یعنی اعتقاد به توحید و عالم غیب و معاد حاکم باشد و مردمانش از سودای مصرف آخرین تکنولوژیهای ساخته جهان توسعهیافته آزاد باشند و با همدلی و هماهنگی برای معاش توأم با اخلاق بکوشند، شاید افقی پیش رویمان گشوده میشد» و لزوم اینکه باید «در باب شرایط امکان تجدید عهد دینی و بنای یک جامعه اسلامی بیندیشیم» دلالت بر "امتناع علم دینی" دارند یا مدلول آنها "عدم امکان تولید علم دینی در وضعیت موجود" دلالت دارد؟
🔸روشن است که این نامه در امتداد گفتمان پیشین و معهود استاد داوری اردکانی بوده، چنانکه اصلاحطلبان و برخی از طرفداران علم دینی پنداشته، گسست از اندیشه پیشین او نیست.
🔸شاید بتوان ادعا کرد داوری در این نامه باری دیگر بر شرط اصلی و لازمه بنیادین تولید علم دینی که همان "گسست از غرب و فرآوردههای تمدنی آن" است، تاکید نموده و تاکید کرده است که: «مادامی که گرفتار عالم تجدد و مدرنیته هستیم، نمیتوانیم از تولید علم دینی سخن بگوییم».
🔸اما اصلاح طلبان و روشنفکران که دوستتر میدارند داوری را استمرار سروش و شبستری قلمداد کنند، با تمسک به همان شیوه تحریف شخصیت و اندیشه، که از طریق آن نائینی را تحریف و مصادره کردند، در صددند با داوری نیز چنان کنند! اما حاشا و کلا که چنین شود...
🔹نقل از کانال شوریدهای از خاکستان
@Shorideheazkhakestan
ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️چرا علم آموزی در کشور ما نهادینه نشده است؟
#تضارب_آراء!؟
#علمآموزی_و_تمدنسازی
#حجتالاسلام_رسول_جعفریان
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔸شاید یکی از پربسامدترین مفاهیم در مباحث و #نوشتههای_تمدنی و اجتماعی ما، بویژه در مقایسه میان غرب و شرق، مفهوم «عقب ماندگی»، یافتن علل آن و تلاش برای جبران آن یعنی رسیدن به #پیشرفت و توسعه باشد. در این وضعیت، یکی «ما» هستیم و دیگر «غرب». نسبت این دو به همدیگر، و فاصله عریض و طویل میان آنها، تأمل بسیاری از اندیشمندان و سیاستمداران ما را در پی داشته است. در چند دهه اخیر، با پیشرفتی که در شرق آسیا پیش آمده، یک ابهام دیگر هم بر آنچه بود افزوده شده است. معمولاً گفته میشد، غرب و شرق، اما حالا بخشی از شرق، خود را از وضعیت #عقبماندگی قبلی رهانیده و با سرعت در حال رقابت با «غرب» است. با این حال، خاورمیانه و کشورهای پیرامونی آن و نیز افریقا و بخشهایی از اِمریکای لاتین، همچنان از عقبماندگی رنج میبرند، و طبعاً در فکر رهایی از این وضعیت هستند.
🔸متفکران ما چه اندیشهای در این باره داشته اند و چه راه حلی ارائه دادهاند؟
🔸در این باره، و در طول یک قرن و نیم، صدها هزار صفحه از کتاب و مجله و مقاله نوشته و چاپ شده و بارها و بارها در این باره سخن گفته شده است. #راه_حلهای اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی همواره ارائه شده، و بودهاند کسانی هم که راه حلهای ترکیبی ارائه کردهاند. این راهحلها همواره مورد حمایت اصحاب اندیشه و عمل بوده و دولتها برای اعمال برخی از این راه حلها تلاش کردهاند. کمتر دولتی بوده و هست که هوس رسیدن به «#تمدن» را نداشته باشد. از عباس میرزا تا ناصرالدین شاه که سه بار به اروپا رفت که تمدن بیاورد، تا برسد به انقلابیون #مشروطه، که میخواستند ایران را نجات دهند، تا صد و ده سال پس از مشروطه، همه در آرزوی این بوده اند که کشوری #پیشرفته داشته باشند.
