به‌سوی تمدن نوین اسلامی
324 subscribers
972 photos
122 videos
38 files
1.91K links
مدیر کانال: جواد بهروزفخر
@javad_behruzfakhr
Download Telegram
به‌سوی تمدن نوین اسلامی
💢درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(8) 🔻اشکال تلقى فاکت از تمدن و نگاهی به رویکرد ضد تمدنی در غرب #درس‌گفتارها #گزیده‌ی_کتاب #فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی #حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی 🔸اشکال تلقى فاکت از تمدن بحث دیگر مهم، تلقى «#فاکت» از تمدن است که در کلام…
💢درس‌گفتارهای فلسفه تمدن نوین اسلامی(9)

🔻فهم نادرست نیچه از فرهنگ و نسبت آن با تمدن

#درس‌گفتارها
#گزیده‌ی_کتاب
#فلسفه_تمدن_نوین_اسلامی
#حجت‌الاسلام_دکتر_رضا_غلامی

🔸فهم نادرست نیچه از فرهنگ و نسبت آن با تمدن
البته من نقدهای جدی روی این حرف‌ها دارم اما هدف از خواندن این مطلب برای شما این بود که اجمالاً بدانید جریان ضد‌تمدنی در خود غرب چه می‌گوید. در سخنِ #نیچه، روی چند چیز تکیه شده است: اول، بر روی فردگرایی و اینکه هیچ چیز نباید آن را تحت‌الشعاع قرار دهد؛ ثانياً، بر روی نقش و سهم هنر، ادبیات، نقاشی، شعر و اندیشه‌های فلسفی که جنبه‌های انسانی بشر را بروز و ظهور می‌بخشد. واقعیت این است که #فردگرایی به قیمت قربانی کردن جامعه برای تأمین آزادی‌ها و منافع اقلیتی که به دلیل بهره‌مندی از ثروت، خود را طبقه برتر در جامعه محسوب می‌کنند هیچ توجیهی ندارد. در نقطه مقابل، #جامعه‌گرایی به مفهوم حذف شدن فرد انسانی و هضم کامل آن در جامعه نیز حتماً با آنچه آزادی و عدالت اقتضا می‌کند، منافات دارد؛ از این رو، در نگاه اسلام، فرد و جامعه هر دو محترم‌اند و هر دو به وسیله عدالت به هم می‌رسند. از طرف دیگر، گرچه هنر، ادبیات و اندیشه‌های فلسفی می‌تواند زمینه بروز و ظهور جلوه‌های خاص انسانی را فراهم کند، همین هنر، ادبیات و اندیشه‌های فلسفی می‌تواند در مادی‌ترین شکل ممکن، انسان را از عمق و حقیقت وجودش غافل کرده و به یک حیوان انسان‌نما تقلیل دهد؛ بنابراین، این گونه نیست که فرهنگ به معنای آنچه امثالِ نیچه آن را توصیف می‌کنند، بتواند ذیل جهان‌بینی‌های الحادی خود را از آنچه آنها آن را #مادی‌زدگی یا #ماشین‌وارگی می‌خوانند، خلاص کند بلکه می‌تواند به جاده صاف‌کن و تسهیل‌گر پروژه‌های بزرگ مادی‌گرا مبدل شود.

🔸با این وجود، نقد اساسی من به حرف نیچه درباره فرهنگ به آنجا برمی‌گردد که او شکوهمندترین بزنگاه‌های فرهنگ را در زمانه‌های فساد معرفی می‌کند. معلوم نیست نیچه این انحصار را از کجا آورده‌است؟ آیا تاریخ این را تأیید می‌کند؟ در نقطه مقابل سخن نیچه، تاریخ مملوّ از شکوهمندترین بزنگاه‌های فرهنگ است که در شرایط فقدان فساد شکل گرفته و قهرمانان این بزنگاه‌ها، نه تنها خود از هرگونه آلودگی و فساد مبرّا هستند از شرایط پاک وسالم جامعه در جهت رشد خود بهره‌ها برده‌اند؛ از این رو، نه تنها انحصار قابل قبول نیست، بی‌تفاوتی در برابر مفاسد اجتماعی نیز موجه نیست. با این حال، باید گفت اصولاً ابتلائات و آزمون‌های بزرگ و پیچیده در دنیا، که یک طرف آن شیطان و دعوت‌های شیطانی قرار دارد، از راه‌های کلیدی برای رشد و تعالی انسان محسوب می‌شود. ضمناً این مطلب را نیز متذکر می‌شوم که ما #فرهنگ را (با تعریف حقیقی‌اش) با #تمدن (به معنای درستش) قابل جمع می‌دانیم و این گونه نیست که پذیرش تمدن را لزوماً به منزله کنار گذاشتن فرهنگ تلقی کنیم که بحث آن مفصل است. با این حال، آنچه مسلم است، بحث #هویت_فردی و سرنوشت آن در تمدن بحث مهمی است که باید در جای خود به آن پرداخت؛ در واقع، در بسیاری از تمدن‌ها، هویت‌های فردی قربانی همگرایی می‌شود و این خود در تضعیف فرهنگ و اندیشه مؤثر است.
#ادامه_دارد...

🔹منبع:
کتابِ "فلسفه تمدن نوین اسلامی"
درس‌گفتارهایی از حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی
صفحه 29 و 30.

ا—--------------------------—ا
https://telegram.me/tamadone_novine_islami