🔹متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخولنید:
https://goo.gl/i6j4aP
ا—--------------------------—ا
#تضارب_آراء!؟
#علمآموزی_و_تمدنسازی
#حجتالاسلام_رسول_جعفریان
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔸شاید یکی از پربسامدترین مفاهیم در مباحث و #نوشتههای_تمدنی و اجتماعی ما، بویژه در مقایسه میان غرب و شرق، مفهوم «عقب ماندگی»، یافتن علل آن و تلاش برای جبران آن یعنی رسیدن به #پیشرفت و توسعه باشد. در این وضعیت، یکی «ما» هستیم و دیگر «غرب». نسبت این دو به همدیگر، و فاصله عریض و طویل میان آنها، تأمل بسیاری از اندیشمندان و سیاستمداران ما را در پی داشته است. در چند دهه اخیر، با پیشرفتی که در شرق آسیا پیش آمده، یک ابهام دیگر هم بر آنچه بود افزوده شده است. معمولاً گفته میشد، غرب و شرق، اما حالا بخشی از شرق، خود را از وضعیت #عقبماندگی قبلی رهانیده و با سرعت در حال رقابت با «غرب» است. با این حال، خاورمیانه و کشورهای پیرامونی آن و نیز افریقا و بخشهایی از اِمریکای لاتین، همچنان از عقبماندگی رنج میبرند، و طبعاً در فکر رهایی از این وضعیت هستند.
🔸متفکران ما چه اندیشهای در این باره داشته اند و چه راه حلی ارائه دادهاند؟
🔸در این باره، و در طول یک قرن و نیم، صدها هزار صفحه از کتاب و مجله و مقاله نوشته و چاپ شده و بارها و بارها در این باره سخن گفته شده است. #راه_حلهای اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی همواره ارائه شده، و بودهاند کسانی هم که راه حلهای ترکیبی ارائه کردهاند. این راهحلها همواره مورد حمایت اصحاب اندیشه و عمل بوده و دولتها برای اعمال برخی از این راه حلها تلاش کردهاند. کمتر دولتی بوده و هست که هوس رسیدن به «#تمدن» را نداشته باشد. از عباس میرزا تا ناصرالدین شاه که سه بار به اروپا رفت که تمدن بیاورد، تا برسد به انقلابیون #مشروطه، که میخواستند ایران را نجات دهند، تا صد و ده سال پس از مشروطه، همه در آرزوی این بوده اند که کشوری #پیشرفته داشته باشند.
🔹متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخولنید:
https://goo.gl/i6j4aP
ا—--------------------------—ا
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
⭕️چرا علم آموزی در کشور ما نهادینه نشده است؟
#تضارب_آراء!؟
#علمآموزی_و_تمدنسازی
#حجتالاسلام_رسول_جعفریان
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔸شاید یکی از پربسامدترین مفاهیم در مباحث و #نوشتههای_تمدنی و اجتماعی ما، بویژه در مقایسه میان غرب و شرق، مفهوم «عقب ماندگی»، یافتن علل آن و تلاش برای جبران آن یعنی رسیدن به #پیشرفت و #توسعه باشد. در این وضعیت، یکی «ما» هستیم و دیگر «غرب». نسبت این دو به همدیگر، و فاصله عریض و طویل میان آنها، تأمل بسیاری از اندیشمندان و سیاستمداران ما را درپی داشته است. در چند دهۀ اخیر، با پیشرفتی که در شرق آسیا پیشآمده، یک ابهام دیگر هم بر آنچه بود افزوده شدهاست. معمولاً گفتهمیشد، غرب و شرق، اما حالا بخشی از شرق، خود را از وضعیت #عقبماندگی قبلی رهانیده و با سرعت در حال رقابت با «غرب» است. با این حال، خاورمیانه و کشورهای پیرامونی آن و نیز آفریقا و بخشهایی از آمریکای لاتین، همچنان از عقبماندگی رنج میبرند، و طبعاً در فکر رهایی از این وضعیت هستند.
🔸متفکران ما چه اندیشهای در این باره داشتهاند و چه راهحلی ارائه دادهاند؟
در این باره، و در طول یک قرنونیم، صدهاهزار صفحه از کتاب و مجله و مقاله نوشته و چاپ شده و بارها و بارها در این باره سخن گفتهشده است. #راه_حلهای اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی همواره ارائه شده، و بودهاند کسانی هم که راهحلهای ترکیبی ارائه کردهاند. این راهحلها همواره مورد حمایت اصحاب اندیشه و عمل بوده و دولتها برای اِعمال برخی از این راهحلها تلاش کردهاند. کمتر دولتی بوده و هست که هوس رسیدن به «#تمدن» را نداشتهباشد. از عباس میرزا تا ناصرالدین شاه که سهبار به اروپا رفت که تمدن بیاورد، تا برسد به انقلابیون #مشروطه، که میخواستند ایران را نجات دهند، تا صدوده سال پس از مشروطه، همه در آرزوی این بودهاند که کشوری #پیشرفته داشتهباشند.
🔹متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخولنید:
https://goo.gl/i6j4aP
ا—--------------------------—ا
#تضارب_آراء!؟
#علمآموزی_و_تمدنسازی
#حجتالاسلام_رسول_جعفریان
https://telegram.me/tamadone_novine_islami
🔸شاید یکی از پربسامدترین مفاهیم در مباحث و #نوشتههای_تمدنی و اجتماعی ما، بویژه در مقایسه میان غرب و شرق، مفهوم «عقب ماندگی»، یافتن علل آن و تلاش برای جبران آن یعنی رسیدن به #پیشرفت و #توسعه باشد. در این وضعیت، یکی «ما» هستیم و دیگر «غرب». نسبت این دو به همدیگر، و فاصله عریض و طویل میان آنها، تأمل بسیاری از اندیشمندان و سیاستمداران ما را درپی داشته است. در چند دهۀ اخیر، با پیشرفتی که در شرق آسیا پیشآمده، یک ابهام دیگر هم بر آنچه بود افزوده شدهاست. معمولاً گفتهمیشد، غرب و شرق، اما حالا بخشی از شرق، خود را از وضعیت #عقبماندگی قبلی رهانیده و با سرعت در حال رقابت با «غرب» است. با این حال، خاورمیانه و کشورهای پیرامونی آن و نیز آفریقا و بخشهایی از آمریکای لاتین، همچنان از عقبماندگی رنج میبرند، و طبعاً در فکر رهایی از این وضعیت هستند.
🔸متفکران ما چه اندیشهای در این باره داشتهاند و چه راهحلی ارائه دادهاند؟
در این باره، و در طول یک قرنونیم، صدهاهزار صفحه از کتاب و مجله و مقاله نوشته و چاپ شده و بارها و بارها در این باره سخن گفتهشده است. #راه_حلهای اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی، فرهنگی و تربیتی همواره ارائه شده، و بودهاند کسانی هم که راهحلهای ترکیبی ارائه کردهاند. این راهحلها همواره مورد حمایت اصحاب اندیشه و عمل بوده و دولتها برای اِعمال برخی از این راهحلها تلاش کردهاند. کمتر دولتی بوده و هست که هوس رسیدن به «#تمدن» را نداشتهباشد. از عباس میرزا تا ناصرالدین شاه که سهبار به اروپا رفت که تمدن بیاورد، تا برسد به انقلابیون #مشروطه، که میخواستند ایران را نجات دهند، تا صدوده سال پس از مشروطه، همه در آرزوی این بودهاند که کشوری #پیشرفته داشتهباشند.
🔹متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخولنید:
https://goo.gl/i6j4aP
ا—--------------------------—ا
Telegram
بهسوی تمدن نوین اسلامی
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
@javad_behruzfakhr
SekkePod Episode 13
Mehdi Naji
💢نقش فرهنگ در توسعه اقتصادی ایران چیست؟
🔹دکتر محمد فاضلی
#پادکست
#تضارب_آراء
#فرهنگ_توسعه
🔸تعریف فرهنگ چیست؟ آیا توسعه فرهنگی بر توسعه اقتصادی مقدم است؟ اهمیت توسعه فرهنگی در مقابل توسعه سیاسی و اقتصادی چیست؟ تا چه اندازه ناکارآمدیهای اقتصادی ایران به فرهنگ مربوط میشود؟
🔸پاسخ به این پرسشها را در فایل صوتی (پادکست) بالا گوش کنید.
@Sekke_Podcast
@tamadone_novine_islami
🔹دکتر محمد فاضلی
#پادکست
#تضارب_آراء
#فرهنگ_توسعه
🔸تعریف فرهنگ چیست؟ آیا توسعه فرهنگی بر توسعه اقتصادی مقدم است؟ اهمیت توسعه فرهنگی در مقابل توسعه سیاسی و اقتصادی چیست؟ تا چه اندازه ناکارآمدیهای اقتصادی ایران به فرهنگ مربوط میشود؟
🔸پاسخ به این پرسشها را در فایل صوتی (پادکست) بالا گوش کنید.
@Sekke_Podcast
@tamadone_novine_islami
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 سخنان قابل تأمل شیخ پُردل یکی از علمای اهل سنت بندرعباس در یک مجلس عروسی!
#تضارب_آراء
#تریبونهای_تمدنی
#خطابههای_شنیدنی
@tamadone_novine_islami
#تضارب_آراء
#تریبونهای_تمدنی
#خطابههای_شنیدنی
@tamadone_novine_islami
💢 مطلب ارسالی یکی از مخاطبین این کانال و پاسخ مدیر کانال به ایشان
#گفتوگو
#تضارب_آراء
#سخن_مخاطبین
🔻مطلبِ ارسالی جناب آقای سجاد مرادی
با قسمتی از این فایل [اشاره به فایل صوتی زیر] که به داشتن و عرضه کانت مسلمانی در برابر کانت و هگلی مسلمان در برابر هگل در تمدن اسلامی اشاره میکنه معتقدم، ملاصدرای قرن ۲۱ نیاز واقعی و ملموس جامعه اسلامی ما و در واقع امت اسلام هستش.
بهخاطر دارم که چند سال قبل بعد از مطرح شدن اسلام آوردن انیشتین و نامهنگاری با آیتالله بروجردی یک سایت آمریکایی مقالهای گذاشته بود با این مضمون که مسلمانان و بالاخص شیعه به دلیل نداشتن دانشمندی در طراز انیشتین با مطرح کردن چنین ادعایی سعی در اعتبارسازی برای خودشون دارن.
خیلی دوست داشتم نظر جنابعالی را در این زمینه بدونم؟
🔻پاسخ مدیر کانال
سلام و ارادت جناب مرادی
ابتداً از اینکه مطالب کانالِ بسوی تمدن نوین اسلامی را پیگیر هستید از شما متشکرم.
بنده هم عجالتاً در این نکته که ما در این زمانه نیازمنده اندیشمندان بزرگی در ترازِ کانت و هگل، که بتوانند تاثیرات عمیقِ اندیشهای بر جامعه اسلامی داشتهباشند، با شما همنظر هستم.
اما سوال این است که ما تاکنون چقدر توانستهایم به عمق و ژرفای اندیشه میراث فکری گذشتهگان خود چون ملاصدرا برسیم و از آن بهره ببریم که الان منتظر ملاصدرای قرن ۲۱ هستیم؟
جامعه فکری و علمی ما چه در حوزهها علمیه و چه در دانشگاهها، هنوز حتی با آثار فکری علامه طباطبایی، شارح آثار ملاصدرا که خود نوآوریهایی هم دارد، آشنایی کامل ندارند و حتی خیلیها با آن بیگانه هستند.
اگر غرب اندیشمندان تاثیرگذاری چون کانت و هگل دارد، از این جهت است که این اندیشمندان قبل از اینکه با طرح آراء و نظرات جدید خود نامآور شوند، میراث فکری بجای مانده از گذشتهگان تمدن غرب را بطور کامل مطالعه و به ظرائف و دقایق آن آشنا شدهاند.
جامعه علمی و فکری ما هم برای تولد و زایش ملاصدرای قرن ۲۱، نیازمند آن است که ابتداء بصورت وسیع و عمیق با آثار فکری بجای مانده از اندیشمندان خود چون علامه طباطبایی، ملاصدرا، سهروردی، ابنسینا، فارابی و... آشنایی کامل پیدا کند تا بتواند به تولیدِ فکر و اندیشههای نوآور نائل آید.
البته نباید نادیده گرفت که الان هم، کم نیستند اندیشمندان معاصری که در ایران و جهان اسلام و عرب آثار و تولیدات فکری و اندیشهای عمیقی داشته و دارند. اما متاسفانه از خود بیگانگی، خودکمبینی و غربگرایی که جهان اسلام دچار آن است، مانع از آن میشود که اندیشههای جدیدِ متفکران مسلمان برای مخاطبان آن جذاب و باورپذیر باشد تا به مرحله کاربردی سازی برسد.
امید است با توسعه و ترویج گفتمان تمدن نوین اسلامی هرچه زودتر شاهد گشایشهای نویدبخش در این زمینه باشیم.
@tamadone_novine_islami
🔹فایل صوتی قسمتی از سخنان بیژن عبدالکریمی در گفتوگو با شهریار زرشناس👇
#گفتوگو
#تضارب_آراء
#سخن_مخاطبین
🔻مطلبِ ارسالی جناب آقای سجاد مرادی
با قسمتی از این فایل [اشاره به فایل صوتی زیر] که به داشتن و عرضه کانت مسلمانی در برابر کانت و هگلی مسلمان در برابر هگل در تمدن اسلامی اشاره میکنه معتقدم، ملاصدرای قرن ۲۱ نیاز واقعی و ملموس جامعه اسلامی ما و در واقع امت اسلام هستش.
بهخاطر دارم که چند سال قبل بعد از مطرح شدن اسلام آوردن انیشتین و نامهنگاری با آیتالله بروجردی یک سایت آمریکایی مقالهای گذاشته بود با این مضمون که مسلمانان و بالاخص شیعه به دلیل نداشتن دانشمندی در طراز انیشتین با مطرح کردن چنین ادعایی سعی در اعتبارسازی برای خودشون دارن.
خیلی دوست داشتم نظر جنابعالی را در این زمینه بدونم؟
🔻پاسخ مدیر کانال
سلام و ارادت جناب مرادی
ابتداً از اینکه مطالب کانالِ بسوی تمدن نوین اسلامی را پیگیر هستید از شما متشکرم.
بنده هم عجالتاً در این نکته که ما در این زمانه نیازمنده اندیشمندان بزرگی در ترازِ کانت و هگل، که بتوانند تاثیرات عمیقِ اندیشهای بر جامعه اسلامی داشتهباشند، با شما همنظر هستم.
اما سوال این است که ما تاکنون چقدر توانستهایم به عمق و ژرفای اندیشه میراث فکری گذشتهگان خود چون ملاصدرا برسیم و از آن بهره ببریم که الان منتظر ملاصدرای قرن ۲۱ هستیم؟
جامعه فکری و علمی ما چه در حوزهها علمیه و چه در دانشگاهها، هنوز حتی با آثار فکری علامه طباطبایی، شارح آثار ملاصدرا که خود نوآوریهایی هم دارد، آشنایی کامل ندارند و حتی خیلیها با آن بیگانه هستند.
اگر غرب اندیشمندان تاثیرگذاری چون کانت و هگل دارد، از این جهت است که این اندیشمندان قبل از اینکه با طرح آراء و نظرات جدید خود نامآور شوند، میراث فکری بجای مانده از گذشتهگان تمدن غرب را بطور کامل مطالعه و به ظرائف و دقایق آن آشنا شدهاند.
جامعه علمی و فکری ما هم برای تولد و زایش ملاصدرای قرن ۲۱، نیازمند آن است که ابتداء بصورت وسیع و عمیق با آثار فکری بجای مانده از اندیشمندان خود چون علامه طباطبایی، ملاصدرا، سهروردی، ابنسینا، فارابی و... آشنایی کامل پیدا کند تا بتواند به تولیدِ فکر و اندیشههای نوآور نائل آید.
البته نباید نادیده گرفت که الان هم، کم نیستند اندیشمندان معاصری که در ایران و جهان اسلام و عرب آثار و تولیدات فکری و اندیشهای عمیقی داشته و دارند. اما متاسفانه از خود بیگانگی، خودکمبینی و غربگرایی که جهان اسلام دچار آن است، مانع از آن میشود که اندیشههای جدیدِ متفکران مسلمان برای مخاطبان آن جذاب و باورپذیر باشد تا به مرحله کاربردی سازی برسد.
امید است با توسعه و ترویج گفتمان تمدن نوین اسلامی هرچه زودتر شاهد گشایشهای نویدبخش در این زمینه باشیم.
@tamadone_novine_islami
🔹فایل صوتی قسمتی از سخنان بیژن عبدالکریمی در گفتوگو با شهریار زرشناس👇
Telegram
💢 آیا یک مسلمان میتواند به جدایی دین از سیاست (سکولاریسم) معتقد باشد؟
#تقارب_آراء
#تضارب_آراء
🔰نظر اهل سنت:
🔸بیگمان شریعت خداوند و آنچه نازل گردانده، مختص احکام فردی نیست. سعادت افراد یک جامعه تنها با سعادت فردی متحقق نمیشود، بلکه حکومتی لازم است تا آنان را بر استقامت یاری دهد و دستورات خداوند را در زمین اجرا کند. حتی بیدینان هم دنبال گسترش حکومت مورد نظر خود - از هر مدلی که باشد - در سراسر زمین هستند، چه رسد به پیروان دینی که احکام خداوند را از وحی گرفتهاند و آن را بهترین و مناسبترین قوانین میدانند؟
🔸خداوند متعال فرموده است:
{فَلا وَرَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا} [النساء: ۶۵]
«اما نه، به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن به شمار نمیآیند مگر اینکه تو را در اختلافات خود به داوری بطلبند و سپس ملالی از داوری تو نداشته باشند و کاملاً تسلیم آن گردند.»
🔸 و پیامبر (صلی الله علیه و سلم) فرمودهاند: «اگر الله و پیامبرش عدالت نکنند، دیگر چه کسی عدالت میکند؟!» [۱]
🔸همچنین در قرآن میخوانیم:
{أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ} [المائدة: ۵۰]،
«آیا جویای حکم جاهلیت هستند؟ برای کسانی که یقین دارند، حکم چه کسی میتواند از حکم خداوند بهتر باشد؟».
🔸حافظ ابن کثیر در تفسیر این آیه میگوید: «خداوند در این آیه بر هرکسی که از حکم الهی که هر خیری را داراست و از هر شری بازمیدارد خارج شود، انکار کرده است؛ مانند دیگر آراء و هواها و اصطلاحاتی که مردانی بدون دلیلی از جانب شریعت الله وضع کرده باشند. اهل جاهلیت به آنچه از نظریات خود تراشیدهاند حکم میکنند و تاتارها نیز سیاستِ حکومت خود را از آنچه پادشاهشان چنگیزخان وضع کرده بود، میگیرند... و حکم چه کسی از خداوند عادلانهتر است؟! خداوند به هر چیزی داناست، بر هر چیزی تواناست و در هرچیزی دادگر است!». [۲]
🔸پس قانونی بهتر و عادلانهتر از قوانین خداوند وجود ندارد؛ اوست که بشر را آفریده است و به آنچه سعادتش را تأمین میکند آگاهتر میباشد و محال است که مسلمانی خلاف این را معتقد شود، زیرا با آیات صریح قرآن در تناقض است.
🔸کسی که به سکولاریسم باورمند باشد، اقلاً به زبان حال میگوید که من به خدا ایمان دارم ولی او حق ندارد برای زندگی من تعیین تکلیف کند، چگونه چنین کسی میتواند مسلمان باشد؟ کسی که قائل به جدایی دین از سیاست باشد، به حکم بشر رغبت دارد و از حکم خداوند کراهت و حکم بشر را بهتر از حکم خالقِ بشر میداند، چگونه چنین کسی مسلمان نامیده شود؟ «ناگفته پیداست که سکولاریسم، یعنی حکومتکردن به غیر قوانین الهی، که چنین چیزی در منظومهی اسلامی جایی ندارد و باورمند به آن به نص قرآن کریم کافر میباشد.» [۳]
🔸شیخ عبدالعزیز طریفی چه خوب گفته است: «آنها حکومتکردن بر اساس آنچه الله نازل کرده را به بهانهی مناسبنبودن برای زمان ما رها میکنند، حال آنکه زمانی میرسد که عیسی پسر مریم (علیهما السلام) میآید و تنها بر اساس شرع حکم میکند؛ پس مشکل از زمان نیست، مشکل در حکمرانان است». [۴]
السلام علیکم ورحمة اللّه و برکاته
تهیهشده در: «کانالِ رد شبهات ملحدین»
📚پینوشتها:
[۱] صحيح البخاري (۳۱۵۰) وصحيح مسلم (۱۰۶۲).
[۲] تفسير القرآن العظيم، ابن كثير الدمشقي، دار طيبة، ج۳، ص۱۳۱.
[۳] العلمانية نشأتها وتطورها، سفر الحوالي، دار الهجرة، ص۶۸۱.
[۴] أسطر في العقل والنقل والفكر، عبدالعزيز الطريفي، دار المنهاج، ص۵۱.
bit.ly/382EoOg
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@tamadone_novine_islami
#تقارب_آراء
#تضارب_آراء
🔰نظر اهل سنت:
🔸بیگمان شریعت خداوند و آنچه نازل گردانده، مختص احکام فردی نیست. سعادت افراد یک جامعه تنها با سعادت فردی متحقق نمیشود، بلکه حکومتی لازم است تا آنان را بر استقامت یاری دهد و دستورات خداوند را در زمین اجرا کند. حتی بیدینان هم دنبال گسترش حکومت مورد نظر خود - از هر مدلی که باشد - در سراسر زمین هستند، چه رسد به پیروان دینی که احکام خداوند را از وحی گرفتهاند و آن را بهترین و مناسبترین قوانین میدانند؟
🔸خداوند متعال فرموده است:
{فَلا وَرَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا} [النساء: ۶۵]
«اما نه، به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن به شمار نمیآیند مگر اینکه تو را در اختلافات خود به داوری بطلبند و سپس ملالی از داوری تو نداشته باشند و کاملاً تسلیم آن گردند.»
🔸 و پیامبر (صلی الله علیه و سلم) فرمودهاند: «اگر الله و پیامبرش عدالت نکنند، دیگر چه کسی عدالت میکند؟!» [۱]
🔸همچنین در قرآن میخوانیم:
{أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ} [المائدة: ۵۰]،
«آیا جویای حکم جاهلیت هستند؟ برای کسانی که یقین دارند، حکم چه کسی میتواند از حکم خداوند بهتر باشد؟».
🔸حافظ ابن کثیر در تفسیر این آیه میگوید: «خداوند در این آیه بر هرکسی که از حکم الهی که هر خیری را داراست و از هر شری بازمیدارد خارج شود، انکار کرده است؛ مانند دیگر آراء و هواها و اصطلاحاتی که مردانی بدون دلیلی از جانب شریعت الله وضع کرده باشند. اهل جاهلیت به آنچه از نظریات خود تراشیدهاند حکم میکنند و تاتارها نیز سیاستِ حکومت خود را از آنچه پادشاهشان چنگیزخان وضع کرده بود، میگیرند... و حکم چه کسی از خداوند عادلانهتر است؟! خداوند به هر چیزی داناست، بر هر چیزی تواناست و در هرچیزی دادگر است!». [۲]
🔸پس قانونی بهتر و عادلانهتر از قوانین خداوند وجود ندارد؛ اوست که بشر را آفریده است و به آنچه سعادتش را تأمین میکند آگاهتر میباشد و محال است که مسلمانی خلاف این را معتقد شود، زیرا با آیات صریح قرآن در تناقض است.
🔸کسی که به سکولاریسم باورمند باشد، اقلاً به زبان حال میگوید که من به خدا ایمان دارم ولی او حق ندارد برای زندگی من تعیین تکلیف کند، چگونه چنین کسی میتواند مسلمان باشد؟ کسی که قائل به جدایی دین از سیاست باشد، به حکم بشر رغبت دارد و از حکم خداوند کراهت و حکم بشر را بهتر از حکم خالقِ بشر میداند، چگونه چنین کسی مسلمان نامیده شود؟ «ناگفته پیداست که سکولاریسم، یعنی حکومتکردن به غیر قوانین الهی، که چنین چیزی در منظومهی اسلامی جایی ندارد و باورمند به آن به نص قرآن کریم کافر میباشد.» [۳]
🔸شیخ عبدالعزیز طریفی چه خوب گفته است: «آنها حکومتکردن بر اساس آنچه الله نازل کرده را به بهانهی مناسبنبودن برای زمان ما رها میکنند، حال آنکه زمانی میرسد که عیسی پسر مریم (علیهما السلام) میآید و تنها بر اساس شرع حکم میکند؛ پس مشکل از زمان نیست، مشکل در حکمرانان است». [۴]
السلام علیکم ورحمة اللّه و برکاته
تهیهشده در: «کانالِ رد شبهات ملحدین»
📚پینوشتها:
[۱] صحيح البخاري (۳۱۵۰) وصحيح مسلم (۱۰۶۲).
[۲] تفسير القرآن العظيم، ابن كثير الدمشقي، دار طيبة، ج۳، ص۱۳۱.
[۳] العلمانية نشأتها وتطورها، سفر الحوالي، دار الهجرة، ص۶۸۱.
[۴] أسطر في العقل والنقل والفكر، عبدالعزيز الطريفي، دار المنهاج، ص۵۱.
bit.ly/382EoOg
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@tamadone_novine_islami